سخن آغازين
سخن آغازين
دين كارآمد و كارآمدي دين
دين در عرصه سياست از چنان احكام و موازيني برخوردار است كه قادر است در هر زمان و مكاني، متناسب با وضعيت موجود، نظر دهد و راهگشاي مسلمانان در حلّ مسائل نوظهور سياسي باشد. جمهوري اسلامي ايران، كه از دستاوردهاي عظيم تاريخ است، با هدف نهادينه ساختن دين در عرصههاي گوناگون اجتماعي، پا به ميدان گذاشته و انتظار ميرود كه پس از گذشت سه دهه از عمر آن، در بسياري از حوزهها به اين مهم نايل آمده باشد. از اينرو، بايد توجه داشت كه ضعف عمل برخي از نهادها و سازمانهاي مربوطه و نيز مسئولان آنها در نظام جمهوري اسلامي نبايد منشأ چنين قضاوتي گردد كه دين در عرصه سياست كارايي لازم ندارد و بنابراين، بايد به همان امور فردي و اخروي افراد توجه نمايد و سياست را به ديگران واگذارد.
روشن است كه با پذيرش دين به عنوان يكي از اجزاي محوري حكومت، سياست ديني شكل ميگيرد و سكولاريسم رنگ ميبازد. در اين صورت، مفهوم «حكومت اسلامي» جايگاه خويش را مييابد و مشروعيت الهي به ضميمه مقبوليت مردمي، ميتواند بالاترين سطح كارآمدي را براي نظام جمهوري اسلامي به همراه داشته باشد. در حكومتي كه مبتني بر نظريه «ولايت فقيه» شكل ميگيرد، ولي فقيه جانشين امام معصوم عليهالسلام ميگردد و موظّف است با اعمال وظايف و اختيارات خود، بالاترين سطح كارآمدي از دين را به نمايش بگذارد.
در ديدگاه واقعبينانه و آرمانطلبانه شيعه، نحوه تعيين ولي فقيه از ميان ساير فقها، خود نشانه اين است كه با ولايت يافتن كسي كه داراي سه شرط «عدالت، فقاهت و برتري كارآمدي بر ساير افراد جامعه» باشد، بايد در انتظار جامعهاي كارآمد و فعّال در عرصه سياست داخلي و خارجي بود، اين امر در صورتي است كه ساير شرايط نيز در جامعه فراهم باشد و همگان در جهت توسعه سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي در چارچوب موازين اسلام تلاش نمايند.
براي ترسيم جامعه آرماني اسلام، استفاده از ديدگاه فقها و انديشمندان نيز ميتواند ما را با مسير افزايش كارآمدي نظام آشنا سازد. بخشي از اين ديدگاهها مشتمل بر نظرياتي است كه پيرامون فقه سياسي شيعه توسط فقهاي شيعه مطرح گرديده و بجاست با جمعآوري اين ديدگاهها به نظرات ايشان در ابواب گوناگون سياسي پي برد. بخش ديگر اين نظريات، درصدد بيان تقسيمات علوم و جايگاه هر يك از آنها در استنباط احكام اجتماعي اسلام است. آشنايي با اينگونه نظريات، ما را به سمت شناخت جامعه علمي مطلوب اسلامي سوق ميدهد و از درون اين مطالعات، نظامي كارآمد، مبتني بر موازين و احكام اسلام شكل خواهد گرفت.
نتيجه آنكه، نظام اسلامي در صورتي كارآمد خواهد بود كه از تمام ظرفيتهاي موجود بهره برده شود و هرگونه قصور در اين زمينه ميتواند سطحي از كارآمدي را كاهش دهد، و اين به معناي فقدان ظرفيت لازم براي كارآمدي دين نيست، بلكه دين بالاترين سطح كارآمدي را به ارمغان خواهد آورد، به شرط آنكه مجريان و دستاندركاران در مسيري قدم نهند كه اسلام بر آن پا ميفشارد و مردم به سمت و سويي سوق يابند كه دين از آنان انتظار دارد. روشن است كه اين امر ميسر نخواهد شد، مگر با بالا بردن سطح رضايت عمومي، تأمين رفاه و امنيت مردم، و نيز برآورده ساختن نيازها و خواستهاي اساسي آنان در چارچوب موازين اسلام. اين نيازها تنها به نيازهاي مادي افراد خلاصه نميشود، بلكه تأمين نيازهاي معنوي افراد، از جمله وظايف مسئولان نظام اسلامي است كه در صورت عمل بدين وظيفه در كنار تأمين نيازهاي مادي، ما شاهد بالاترين سطح كارآمدي يك نظام اسلامي خواهيم بود.
دبير گروه علوم سياسي