آسيبشناسى كارگزاران دولت دينى
آسيبشناسى كارگزاران دولت دينى
با نگاهى به سخنان مقام معظّم رهبرى
مهدى ملائى 1
چكيده
بىشك مسئله عدالت داراى ابعاد گوناگونى است. براى شناسايى بهتر گفتمان عدالت و پيشرفت در دولت دينى، بايد از مرحله معنا گذر نموده، عناصر اجرايى آن را تحت مداقه قرار دهيم. به بيانى ديگر، وقتى صحبت از عدالت به ميان مىآيد آنچه در ابتدا از نظر مخاطب مىگذرد، اجراى عدالت است. چه بسا در مرحله نظرى دانشمندان زيادى به بيان عقايد خويش پرداختهاند، اما آنچه براى افراد حائز اهميت بوده اين است كه آنچه را انديشمندان در آثار خود به رشته تحرير درآوردهاند، چگونه بايد در جامعه تبلور يابد؟ بنابراين، اينجاست كه جايگاه كارگزاران نمايانتر مىشود. بدين ترتيب، پس از تبيين موضوع «گفتمان عدالت و پيشرفت»، نخست بايد موضوع مجريان عدالت در جامعه اسلامى مورد مطالعه قرار گيرد. از اينرو، بحث «آسيبشناسى كارگزاران دولت دينى» ضرورى است.
اين نوشتار با رويكرد نظرى و تحليلى و با هدف بررسى آسيبشناسى كارگزاران دولت دينى در كلام مقام معظّم رهبرى تدوين يافته است.
كليدواژهها : آسيبشناسى، عدالت، كارگزاران، مسئولان، دولت دينى، مردم.
مقدّمه
بىترديد، مطالعه «گفتمان عدالت و پيشرفت در دولت دينى» بدون در نظر گرفتن مباحث مربوط به آسيبشناسى آن، راهى به سوى موفقيت نخواهد برد. به عبارتى ديگر، عدالت و پيشرفت زمانى جايگاه واقعى خود را پيدا خواهد كرد كه دولت دينى عناصرى شايسته داشته باشد. با شناسايى آسيبهاست كه كارگزاران لايق را خواهيم شناخت. از سوى ديگر، پيشرفت بدون عدالت مفهوم واقعى خود را پيدا نخواهد كرد. بنابراين، بهتر است به موازات بررسى مسائل مربوط به ايدئولوژى و ويژگىهاى دولت دينى، آسيبشناسى كارگزاران آن را نيز تحت مداقه قرار دهيم. در اين زمينه، مهمترين سؤال اين است كه اولا، رابطه گفتمان عدالت و پيشرفت با آسيبشناسى كارگزاران دولت دينى چيست؟ ثانيآ، ابعاد مختلف آسيبشناسى كدام است؟ اجمالا بايد گفت: بين اين دو مقوله، ارتباط تنگاتنگى وجود دارد.
از طرف ديگر بهترين روش براى مطرح كردن بحث آسيبشناسى و پرداختن به آن، رجوع به كارشناسى است كه از هر حيث صلاحيت، شايستگى و تخصص داشته باشد. از اينرو، بر آن شديم تا بحث آسيبشناسى دولت دينى را تحت رهنمودهاى مقام معظّم رهبرى پيگيرى نماييم. در اين نوشتار، با بهرهگيرى از فرمايشهاى مقام معظم رهبرى، بحث مربوط به آسيبشناسى را در دو بعد داخلى و خارجى بررسى مىكنيم.
1. بعد داخلى
الف. مباحث اخلاقى
يكى از مشكلات فراوانى كه ما را همواره در خطر قرار مىدهد، ضعف دينى و اخلاقى مديران در دولت دينى است. مقام معظم رهبرى پى در پى اين مسئله را به مناسبتهاى مختلف هشدار دادهاند كه در ذيل، به چند مورد از آنها اشاره مىگردد :
1. هواپرستى مسئولان : رهبر انقلاب با بهرهگيرى از سخن اميرالمؤمنين در نهجالبلاغه، اين موضوع را چنين تبيين نمودهاند :
«ان اخوف ما اخاف عليكم اثنان، اتّباع الهوى و طول الامل.» 2 خطر عمده دو چيز است: اول،
هوسپرستى. تعجب نكنيد، از همه خطرها بالاتر همان هواى نفسى است كه در دل ماست. «ان اعدى عدوك نفسك التى بين جنبيك.» 3 از همه
دشمنها دشمنتر، همان نفس، همان من و همان خودى است كه در وجود تو است؛ آن منيتى كه همه چيز را براى خود مىخواهد. اينجا هم از زبان پيغمبر (ص) همين را مىفرمايد: «ان اخوف ما اخاف عليكم اثنان؛ اتباع الهوى و طول الامل، فاما اتباع الهوى فيمد عن الحق»؛ 4 يعنى پيروى از هواى نفس شما را از راه خدا گمراه مىكند... . 5
2. طول امل و بلندى آرزوها :
«و اما طول الامل فينسى الاخره.» 6 طول امل
يعنى: آرزوهاى دور و دراز شخصى؛ تلاش كن براى اينكه فلان جور خانه براى خودت درست كنى، تلاش كن و مقدمات را فراهم كن براى اينكه به فلان مقام برسى... طول امل يعنى اين آرزوهايى كه يكى پس از ديگرى تمام نشدنى است، جلوى چشم انسان صف مىكشند، براى انسان هدف درست مىكنند و هدفهاى حقير در نظر انسان عمده مىشود. 7
3. تلقّى نادرست از مسئوليت در نظام اسلامى : اين موضوع نيز يكى از آسيبهاى مهم دولت دينى مىباشد.
مقام معظّم رهبرى در تبيين اين موضوع با بهرهمندى از نامه حضرت على (ع) به اشعثبن قيس چنين مىفرمايد :
حضرت على (ع) در نامه به اشعثبن قيس مىفرمايد: «و ان عملك ليس لك بطعمة و لكنه فى عنقك امانة»؛ 8 يعنى اين مسئوليت و منصبى كه در نظام اسلامى براى طعمه و سرمايه و كاسبى نيست ـ اشتباه نشود ـ مسئوليت در نظام اسلامى، بار بر دوش انسان است كه بايد آن را به خاطر هدف و نيتى تحمل كند. برداشت صحيح از دولت اسلامى و مسئوليت اسلامى اين است. 9
4. زندگى مسرفانه : يكى از مسائلى كه مقام معظّم رهبرى را رنج مىدهد و يكى از مهمترين آسيبهاى دولت دينى مىباشد، زندگى متجملانه و مرفه مسئولان است. ايشان در اين زمينه مىفرمايد :
من از احساس تنعم و زندگى مرفه مسئولان واقعآ رنج مىبرم، روند كار نبايد به سمت تنعم روزافزون مسئولان و تظاهر به اين معنا باشد؛ اين غلط است. البته در نوع انعكاس مسافرتها، كارها، زندگىها و جلسات ما به مردم هم گاهى چيزهايى ديده مىشود كه مردم را دلسرد مىكند و به طور عميق روى مردم اثر مىگذارد. 10
5. تحجر : اين مسئله در طول تاريخ همواره مشكلات زيادى را ايجاد كرده و خونهاى زيادى به خاطر اين مسئله ريخته شده است. اين موضوع نيز از ديد مقام عظماى ولايت پنهان نمانده، به گونهاى كه مىفرمايد :
دو آفت، هم ديندارى را تهديد مىكند و هم سياست را. يكى از آفتهاى ديندارى اين است كه ديندارى يك جامعه يا يك شخص، با انحراف يا بىمبالاتى يا تحجر و جمود يا فراموش كردن نقش عقل يا التقاط و از اين چيزها همراه شود. آفت ديگر ديندارى اين است كه دين به زندگى شخصى محدود شود، عرصه وسيع زندگى جمعى انسانها و جامعه را فراموش يا درباره آن سكوت كند و از آن كناره بگيرد. 11
6. فاصله از اخلاق و معنويت : يكى از مهمترين آسيبها كه سياست را نيز تهديد مىكند، دورى سياست از اخلاق و روى كار آمدن انسانهاى ضعيف و كوتهبين است. رهبر فرزانه انقلابدر مورد راهكاراين مسئله چنين بيان مىدارد :
... بهترين شكل و راهكار اين است كه در رأس سياست و اداره امور جوامع، كسانى قرار بگيرند كه ديندارى و سياستگذارى آنها اين دو آفت را نداشته باشد؛ يعنى كسانى اداره امور جوامع را بر عهده بگيرند كه ديندار و داراى معنويت باشند، فكر دينى آنها بلند باشد، از انحراف و خطا و التقاط و كجبينى در دين مصون باشند... . 12
7. سستى بينش و ايمان انقلابى و اسلامى : بدون شك، روى كار آمدن افرادى كه از اسلام جز نامى ندارند، همواره مشكلساز بوده است. اين افراد به دليل نداشتن ايده اسلامى، به ناچار از الگوهاى غربى استفاده مىكنند. مقام معظّم رهبرى اين موضوع را چنين خاطرنشان كردهاند :
يكى مسئله سستى بينش و ايمان انقلابى و اسلامى در بعضى از مسئولان است. اينها مجذوب نسخههاى غرب هستند، آن هم نسخههاى غلط از آب درآمده. ليبرال دموكراسى غرب كه يك روز گفته مىشد اوج تكامل فكر و عمل انسان است و بالاتر از آن چيزى وجود ندارد ـ كه به نظر من، خود اين حرف نشانه كوتهفكرى است كه آدم نقطهاى پيدا كند و بگويد از اين بالاتر ممكن نيست انسان حركت كند؛ نه، انسان در حركت خود، بىنهايت است ـ امروز به دست خود، خودش را رسوا كرده است. 13
ب. مباحث مديريتى
علاوه بر مسائل اخلاقى و بينشى و دينى، بايد به آسيبهاى بعد مديريتى و شيوه برخورد با مردم و مسائل پيش رو پرداخت. در اين قسمت نيز با استناد به بيانات مقام معظم رهبرى، آسيبهاى آن را برمىشماريم :
1. ضعف مديريت و پرداختن به كارهاى جزئى، سياسى و حزبى : تعهد به تنهايى نمىتواند مشكلگشا باشد و استفاده از انسانهاى متعهد كه متخصص نيز هستند ضرورى است برخى از مشكلات، از ضعف مديريت ناشى مىشود و مانع پيشرفت مىگردد :
بعضى از مشكلات ما ناشى از ضعف بعضى از مديريتهاست؛ به كارهاى جزئى و فعاليتهاى سياسى، حزبى سرگرم و مشغول مىشوند. اينقدر كه من در اين خصوص تأكيد مىكنم، بعضىها مىگويند فلانى با حزب و تحزب مخالف است، در صورتى كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى، اولين حزب را ما درست كرديم... من يك وقت به بعضى از مسئولان دولتى پيغام دادم و گفتم شما آن ساعاتى را كه در جلسه حزبى خود صرف مىكنيد ـ البته نمىگويم پول و امكانات مىگيريد ـ متعلق به دولت و مردم است. شما حق نداريد آن را صرف مسائل حزبى و جناحى و گروهى و امثال اينها بكنيد. يك مقدار ضعفهاى ما ناشى از اينها است. 14
2. عدم اتحاد كلمه : آنچه در نظام مديريتى از اهميت بالايى برخوردار است اتحاد و هماهنگى مسئولان است. بنابراين، تفرقه در اتحاد تصميمات، به نوعى ضعف مديريتى محسوب مىگردد :
يكى ديگر از عيوب و آفتها عدم اتحاد كلمه است. اتحاد كلمه هم لازم است. لازم است مسئولان، مواضع واحدى اتخاذ كنند، بخصوص در مسائل جهانى و مسائل عمده كشور. وقتى اندك اختلافى در حرف مسئولان پيدا مىشود شما مىبينيد راديوهاى بيگانه چگونه اينها را بزرگ و چند برابر مىكنند. حتى آنجايى كه اختلاف نيست، اختلاف را جعل مىكنند، براى اينكه نشان دهد بين مسئولان اتحاد كلمه نيست. 15
3. انقطاع از واقعيات و دورى از مردم : يكى ديگر از مسائل مهم مديريتى، واقعبين بودن و در جمع مردم بودن و آشنايى با مشكلات آنها از نزديك است. نكته حايز اهميت اين است :
مردمى بودن، چيزى بالاتر از انتخاب شدن به وسيله مردم است. بعضىها ممكن است در يك نظام دموكراتيك به شكل دموكراتيك هم انتخاب شوند، اما با مردم رابطهاى نداشته باشند. اينها مردمى نيستند. در كشور اسلامى ما، مردمى بودن يك ارزش است. هر كسى كه بيشتر به مردم نزديك باشد، بيشتر احساسات مردم را درك كند، بيشتر با مردم احساس همدردى و ابراز همدردى كند مردم به او علاقه ببيشترى نشان مىدهند. 16
معتقدم كه براى يك مسئول در دستگاه حكومتى ـ اعم از مسئوليتى كه بنده دارم يا مسئوليتى كه ديگر مسئولان دارند ـ انقطاع از واقعيت و دورى از مردم، عامل انحطاط است. حضرت على (ع) به مالك اشتر فرمودهاند كه به خاطر احتجاب از مردم، آگاهى انسان از همه چيز كم مىشود. 17
4. اشتغال و دلبسته شدن به كارهاى ظاهرى : از ديدگاه مقام معظّم رهبرى، يكى از خطراتى كه مسئولان را تهديد مىكند دلبسته شدن و وابسته شدن به كارهاى ظاهرى است كه در باطن امر، كار نيست؛ مثلا، بعضى از اجتماعها، بعضى از موضعگيرىها، تأسيس بعضى از دفاتر و... . 18
5. عملكرد ضعيف مسئولان : علاوه بر نظام صحيح مديريتى، عملكرد صحيح و دقيق مسئول هم از اهميت بالايى برخوردار است. رهبر فرزانه انقلاب در خصوص عملكرد مسئولان فرهنگى مىفرمايند: «من از عملكرد بعضى از مسئولان فرهنگى كشور هيچ رضايتى ندارم و معتقدم آن كارى كه بايد انجام بدهند انجام ندادند، بعضى از كارهايى را كه نبايد انجام بدهند انجام دادند. 19
6. درك نادرست مسئولان از خواستههاى مردم : مطابق نگرش مقام معظم رهبرى، يكى از مهمترين موانع پيشرفت اين است كه مسئولان و نخبگان و قشرهاى تأثيرگذار در شناخت مشكلات مردم اشتباه كنند و خواستههاى مردم را درست نفهمند يا خواستههاى مردم را به نقاط كمارزش و بىارتباط با زندگى واقعى مردم ربط دهند. 20
7. عدالت : يكى از مهمترين مبانى كه راجع به آسيبشناسى دولت دينى، ذيل بعد مديريتى مطرح مىشود، بحث عدالت است. هرچند ممكن است بسيارى از دولتمردان بر مسئله عدالت تأكيد ورزند، با اين حال، آشنايى با آسيبهاى موجود آن نيز مسئلهاى بسيار ضرورى مىباشد. در ذيل، براى جلوگيرى از اطاله كلام، تنها به عناوين آسيبهاى موجود با تأثيرپذيرى از بيانات مقام معظم رهبرى اشاره مىنماييم.
الف. انديشههاى التقاطى و غيراسلامى پيرامون موضوع عدالت. 21
ب. نارسايىهاى اجرا و مطالبه عدالت :
1. شتابزدگى در اجراى عدالت؛ 22
2. ناهماهنگى در برنامهها؛ 23
3. برخورد تبعيضآميز در مطالبه عدالت؛ 24
4. بىتوجهى به جرايم بزرگ و بزرگ شمردن جرايم كوچك؛ 25
5. دورى از آرمانگرايىكه خودشامل موارد زير است :
ـ غفلت از آرمانها؛ 26
ـ يأس و نااميدى از تحقق آرمانها؛ 27
ـ روشهاى نامناسب مطالبه عدالت؛ 28
ـ الگوبردارى از غرب در اجراى عدالت. 29
ج. ايرادات و نواقص مسئولان :
1. خطرات بيشتر لغزش مسئولان نسبت به سايرين؛ 30
2. ورود مسئولان به بازىهاى سياسى؛ 31
3. سپردن مسئوليتها به افراد ناسالم؛ 32
4. عدم رعايت بىطرفى مسئولان در نظارتها؛ 33
5. ضعفهاى شخصى مسئولان؛ 34
6. بىتوجهى به انتقادها. 35
د. اطلاعرسانى ناسالم :
1. تبليغات ناسالم پيرامون فساد؛ 36
2. نفى كل نظام به بهانه مبارزه با فساد؛ 37
3. جوسازى عليه اجراى عدالت؛ 38
4. افراط و تفريط در مبارزه با فساد؛ 39
5. ترويج بدبينى نسبت به مسئولان؛ 40
6. ايجاد بىاعتمادى به قوه قضائيه. 41
ه .) فعاليت دشمنان عليه عدالت :
1. نفوذ مخالفان عدالت در بين مسئولان؛ 42
2. كارشكنى دشمنان؛ 43
3. تلاش دشمن براى دور كردن دانشجو از عدالتطلبى. 44
ج. خصوصيات شخصيتى و فردى
بعد شخصيتى و روحى و روانى يك مسئول در نحوه مديريت و عملكرد وى تأثير بسزايى دارد، به گونهاى كه مىتواند مقدمات پيشرفت يا پسرفت دولت دينى را فراهم آورد. در ذيل، به آسيبشناسى بعد شخصيتى مسئولان مىپردازيم :
1. راحتطلبى : اين مسئله بر روى افرادى كه مىخواهند بر مردم تاثيرگذار باشند، اثرات سويى مىگذارد. بر اساس رهنمودهاى مقام عظماى ولايت، همان بلايى كه بر سر منحرفكنندگان انقلاب فلسطين آمد و همان خطرى كه بر سر همه رهبرانى آمد كه ملتهاى خودشان را از مسير درست و راهى كه شروع كرده بودند منحرف كرد، خطر راحتطلبى است. 45
2. دلسوز نبودن : به موجب فرمايش رهبر معظّم انقلاب، عمده مشكلات ملتها به خاطر فقدان و يا قلّت مسئولان دلسوز است؛ مسئولان كه همتشان فقط برطرف كردن مشكلات مردم باشد. 46
2. بعد خارجى
يكى از رويكردهاى دولت دينى و آسيبهاى آن، در مواجهه با مسائل جهانى و برخورد با دشمنان معين مىگردد. در اين خصوص نيز با چند آسيب مهم روبهرو هستيم كه به بيان آنها مىپردازيم.
1. غفلت از تهاجم فرهنگى و اباحيگرى
اين مسئله را مقام معظم رهبرى بارها تذكر دادهاند. از ديدگاه ايشان، مسئله تهاجم فرهنگى واقعيت روشنى است كه با انكار آن ما نمىتوانيم اصل تهاجم را از بين ببريم. «به قول اميرالمومنين "من نام لم ينم عنه"؛ 47 اگر شما در سنگر خوابت برد معنايش اين نيست كه دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است. ما بايد توجه داشته باشيم كه انقلاب فرهنگى در تهديد است، كما اينكه اصل فرهنگ ملى و اسلامى ما در تهديد دشمنان است.» 48
«اباحيگرى اعتقاد و عملى يعنى: پاينبدىها و تقيدات و تكيهگاههايى كه يك انسان را در حركت خود به سمت هدف مشخصى عازم و مصمم مىكند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ كردن.» 49 «نبايد غافلانه و سادهلوحانه بعضى از پديدهها را جداى از علت و بريده از عامل اصلىاش تلقّى كرد و به اين و آن نسبت داد. حقيقتآ دشمنان مىخواهند از فضاى فرهنگى كشور عليه انقلاب، نظام و دولت استفاده كنند.» 50
2. غفلت از دشمن
يكى ديگر از آسيبها اين است كه دشمن را فراموش كرده، دستكم بگيريم :
اگر فراموش كرديد كه دشمن در كمين شماست، غفلت، شما را فراخواهد گرفت، حركت را كند خواهد كرد و از بين خواهد برد ـ يعنى بزرگترين فرصت براى دشمن است ـ لذا شما مىبينيد در طول اين سالهاى متمادى، هر وقت هر كسى و هر جا، از دشمنى دشمنان و توطئه مستكبران و دشمنى آمريكا و اسرائيل و بقيه مخالفان آزادى و سعادت بشر سخن گفته است، از سوى تبليغاتچىهاى جهانى مورد تخطئه قرار گرفته است. 51
3. مرعوب شدن
مرعوب شدن از تهديد ديگران، آسيبى جدى است كه گاه حكومتها را از پيشرفت باز داشته است. در دنياى امروز و در طول تاريخ نمونههاى فراوانى از آن را مشاهده كردهايم. تهديد هميشه به معناى اقدام نيست. يكى از فوايد تهديد اين است كه بلكه بتوانند طرف مقابل را مرعوب و از ميدان خارج كنند، وادار به تسليم كنند و يا بتوانند در صف يكپارچه مسئولان يا در صف مسئولان و مردم و يا در دل مردم ترديد ايجاد كنند. 52
جمعبندى
پس از بررسى دو بعد داخلى و خارجى، اينك در مقام جمعبندى به چند نكته مهم اشاره مىنماييم :
1. بحث انتقادىوآسيبشناسى بايد با نگاهى منصفانه و حقيقتمدار باشد. در ذيل، به بررسى اين موضوع در دو قسمت ارزيابى نظام و ارزيابى كارگزاران مىپردازيم.
الف. ارزيابى نظام : همواره تصور نادرست از واقعيتهاى يك مجموعه باعث مىشود كه آن مجموعه از پيشرفت باز بماند. آنچه اهميت دارد، حقيقت يك مجموعه است. بنابراين، كسانى كه تنها به نام اسلام دلخوش كردهاند و از محتواى آن بىبهرهاند، موجب انحراف انقلاب شدهاند.
ما يك نظام اسلامى را طراحى و پايهريزى كرديم و الان يك نظام اسلامى داريم كه اصولش هم مشخص و مبانى حكومت در آنجا معلوم است. مشخص است كه مسئولان چگونه بايد باشند، قواى سهگانه وظايفشان معين است، وظايفى كه دولتها دارند، مشخص و معلوم است. اما نمىتوانم ادعا كنم كه ما يك دولت اسلامى هستيم، ما كم داريم. 53
اگر كسى در مقابل جوانها ادعا كند و بگويد نظام اسلامى ما هيچ عيبى ندارد و همان قالبى را كه اسلام خواسته ما داريم پياده مىكنيم، گزاف گفته است، به هيچ وجه اينطور نيست. 54
ب. ارزيابى كارگزاران :
ما مسئولان بايد خود را بسازيم، مرتب با خود كلنجار برويم، يكديگر را به حق وصيت كنيم، يكديگر را ارشاد كنيم. مثل آينهاى در مقابل يكديگر، عيوبمان را صادقانه به هم نشان دهيم. بنا را بر رفع عيب بگذاريم و خود را روز به روز بهتر كنيم. هر كس هم كه جديدآ مسئوليت را بر عهده مىگيرد، با اين نيت و هدف، مسئوليت را قبول كند كه مىخواهد براى خدمت به مردم يك انسان صالح بشود؛ آنگاه مىشود تشكيل دولت اسلامى. قواى مجريه و مسئولان گوناگون ما بايد تا حد قابل قبولى خود را با اين قالبها و معيارهاى دينى و اخلاقى اسلامى تطبيق دهند. اين مرحله سوم است، ما الان در اين مرحله قرارگرفتهايم و بايد به طوردايم،تلاشمااينباشد. 55
2. چالش «تخصص و تعهد» در بحث مذكور همواره مطرح بوده است. نظام جمهورى اسلامى همواره در جهت تحقق و پيشبرد اهداف نظام اجتماعى مطلوب خود با چالش اساسى تحت عنوان «تخصص و تعهد» و لزوم همسازى اين دو مواجه بوده است. اين موضوع علاوه بر زمينههاى اجتماعى و اقتصادى، فعاليتهاى سياسى را نيز دربر مىگيرد. 56 مقام معظم رهبرى ضمن تأييد هر دو
بينش، به آسيبشناسى عملكرد آنها مىپردازند :
البته امروز در نظام اجتماعى ما، آن جناحهايى كه من عرض كردم ـ كه بعضى بيشتر به ارزشها توجه مىكنند، بعضى به تحول و پيشرفت توجه مىكنند ـ همديگر را كمتر تحمل مىكنند! اگر همديگر را بيشتر از آنچه كه امروز تحمل مىكنند، تحمل كنند، وجود دو جناح نه فقط مضر نيست، بلكه مفيد هم هست؛ مىتوانند به هم كمك كنند و مكمل يكديگر باشند. مطلوب اين است كه همه به همه اجزاى لازم توجه داشته باشند و عمل كنند. اما حال اگر هم نشد و عدهاى به اين بخش و عدهاى هم به آن بخش توجه كردند، ولى با يكديگر دشمنى نكنند... . 57
از آنچه گفته شد مىتوان فهميد كه بين «گفتمان عدالت و پيشرفت» و «آسيبشناسى كارگزاران دولت دينى» رابطه مستقيم و تعيينكنندهاى وجود دارد؛ زيرا آنچه عدالت و توسعه را در جامعه اسلامى محقق مىسازد شناسايى آسيبها و مسئولان صالح است.
-
پى نوشت ها
- 1 . دانشجوى كارشناسى ارشد معارف اسلامى و حقوق، دانشگاه امام صادق 7. دريافت: 11/4/88 ـ پذيرش: 19/5/88.
- 2 ـ نهجالبلاغه، ترجمه سيدجعفر شهيدى، خ 42.
- 3 و4 ـ احمدبن محمدبن فهد حلّى، عدّة الداعى، ص 314.
- 5 ـ مقام معظّم رهبرى، سخنرانى، 12 آذر 1379.
- 6 ـ نهجالبلاغه، خ 42.
- 7 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 12 آذر 1379.
- 8 ـ نهجالبلاغه، ن 5.
- 9 ـ مقام معظّم رهبرى، سخنرانى، 25 آذر 1379.
- 10 ـ مقام معظّم رهبرى، سخنرانى، 5 شهريور 1382.
- 11 و12 مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 12 اسفند 1380.
- 13 و14 و15 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 12 آبان 1380.
- 16 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 1 ارديبهشت 1379.
- 17 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 9 اسفند 1379.
- 18 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 4 مهر 1370.
- 19 ـ مقام معظّم رهبرى، سخنرانى، 24 آبان 1379.
- 20 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 21 مهر 1382.
- 21 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 12 مهر 1368؛ 9 بهمن 1368؛10 شهريور 1378؛ 12 آبان 1380 / 5 خرداد 1384.
- 22 ـ مقام معظمرهبرى، سخنرانى، 12مرداد1384؛ 28مرداد 1384.
- 23 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 11 آذر 1383.
- 24 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 10 ارديبهشت 1380، پيام بهرؤساى قوا براى مبارزه همهجانبه با فشار مالى و اقتصادى.
- 25 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 5 تير 1381.
- 26 و27 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 19 ارديبهشت 1384.
- 28 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 22 ارديبهشت 1382.
- 29 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 7 تير 1379.
- 30 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 23 مرداد 1370؛ 12 مرداد1372؛ 19 خرداد 1374؛ 18 ارديبهشت 1377؛ 4 دى 1378؛ 21آذر 1380.
- 31 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 1 آذر 1378؛ 20 آبان 1380؛ 3بهمن 1380؛ 11 اسفند 1381؛ 13 آبان 1381؛ 19 تير 1383.
- 32 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 10 ارديبهشت 1380، فرمان بهرؤساى قوا براى مبارزه همهجانبه با فشار مالى و اقتصادى.
- 33 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 9 اسفند 1379.
- 34 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 16 فروردين 1378.
- 35 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 5 شهريور1382؛12مرداد1384.
- 36 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 19 خرداد 1372؛ 1 فروردين1377؛ 14 خرداد 1378؛ 11 مرداد 1380؛ 10 آبان 1383.
- 37 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 12 آبان 1380؛ 5 شهريور1382؛ 26 تير 1381.
- 38 ـ مقام معظم رهبرى، پيام به رؤساى قوا براى مبارزه همهجانبه بافشار مالى و اقتصادى، 10 ارديبهشت 1380.
- 39 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 19 فروردين 1381؛ 4 شهريور1381؛ 22 ارديبهشت 1382.
- 40 ـ مقام معظم رهبرى، پيام به مناسبت دومين سالگرد ارتحالحضرت امام خمينى 1، 13 خرداد 1370؛ سخنرانى، 1 فروردين1382؛ 5 شهريور 1382.
- 41 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 22 ارديبهشت 1382؛ 7 تير1377؛ 7 تير 1380.
- 42 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 23ارديبهشت1379؛5تير1381.
- 43 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 11 مرداد 1380؛ 5 مرداد1381؛ 22 ارديبهشت 1382؛ 8 خرداد 1384.
- 44 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 9 اسفند 1379.
- 45 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 14 خرداد 1379.
- 46 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 4 خرداد 1378.
- 47 ـ نهجالبلاغه، ن 62.
- 48 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 20 آذر 1370.
- 49 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 11 مرداد 1380.
- 50 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 4 شهريور 1381.
- 51 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 21 خرداد 1377.
- 52 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 21 بهمن 1380.
- 53 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 12 آذر 1379.
- 54 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 3 آبان 1380.
- 55 ـ مقام معظم رهبرى، سخنرانى، 12 آبان 1380.
- 56 ـ حسين عليزاده، دولت و فرهنگ دينى، ص 227.
- 57 ـ مقام معظم رهبرى، حديث ولايت، ج 9، ص 173ـ175. منابعـ نهجالبلاغه، ترجمه سيدجعفر شهيدى، تهران، شركت سهامىعام، 1371.ـ حلّى، احمدبن محمدبن فهد، عدّة الداعى، تهران، دارالكتابالاسلامى، 1407.ـ عليزاده، حسين و همكاران، دولت و فرهنگ دينى، تهران،عرشپژوه، 1384.ـ مقام معظم رهبرى، حديث ولايت، تهران، سازمان تبليغاتاسلامى، 1375.* منبع سخنرانىهاى مقام معظّم رهبرى از منابع ذيل مىباشد :ـ ابراهيمى، ابراهيم، گام بلند (ويژه نهمين انتخابات رياستجمهورى)، تهران، صادق آلمحمّد (ص)، بىتا.ـ جاويدى، مجتبى، قاموس عدالت، تهران، وزارت فرهنگ، 1385.