معرفت، سال هفدهم، شماره هشتم، پیاپی 131، آبان 1387، صفحات 73-

    مشارکت سیاسی و نقش آن در تأمین امنیت ملی

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    چکیده: 
    گذری به تاریخ جوامع بشری نشان می‏دهد که امنیت ملّی همیشه دارای اهمیت ویژه‏ای بوده؛ اما در هر دوره‏ای بر اساس شرایط، حدود و ابزارهای حفظ امنیت، اختلاف برداشت وجود داشته، تا جایی که مقوله «امنیت» از موضوعات مورد بحث اندیشمندان از آغاز دوره شکوفایی یونان باستان تا عصر حاضر بوده و هر یک به گونه‏ای استقرار امنیت و تضمین آن از سوی حکومت‏ها را برای تحقق عدالت و اجرای قوانین ضروری دانسته‏اند. سؤالی که مطرح است این است که آیا بین مشارکت سیاسی مردم و مسئله امنیت ملّی رابطه‏ای وجود دارد یا خیر؟ آیا بین متغیّرهای مشارکت و امنیت ملّی همبستگی برقرار است؟ آیا جنس، مذهب و قومیت بر میزان مشارکت و امنیت ملّی تأثیرگذار است یا خیر؟ نتایج تحقیق نشان می‏دهد که بین امنیت ملّی و مشارکت سیاسی همبستگی وجود دارد و به هر میزان امنیت ملّی به طور جدّی مورد تهدید و خطر قرار گیرد، به همان مقدار، مشارکت سیاسی مردم در جامعه افزایش می‏یابد.      این مقاله نتایج یک تحقیق پیمایشی را با هدف تبیین رابطه میان میزان مشارکت سیاسی و نقش آن در امنیت ملی از منظر دانشجویان جویا شده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    مشارکت سیاسی

    و نقش آن در تأمین امنیت ملّی

    علی اخترشهر1

    چکیده

    گذری به تاریخ جوامع بشری نشان می‏دهد که امنیت ملّی همیشه دارای اهمیت ویژه‏ای بوده؛ اما در هر دوره‏ای بر اساس شرایط، حدود و ابزارهای حفظ امنیت، اختلاف برداشت وجود داشته، تا جایی که مقوله «امنیت» از موضوعات مورد بحث اندیشمندان از آغاز دوره شکوفایی یونان باستان تا عصر حاضر بوده و هر یک به گونه‏ای استقرار امنیت و تضمین آن از سوی حکومت‏ها را برای تحقق عدالت و اجرای قوانین ضروری دانسته‏اند. سؤالی که مطرح است این است که آیا بین مشارکت سیاسی مردم و مسئله امنیت ملّی رابطه‏ای وجود دارد یا خیر؟ آیا بین متغیّرهای مشارکت و امنیت ملّی همبستگی برقرار است؟ آیا جنس، مذهب و قومیت بر میزان مشارکت و امنیت ملّی تأثیرگذار است یا خیر؟ نتایج تحقیق نشان می‏دهد که بین امنیت ملّی و مشارکت سیاسی همبستگی وجود دارد و به هر میزان امنیت ملّی به طور جدّی مورد تهدید و خطر قرار گیرد، به همان مقدار، مشارکت سیاسی مردم در جامعه افزایش می‏یابد.

         این مقاله نتایج یک تحقیق پیمایشی را با هدف تبیین رابطه میان میزان مشارکت سیاسی و نقش آن در امنیت ملی از منظر دانشجویان جویا شده است.

    کلیدواژه ‏ها: مشارکت، امنیت ملّی، تهدید.

    مقدّمه

    امام صادق علیه‏السلام: «ثلاثة اشیاء یحتاج الناس طرّا الیها: الامن و العدل والخصب»؛ همه مردم به سه چیز احتیاج دارند: امنیت، عدالت و رفاه.2

    مباحث امنیت ملّی و مشارکت سیاسی از جمله مباحث مهمی هستند که امروزه توجه همه دولت‏ها را به خود جلب کرده‏اند. بی‏تردید، یکی از مهم‏ترین و مؤثرترین عوامل برقراری وفاق، اقتدار و ارتقای ضریب امنیت ملّی «مشارکت» در صحنه‏های گوناگون ملّی است. مشارکت در واقع، تجلّی مشروعیت حاکمیت و ضامن تأمین و ثبات است؛ زیرا مشارکت مردمی می‏تواند به مثابه مؤثرترین و مناسب‏ترین پشتوانه برای حلّ و فصل معضلات و بحران‏های سیاسی ـ اجتماعی و امنیتی مورد استفاده قرار گیرد. هر دولتی که بتواند جلوه‏های بیشتری از همکاری و همدلی توده‏های مردمی را در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بخصوص در دفاع از کشور و حکومت در مقابل تهدیدات داخلی و خارجی، جلب نماید، در جامعه بین‏المللی از اعتبار، شخصیت و موقعیت رفیع‏تری برخوردار می‏گردد.3

    پژوهشگری «مشارکت سیاسی»راچنین‏تعریف‏کرده است:

    مشارکت سیاسی نوعی تظاهر علنی اراده مردم برای تعیین سرنوشت جمعی خود است. فقط از طریق مشارکت است که قدرت سیاسی به طریق مسالمت‏آمیز دست به دست می‏گردد و میزان توسعه سیاسی یک کشور بستگی مستقیم به این مؤلّفه دارد.4

    مهم‏ترین حسن مشارکت سیاسی تضمین رشد سیاسی مردم و جامعه در عین حفظ ثبات رژیم سیاسی است. در حقیقت، مشارکت سیاسی مردم در تصمیم‏گیری‏ها، در

    سطوح و نیز در عرصه‏های گوناگون، به آنها این آگاهی را خواهد داد که از مقدورات و توانایی‏هایشان استفاده بهینه کنند. مشارکت مردم در امور سیاسی ـ اجتماعی و تأثیرگذاری آنان بر سیاست و حکومت، در پنج حوزه می‏تواند در داخل کشور عملی شود:

         1. تعیین رهبران و حاکمان؛ 2. نظارت؛ 3. نصیحت و بیان حقایق تلخ؛ 4. بازخواست و استیضاح؛ 5. مخالفت.

         همچنین در حوزه خارجی، ضرورت مشارکت و نقش مردم در دفاع، هدفی فراتر از حفظ و گسترش توان دفاعی است و ممکن است به منظور تحکیم و گسترش وحدت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تقویت پیوندهای مردمی و نظام حاکم در مقابله با تهدیدات مشترک صورت گیرد.

         از سوی دیگر، «امنیت» یکی از مباحث مهم جامعه‏شناسی محسوب می‏شود. به طور کلی، جامعه‏شناسی دو مسئله اساسی را مورد بررسی قرار می‏دهد: «نظم» که به «مسئله هابزی» معروف است و «تغییر» که «مسئله مارکسی» نامیده می‏شود.5 در «مسئله نظم»، هدف چگونگی برقراری و حفظ نظم به رغم تمام تضادها و کمیابی‏هاست، و حال آنکه «مسئله تغییر» به دنبال عوامل، سازوکارها و پیامدهای تغییر است. اما جامعه‏شناسی امنیت، برخلاف جامعه‏شناسی نظم فقط دغدغه نظم ندارد، بلکه در اندیشه پویایی نیز هست، و بر خلاف جامعه‏شناسی تغییر، فقط درصدد دگرگون‏سازی جامعه و بنیان‏های اجتماعی است که اولاً، موجبات شکنندگی و آسیب‏پذیری داخلی را فراهم می‏آورند و ثانیا، زمینه‏های مساعد جلب تهدید خارجی را فراهم می‏کنند. بنابراین، فهم مبانی اجتماعی خطر و آسیب‏پذیری داخلی و تهدید خارجی مهم‏ترین دغدغه جامعه‏شناسی امنیت است.

         سؤالی که مطرح است این است که آیا بین مشارکت سیاسی مردم و مسئله امنیت ملّی رابطه‏ای وجود دارد یا خیر؟ میزان مشارکت در حوزه امنیت ملّی در جامعه مورد پژوهش چقدر است؟ آیا بین متغیّرهای مشارکت و امنیت ملّی‏همبستگی‏برقراراست؟آیاسن،جنس،مذهب و قومیت بر میزان مشارکت و امنیت ملّی تأثیرگذار است یا خیر؟

    امنیت ملّی؛ اولویت ملت‏ها

    همان‏گونه که اشاره شد، گذری به تاریخ جوامع زندگی بشر، نشان می‏دهد که امنیت ملّی همیشه دارای اهمیت ویژه‏ای بوده است؛ اما در هر دوره‏ای بر اساس شرایط، حدود و ابزارهای حفظ امنیت، اختلاف برداشت وجود داشته است. امنیت امروزه در زندگی فردی و اجتماعی برای افراد و جامعه سیاسی از جمله مسائل حیاتی به شمار می‏آید، تا جایی که عده‏ای امنیت ملّی را پیش‏شرط تأمین سایر اهداف ملّی می‏دانند.6 از سوی دیگر، امنیت ملّی حیاتی‏ترین اولویت ملت‏ها را تشکیل می‏دهد و در تعامل مستقیم با استراتژی ملّی است و بالاترین سطوح علایق امنیت ملّی، پایه‏های یک استراتژی سالم را تشکیل می‏دهند،7 تا آنجا که مقوله «امنیت» همواره از موضوعات مورد بحث اندیشمندان از آغاز دروه شکوفایی یونان باستان تا عصرحاضر بوده و هر یک به گونه‏ای استقرار امنیت و تضمین آن از سوی حکومت‏ها را برای تحقق عدالت و اجرای قوانین ضروری دانسته‏اند. این ضرورت به این دلیل بوده که همواره امنیت از دوسو با تهدید و خطر مواجه بوده است؛ 1. تهدید از درون؛ 2. تهدید از بیرون. بنابراین، خطرهای بالقوّه و همیشگی، حکومت‏ها و دولت‏ها را بر آن داشته است که برای استقرار نظم و ثبات، بیش از هر چیز، به مسئله «امنیت» و راه‏های حفظ آن در جامعه بیندیشند.

         از سوی دیگر، مشارکت افراد جامعه در مشروعیت‏بخشی حکومت‏ها و کاهش یا افزایش ضریب امنیت ملّی مؤثر بوده و اعتماد مردم به حکومت موجب افزایش مشارکت و قوام حکومت و افزایش ضریب امنیت ملّی می‏شود. از دیدگاه اسلام، مردم در عینیت‏بخشی و کارآمدی حکومت نقش اساسی دارند.

         برای دست‏یابی به پاسخ پرسش‏های مذکور، فرضیه‏هایی برای آزمون همبستگی بین متغیّرهای مشارکت سیاسی و امنیت ملّی تهیه و تنظیم گردید که مهم‏ترین فرضیه پژوهش چنین بود: مشارکت سیاسی موجب افزایش درک سیاسی شهروندان، مسئولیت‏پذیری، تقویت احساس کنترل شهروندان نسبت به نظام سیاسی و تعهدات آنان نسبت به حکومت می‏شود و در یک کلام، افزایش ضریب امنیت ملّی را به همراه خواهد داشت. به عبارت دیگر، هر قدر مشارکت سیاسی در جامعه کاهش یابد، ضریب امنیت ملّی نیز کاهش می‏یابد و بعکس، هر قدر مشارکت سیاسی در جامعه افزایش یابد، ضریب امنیت ملّی نیز افزایش خواهد یافت.

    نمودار (1):رابطه مشارکت سیاسی با افزایش یا کاهش امنیت ملی

    نمودار (2): تأثیر کاهش امنیت ملّی بر میزان مشارکت مردم                                  نمودار(3):رابطه افزایش امنیت ملی بر کاهش مشارکت سیاسی

    واکاوی مفاهیم کلی

         الف. «مشارکت سیاسی»

    «مشارکت» واژه‏ای عربی است از ریشه «شرک» و «شرکت» به معنای «انبازی» و «حصه‏برداری».8 در زبان انگلیسی، از مشارکت به «participation» تعبیر شده که به معنای شریک شدن، دخالت کردن و شریک کردن است.9 واژه «مشارکت» در اصطلاح علوم سیاسی معانی گوناگونی دارد. بر همین اساس، در کتاب‏های گوناگون با تعاریف متفاوتی آمده است. آنچه از اجمال همه تعاریف

    به دست می‏آید، این است که دخالت مردم و یا دست‏کم درگیر شدن آنها در سیاست به صورت آگاهانه و یا ناآگاهانه و یا حتی اختیاری و غیراختیاری را «مشارکت» نام نهاده‏اند. برخی از تعریف‏ها نیز فقط به شعار آگاهانه بودن و برخی به اختیاری بودن اهمیت داده و مشارکت سیاسی را در آن قالب تفسیر کرده‏اند. البته تعاریف گوناگونی برای «مشارکت سیاسی» ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره می‏شود:

         الف. مشارکت سیاسی10 مساعی سازمان‏یافتهشهروندان برای انتخاب رهبران خویش، شرکت مؤثر در فعالیت‏ها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورت‏بندی و هدایت سیاست دولت است.11

        ب. مشارکت سیاسی فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه در انتخاب رهبران و شرکت مستقیم و غیرمستقیم در سیاست‏گذاری عمومی است.12

        ج. مشارکت سیاسی به معنای وجود رقابت و منازعه مسالمت‏آمیز بین بخش‏های گوناگون جامعه سیاسی برای به دست آوردن قدرت و اراده جامعه و تعریف مصالح عمومی است.13

        به طور کلی و با توجه به تعریف‏های ارائه شده، باید گفت: مشارکت سیاسی فعلی است که فقط با اراده نفسانی محقق نمی‏شود، بلکه اراده معطوف به تأثیر و نفوذ در نظام سیاسی از کمترین درجه تا درجات بالای تأثیر را شامل می‏شود.

         1) ویژگی‏های مشارکت سیاسی

    بنابر تعاریف یادشده، مشارکت سیاسی دارای ویژگی‏های ذیل است؛

         1. در مشارکت، آزادی نهفته است و بدون آزادی و امکان فکر کردن و عمل آزاد، مشارکت واقعی امکان ندارد. بدین منظور، دولت‏ها نیز برای مشارکت سیاسی، باید امکان رقابت در عرصه قدرت گرفتن را برای همگان مهیّا سازند و در این زمینه، وجود برابری بین انسان‏ها و گروه‏ها نیز تأثیر مهمی دارد.

         2. مشارکت سیاسی باید آگاهانه باشد. از این‏رو، مشارکت‏هایی که از روی اکراه و اجبار و فرمایشی است مشارکت سیاسی واقعی به شمار نمی‏آیند.

         3. در مشارکت سیاسی، سه عنصر اصلی وجود دارند: سهیم شدن در قدرت؛ کوشش‏های سنجیده گروه‏های اجتماعی به منظور در دست گرفتن سرنوشت و بهبود شرایط زندگی خودشان؛ و ایجاد فرصت‏هایی برای گروه‏های فرودست.

         4. از دیگر ویژگی‏های مشارکت سیاسی، «وسیله بودن آن» است. از این راه افراد می‏توانند با افزایش و توزیع مجدّد فرصت‏ها، در تصمیم‏گیری‏های سیاسی نقش مؤثری ایفا کنند.

         2) سلسله مراتب مشارکت سیاسی

    مایکل راش در کتاب جامعه و سیاست می‏نویسد:

    هدف سلسله مراتبی مشارکت نباید چیزی بیش از توصیف انواع گوناگون مشارکت در ارتباط با این گزاره باشد که هرچه سطح فعالیت بالاتر باشد، میزان مشارکت، که برحسب تعداد افراد درگیر در یک فعالیت معیّن سنجیده می‏شود، پایین‏تر است. این سلسله مراتب باید شامل تمام موارد مشارکت سیاسی و بر همه انواع نظام‏های سیاسی قابل تطبیق باشد.14

    وی مهم‏ترین موارد سلسله مراتب مشارکت سیاسی را موارد ذیل می‏داند: داشتن مقام سیاسی، جست‏وجوی مقام سیاسی ـ اداری، عضویت در سازمان سیاسی، مشارکت در اجتماعات، عضویت انفعالی در سازمان سیاسی، مشارکت در بحث‏های سیاسی، اندکی علاقه به سیاست، رأی دادن.

         «رأی دادن» را می‏توان کمترین مشارکت سیاسی در نظر گرفت؛ زیرا نیازمند کمترین تعهد است؛ چراکه به محض اینکه رأی به صندوق انداخته شد، ممکن است به پایان برسد. علاوه براین، صرف‏نظر از محدودیت‏های دیگر، که ممکن است وجود داشته باشند، رأی دادن به طور اجتناب‏ناپذیری با فراوانی انتخابات محدود می‏شود.

         بنابراین، مشارکت دارای پیامدهای دوسویه است؛ زیرا در یک معنا، عدم مشارکت و انفعال به این مفهوم است که دولت از منابع بالقوّه‏ای که باید در خدمت آن قرار گیرد، بی‏نصیب می‏گردد، و از سوی دیگر، مشارکت زمانی مؤثر واقع می‏شود که تغییراتی بنیانی در اندیشه و عمل به وجود آیند. از این‏رو، ایده‏های مربوط به مشارکت یک نقطه مشترک دارند و آن بها دادن به نقش و نظر مردم در تصمیم‏گیری‏های سیاسی و دست‏رسی آنها به منافع قدرت است.

         بنابراین، مشارکت سیاسی جزئی از رفتار اجتماعی محسوب می‏شود؛ چراکه اولاً، به منزله یکی از ارکان و شاخص‏های عمده توسعه سیاسی به شمار می‏رود. ثانیا، رابطه تنگاتنگی با مشروعیت نظام‏های سیاسی دارد. ثالثا، به میزان زیادی بیانگر نوع نظام سیاسی هر جامعه است. بنابراین، مطالعه مشارکت سیاسی هر جامعه‏ای شناخت رفتار سیاسی مردم آن را میسّر می‏سازد و مشخص می‏کند که در بسترهای اجتماعی‏گوناگون، میزان مشارکت سیاسی شهروندان چگونه و تحت تأثیرچه‏عواملی‏تغییر می‏پذیرد.

         در ایران، به ویژه پس از انقلاب اسلامی، مشارکت سیاسی از توجه شایانی برخوردار گردید. شعارهای انقلابی و تأکید آنها بر ارزش‏ها و آرمان‏هایی همچون استقلال، آزادی، برابری، و حق تعیین سرنوشت توسط مردم، همگی حکایت از دعوت مردم به مشارکت سیاسی بالا دارند. شعارهای انقلاب که بر زبان مردم جاری و ساری بوده نیز نشان از تأکید بر مشارکت سیاسی دارد و همچنان مشاهده می‏شود که مقوله آزادی و مشارکت سیاسی و امنیت به عنوان مهم‏ترین محور شعارهای انتخاباتی در جامعه ما دارای اهمیت است.15 در این میان، مسلّما عوامل متعددی بر مشارکت سیاسی و بخصوص رفتارهای رأی‏دهنده تأثیر می‏گذارند، اما در بین این عوامل، امنیت ملّی نقش خاصی ایفا می‏کند.

         به دلیل آنکه میزان مشارکت سیاسی مردم با میزان مشروعیت نظام‏های سیاسی ارتباطی تنگاتنگ دارد، زمانی که دشمنان خارجی تلاش می‏کنند از طریق ایجاد بحران، امنیت ملّی جامعه و مشروعیت نظام سیاسی را به چالش بکشند، مشارکت سیاسی بیشتر خواهد شد. مشارکت سیاسی پدیده‏ای جهانی است، نه به این معنا که همه افراد لزوما به فعالیت سیاسی می‏پردازند و نه اینکه از نظر شکل یا وسعت در همه جوامع به یک اندازه معمول است، بلکه به این معناست که در همه جوامع یافت می‏شود16 و شرایط پذیرش تغییرات را فراهم می‏سازد.

         ب. امنیت ملّی

    «امنیت» واژه‏ای است که به شدت از تعریف می‏گریزد و حتی عملیاتی کردن آن نیز دشوار است. بیشتر جامعه‏شناسان این مفهوم را به طور کامل نادیده می‏گیرند و بر واژگانی همچون «قدرت، اقتدار، نظم و کنترل» متمرکز می‏شوند. آنان بر مواردی مانند فرایندهای انتخاباتی گروه‏های ذی‏نفوذ، سازمان‏دهی و جامعه‏پذیری تأکید می‏کنند. از سوی دیگر، علمای سیاست چنین می‏پندارند که مفهوم «امنیت» اساسا به معنای بقای دولت ملّی است و بدین‏سان، خود را با تلاش برای تعریف تفصیلی آن آزار نمی‏دهند. اما در مقابل می‏پندارند: امنیت به حفظ تمامیت و حرمت دولت و حراست از ارزش‏های ملّی در مقابل دشمنان خیالی یا واقعی مربوط می‏شود. بنابراین، امروزه به رغم تلاش‏های فراون برای ارائه تعریفی مشخص از امنیت ملّی، اختلاف‏نظر درباره آن و ابزار تأمین آن وجود دارد؛ زیرا امنیت ملّی یکی از پیچیده‏ترین بحث‏ها در عرصه اجتماعی است، تا جایی که عده‏ای آن را امری ذهنی برمی‏شمرند و ذهنی بودن آن را نیز ناشی از چهار امر می‏دانند:

         1. میزان اعتباری که نخبگان یک کشور برای نیروهای تهدیدکننده قایل می‏شوند.

         2. میزان ارتباطی که آنان می‏توانند با عامل یا عوامل تهدید برقرار سازند.

         3. توانایی (محدودیت و مقدورات) خودی در رویارویی با دیگری؛

         4. میزان درجه، اعتبار، فوریت، اولویت، مرکزیت ارزش‏ها و منافع مورد تهدید.17

         1) سیر تاریخی تعریف امنیت در جهان

    والتر لیپمن (Lippman Walter) از نخستین کسانی است که سعی کرده از «امنیت ملّی» تعریفی ارائه دهد:

    یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ، بتواند ارزش‏های خود را حفظ کند و در صورت اقدام‏به‏جنگ،بتواند آن را پیش ببرد.18

    دانش‏نامه بین‏المللی علوم اجتماعی، «امنیت ملّی» را «توان یک کشور در حفظ ارزش‏های خودی در برابر تهدیدهای خارجی»19 و یا «احساس آزادی کشور درتعقیب هدف‏های ملّی و ترس از خطر جدّی خارجی نسبت به منافع اساسی و حیاتی کشور» تعریف کرده است.20 بنابراین، «امنیت» یعنی: تضمین ایمنی، قرارهای تنظیمی سیاسی برای کاهش احتمال بروز جنگ، برقراری مذاکره به جای محاربه و قصد حفاظت از صلح به عنوان شرط طبیعی بین دولت‏ها و نیز یعنی: «مصونیت از تعرّض و تصرف اجباری و بدون رضایت و دور ماندن از مخاطرات تعدّیات‏به حقوق و آزادی‏های مشروع.»21

        «امنیت ملّی»22 یعنی: مصونیت نسبی یا مطلق یککشور از حمله مسلّحانه یا خراب‏کارانه سیاسی یا اقتصادی احتمالی همراه با وارد کردن ضربه کاری و مرگبار در صورت حمله.

         امنیت ملّی بیانگر تمام مقاصد دفاعی کشور است؛ یعنی آمادگی برای مخاصمه به خاطر بازداشتن آن یا دوری گزیدن از آن. با این‏همه، خود سیاست‏های مربوط به امنیت ملّی ممکن است در شرایط بخصوصی (مثل مسابقه تسلیحاتی و کنترل تسلیحات) موجب ناامنی گردند. روحیه نیروهای نظامی، تعداد و هوشمندی دانشمندان، فناوری، ویژگی‏های رهبران و شخصیت‏های سیاسی و نظامی، موقعیت ژئوپولیتیکی و قدرت اقتصادی کشور از جمله عوامل مؤثر در امنیت ملّی هستند.23

        نویسنده‏ای معتقد است: امنیت در سیر تاریخی خود، چهار تحوّل گفتمانی بر اساس چهار دوره خاص تاریخی را طی کرده و در هر گفتمان، مؤلّفه‏ها و ویژگی‏های خاصی را تجربه نموده است:24

        1. جامعه بدوی ـ گفتمان سنّتی: در این گفتمان، «امنیت» به معنای «حفظ بقا و موجودیت»، در صدر همه قرارگرفت و منشأاصلی تهدید نیز طبیعت دانسته شد.25

         2. جامعه مدنی ـ گفتمانی سنّتی: در این گفتمان، «امنیت» به معنای «فقدان تهدید» تعریف شد و منشأ اصلی تهدید نیز جنگ به شمار آمد.26

         3. جامعه مدنی ـ گفتمان نوین: در این گفتمان، فقدان تهدید زمانی معنادار است که یک کشور از توانایی و قدرت مقاومت و پیروزی در جنگ و فراتر از آن، قدرت بازدارندگی یا مقابله به مثل برخوردار باشد. به عبارت دیگر، در گفتمان نوین، بر اساس نوعی نگرش ایجابی، تأکید بر کسب قدرت و توانایی ملّی است و چنین نگرشی نتیجه منطقی تشکیل دولت‏های جدید بر اساس مفهوم «حاکمیت» است که اقتدار در چارچوب مرزهای ملّی و استقلال در روابط خارجی را معنادار ساخته‏اند و منشأ اصلی تهدید قدرت‏طلبی است.27

         4. جامعه جهانی ـ گفتمان فرانوین: در این گفتمان،

    «امنیت» به معنای «همکاری و همگرایی» است، آن هم به خاطر برداشت ایده‏آلیستی که همکاری دولت‏ها را امری اخلاقی و ارزشی و نتیجه خوش‏بینی به انسان و اعتماد به عقل خود بنیاد انسانی دانسته که پیامد آن صلح پایدار بر اساس ارزش‏های مشترک بشری است. منشأ اصلی تهدید در این گفتمان، دولت است.28

         بنابراین، برای جلوگیری از این فرایند، که در برخی دولت‏ها تهدیدی برای امنیت دیگر دولت‏ها محسوب می‏شوند، برای مهار و

    جلوگیری از تهدید امنیت، آنها تلاش می‏کنند که به هم نزدیک‏تر شوند.

    صورتبندی های گفتمانی

    گفتمان سنتی جامعه بدوی گتمان سنتی جامعه مدنی گفتمان نوین جامعه ملی گفتمان فرانوین جامعه جهانی
    زمنیه های تحول
    تعریف حفظ بقا و موجودیت فقدان تهدید کسب قدرت و توانایی همکاری و همگرایی
    منشا تهدید طبیعت جنگ قدرت طلبی دولت

    نمودار (4): سیر تاریخی امنیت

         2) اهداف عمده امنیت ملّی

    مهم‏ترین اهداف عمده امنیت ملّی، عبارت است از:

         1. حفظ استقلال و تمامیت ارضی؛

         2. تحقق رفاه مردم و ثبات کشور؛

         3. حفظ و اشاعه ارزش‏های ملّی و اقتصادی؛

         4. فراهم کردن امکانات فراغت خاطر نسبت به تهدیدهای احتمالی.29

        بنابراین، امنیت ملّی وجود شرایطی است که می‏توان در آن، ارزش‏های حیاتی یک ملت در مقابل تهدیدات خارجی و داخلی را حفظ کرد.

         از مهم‏ترین ارزش‏های حیاتی نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران، که با مسئله امنیت ارتباط دارد، می‏توان به موارد ذیل اشاره کرد:

         1. تهدید علیه نظام اسلامی؛

         2. تهدید علیه ارزش‏های اسلامی؛

         3. تهدید علیه تمامیت ارضی؛

         4. تهدید علیه منافع و نیازهای اقتصادی.

    چارچوب نظری تحقیق

    همان‏گونه که اشاره شد، مشارکت سیاسی موجب افزایش درک سیاسی شهروندان، مسئولیت‏پذیری، تقویت احساس کنترل شهروندان نسبت به نظام سیاسی و تعهدات آنان نسبت به حکومت می‏شود. بر این اساس، افزایش مشارکت سیاسی به افزایش منافع ملّی و امنیت ملّی بستگی دارد. نکته اساسی این است که رفتارهای افراد معنادار است و ما می‏توانیم با تفسیر این رفتارها به چرایی و چگونگی کنش‏های آنان پی ببریم؛ چراکه شناخت اعمال فردی و اجتماعی افراد براساس فاعلیت فاعلان و پندارهای نهفته در درون و انگیزش‏های نفسانی انجام می‏گیرند. بنابراین، مشارکت‏کننده بر اساس انگیزش‏ها و پندار خود رفتار می‏کند. از این‏رو، مردم بر اساس پندارها، عقاید و ارزش‏های موردنظر خود، تصویری از جامعه در ذهن دارند و می‏توان گفت: تمامی روابط و مناسبات اجتماعی زاییده پندار و متکی بر پندار هستند، اگرچه هر ملتی در هر دوره‏ای پندارهای مخصوص به خود دارد.30 بنابراین، پندار جمعی در قالب مشارکت عمومی تبلور می‏یابد و رفتار مشارکت‏کننده بر اساس پندارها و انگیزش‏های خاصی را می‏توان مورد تفسیر قرار داد؛ زیرا رفتار وی معنادار است و بر اساس آن، به عملی خاص مبادرت می‏ورزد. به عبارت دیگر، فاعل تصمیم گرفته است بر اساس آگاهی‏های خود و پیش‏فرض‏های ذهنی و نگرش‏ها و انگیزش‏های خویش، اقدامی جمعی و مشارکت‏جویانه انجام دهد.

         بنابراین، می‏توان گفت: روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس تفسیری و رفتاری است.31

        روش تفسیری، که نظریه‏ای «معناکاو» است، در پس فهم رفتار افراد بر اساس فهم رفتارهای درونی است؛ یعنی وقتی می‏بینیم فردی رفتار خاصی انجام می‏دهد و به مشارکت سیاسی دست می‏زند، باید رفتار وی را تحلیل کنیم که آیا مشارکت وی از روی قبول رژیم سیاسی بوده است یا برای اشتهار خود در جامعه و یا برای کسب منفعت مالی و مانند آن. از همین‏روست که رفتارگرایان بر دو نکته اساسی تکیه می‏کنند: نخست اینکه تحلیل باید بر رفتار مشاهده شدنی، چه در سطوح فردی یا اجتماعی، تمرکز نماید. دوم اینکه هرگونه توضیح این رفتار باید آزمون‏پذیری تجربی داشته باشد.32

        بنابراین، نظریه «رفتارگرایی» در پی کشف علت است. از چرایی رفتار فرد یا افراد پرسش می‏کند و در این پژوهش، علت مشارکت سیاسی حضور مردم و نخبگان در مشارکت‏های جمعی را جویا می‏شود و بر اساس این رفتار افراد، به علت‏یابی می‏پردازد. بدین‏روی، تحقیق جدّی در باب مشارکت سیاسی از زمانی آغاز شد که اهل تحقیق به مطالعه رفتار سیاسی و آثار آن بر دگرگونی‏ها و تحوّلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پرداختند.

         از مهم‏ترین نظریه‏پردازان مشارکت سیاسی، می‏توان به لوسین پای (p lucian w.) در اثر معروفش ارتباطات و توسعه سیاسی (1963) اشاره نمود. وی در این کتاب، به بحث نظری درباره رابطه ارتباطات و توسعه سیاسی و نیز الگوهای ارتباطات در جوامع می‏پردازد. پای در این زمینه، الگویی از بحران ارائه می‏کند و معتقد است: تفوّق بر این بحران‏ها (بحران‏های هویّت، مشروعیت، نفوذ، مشارکت، ادغام و توزیع) پیشرفت توسعه سیاسی را تضمین می‏کند.33

        مایکل راش نیز معتقد است: اجتماعی شدن در مشارکت سیاسی تأثیر دارد، اما نباید اجتماعی شدن سیاسی و مشارکت سیاسی را تنها در امتداد یکدیگر در نظر گرفت. اجتماعی شدن ممکن است هم متضمّن باز اجتماعی شدن باشد و هم تعدیل‏کننده آن. از این طریق، فرد ممکن است نسبت به پدیده‏ها و انگیزهای سیاسی خارجی ـ مثل امنیت و تهدید امنیت ـ واکنش‏های متفاوتی نشان دهد. روشن است که در این زمینه، رفتار مناسب ممکن است حتی شرکت نکردن در فعالیت سیاسی باشد؛34 زیرا ممکن است افراد با توجه به شناختی که از شرایط دارند و با بررسی وضعیت‏های سیاسی واقعی یا بالقوّه، تصمیم بگیرند مشارکت کنند یا نکنند.

         از جمله نظریه‏پردازان رفتارگرا در باب مشارکت سیاسی، می‏توان به رابرت دال (dahl) اشاره کرد. وی تلاش کرد تا پدیده «گرایش و عدم گرایش افراد به مشارکت سیاسی» را تبیین کند. در این خصوص، وی معتقد است: اگر میزان اثربخشی سیاسی بالا باشد، میزان مشارکت سیاسی نیز افزایش می‏یابد، و اگر میزان اثربخشی سیاسی پایین باشد، بی‏تفاوتی را به ارمغان می‏آورد. به نظر وی، وقتی افراد تصور کنند آنچه انجام می‏دهند اثر قابل توجهی بر نتایج سیاسی خواهد گذاشت، بیشتر در امور سیاسی درگیر می‏شوند و بعکس.

         دال معتقد است: کسی نمی‏تواند تأثیر عقاید و عمل سیاسی خود را بر دیگران انکار نماید. به نظر او، در سیاست ـ برخلاف علوم طبیعی ـ بین نظر علمی و عقاید، یعنی معرفت سیاسی و عقیده سیاسی فاصله‏ای نیست. بنابراین، برای دال این نکته آشکار است که عقاید سیاسی همانند نیاز به امنیت، و تهدید امنیت، در عمل سیاسی فرد اثر می‏گذارند و ساختار و کارکرد نهادها و نظام‏های سیاسی را متأثر می‏سازند.

         دال چهار عامل اساسی را به عنوان عوامل مؤثر در شکل‏گیری عقاید سیاسی برمی‏شمارد:

         1. جامعه‏پذیری و تحت تأثیر قرار گرفتن کودک و نوجوان به دلیل تولد در محیطی که اندیشه و عقیده خاص بر آن حاکم است.

         2. احترام‏به یک عقیده یا تفسیر از یک عقیده و مذهب نیز ممکن است موجب گرایش جوانان به آن عقیده شود.

         3. سازگاری عقیده‏ای جدید با عقاید پیشین. دال یکی از عوامل مهم برای امکان کسب و قبول یک اندیشه را میزان سازگاری یا ناهمسازی آن با عقاید پیشین می‏داند.

         4.میزان‏سازگاری‏یاناهمسازی‏عقایدباتجربه‏شخصی‏فرد.

         دال بر این عقیده است که اعتماد و مسئولت‏پذیری در بین فعّالان سیاسی مهم‏ترین محل مناسب برای مشارکت سیاسی است.35

        بنابراین، می‏توان نتیجه گرفت: نظریه رابرت دال درباره مشارکت سیاسی عبارت است از:

         1. مردم به دلیل اینکه فکر می‏کنند مشارکت یا عدم مشارکت آنها تأثیری در نتیجه کار دارد، بی‏تفاوت نیستند.

         2. مردم با اعتقاد به اینکه نتیجه مشارکت آنها احتمالاً تهدید باشد، برایشان قابل‏قبول نیست و مشارکت می‏کنند.

         3. مردم به دلیل آگاهی از جریان سیاسی، مشارکت خود را اثربخش تلقّی می‏کنند.36

        بنابراین، با توجه به اینکه در باب مشارکت سیاسی، نظریه‏های متفاوتی وجود دارد، ولی مناسب‏ترین نظریه‏هایی که به این پژوهش نزدیک است، نظریه دال است که می‏توان از آن در تحلیل داده‏ها بهره گرفت.

    جامعه آماری

    جامعه آماری مورد پژوهش حاضر، تمام دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه‏های روزانه، شبانه، نیمه‏حضوری، مؤسسات آموزش عالی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری هستند که در سال تحصیلی 85ـ86 در شهر سمنان، اعم از دولتی و علوم پزشکی، تحصیل می‏کردند. حجم آماری بر اساس شرکت دانشجویان در دروس معارف اسلامی (انقلاب اسلامی، اندیشه سیاسی «2» و تاریخ تحلیلی اسلام) بود که در مجموع، حجم نمونه معادل 280 نفر انتخاب گردید.

    روش نمونه‏ گیری

    روش «لیکرت» از روش‏های متداول در نگرش سنجی است و بسیاری از محققان برای روایی بیشتر تحقیق، استفاده از این روش را پیشنهاد می‏کنند. در این روش، ابتدا موضوع انتخاب می‏شود. در این قسمت، از یک‏سو، متغیّر و تعریف عملی آن و نیز شاخص برای موضوع تبیین می‏شود، و از سوی دیگر، گویه‏های متناسب با تحقیق انتخاب می‏گردند. در ادامه، مرحله «اجرا» قرار دارد که پس از آنکه کاملاً مشخص شد گویه‏ها توان سنجش تحقیق موردنظر را دارند، در اختیار پاسخ‏گویان قرار داده می‏شود و از آنان خواسته می‏شود در پنج گزینه «کاملاً موافقم»، «موافقم»، «بی‏نظرم»، «مخالم»، «کاملاً مخالفم» به گویه‏های یادشده پاسخ دهند. و به اظهارنظرها، نمراتی از 1 تا 5 داده می‏شود.

         همچنین در این تحقیق، با استفاده از روش «آلفای کرونباخ» (a) همبستگی پرسش‏ها و نیز از آزمون همبستگی «اسپیرمن» به منظور بررسی رابطه متغیّرها در مشارکت سیاسی و امنیت ملّی و نیز از آزمون «کروسکال والیس» برای مقایسه گروه‏های چندگانه (قومیت، درآمد و...) استفاده شده است.

    ابزار گردآوری اطلاعات

    در این تحقیق، ابزارهای اندازه‏گیری گوناگون با استفاده از پرسش‏نامه بسته‏ای گویه‏ای مورد استفاده قرار گرفتند. متغیّرهای مورد بررسی در این تحقیق (مشارکت سیاسی و امنیت ملّی) با پرسش مورد سنجش قرا گرفتند. گویه این مقیاس براساس مطالعات پیشین، مبانی نظری و زمینه‏یابی از صاحب‏نظران رشته‏های‏گوناگون تهیه گردیده است.

    یافته ‏های تحقیق

         الف. یافته‏ های توصیفی

    پایه و اساس تحلیل متغیّر «بررسی رابطه و پیوستگی» دو متغیّر است. وقتی دو متغیّر را مرتبط و پیوسته می‏خوانیم که توزیع مقادیر یکی از متغیّرها بر حسب متغیّر دیگر تغییر کند. برای نمونه، مشارکت سیاسی و امنیت ملّی در پژوهش حاضر، با تغییر مقدار یکی از این دو، یعنی کاهش یا افزایش امنیت ملّی در کاهش یا افزایش مشارکت سیاسی تغییر ایجاد می‏کند. هدف اصلی در این پژوهش، پیدا کردن رابطه بین دو متغیّر و استفاده از آن در امر تبیین است: اینکه رابطه بین دو متغیّر اصلی چیست؟ جنسیت تغییری در آن ایجاد می‏کند یا خیر؟

    1ـ جنس: پاسخ‏گویان به دو دسته عمده زن و مرد تقسیم شده و بر اساس جامعه آماری، سهم تقریبی هر کدام مشخص گردید؛ به این صورت که از 280 نفر پاسخگو، 80 نفر را مردان و 200 نفر را زنان تشکیل دادند.

    (جدول 1ـ1)37

    جنس تجمعی فراوانی درصد
    مرد 80 5/28
    زن 200 5/71
    کل 280 100

    جدول (1) فراوانی و درصد جنسیت پاسخ‏گویان

    2ـ تحصیلات: تحصیلات پاسخ‏گویان در دو سطح کاردانی و کارشناسی در نظر گرفته شده است.38

    تحصیلات فراوانی درصد درصدمعتبر
    کارشناسی 177 2/63 1/63
    کاردانی 103 8/36 9/36
    کل 280 100 100

    جدول (2) فراوانی و درصد تحصیلات پاسخ‏گویان

    3ـ میزان درآمد39

    درآمد فراونی درصد درصدمعتبر
    بی درآمد 62 1/22 1/22
    50تا100 هزارتومان 129 1/46 1/46
    100تا200 هزارتومان 82 3/29 3/29
    بالای 200 هزارتومان 7 5/2 5/2
    کل 280 100 100

    جدول (3): فراوانی و درصد درآمد پاسخ‏گویان

    4ـ سطح تحصیلات پدر:40 سطح تحصیلات پدر  پاسخ‏گویان از بی‏سواد تا دکتری مورد پرسش قرار گرفت.

    تحصیلات فروان درصد درصدمعتبر
    بی سواد 35 5/12 3/18
    راهنمایی و متوسطه 49 7/20 2/82
    کارشناسی 100 8/36 3/96
    ارشد و دکتر 7 7/3 1/90
    بی جواب 89 3/26 2/82
    کل 280 100  

    جدول (4): فراوانی و درصد تحصیلات پدر پاسخ‏گویان

    5ـ مشارکت سیاسی41

    میزان مشارکت سیاسی فراوانی درصد
    خیلی زیاد 10 6/3
    زیاد 108 5/39
    متوسط 100 8/35
    کم 10 6/4
    خیلی کم 9 4/3
    بی جواب 43 1/13
    کل 280 100

    جدول (5): فراوانی و درصد مشارکت سیاسی پاسخ‏گویان

         این جدول نشان می‏دهد که درصد مشارکت سیاسی جوانان قریب 9/78 درصد، متوسط به بالاست. نیز نشان می‏دهد که کمتر از 7 درصد از دانشجویان متوسط به پایین هستند.

    6ـ مشارکت در امنیت ملّی42

    میزان مشارکت در امنیت ملی فراوانی درصد
    خیلی زیاد 89 7/31
    زیاد 73 3/26
    متوسط 37 2/13
    کم 34 1/12
    خیلی کم 24 5/8
    بی جواب 23 2/8
    کل 280 100

    جدول (6): فراوانی و درصد مشارکت پاسخ‏گویان در امنیت ملّی

         این جدول نشان می‏دهد که در بحث امنیت ملّی قریب 2/71 درصد دانشجویان متوسط به بالا هستند و کمتر از 12 درصد در زمینه مشارکت در امنیت ملّی از متوسط به پایین هستند.

         ب. یافته ‏های استنباطی

    داده‏های فرضیه با استفاده از ضریب همبستگی رتبه‏ای «اسپیرمن» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که خلاصه نتایج حاصل در جدول (7) درج شده است:

         بنابراین، داده‏های به دست آمده بیانگر آن است که مشارکت سیاسی و امنیت ملّی همبتسگی معکوس معناداری را نشان می‏دهند؛ به این معنا که هر قدر امنیت ملّی رو به کاهش می‏نهد، مشارکت سیاسی بالا می‏رود و در بعضی موارد، همبستگی مستقیم است؛ یعنی هر قدر امنیت بالا برود، مشارکت سیاسی ـ اجتماعی افزایش می‏یابد. نیز داده‏های فرضیه مربوط به رابطه جنس، قومیت و مذهب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که رابطه معناداری بین جنسیت با امنیت ملّی و مشارکت سیاسی برقرار بوده است. مشارکت در تأمین امنیت ملّی پسران با رتبه میانگین 29/269 بیش از دختران با رتبه میانگین 79/88 در سطح معناداری «p < . / .2» است. از سوی دیگر، رابطه معناداری بین قومیت با مشارکت اجتماعی و امنیت ملّی برقرار نبوده است.

    همسبتی متغیرها تعداد(N) ضریب همبستگی(r) سطح معناداری(p)
    مشارکت سیاسی با امنیت ملی 280 87/0 000/0

    جدول (7): ضریب همبستگی نمرات آزمودنی‏ها

    نتیجه‏گیری

    تحقیق حاضر نشان داد: اولاً، همبستگی معناداری بین دو متغیّر «مشارکت سیاسی ـ اجتماعی» و «امنیت ملّی» برقرار است؛ به این معنا که هر قدر امنیت ملّی مورد تهدید قرار گیرد مشارکت سیاسی افزایش می‏یابد.

         ثانیا، رابطه معناداری بین جنسیت با مشارکت سیاسی و امنیت ملّی برقرار است.

         ثالثا، رابطه معناداری بین قومیت با مشارکت سیاسی ـ اجتماعی برقرار نیست.

         بر اساس یافته‏های این پژوهش، عوامل گوناگونی بر این متغیّرها تأثیر می‏گذارند؛ از جمله:

         1. احساس همدردی و احساس کمک به همنوع که دارای اهمیت زیادی است.

         2. حضور قابل توجه دانشجویان در عرصه انتخابات کشور و حضور آنها در مراسم عبادی ـ سیاسی نماز جمعه که بیش از 50 درصد است.

         3. شرکت در راهپیمایی روز قدس و 22 بهمن را دلیل وفاداری به آرمان‏های انقلاب اسلامی می‏دانند.

         4. با توجه به تمامی مشکلات موجود، نیروهای جوان تحصیل‏کرده کشور پای‏بندی خاصی به آرمان‏های انقلاب اسلامی دارند؛ چراکه آمادگی حضور خوب آنها در مقابله با تهدیدات خارجی و تهدیدات داخلی نشان از مشارکت سیاسی جوانان دانشجو دارد.

         این نتایج از طریق کاربردی نمودن مفاهیم به دست آمدند. در علوم اجتماعی و سیاسی، مفاهیم به صورت انتزاعی هستند و برای کاربردی کردن آنها، باید به طرف عینیت‏گرایی و تبدیل آنها به شاخص‏های ملموس و قابل اندازه‏گیری رفت. از این‏رو، مفاهیمی همانند «تهدید علیه

    نظام اسلامی»، «ارزش‏های اسلامی»، «تمامیت ارضی» و «نیازهای اقتصادی»، به صورت شاخص درآمدند و از دانشجویان پاسخ دریافت شد؛ مثلاً، برای تمامیت ارضی، یکی از شاخص‏های بحث، اشغال نظامی بود که مشارکت جوانان دانشجو به 77 درصد می‏رسد. یا در تهدیدات علیه ارزش‏های اسلامی، بحث حذف اسلام در ساختار نظام و تبدیل نظام اسلامی به سکولار مطرح بود که در تهدیدات علیه ارزش‏های اسلامی، مشارکت جوانان دانشجو به 78 درصد می‏رسد. همچنین در تهدید علیه نظام اسلامی، مشارکت جوانان دانشجو به 80 درصد می‏رسد. در صورت تهدید علیه تمامیت ارضی و نیازهای اقتصادی نیزمشارکت‏جوانان‏دانشجوبه 65درصد می‏رسد.

         بنابراین، نتایج تحقیق نشان می‏دهند که بین امنیت ملّی و مشارکت سیاسی، همبستگی وجود دارد و به هر میزان امنیت ملّی به طور جدّی مورد تهدید و خطر قرار گیرد، به همان مقدار، مشارکت سیاسی مردم در جامعه افزایش می‏یابد. بدین‏روی:

         1. بین امنیت ملّی (تهدید) و مشارکت سیاسی، همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد.

         2. بین امنیت ملّی (تهدید) و مشارکت سیاسی، در برخی مواقع، همبستگی معکوس و معناداری هست.

         3. بین امنیت ملّی (تهدید) و مشارکت سیاسی، زمانی که همبستگی معکوس و معناداری وجود داشته باشد، فرقی در سن، جنس،قومیت،مذهب‏وهویّت وجود ندارد.

         4. بین امنیت ملّی (تهدید) و مشارکت سیاسی، که دارای همبستگی مستقیم و معنادار است، در سن، جنس، قومیت، مذهب و هویّت رابطه معناداری مشاهده می‏شود.


    • پى نوشت ها
      1 دانش‏آموخته حوزه علمیه، دانشجوى دکترى انقلاب اسلامى و عضو هیأت علمى دانشگاه آزاد اسلامى لاهیجان.
      2ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، 1376، ج 78، ص 234.
      3ـ محمّدرضا شعبانى، نقش مشارکت مردم در مدیریت بحران، 1380، ص 4.
      4ـ على‏اصغر کاظمى، بحران نوگرایى و فرهنگ سیاسى، 1376، ص 101.
      5ـ مسعود چلبى، جامعه‏شناسى نظم: تشریح و تحلیل نظرى نظم اجتماعى، 1375، ص 11.
      6ـ محمّدحسین جمشیدى، «امنیت ملّى در سیاست بین‏الملل معاصر»، بررسى نظامى 21، ص 49.
      7ـ جان ام.کالینز، استراتژى بزرگاصول‏ورویه‏ها،1370،ص 21.
      8ـ على‏اکبر دهخدا، لغت‏نامه، بى‏تا، ص 20917.
      9ـ على آقابخشى، فرهنگ علوم سیاسى، 1375، ص 300.
      10- Political participation.
      11ـ على آقابخشى، فرهنگ علوم سیاسى، ص 300.
      12ـ نسرین مصفّا، مشارکت سیاسى زنان در ایران، 1375، ص 9.
      13ـ على‏اکبر علیخانى، مشارکت سیاسى، 1377، ص 61.
      14ـ مایکل راش، جامعه و سیاست، 1383، ص 125.
      15ـ محمّدحسین پناهى، «بررسى زمینه‏ها و اهداف انقلاب اسلامى بر اساس شعارهاى انقلاب»، علوم اجتماعى 11ـ12، ص 63ـ84.
      16ـ مایکل راش، جامعه و سیاست، ص 123.
      17ـ مقصود رنجبر، ملاحضاتى امنیتى در سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران، 1378، ص 23.
      18ـ جلیل روشندل، امنیت ملّى و نظام بین‏المللى، 1374، ص 11.
      19-Walter lippman, us Foreing Policy: Shield of Republic, 1943, p. 5.
      20ـ حمید بهزادى، اصول روابط بین‏الملل و سیاست خارجى، 1369، ص 101.
      21ـ على آقابخشى، فرهنگ علوم سیاسى، ص 352.
      22- National security.
      23ـ همان، ص 254.
      24و25و26و2728-رضا خلیلى، تحوّل تاریخى ـ گفتمانى مفهوم امنیت: مجموعه مقالات استراتژى امنیت ملّى در جمهورى اسلامى ایران، 1384، ص 97 / ص 103/ ص 113/ ص 123/ ص 131.
      29ـ جلیل روشندل، امنیت ملّى و نظام بین‏المللى، ص 13ـ14.
      30ـ مک. آیور، جامعه و حکومت، ترجمه ابراهیم على‏کنى تهران، نشر بنگاه ترجمه و نشر، 1346، ص 8.
      31ـ سیدصادق حقیقت،روش‏شناسى علوم‏سیاسى،1385،ص187.
      32ـ دیوید مارش و استوکد جرى، روش و نظریه در علوم سیاسى، 1378، ص 107.
      338. lucianw. Pye, Aspects of Political Dovlopment, an Anaiytic Study, 1966, pp. 63-66.
      34ـ مایکل راش، جامعه و سیاست، ص 107.
      359. Robert. A Dahi, Polyarshy; PartiCipation and Opposition, 1982, p. 35.
      36ـ رابرت دال، تجزیه و تحلیل جدید سیاست،1374،ص 94ـ95.
      37و38و39و40و41و42نمونه آمارى در سال تحصیلى 84ـ85 در دانشگاه دولتى سمنان و علوم پزشکى توسط نویسنده به دست آمده است.

    • ··· منابع
      ـ آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1375.
      ـ آیور، مک، جامعه و حکومت، ترجمه ابراهیم علی‏کنی، تهران، نشر بنگاه ترجمه و نشر، 1346.
      ـ بهزادی، حمید، اصول روابط بین‏الملل و سیاست خارجی، تهران، دهخدا، 1369.
      ـ پناهی، محمّدحسین، «بررسی زمینه‏ها و اهداف انقلاب اسلامی بر اساس شعارهای انقلاب»، علوم اجتماعی 11ـ12 (بهار 1379)، ص 63ـ84.
      ـ جمشیدی، محمّدحسین، «امنیت ملّی در سیاست بین‏الملل معاصر»، بررسی نظامی 21، سال ششم (بهار 1374).
      ـ چلبی، مسعود، جامعه‏شناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نی، 1375.
      ـ حقیقت، سیدصادق، روش‏شناسی علوم سیاسی، قم، دانشگاه مفید، 1385.
      ـ خلیلی، رضا، تحوّل تاریخی ـ گفتمانی مفهوم امنیت: مجموعه مقالات استراتژی امنیت ملّی در جمهوری اسلامی ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1384.
      ـ دال، رابرت، تجزیه و تحلیل جدید سیاست، ترجمه حسین ظفریان، تهران، مرندیز، 1374.
      ـ دهخدا، علی‏اکبر، لغت‏نامه، تهران، مؤسسه دهخدا، بی‏تا.
      ـ راش، مایکل، جامعه و سیاست، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، سمت، 1383.
      ـ رنجبر، مقصود، ملاحضاتی امنیتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، راهبردی، 1378.
      ـ روشندل، جلیل،امنیت‏ملّی ونظام‏بین‏المللی،تهران،سمت، 1374.
      ـ شعبانی، محمّدرضا، نقش مشارکت مردم در مدیریت بحران، پایان‏نامه دکتری، رشته مدیریت، تهران، دانشکده فرماندهی و ستاد پاسداران، 1380.
      ـ علیخانی، علی‏اکبر، مشارکت سیاسی، تهران، سفیر، 1377.
      ـ کاظمی، علی‏اصغر، بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی، تهران، ققنوس، 1376.
      ـ کالینز، جان ام.، استراتژی بزرگ (اصول و رویه‏ها)، ترجمه کوروش بایندر، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین‏الملل، 1370.
      ـ مارش، دیوید و استوکد جری، روش و نظریه در علوم سیاسی، ترجمه امیرمحمّد حاجی یوسفی، تهران،مطالعات‏راهبردی، 1378.
      ـ مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار قم، اسلامیه، 1376.
      ـ مصفّا، نسرین، مشارکت سیاسی زنان در ایران، تهران، وزارت امور خارجه، 1375.
      - Dahi, Robert A., Polyarshy; PartiCipation and Opposition, London, University Press, 1982.
      - Pye, lucianw, Aspects of Political Dovlopment, an Anaiytic Study, Boston, Littie Brown, 1966.
      - lippman, Walter, Us Foreing Policy: Shield of Republic, Boston, Lihle Brown Andco, 1943.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اختر شهر، علی.(1387) مشارکت سیاسی و نقش آن در تأمین امنیت ملی. ماهنامه معرفت، 17(8)، 73-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علی اختر شهر."مشارکت سیاسی و نقش آن در تأمین امنیت ملی". ماهنامه معرفت، 17، 8، 1387، 73-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اختر شهر، علی.(1387) 'مشارکت سیاسی و نقش آن در تأمین امنیت ملی'، ماهنامه معرفت، 17(8), pp. 73-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اختر شهر، علی. مشارکت سیاسی و نقش آن در تأمین امنیت ملی. معرفت، 17, 1387؛ 17(8): 73-