معرفت، سال سی و یکم، شماره دهم، پیاپی 301، دی 1401، صفحات 61-73

    اصول و روش‌های تقویت اراده با تأکید بر دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ حسن مددخانی / كارشناس ارشد تربيت مربي اخلاق مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني / hasanmadadkhany@gmail.com
    یاسر صولتی / دانش‌آموخته حوزة علميه قم / solati@iki.ac.ir
    سیدحسن حسینی امینی / دانش‌آموخته حوزة علميه قم / hasan.hosainiamini@gmail.com
    چکیده: 
    اراده نوعی توانایی روانی ویژۀ انسان است که وی را قادر می سازد تا با اختیار خود، مسیر رشد را به طور آگاهانه انتخاب کند. با توجه به اینکه محور اصلی رفتارهای انسان اراده و اختیار است و کارهای آگاهانۀ انسان در همۀ ابعاد، مستند به اراده است؛ یکی از محورهای اصلی علوم انسانی را می توان اراده و اختیار انسان دانست؛ اراده ای که شدت و ضعف دارد و می تواند کاهش یا افزایش یابد. هرقدر انسان، اراده نیرومندتری داشته باشد، حسن انتخاب بیشتری خواهد داشت و سوء انتخاب او در بیشتر اوقات ناشی از سست ارادگی اوست. آیت الله مصباح یزدی در تألیفات خویش به نقش اراده به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان در شکل گیری رفتارهای او فراوان پرداخته اند. در این پژوهش که از روش بررسی اسنادی و کتابخانه ای، و تحلیل مباحث استفاده شده، به بررسی اصول و روش های تقویت اراده، با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که با اصولی همچون آگاهی بخشی و بینش افزایی، موعظه، تقویت ایمان، تصحیح نیت، تقواپیشگی، تقویت عبودیت و بندگی، تقویت بیم و امید، اعمال اراده، مداومت بر عمل، پرهیز از گناه، کنترل چشم و گوش، و همچنین با روش هایی همچون نماز، توسل، توکل، انفاق، تحمیل به نفس، تلقین به نفس، و ورزش، می توان اراده را تقویت کرد.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Principles and Methods of Strengthening Willpower with Emphasis on the View of Ayatullah Misbah Yazdi
    Abstract: 
    Abstract Willpower is a special psychological ability in human beings that enables them to consciously choose the path of growth. Willpower can be considered one of the main axes of the human sciences because it is the main axis of human behavior and the conscious actions of humans in all dimensions are based on willpower. Willpower has different degrees and can decrease or increase. The stronger a person's willpower, the better choices he will make; one’s bad choices are often the result of his weak willpower. In his works, Ayatullah Misbah Yazdi has discussed the role of willpower as one of the dimensions of human existence in the formation of behavior. This documentary- library research analyses the principles and methods of strengthening willpower with emphasis on Ayatullah Misbah Yazdi's point of view. The results indicate that with principles such as raising awareness and insight, preaching, strengthening faith, correcting intentions, piety, strengthening servitude, strengthening fear and hope, exercising willpower, persistence in action, refraining from sin, controlling one’s eyes and ears, and also with methods such as prayer, supplication, complete trust in God, charity, self-discipline, spiritual instruction to oneself and exercise, the will can be strengthened.
    References: 
    متن کامل مقاله: 
    مقدمه
     
    وجود اراده در انسان هرگز قابل انکار نيست و از ابتداي خلقت وي، در وجودش نهاده شده است. خداوند متعال از قدرت بي‌نهايت خويش، به انسان قدرت اراده و انتخاب داده است و اين امر جلوه‌اي از قدرت الهي است كه در بعضي مخلوقات ظهور کرده است. «قدرت اراده» يا «قدرت انتخاب» به اين معناست كه مي‌توان با ارادۀ آزاد، راه صحيحِ زندگي را از راه ناصواب انتخاب کرد (مصباح ‌يزدي، 1391ح، ج 1، ص 200). تصميم‌گيري، خودداري، ايثار و بسياري از مفاهيم متعالي ديگر، ازجمله مواردِ ناشي از قدرت اراده و انتخاب و اختيار هستند (مصباح يزدي، 1388الف، ص 74). در حقيقت يکي از ويژگي‌هاي عمده روح، وجود قدرت تصميم‌گيري و اراده است» (همان، ص 73) و اراده، به معناي تصميم گرفتن، يکي از افعال نفس يا کِيف نفساني است که پس از تصور، تصديق و شوق، پديد مي‌آيد. نخست انسان کاري را تصور مي‌کند و سپس به تصديق فايدۀ آن مي‌پردازد و پس از اين دو علم، حالت شوق به انجام فعل پديد مي‌آيد و پس از شدت يافتن شوق است که اراده آن فعل به‌وقوع مي‌پيوندد (مصباح يزدي، 1390ز، ج 1، ص 66ـ67).
    حال، اين انساني که داراي اراده است، تمايل بسياري دارد که موفقيت‌ها را به همت و اراده خويش نسبت دهد؛ ولي شکست‌ها را به ديگران و کوتاهي آنها نسبت دهد. درحالي‌که با بررسي و ريشه‌يابي ناکامي‌ها، عامل اصلي را در سست‌ارادگي و بي‌ارادگي خود خواهد يافت. قرآن کريم فراموشي عهد و پيمان توسط حضرت آدم را نمونه‌اي از ضعف اراده و عدم پايبندي به عهد الهي مطرح مي‌کند (طه: 115). از نظر اخلاقي نيز، ارادۀ انسان، هرچند به‌خاطر وجود موانع، منشأ انجام كاري نشود؛ اما مورد مدح و ذم قرار مي‌گيرد و موضوع حسن و قبح و ارزش‌گذاري اخلاقي است و داراي آثار معنوي و اخروي است (مصباح ‌يزدي، 1391ب، ج 2، ص 84). انسان دست به هيچ اقدامي نمي‌زند و هيچ تصميمي نمي‌گيرد، مگر اينکه اراده‌اش در آن دخيل است و همۀ «اعمالش را با اراده خويش انجام مي‌دهد» (گروهي از نويسندگان، 1394، ص 173) و راه درست را با اراده خويش ترجيح مي‌دهد (مصباح ‌يزدي، 1391الف، ج 1، ص 185)؛ پس همچون ساير قوا نيازمند تقويت است.
    لازم به ذکر است که در خصوص روش‌های تقویت اراده، کتابی مستقل تحت این عنوان به رشته تحریر درنیامده است. البته پژوهش‌هایی تحت عنوان «عوامل تقویت اراده» صورت گرفته است، ولی آنچه نوشتار حاضر را نسبت به این دست پژوهش‌ها متمایز می‌سازد، پرداختن به اصول و روش‌های تقویت اراده، ضمن تأکید بر دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی است.
    سؤالات اصلی این پژوهش عبارتند از: اصول تقویت اراده از دیدگاه آیت‌الله مصباح يزدي چیست؟ روش‌های تقویت اراده از دیدگاه آیت‌الله مصباح يزدي کدام است؟
    همچنین سؤالات فرعی عبارتند از: اصول ناظر به بعد بینشی چیست؟ اصول ناظر به بعد گرایشی چیست؟ اصول ناظر به بعد توانشی چیست؟
    1. اهميت و ضرورت تقويت اراده
    دارا بودن يک اراده قوي، نقشي اساسي در تمامي مراحل زندگي انسان داشته و مي‌تواند فرد را به موفقيت برساند و او را از تنبلي، به تأخير انداختن کارها، عدم مسئوليت‌پذيري، ترس، نااميدي و... برهاند. به گفتۀ پژوهشگران، ازجمله علل ضعف اخلاقي، ضعف در اراده است (موسوي ‌اصل، 1395، ص 116). ضعف اراده سبب مي‌شود که انسان اختيار اعضا و قواي خود را از دست بدهد و نتواند بر آنها کنترلي داشته باشد (دريساوي و فقيهي، 1392). دسته‌اي از افراد به‌جهت ضعف اراده گاهي چنان احساسات بر آنها غلبه مي‌يابد و اختيار از كف مي‌دهند كه رفتار غيرارادي و غيراختياري از آنان سر مي‌زند (مصباح يزدي، 1384الف، ص 47ـ48). سستي و ضعف اراده، انسان را در انجام اعمال صالح ضعيف مي‌کند و مانع از اين مي‌شود که رفتارهايش تصديق‌کننده اعتقاداتش باشند (ر.ک: مصباح ‌يزدي، 1382الف، ص 242). در اهميت و ضرورت تقويت اراده همين بس که انسان اگر معرفت و شناخت لازم نسبت به عبادات و راه بندگي خدا داشته باشد، اما اراده، همت و آمادگي روحي براي اقدام نداشته باشد، درصدد انجام اعمال قربي برنمي‌آيد (مصباح يزدي، 1393الف، ج 2، ص 133). حتي انديشه دربارۀ امور معنوي كه شيطان با همۀ وجود مي‌كوشد تا انسان را از آن بازدارد، نيازمند همتي عالي و اراده‌اي جدي است؛ و نوعاً افراد از اين توفيق محرومند (مصباح يزدي، 1383، ص 130). ضمن اينکه در مسير کسب بصيرت نيز انسان بايد به‌دنبال تقويت ارادۀ خويش باشد و زحمت تمرين اطاعت را به خود بدهد (مصباح يزدي، 1393ج، ص 43). همچنين فرهنگ‌سازي و اصلاح فرهنگ‌هاي غلط و مبارزه با الحاد و تلاش و مجاهدت در مسير تبيين معارف ديني و نیز جلوگيري از ترويج فرهنگ الحادي كه جامعه را از لحاظ ارزش‌ها و اخلاق به‌سمت ويراني مي‌برد، نيازمند اراده‌اي قوي است که انسان را براي رويارويي با مشکلات و تحمل سختي‏ها آماده مي‌کند (مصباح يزدي، 1391ج، ص 273). شهيد مطهري، ضمن اينکه تربيت را در عمل، تقويت اراده مي‌داند، معتقد است در هر کاري برای اینکه نيروى عقل بتواند آزادانه فکر کند و با ارادۀ اخلاقى، آزادانه تصميم بگيرد، بايد اراده را تقويت کرد (مطهري، 1383، ص 568). حتي اگر انسان مي‌خواهد بچه را تربيت کند، بايد کاري کند که اراده در وجودش تقويت شود (همان، ص 726)؛ زيرا اراده يک نيروي دروني است که هر مقدار قوي‌تر باشد، بر اختيار انسان مي‌افزايد و او را از تأثير نيروهاي بيروني خارج و مستقل مي‌کند (همان، ص 723). ذکر اين نکته نيز ضروري است که آن اراده‌اي كه بايد تقويت شود، اراده‌اي است كه در راستاي اراده الهي و به پيروي از منويات حضرت حق شكل مي‌گيرد؛ و آن اراده‌اي كه بايد تضعيف و محو گردد، ارادۀ شيطاني و نفساني است. براي ظهور آن اراده رباني و ملكوتي در وجود انسان، بايد اين اراده حيواني و ناسوتي شكسته شود و از بين برود (مصباح‌ يزدي، 1390ج، ص 222ـ223). در ادامه ضمن اشاره به اين نکته که اصول، اموري ثابت، تغييرناپذير و غيرقابل جايگزين و همچنين ناظر به بايدها و نبايدها هستند؛ ولي روش‌ها قابل تغيير و تبدل هستند، به بررسي اصول و روش‌هاي تقويت اراده پرداخته مي‌شود.
    2. اصول تقويت اراده
    انسان داراي سه ساحت «بينشي»، «گرايشي» و «توانايي» است. هر ساحت نيز داراي استعدادها و توانمندي‌هاي خاص و شکوفاپذير است (گروهي از نويسندگان، 1394، ص 326). اين سه ساحت، به‌عنوان سه ساحت اصلي و تأثيرپذير انسان در نظر گرفته شده‌اند. بر همين اساس، اصول تقويت اراده را ناظر به سه بعد بينشي، گرايشي و توانشي دنبال مي‌کنيم.
    1ـ2. اصول ناظر به بعد بينشي
    الف. آگاهي‌بخشي و بينش‌افزايي
    ازجمله مهم‌ترين مبادي اراده، شناخت و افزايش آگاهي است. محروميت انسان‌ها از کسب فضايل اخلاقي و عمل به مواعظ اخلاقي انبياء و اولياي الهي، ناشي از نبود اراده قوي در اين زمينه است. اراده و تصميم قوي نيز محتاج وجود يک سلسله شناخت‌هايي در انسان است (ر.ک: مصباح يزدي، 1391د، ص 278ـ279). در حقيقت، رشد اراده از طريق رشد آگاهي و فرهنگ کلي جامعه امکان‌پذير است (علم‌الهدي، 1394) و قوي ‌بودن علم باعث قوي‌ شدن اراده مي‌گردد (طباطبائي، 1388، ج 11، ص 222). انسان با افزايش آگاهي‌هايش، و در نتيجه تقويت اراده‌اش، مي‌تواند به‌جايي برسد که حتي در موقعيت‌هاي سخت و دشوار، بتواند به راحتي از ورطۀ گناه خارج شود و به مقامات عالي برسد (آريان و جهان‌پناه، 1398). به‌طور نمونه، در قصۀ ساحران فرعون آمده که با مشخص‌ شدن حق بر آنان، ارادۀ آنها در برابر تهديدات فرعون قوي‌تر شد و تا پاي جان در مقابل او ايستادگي کردند (همان، ص 79). بنابراين آگاهي لازم از دلايل روشن، زمينۀ هدايت انسان را فراهم مي‌کند، که اگر مانعي در کار نباشد، ارادۀ آدمي چنان قوي مي‌شود که ديگر چيزي نمي‌تواند آن را به‌آساني سست کند (همان، ص 80). علم به منفعت يا مصلحت يک عمل نيز موجب مي‌شود تا مبادي اراده، يعني حالاتي روحي و قلبي در فرد پديد آيد تا كاري را انجام دهد و يا اموري را ترك کند؛ زيرا هركاري كه يك موجود زندۀ با اراده انجام مي‌دهد، براي اين است كه به مطلوب و فايده‌اي برسد و يا از امري نامطلوب در امان باشد (مصباح يزدي، 1391د، ص 116). درواقع انسان در پي شناختش از فوايد يک رفتار و زيان‌هاي تركَش، آن را انجام مي‌دهد. پس از تصور فايده، که لذت ناشي از کار است؛ و زيان ترک آن و تصديق به سود و زيان ناشي از ترک کار، ارادۀ انجام آن در او پديد مي‌آيد. پي‌بردن به منافع يک چيز از طريق ادراک يا تجربه شخصي و يا از طريق اخبار کساني که حجت و مطمئن‌اند، منشأ اراده مي‌شود (مصباح يزدي، 1392، ج 1، ص 258). همچنين آگاهي نسبت به اينکه خداوند متعال به انسان توجه دارد و او را مشمول لطف و رحمت و احسان خود قرار مي‌دهد، نقش فراواني در به‌وجود آمدن اراده و حركت دادن انسان براي رسيدن به قرب الهي دارد (مصباح يزدي، 1391هـ .، ص 178). راه شکل‌گيري ارادۀ توبه نيز اين است که در آغاز، انسان علم به زيان گناهان و ارزش و نقش توبه داشته باشد و در درجه دوم، اين علم و توجه را در خود زنده نگه دارد و نگذارد فراموش شود. پس بايد ضرر گناه و فايدۀ توبه بر انسان روشن ‌گردد و بدون چنين باوري، ارادۀ جدي بر توبه در انسان پديد نمي‌آيد (مصباح يزدي، 1390ز، ج 1، ص 67ـ68). بنابراين اولين مقدمه و زمينۀ پيدايش اراده، دانستن است؛ و تا انسان به چيزي آگاهي نيابد، ميل به آن و نيز ارادۀ آن در او پديد نمي‌آيد (همان، ص 67).
    ب. شنيدن موعظه
    تذکر و يادآوري عنوان مطلقي است که شامل هر موضوعي مي‌شود. در قرآن کريم، نوعاً به تذکر باورهاي ديني واژة «موعظه» اطلاق شده است. سخن ديگران به احياي آگاهي‌هاي ما و افزايش قدرت عمل مي‌انجامد. گاهي واعظ در مجلس موعظه، هيچ گزارة جديدي بيان نمي‌کند و سخن تازه‌اي نمي‌آموزد؛ اما با غفلت‌زدايي و تکرار حقايق ايماني و تلقين و تحريک آگاهي‌هاي فروخفته، ايمان و اراده را قوت مي‌بخشد (عالم‌زاده نوري، 1396). با بهره‌گيري از موعظه مي‌توان به تعديل يا تقويت يا تضعيف خواسته‌ها و اميال خود پرداخت (مصباح‌ يزدي، 1390ب، ص 299). همچنين با موعظه مي‌توان نتايج خوب و بدِ كاري را بيان کرد تا افراد براي انجام كار انگيزه يابند و تشويق شوند (مصباح يزدي، 1391ج، ص 108). بنابراين موعظه نه‌تنها مي‌تواند دل را زنده و گرايش‌هايي را در دل انسان ايجاد و فعال کند و شوق‌هاي مطلوب را برانگيزد (مصباح يزدي، 1390و، ص 60)؛ بلکه شركت در مجالس پند و موعظه و شنيدن داستان‌هاي اشخاص صالح، زمينه را براي برانگيختن اراده (مصباح يزدي، 1384الف، ص 338) و اتخاذ ارادۀ مثبت و تصميم سازنده در انسان تقويت مي‌کنند (مصباح يزدي، 1390ز، ج 1، ص 97).
    2ـ2. اصول ناظر به بعد گرايشي
    الف. تقويت ايمان
    ايمان امري قلبي و درعين‌حال اختياري است که با علم فرق مي‌كند؛ زيرا علم ممكن است به شكل غير اختياري براي انسان حاصل شود؛ ولي ايمان چنين نيست و چنين علمي ايمان نيست (مصباح يزدي، 1391الف، ج 1، ص 117). با اين حال، تحصيل علم يكي از ابزارها و راه‌هاي تكامل و تقويت ايمان است (مصباح يزدي، 1390الف، ص 222). يعني تقويت بُعد شناختي و معرفتي (مصباح يزدي، 1391ي، ص 77). عنصر ديگري كه در ايمان دخالت دارد، امري است ارادي كه به قلب و دل مربوط مي‌شود؛ يعني پس از روشن شدن حقيقت، روحيه پذيرش و تسليم در برابر آن نيز در انسان وجود داشته باشد و بنا بگذارد كه لوازم آن را بپذيرد و در عمل به لوازم آن پايبند باشد (مصباح يزدي، 1390الف، ص 224). پس معرفت، قدم اول است؛ ولي با عمل است كه ايمان رشد مي‌كند (مصباح يزدي، 1382ب، ص 119)، سپس با رشد و تقويت ايمان، صدور اعمال صالح از شخص افزايش مي‌يابد (مصباح يزدي، 1388ب، ص 136). اعمال و رفتار انسان اگر در جهت صلاح و سداد باشد (مصباح يزدي، 1391ي، ص 75) و همچنين مداومت بر عمل و التزام عملي، باعث تقويت ايمان مي‌گردد (مصباح يزدي، 1382ج، ص 191). بنابراين ايمان برايندِ مجموع دو عامل است: يكي شناخت و علم، و ديگري اراده ترقي و تكامل و تقرب به سوي خدا (مصباح يزدي، 1390الف، ص 244)؛ که نفس اين اراده، خود موجب تقويت اراده مي‌گردد. انجام اعمال صالح که موجب تقويت ايمان مي‌شوند، نوعي تمرين و ممارست هستند که موجب تقويت اراده نيز مي‌شود. در حقيقت، يک رابطۀ دوسويه ميان تقويت ايمان و تقويت اراده برقرار است. تقويت هريک موجب تقويت ديگري مي‌شود (همان، ص 245). در نتيجه ارادة قوي به‌دنبال ايمان قوي به‌وجود مي‌آيد. در ساية ايمان محکم مي‌توان ادراکات خود از جهان بيرون و درون را در جهت صحيح هدايت کرد و به اين وسيله تحول اساسي در زندگي خود و حتي ديگران ايجاد کرد (توانايي و سليم‌زاده، 1389). البته براي تقويت خود ايمان، بايد رنج‌هايي را متحمل شد (مصباح‌ يزدي، 1390الف، ص 221) که اتفاقاً تحمل رنج‌ها و سختي‌ها در افزايش ظرفيت روح و تقويت عزم و اراده، تأثير اساسي دارد (شه‌گلي و خسروپناه، 1393).
    ب. تصحيح نيت
    از نظر اسلام، تقويت اراده و چگونگي برخورد با عواملي که موجب از بين رفتن اراده و انگيزه آدمي مي‌شود، اهميت ويژه‌اي دارد. يکي از عوامل مهم تقويت اراده، نيت است و در اسلام هر کاري که انسان با انگيزه و نيت الهي انجام دهد، ارزشمند است (سيمياري و همكاران، 1398). يك عمل فيزيكي و يا حركت مادي به‌خودي‌خود نمي‌تواند ارزش بيافريند؛ بلكه غير از حُسن فعلي، حسن فاعلي هم بايد در كار باشد؛ يعني نه‌تنها خودِ كار بايد خوب باشد، بلكه فاعل و كننده كار نيز بايد نيت خوبي براي انجام آن داشته باشد (مصباح ‌يزدي، 1391د، ص 270). تأثيري كه نيتِ انسان روي كار، و كار از رهگذر نيت در تكامل نفس و رسيدن انسان به سعادت ابدي دارد، تأثير حقيقي و تكويني است، نه قراردادي. عمل بدون نيت، در حقيقت به كالبد مرده مي‌ماند كه ارتباطي با دل و روح فاعل نمي‌يابد و نتيجه‌اي نمي‌بخشد. رابطۀ اعمالي كه در خارج انجام مي‌دهيم با كمال نفس، به‌وسيله‌ نيت و انگيزه برقرار مي‌شود. بنابراين اگر در عملي نيت نباشد يا نيت صحيحي نباشد، آن عمل سبب كمال نفس نخواهد بود (مصباح يزدي، 1390د، ص 58). انساني که به خدا تمسک مي‌کند و او را محور نيات و گرايش‌ها و افعال خود قرار مي‌دهد، به هر اندازه و ميزان که در اين امر توفيق يابد، از قدرت و توانايي بيشتر و اراده قوي‌تري برخوردار مي‌گردد (خدايار و قائمي، 1391)؛ زيرا انجام يک کار به نيت و قصد الهي به اين معناست که با ارادۀ خويش به ساير انگيزه‌ها پاسخ منفي مي‌دهيم و با ارادۀ خويش مسير الهي را در پيش مي‌گيريم که اين خود، موجب تقويت اراده مي‌گردد.
    ج. تقواپيشگي
    به‌خاطر نقش تعيين‌کنندۀ اراده در سرنوشت انسان و سير او به‌سوي اهداف انساني و مقاصد الهي، در مکتب تربيتي اسلام بر تقويت و پرورش اراده، بسيار سفارش شده است. تقوا ضمن كنترل قواي حيواني انسان (مصباح يزدي، 1391ط، ص 252)، نقش بسيار مهمي در تقويت اراده ايفا مي‌کند؛ زيرا باعث تملک نفس، اتکال به حق و پرهيز از گناهان است. انسان در اثر تقوا، درهاي گناه را به‌روي خويش مي‌بندد و هواهاي نفساني را به بند مي‌کشد (حسني، 1389). بنابراين يکي از آثار تقوا به‌عنوان يکي از عناصر مهم تربيت، پرورش اراده است (نجفي و ديگران، 1396). تقوا و خويشتن‌داري مقابل حرام، کف نفس و مخالفت با نفس هنگام ارتکاب، از مواردي است که در آموزه‌هاي ديني براي تقويت اراده پيش‌بيني شده است (علم‌الهدي، 1394). در حقيقت اولين مرحله بندگي در مقام عمل اين است كه انسان متقي شود و «ملكه تقوا» را تحصيل کند (مصباح يزدي، 1390ج، ص 229). تقواي الهي موجب مي‌گردد كه انسان رفتارهاي خود را كنترل كند (مصباح يزدي، 1391ز، ج 2، ص 148) و با تفكر و تعقل كارهايش را انجام دهد و از لذت‌هاي زودگذر چشم بپوشد. اما اگر آدمي تقوا نداشت و تابع هواي نفس بود، هرچه دلش خواست، انجام مي‌دهد و منتظر تشخيص عقل نمي‌ماند (مصباح يزدي، 1391ط، ص 95). خداوند متعال تأثير شيطان در انسان را به‌صورت وسوسه‌ها و هيجاناتي معرفي مي‌کند که گاه چنان بر قلب انسان احاطه مي‌يابند که دل انسان راهي براي نجات و رهايي از آنها نمي‌يابد. گسترۀ نفوذ اين وسوسه‌هاي شيطاني، حوزه ادراک و حوزه تصميم‌سازي و اراده انسان است. اين وسوسه‌ها با نفوذ به حوزۀ شعور و ادراک انسان، در معرفت‌ها و ادراک‌هاي يقيني انسان تزلزل ايجاد مي‌کنند و باعث مي‌شوند معرفت‌هاي يقيني انسان متزلزل گشته و به ظن و حتي به شک تبديل گردند. اما در حوزۀ تصميم‌سازي و اراده، وسوسه‌هاي شيطاني انسان را از اتخاذ تصميمات صحيح و مثبت بازمي‌دارند و زمينه‌ها و شرايط اتخاذ تصميمات ناروا و ناصحيح و انجام گناه را فراهم مي‌آورند. تنها راه نجات از وسو‌سه‌ها و خواطر شيطاني و نفساني، تقويت و استحکام درون، با سرمايۀ تقوا و مراقبت بر رفتار و افکار و توجه به خويشتن و پناه ‌بردن به خداوند است (مصباح يزدي، 1390ز، ج 1، ص 173ـ174).
    د. تقويت عبوديت و بندگي
    از ديدگاه قرآن کريم، هدف از خلقت انسان، عبادت معرفي شده است (ذاريات: 56). در حقيقت، يکي از اصول تقويت اراده، عبادت و عبوديت است. در آية بيست و يکم سورۀ «بقره» به تأثير عبادت در تقوا (تقويت ايمان و اراده) تصريح شده است (عالم‌زاده نوري، 1396). عبادات و دستورات شرعي نيز به‌جهت تقويت اراده، حركت به‌سوي كمال و تقرب الي‌الله وارد شده‌اند. اراده تقرب به خدا، درواقع نوعي حركت دروني است که امري اختياري است؛ زيرا تغييري تدريجي در باطن انسان پديد مي‌آيد و «تغيير تدريجي» همان «حركت» است. وقتي انسان تصميم گرفت كه دل و قلبش را متوجه خدا كند، به‌تدريج تغييري در روح و باطن او پديد خواهد آمد: «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الاْرْضَ حَنِيفاً» (انعام: 79)؛ من از روي اخلاص، پاك‌دلانه روي خود را به‌سوي كسي گردانيدم كه آسمان‌ها و زمين را پديد آورده است. اين توجه كردن، يعني اينكه اراده كرده‌ام تغييري را در درون خود به‌وجود آورم؛ اين همان حركت تكاملي روح است. هرقدر اين اراده در شكل و قالب اعمال مختلف ظهور پيدا كند، آن حركت، هم دامنه و گستره و هم سرعت بيشتري پيدا مي‌كند (مصباح ‌يزدي، 1390الف، ص 245). بنابراين بهترين الگو براي تقويت اراده در جهت اصلاح نفس و ميل به حب الهي به‌جاي حب دنيا، تقويت عبوديت و بندگي خداوند است (علم‌الهدي، 1394). از ديدگاه امام خميني نيز، عبادت باعث قوي‌شدن اراده انسان مي‌شود و اين تقويت اراده باعث مي‌شود که بعد طبيعي انسان تحت قدرت، تسخير و سلطنت نفس انسان قرار بگيرد (موسوي خميني، 1370، ص 32). بر اين اساس مي‌توان واجب بودن اقامه نماز شب براي وجود مبارک پيامبر خاتم را هم، در همين زمينه تحليل کرد؛ چراکه مسئوليت بيشتر، به قدرت بيشتر، و قدرت بيشتر به ارتباط بيشتر با منبع قدرت نيازمند است (شاکري و لک‌زايي، 1396). همچنين ازجمله راهکارهايي که باعث تقويت ارادۀ توبه و اصلاح نفس مي‌شوند و نقش بارزي در عزم بر توبه از گناه و اصلاح نفس دارد، انس با خدا و دعاها و مناجات‌هايي است که از اولياي دين وارد شده است و زمينه صدور اراده و تصميم جدي براي توبه را در انسان پديد ‌مي‌آورند (مصباح يزدي، 1390ز، ج 1، ص 83). بي‌ترديد توجه به خداوند و توبه به درگاه او، همانند ترس از خشم خدا باعث تقويت روح مؤمن مي‌شود و اراده‌اش را تقويت مي‌کند (همو، 1393ب، ص 68). قرائت قرآن و حضور يافتن در جلسات دعا و مناجات و مهم‌تر از همه، تلاش براي تحصيل انس با خدا، زمينۀ اتخاذ اراده مثبت و تصميم سازنده را در انسان تقويت مي‌کنند (مصباح يزدي، 1390ز، ج 1، ص 97).
    و. تقويت بيم و اميد
    پديد آمدن يک تصميم و اراده در انسان، نيازمند حصول مقدماتي است. چه‌بسا انسان چيزي را مي‌خواهد، ولي صرف خواستن باعث نمي‌گردد كه اراده كند؛ بلکه نيازمند حالاتي است که او را وادار به تصميم و حركت كند (مصباح يزدي، 1391و، ص 149). ازجمله حالات نفساني كه انسان را وادار به حركت مي‌كند، خوف و رجاست (همان، ص 150)، که عمل اختياري انسان از آن سرچشمه مي‌گيرد (همو، 1391ز، ج 2، ص 245) و منشأ پيدايش رفتارهاي متفاوت در انسان مي‌گردد. ترک يا انجام بسياري از کارها به‌خودي‌خود سهل و آسان نيست؛ بلکه محتاج اراده‌اي قوي است. خوف و رجا نيرو و اراده‌اي به انسان مي‌بخشند که عامل مستقيم بسياري از رفتارها مي‌شود (همو، 1391الف، ج 1، ص 357). در حقيقت، ريشۀ همۀ فعاليت‌هاي انسان، خوف و رجاست (همان، ص 189). اين خوف و رجاست كه آشكار و نهان انسان را وادار به تلاش و حركت و جديت مي‌كند (همان، ص 358).
    هـ . نقش خوف
    «خوف» يعني اينكه انسان از تحقق امري نامطلوب، كه يقين دارد يا احتمال مي‌دهد در آينده به وقوع بپيوندد، ترس و واهمه داشته باشد (مصباح يزدي، 1391د، ص 117). قرآن کريم با بيان آثار سوء‌ترس‌هاي ضدارزشي، همچون آثار سوء‌ترسِ از فقر، آثار ترس از غيرخدا، آثار ترس از مرگ و همچنين با بيان عوامل ترس از مرگ و ترس از طاغوت، ارادۀ انسان را در حذر کردن از آنها تقويت مي‌کند (علائي‌ رحماني و حسن‌زاده، 1392). يکي از شيوه‌هاي تربيتي که در انسان حالت خوف را شکل مي‌دهد، شيوۀ انذار است. «در اين شيوه، آدمي به عواقب سوءِ چيزي توجه داده مي‌شود تا رفتارش را با توجه به آن پيامد تنظيم و اصلاح کند. ترس از سرنوشت اعمال موجب مي‌شود تا انسان به انجام عمل خير مبادرت کند. با ايجاد اين حالت، نيروي ارادۀ شخص، تحريک به انجام کار خير مي‌شود و ارادۀ فرد تقويت مي‌گردد (آريان و جهان‌پناه، 1398).
    ز. نقش رجاء
    «رجاء» يعني اينكه انسان به تحقق امري مطلوب كه يقين دارد يا احتمال مي‌دهد در آينده به‌وقوع مي‌پيوندد، اميد داشته باشد (مصباح ‌يزدي، 1391د، ص 117). فطرتِ کمال‌گراي آدمي و ماهيت زندگي بشر با اميد به آينده عجين شده است. اميد به آيندۀ روشن و پرفروغ، بر انديشۀ انسان تأثير مستقيمي دارد و به او جهت و برنامه مي‌دهد. آنگاه اين انديشه و برنامه بر اراده و عزم او اثر مي‌گذارد و او را وادار مي‌کند تلاش معنابخشي براي رسيدن به آن داشته باشد (واسعي و عرفان، 1393). در حقيقت، نگرش مثبت به آينده، انگيزة حرکت و پويايي به انسان مي‌دهد و باعث تقويت اراده، استقامت و پايداري در برابر مشکلات مي‌گردد (کشاورز، 1386). البته خوف و رجا در افرادي که به خدا ايمان دارند و سعادت و فلاح را به‌دست خداوند متعال مي‌دانند، عامل تقويت‌کنندۀ اراده براي انجام کارهاي خير است. خوف باعث مي‌شود که اگر فرد حتي کار نيک خاصي هم انجام ندهد، ولي همين که جلوي نفس خويش را مي‌گيرد، اراده‌اش تقويت شود. چون خويشتن‌داري بدون اراده ممکن نيست؛ و هرچه ايمان و معرفت شخص به خدا بيشتر شود، اين خويشتن‌داري نيز بيشتر مي‌شود و اراده نيز بيشتر تحريک و تقويت مي‌شود (آريان و جهان‌پناه، 1398).
    3ـ2. اصول ناظر به بعد توانشي
    الف. اعمال اراده
    اراده نوعي توانايي رواني ويژه انسان است که شخص براساس آن مي‌تواند در قلمرو خاصي، تأثيرات زيستي و محيطي را تحت تسلط خويش درآورد و با گزينش خود، رفتار و مسير رشد را به‌طور آگاهانه انتخاب کند. رشد و تحول انسان در ابعاد معنوي و اخلاقي، به‌ويژه مستند به اراده است. رشد اراده نيز از طريق تمرين اعمال ارادي امکان‌پذير است (علم‌الهدي، 1394). در حقيقت، پيدايش هر ملکه در جان انسان بر اثر تکرار عمل است و تقويت هريک از قواي انساني با به کارگيري و فعاليت امکان‌پذير است. انسان هرچه بيشتر اراده کند و از ارادۀ خود کار بکشد، اراده‌اش بيشتر مي‌شود. هر بار که اميال خود را کنترل و با اعمال اراده، خلاف هوس رفتار کند، قدرت اراده‌اش اندکي افزايش مي‌يابد (عالم‌زاده نوري، 1396). كساني هستند كه با عدمِ اعمال اين نيرو، به‌تدريج، موجبات ضعف و فتور آن را فراهم مي‌آورند؛ و كسان ديگري نيز هستند كه با به‌كارگيري مستمر و صحيح آن، چنان قوي و نيرومندش مي‌سازند كه مي‌توانند در برابرِ همۀ عوامل و مقتضيات ديگر بايستند (مصباح ‌يزدي، 1389، ص 88). سراسر فقه و كتاب‌هاي اخلاقي، مملوّ از كارهايي است كه بايد انجام داد و نيز كارهايي كه بايد از آنها اجتناب جست. بين اين كارهاي ايجابي و سلبي يك نوع تأثير و تأثر و عليت و معلوليت وجود دارد؛ يعني انجام‌دادن كاري به انسان كمك مي‌كند كه بر انجام كار سنگين‌تر موفق شود. ترك برخي از چيزها موجب مي‌گردد كه انسان بتواند از كارهاي سلبيِ مشكل‌تر اجتناب جويد و راحت‌تر وظايف ايجابي‌اش را انجام دهد (مصباح يزدي، 1384ب، ص 200). بنابراين اعمال اراده به تقويت و ورزيدگي اراده منتهي مي‌شود.
    ب. مداومت بر عمل
    در روايات اهل‌بيت دست‌کم يک سال، مداومت بر عمل توصيه شده است (محدث نورى، 1408ق، ج 1، ص 131). امام صادق در اين‌باره مي‌فرمايند: مبادا عملي را بر خود واجب گرداني و تا دوازده ماه از آن دست برداري (کليني، 1407ق، ج 2، ص 83). وقتي کسي يک سال بر عملي پايداري مي‌کند و بار دشواري آن را در طول زمان بر دوش مي‌کشد، اندازه و ظرفيت وجودي‌اش افزايش مي‌يابد. بسياري از اعمال در نوبت‌هاي اول و دوم براي نفسِ تنوع‌جوي انسان، لذت‌بخش و مطبوع هستند؛ اما پس از چندي تکرار و مداومت، با ارضاي حس نوگرايي و تنوع‌جويي، دشوار و غيرقابل تحمل به‌نظر مي‌رسند. در اين موقعيت، استمرار عمل و يک سال پايداري بر آن در نشاط و کسالت و در دشواري و سهولت، موجب افزايش قدر و قدرت انسان خواهد شد (عالم‌زاده نوري، 1396). اگر انسان در زندگي برنامۀ منظمي داشته باشد و از نقطۀ مناسبي شروع كند، با انجام و تكرار كارهاي ابتدايي و ساده و راحت‌تر و مداومت بر آنها، توان انجام كارهاي مهم‌تر را نيز در خود مي‌يابد (مصباح‌ يزدي، 1384ب، ص 200ـ201). برخي اعمال (نظير نماز اول وقت) را بايد آن‌قدر ادامه داد تا براي انسان به‌صورت ملكه درآيد و تا پايان عمر هيچ‌گاه آن را ترك نكند (مصباح يزدي، 1390ج، ص 238). حتي مي‌تواند با انجام برخي تمرين‌ها و مداومت بر بعضي اعمال، نيروي خشم و غضب خود را مهار کند و به‌جايي برسد كه به هنگام غضب عنان اختيار از كف ندهد (همان، ص 89). علما توصيه مي‌کنند كه انسان در آغاز، عبادت و عملي سبك را برگزيند تا بتواند آن را استمرار و تداوم بخشد و برايش به‌صورت ملكه درآيد. سپس عمل مفصل‌تري را انتخاب كند و بر انجام آن مداومت داشته باشد (مصباح يزدي، 1384د، ص 129ـ130). امام سجاد‌ در اين‌باره مي‌فرمايد: من دوست دارم بر عمل مداومت داشته باشم، گرچه كم باشد (كلينى، 1407ق، ج 2، ص 82).
    ج. پرهيز از گناه
    گناه جلوه‌اي از بي‌ارادگي و سست ارادگي در برابر خواسته‌هاي نفساني و وسوسه‌هاي شيطاني است. آدمي هنگام افتادن در ورطۀ گناه هيچ مقاومتي از خود نشان نمي‌دهد و خود را تسليم هوا و هوس خويش مي‌سازد. «براي تضعيف اراده و سستي عزم، هيچ عاملي همانند گناه نيست» (حسني، 1389). در بيان اميرمؤمنان دربارۀ سرگرمي‌هاي هوس‌آلود آمده است: «اللَّهْوُ يُفْسِدُ عَزَائِمَ‏ الْجِدِّ» (تميمى آمدى، 1366، ص 461)؛ سرگرمي، ارادۀ جدي را نابود مي‌کند. روشن است که با غرق شدن در خواسته‌هاي نفساني، سست‌ارادگي در انسان شدت مي‌يابد؛ اما «هر بار که مقابل خواسته‌هاي خود مي‌ايستد و تسليم هوس خود نمي‌شود و اميال خود را به نيروي عقل مهار مي‌کند، يک مرتبه در عمل نيرومندتر مي‌گردد. برترين مصداق ترک هوس و پا گذاشتن بر خواسته‌هاي نفس، پرهيز از گناه است. البته ترک گناه به آساني ممکن نيست و مجاهدت و تلاش مي‌طلبد. اين مجاهدت، تمرين و رياضتي است که جان آدمي را تربيت مي‌کند و ظرفيت او را مي‌افزايد. هر بار که انسان در معرض گناهي قرار مي‌گيرد، ميداني براي تقويت اراده و افزايش قدرت عمل پديد مي‌آيد» (عالم‌زاده نوري، 1396). بنابراين راه تقويت ارادۀ انسان و كنار زدن هواي نفس، تمرين در پاسخ ندادن به خواسته‌هاي نامشروع نفس است؛ به اين شکل که آرام آرام، با نفس خود به‌ مخالفت برخيزد و به خواسته‌هاي محدودي از نفس پاسخ ندهد. بعد از مدتي، چنان بر نفس خود مسلط مي‌گردد كه هرگز در برابر تمايلات حيواني و طبيعي زودگذر رام نمي‌گردد (مصباح ‌يزدي، 1384ب، ص 120). در اين صورت است که ارادۀ فرد به‌تدريج ورزيده‌تر و قوي‌تر مي‌شود و آمادگي اراده كارهاي مشكل‌تر و سنگين‌تر را پيدا مي‌کند (همان، ص 264). البته قدرت مقاومت در برابر تمايلات نفساني، در همۀ افراد و نسبت به همه چيز يكسان نيست؛ ولي هر انساني كمابيش از موهبت خدادادي اراده بهره‌اي دارد و هر قدر بيشتر تمرين كند، مي‌تواند آن را تقويت کند (مصباح يزدي، 1384ج، ص 146). مهم اين است كه انسان با اختيار و اراده خويش بر اميال، تخيلات و نيروي تفكر خويش مسلط گردد و آنها را در راستاي هدايت و سعادت خويش جهت‌دهي كند(مصباح يزدي، 1384الف، ص 338)؛ زيرا اميال گوناگوني که در انسان برانگيخته مي‌شود، در نحوه تصميم‌گيري انسان مؤثر هستند و مي‌توانند وي را به هر سمت و سويي سوق دهند (مصباح يزدي، 1384ج، ص 147). بنابراين براي تقويت اراده و تقويت قدرت عمل، لازم است هوس‌هاي غريزي تضعيف شوند (عالم‌زاده نوري، 1396) و از گناه و معصيت اجتناب گردد.
    د. کنترل چشم و گوش
    روزانه شايد هزاران مرتبه انسان اراده مي‌کند؛ اراده مي‌کند کارهاي روزانه‌اش را انجام دهد که اتفاقاً بسياري از اين کارها و اعمال نيز مطابق ميل اوست و با شور و اشتياق آنها را به سرانجام مي‌رساند. آنچه براي او دشوار و سخت است، انجام کارهايي است که مطابق ميلش نيست و نياز به اراده‌اي قوي دارد. ازجمله روش‌هاي تقويت اراده، انجام کارهاي سخت است و ازجمله امور سخت، گوش نکردن و نگاه نکردن است. چنانچه آيت‌الله مصباح يزدي مي‌فرمايند: آدمي به‌طور طبيعي به اين طرف و آن طرف نگاه مي‌كند و اگر بخواهد خودش را كنترل كند، خيلي دشوار است (مصباح يزدي، 1390ب، ص 79). ممكن است چشم او به تصوير مباحي بيفتد؛ اما همان مشاهده، با تداعي معاني و همراه گشتن با وسوسه‌هاي شيطاني، انسان را در آستانه گناه قرار دهد و وضعيتي را براي او به ‌وجود آورد كه نتواند در برابر گناه مقاومت كند (مصباح يزدي، 1384الف، ص 338)؛ چراکه گاهي يك نگاه يا يك صدا موجب انگيزش ميل و اراده‌اي در انسان مي‌شود که مي‌تواند تأثير عجيبي در سرنوشت انسان داشته باشد. اگر در علل پيدايش اراده‌هاي خود كاوش كنيم، درمي‌يابيم كه ادراكات حسي، مخصوصاً ديدني‌ها و شنيدني‌ها، چه نقش مهمي را در تخيلات و افكار ما بازي مي‌كنند و به‌ نوبه خود چه آثاري در صدور افعال ارادي دارند. با شنيدن صدايي، خيالي در ذهن برانگيخته مي‌شود كه باعث برانگيخته شدن ميل و در نهايت، ارادۀ اعمال آن ميل مي‌گردد. ذهن انسان طوري آفريده شده كه تقارن مكرر دو ادراك، موجب به‌خاطر آوردن هريك با توجه به ديگري مي‌شود. در اين ميان، يكي از بهترين وسايل تدبير اميال و تسلط بيشتر بر خود و پيروزي بر هواهاي نفساني و وساوس شيطاني، كنترل ادراكات و قبل از همه، كنترل چشم و گوش است (مصباح يزدي، 1384الف، ص 337)؛ زيرا بي‌ترديد، خواندن و شنيدن بر انسان اثر مي‌گذارد و شنيدني‌ها و ديدني‌ها مهم‌ترين عوامل اثربخش بر اراده انسان هستند (مصباح يزدي، 1392، ج 1، ص 103). ضمن اينکه هر فعل اختياري انسان ناشي از اراده و اراده ناشي از شناخت است و عمدۀ شناخت‌ها از مجراي چشم و گوش، يا پس از تجريد و تعميم و تجزيه ‌و تحليل دريافت‌هاي چشم و گوش، به‌وسيلۀ قلب حاصل مي‌شود. بنابراين براي اينکه انسان ارادۀ اطاعت محض از خداوند را بيابد، بايد بر فکر و خيال خويش چيره شود و با کنترل فکر و خيال، قدرت و توان کافي را براي اراده اطاعت و عبادت خالصانه بيابد (همان، ص 258). حال اگر بخواهد به حرام مبتلا نشود، بايد نگاه حلال خود را كنترل کند و با تمرين صبوري و بردباري بتواند قدرت پيدا كرده، و بر خودش كنترل داشته باشد. به‌طور نمونه و به‌عنوان يك تمرين، بعد از نماز چند دقيقه نگاهش را پايين نگهدارد و مشغول تعقيبات و تسبيحات و دعا شود (مصباح يزدي، 1390ب، ص 79).
    اگر انسان بخواهد مالک ارادۀ خود باشد، بايد مالک ذهن خويش باشد. آدمي وقتي مي‌تواند بر ذهنش چيره شود که چشم و گوش خود را مهار کند، و آسان‌ترين و عمومي‌ترين راه براي کنترل ذهن و يافتن حضور قلب و تمرکز فکر در نماز و عبادت، مهار چشم و گوش است (همان، ص 261)؛ يعني انسان به هر چيز، به‌ويژه منظره‌هاي حرام نگاه نکند و نيز سخنان حرام نشنود و به موسيقي حرام، غيبت و تهمت و ديگر سخنان حرام گوش ندهد، تا از اين رهگذر اراده‌اش تقويت گردد (همان، ص 263). بنابراين با توجه به اينکه چشم و گوش، هر دو نعمت الهي و داراي کارکردها و بهره‌هاي فراواني هستند که قابل شمارش نيستند؛ و نیز نگاه ‌کردن و گوش‌کردن يک امر اختياري است و بستگي به اراده خود فرد دارد؛ انسان‌هاي ضعيف‌الاراده مي‌توانند با تمرين و کنترل چشم و گوش، اراده خويش را تقويت کنند.
    3. روش‌هاي تقويت اراده
    آيت‌الله مصباح يزدي تقويت اراده را به اموري چون «انجام اعمال مطلوب» (ر.ک: مصباح يزدي، 1384الف، ص 338) و «تمرين و تکرار» (مصباح يزدي، 1390الف، ص 245) منوط دانسته‌اند؛ بنابراين روش‌هاي تقويت اراده، ناظر به اين امور دنبال مي‌شود.
    1ـ3. روش‌هاي ناظر به انجام اعمال مطلوب
    اموري نظير «نماز»، «توسل»، «توکل» و «انفاق»، ازجمله روش‌هاي ناظر به انجام کارهاي خير هستند.
    الف. نماز
    از زيباترين جلوه‌هاى دين اين است که هم اهداف تربيتي را مشخص کرده و هم ابزارهاى آن را تعيين مي‌کند؛ يعني نه‌تنها انسان را به پيوند قلبي با خدا تشويق کرده و او را بدان ملزم ساخته؛ بلکه راهکارهاى عملي و الگوهاي جوارحي اين ارتباط را نيز پيشنهاد داده و رفتار را نيز سامان مي‌بخشد. ازجمله اين رفتارها که در فرهنگ ديني عبادت نام دارند، نماز است که غالباً مستلزم تحمل نوعي دشواري و سنگيني و نيازمند صبر و پايداري‌اند (عالم‌زاده نوري، 1396). در آيه چهل و پنجم سورۀ «بقره»، به اين حقيقت اين‌گونه اشاره شده است: «وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ»؛ بي‌ترديد اين کار جز بر کساني که در برابر حق، قلبي فروتن دارند، دشوار و گران است. «كلمۀ طيّب» در آيه «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ يَرْفَعُه» (فاطر: 10)؛ سخنان پاكيزه به‌سوي او بالا مي‌رود و كار شايسته به آن رفعت مي‌بخشد؛ آن اراده‌اي است كه از انسان براي حركت به‌سوي خدا صادر مي‌شود. به‌عبارتي، اولين درجه ايماني است كه انسان در آن گام مي‌نهد. «كلمه طيّب» همان كلمه «لا اله الاّ الله» و كلمه توحيد است. آنچه باعث تقويت و رفعت اين اراده و ايمان مي‌شود، عمل صالح است. نماز بهترين عمل صالحي است كه مي‌تواند اين تأثير را داشته باشد (مصباح ‌يزدي، 1390الف، ص 251). انسان‌ها به هر ميزان نسبت به انجام عبادات و دستورات ديني، به‌ويژه نماز مقيد باشند، ارادۀ آنها نيز قوت و قدرت پيدا خواهد کرد. در مقابل، نتيجۀ بي‌تفاوتي نسبت به مسائل عبادي و مناسک ديني جز اين نخواهد بود که از آنها افرادي سست‌اراده مي‌سازد و پيروي از شهوات را رقم مي‌زند. آيت‌الله مصباح يزدي در اين‌باره مي‌فرمايد: قرآن از كساني ياد مي‌كند كه خداوند به آنان نعمت داد؛ اما به‌جاي شكر آن، نماز را تباه ساختند و از هوس‌ها پيروي كردند: «فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ» (مريم: 59). آنان ابتدا رابطه محكمي با خدا داشتند، اما رفته رفته اين رابطه ضعيف شد، و آن قوم نماز را تباه كردند، و در پي شهوت‌پرستي و هوس‌رانيِ خود گمراه شدند (مصباح يزدي، 1390هـ .، ص 29).
    ب. توسل
    دل انسان وقتي با گناه زنگار مي‌گيرد و سياه مي‌گردد، اسير هوس‌هاي شيطاني مي‌شود و اراده و تصميم انجام کارهاي خير و شايسته از آن سر نمي‌زند. با توسل به خدا و اولياي او و مدد خواستن از آنان مي‌توان درصدد جبران کوتاهي‌ها و ترک گناهان برآمد (مصباح يزدي، 1390ز، ج 2، ص 82ـ83). شيعيان از يک نيروي کمکي، يعني توسل به اولياي الهي، به‌ويژه معصومان برخوردارند که کار را بر آنان آسان‌تر مي‌سازد. توسل به اولياي خدا، نقش بسيار مهمي در تقويت اراده و در تشخيص صحت مسير دارد (مصباح يزدي، 1393ج، ص 43).
    ج. توکل
    انسان براي رسيدن به اهداف خود، معمولاً با موانعي مواجه مي‌شود که فراتر از توان و طاقتش است. وجود چنين موانعي که معمولاً غيرقابل پيش‌بيني نيز هستند، انسان را دچار ترديد و يأس و نااميدي کرده و ارادۀ وي را براي ادامه کار سست مي‌کند. در آموزه‌هاي ديني، روش‌هايي جهت تقويت اراده در اين شرايط پيش‌بيني شده است؛ «يکي از مهم‌ترين روش‌ها ايجاد نوعي دلبستگي به منبعي مستقل است که از قدرت، توانايي و علم در سطحي عالي برخوردار باشد؛ که از آن به «توکل» ياد مي‌شود. «توکل» يعني منشأ قدرت‌يافتگي و توانمندي خود را خداوند متعال قرار دهيم. با «توکل» مي‌توان خود را در برابر حوادث و مشکلات مصون نگه داشت و نوعي توانايي در خود ايجاد کرد (دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1376، ص 151). توکل بر خدا موجب مي‌شود تا انسان عوامل و موانع بيرون از اختيار و توان خويش را به خدا واگذار کند و نيرو و توان تازه‌اي بگيرد و اراده‌اش براي عمل، دوچندان شود. در حقيقت «توکل که به معناى يارى خواستن از خداست، نه واگذارى مسئوليت کارها به او، موجب اعتماد به نفس و تقويت پايدارى و افزايش روحيه کار و فعاليت مي‌شود» (عالم‌زاده نوري، 1396). نتيجۀ توکل، به‌عنوان يک هدف تربيتي، اخلاقي و عرفاني، آرامش روح، تقويت اراده و استقامت بر طريق حق است (خدايار و قائمي، 1391). در توکل به‌دليل پشتيباني خداوندي که قدرت و علم بي‌پايان دارد و روح و ارادۀ انسان را تقويت مي‌کند، هيچ‌گاه انسان احساس ضعف و محروميت نمي‌کند (همان، ص 63). براساس نقلي از پيامبر اکرم، هرکس بخواهد از قوي‌ترين مردم باشد، بايد بر خداوند توکل کند (مجلسى، 1403ق، ج‏ 68، ص 151). علامه طباطبائي به کرسى نشستن ارادۀ انسان را محتاج اسبابى طبيعى و اسبابى روحى مي‌دانند؛ البته تأکيد مي‌کنند که اسباب طبيعى تمام تأثير را ندارند. به‌همين جهت اگر انسان وارد امرى مي‌شود و همۀ اسباب طبيعى آن را فراهم مي‌کند، ولي با اين حال به هدف خود نمي‌رسد؛ قطعاً اسباب روحى و معنوى، تمام نبوده است. مثلاً اراده‌اش سست بوده يا عوامل ديگري مانع شده است. حال اگر در شروع يک کار، به خدا توکل کند، نه‌تنها به سببى متصل شده که شکست‌ناپذير است، که حتي با تمسک به چنين سببى اراده‌اش نيز قوى مي‌شود (طباطبائي، 1388، ج 4، ص 101).
    د. انفاق
    يكي از راه‌هاي انس با خدا و كاستن از محبت به دنيا و ثروت آن، انفاق چيزهايي است كه دوست مي‌دارد (مصباح يزدي، 1384د، ص 123). انفاق و صدقه، ازجمله بهترين راه‌ها براي مخالفت با زياده‌طلبي نفس است (مصباح يزدي، 1384ب، ص 193) که باعث مي‌شود از دلبستگي او به دنيا كاسته شود (همان، ص 194). انفاق در راه خدا موجب مي‌شود که انسان بر هوس‌ها و خواسته‌هاي خود پانهد و از چنگال وسوسۀ دنيا، خارج شود که اين خود باعث مي‌شود ارادۀ قوي‌تري براي آدمي پديد ‌آيد (عالم‌زاده نوري، 1396).
    2ـ3. روش‌هاي ناظر به تمرين و تکرار
    اراده، تنها با معرفت و شناخت حاصل نمي‌شود؛ بلكه نياز به تمرين و ممارست دارد؛ چيزي كه عرب به آن «رياضت» مي‌گويد. يعني انسان براي تقويت جنبه‌هاي معنوي در خويش، به يك سري تمرين‌ها روي بياورد. يكي از فلسفه‌هاي عبادات روزانه، جنبۀ تمريني بودن آن است که موجب تقويت اراده مي‌شود (مصباح يزدي، 1390الف، ص 245). روش‌هاي «تحميل به نفس»، «تلقين به نفس» و «ورزش»، ازجمله روش‌هاي ناظر به «تمرين و تکرار» هستند.
    الف. تحميل به نفس
    ازجمله ويژگي‌هاي انسان، تأثيرپذيري و تغييرپذيري است. باطنش از ظاهرش تأثير مي‌پذيرد و ظاهرش از باطنش. روش تحميل نفس ازجمله روش‌هايي است که باطن انسان به‌وسيلۀ ظاهر وي ساخته مي‌شود. تحميل نيز در جايي مورد مي‌يابد که کراهت وجود داشته باشد (باقري، 1390، ص 98). طبق اين روش، بايد براي ايجاد تحولات باطني، اعمال و حرکات ظاهري را علي‌رغم کراهت باطن بر خود تحميل کرد (همان، ص 101). با اين روش مي‌توان اراده را که امري باطني است، با اموري که مورد کراهت نفس است، قوت بخشيد؛ همچون تحميل صبر به نفس که موجب مهار و کنترل نفس مي‌شود (ر.ک: مصباح ‌يزدي، 1390ب، ص 79). در احوال پيامبر خدا نقل شده که هرگاه ميان دو کار حلال مخير مي‌شدند آن را که براي جسمشان دشوارتر و سنگين‌تر بود، انتخاب مي‌کردند (کليني، 1407ق، ج 8، ص 130). سختي‌ها و امور طاقت‌فرساي بدني علاوه بر ورزيدگي جسم، در افزايش ظرفيت روح و تقويت عزم و اراده، تأثير اساسي دارد. مقارن بودن اين سختي‌ها با يک جهت معنادار الهي، زمينۀ مناسبي را براي کمال انسان فراهم مي‌کند. آن نحوه از حيات که بدن همواره در سختي و ورزيدگي است، کوراني براي تقويت اراده، عزم و پويايي و گريز از راحت‌طلبي است (شه‌گلي و خسروپناه، 1393). «روزه» نمونۀ برجسته‌اي از موارد به‌کارگيري اين روش است که در آن، تن دادن به ناملايماتي که در ابتدا مورد کراهت است، لحاظ شده است (باقري، 1390، ص 99ـ100). آيت‌الله مصباح يزدي تشريع يك ماه روزه را در هر سال از جانب خداي متعال، برنامه‌اي جدي و حساب‌شده مي‌دانند که انسان را به تمرين و مهار شكم وامي‌دارد (ر.ک: 1390الف، ص 265) و نقش مهم و ارزنده‌اي در تقويت اراده و جهت‌دهي آن به‌سمت تقرب به خدا دارد. در حقيقت، تقرب به خدا، كمال واقعي و بزرگ‌ترين هدف و آرمان مؤمنان است که جز با تقويت اراده و رشد قدرت تصميم‌گيري در جهت شكل‌گيري هويت الهي و معنوي انسان، رخ نمي‌دهد (مصباح يزدي، 1384ب، ص 72). علامه طباطبائي نيز روزه را مؤثرترين شيوه‌اي مي‌دانند که نيروى خويشتن‌دارى از گناهان را در انسان قوت مي‌بخشد و موجب مي‌شود که به تدريج بر اراده خود مسلط گردد (طباطبائي، 1388، ج 2، ص 9). عالم‌زاده نوري مي‌نويسد: در ميان عبادات ديني، روزه اثر ويژه‌اي در افزايش اراده و تقويت هم‌زمان قدرت ايمان و عمل دارد. وظيفة هر مؤمني کنترل اميال و کاستن از تأثير اين اميال بر رفتار است (عالم‌زاده نوري، 1396). اميرمؤمنان در رابطه با آثار سوء پرخوري مي‌فرمايد: «اراده جدي با شکم‌بارگي جمع نمي‌شود» (نهج‌البلاغه، 1379، خطبه 241). روشن است که بدن انسان با روزه ضعيف شده و كارآيي آن كم مي‌گردد؛ ولي در عوض، سلامتي جسم، روح و قوت اراده حاصل مي‌شود (مصباح يزدي، 1391ح، ص 225). بنابراين يکي از چيزهايي که موجب تقويت اراده و فروکش غرايز و نيازها مي‌شود، روزه است (مصباح يزدي، 1392، ج 1، ص 306)؛ چراکه با ضبط نفس و كم خوردن و كم خوابيدن و تحميل برخي فشارها بر خود، مي‌توان بر قواي طبيعت غالب شد و اراده را تقويت كرد (مصباح يزدي، 1390ج، ص 311).
    ب. تلقين به نفس
    تلقين به نفس به اين معناست که از طريق به زبان آوردن قولي معين، تغييري به‌مقتضاي آن در ضمير پديد آيد (باقري، 1390، ص 93). اگر انسان مطلبي را آن‌قدر براي خودش تکرار کند که وجدانش آن را بپذيرد و قبول کند؛ به اين تلقين مي‌گويند. تلقين بر نيروي اراده شخص مي‌افزايد و خودش را باور مي‌کند (رضواني دهاقاني، 1391، ص 52). انسان براي تقويت اراده مي‌تواند از نيروي تلقين کمک بگيرد و بگويد: «من ارادۀ لازم براي رسيدن به هر هدفي را دارم» (همان، ص 70). با تلقين نکته‌هاي مثبت، ارادۀ افراد محکم‌تر مي‌شود (همان، ص 71). بنابراين انسان‌ها بهتر است به‌جاي اينکه سراغ کاستي‌هاي خود بروند، نگاهي به توانايي‌ها و استعدادهاي خدادادي خويش بيندازند و با يادآوري و به زبان آوردن و تلقين آن به خود، بر ارادۀ خويش بيفزايند. نمونه‌اي از اين خودباوري و تلقينِ مفاهيم عالي و مثبت را در اين سخن امام حسين مي‌توان مشاهده کرد: «أنَا الْحُسَينُ‌بْنُ عَلِي، آلَيتُ أَنْ لَا أَنْثَنِي» (حسيني موسوى، 1418ق، ج ‏2، ص 318)؛ من حسين‌بن علي هستم؛ پيمان بسته‌ام که در برابر نامردان، کمر خم نکنم. آيت‌الله مصباح يزدي نيز معتقدند تلقين در انسان اثر مي‌كند. اگر مطلبي چندين‌بار تكرار شود، گرچه حقيقت نداشته باشد، كم‌كم انسان باور مي‌كند (مصباح يزدي، 1390الف، ص 152). اگر انسان به خودش تلقين كند كه من توانايي سخن گفتن در جمع را دارم و عملاً نيز از عبارت‌هاي ساده شروع كند و تمرين‌هايي روي آن انجام دهد، اين توانايي را پيدا مي‌كند (مصباح يزدي، 1391د، ص 298). حتي مي‌تواند به‌وسيلۀ تلقين، روحيۀ انتقادپذيري را در خود تقويت كند و از ديگران بخواهد كه عيوبش را بازگو كنند (همان، ص 206). همچنين يكي از بهترين راهکارهاي پيش‌گيري از گناه اين است که به نفس تلقين کنيم در محضر خدا هستيم (ر.ک: مصباح يزدي، 1390الف، ص 117). بعضي از افراد، ضعف نفس دارند و از كنترل خويش ناتوانند؛ اين افراد مي‌توانند با تمرين‌ها و تلقين‌هايي خود را كنترل كنند (مصباح يزدي، 1391ب، ص 300). بنابراين، با تلقينِ توانمندي‌ها و مفاهيم مثبت به خود، مي‌توان اراده را قوت بخشيد و با کنترل نفس خويش در برابر خواسته‌هاي آن ايستاد.
    ج. ورزش
    ورزش، روحيه شجاعت، ازخودگذشتگي، مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم را در انسان تقويت مي‌کند و ارادۀ وي را قوي مي‌سازد (محمدزاده رهني، 1387، ص 92). ورزش گرچه اختصاص به ساحت بدني دارد، اما غالباً مستلزم إعمال اراده و تحملِ ارادي دشواري‌هايي است و به همين سبب، علاوه بر تقويت قواي جسمي، قدرت عمل و اراده را نيز افزايش مي‌بخشد. بسياري از سستي‌ها به سبب ضعف بدني است. وقتي قدرت جسمي افزايش يابد، آمادگي بيشتري براي عمل داريم و کمتر براي فرار از عمل بهانه مي‌گيريم. مناجات اميرمؤمنان علي‌ به همين حقيقت اشاره دارد: «قَوِّ عَليَ خِدمَتِکَ جَوَارِحِي» (طوسي، 1411ق، ج ‏2، ص 849). البته فعاليت‌هاي سرگرم‌کننده‌اي که امروزه ورزش ناميده مي‌شود و فقط لذت‌جويي و عافيت‌طلبي انسان را ارضاء مي‌کنند، نبايد به اين حکم ملحق دانست. ورزش تنها در صورتي مفيد است که قدرت انساني و تسلط بر هوس‌ها را بيفزايد (عالم‌زاده نوري، 1396). آيت‌الله مصباح يزدي معتقدند اگر مي‌خواهيم اختيار دل را در دست بگيريم بايد با تمرين و ورزش، كارهاي سخت و خلاف ميل و ناخوشايند را به آن تحميل كنيم و از اين طريق تربيتش کنیم (مصباح يزدي، 1390ب، ص 78).
    نتيجه‌گيري
    وجود اراده در انسان جلوه‌اي از اراده و قدرت الهي است. ارادۀ انسان در انتخاب‌هايش دخيل است و راه درست و نادرست را با ارادۀ خويش ترجيح مي‌دهد. وجود شدت و ضعف در ارادۀ انسان، رابطه مستقيم در نحوۀ انتخاب او دارد. ضعف اراده موجب مغلوب شدن انسان در برابر اميال و احساسات خويش مي‌شود. با توجه به اينکه تقويت اراده، امري است امکان‌پذير و نقشي اساس در شکل‌دهي رفتارهاي انسان دارد؛ پس نيازمند تقويت است. در اين نوشتار ضمن مرور آثار نويسندگاني که به‌طور مستقيم يا غيرمستقيم به موضوع اراده، اصول و روش‌هاي تقويت آن پرداخته‌اند؛ آثار علامه مصباح يزدي و ديدگاه ايشان نيز در رابطه با اراده و راهکارهاي تقويت آن، مورد بررسي و تحقيق قرار گرفته است. نتيجه به‌دست‌آمده حاکي از آن است که از طريق اصولي چون آگاهي‌بخشي و بينش‌افزايي، شنيدن موعظه، تقويت ايمان، تصحيح نيت، تقواپيشگي، تقويت عبوديت و بندگي، تقويت بيم و اميد، اعمال اراده، مداومت بر عمل، پرهيز از گناه و کنترل چشم و گوش، مي‌توان تقويت اراده را رقم زد. همچنين با روش‌هايي همچون نماز، توسل، توکل، انفاق، که ازجمله روش‌هاي ناظر به «انجام اعمال مطلوب» هستند، و روش‌هايي نظير تحميل به نفس، تلقين به نفس، و ورزش که ازجمله روش‌هاي ناظر به «تمرين و تکرار» هستند، مي‌توان اراده را تقويت کرد. روشن است که امتياز اين تحقيق نسبت به ساير آثارِ قابل تقدير و مرتبط با موضوع اراده، علاوه بر گردآوري ديدگاه علامه مصباح يزدي در اين خصوص، بررسي نسبتاً جامع روش‌هاي تقويت اراده، ارائه مطالب با ساختاري متفاوت و قابل بيان براي عموم مردم است.
     

    * این مقاله در همایش بین المللی «علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه محمدتقی مصباح یزدی» پذیرش شده است.

    References: 
    • نهج‌البلاغه، 1379، ترجمة ‌محمد دشتی، قم، دارالحکمه.
    • آريان، حميد و محمدعلي جهان‌پناه، 1398، «عوامل مؤثر بر اراده انسان و تقويت آن در راستاي انجام عمل صالح از نظر قرآن»، معرفت، ش 257، ص 77ـ86.
    • باقري، خسرو، 1390، نگاهي دوباره به تربيت اسلامي، ج بيست و ششم، تهران، مدرسه.
    • تميمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، 1366، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات اسلامي.
    • توانايي، محمدحسين و الهه سليم‌زاده، 1389، «بررسي تأثير مثبت‌انديشي از ديدگاه قرآن و حديث»، پژوهشنامة علوم و معارف قرآن کريم، ش 7، ص 39ـ63.
    • حسني، شعبانعلي، 1389، «آثار تربيتي تقوا»، راه تربيت، ش 10، ص 83ـ98.
    • حسينى موسوى، محمدبن ابي‌‌طالب، 1418ق، تسلية المُجالس و زينة المَجالس، قم، مؤسسة المعارف الاسلاميه.
    • خدايار، دادخدا و مهدي قائمي، 1391، «نگاهي قرآني به کارکردهاي اخلاقي توکل و نقش آن در سلامت معنوي»، اخلاق پزشكي، ش 22، ص 55ـ91.
    • دريساوي، سميه و علي‌نقي فقيهي، 1392، «بررسي عوامل ضعف خودکنترلي از منظر قرآن کريم»، معرفت اخلاقي، ش 1، ص 75ـ92.
    • دفتر همکاري حوزه و دانشگاه، 1376، اهداف تربيت از ديدگاه اسلام، تهران، سمت.
    • رضواني دهاقاني، اصغر، 1391، اعتماد به نفس و تقويت اراده، قم، کوثر ادب.
    • سيمياري، شهين و همكاران، 1398، «بررسي اثربخشي تربيت بر سازندگي فرد و اجتماع از منظر قرآن مجيد با نگاهي به عرفان اسلامي»، عرفان اسلامي، ش60، ص 209ـ229.
    • شاکري، روح‌الله و رضا لک‌زايي، 1396، «منابع نرم قدرت متعالي در انديشه سياسي امام خميني»، مطالعات انقلاب اسلامي، ش 51، ص 51ـ70.
    • شه‌گلي، احمد و عبدالحسين خسروپناه، 1393، «بررسي نسبت فطرت بشري با نظام تکنيکي»، مطالعات معرفتي در دانشگاه اسلامي، ش 4، ص 593ـ610.
    • طباطبائي، سيدمحمدحسين، 1388، الميزان في تفسير القرآن، ترجمة سيدمحمدباقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي.
    • طوسى، محمدبن حسن، 1411ق، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، بيروت، مؤسسة فقه الشيعه.
    • عالم‌زاده نوري، محمد، 1396، «عوامل تقويت اراده و افزايش قدرت عمل»، معرفت، ش 632، ص 25ـ35.
    • علائي رحماني، فاطمه و مهري حسن‌زاده، ۱۳۹۲، «واکاوي مفهوم ترس با تکيه بر نوع ضد ارزشي آن در قرآن»، معرفت اخلاقي، ش 1، ص 55ـ74.
    • علم‌الهدي، سيدمحمدحسن، 1394، «تحليل روش قرآن کريم در درمان حسد»، پژوهش‌نامه اخلاق، ش 27، ص 67ـ82.
    • کشاورز، سوسن، 1386، «مفاهيم آينده‌نگر در اسلام و آثار تربيتي آنها»، تربيت اسلامي، ش ۴، ص 131ـ162.
    • كلينى، محمدبن ‌يعقوب، 1407ق، الكافي، چ چهارم، تهران، دارالكتب الاسلاميه.
    • گروهي از نويسندگان، 1394، فلسفه تعليم و تربيت، زيرنظر محمدتقي مصباح يزدي، چ سوم، تهران، مدرسه.
    • مجلسى، محمدباقر، 1403ق، بحارالأنوار، چ دوم، بيروت، دار احياءالتراث العربي.
    • محدث نورى، حسين‌بن ‌محمدتقى، 1408ق، مستدرك‌الوسائل و مستنبط‌المسائل، قم، مؤسسة آل‌البيت.
    • محمدزاده رهني، محمدرضا، 1387، «بررسي فقهي حوادث و صدمات ورزشي»، فقه و تاريخ تمدن، ش 16، ص 91ـ125.
    • مصباح يزدي، محمدتقي، 1382الف، بر درگاه دوست، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1382ب، آذرخشي ديگر از آسمان کربلا، چ دهم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1382ج، کاوش‌ها و چالش‌ها، چ سوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1383، به سوي تو، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1384الف، به سوي خودسازي، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1384ب، راهيان کوي دوست، چ نهم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1384ج، آموزش عقايد، چ هفدهم، تهران، سازمان تبليغات اسلامي.
    • ـــــ ، 1384د، ياد او، چ سوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1388الف، پيش‌نيازهاي مديريت اسلامي، چ دوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1388ب، رستگاران، چ سوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1389، جامي از کوثر، چ دوازدهم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1390الف، به سوي او، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1390ب، پند جاويد، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1390ج، در جستجوي عرفان اسلامي، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1390د، انسان‌سازي در قرآن، چ سوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1390ز، سجاده‌هاي سلوک: شرح مناجات‌هاي امام سجاد، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، ج 1.
    • ـــــ ، 1390و، پند جاويد، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1390هـ.‌، نگاهي گذرا به بسيج و بسيجي، چ پنجم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391الف، اخلاق در قرآن، چ پنجم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني،‌ ج 1.
    • ـــــ ، 1391ب، اخلاق در قرآن، چ پنجم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، ج 2.
    • ـــــ ، 1391ج، بزرگ‌ترين فريضه، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391ح، نظريه حقوقي اسلام، چ پنجم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391د، پندهاي امام صادق به ره‌جويان صادق، چ سوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391ز، ره توشه، چ ششم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، ج 2.
    • ـــــ ، 1391ط، بهترين‌ها و بدترين‌ها از ديدگاه نهج‌البلاغه، چ سوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391و، ره‌توشه، چ ششم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391هـ.، شکوه نجوا، چ پنجم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391ي، جان‌ها فداي دين، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1392، سيماي سرافرازان، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1393الف، سجاده‌هاي سلوک: شرح مناجات‌هاي امام سجاد، چ دوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، ج 2.
    • ـــــ ، 1393ب، جرعه‌اي از درياي راز، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1393ج، زلال نگاه؛ مباحثي در بصيرت سياسي ـ اجتماعي، چ دوم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • مطهري، مرتضي، 1383، مجموعه آثار، تهران، صدرا.
    • موسوي‌ اصل، سيدمهدي، 1395، روانشناسي اخلاق، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • موسوي‌ خميني، سيدروح‌الله، 1370، آداب الصلوة، تهران، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام خميني.
    • نجفي، حسن و ديگران، 1396، «شناسايي مدلول‌هاي تربيتي دعاي بيست‌وپنجم صحيفه سجاديه براي کاربرد در طراحي برنامه درسي قصد شده معارف اسلامي»، سراج منير، ش 29، ص 133ـ161.
    • واسعي، سيدعليرضا و اميرمحسن عرفان، 1393، «باورداشت آموزه مهدويت و نقش آن در احياي فرهنگ و تمدن اسلامي»، مشرق موعود، ش 29، ص 113ـ134.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مددخانی، حسن، صولتی، یاسر، حسینی امینی، سیدحسن.(1401) اصول و روش‌های تقویت اراده با تأکید بر دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی. فصلنامه معرفت، 31(10)، 61-73

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسن مددخانی؛ یاسر صولتی؛ سیدحسن حسینی امینی."اصول و روش‌های تقویت اراده با تأکید بر دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی". فصلنامه معرفت، 31، 10، 1401، 61-73

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مددخانی، حسن، صولتی، یاسر، حسینی امینی، سیدحسن.(1401) 'اصول و روش‌های تقویت اراده با تأکید بر دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی'، فصلنامه معرفت، 31(10), pp. 61-73

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مددخانی، حسن، صولتی، یاسر، حسینی امینی، سیدحسن. اصول و روش‌های تقویت اراده با تأکید بر دیدگاه آیت‌الله مصباح یزدی. معرفت، 31, 1401؛ 31(10): 61-73