سخن آغازین
Article data in English (انگلیسی)
سخن آغازین
نوآوری و شکوفایی؛ انتظار حکیمانه و الهامبخش
طرح مسئله «نوآوری و شکوفایی» از سوی رهبر فرزانه انقلاب در سال جاری، با توجه به حساسیت زمان، انتظاری است حکیمانه که بایستی بیش از پیش در عرصههای گوناگون حقوقی، سیاسی، علمی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی عینیت یابد؛ چراکه تنها راه مبارزه با نظام سلطه جهانی و تثبیت اقتدار نظام اسلامی در حوزه داخلی و بینالمللی، ابتکار، نوآوری، شکوفایی و رسیدن به خودکفایی است.
تحقق این انتظار حکیمانه پیششرطهایی دارد که «هویت اسلامی» مهمترین آنهاست. مادامی که احیای تفکر و اندیشه اسلامی مورد اهتمام قرار نگیرد و هویت اسلامی جایگاه واقعی خود را در ساختار نظام پیدا نکند، تحوّل، نوآوری و شکوفایی اسلامی رؤیای بیش نخواهد بود.
به همین دلیل، امام خمینی قدسسره، هماره بر دو اصل عنایت ویژه داشت: احیای هویّت اسلامی (بازگشت به اسلام ناب محمّدی صلیاللهعلیهوآله) و طرح حکومت اسلامی به عنوان نظام شایسته و برتر سیاسی. امام با شناخت عمیق از کاستیهای نظامهای سوسیالیستی و غربی با تأکید بر عینیت دیانت و سیاست، ساختاری از نظام سیاسی مبتنی بر حاکمیت ولایت فقیه را طراحی کرد که در نوع خود، از ابتکارات و نوآوریهای بینظیر تاریخ، به ویژه دوران معاصر به شمار میرود. البته، شکوفایی این طرح نو مستلزم احیای جدّی هویت اسلامی و شناخت عمیق تاریخ اسلام بخصوص شناسایی عوامل پیشرفت و علل انحطاط جهان اسلام است.
با الهامگیری از اندیشه نوآوری امام خمینی قدسسره در عرصه سیاسی، بایستی ضمن آیندهنگری و حفظ پویایی انقلاب اسلامی نیمنگاهی به گذشته، بخصوص هفت قرن اول تمدن و فرهنگ اسلامی داشته باشیم. نقش اسلام و هویت اسلامی را در نوآوری و شکوفایی جامعه اسلامی از یکسو، و عوامل افول مسلمانان را از سوی دیگر، مورد بازخوانی قرار دهیم؛ چراکه انقلاب اسلامی ریشه در تاریخ و باورهای انقلاب صدر اسلام دارد.
ظهور اسلام و تأسیس حکومت اسلامی در مدینهالنبی صلیاللهعلیهوآله از شگفتیهای تاریخ در عرصه نوآوری و شکوفایی به شمار میرود. جامعه اسلامی صدر اسلام از نظر اهداف اسلامی، عواطف انسانی، تحرک و پویایی، تحول و نوآوری، تلاش و شکوفایی میتواند اسوه حسنه در همه زمانها و مکانها باشد. این ویژگیها نه فقط در قرآن کریم، بلکه در تورات و انجیل نیز چنین بازتاب یافته است: «جامعه نبوی همواره در حرکت و پویایی است، جوانه میزند، جوانهها پرورش مییابد و بارور میشود، تحول و شکوفایی دارد، افراد چنین جامعهای هرگز خستگی به خود راه نمیدهند، همواره رو به پیشرفتاند، در عین عابد بودن مجاهدند، در اوج جهاد عابدند، ظاهری آراسته و باطنی پیراسته، عواطفی نیرومند و نیاتی پاکیزه دارند، در برابر دشمنان حق، مظهر خشم الهیاند و در برابر دوستان حق، نمایانگر لطف و رحمت رحمانی.»1
فرایند نوآوری و شکوفایی با الهامگیری از قرآن کریم و سیره نبوی، در دوران پس از رسالت نیز ادامه یافت. تأثیرگذاری و جهتدهی اسلام در دوران طلایی تمدن و فرهنگ اسلامی (700ـ1200م) به گونهای بوده است که میتواند الگوی نوآوری و شکوفایی قرار بگیرد. عصر دانش و نوآوری که مشخصه رشد و توسعه اسلام در آن دوران است، آثار و برکات مادی و معنوی فراوانی برای بشریت داشته است.
ویل دورانت مینویسد: «اسلام طی پنج قرن (700ـ1200 م) از لحاظ نیرو و نظم، بسط قلمرو حکومت، تصفیه اخلاق و رفتار سطح زندگانی، وضع قوانین منصفانه انسانی، تساهل دینی، دانشوری، علم طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود.»2
وات بر این باور است که اسلام سبب شد تا اروپا بتواند تصویر جدیدی از خود ارائه دهد و تأکید میکند که وظیفه مهم اروپاییان غربی این است که اشتباهات گذشته را اصلاح و به مدیون بودن عمیق خود به جهان اسلام اعتراف کند.3
آری! الگوی جامعه اسلامی با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی و نژادی زمینه پیدایش و رشد نوآورانی را فراهم کرد که تاریخ بشریت به نام ایشان افتخار میکند. خوارزمی بنیانگذار جبر جدید، رازی از بنیانگذاران داروشناسی، بیرونی پدر علم مدارها، غزالی مورخ و متفکر تاریخ، فارابی معروف به سقراط دوم، ابن خلدون پدر جامعهشناسی و جمعیتشناسی و صدها دانشمند و ادیب دیگر نظیر ابنرشد، ابنسینا، ابن عربی، مولانا، حافظ، سعدی، نظامی، عطار و ملّاصدرا و... نوآورانی هستند که در گسترش جهانبینی توحیدی، توسعه دانش و فناوری، پویایی اخلاق اسلامی و پاسداری از هویت اسلامی نقش فوقالعاده داشتهاند. جهانبینی توحیدی و ترکیب علمی عصر طلایی اسلام از نوادر تاریخ است. ویژگی که امروزه در دانشگاهها و مراکز علمی جهان اسلام بسیار کمرنگ دیده میشود.
حاکمیت نظام سلطنتی موروثی، دیوانسالاری، جدایی دانش جدید از علوم اسلامی، پیدایش جنبش بیمارگون روشنفکری، رشد ملّیگرایی افراطی، شکلگیری اندیشه جدایی دین از سیاست، از یکسو، و تهاجم پیدا و پنهان بیگانگان از سوی دیگر، به تدریج زمینه افول جامعه اسلامی را فراهم ساخت. جهان اسلام که قرنها قافلهسالار کاروان علم و تمدن و نوآوری به شمار میرفت، با کمال تأسف، امروزه در عرصه جهانی جایگاه شایسته و بایستهای ندارد.
بنابراین، اصلاحات، نوآوری و رسیدن به شکوفایی باید با الهامگیری از قرآن و سیره نبوی و بازگشت به اسلام ناب و نظام سیاسی صدر اسلام و نیز عنایت به علل و عوامل افول جامعه اسلامی و عبرتآمیزی از تاریخ صورت گیرد.
دبیر گروه حقوق
1ـ فتح: 29.
2ـ ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه ابوالقاسم طاهرى و دیگران تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1371، چ سوم، ج 4، ص 432
3ـ مونتگمرى وات، تأثیر اسلام بر اروپاى قرون وسطى، ترجمه عبدالحسین محمّدى، ص 143.