معرفت، سال هجدهم، شماره دوازدهم، پیاپی 147، اسفند 1388، صفحات 15-

    عوامل نشاط و شادکامى در همسران

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    علی احمد پناهی / *استادیار - پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / a.panahi313@gmail.com
    چکیده: 
    یکى از مسائل مهم و تأثیرگذار در زندگى و پویایى آن، شادى و نشاط است. شادى به معناى خوشى، خرمى، سرور، طراوت و زنده‏دلى، در رشد و بالندگى همسران و همچنین در بروز استعدادها و خلّاقیت آنان نقش اساسى دارد. خانواده‏اى که بى‏نشاط و اندوهگین است نمى‏تواند از استعدادهاى نهفته خویش بهره کافى را ببرد. زندگى زناشویى و مشترک اگر تهى از رضایت‏مندى، نشاط و شادمانى باشد، پایدارى کمترى خواهد داشت. در زمینه عوامل شادى و نشاط تحقیقات زیادى صورت گرفته است. در آموزه‏هاى دینى و روان‏شناختى به جایگاه و اهمیت شادى در زندگى، محدوده، عوامل و آثار آن عنایت ویژه‏اى شده است.      این مقاله با رویکردى نظرى و با بهره‏گیرى از تحقیقات میدانى، به عوامل شادى و نشاط از منظر دین و روان‏شناسى در رابطه با همسران و خانواده پرداخته است. و همچنین سعى شده آموزه‏هاى دینى و روان‏شناختى مربوطه، توصیف و تحلیل گردیده است و در نهایت به صورت راه‏کارى براى ایجاد نشاط در همسران ارائه گردد.  
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    عوامل نشاط و شادکامى در همسران

     از منظر دین و روان‏شناسى

     

     على‏احمد پناهى1

     

    چکیده

    یکى از مسائل مهم و تأثیرگذار در زندگى و پویایى آن، شادى و نشاط است. شادى به معناى خوشى، خرمى، سرور، طراوت و زنده‏دلى، در رشد و بالندگى همسران و همچنین در بروز استعدادها و خلّاقیت آنان نقش اساسى دارد. خانواده‏اى که بى‏نشاط و اندوهگین است نمى‏تواند از استعدادهاى نهفته خویش بهره کافى را ببرد. زندگى زناشویى و مشترک اگر تهى از رضایت‏مندى، نشاط و شادمانى باشد، پایدارى کمترى خواهد داشت. در زمینه عوامل شادى و نشاط تحقیقات زیادى صورت گرفته است. در آموزه‏هاى دینى و روان‏شناختى به جایگاه و اهمیت شادى در زندگى، محدوده، عوامل و آثار آن عنایت ویژه‏اى شده است.

         این مقاله با رویکردى نظرى و با بهره‏گیرى از تحقیقات میدانى، به عوامل شادى و نشاط از منظر دین و روان‏شناسى در رابطه با همسران و خانواده پرداخته است. و همچنین سعى شده آموزه‏هاى دینى و روان‏شناختى مربوطه، توصیف و تحلیل گردیده است و در نهایت به صورت راه‏کارى براى ایجاد نشاط در همسران ارائه گردد.

     

    کلیدواژه‏ها: شادى، نشاط، روابط کلامى، تکریم، مثبت‏نگرى، تحسین، عاطفه مثبت، ورزش، تفریح، صله‏رحم، مهماندارى.

    مقدّمه

    در رابطه با عوامل نشاط و شادکامى، کتاب‏ها و مقالاتى نگارش شده است، از جمله مى‏توان به کتاب روان‏شناسى شادى، تألیف مایکل آرگاریل و آیین بهزیستى در اسلام، تألیف احمد صبورى اردوبادى و شادکامى تألیف احمد علیپور اشاره کرد. اما با نگاه دینى و روان‏شناختى و به صورت کاربردى به این مسئله پرداخته نشده است. در این مقاله سعى شده تا این هدف پى‏گیرى شود. اما پیش از پرداختن به بحث، مناسب مى‏دانیم مقدارى فضا را براى ارائه بحث آماده سازیم.

         توجه داریم که یکى از واژه‏ها و کلمات جذاب، دلنشین، شادى‏آفرین، همه‏پسند و پرطرفدار، واژه شادى و نشاط است. کمتر کسى را مى‏توان یافت که به این مفهوم، رغبت و علاقه‏اى نشان ندهد. همه افراد سالم و بهنجار به طور فطرى و زیستى، علاقه‏مند به حالات مطلوب، مطبوع، خوشایند و شادى‏آفرین هستند. این امر به اندازه‏اى بدیهى و روشن است که نیازمند هیچ دلیل و برهانى نیست.

         شادمانى و نشاط از عنصرهاى مفید و باارزش براى زندگى است، به گونه‏اى که در آموزه‏هاى روان‏شناختى و دینى مورد توجه ویژه قرار گرفته و به آن عنایت خاصى شده است. برخوردارى از چهره شاد و بشاش و امیدوارانه از ویژگى‏هاى مؤمنان شمرده شده است. در پرتو شادى و نشاط، زندگى دنیایى، طراوت و پویایى ویژه‏اى پیدا مى‏کند، و روح امید و پیشرفت در انسان دمیده مى‏شود. وجود شادى و نشاط در تمام عرصه‏هاى زندگى و تعاملات لازم و ضرورى است؛ ولى در ارتباط همسران با یکدیگر، اهمیتى مضاعف پیدا مى‏کند. از این‏رو، هدف این نوشتار ارائه راه‏کارهاى شادى و نشاط در خانواده، به ویژه در روابط همسران است که با بهره‏گیرى از آموزه‏هاى دینى و روان‏شناختى توصیف و بیان گردیده است.

     

    مفهوم شادى و نشاط

    در فرهنگ و ادب فارسى و عربى، براى شادابى و نشاط مفاهیمى نظیر خوش و خرم، مسرور، تازگى، طراوت، شادمانى، سرزندگى، زنده‏دلى، سبکى و چالاکى، طرب، خرسندى، بدون اندوه، خجسته، کام‏روایى، رغبت درونى، ضدافسردگى و ضدکسلى و... در نظر گرفته شده است.2 از مجموع مفاهیم ذکر شده، مى‏توان این بهره را برد که شادى و نشاط یعنى: سرزندگى و چالاکى، رضایت‏مندى، کامیابى، خرمى و هیجان و رغبت، که البته منظور ما نیز از شادى و نشاط در همسران، همین مفاهیم است.

     

    نشاط و شادى از نگاه اسلامى

    اسلام، دینى جامع، پویا، سرزنده و هماهنگ با فطرت انسان‏هاست. در تعالیم آسمانى اسلام و آموزه‏هاى حیات‏بخش آن، به تمام نیازهاى طبیعى و فطرى انسان‏ها، عنایت و توجه شده و مسیرهاى کمال، سعادت و کامیابى دنیوى و اخروى ترسیم گردیده است.

         یکى از آموزه‏ها و دستورات اسلامى که البته مربوط به حوزه (ابعاد) روان‏شناختى انسان‏هاست، توصیه به شادى‏هاى مثبت، سازنده، نشاط‏آور و هدفمند است. نیاز به شادى و نشاط در همة عرصه‏هاى زندگى به ویژه در زندگى خانوادگى، ضرورى و لازم است. حضرت على علیه‏السلام درباره اهمیت شادى و شادکامى در زندگى مى‏فرمایند: این دل‏ها و روان‏ها همانند بدن‏ها خسته و بى‏نشاط مى‏شوند و نیاز به استراحت دارند، پس براى آنها نکته‏هاى زیبا و نشاط‏انگیز فراهم کنید.3 نیز در حدیث دیگرى فرمودند: براى مؤمن سه ساعت است (شبانه‏روز را باید سه قسمت کند): ساعتى که در آن با پروردگارش راز و نیاز نماید و ساعتى که در آن نیازمندى‏هاى زندگى و معاش زندگى را تأمین کند (کار و تلاش) و ساعتى براى لذت‏ها و خوشى‏هاى حلال و نیکو قرار دهد.4

        امام موسى‏بن جعفر علیه‏السلام نیز در روایتى فرمودند: اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم کنید: ساعتى براى عبادت و مناجات با پروردگار، ساعتى براى امرار معاش و تلاش و کوشش، ساعتى براى دیدار دوستان و کسانى که باعث آگاهى شما به عیوبتان و اخلاص در کارهایتان مى‏گردند و ساعتى براى شادى‏ها و لذت‏هاى حلال. از این ساعت (لذت‏هاى حلال)، انرژى و نشاط بگیرید براى انجام سه مرحله قبلى.5

        در این روایت شریف که از امام معصوم و حجت خداوند در روى زمین نقل شد، ضمن توصیه به شادى، نشاط و تفریح در زندگى، به تأثیر آن به دیگر ابعاد زندگى نیز اشاره شده است.

         شادى، بهجت و انبساط روحى و نیز نشاط و امید به ارمغان مى‏آورد. حضرت على علیه‏السلام در این‏باره مى‏فرمایند: شادمانى، مایه انبساط روح و مایه وجد و نشاط مى‏شود.6

        در آموزه‏هاى دینى علاوه بر توصیه به داشتن شادى‏هاى مطلوب و متعادل، به شاد کردن مؤمنان نیز سفارش شده است. همچنین نشاط و سرزندگى از صفات مؤمنان قلمداد گردیده است. امام باقر علیه‏السلامدر این‏باره مى‏فرمایند: نزد خداوند عبادتى محبوب‏تر از شاد کردن مؤمنان نیست.7

        پیامبر گرامى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز فرمودند: هر کس مؤمنى را شاد کند مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد و مسرور کند، خدا را مسرور کرده است.8

        حضرت على علیه‏السلام نیز در خطبه «همام»، یکى از ویژگى‏هاى مؤمن را نشاط و فعالیت و زنده‏دلى مى‏داند و مى‏فرماید: از علامات متقین ... نشاط و سرحالى و شادمانى در هدایت است.9

     

    شادى و نشاط از منظر روان‏شناسى

    یکى از مسائل مهم و تأثیرگذار در زندگى و ویژگى‏هاى شخصیتى افراد، شادکامى است. به اعتقاد روان‏شناسان، شادکامى داراى سه جزء اساسى است: هیجان مثبت، رضایت از زندگى و نبود هیجانات منفى (از جمله افسردگى و اضطراب). همچنین برخى از روان‏شناسان معتقدند: روابط مثبت و سازنده با دیگران، هدفمند بودن زندگى، رشد شخصیتى، دوست داشتن دیگران و زندگى از اجزاى مؤلفه‏هاى شادکامى و نشاط هستند.10

        شادى و نشاط در آموزه‏هاى روان‏شناختى، جایگاه رفیع و ارزشمندى دارد. شادى و نشاط باعث طراوت روح، رضایت‏خاطر از زندگى، امیدوارى و احساس توانمندى مى‏گردد.

         در مقابل، افسردگى و بى‏نشاطى، باعث خمودى، بدبینى، بى‏انگیزگى، ناامیدى، یأس و عدم رضایت از زندگى و فعالیت‏هاى اجتماعى مى‏شود. شادابى نیروى حرکت‏دهنده فعالیت‏هاى انسان است. اگر در محیط زندگى، کار و تحصیل، نشاط وجود نداشته باشد، بازدهى کارها به مراتب کاهش مى‏یابد. روان انسان‏ها نیازمند تفرج و نشاط است. بدون نشاط و شادمانى، کارهاى روزمره سامان مطلوبى نخواهد داشت.

         مطالعات و پژوهش‏هاى روان‏شناسان در سال‏هاى اخیر، نشان مى‏دهد که اگر مردم، عوامل شادى‏بخش (مانند همسر، دوست خوب، شغل مناسب، برنامه تفریحى، معنویت و مانند آن) را تجربه کنند و در اختیار داشته باشند، رضایت‏مندى و درجه شادکامى آنان افزایش مى‏یابد.11

        از نگاه روان‏شناسان، شادى و نشاط، هنجار و سلامتى است و افسردگى، ناامیدى و حزن دایمى، بیمارى و اختلال به شمار مى‏آید. از این‏رو، فردى را که مبتلا به افسردگى شده است، بیمار تلقّى مى‏کنند و درصدد درمان او برمى‏آیند. افسردگى علایمى دارد که عبارتند از: احساس غم، فکر خودکشى، از دست دادن علاقه به زندگى و فعالیت‏هاى آن، گوشه‏گیرى، ناامیدى، کم‏خوابى یا پرخوابى، بى‏قرارى، عدم تحرک و فعالیت جدى و... که همگى این ویژگى‏ها با نشاط و شادابى منافات داشته و ناهماهنگ است.12

        بر اساس تحقیقات تجربى، ثابت شده است که شادى و نشاط علاوه بر ایجاد امیدوارى و رضایت‏خاطر از زندگى و نشاط روانى، باعث تقویت دستگاه ایمنى بدن، سلامتى و تندرستى، روابط صمیمانه با دیگران، تحصیلات و موفقیت در عرصه‏هاى مختلف زندگى مى‏گردد.13

    عوامل نشاط و شادابى در زندگى

    براى ایجاد نشاط و شادابى در محیط خانواده، راه‏کارهایى را مى‏توان مطرح کرد که اگر همسران به این راه‏کارها و توصیه‏ها توجه جدى و التزام عملى داشته باشند، فضاى خانه مملو از نشاط و شادکامى خواهد شد. در ذیل به مهم‏ترین این راه‏کارها اشاره مى‏شود:

     

         الف. ارتباط کلامى و غیرکلامى صحیح

    در ایجاد فضاى نشاطانگیز و فرح‏بخش در محیط خانواده، شیوه ارتباط کلامى و غیرکلامى، نقش عمده‏اى دارد. ارتباط کلامى در عین حال که ساده‏ترین نوع از مناسبات است، یکى از شایع‏ترین و تأثیرگذارترین آنهاست. این ارتباط به نوبه خود، در برگیرنده دو پدیده «خوب سخن گفتن» و «سخن خوب گفتن» است، که اولى ناظر به روش و دومى ناظر به محتواست. گفت‏وگوى مؤدبانه و احترام‏آمیز همسران با یکدیگر و بهره‏گیرى از روش مؤثر و سازنده براى ارتباط کلامى، مصداق کامل «خوب سخن گفتن» تلقّى مى‏شود. زمانى هم که آنان (همسران) مضامین ارزشمند و مفیدى را به یکدیگر منتقل مى‏کنند، روابطشان جلوه‏اى از «سخن خوب گفتن» محسوب مى‏شود. زمینه‏سازى و اقدام به گفت‏وگوى فعال، محبت‏آمیز، عاطفى و هیجانى و همراه با احترام، از وظایف اخلاقى و انسانى ارکان خانواده (زن و شوهر) است. تحقیقات میدانى و تجربى نشان داده است که عواطف مثبت و تعامل محبت‏آمیز، به ارزیابى مثبت از دیگران مى‏انجامد و عواطف منفى در برخوردها، به ارزیابى منفى منجر مى‏شود. کسى که در ارتباطات و تعاملات خود، به تعریف و تمجید صادقانه و محبت‏آمیز از ما مى‏پردازد، در ما شادمانى و نشاط درونى ایجاد مى‏کند. بعکس، کسى که انتقاد غیرمنصفانه دارد و یا تمجید ابلهانه از ما مى‏کند، باعث ناراحتى و خشم ما مى‏گردد. از این‏رو، یکى از امورى که در یک تعامل اجتماعى جذاب و دل‏انگیز دخالت دارد، عواطف مثبت و شیوه آغاز گفت‏وگو و تعامل با افراد است.14

        روابط کلامى مطلوب در محیط خانه به ویژه در رابطه با زنان، از اهمیت مضاعف برخوردار است؛ زیرا خانم‏ها از نظر عاطفى از مردان قوى‏تر بوده و به محبت و ارتباط عاطفى ـ کلامى بیشترى نیازمندند، علاوه بر اینکه حافظه لغات زنان نیز قوى‏تر از مردان بوده و تمایل بیشترى به گفت‏وگو دارند.

         در آموزه‏ها و دستورات اسلامى، ضمن توصیه به ارتباط کلامى با خانواده و جویاى احوال آنان شدن، به چگونگى رفتار و ارتباط کلامى نیز اشاره گردیده است. این توصیه‏ها همگى در راستاى ایجاد نشاط و شادمانى و صمیمیت در بین اعضاى خانواده است.

         توصیه به گفت‏وگوى محترمانه، مؤدبانه، گفت‏وگو با آهنگ صداى ملایم15 و دلنواز، صدا زدن همدیگر با زیباترین نام،16 سپاس‏گزارى اعضاى خانواده از همدیگر،17 سپاس‏گزارى همسران از یکدیگر، پرهیز از تمسخر همدیگر،18 پرهیز از گفت‏وگوى پنهانى19 و توصیه به پرهیز از کلمات رکیک و زشت،20 همگى در راستاى ایجاد محبت و نشاط در محیط خانواده است.

         در ارتباطات میان‏فردى، «هنر خوب گوش دادن» یکى از مهارت‏هاى مؤثر است که به معناى بالاترین میزان دقت و توجه فرد به اظهارات طرف مقابل مى‏باشد و از آن به «گوش دادن فعال» نیز تعبیر مى‏شود. هنر خوب شنیدن و گوش دادن، روشى کارآمد و اطمینان‏بخش در ارتباطات انسانى به ویژه میان همسران به شمار مى‏رود؛ زیرا به کار گرفتن آن، بیانگر میزان اهمیت و احترامى است که براى طرف مقابل قایل هستیم. وقتى با توجه کامل و با رعایت ادب و احترام به دیگران گوش مى‏دهیم، در واقع، به شخصیت و جایگاه او ارزش گذاشته‏ایم. این امر، علاوه بر افزایش احساس ارزش شخصى، زمینه تفاهم و درک متقابل را نیز مهیا مى‏کند.

         در آموزه‏هاى دینى علاوه بر روابط کلامى، به روابط غیرکلامى نیز توصیه‏هاى ارزشمندى شده است که همگى در راستاى ایجاد رابطه صمیمى، نشاط و پویایى در تعاملات همسران است.

         در آموزه‏هاى اسلام، درباره روابط غیرکلامى اعضاى خانواده نکات زیبایى مطرح گردیده که به نمونه‏هایى اشاره مى‏شود. از نکات مهم در ارتباط غیرکلامى، حسن‏خلق است که در این رابطه توصیه شده با مردم به ویژه خانواده، با چهره گشاده و روى باز، برخورد کنید؛21 زیرا روى خوش و چهره باز باعث جذب دل‏ها و فزونى محبت مى‏شود،22 شادى و نشاط مى‏آورد و کینه را از دل‏ها مى‏زداید. افزون بر موارد یاد شده، تبسم و خنده در چهره، در بهبود روابط نیز مؤثر است.23 نگاه مهربانانه زن و شوهر به یکدیگر موجب نشاط آنان مى‏گردد.24

        همچنین نگاه به والدین از روى لطف و رحمت، نوعى عبادت به شمار آمده25 و نگاه والدین به فرزندان از روى محبت، نیکو شمرده شده است.26 از سوى دیگر، نگاه تند و خشم‏آلود اعضاى خانواده به یکدیگر نامناسب بوده27 و باعث اختلال در روابط عاطفى مثبت مى‏شود.

        درباره کیفیت ظاهرى بدن در زمان مواجهه با افراد، آموزه‏هاى اسلام به فروتنى و تواضع در روابط توصیه کرده‏اند تا از این طریق، روابط عاطفى مثبت بین افراد تقویت شود. فروتنى (تواضع و نشستن در جایى که پست‏تر از مکان و جایگاه واقعى فرد است)، باعث الفت مى‏شود28 و در مقابل، خودبرتربینى باعث سردى روابط مى‏گردد.

         همچنین توصیه شده تا افراد انسانى در تعاملات گشاده‏رو و خنده‏رو باشند تا دوستى و الفت بینشان برقرار شود.29 (البته این توصیه‏ها مربوط به نامحرم نیست.)

        به هر حال، براى برقرارى روابط مطلوب در خانواده، باید افراد فروتنى کنند و خودبرتربینى و تکبر را کنار بگذارند، هرچند در خارج از منزل موقعیت ویژه‏اى داشته باشند. از این‏رو، به ارکان خانواده، به ویژه زن، سفارش شده تا در مقابل شوهر متواضع و مطیع باشد و از رفتار متکبرانه اجتناب کند و مدیریت مرد را در ادارة خانواده بپذیرد.30

        درباره ارتباط غیرکلامى، روان‏شناسان نکات ارزشمندى بیان کرده‏اند؛ از جمله اینکه همسران سعى کنند در تعاملات خود، بر خودشیفتگى غلبه کنند؛ زیرا خودشیفتگى از طرفى مانع رشد و بالندگى انسان مى‏شود و از سوى دیگر، چون آدم خودشیفته، کانون توجهش فقط به خودش است، درباره دیگران و خواسته‏هاى دیگران، اندیشه نمى‏کند و بهایى براى دیگران قایل نیست و از این‏رو، نمى‏تواند تعامل خوبى داشته باشد.31

        همدلى و هم‏احساسى نیز از توصیه‏هایى است که در ارتباط کلامى و غیرکلامى مطرح است. اگر همسران جوان در مسائل زندگى، هم‏اندیشى، همدلى و هم‏احساسى داشته باشند، بسیارى از مشکلات را مى‏توانند حل کنند و از فشارهاى روحى و هیجانى یکدیگر بکاهند.

     

         ب. ایجاد جاذبه‏هاى میان‏فردى

    همسران مى‏توانند با ایجاد جاذبه‏هاى میان‏فردى، در ایجاد نشاط و طراوت نقش ارزنده‏اى داشته باشند. منظور از جاذبه‏هاى میان‏فردى در این بحث، کارهایى است که اگر زن و شوهر آنها را انجام دهند، در روابط خانوادگى تأثیر زیادى خواهد داشت. نمونه‏هایى از این کارها عبارتند از:

    1. تبسم و خنده: گرمى تبسم و نشاط‏آورى آن، باعث رفع کینه‏ها شده و روابط انسانى را تعادل مى‏بخشد. وقتى مى‏خندیم، همه چیز به نفع جسم و روح پیش مى‏رود. حتى زمانى که انسان غمگین است، بهترین کار این است که در برخورد با دیگران، خود را شاد نشان دهد.32

        لبخند زدن به همسر، گویاى این مطلب است که دوستت دارم و از دیدار تو خرسندم. لبخند، کینه‏ها را زایل مى‏کند، دل‏ها را به همدیگر پیوند مى‏دهد، و باعث انبساط و نشاط درونى مى‏گردد و در زندگى، امید و آرامش مى‏آفریند. خنده و گشاده‏رویى، دام دوستى33 و موجب انس با دیگران و الفت با افراد مى‏گردد.34

        همچنین خنده باعث سلامتى بدن،35 رفع فشار روانى و موجب شادابى مى‏گردد. پژوهش‏هاى علمى نشان مى‏دهد که خندیدن به آرامش و استراحت بدن، آرامش قلب، پایین آمدن فشار خود، کاهش فشار روانى، تقویت دستگاه ایمنى بدن، ایجاد خلّاقیت و کارآیى بیشتر، کمک مى‏کند. شادى باعث احساس مثبت از زندگى، سلامتى روان، شیرینى روابط و نیز موجب خنثا شدن عواطف منفى مى‏گردد.36

    2. احترام و تکریم: نیاز به احترام و تکریم منزلت، یکى از نیازهاى روان‏شناختى انسان‏ها قلمداد مى‏شود. بى‏تردید، تأمین این نیاز، به فرد احساس بهترى مى‏بخشد. تأمین این نیاز و توجه به آن یکى از گام‏هاى مهم در جلب عواطف و محبت دیگران و ایجاد جاذبه میان‏فردى به شمار مى‏آید. قدردانى و احترام باعث ثبات دوستى و دلدادگى‏ها مى‏گردد.

         توجه به دیگران و قدردانى و رعایت حدود آنها، به ویژه اگر با هیجان مثبت همراه باشد، از نشانه‏هاى احترام و تکریم قلمداد مى‏گردد. این موضوع (تکریم و احترام) در روابط همسران از ارزشى مضاعف برخوردار است و علاوه بر ارزشِ شخصى، باعث احساس رضایت‏خاطر در همسران شده و علاقه آنان را به ادامه زندگى افزون‏تر مى‏کند. وقتى همسرى احساس مى‏کند که نزد همسرش احترام و جایگاه رفیعى دارد، احساس دلبستگى بیشترى به زندگى مى‏کند. دلبستگى به زندگى باعث افزایش انگیزه و کارآمدى شده و قابلیت شخص را در مواجهه با مشکلات افزایش مى‏دهد و در نتیجه، پایدارى و قوام زندگى مشترک را بیشتر مى‏کند.37

    3. هدیه دادن: هدیه سمبل عاطفه، محبت و علاقه‏مندى است. هدیه باعث دوستى، محبت، شادمانى و رفع کدورت است. در خانواده‏اى که اعضاى آن در مناسبت‏هاى مختلف به یکدیگر هدیه مى‏دهند، نشاط و شادمانى موج مى‏زند و امید به زندگى افزایش پیدا مى‏کند؛ زیرا هدیه دادن و اهمیت قایل شدن به دیگران، باعث احساس ارزشمندى و شخصیت مى‏گردد. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله درباره نقش هدیه در دوستى و علاقه‏مندى مى‏فرماید: به یکدیگر هدیه بدهید؛ زیرا هدیه، دوستى را افزایش مى‏دهد.38 و نیز فرمودند: هدیه دادن، دوستى ایجاد مى‏کند و روابط را تازه مى‏سازد و کینه را مى‏زداید.39

        اگر همسران سعى کنند در مناسبت‏هاى مختلف مثل سالگرد ازدواج و تولد، روز مادر و روز پدر و به بهانه‏هاى مختلف، هدیه‏اى هرچند کوچک به همسر خود تقدیم کنند، باعث علاقه‏مندى و نشاط بیشتر همسر شده و بر طراوت و شادابى زندگى مى‏افزاید.

    4. آراستگى و نظافت: آراستگى و نظافت ظاهرى از ویژگى‏هایى است که در ایجاد رغبت، علاقه‏مندى و شادابى نقش زیادى دارد. على‏رغم اینکه در تعالیم و آموزه‏هاى بیشتر فرهنگ‏ها، تأکید بر خصایص و زیبایى‏هاى درونى و معنوى شده؛ ولى نباید از این نکته نیز غافل بود که تأثیر زیبایى ظاهرى افراد، در ایجاد واکنش‏هاى عاطفى و علاقه‏مندى بسیار مؤثر است. بررسى‏هاى تجربى و میدانى نیز علاوه بر تأیید مطالب فوق، نشان مى‏دهد که همه انسان‏ها به ویژه مردان، تحت تأثیر شدید زیبایى و آراستگى قرار دارند.40

        این تفاوت (تأثیرپذیرى بیشتر مردان از زیبایى) از ویژگى‏هاى روان‏شناختى مردان با زنان است. مردان بیشتر از طریق دیدن و زنان بیشتر از طریق شنیدن، تحریک مى‏شوند. شاید یکى از دلایل توصیه‏هاى اجتماعى و اخلاقى اسلام درباره آرایش زن و نظافت او، و همچنین اظهار محبت از ناحیه مرد، همین باشد.

         به عقیده روان‏شناسان، افراد زیبا عاطفه مثبت را برمى‏انگیزند. از این‏رو، یافته‏هاى پژوهشى نشان مى‏دهد که اکثر انسان‏ها افراد زیبا و آراسته را موقر، جالب، اجتماعى، مستقل، مهیج، دوست‏داشتنى، سازش‏یافته، داراى مهارت اجتماعى و موفق مى‏دانند.41 اما باید توجه داشت که اگرچه زیبایى باعث توجه و دلبستگى دیگران مى‏گردد، ولى ارتباطى بین زیبایى با موفقیت، مهارت اجتماعى، استقلال و... نیست. علاوه بر اینکه در آموزه‏هاى دین اسلام، گرچه به زیبایى ظاهرى توجه گردیده، ولى ارزش بیشتر به زیبایى درونى، پاکى دل، معنویت و خدامحورى، داده شده است.

         همان‏گونه که اشاره گردید، زیبایى و آراستگى در تعالیم اسلامى مورد تأکید است و زیبایى از عوامل نشاط و شادابى،42 جزء عبادت،43 جزء ایمان44 و مورد ستایش پروردگار45 بوده است.

        همچنین در آموزه‏هاى دینى ضمن سفارش به نظافت و پاکى لباس،46 موى سر،47 دندان‏ها48 و ناخن‏ها،49 به آثار بهداشتى و روان‏شناختى نظافت لباس و پاکیزگى50 تأکید شده است.

    5. مثبت‏نگرى، مثبت‏گرایى: یکى از نشانه‏هاى سلامت روان، رویکرد مثبت و سازنده به هستى است. چنین رویکردى زمینه‏اى براى گرایش و برخورد مثبت با جهان محسوب مى‏شود. به عبارت دیگر، مثبت‏نگرى مقدّمه مثبت‏گرایى است.51 به اعتقاد آبراهام مزلو، کسانى که از سلامتى کامل [روحى ]برخوردارند، از موضوعات و اشخاص دنیاى اطرافشان، شناخت عینى دارند، در حالى که شخصیت‏هاى ناسالم، جهان را با قالب ذهنى خویش ادراک مى‏کنند و مى‏خواهند به زور آن را به شکل ترس‏ها، نیازها، بدبینى‏ها و ارزش‏هاى خود درآورند. وى مى‏گوید: فرد روان‏نژند52 (روان رنجور) از لحاظ عاطفى بیمار نیست، بلکه شیوه شناختاو نادرست است، از این‏رو، تفسیر غلط و بدبینانه دارد. بر این اساس، انسان‏هاى مثبت‏نگر و مثبت‏گرا، از مرز سلامت و تعادل روان، فراتر رفته و به تعالى روان دست مى‏یابند و در مناسبات با دیگران، تمایل دارند که به افکار، عملکردها و رفتارهاى آنان از دریچه‏اى مثبت بنگرند. تحقق این معنا در روابط همسران از اهمیت زیادى برخوردار است زیرا همسران تمایل دارند:

         ـ از نظر همسر نسبت به خود، آگاه شوند؛

         ـ این نظر، مثبت، سازنده و ارزشمند باشد؛

         ـ با اطمینان از رویکرد مثبت همسر، احساس امنیت کنند؛

         ـ شاهد استمرار چنین رویکردى باشند.

         چنین تمایلاتى، زمانى ارضا مى‏شود که هر یک از طرفین با اتخاذ شیوه‏اى مثبت و سازنده با دیگرى ارتباط برقرار کند. مثبت‏گرایى، تنها محدود به توانمندى‏هاى موجود انسان نمى‏شود، بلکه بخشى از آن، ناظر به توانمندى‏هاى فرد در آینده است که به گونه‏اى مثبت آینده فرد را ارزیابى مى‏کند، همسرانى که در برخى اوقات، شریک زندگى‏شان را به زندگى، آینده و نیز وجود خودش دلگرم و امیدوار مى‏نمایند، از موفق‏ترین همسران محسوب مى‏شوند.53

        ایجاد دلگرمى و امیدآفرینى، بعضا مى‏تواند نقطه عطفى در زندگى فرد بیافریند و او را نسبت به آینده امیدوار و خوش‏بین نماید.

         در یک پژوهش تجربى، مشخص شد که عامل اصلى بدرفتارى‏ها و ناسازگارى‏هاى خانوادگى، عامل دلسردى است؛54 زیرا دلسردى زمینه‏ساز ناهنجارى مختلف در رفتار انسان‏ها مى‏شود و از اینکه به زندگى دلگرم نیستند، انگیزه تلاش و فداکارى و رفتارهاى خوشایند را ندارند و بیشتر تمایل دارند به شادى کاذب، انحراف اخلاقى و ناهنجارى رو بیاورند. در مقابل، دلگرمى و امیدوارى موجب کنترل رفتار و افزایش خویشتن‏دارى در برابر مشکلات و بدرفتارى دیگران مى‏گردد.

         در آموزه‏هاى دینى، از مثبت‏گرایى به خوش‏بینى تعبیر شده، به گونه‏اى که خوش‏بینى از صفات اخلاقى مؤثر در خانواده به حساب آمده است.

         خوش‏بینى و گمان نیکو نسبت به یکدیگر، نسبت به حوادث و مسائل زندگى، و نسبت به خداوند در سلامت خانواده نقشى مهم دارد. در زندگى خانوادگى خوش‏بینى در پیش‏گیرى و حل بسیارى از مشکلات مؤثر است. براى پدیدآیى حالت خوش‏بینى، زن و شوهر باید در ابتداى زندگى نهایت تلاش خود را براى شناخت یکدیگر و آگاهى از برخوردارى هر یک از شرایط لازم، مصروف نمایند و افزون بر این، موازین اخلاقى را در همه رفتارها رعایت کنند. اعضاى خانواده با به دست آوردن این شرایط و در سایه اعتماد متقابل مى‏توانند در جهت دورى از بدگمانى و ایجاد خوش‏بینى در یکدیگر تلاش کنند. در متون دینى بر خوش‏بینى نسبت به برادران دینى و تفسیر و تعبیر رفتار آنها به بهترین وجه تأکید55 و به صراحت از افراد خواسته شده از بدگمانى دورى کنند؛56 زیرا برخى گمان‏ها گناه است و ضمن خارج کردن فرد از محدوده مجاز دینى، زمینه رفتار و گفتارهاى نامناسب در حق دیگران را پدید مى‏آورد. در خانواده نیز زن و شوهر و فرزندان باید از بدگمانى نسبت به هم خوددارى کنند. قضاوت و گمان نسبت به افراد باید بر اساس مدارک معتبر و علم باشد و بدون تحصیل علم، اعضاى خانواده باید به خوش‏بینى نسبت به هم روى آورند. یکى از مشکلات روابط بین فردى، عدم درک انگیزه‏ها و مقاصد طرف مقابل است. در این حالت، گاه افراد تفسیر و برداشتى نادرست از یک رفتار دارند، در حالى که بر اساس اصول اسلامى باید یک رفتار را به بهترین وجه تفسیر کرد. بدیهى است تلاش اعضاى خانواده براى کاهش برداشت‏هاى منفى از رفتارهاى یکدیگر، زمینه‏اى براى درک مناسب و روابط بهتر فراهم خواهد نمود. فضاى روان‏شناختى خانواده باید به گونه‏اى باشد که افراد، بیشتر به جنبه‏هاى مثبت یکدیگر توجه کرده و نکات منفى را بیش از حد بزرگ‏نمایى نکنند. همین امر زمینه خوش‏بینى افراد نسبت به هم را فراهم مى‏کند.

         خوش‏بینى نسبت به مسائل زندگى و تبیین‏هاى خوش‏بینانه از حوادث ناخوشایند نیز در توانایى رویارویى با مشکلات تأثیر مى‏گذارد. در مقابل، تبیین‏هاى بدبینانه ممکن است افراد را دچار حالت‏هاى عاطفى منفى و در نتیجه، بازدارى ایمنى کند. در این حالت، احتمال بروز بیمارى‏هاى جسمى نیز بیشتر مى‏شود. خوش‏بینى و مثبت‏اندیشى، فرد را به تلاش براى طراحى نقشه‏هایى براى حل مشکلات سوق مى‏دهد. فرد با عمل به این نقشه‏ها، انتظار دارد کارها مطابق نظر او پیش رود و همین امر باعث تلاش مضاعف مى‏شود.57

    6. توجه به رغبت‏ها: علایق و گرایش‏ها، چه از وجود آنها دقیقا آگاه باشیم و چه نباشیم، عامل تعیین‏کننده‏اى در رفتار ما هستند. از این‏رو، شناخت علایق و رغبت‏هاى فرد به معناى درک مهم‏ترین بخش شخصیت وى است. در روابط همسران، تأمین علایق اصولى یکدیگر، موجب رضایت‏خاطر مى‏شود و بر شادکامى زندگى مى‏افزاید. در صورت فقدان شرایط براى تأمین علایق، خودِ بیان این مطلب به صورتى صادقانه، تأثیرى مثبت بر روابط همسران خواهد داشت. شاید آگاهى همسران از انگیزه طرف مقابل براى تأمین خواسته‏هاى او، تأثیرى مشابه برآوردن خواسته‏ها داشته باشد. مثلاً، اگر زن بفهمد که شوهرش مى‏خواسته لباس دلخواه او را بخرد ولى چون پول نداشته، منصرف شده است، این امر زن را به شوهر علاقه‏مند مى‏کند. بر این اساس، به همسران، به ویژه زوج‏هاى جوان، توصیه مى‏شود که فهرستى از علایق و رغبت‏ها، خواسته‏ها و تمایلات همسرشان را تهیه کرده و آنها را بر اساس میزان اهمیتشان طبقه‏بندى کنند و به مرور زمان و در حد امکانات، سعى در ارضاى آنها داشته باشند. این امر باعث عمیق شدن پیوندهاى عاطفى و روحى همسران مى‏گردد.

         توجه به رغبت‏ها و علایق همسر علاوه بر فواید ذکر شده، زمینه نفوذ در شخصیت او را نیز فراهم مى‏سازد؛ زیرا هر کسى تمایل دارد در شخصیت و ویژگى‏هاى رفتارى همسرش تحول ایجاد نماید و لازمه این تمایل، آشنایى بیشتر با ویژگى‏ها و رغبت‏هاى طرف مقابل است. آگاهى داشتن و اهمیت دادن به رغبت‏هاى همسر، اعتماد او را برمى‏انگیزد و به رفتارهاى شریک زندگى‏اش واکنش مناسب نشان مى‏دهد. وجود اعتماد متقابل و همدلى، در ایجاد شرایط روحى و فکرى مطلوب و همچنین در ایجاد ارتباط کلامى مفید، بسیار حایز اهمیت است.

         در آموزه‏هاى دینى نیز به این مسئله توجه جدى گردیده است و توصیه شده تا مردان به رغبت‏ها و علایق همسر و فرزندان، توجه داشته باشند و خواسته‏هاى خود را بر آنان تحمیل نکنند. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: فرد مؤمن با توجه به علاقه و رغبت خانواده، غذا مى‏خورد و منافق بر اساس رغبت و علاقه خودش.58 در این حدیث شریف ضمن توجه دادن به علایق خانواده، خودمحورى مذمت گردیده است.

    7. برخوردارى از وسعت نظر و سعه صدر: در تداوم و تعمیق مناسبات انسانى و ارتباطات کلامى، برخى عوامل، از اهمیت بیشترى برخوردارند. از جمله این عوامل، وسعت نظر یا سعه صدر مى‏باشد. منظور از وسعت نظر، داشتن ویژگى‏هایى نظیر بلندنظرى، بزرگوارى، گذشت و تغافل است. نقش این عوامل در مناسبات همسران، به لحاظ ارتباط نزدیک و مستمر آنان تعیین‏کننده است. ارتباط نزدیک موجب مى‏شود که همسران علاوه بر شناخت قوت‏ها، توانمندى‏ها، نقاط مثبت و علایق، از ضعف، کاستى‏ها و نقاط منفى یکدیگر آگاه شوند. از این‏رو، در این مرحله است که مى‏باید سعه صدر و بلندنظرى داشته باشند و همدیگر را تحمل کنند و نسبت به برخى نقایص اغماض و چشم‏پوشى نمایند.

         نکته قابل توجه در اینجا، توجه به رابطه وسعت نظر و تحکیم مودت و ایجاد نشاط در خانواده است. رابطه دوستانه همسران، زمانى تهدید مى‏شود که برخى مشکلات پیش مى‏آید و یا برخى از ضعف‏ها و کاستى‏ها یا ندانم‏کارى‏ها، بروز مى‏کند. فقدان سعه صدر، طرفین را برمى‏انگیزد تا در قبال این ضعف‏ها و کاستى‏ها و احیانا بى‏حرمتى‏ها، اقدام به واکنش نمایند؛ واکنشى که قطعا با رنجش و سرخوردگى عاطفى همراه است. بدیهى است که طرف مقابل نیز حالت تدافعى به خود گرفته، واکنشى منفى نشان مى‏دهد. چرخه معیوب حاصل از این کنش‏ها و واکنش‏ها، توان هر دو طرف را کاهش داده، منجر به درگیرى‏هاى لفظى و مشکلات روانى مى‏شود؛ در نتیجه، رشته‏هاى مودت و دوستى میان آنان سست و ضعیف شده، احساس صمیمیت میان همسران کاهش خواهد یافت. به منظور تحقق سعه صدر و وسعت نظر، عمل به توصیه‏هاى زیر پیشنهاد مى‏شود:

         ـ آنچه در زندگى مشترک، محور اصلى تلقّى مى‏شود، مودت و صمیمیت است. از این‏رو، به مسائل جزئى و پیش‏پا افتاده که بر روند دوستى همسران اثر نامطلوبى دارد نباید چندان اهمیت داده شود. واژه «تغافل» در آموزه‏هاى دینى به این ویژگى اشاره دارد؛ یعنى آدمى چیزى را بداند ولى با اراده و قصد و عمد، خود را غافل نشان دهد. این ویژگى باعث طراوت و صفاى زندگى خواهد شد. حضرت على علیه‏السلاممى‏فرمایند: کسى که تغافل نکند و چشم خود را از بسیارى از امور نبندد، زندگانى تلخى خواهد داشت.59

        ـ در مسائل اخلاقى، به ویژه غیرت به همسر، نباید از حد اعتدال فراتر رفت؛ زیرا غیرت بى‏جا، زمینه‏ساز برخى آسیب‏هاى اخلاقى و اجتماعى مى‏شود. حضرت على علیه‏السلام در این‏باره مى‏فرماید: از غیرت بى‏مورد و افراطى پرهیز کنید؛ زیرا این کار باعث انحراف زنان صالح مى‏شود.60

    8. تشویق و تحسین همسر: تشویق و تحسین، واکنشى فراتر از تصدیق یا تأیید ساده است. تشویق و تحسین، یعنى انجام امور و یا گفتن کلماتى که نشان‏دهنده رضایت قلبى، خوشایندى، علاقه‏مندى و تأیید است. کلماتى مانند: چه جالب، ادامه بده، خوبه، عالیه، آفرین، تو کى هستى، و... از مصادیق تشویق و تحسین کلامى هستند که در روابط بین فردى همسران نقش معجزه‏آسایى دارند. این مهارت علاوه بر اینکه باعث تداوم ارتباط کلامى مى‏شود، زمینه‏ساز گفت‏وگوى بیشتر زوج‏ها نیز مى‏گردد و آنان را علاقه‏مند مى‏سازد تا باب گفت‏وگو را باز کنند. تشویق و تحسین همسر، باعث رشد اعتماد به نفس، رشد علاقه‏مندى، رضایت‏خاطر و دلبستگى به همسر مى‏گردد. خانم مارژورى هلمنر مى‏نویسد: کمترى مردى وجود دارد که تعریف و تمجید زن، او را به وجد و شوق نیاورد. وقتى به مردى گفته شود: «تو نظیر ندارى! تو مردى ممتاز هستى!» همین تعریف و تمجید مختصر روحیه او را تقویت مى‏کند تا واقعا همان شخصیت عالى و ممتاز را داشته باشد.61 البته تشویق زن از سوى مرد نیز همین تأثیر را دارد و باعث مى‏شود که زن اعتماد به نفس لازم را به دست آورده و در جهت رسیدن به اهداف عالى حرکت کند. زن و شوهرى که همدیگر را تحسین و تشویق نمى‏کنند، این تصور برایشان پیش مى‏آید که کار و تلاششان ارزشى ندارد و از این‏رو، تلاشى در راستاى بهبود شرایط نخواهند داشت.

    9. خوش‏اخلاقى: خوش‏خلقى و تحمل اخلاق همسر و بهره‏گیرى از واژه‏هاى زیبا و تعاملات همسرى، باعث ایجاد محبت62 بیشتر و تقویت و تثبیت علاقه‏مندى‏ها مى‏گردد.

        همچنین خوش‏خلقى باعث گوارایى63 و جذابیت زندگى مى‏گردد و خستگى حاصل از تلاش‏هاى روزانه را مرتفع مى‏کند.

         براى ایجاد خوش‏خلقى در همسر، مى‏توان از گوش دادن همراه با عواطف به سخنان همسر، تغافل در خطاها، آشتى کردن، سخاوتمندى، شوخ‏طبعى، تقویت مثبت و تنوع تقویت‏کننده‏ها بهره برد.64

    10. فروتنى و تواضع: فروتنى و تواضع باعث استمرار روابط عاطفى و افزایش محبت مى‏گردد؛ زیرا با افراد متواضع مى‏توان به راحتى ارتباط برقرار کرد و این رابطه دلپذیر نیز خواهد بود. تواضع همچنین باعث دوستى و مودت بیشتر مى‏گردد و این امر در تعاملات خانوادگى بسیار نقش‏آفرین است. حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: دوستى و محبت ثمره تواضع و فروتنى است.65 آن حضرت همچنین فرمودند: سه چیز باعث محبت و دوستى مى‏گردد: خوش‏خویى، مداراى نیکو و تواضع.66

    11. ایمان و عمل شایسته: بر اساس منطق قرآن کریم، ایمان و عمل صالح، باعث ایجاد الفت و دوستى مى‏گردد؛ زیرا دل‏ها به دست خداوند است و خداوند محبت افراد باایمان را در دلِ بندگان خدا قرار مى‏دهد، بدون آنکه اسباب عادى محبت وجود داشته باشد. قرآن کریم در این‏باره مى‏فرماید: کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، به زودى خداوند براى آنها محبتى [در دل‏ها ]قرار خواهد داد.67

        پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: هرگاه خداوند بنده‏اى را دوست بدارد، به فرشته خاص خود ندا مى‏دهد: من فلانى را دوست دارم، پس تو هم او را دوست بدار؛ سپس محبت او را در دل زمینیان قرار مى‏دهد.68 البته معمولاً ایمان و عمل صالح مستلزم صفات پسندیده دیگرى مثل وفادارى، محبت، عفو، خوش‏رویى و... مى‏گردد که موجب استمرار روابط است، ولى آنچه در این روایت و آیه قرآن مورد تأکید مى‏باشد اصل ایمان به خدا و عمل شایسته است.

         وقتى همسران التزام عملى به حدود و قوانین الهى داشته باشند، نورانیت درونى پیدا کرده و در سایه این نورانیت مى‏کوشند حقوق و وظایف همسرى و اخلاق همسرى را به صورت مطلوب رعایت کنند، علاوه بر اینکه اعتماد متقابل در بین آنان نیز مضاعف خواهد شد. همه اینها در تعامل عاطفى و ارتباطى تأثیرگذار است.

     

         ج. تفریح و مسافرت

    تفریح و مسافرت از برنامه‏هایى است که در شادى و نشاط افراد تأثیر شگرفى دارد. از آن‏رو که تفریح و مسافرت بر جنبه‏هاى مختلف جسمى و روحى و روانى انسان‏ها تأثیر دارد، به چند نمونه از این تأثیرات اشاره مى‏شود:

    1. عاطفه مثبت: مطالعات تجربى انجام شده توسط پژوهشگران نشان مى‏دهد که تفریح و مسافرت در ایجاد عاطفه مثبت و بانشاط، تأثیر زیادى دارد. براى مثال، تمرینات بدنى و پیاده‏روى سریع 10 دقیقه‏اى باعث مى‏شود که افراد تا ساعت‏ها سرحال و شاد باشند. همچنین لوین‏سان و گراف69 در روش‏درمانى خود به نام«درمان با فعالیت‏هاى شادى‏بخش» کشف کردند که فعالیت‏هاى شادى‏بخش مثل پیاده‏روى و تمرین‏هاى بدنى، حالت عاطفى افراد را تا پایان روز تحت تأثیر قرار مى‏دهند. در تحقیق دیگرى که توسط اسچرر و همکاران (1986)70 انجام شد، به دست آمد که ارتباط با دوستان، خوردن غذا و نوشیدنى، قدم زدن در طبیعت،ارتباط جنسى، بازى و فعالیت‏هاى فرهنگى و فعالیت‏هاى تفریحى، بر عواطف مثبت تأثیر انکارناشدنى دارد.71

    2. شادى: تفریح مى‏تواند باعث شادى افراد باشد. از آن‏رو که تفریح برخلاف ارتباطات، شغل و شخصیت ما، تحت کنترل ماست و به آسانى قابل تغییر است، اهمیت زیادى در افراد دارد.

         لو و آرگایل دریافتند که بزرگسالان انگلیسى که فعالیت‏هاى تفریحى جدى داشتند، نسبت به افرادى که این فعالیت‏ها نداشتند شادتر بودند. در تحقیق دیگرى که توسط ریج و زاتر انجام گردید، مشخص شد که فعالیت‏هاى تفریحى قوى‏ترین منبع براى رضایت از زندگى هستند و کسانى که به فعالیت‏هاى تفریحى مطلوب مى‏پردازند، تجارب لذت‏بخش‏شان افزایش یافته و زندگى شادى را احساس مى‏کنند.72

    3. بهداشت روانى و جسمانى: تفریح علاوه بر شادى و عاطفه مثبت، در بهداشت روانى و آرامش فکرى نیز تأثیرگذار بوده و نقش تعیین‏کننده‏اى در این حوزه دارد. در یک تحقیق که توسط استوارت بر روى 600 نفر انجام گردید، مشخص شد کسانى که فعالیت‏هاى تفریحى بیشترى دارند، از بهداشت روانى بالایى برخوردار بوده و احساس افسردگى و ناآرامى کمترى دارند. همچنین این افراد از سلامتى جسمانى بهترى برخوردار بوده‏اند.73 در آموزه‏هاى دینى و اسلامى به تفریح و مسافرت توجه خاصى گردیده و به آن توصیه شده است.

        امام صادق علیه‏السلام در روایتى نورانى مى‏فرمایند: ده چیز باعث نشاط و شادابى در انسان مى‏گردد؛ پیاده‏روى، سوارکارى، شنا در آب، نگاه کردن به طبیعت سرسبز، خوردن و آشامیدن، نگاه به صورت زیباى حلال، آمیزش با همسر، مسواک زدن، گفت‏وگو و گپ با مردان.74

        و در روایتى حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: به میزان شادى و نشاط، راحتى و آرامش (فکرى) به دست مى‏آید.75 از این دو روایت شریف این نتیجه حاصل مى‏شود که تفریح و گردش در سبزه‏زار باعث نشاط و شادابى است و نشاط و شادابى باعث راحتى و آرامش فکرى و ذهنى مى‏گردد.

         در بسیارى از روایات به کلمة «نشرة» (نشاط) برمى‏خوریم76 که به عوامل آن نیز اشاره شده است. در اکثر این روایات به تماشاى طبیعت سبز و نگاه کردن به آن توصیه گردیده. از مجموع این روایات مى‏توان این بهره را برد که تماشاى طبیعت به دلیل داشتن رنگ‏هاى جذاب مثل سبز، آبى و زرد و همچنین طبیعى و واقعى بودن، اثر ویژه‏اى در آرامش دارد و باعث شادى و نشاط مى‏گردد. در روایات همچنین وارد شده که پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به رنگ سبز و زرد علاقه زیادى داشتند.77 در قرآن کریم نیز به شادى‏آور و نشاط‏آور بودن رنگ زرد اشاره شده است: «بَقَرَةٌ صَفْرَاء فَاقِـعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِینَ» (بقره: 69)؛ گاوى زردرنگ یک دست که بینندگان را مسرور مى‏سازد. در تحقیقات دانشمندان نیز ثابت شده که رنگ‏ها در رشد گیاهان و در روحیات افراد و حتى در سلامتى جسمانى آنان دخالت دارند.

     

         د. ورزش

    جوانى دوره نشاط و بالندگى و پیشرفت است. در این دوره، همسران جوان از روحیه‏اى لطیف و خلاق برخوردارند. دوره جوانى همچنین دوره جنب‏وجوش و فعالیت است و این امر به دلیل انرژى و پتانسیل زیاد و آماده در جوان است. از این‏رو، جوان مى‏باید تدبیرى کند که هم این انرژى تعدیل شود و هم در سایه این انرژى بتواند شادى و نشاط بهترى کسب کند. یکى از راه‏هاى تعدیل انرژى جوانى و یکى از راه‏هاى کسب نشاط و شادمانى، ورزش است.

         آثار ورزش در سلامت و پیش‏گیرى از بیمارى‏ها و انحرافات و پر کردن اوقات فراغت، بر کسى پوشیده نیست. ورزش، به ویژه ورزش‏هاى هوازى مثل پیاده‏روى، دو، شنا، والیبال، کشتى، کوهنوردى و نرمش صبحگاهى، فواید بسیارى دارد؛ از جمله: کاهش فشار خون، کنترل وزن، تقویت دستگاه عروقى، جلوگیرى از پوکى استخوان، به تأخیر افتادن ناتوانى جسمى ناشى از سال‏خوردگى، افزایش امید به زندگى، ارتقاى عزت نفس و از همه مهم‏تر، نشاط و شادابى و احساس توانمندى.78 تحقیقات ثابت کرده که ورزش علاوه بر جنبه سلامتى و زیبایى‏شناختى، باعث مى‏شود که ورزشکاران از آن لذت ببرند و خلقشان بهبودى پیدا کند و نشاط بیشترى بیابند.79

        ورزش باعث نشاط و شادابى بدن بوده و انسان را از نظر روحى و روانى سرزنده و شاداب مى‏کند و باعث تقویت اراده انسان و پویایى او مى‏گردد. ورزش کیفیت زندگى را بهبود مى‏بخشد و به زندگى آرامش و نشاط مى‏دهد. بسیارى از مردم مى‏گویند هنگامى که به طور منظم ورزش مى‏کنند، خواب آرام‏بخشى دارند.

     

         ه . دید و بازدید و صله رحم

    یکى از تأثیرگذارترین و بااهمیت‏ترین عوامل بر بهداشت روان، نشاط درونى و شادکامى انسان‏ها، دید و بازدید و انجام صله رحم است. توصیه اکید به ارتباط خویشاوندى و دورى گزیدن از قطع ارتباط، یکى از راهبردهاى اخلاقى، بهداشتى، روان‏شناختى و حقوقى اسلام در ایجاد همبستگى و تحکیم پیوندهاى اجتماعى و تأمین شادکامى افراد است. صله رحم آثار تربیتى، روان‏شناختى، اجتماعى، دینى، معنوى و مادى زیادى دارد که مجال پرداختن به همه آنها در این بحث نیست.80 ما در این بخش، به مباحث و نکاتى اشاره مى‏شود که بیشتر جنبه روان‏شناختى و اجتماعى دارد.

    1. سکون و آرامش: سکون و آرامش ارمغان ارزشمند ارتباط خویشاوندى و صله رحم است. کسانى که به صورت واقعى به این سنت ارزشمند عمل مى‏کنند، از آرامش بیشترى برخوردار بوده و اندوه کمترى تجربه مى‏کنند. امام صادق علیه‏السلام مى‏فرمایند: هرگاه کسى از رحم (خویشان) خود عصبانى شده، پس باید به سوى او روانه شود و با او تماس برقرار کند. به درستى که دو رحم (فامیل) در تماس و ارتباط با یکدیگر، آرامش و سکون مى‏یابند.81 امام صادق علیه‏السلام در این روایت شریف، ایجاد ارتباط فامیلى و پایبندى به آن را تأمین‏کننده سلامت روانى و آرامش روحى معرفى کرده است. پژوهشگران علوم تجربى با تحقیقات میدانى نیز دریافته‏اند بیمارانى که مورد حمایت ملموس و عاطفى دوستان و خانواده گسترده خود قرار مى‏گیرند، بهتر سازگارى حاصل مى‏کنند و آرامش بیشترى دارند.82

        تحلیل دقیق زیرساخت‏ها و زمینه‏هاى اعتقادى، اخلاقى، روانى و اجتماعىِ تحقق صله رحم در الگوى دینى آن، فلسفه چگونگى نیل به آثار فوق (آرامش و سکون) را به دست مى‏دهد. نوع‏گرایى، وابستگى و تعلق به یک گروه خاص، محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن، تعهدمندى متقابل، رهایى از تک‏روى و فردگرایى، انزواگریزى، تعاملات عاطفى ـ روانى، پشت‏گرمى و تقویت بنیه در رویارویى با مشکلات و... به عنوان برخى از زمینه‏ها و تبعات صله رحم، موجب آرامش روانى و سکون و اطمینان قلبى مى‏شود.

     

    2. رفع حزن و اندوه: دید و بازدید خویشاوندى زمینه ارتباطات عاطفى و انسانى را توسعه داده و افراد را در شبکه‏اى از روابط منطقى قرار مى‏دهد. وقتى خویشاوندان در جمعى صمیمى حضور مى‏یابند و دادوستد عاطفى برقرار مى‏کنند، نیازهاى روانى و عاطفى آنان ارضا شده و احساس محبوبیت و ارزندگى مى‏کنند. این احساسات مثبت و انرژى روانى حاصل از آن، باعث نشاط درونى و پالایش روح و رفع اندوه مى‏گردد. امام صادق علیه‏السلاممى‏فرمایند: صله رحم، خلق و خو را نیکو و دست را با سخاوت و دل را پاکیزه... مى‏گرداند.83

        و امام على علیه‏السلام نیز مى‏فرمایند: قطع رحم و قطع رابطه با خویشان، حزن و اندوه را به دنبال دارد.84 ایشان همچنین فرمودند: قطع‏کننده رحم از آسایش و راحتى بهره‏اى ندارد.85

    3. سلامتى و طول عمر: یکى از آثار و پیامدهاى ناشى از صله رحم، تأخیر اجل و توفیق برخوردارى از عمر طولانى و سلامتى است. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در این‏باره مى‏فرماید: هر کس دوست دارد عمرش طولانى و روزى‏اش زیاد گردد، صله رحم نماید.86 حضرت همچنین فرمودند: هر کس تأخیر در اجل (زیادى عمر) و سلامتى بدن مى‏خواهد، صله رحم کند.87

        ارتباط صمیمانه با دیگران، به ویژه اقوام و خویشاوندان، امکان و توفیق بهره‏گیرى مناسب و شایسته از سرمایه‏هاى وجودى آنان، کاهش آلام و نگرانى‏هاى ناشى از احساس غربت در میان جمع انسان‏ها، برخوردارى از امنیت خاطر به وجود آمده از پشتیبانى و حمایت همه‏جانبه و مخلصانه آنان به هنگام بروز حوادث و گرفتارى‏ها، پر کردن اوقات فراغت و در نتیجه، برقرارى تعاملات مستمر با یکدیگر از جمله عواملى هستند که مى‏توانند فرد را تا حد زیاد در برابر بروز برخى آسیب‏هاى روانى ـ عاطفى بیمه نمایند. علّامه محمّدتقى جعفرى مى‏فرماید:

    مقدار زیادى از اختلالات حیاتى ما ناشى از اضطراب‏ها و اختلال‏هایى است که در روان ما به وجود مى‏آیند. غصه‏ها و اندوه‏ها همانند تیشه‏هاى مخفى به بریدن حیات ما مشغولند و این شدت مقاومت و جوشش درونى حیات‏است که نمى‏گذارد ما به سرعت از پا درآییم و متلاشى شویم.

    هیچ عاملى براى از بین بردن غصه‏ها و اندوه‏ها مانند احساس اشتراک با دیگر انسان‏ها در ناملایمات و ناگوارى‏ها و لذت بردن از رفاه و آسایش آنان وجود ندارد. اگر سر به عقب برگردانید و سرگذشت علماى راستین جوامع و ملل را مورد دقت قرار بدهید، خواهید دید که آنان هیچ‏گونه غم و اندوه معمولى که باعث اضطراب روحى آنان بوده باشد، نداشته‏اند، یعنى زندگى آنان بازیچه امواج غم و اندوه معمول نبوده است و لذا روانى آرام و مطمئن داشته‏اند.88

    علاوه بر آثار ذکر شده براى صله رحم و دید و بازدید خویشاوندى، موارد دیگرى همچون زیاد شدن رزق و روزى،89 آبادانى سرزمین‏ها،90 تزکیه اعمال91 و کردار، آسان شدن مرگ،92 جلب حمایت خویشان،93 زیادى اموال،94 بخشش گناهان،95 داخل شدن در نور هدایت،96 تسهیل حساب‏رسى در قیامت،97 نیکو شدن اخلاق98 و... وجود دارد که همگى در ایجاد روح امید، نشاط، شادمانى و مثبت‏نگرى دخالت دارند؛ زیرا وقتى انسان در سایه صله رحم، اخلاقش نیکو شد، گناهانش بخشیده گردید، جان کندنش راحت شد، اموالش زیاد گردید، گناهانش مورد عفو واقع شد، در نور هدایت داخل گردید، رزق و روزى‏اش زیاد شد و...، روح امید و امیدوارى در او پدیدار خواهد گشت و به خداوند و زندگى خوش‏بین خواهد شد و در سایه این اندیشه و شرایط، دلى روشن و ضمیرى امیدوار خواهد داشت و نشاط درونى او را فرا خواهد گرفت.

     

         و. مهمان‏دارى

    میهمانى دادن و مهمان‏دارى از سنت‏هاى پسندیده و از رفتارهاى اجتماعى ارزشمند است. این کار شایسته در آموزه‏هاى دینى مورد سفارش اکید قرار گرفته و آثار ارزشمندى بر آن مترتب شده است. مهمان‏دارى و مهمانى رفتن باعث جلب رحمت پروردگار،99 افزایش روزى،100 نشانه علاقه‏مندى به دیگران،101 نشانه سخاوتمندى،102 باعث خیر و برکت،103 آسان‏کننده مرگ،104 نجات‏دهنده انسان،105 مغفرت گناهان،106 غذاى روح و روان107 و... است. علاوه بر برکات و آثارى که در آموزه‏هاى دینى براى طعام دادن و مهمانى بیان شده، مى‏توان گفت: مهمانى زمینه‏ساز ارتباطات عاطفى بیشتر بین خانواده‏ها مى‏گردد، دلبستگى و محبت را افزایش مى‏دهد و رضایت درونى را زیاد مى‏گرداند. وقتى اعضاى خویشاوندان و دوستان سر یک سفره غذا مى‏خورند و مجاورت صمیمى با هم پیدا مى‏کنند، از نظر عاطفى و روانى به یکدیگر علاقه‏مند شده و احساس نشاط و شور درونى خواهند داشت؛ علاوه بر این، وقتى همسران جوان مهمانى مى‏گیرند و یا به میهمانى مى‏روند و با همکارى یکدیگر غذایى پخت مى‏کنند، حس مشارکت و همدلى زیاد شده و از طریق گفت‏وگوهاى دوستانه و شوخى‏هاى بامزه، شور و نشاط خاصى گرفته و صمیمیت آنان افزایش پیدا مى‏کند. خانواده‏اى که منزوى است و با دیگران ارتباط ندارد، احساس خودکم‏بینى و بى‏ارزشى مى‏کند؛ چون نتوانسته است در جمع صمیمى افراد حاضر شود.

     

         ز. مزاح و شوخى

    شوخى و مزاح یکى از عوامل شادى‏بخش و سرورآفرین است؛ زیرا شوخى باعث انبساط خاطر و ایجاد انرژى مثبت بوده و این دو در شادابى و نشاط روانى افراد لازم و مفید هستند. شوخى حالتى مثبت در ذهن است و موقعى ایجاد مى‏شود که فردى موضوعى ناهمخوان، غیرمنتظره و یا سرگرم‏کننده را بگوید. شوخى باعث ایجاد خلق مثبت بوده و شادى‏آفرین است. شوخى مى‏تواند فشار روانى و استرس‏ها را کاهش دهد. شوخى هیجان قوى و مثبت ایجاد مى‏کند و باعث به وجود آمدن تصویرى جذاب و دوست داشتنى از افراد مى‏گردد. شوخى از سنت‏هاى اجتماعى است که مى‏توان آن را به عنوان منبعى قوى در پیوستگى‏ها و دلبستگى‏هاى اجتماعى قلمداد کرد.108

        برخى از مطالعاتى که درباره شوخى و مزاح انجام گرفته، بیان‏کننده رابطه روشنى بین شوخى و شادى است. در مطالعه‏اى که توسط راچ109 و کارل110 بر روى 263 نفر آمریکایى و 151 نفر آلمانى انجام شد وپرسش‏نامه شادى و مقیاس احساس شوخى در بین آنان اجرا گردید، همبستگى بسیار بالایى بین شوخى و شادى به دست آمد.111

        همچنین تحقیقات ثابت کرده که افراد برونگرا و کسانى که مهارت‏هاى اجتماعى مطلوبى دارند، شادتر بوده و نشاط بیشترى دارند.112

        لوندى113 و همکاران (1998) نشان دادند که شوخى موجب تصویرى جذاب از فرد مى‏شود و این بهدلیل آن است که شوخى، بخش تاریک فرد را مى‏پوشاند و او را فردى شایسته جلوه‏گر مى‏سازد.

         شوخى همچنین هیجان مشترک قوى و مثبت ایجاد مى‏کند و همین مسئله منبعى قوى از پیوستگى اجتماعى است. بنابراین، فردى که در گروه شوخى مى‏کند باعث مى‏شود همبستگى اجتماعى در کل گروه افزایش یابد و تنش‏ها کم شود و نشاط بیشتر گردد. شوخى در مقابله با فشار روانى نیز نقش مراقبتى ایفا مى‏کند و موجب کاهش تهدید و آسیب فشار روانى مى‏شود. شوخى باعث مى‏شود تا افراد، جنبه مثبت رویدادها را در نظر بگیرند و از این‏رو، میزان اضطراب و فشار وقایع را کم مى‏کند.114

        در آموزه‏ها و تعالیم دینى، شوخى و مزاح مورد تأیید و قبول بوده و امرى جایز شمرده شده است. حتى شوخى و زنده‏دلى از ویژگى‏ها و صفات افراد مؤمن به حساب آمده.

         امام صادق علیه‏السلام مى‏فرمایند: هیچ مؤمنى نیست مگر اینکه دعابه دارد. راوى سؤال مى‏کند که دعابه چیست؟ حضرت مى‏فرماید: مقصود، مزاح و شوخى است.115

        پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز فرمودند: شش چیز نشانه مروت و جوان‏مردى است، ...، خوش‏اخلاقى و شوخى بدون گناه.116 البته در شوخى باید رعایت اعتدال و مسائل دیگرى همچون عدم تهمت، عدم دروغ‏گویى و رعایت عفت مراعات شود. حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: انسان کامل و عاقل کسى است که حرف‏هاى جدى او بیش از حرف‏هاى شوخى‏اش باشد.117 همچنین ایشان مى‏فرمایند: هر کسى که دروغ بگوید چه جدى باشد و چه شوخى، طعم ایمان را نمى‏یابد.118

     

         ح. لباس‏هاى شاد و خوش‏رنگ

    یکى از چیزهایى که زمینه نشاط و شادابى را به وجود مى‏آورد، رنگ‏هاى مناسب است. اندیشمندان در زمینه رنگ‏شناسى و آثار و خواص آن، بحث‏ها و تحقیقات زیادى انجام داده‏اند و تأثیرات انواع رنگ‏ها را روى احساس، فکر و روان انسان، بررسى کرده‏اند. براى مثال، رنگ قرمز خاصیت حرارتى داشته و در اصطلاح به «رنگ گرم» معروف است و از لحاظ روانى اثر تحریکى و هیجانى داشته و براى افراد عصبى زیان‏آور است. از این‏رو، استفاده از تصاویر قرمز، چراغ خواب قرمز و لباس قرمز، توصیه نمى‏شود. رنگ‏هاى آبى، زرد، سفید و سبز، رنگ‏هایى متعادل، آرام‏بخش، بهجت‏آور و نشاط‏آور هستند و باعث رفع خستگى و کدورت خاطر مى‏گردند. از این‏رو، توصیه شده از تماشاى طبیعت، سبزه‏زارها، دریاها و آبشارها که معمولاً به رنگ آبى و سبز است، بهره برده شود.119 در قرآن کریم و روایات معصومان علیهم‏السلام به رنگ سبز و زرد عنایت ویژه‏اى گردیده است.

         قرآن کریم در آیه 76 سوره «الرحمن» مى‏فرماید: بهشتیان در حالى که بر تکیه‏گاه‏هاى سبز و بساط زیبا تکیه داده‏اند. در آیه دیگرى مى‏فرماید: بالاپوش آنان (بهشتیان) از دیباى سبز و حریر است.120 همچنین در قرآن کریم درباره حوریه‏هاى بهشتى آمده است: لباس‏هاى سبز حریر و دیبا پوشیده‏اند و به آن آراسته گشته‏اند.121 در قرآن کریم درباره خاصیت نشاط‏آورى رنگ زرد رنگ گفته شده: گاوى باشد زرد که رنگ آن بینندگان را شاد و مسرور مى‏کند.122

        از امام باقر علیه‏السلام نقل شده که مى‏فرمود: کفش زرد بپوشید که موجب سرور است.123

        از امام صادق علیه‏السلام نقل شده که امام على علیه‏السلام بیشتر اوقات، جامه سفید مى‏پوشید.124 مؤذن مسجدالنبى مى‏گوید: دیدم امام صادق علیه‏السلام در مسجدالنبى نماز مى‏گزارد و جامه زرد رنگى بر تن دارد.125

        یک خانم روان‏شناس مى‏گوید: در روان‏شناسى رنگ‏ها ثابت شده که وقتى انسان به یک چیز سفید نگاه مى‏کند انگار به آن چیز نزدیک مى‏شود، اما وقتى چیز مشکى مى‏بیند احساس مى‏کند که از آن دور مى‏شود.126

        خلاصه اینکه با بهره‏گیرى از قرآن کریم و روایات معصومان علیهم‏السلام و تحقیقات روان‏شناسان مى‏توان نتیجه گرفت که لباس‏هاى شاد مثل سبز، زرد، سفید و آبى در ایجاد نشاط و شادابى مؤثر است و از این‏رو، توصیه مى‏شود همسران در منزل از این لباس‏ها بهره بگیرند.

         ط. نیایش با خدا و حضور در اماکن مذهبى

    یکى از پایدارترین تجلّیات روح آدمى و اصیل‏ترین ابعاد وجود او، حس نیایش و پرستش است. مطالعه تاریخچه زندگى بشر نشان مى‏دهد که هر زمان و هر جا بشر وجود داشته، نیایش و پرستش نیز همراه او بوده است؛ هرچند که در شکل عبادت و شخص معبود، تنوع فراوانى به چشم مى‏خورد: از نظر شکل از حرکات دسته‏جمعى موزون همراه با یک سلسله اذکار و اوراد گرفته تا عالى‏ترین خضوع‏ها و خشوع‏ها و راقى‏ترین اذکار و ستایش‏ها، و از نظر معبود از سنگ و چوب گرفته تا ذات قیوم ازلى و ابدى منزه از زمان و مکان، همه در پاسخ به حس نیایش و پرستش بوده است.

         انسان در حال پرستش مى‏خواهد از وجود محدود خویش پرواز کند و با حقیقتى پیوند یابد که در آنجا کاستى، فنا و محدودیت وجود ندارد و به قول انیشتاین، در این حال فرد به کوچکى آمال و اهداف بشرى پى مى‏برد و عظمت و جلالى را که در ماوراى امور و پدیده‏ها در طبیعت و افکار تظاهر مى‏نماید، حس مى‏کند.127

        اقبال لاهورى مى‏گوید: «نیایش، عمل حیاتى و متعارفى است که به وسیله آن، جزیره کوچک شخصیت ما وضع خود را در کل بزرگ‏ترى از حیات اکتشاف مى‏کند.»128 از این‏رو، وقتى با پروردگار مناجات مى‏کند، به نورانیت روح و جان نایل شده و شاکله وجودى او به ثبات و امنیت مى‏رسد. حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: بر تو باد به نیایش و ذکر پروردگار؛ زیرا یاد خداوند موجب نورانیت قلب انسان مى‏شود.129

        و در روایتى نورانى حضرت محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: با عبادت و یاد خدا دل‏ها زنده مى‏شود، و مرگ دل‏ها در فراموشى خداست.130

        ویلیام جیمز مى‏گوید: «اگر نیرویى براى تحمل پیشامدها لازم باشد، با دعا و نماز به دست مى‏آید. هرگونه عبادتى، نشانه این اعتقاد است که با ارتباط با خداوند، نیرویى ملکوتى که غذاى روح است، حاصل مى‏شود. همین‏قدر که انسان به حقیقى بودن این نیروى ملکوتى معتقد باشد، دیگر چندان اهمیتى ندارد که بداند این نیروى معنوى چگونه است. از نظر مذهب، اهمیت در این است که یک نیروى معنوى که تاکنون از ما پنهان بوده، در اثر دعا و نماز به کار افتد.»131

        باورهاى مذهبى مانند یک سپر در برابر فشارهاى روانى عمل مى‏کنند.

         علّامه محمّدتقى جعفرى چنین مى‏نویسد: 

    آن حالت روحى که میان انسان و معبودش رابطه انس ایجاد کرده و کشش برقرار مى‏سازد، نیایش نامیده شده است. اگر مى‏خواهید تمام شئون زندگى شما اصالتى به خود گرفته و قابل تفسیر باشد، دمى چند در حال نیایش باشید. اگر مى‏خواهید در امتداد زندگى خود لحظاتى هم از جدى‏ترین هیجان روحى بهره‏مند شوید، دقایقى چند روح خود را به دعا وادار کنید. هیچ‏کس تردید ندارد که روزى فرا مى‏رسد که سایه‏اى از مضمون بیت ذیل، درون او را مشوش و طوفانى خواهد ساخت:

    من کیستم تبه شده سامانى

     افسانه‏اى رسیده به پایانى

     

    رمانتوف از زبان همه آدمیان مى‏گوید و چه زیبا واقعیت را بیان مى‏کند: با دیدگان فروبسته لب بر جام زندگى نهاده و اشک سوزان بر کناره زرین آن فرو مى‏ریزیم؛ اما روزى فرا مى‏رسد که دست مرگ نقاب از دیدگان ما برمى‏دارد و هر آنچه را که در زندگانى مورد علاقه شدید ما بود، از ما مى‏گیرد؛ فقط آن وقت مى‏فهمیم که جام زندگى از خاکى بوده و ما از روز نخست از این جام جز باده خیال ننوشیده‏ایم.132

    روشن است که دیر یا زود همه ما از این کره خاکى چشم فرو بسته و در بستر مرموز خاک خواهیم آرمید. پس پیش از آنکه پلک‏هایمان براى آخرین بار روى هم قرار گیرد و لب‏هایمان به آخرین سخن مترنّم شود، بیدار شویم و بنگریم که در مقابل لحظه‏هاى پرارزش عمر چه کالایى در بازار پرهیاهوى زندگانى به دست مى‏آوریم؟!

         بر اساس تحقیقات میدانى و تجربى محققان نیز ثابت شده که ارتباط با خدا و نیایش و همین طور مذهبى بودن، با رضایت از زندگى و شادکامى ارتباط زیادى دارد. پولنر دریافت که نزدیکى با خداوند و ارتباط با او همبستگى زیادى با شادى و رضایت از زندگى دارد. الیسون و همکاران (1989) دریافتند که باورها و اعتقادات مذهبى مهم‏ترین منبع شادى هستند. حضور در مکان‏هاى مذهبى و نیایش با خداوند، از طریق تأثیر بر باورها، باعث ایجاد نشاط و خوش‏بینى مى‏شود.133

        همچنین بر اساس تحقیقى که توسط حمیدطاهر نشاط‏دوست و همکاران انجام شد، مشخص گردید عواملى همچون خوش‏بینى، اعتماد قلبى به خداوند، رضایت زناشویى، ورزش، مسافرت، برگزارى مهمانى، حضور در اماکن مذهبى، فعالیت هنرى، شادکامى همسر و... در شادکامى همسران و نشاط آنان تأثیر زیادى دارد.134

     

    نتیجه‏گیرى

    از آنچه در این نوشتار بیان گردید، مى‏توان نتایج ذیل را به دست آورد:

         1. شادى و نشاط از مسائل مهم و ضرورى در زندگى است.

         2. بدون برخوردارى از نشاط و سرور، زندگى به سامان مطلوبى نمى‏رسد.

         3. در آموزه‏هاى دینى و اسلامى، تأکید زیادى به جایگاه شادى و نشاط در زندگى گردیده است.

         4. ارتباط کلامى و غیرکلامى صحیح از عوامل شادى در زندگى است.

         5. آراستگى، نظافت، تبسم، رفتار مؤدبانه و مثبت‏نگرى همسران، از عوامل نشاط در خانواده مى‏باشد.

         6. تفریح، مسافرت، ورزش، صله رحم، شوخى، و مهماندارى، از راه‏هاى ایجاد شادى و سرور در زندگى همسران است.

         7. نیایش و ارتباط معنوى با خداوند و برخوردارى از زندگى معنوى، از عوامل مهم و اساسى در ایجاد شادکامى مى‏باشد.

     

    ···  منابع

    ـ نهج‏الفصاحة، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، جاویدان، 1360.
    ـ نهج‏البلاغه، ترجمه سید على‏نقى فیض‏الاسلام، بى‏جا، بى‏نا، بى‏تا.
    ـ آذربایجانى، مسعود و همکاران، روان‏شناسى اجتماعى با نگرش به منابع اسلامى، قم، حوزه و دانشگاه، 1382.
    ـ آرگایل، مایکل، روان‏شناسى شادى، ترجمه مسعود گوهرى انارکى و همکاران، اصفهان، جهاد دانشگاهى، 1383.
    ـ ابى‏فراس، ورّام‏بن، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، تهران، دارالکتب الاسلامیة، بى‏تا.
    ـ تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمّد، غررالحکم و دررالکلم، بیروت، مؤسسة الاعلمى، 1407ق.
    ـ جعفرى، محمّدتقى، ترجمه و شرح نهج‏البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1370.
    ـ ـــــ ، نیایش حسین (ع) در بیابان عرفات، تهران، ولى عصر، 1361.
    ـ جلالى، زینب، حجاب از دیدگاه روان‏شناسى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1385.
    ـ جیمز، ویلیام، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1367.
    ـ حرّ عاملى، محمّدبن حسن، وسائل الشیعة، بیروت، دار احیاءالتراث العربى، 1991م.
    ـ خوانسارى، آقاجمال، شرح غررالحکم و دررالکلم، تهران، دانشگاه تهران، 1378.
    ـ دهخدا، على‏اکبر، لغت‏نامه، تهران، دانشگاه، 1373.
    ـ دیماتئو، ام. رابین، روان‏شناسى سلامت، ترجمه محمد کاویانى و همکاران، تهران، دانشگاه تهران، 1378.
    ـ سیتر، ویرجینیا، آدم‏سازى، ترجمه بهروز بیرشک، تهران، رشد، 1373.
    ـ شرف‏الدین، سیدحسین، تحلیل اجتماعى صله رحم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1378.
    ـ شولتز، دوان، روان‏شناسى کمال، الگوهاى شخصیت سالم، ترجمه گیتى خوشدل، تهران، نو، بى‏تا.
    ـ صبورى اردوبادى، احمد، آیین بهزیستى در اسلام (رنگ پوشاک)،  قم، دفتر نشر فرهنگ اسلام، 1367.
    ـ على‏پور، احمد و همکاران، «شادکامى و عملکرد ایمنى بدن»، روان‏شناسى، ش 15 (پاییز 1379)، ص 20ـ35.
    ـ فخر رازى، محمّدبن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربى، بى‏تا.
    ـ کارنگى، دوروتى، آیین همسردارى، ترجمه مهسى شهلایى، تهران، نقش و نگار، 1376.
    ـ کلینى، محمّدبن یعقوب، اصول کافى، تهران، فرهنگ اهل‏بیت، بى‏تا.
    ـ لوشر، ماکس، روان‏شناسى رنگ‏ها، بى‏جا، درسا، 1374.
    ـ مارشال ریو، جان، انگیزش و هیجان، ترجمه یحیى سیدمحمدى، تهران، ویرایش، 1381.
    ـ مایر، دینک، والدین مؤثر، فرزند مسئول، ترجمه مجید رئیس‏دانا، تهران، رشد، 1370.
    ـ متقى هندى، علاءالدین، کنز العمال، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1409ق.
    ـ مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1983م.
    ـ ـــــ ، سفینة البحار، بى‏جا، دارالاسوة، 1416ق.
    ـ ـــــ ، گزیده حلیة المتقین، قم، هجرت، 1380.
    ـ محمدى رى‏شهرى، محمد، میزان الحکمة، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1362.
    ـ معین، محمد، فرهنگ معین، تهران، امیرکبیر، 1371.
    ـ نشاط‏دوست، حمیدطاهر، «تعیین عوامل مؤثر در شادکامى همسران کارکنان شرکت فولاد مبارکه»، خانواده‏پژوهى، ش 11 (1386)، ص 30ـ40.
    ـ نورى، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، بیروت، آل‏البیت، 1988م.
    ـ واعظى‏نژاد، حسین، طهارت روح، تهران، ستاد اقامه نماز، 1381.
    ـ هارجر، اون، مهارت‏هاى اجتماعى در ارتباطات میان‏فردى، ترجمه خشایار بیگى، تهران، رشد، 1377.
    - Maslow A.H., Motivation and Personality, New York, Harper and Row, 1970.

    • پى نوشت ها
      1 عضو هیئت علمى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس‏سره. دریافت: 19/5/88 ـ پذیرش: 17/10/88.
      2ـ على‏اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ج 8، ص 12313؛ ج 13، ص 19713 / محمّد معین، فرهنگ معین، ج 4، ص 4729.
      3ـ نهج‏البلاغه، ترجمه سید على‏نقى فیض‏الاسلام، کلمات قصار 188، ص 1176.
      4ـ همان، کلمات قصار 382، ص 1271.
      5ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 75، ص 321.
      6ـ محمّد محمّدى رى‏شهرى، میزان‏الحکمة، ج 4، ص 436.
      7ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل‏الشیعة، ج 16، ص 349.
      8ـ همان.
      9ـ نهج‏البلاغه، ترجمه محمّد دشتى، ص 404.
      10ـ احمد علیپور و همکاران، «شادکامى و عملکرد ایمنى بدن»، روان‏شناسى، ش 15، ص 221.
      11ـ مایکل آرگایل، روان‏شناسى شادى، ترجمه مسعود گوهرى انارکى و همکاران، ص 46ـ70.
      12ـ همان.
      13ـ احمد علیپور، «شادکامى و عملکرد ایمنى بدن»، روان‏شناسى، ش 15، ص 229.
      14ـ مسعود آذربایجانى و همکاران، روان‏شناسى اجتماعى با نگرش به منابع اسلامى، ص 240.
      15ـ «وَاغْضُضْ مِن صَوْتِکَ إِنَّ أَنکَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِیرِ»لقمان: 19؛ صدایت را بلند نکن و آرام گفت‏وگو کن، به رستى که ناهنجارترین صدا، صداى الاغ است.
      16ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 643.
      17ـ همان، ص 94.
      18ـ «لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِن نِّسَاء»حجرات: 11؛ هیچ فردى نباید دیگرى را استهزا کند، چه بسا ممکن است مسخره‏شونده بهتر از مسخره‏کننده باشد و نباید هیچ زنى، زنِ دیگر را مسخره نماید.
      19ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 660.
      20ـ «وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» مؤمنون: 3؛ کسانى که از حرف‏هاى باطل و زشت پرهیز مى‏کنند.
      21ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 107.
      22ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص 92.
      23ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 188.
      24ـ میرزا حسین نورى، مستدرک‏الوسائل، ج 14، ص 169.
      25ـ همان.
      26ـ همان، ج 15، ص 169.
      27ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل‏الشیعة، ج 21، ص 501.
      28ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ح 4613.
      29ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 74، ص 167.
      30ـ همان، ج 20، ص 29، 30، 31 و 32.
      31ـ دوان شولتز، روان‏شناسى کمال، الگوهاى شخصیت سالم، ترجمه گیتى خوشدل، ص 189.
      32ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 226.
      33ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 74، ص 167.
      34ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 191.
      35ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 5، ص 336.
      36ـ جان مارشال ریو، انگیزش و هیجان، ترجمه یحیى سیدمحمدى، ص 364.
      37ـ ویرجینیا ستیر، آدم‏سازى، ترجمه بهروز بیرشک، ص 12و13.
      38ـ محمّدبن عمر فخر رازى، التفسیر الکبیر، ج 25، ص 163.
      39ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 77، ص 166.
      40ـ مسعود آذربایجانى و همکاران، روان‏شناسى اجتماعى، ص 250.
      41ـ همان، ص 251.
      42ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 70، ص 322.
      43ـ نهج‏الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ح 3161.
      44ـ محمّد محمدى رى‏شهرى، میزان‏الحکمة، ج 5، ص 558.
      45ـ همان، ج 10، ص 92.
      46ـ محمّد محمّدى رى‏شهرى، میزان‏الحکمة، ج 10، ص 94.
      47ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل‏الشیعة، ج 1، ص 432.
      48ـ نهج‏الفصاحة، ح 1975.
      49ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل‏الشیعة، ج 1، ص 433.
      50ـ محمّد محمّدى رى‏شهرى، میزان‏الحکمة، ج 10، ص 94.
      51ـ علاءالدین متقى هندى، کنزالعمّال، ح 5849 / محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 72.
      52. Psychoneurotic / neurotic.
      53. A.H., Maslow, Motivation and Personality, p. 153.
      54ـ دان دینک مایر، والدین مؤثر، فرزندان مسئول، ترجمه مجید رئیس‏دانا، ص 60.
      55ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 269.
      56ـ حجرات: 12.
      57ـ ام. رابین دیماتئو، روان‏شناسى سلامت، ترجمه محمد کاویانى و همکاران، ج 2، ص 582ـ584.
      58ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ج 15، ص 250.
      59ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص 451.
      60ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 5، ص 537.
      61ـ دوروتى کارنگى، آیین همسردارى، ترجمه مهسى شهلایى، ص 55.
      62ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص 254.
      63ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 8، ص 244.
      64ـ ر.ک: اون هارجر، مهارت‏هاى اجتماعى در ارتباطات فردى، ترجمه خشایار بیگى، ص 100ـ205.
      65ـ آقاجمال خوانسارى، شرح غررالحکم، ج 5، ص 285.
      66ـ همان، ص 344.
      67ـ مریم: 69.
      68ـ علاءالدین متقى هندى، کنزالعمّال، ج 2، ص 8.
      69. Lewin Sohn & Graf.
      70. Scherer et al.
      71ـ مایکل آرگایل، روان‏شناسى شادى، ص 184.
      72ـ مایکل آرگایل، روان‏شناسى شادى، ص 184.
      73ـ همان، ص 185.
      74ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ج 2، ص 11، ح 24.
      75ـ محمّد محمّدى رى‏شهرى، میزان الحکمة، ج 4، ص 436، ح 8452.
      76ـ ر.ک: محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ج 2، ص 11، 64؛ ج 6، ص 236.
      77ـ علاءالدین متقى هندى، کنزالعمّال، ج 7، ص 118.
      78ـ ام رابین دماتئو، روان‏شناسى سلامت، ج 1، ص 392.
      79ـ مایکل آرگایل، روان‏شناسى شادى، ص 187.
      80ـ براى مطالعه بیشتر، ر،ک: سیدحسین شرف‏الدین، تحلیل اجتماعى صله رحم.
      81ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 70، ص 265.
      82ـ ام رابین دیماتئو، روان‏شناسى سلامت، ص 590.
      83ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 151.
      84ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 51، ص 263.
      85ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 156.
      86ـ همان.
      87ـ محمّدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج 2، ص 156.
      88ـ محمّدتقى جعفرى، ترجمه و شرح نهج‏البلاغه، ج 5، ص 88.
      89ـ میرزا حسین نورى، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 250.
      90ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 93، ص 130.
      91ـ همان، ج 7، ص 100.
      92ـ همان، ج 71، ص 66.
      93ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص 407.
      94ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 71، ص 97.
      95ـ همان، ج 93، ص 160.
      96ـ همان، ج 74، ص 174.
      97ـ همان، ج 71، ص 60.
      98ـ همان، ص 114.
      99ـ همان، ج 72، ص 461.
      100ـ همان.
      101ـ همان، ص 49.
      102ـ همان، ص 446.
      103ـ همان، ص 461.
      104ـ همان، ص 456.
      105ـ همان، ص 460.
      106ـ همان، ص 461.
      107ـ همان، ص 456.
      108ـ مایکل آرگایل، روان‏شناسى شادى، ص 94ـ105.
      109. Ruch.
      110. Carrell.
      111ـ همان، ص 94.
      112ـ همان.
      113. Lundy.
      114ـ همان، ص 107.
      115ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 73، ص 60.
      116ـ همان، ج 71، ص 275.
      117ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص 444.
      118ـ محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل‏الشیعة، ج 13، ص 35.
      119ـ براى مطالعه بیشتر درباره رنگ‏ها، ر.ک: احمد صبورى اردوبادى، آیین بهزیستى در اسلام رنگ پوشاک، ج 2، ص 40 / ماکس لوشر، روان‏شناسى رنگ‏ها.
      120ـ انسان: 21.
      121ـ کهف: 31.
      122ـ بقره: 69.
      123ـ محمّدباقر مجلسى، سفینه‏البحار، ج 2، ص 24.
      124ـ محمّدباقر مجلسى، گزیده حلیه‏المتقین، ص 11.
      125ـ همان.
      126ـ زینب جلالى، حجاب از دیدگاه روان‏شناسى، ص 11.
      127ـ حسین واعظى‏نژاد، طهارت روح، ص 19و20.
      128ـ همان، ص 19.
      129ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ح 6103.
      130ـ ورّام‏بن ابى فراس، تنبیه الخواطر و نزهه‏النواظر، ج 2، ص 120.
      131ـ ویلیام جیمز، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى، ص 169.
      132ـ محمّدتقى جعفرى، نیایش حسین ع در بیابان عرفات، ص 3و4.
      133ـ مایکل آرگایل، روان‏شناسى شادى، ص 258 به بعد.
      134ـ حمید طاهردوست و همکاران، «تعیین عوامل مؤثر در شادکامى همسران کارکنان شرکت فولاد مبارکه اصفهان»، انواده‏پژوهى، ش 11، ص 670 به بعد.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پناهی، علی احمد.(1388) عوامل نشاط و شادکامى در همسران. فصلنامه معرفت، 18(12)، 15-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علی احمد پناهی."عوامل نشاط و شادکامى در همسران". فصلنامه معرفت، 18، 12، 1388، 15-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پناهی، علی احمد.(1388) 'عوامل نشاط و شادکامى در همسران'، فصلنامه معرفت، 18(12), pp. 15-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پناهی، علی احمد. عوامل نشاط و شادکامى در همسران. معرفت، 18, 1388؛ 18(12): 15-