مدیریت ایمان به کار
Article data in English (انگلیسی)
مدیریت ایمان به کار
از دیر باز فراروی مدیران این سئوال مطرح بوده که چگونه می توان کارائی نیروی انسانی را بالا برد؟
چگونه می توان به تلاش کارکنان آنگونه سر و سامان داد که آنها کار را از خود بدانند و نسبت به کار خود احساس مسئولیت کنند؟
این چنین کارکنانی, لایق عناون با رازش »خدمت گذار« می باشند. اینان به گونه ای که شایته است, تلاش و آن چنان که بایسته است, تولید مس کنند.
عشق ورزیدن کارکنان به کار و انجام وظیفه به بهترین روش, همراه با نو آوری و خود کنترلی, وقتی ممکن است که, کارکنان به کار ایمان داشته باشند. اصولا انسانها نسبت به آنچه که احساس می کنند مهم است, شور و هیجان نشان داده و وارد عمل می شودند.
»مدیریت ایمان به کار« در صدد است, راه هایی را جستجو کند که دیدگاه کارکنان را نسبت به » کار « تعالی ببخشید. عواملی که می تواند در این زمینه راهگشا باشند, بدین قرارند:
1. توانایی
هرگاه توانایی کارکنان در زمینه ای خاص, بالا برود, آن کار برای آنان مهم جلوه می کند. توانایی را دارای سه بخش می دانند:
1-1دانش کاری
کارکنان در هر زمینه ای که دانش کافی دارند, موفق تر گام بر می دارند. همان گونه که کارمندان بی دانش, گامهای خود را سست بر می دارند.
محققان در بررسی انجام شده در یک شرکت تولیدی درباره کارمندان جدید کشف کردند که کارمندان, در نخستین روز تصدی شغل مضطرب و لرزان بودند. 1این اضطراب با افزایش دانش, کاهش می یابد. بنابراین اضطراب با آموزش رابطه معکوس دارد.
امروزه سازمانها برای افزایش کارایی کارکنان, گذشته از آموزش های ابتدایی, به آموزشهای ضمن خدمت نیز توجه دارند.
2-1تجربه کاری
امیرمومنان علی(ع) می فرمایند:»انسان کم تجربه فریب می خورد و انسان با تجربه لغزشهایش کم می گردد. «2 برای انجام کار موفق چه مقدار تجربه لازم است؟ برای پاسخ دادن به این سئوال می توان از نظرات آموزنده افرادی چون سر پرستان و مدیران مشاغل استفاده نمود و یا دقیق تر آن که, از تحلیلهای آماری بهره گرفت.
3-1استعداد
آدمی دوست دارد به کاری مشغول شود که با ذوق و استعداد او, برابری کند. چنین کاری ممکن است یک کار پیچیده مانند برنامه نویسی کامپیوتر و یا یک کار ساده مانند فروشندگی باشد. تفاوت افراد در استعدادها نسبی است. بنابراین نمی توان به طور مطلق گفت فلان کس با استعداد است و دیگری بی استعداد. هر کس در یک یا چند رشته محدود استعداد یادگیری دارد و در آنها کار را زود تر فرا می گیرد و با مهارت بیشتری انجام می دهد. موفق کسی است که بتواند استعداد خود را کشف کند و در آن راه به کار ببرند.
به هر حال مجموعه دانش, تجربه و استعداد شکل دهنده »توانایی فرد« می باشند. و بازده کاری فرد را افزایش داده و ضایعات را کم می کنند. چنان که پیامبر(ص) فرمود: »من عمل علی غیر علم کان ما یفسد اکثر مما یصلح« کسی که بدون آگاهی, کاری را انجام بدهد, فسادش بیشتر از اصلاحش خواهد بود. 3 نکته قابل توجه اینکه, یک مسلمان چون دید گستره دارد و خود را محصور در چهار دیواری دنیا نمی بیند, همراه با بالا رفتن تخصصش, میزان معرفت و اعتقاد وی هم افزایش پیدا می کند. با برچیده شدن پرده های جهل, او نه تنها پی به اسرار مادی می برند, بلکه با چشم دل, عظمت و نظم مخلوقات خداوند را نیز در می یابد.
ارتقاء توانایی افراد, در صورتی با ارزش است که همراه با ارقاء معرفه الله باشد, در غیر این صورت چنین افرادی کمتر برای جامعه اسلامی مفید خواهند بود.
2. مهارت ها
برای مدیران سه نوع مهارت را لازم شمرده اند: 4
1-2مهارت فنی: توانایی حاصل از تجربیات, آموزش و کارآموزی در به کار گیری دانش, روشها, فنون و تجهیزات لازم برای کارهای خاص را مهارت فنی گویند.
2-2مهارت انسانی: توانایی و اعتقاد به کار به همراه مردم و به وسیله آنان که شامل شناخت انگیزش و کاربرد رهبری موثر در رابطه با آنان می باشد را مهارت انسانی می نامند.
3-2مهارت نظری: قدرت درک پیچیدگیهای سازمان, و جایگاه عملیات خود فرد در سازمان مهارت نظری نامیده می شود. اینگونه دانش به شخصیت اجازه می دهد که بر اساس هدفهای همه سازمان عمل کند نه بر پایه هدف ها و احتیاجات گروه مربوط به خویش.
در عین حال که مقدار مهارت ها ی لازم فنی و نظری در سطوح مختلف مدیریت تفاوت می کند, معهذا مهارت انسانی شاخص مشترکی است که از اهمیت ویژه ای بر خوردار می باشد.
مهارت انسانی آنچنان با ارزش است که موفقیت رهبران و مدیران را در گرو آن می دانند و برای آن بالاترین ارزش را قائل هستند.
زمینه مساعد این نوع مهارت در فرهنگ اسلامی »شرح صدر« است. امری که خداوند متعال برای مدیران و رهبران جامعه الهی یعنی انبیاء, نیز ضروری می دانسته, مهارتی که در اثر گذاری بر رفتار سرمایه های جانی و مالی خود را در اختیار رهبران خود قرار دهند.
مناسبترین ترجمه برای کلمه شرح صدر: »توانایی روح« است. روح قدرتمندی که مشکلات را در ژرفای دریای دل خویش هضم و محو می گرداند. حالتی که مدیران, تعلق خاطر خاصی نسبت به افراد سازمان پیدا می کنند و موفقیت خود را کوچک یا بزطگ جلوه نمی دهند و عدم موفقیت دیگران را ابزاری برای سرزنش آنان قلمداد نمی کنند. بردباری زیادی را در قبول اشتباهات و تشویق دیگران در انتقاد سازنده و قبول آن از خود, نشان می دهند و از هر گونه واکنش منفی یا انتقام جویانه پرهیز می کنند. به این ترتیب صمیمیت, دوگانگی بین افراد سازمان حاصل می شود, بگونه ای که مدیران می توانند براحتی به شناسائی رفتار گذشته و پیش بینی رفتار آینده کارکنانی بپردازند و رفتار مدیران الگویی برای رفتار دیگران می باشد.
3. انگیزش
انگیزه ها چراهای رفتار هستند. آنها موجب آغاز و ادامه فعالیت می شوند و جهت کلی رفتار هر فرد را معین می سازند. 5 از انگیزه ها به عنوان نیازها, تمایلات, کششها, سائقها و... یاد اگر قرار است, سازمان در کار خود کامیاب و کار آمد باشد, بایستی کششهای فردی و انگیزه های هر عضوی از سازمان در راستای عملکردی اثر بخش بر انگیخته شود. بدین منظور می بایست از دو ابزار مهم تقویت انگیزش, یعنی »تشویق« و »تنبیه« سود جست.
تشویق, نوعی »محبت و توجه« به صورت مادی و غیر مادی است, و تنبیه متبلور در »ترس« است به صورت ترس از دست دادن شغل, مقام, حقوق و....
اما باید توجه داشت که اینگونه تشویق های دنیوی, کارایی کافی ندارند. زیرا گذشته از محدود بودن, چه بسا, کارکنان انگیزه اندکی برای دست پیدا کردن به این مشوقها داشته باشند و چه بسا, آنان بتوانند از راه های دیگر (مشروع و غیر مشروع) نیز به این مشوقها دست یابند.
تنبیه های دنیوی هم دچار نارسایی هستند. کارکنان گاهی دست به عمل ناشایستی می زنند تا بدین وسیله »نیاز به مطرح شدن« خود را اشباع کنند و مورد توجه قرار بگیرند و گاهی تنبیه اثرات روانی نامطلوبی را ببار می آورد. مهمتر آنکه تنبیه های دنیوی هم قابل اغماض است و هم را گریز از حات های ترس, فراوان می باشند.
بدین سبب, اسلام تنها به تشویه و تنبیه دنیوی بسنده نمی کند و انگیزه خدمت گزاران را با امید به ثواب و ترس از عقاب اخروی, افزون می کند.
انگیزه های معنوی به عنوان قدرتمندترین مشوق, یک مسلمان را وا می دارد که همه سختی های کار را بار دل و جان بخرد و بداند که نتیجه تلاش طاقت فرسای او یا سستی وی در کار هر چند از دید مدیر مخفی بماند, اما از دید الهی پنهان نیشت(خود کنترلی).
انگیزه های معنوی, کارگر مسلمان را وا می دارد که صرفه جویی در مواد اولیه را به عنوان پرهیز از اسراف در نظر داشته باشد و برای اینکه ادای وظیفه شرعی کرده باشد, کالا را با کیفیت خوب تولید نماید.
بنابراین بر مدیران است که انگیزه افراد سازمان را با ابزارهای معنوی و مادی تواما تشدید کنند, تا ماهیت کار انگیزشی و ارزشی باشد.
نکته قابل توجه اینکه روانشناسان معتقدند که رفتار انسان از یک عامل درونی 0انگیزه ) و یک عامل بیرونی (هدف) شکل می گیرد و انگیزه ها بسوی اهداف گام بر می دارند.
اهداف یک سازمان در شکل گیری وانگیزها نقش اساسی دارد. مدیرانی در برانگیختن کارمندان موفق هستند, که محیط را آن گونه می سازند که هدفهای مناسب برای ارضاء نیازها در آن محیط وجود داشته باشد.
هدف شامل کار مشخص, قابل اندازه گیری و مورد انتظار ما در یک محدوده زمانی و با یک هزینه معین می باشد. بر این اساس اهداف می بایست از نظر نوع, کمیت, کیفیت ,... تبیین شوند.
سازمانها برای رسیدن به اهدافی مشکل می گیرند, همانند تاسیس سازمان, برای ارائه نوع خاصی از خدمت یا تولید کالا و کسب در آمد.
تلاش کارکنان نیز در سازمان با توجه به اهداف جمعی و رسیدن به اهداف شخصی شکل می گیرد. آنان ضمن اینکه به اهداف سازمان مساعدت می کنند, نیازهای خود را نیز تامین می نمایند. تامین نیازهای زیستی ( امرار معاش ) کسب جایگاه اجتماعی و... از این قبیل اند.
انگیزه ها و هدفها بر روی هم اثر متقابل دارند. اگر انگیزه در فرد بالا باشد اهداف بلند انتخاب می کند و اگر ارزش هدف بسیار بالا باشد. انگیزه فرد برای کسب آن تشدید شده و تلاشش مضاعف می شود. چنانکه حضرت علی(ع) فرمودند: »تلاش انسانها و اندازه همت آنان می باشند«.
در محیط اسلامی اهداف سازمان با توجه به پیشرفت نظام اسلامی و انجام خدمت به همنوعان و کسب حلال ترسیم می شود تا اعضاء را به تلاش پی گیر و ارزشمند تر وادارد. مدیرانی که نقش سازمان خود را در جامعه اسلامی به وضوح بیان کرده اند در واقع بگونه ای ناملموس در کارکنان خود ایجاد مسئولیت نموده اند.
با تبیین اهداف فوق تلاش کارکنان, همانند در روی یک سکه می باشد. از سویی تلاش آنان, در بعد کلان, موجب کوتاه کردن دست بیگانگان 6 و حصول استقلال برای جامعه اسلامی است و از سوی دیگر آنان باور دارند که تلاششان در سازمان چون برای تامین معاش خانواده است, پاداشی برتر از مجاهد در راه خدا دارد. 7
4. نگرش
نگرش را پاسخ از پیش کسب شده کاملا موافق یا مخالف نسبت به یک چیز, تعریف کرده اند. 8اگر کارکنان نگرش مثبتی به نوع کار خود و سازمان داشته باشند, تمایلشان به انجام کار زیاد می شود. اصولا آدمی کاری را می خواهد انجام بدهد که از جهت شخصی»دلپسند« او باشد.
در هر آن کاری که میلستت بدان *** قدرت خود را همی بینی عیان (مولوی)
از آنجا که ارزشها و نگرشها در تعامل شدید با یکدیگر هستند, می توان با استفاده از ارزشهای دینی و اسلامی تمایل کارکنان را به کار افزایش داد. نگرشها از طریق تبدیل بر رفتار اثر می گذارند.
اسلام ارزش اعمال را به نیات آنها می داند9و هر عمل نیکی ار می توان با نیت خدمت به خلق خداوند انجام داد. نگرش مومن به خداوند, در سازمان و موسسه بر این پایه استوار است که »ان الله لا یضیع اجر المحسنین« همانا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند. 10
بدین سبب فرد مومن در بالا بردن دانش, خود را محدود به زمان11 و مکان12 خاصی نمی داند و این نگرش الهی دانش او را جهت دار می سازد. نگرش مومن بر انگیزه هایش نیز تاثیر به سزایی دارد و او بی توجه به پاداش و تنبیه دنیوی, به وظیفه اسلامی خود می پردازد و در این راه از هیچ کوششی مضایقه ندارد.
بنابراین نگرش مومن بر ارتقاء توانایی و انگیزش و در نتیجه در شکل گیری کیفیت کار موثر خواهد بود. چهار عامل مطرح شده, مربوط به ویژگی های شخصی افراد بود. مدیریت توانا, باید با هدایت صحیح کارکنان و فراهم آوردن موقعیت های مناسب برای آنان, در جهت ترفیع چهار عامل فوق تلاش کند. اما فراهم آوردن عوامل ذیل از حیطه اراده کارکنان خارج است.
5. حمایت سازمان
برای پرورش »ایمان به کار« وضعیت محیط کار باید مناسب باشد, حالتی که حامی و مشوق کار خوب است. کارکنان خواهان همکارانی هستند که در بهاجام رساندن کار و اداء وظیفه آنان را یاری کنند, همکارانی با ارزشهایی همسو, که ایمان به کار دارند و در صدد بهره وری هستند.
برای این منظور مدیران باید با ارائه الگوهای وحدت و پرهیز از اختلاف, کارکنان را در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر یاری کنند و بدانند چنان که حضرت علی (ع) فرمود: »اختلاف امور نظام یافته را مختل و فاسد می گرداند. « 13
صمیمیت و صداقت بین همکاران در صورتی بر قرار می شود که رذائل اخلاقی از محیط کار زدوده گردیده و صفات رفتاری نیکو, جایگزین شود. سزاوار است که دامنه آموزشهای ضمن به وادی اخلاق و معاشرت اسلامی نیز گسترش یابد.
از سوی دیگر, کارکنان می خواهند آزادی عمل داشته باشند تا بتوانند در زمان و شرایط مساعد, کار را به بهترین کیفیت ارائه بدهند. آنان علاقه مندند که ساعات کار با زندگی شخصی آنان تناسب داشته باشد. برای این منظور می توان از سیستم سعات کار شناور ( در جایی که شدنی است ) استفاده نمود. بسیاری از کارکنان می خواهند که در کارشان استقلال عمل داشته باشند و در برابر آن مسئول به شمار آیند, خود به داوری بنشینند و دشواریها را بگشایند و به کوتاه سخن از تواناییهایشان بهره گیری کنند. 14
6. مدیران کاردان
مدیرانی که در پی کارکنانی معتقد و متعهد به کار می باشند, ابتدا باید خود به تعهد در کار آراسته باشند. چنان که امام صادق(ع) فرمود: »مردم را با اعمالتان دعوت به خیر نمایید و از کسانی نباشید که فقط با زبانهایشان مردم را دعوت می کنند. «15
گذشته از این, مدیران می بایست به کارکنان خود توجه کامل داشته باشند. جامعترین نتیجه گیری که از میان هزاران بررسی به دست آمده, بیانگر این است که کارکنان از سر پرستانشان انتظار »دلسوزی« دارند. 16مفهوم دلسوزی رفتارهایی را می طلبد که مسئولانه باشد, رفتارهایی که عادلانه باشد. کارگر خوب را باز شناسند و ازج نهد, برای تصمیمهایی که می گیرد به کارکنان توضیحهای لازم را بدهد. همانگونه که به درد دل آنها گوش می دهد, روحیه انتقاد پذیری داشته باشد و در صدد اصلاح خود باشد.
سرپرستان و مدیران نباید خود را در موقعیت برتر از دیگران و منصب را وسیله ای برای استثمار دیگران بدانند, بلکه باید خود را یکی از خدمتگزاران و خادمین جامعه اسلامی بدانند. 17
به هر حال عوامل فوق می توانند راهگشاهی مناسبی برای مدیران باشند, تا آنان بتوانند جامعه را به سوی سعادت هدایت کنند. چنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند: »پیشرفت حقیقی تنها در سایه اخلاص, تلاش مداوم و علاقه به کار ممکن می شود«18
- پى نوشت ها
1. گری دسلر, مبانی مدیریت, ترجمه داود مدنی, (تهران: انتشارات پیشبرد), ص 200
2. آمْدی, غرر و درر آمدی, (تهران: دانشگاه تهران, 1359), جلد2, ص 632,
3. ثقه الاسلام کلینی, اصول کافی, دو جلدی, جلد 1, ص 47
4. دکتر علی رضائیان, مدیریت رفتار سازمانی, (تهران: انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران, 1372), ص 184
5. علی رضائیان, پیشین و ص 22
نساء: 141: خداوند هرگز کافران را بر مومنان تسلطی نداده است.
7. تحف العقول, (تهران: انتشارات اسلامیه 1359), ص 475, امام رضا (ع) فرمود: »ان الذین یطلب من فضل یکف به عیاله اعظم اجرا من المجاهد فی سبیل الله« آن کس که برای تامین معاش عائله خود فعالیت می کند اجرش از مجاهد راه خدا بزرگتر است.
8. علی رضائیان, پیشین, ص 34
9. مجلسی, بحار الانوار, جلد 70, باب 53, بیروت, ص 210, قال الصادق (ع) می فرمایند: انما الاعمال بالنیات
10. توبه: 120
11. شهید مرتضی مطهری, ده گفتار, (تهران: انتشارات صدرا), ص 133, پیامبر اکرم (ص) فرمودند: از گهواره تا گور در جستجوی علم باشید.
12. مجلسی, پیشین, جلد 1, ص 180, پیامبر اکرم(ص) فرمودند: علم را جستجو کنید ولو در چین (دورترین نقطه آن روزگار)
13. آمدی, پیشین, ص 40, حدیث 1218
14. محمد علی طوسی, مشارکت, (تهران: انتشارات مدیریت دولتی), 1370, ص 136
15. مجلسی, پیشین, ج 5, ص 198
16. مشارکت, پیشین, ص 139
17. نهج البلاغه, فیض الاسلام, (انتشارات فقیه, 1351), نامه 5, ص 839, حضرت علی (ع) فرمودند: »حکمرانی تو رزق و خوراک تو نیست, بلکه امانتی است در گردن تو«
18 روزنامه جمهوری اسلامی, 20/9/73