ازجمله مباحث محوری در جامعه شناسی دین، بحث از منشأ دین است. جامعه شناسان غالباً بدون توجه به دواعی ادیان در تبیین منشأ خود، زمینه های اجتماعی تاریخی را در تکوین، استقرار، استمرار و تغییر دین دخیل می دانند. این نوشتار سعی دارد با رویکردی قرآنی در این خصوص اتخاذ موضع کرده و به سؤال از چیستی منشأ دین پاسخ گوید. در پرتو این موضع قرآنی روشن خواهد شد که نظریه های جامعه شناسان اگر در خصوص ادیان و نحله های بشرساخته صادق باشد، درباره ادیان الهی قرین حقیقت نیست. رویکرد نوشتار در استنباط دیدگاه قرآن، رویکرد استنطاقی است که از طریق تأمل و واکاوی مضامین آیات مربوط و بررسی متون تفسیری انجام پذیرفته است. تفکیک میان «منشأ دین»، «منشأ دینداری» و «خاستگاه اجتماعی دین» افقی برای شناسایی خلط های صورت گرفته، بر خواننده می گشاید. دیدگاه قرآن، متضمن سه مؤلفه «الهی بودن منشأ دین»، «فطری بودن منشأ دینداری» و «اجتماعی بودن خاستگاه دین» است. درحالی که در دیدگاه غالب جامعه شناسان، بدون توجه به نقش علّی خداوند در ارسال و انزال دین و گرایش فطری و سرشتی عمیق انسان به مطالبه و پذیرش آن، ظهور دین عمدتاً به زمینه ها، ضرورت ها و اقتضائات حیات جمعی مستند شده است.