کتابشناسى توصیفى فلسفه اخلاق
Article data in English (انگلیسی)
کتابشناسى توصیفى فلسفه اخلاق
محمد اسفندیارى
مقدّمه
فلسفه، به هر معنى که باشد، در قرن حاضر به دو بخش اساسى تقسیم شده است:
1. فلسفه مطلق، که به واقع فلسفه مطلق است;
2. فلسفه مضاف، که حاصلِ اضافه شدن فلسفه به یک رشته علمى است. فلسفه مضاف اقسام متعدّدى دارد; مانند فلسفه تاریخ، فلسفه هنر، فلسفه ادبیات، فلسفه علم، فلسفه حقوق، فلسفه دین، فلسفه اخلاق و امثال آن.
فلسفه مضاف عبارت است از بحث و بررسى فلسفى در یکى از شاخه هاى علوم است. در پرتو فلسفه مضاف، موضوع آن علم را بهتر مى توان درک کرد; مثلاً در پرتو فلسفه تاریخ، تاریخ رابهترمى توان درک کرد ودر پرتوفلسفه اخلاق، اخلاق را.
فلسفه اخلاق نام جدیدى است بر موضوعى قدیمى که جوانه هاى آن در میان یونانیان و مسلمانان بوده، امّا شکوفایى آن به اوایل قرن بیستم مى رسد. به عبارت روشنترآنکه فلسفه اخلاق، به صورت دانشى مستقل، باانتشارکتاب جُرج ادواردمور تحت عنوان مبانى اخلاق (Principa Ethica) درسال 1903 م. پابه عرصه ظهورنهاد.
فلسفه اخلاق عهده دار تحقیق درباره مبادى علم اخلاق است. در علم اخلاق، گفته مى شود که کارى خوب و چه کارى بد است; امّا در فلسفه اخلاق، گفته مى شود که خوب و بد ریشه در کجا دارد و ملاک تقسیم کارها به خوب و بد چیست و چرا کارى خوب و کار دیگرى بد دانسته مى شود.
از هنگامى که دانش جدیدى با عنوان «فلسفه اخلاق» ظهور کرد، هم به مسائلى پرداخته شده که در گذشته مورد غفلت عالمان اخلاقى بوده و هم به مسائلى که در گذشته، جسته و گریخته و به صورت غیر منقح، مطرح مى شده، سر و سامان و صورت منظّمى داده شده است; مثلاً، عالمان اسلامى، در گذشته برخى از مسائل فلسفه اخلاق را در فلسفه، برخى را در کلام و برخى را در اصول فقه بررسى مى کرده اند; امّا امروزه فلسفه اخلاق خود همه این مسائل را مورد بررسى قرار مى دهد که از رهگذر آن، فواید بى شمارى نصیب علم گردیده است. به دیگر بیان، چون در گذشته، برخى از مسائل فلسفه اخلاق در لابلاى چند علم مطرح مى شده، صورت منقّح و مشخصّى نداشته; امّا از هنگامى که این مسائل در ذیل یک علم (فلسفه اخلاق) مطرح شده،سر وسامان یافته است. به علاوه، چه بسیار مسائلى که امروزه در فلسفه اخلاق بدان ها پرداخته مى شود ولى در گذشته مطرح نبوده است.
متأسفانه بهره ما، مسلمانان، از فلسفه اخلاق بسیار اندک است. با اینکه دنیاى غرب را چندان بهره اى از اخلاق نیست، امّا از فلسفه اخلاق حظّ وافرى دارد. غرب هم زادگاه فلسفه اخلاق و هم پرورشگاه آن است. این در حالى است که روزگارى دنیاى اسلام ستاره درخشانى در سپهر اخلاق بوده و پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) هدف از برانگیخته شدن خود را تکمیل مکارم اخلاقى مى دانست.
بارى، در حدود پنجاه سال است که فلسفه اخلاق در میان مسلمانان موضوع تحقیق قرار گرفته و در این مدّت، در حدود پنجاه کتاب به فارسى و عربى تألیف و ترجمه شده است. ظاهراً نخستین کتابى که درباره فلسفه اخلاق منتشر شده، جزوه اى است با عنوان قانون اخلاق، به قلم غلامرضا رشید یاسمى که در سال 1307 منتشر شده و حجم آن به اندازه یک مقاله (کمتر از بیست صفحه) است. این جزوه ـ که از تاریخ انتشار آن نزدیک به هفتاد سال مى گذرد ـ هیچ گاه مورد توجّه قرار نگرفت و برتحقیق درباره فلسفه اخلاق رایج شده است.
در کتـاب شناسى حاضر، به معرّفى کتابهایى پرداخته شده که درباره فلسفه اخلاق (با نگرش اسلامى یا غیر آن)، به فارسى یا عربى، تألیف یا ترجمه شدهاست. 1 در این انگیزنده دیگران در توجه به فلسفه اخلاق نشد. تنها در پنجاه سال اخیر است که کتاب شناسى، آثارى که تا پایان آذر 1374 به صورت کتاب چاپ شده معرّفى گردیده است. جزوه هاى درسى و مقالات نشریات بیرون از دایره تحقیق این کتاب شناسى است. شایان ذکر است که درباره علم اخلاق چند کتاب شناسى مستقل تهیّه شده که مشخّصات آنها چنین است:
ـ ابوالحسن مطلّبى، کتابشناسى توصیفى اخلاق و آداب اسلامى، آینه پژوهش پنجم، بهمن و اسفند 1370)، ص 97 ـ 107;
در فهرستها و کتاب شناسی ها مشخصات چند کتاب درباره فلسفه اخلاق آمده است که دسترسى به آنها ممکن نشد و طبعاً در این کتابشناسى معرّفى نشده است. بى فایده نیست که مشخصات این کتابها در ذیل آورده شود: یوسف موسى. فلسفة الاخلاق فى الاسلام. (چاپ دوم: مطبعة الرّسالة، 1945); اندریه کرسون. الاخلاق فى الفلسفة الحدیثة. ترجمه عبدالحلیم محمود و دیگران. (دار احیاء الکتب العربیة، 1949); همان. المشکلة الاخلاقیة و الفلاسفة. ترجمه عبدالحلیم محمود و دیگران. (دار احیاء الکتب العربیة، 1925); عبدالرّحمن بدوى. هل یمکن قیام اخلاق وجودیة. (مکتبة النهضة المصریة، 1953); توفیق طویل. مذهب المنفعة العامة فى فلسفة الاخلاق. (مکتبة النهضة المصریة، 1953); عادل عوا. المذاهب الاخلاقیة. (چاپ دوم: مطبعة جامعة دمشق، 1963); احمد محمود صبحى. الفلسفة الاخلاقیة فى الفکر الاسلامى. (مطبعة دارالمعارف، 1969). (سال دوم، شماره چهارم، آذر و دى 1370)، ص 102 ـ 118 و (سال دوم، شماره 261 ـ 284.
محمدتقى دانش پژوه، چند اثر فارسى در اخلاق، فرهنگ ایران زمین (تهران: 1352)، ج 19، ص_1
همچنین یادآور مى شویم که در کتاب دین نامه هاى ایران (کتاب شناسى موضوعى کتابهاى دینى ایران)(2)، به قلم سیّد محمّدباقر نجفى، یک فصل (ص 182 ـ 201) به معرّفى کتابهایى پرداخته شده که درباره اخلاق اسلامى است.آخر سخن اینکه دونالدسون در کتابى تحت عنوان مطالعاتى در اخلاق مسلمانان(3) (Studies in Muslim) و ماجد فخرى در کتاب نظریه هاى اخلاقى در جهان اسلامى(4) (Ethical Theories in Islam)گزارشى از علم اخلاق در جهان اسلام ارائه کرده اند که پژوهشگران را به کار مى آید.(5)
1ـ اتکینسون، آر. اف. درآمدى به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوى نیا، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1369 ـ 1370، 234 ص، رقعى.
مطالب این کتاب در هفت فصل گنجانده شده و در آن به اختصار به تعریف فلسفه اخلاق، بررسى مسائلى از درون علم اخلاق، مسائلى که درباره اخلاق است(پایگاه احکام اخلاقى) و رابطه اخلاق و علم و دین پرداخته شده است. خلاصه مطالب هر فصل در پایان آن آمده و در انتهاى کتاب، به تعریف اصطلاحات کتاب پرداخته و کتاب شناسى فلسفه اخلاق (ص 205 ـ 212) ارائه شده است.
عناوین اصلى کتاب چنین است: سرآغاز، تعارض تکالیف، خود و دیگران، حسن و قبح: ستایش و نکوهش، پایگاه احکام اخلاقى (1)، پایگاه احکام اخلاقى (2)، اخلاق و علم و دین.
2ـ اخوان، محمد. مقایسه اى میان اخلاق کانت و اخلاق اسلامى، (ویراسته ابوالفضل طریقه دار). قم، انتشارات اشراق، 1373، و + 180 ص، وزیرى (عنوان روى جلد: اخلاق کانت و اخلاق اسلامى.)
2ـ کلن، آکادمى علمى اسلامى، 1987
3ـ لندن، 1953
4ـ لیدن، انتشارات بریل، 1991
5ـ در این زمینه همچنین رجوع شود به: مهدى محقق. دومین بیست گفتار در مباحث ادبى و تاریخى و فلسفى و کلامى و تاریخ علوم در اسلام. (چاپ اوّل: تهران، مؤسّسه مطالعات اسلامى دانشگاه مگ گیل و دانشگاه تهران، 1369). ص 72 ـ 89، مقاله مبانى اخلاق فلسفى در اسلام، على اضغر حلبى. تاریخ تمدّن اسلام: بررسى هایى چند در فرهنگ و علوم عقلى اسلام. (چاپ دوم: انتشارات اساطیر، 1372). ص 178 ـ 209.
«مقایسه میان اخلاق کانت و اخلاق اسلامى» است و در ضمن آن، چند انتقاد نسبت به فلسفه اخلاق کانت درج شده است.
3- بدوى، عبدالرحمن. الاخلاق عند کنت، کویت، وکالة المبطوعات، 1979، 235ص،وزیرى.
کتاب حاضرشامل دوبخش است: مسأله متافیزیک واخلاق. در بخش اوّل، از جمله، به این مسائل پرداخته شده است: نظر کانت درباره متافیزیک، در دوره قبل از انتقاد; آیا متافیزیک ممکن است؟آیا
ریاضیات خالص ممکن است؟ علیت. در بخش دوم، این مسائل نیز بررسى شده است: کوشش کانت براى وضع مذهب در اخلاق، بنیادگذارى متافیزیک اخلاق، انتقال از فلسفه اخلاقى ملّى به متافیزیک اخلاق، مفاهیم اساسى در اخلاق، انتقال از متافیزیک اخلاق به نقد عملى محض، وجدان، دیالکتیک عقل عملى، روشهاى عقل عملى محض، تکلیفهاى انسان دربرابرخودبه عنوان یک موجود زنده، تکلیفهاى انسان در برابر خود به عنوان یک موجوداخلاقى تنها، تکلیفهاى انسان دربرابردیگران، روشهاى اخلاقى.
4ـ بدوى،عبدالرّحمن.الاخلاق النّظریة، کویت، وکالة المبطوعات، 1975، 288ص، وزیرى.
این اثر دربردارنده دو بخش است: مقدّمات و مفاهیم اساسى در اخلاق. در بخش اوّل، از «تجربه اخلاقى در نزد روه و شیلر و گورویچ»، «اخلاق صورى و اخلاق عینى»، «تکلیف اخلاقى در نزد کانت»، «اخلاق عینى» و «اخلاق پوزیتیویستى» سخن گفته شده است. در بخش دوم ـ که بیش از دویست صفحه را شامل مى شود ـ به بررسى «وجدان»، ارزشهاى اخلاقى»، «تکلیف»، «فضیلت»، «مسؤولیت و حرّیت» و «اصول حیات اخلاقى» پرداخته شده است.
5ـ حائرى یزدى، مهدى. کاوشهاى عقل عملى، فلسفه اخلاق، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1361، شانزده + 269 ص، وزیرى.
2ـ کلن، آکادمى علمى اسلامى، 1987
3ـ لندن، 1953
4ـ لیدن، انتشارات بریل، 1991
5ـ در این زمینه همچنین رجوع شود به: مهدى محقق. دومین بیست گفتار در مباحث ادبى و تاریخى و فلسفى و کلامى و تاریخ علوم در اسلام. (چاپ اوّل: تهران، مؤسّسه مطالعات اسلامى دانشگاه مگ گیل و دانشگاه تهران، 1369). ص 72 ـ 89، مقاله مبانى اخلاق فلسفى در اسلام، على اضغر حلبى. تاریخ تمدّن اسلام: بررسى هایى چند در فرهنگ و علوم عقلى اسلام. (چاپ دوم: انتشارات اساطیر، 1372). ص 178 ـ 209.
بیش از دویست صفحه را شامل مى شود ـ به بررسى «وجدان»، ارزشهاى اخلاقى»، «تکلیف»، «فضیلت»، «مسؤولیت و حرّیت» و «اصول حیات اخلاقى» پرداخته شده است.
5ـ حائرى یزدى، مهدى. کاوشهاى عقل عملى، فلسفه اخلاق، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1361، شانزده + 269 ص، وزیرى.
مطالب کتاب در ذیل پنج بخش گنجانیده شده است: یگانگى چیستى فلسفه و چیستى انسان، انتولوژى بایستى و استى، منطق و صورت بایستى ها و استى ها، منطق ماده استى ها و بایستى ها، بحثى از متون کلام اسلامى. نویسنده در ذیل این عناوین به رابطه حکمت نظرى و حکمت عملى، معناى مستقلاّت عقلیه، عدل و مراتب آن، حسن و قبح عقلى و مباحثى دیگر پرداخته است. برخى از مطالب کتاب خارج از موضوع فلسفه اخلاق است.
6ـ راسل، برتراند. اخلاق و سیاست در جامعه، ترجمه محمود حیدریان، تهران، انتشارات بابک، 1355، 323 ص، وزیرى.
کتاب مزبور دربردارنده دو بخش است. بخش اول، با عنوان «علم اخلاق»، مشتمل بر چهارده فصل و بخش دوم، با عنوان « رابطه اخلاق با سیاست، تعارض احساسات»، مشتمل بر ده فصل است. نُه فصل نخستین این کتاب در سالهاى 1945 ـ 1946م. و بقیه کتاب، بجز فصل دوم از بخش دوم، در سال 1953م. نوشته شده است.
نویسنده در مقدّمه کتاب آورده است: «هدف ما در این کتاب بیان دو منظور است: اول، بیان اخلاقیات عملى(غیر نظرى) و دوم، به کار بردن این اخلاقیات در مسائل مختلف سیاسى زمان حاضر.» (ص 9) بخش دوم کتاب خارج از موضوع این کتاب شناسى(فلسفه اخلاق) است. در بخش اوّل نیز، به صورت پراکنده، به مسائلى پرداخته شده که در شمار مسائل فلسفه اخلاق قلمداد مى شود.
عناوین بخش اول کتاب چنین است: کلّیات، منابع معتقدات و احساسات اخلاقى، مجموعه قوانین یا نوامیس اخلاقى،اخلاق به عنوان وسیله، خوب و بد یا خیر و شر، خیر جزئى و خیر عمومى: خوبى جزیى وخوبى کلى،الزام اخلاقى، گناه، جدال اخلاقى، معرفت اخلاقى، قدرت اخلاق، تولید و توزیع، سنت اخلاقى، ضمانت اجرایى اخلاق.
7ـ رشید یاسمى، غلامرضا. قانون اخلاق، تهران، رمضانى، 1307.
نخستین کتاب مستقلّى که درباره فلسفه اخلاق به فارسى منتشر شده همین اثر است. این کتاب نخستین بار به صورت سلسله مقالاتى در شش شماره سال هشتم مجله «شفق سرخ» منتشرشد. سپس به صورت کتابچه اى به اهتمام م. رمضانى در سال 1307 به چاپ رسید. پس از آن در ضمن کتابى با عنوان مقاله هاورساله ها (گردآورى ایرج افشار و محمد رسول دریاگشت، تهران:بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، 1373، ص 377 ـ 388، قطع وزیرى)، منتشر گردید. اطّلاعات کتاب شناسى این اثر از کتاب مزبور استخراج شده است.
در کتاب حاضرـ که مقاله اى است در دوازده صفحه ـ پس از بررسى این مطلب،که عمل به طبیعت ولذّت جویى ونفع پرستى نمى تواند قانون اخلاق باشد، به تبیین این نکته پرداخته شده که تکلیف ساده غیرمشروط یا تکلیف خالص بنیان قانون اخلاقى است. سپس به تشریح و تأیید نظر کانت در این باره پرداخته و قانونهاى سه گانه اخلاقى او نقل شده است.
8ـ ژکس. فلسفه اخلاق، حکمت عملى، ترجمه سید ابوالقاسم پورحسینى، چاپ دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1362، 136ص، رقعى.
این کتاب ترجمه چند فصل از کتاب ژکس است که مترجم نه نام شخصى او را ذکر کرده ونه عنوان کتابش را. مطالب کتاب در ده فصل گنجانیده شده است. درفصل اول، به تعریف علم اخلاق، اهمیت و موضوع آن پرداخته شده است. فصل دوم درباره «وجدان اخلاقى» و ویژگیهاى آن است. فصل سوم عهده دار بحث درباره «اصطلاحات و مفاهیم اخلاقى» (خیر، وظیفه، حق) و رابطه آنها با یکدیگر است. در فصل چهارم، از «آراء اخلاقى»(اخلاق مبتنى بر سعادت، اخلاق مبتنى بر لذّت، اخلاق مبتنى بر اصالت فایده)، سخن به میان آورده شده است. فصل پنجم تادهم درباره «اخلاق مبتنى بر مجاهده و عدم تعلّق و قطع علاقه»، «اخلاق مبتنى بر کمال»، «اخلاق مبتنى بر احساس»، «اخلاق مبتنى بر تکلیف»، «اخلاق مبتنى براصالت حیات» و «اخلاق بر اساس علم الاجتماع» است.
9ـ سبحانى، جعفر. حسن و قبح عقلى یا پایه هاى اخلاق جاودان: بحثهایى در عقاید و کلام، نگارش على ربّانى گلپایگانى، چاپ دوم، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1370، 222ص، وزیرى.
کتاب حاضر عهده دار اثبات حسن و قبح عقلى و ارتباط حکمت نظرى و حکمت عملى است. در پیشگفتار و مقدّمه کتاب، به جایگاه بحث حسن و قبح در فلسفه اخلاق اشاره و گفته شده که این بحث در کتاب حاضر از سه زاویه فلسفه، کلام و فلسفه اخلاق مورد بررسى قرار گرفته است.
مطالب کتاب در چهارده فصل گنجانیده شده و عناوین آن چنین است: تاریخ طرح مسأله، آراء و نظریات در مسأله، مقصود از ذاتى بودن حسن و قبح چیست؟ آیا نزاع کلّى است یا جزئى؟ ملاکهاى حسن و قبح، عقل نظرى و عقل عملى، حسن و قبح عقلى از یقینات است نه از مشهورات، قضایاى خود معیار در حکمت عملى، دلایل منکران حسن و قبح عقلى، نتایج مسأله تحسین و تقبیح عقلى، مبانى اخلاقى و مکاتب غربى، حسن و قبح از دیدگاه اصل تغییر حرکت و تکامل، چگونگى ارتباط حکمت عملى با حکمت نظرى، حسن و قبح از دیدگاه علامه طباطبائى(رحمه الله).
10ـ صانعى درّه بیدى، منوچهر (ترجمه و تألیف). فلسفه اخلاق در تفکّر غرب، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتى، 1368، 253ص، وزیرى.
اثر مزبور شامل دو بخش است: تاریخ اخلاق و شرح حوزه هاى اخلاق جدید. بخش اوّل ترجمه مقاله تاریخ اخلاق در دایرة المعارف فلسفه، ویراسته پل ادواردز است. این مقاله به قلم رازیل آبلسون و کاى نیلسون مى باشد. بخش دوم ترجمه شش مقاله از شش کتاب است که نامهاى آنها آمده است.
در بخش اول کتاب، از این مسائل سخن گفته شده است: علم اخلاق در یونان، اخلاق در دوره یونانى مآبى و رومى، اخلاق در قرون وسطى، مراحل اولیه اخلاق در عصر جدید، اخلاق در قرن نوزدهم، غیر طبیعت گرایى معاصر، طبیعت گرایى در امریکا، عدم شناخت گرایى در اخلاق معاصر، نظریات متأخّر در باب مباحث اخلاق. بخش دوم کتاب شامل این مسائل است: اخلاق مبتنى بر سودگرایى، شهودگرایى و حس اخلاقى، عاطفه گرایى، نظام اخلاقى کانت، اخلاق در حوزه پدیدارشناسى آلمان، تکلیف شناسى.
11ـ فیروز، شیر زمان. فلسفه اخلاقى ناصرخسرو و ریشه هاى آن، مقدّمه رضا شعبانى، اسلام آباد، مرکز تحقیقات فارسى ایران و پاکستان، 1371، ى + 360 ص، وزیرى.
دربردارنده سه بخش است: تاریخچه فلسفه اخلاق اسلامى، فلسفه اخلاقى ناصرخسرو: حکمت نظرى، فلسفه اخلاقى ناصرخسرو: حکمت عملى. در بخش اول، على رغم عنوان آن، اجمالى از تاریخ علم اخلاق اسلامى آمده است و نه فلسفه اخلاق. در بخش دوم، دیدگاه ناصرخسرو درباره نفس، قوّه هاى نفس، شناخت نفس، علم، عمل، طاعت و امثال آن بررسى شده است. بخش سوم عهده دار گزارش دیدگاههاى ناصرخسرو درباره فضایل و رذایل اخلاقى (زهد، توبه، خوى نیک، میانه روى، کبر، حسد و مردم آزارى) است. بخش دوم مستند به آثار منثور ناصرخسرو و بخش سوم مستند به اشعار اوست.
12ـ کانت، ایمانوئل. بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق [فتارى در حکمت کردار]. ترجمه حمید عنایت و على قیصرى، تهران، انتشارات خوارزمى، 1369، نه + 166ص، رقعى.
کتابى است مختصر و مهم که در سال 1785 م. تألیف شده و بر همه افرادى که در باب فلسفه اخلاق تحقیق کرده اند، تأثیرى بس شگرف گذاشته است. موضوع این کتاب تحقیق درباره اصل غایى اخلاق است و روش کانت در این کتاب چنان است که در پیشگفتار گفته است: «در این اثر، من روشى را برگزیده ام که به گمان خودم، مناسبترین روش [ر چنین پژوهشى ]است و[آن اینکه]به شیوه تحلیلى از معرفت عام، به تعیین اصل غایى آن رسیده ام و سپس به شیوه ترکیبى، از بررسى این اصل و ریشه هاى آن دوباره به معرفت عامى که مصداق آن اصل بوده بازگشته ام.» (ص 10 ـ 11)
مطالب کتاب در پیشگفتار و سه بخش گنجانیده شده است. در بخش اوّل، به «گذار از معرفت عقلى معمولى اخلاق به [معرفت]فلسفى [اخلاق]» پرداخته است. بخش دوم درباره «گذار از فلسفه مردم پسنداخلاق به مابعدالطبیعه اخلاق»است وبخش سوم عهده داربحث از «گام بازپسین از مابعدالطبیعه اخلاق به نقد عقل ناب عملى» مى باشد.
لازم به ذکر است که در شرح و تفسیر کتاب حاضر چند کتاب مستقل نوشته شده که مشخصات آنها در یادداشت مترجمان آمده است. همچنین اغلب افرادى که کتابى درباره کانت نوشته اند بخشى از آن را به نظریات اخلاقى کانت اختصاص داده اند; مثلاً فردریک کاپلستون، در جلد ششم تاریخ فلسفه و استفان کورند، در کتاب فلسفه کانت. در این باره، همچنین رجوع کنید به: احمد احمدى، کانت و اساس مابعدالطبیعه اخلاق، «فلسفه» (شماره سوم، بهار 1356، ص 50 ـ 66).
13ـ گرگوار، فرانسوا. مشارب عمده اخلاقى، ترجمه سیّد ابوالقاسم پورحسینى،تهران،انتشارات دانشگاه تهران،1360، د+102ص، وزیرى.
مطالب کتاب در نُه فصل گنجانیده شده است. در فصل اوّل، از «معنى و فایده مطالعه تاریخى مشارب اخلاقى» بحث شده و در فصل دوم، به «انواع مشارب اخلاقى»(اخلاق متعالى، اخلاق مبتنى بر اصالت طبیعت، اخلاق مبتنى بر اصالت فعل) پرداخته شده است. فصل سوم درباره «اخلاق غیر مذهبى متعالى» است و اخلاق از نظر افلاطون، ارسطو، مونتنى، پاسکال، دکارت و دیگران بررسى شده است. در فصل چهارم و پنجم، «اخلاق دینى» و «اخلاقـهاى دینى» مورد بحث قرار گرفته است. فصل ششم تا هشـتم درباره «اخـلاق مبتنى بر اصـول طبیعت گرایى» و «اخـلاق مبتنى بر اصل فعالیت» و «اخلاق مبتنى براصالت فعل»است.درآخرین فصل،نتیجه گیرى شده است.
14ـ مدرّسى، سید محمّدرضا. فلسفه اخلاق: پژوهش در بنیانهاى زبانى، فطرى، تجربى، نظرى و دینى اخلاق، ویراسته غلامعلى تفنگدار، تهران، سروش، 1371، 347 ص، وزیرى.
کتاب حاضر صورت بسط یافته و کامل شده کتاب دیگرى از همین نویسنده با عنوان فلسفه ارزشها (چاپ دوم، قم. انتشارات هجرت، 1404 ق.، 94 ص، رقعى) است.این کتاب، به گفته نویسنده، «بررسى و پژوهشى جامع، از مسائل و مشکلات مطرح شده در فلسفه اخلاق در عصر حاضر،است که از سرچشمه وحى و سخنان معصومان(علیهم السلام)مدد جسته و عمدتاً از دیدگاه فلسفه و کلام اسلام و علم اصول مورد تحقیق قرار گرفته است. این پژوهش دیدگاهها و مکاتب فیلسوفان و عالمان غربى رانیزمورد ملاحظه قرارداده و مطالبى را از آنان ارائه کرده و یا مورد نقد قرارداده است.» (ص 8)
عنوانهاى اصلى کتاب چنین است: حکمت نظرى و حکمت عملى، مفاهیم در قضایاى ارزشى، لزوم تبیین و تفکیک مفاهیم واژه ها، پژوهش در مفاهیم حسن وقبح و دیگرواژه هاى اخلاقى،کیفیت وجودى ارزشها،اخلاق تجربى، اخلاق نظرى، همسویى اخلاق تجربى و اخلاق نظرى، اخلاق ارسطو و نظریه توسط، بررسى پایه هاى اخلاق در فلسفه کانت،اخلاق اصالت نفع، نیت و هدف، حسن و قبح عقلى، عقل نظرى و عقل عملى، هست ها و بایدها، ارزشهاى اخلاق و دین و حقوق.
15ـ مصباح، محمدتقى. فلسفه اخلاق، چاپ چهارم، تهران، انتشارات اطلاعات، 1373، 204 ص، وزیرى، عنوان روى جلد: (دروس فلسفه اخلاق).
ازمهمترین کتابهایى مى باشد که درباره فلسفه اخلاق با نگرشى اسلامى به فارسى تألیف شده است. این کتاب شامل سلسله درسهاى نویسنده در «مؤسسه در راه حق» است که درسال 1361ـ1362 تدریس و در آن، یک دوره مختصر فلسفه اخلاق تبیین شده است.
در بخش اول تا چهارم کتاب، از «فلسفه اخلاق»، «ویژگى مفاهیم اخلاقى»، «حسن وقبح عقلى» و «مفاهیم ارزشى» سخن گفته شده است. بخش پنجم تا دهم کتاب درباره «مکتبهاى اخلاقى» است و در آن به مکتب لذّت گرایى شخصى، اپیکوریسم، عاطفه گرایى، نظریه نیچه، نظریه کانت و مانند آن پرداخته شده است. در بخش یازدهم، «نظریه مختار» نویسنده آمده و در بخش دوازدهم تا چهاردهم، به «تبیین نظریه مختار» آمده است. در بخش پانزدهم تا هیجدهم کتاب، به «جمع بندى نتایج»، «مسؤولیت»، «آیا اخلاق مطلق است یا نسبى؟» و «رابطه اخلاق با دین» پرداخته شده است.
16ـ مطهرى، مرتضى. آشنایى با علوم اسلامى، ج 2: کلام ـ عرفان ـ حکمت عملى، چاپ ششم، تهران، انتشارات صدرا، 1368، 240 ص، رقعى.
کتاب مزبور حاصل درسهاى استاد مطهرى براى دانشجویان سال اول و دوم دانشکده الهیّات و معارف اسلامى است. این کتاب شامل سه بخش است: کلام، عرفان و حکمت عملى. تنها بخش سوم آن (ص 175 ـ 228)، که مشتمل بر هشت درس است، در حوزه این کتاب شناسى مى باشد.
در این بخش، نخست به تعریف حکمت عملى پرداخته و گفته شده که از میان اقسام آن تنها به اخلاق مى پردازیم. سپس تعریف علم اخلاق به دست داده شده و از «معیار درستى و نادرستى در اخلاق» سخن گفته شده است. آنگاه از میان نظریات اخلاقى، نظریه افلاطون، ارسطو، کلبیّون، شکّاکان، اپیکوریان، رواقیّون و کانت گردیده است.
در تبیین نظریات فوق، اجمالاً نقدى نیز بر آنها ذکر شده است. این کتاب ناتمام مى باشد.
17ـ مطهّرى، مرتضى. جاودانگى واخلاق، قم، انتشارات 12 فروردین، بى تا، 60 ص، رقعى.
کتاب حاضر بخشى از سلسله بحثهاى استاد مطهّرى در نقد مارکسیسم است که در سال 1355 مطرح گردیده است. این کتاب نخستین بار به اهتمام دکتر عبدالکریم سروش در کتابى با عنوان یادنامه استاد شهید مرتضى مطهّرى (تهران. سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1360، ج1، ص 383 ـ 418) درج گردید و چاپ حاضر بر اساس همان کتاب است.
دراین کتاب، نخست حکمت نظرى و حکمت عملى تبیین شده و سپس گزارشى از نظر برتراند راسل و علامه طباطبائى درباره اخلاق ارائه گردیده است. آنگاه از جاودانه یا موقّت و نسبى بودن اخلاق به میان آمده و در ادامه گفته شده که به نظر برتراند راسل و علامه طباطبائى «اخلاق نمى تواند معیار داشته باشد» و خوب و بد «برهان بردار نیست، برهان در امور اعتبارى نمى آید.» (ص 43) در پایان، نتیجه گرفته شده که «معناى خوب بودن ونبودن وباید ونباید، دوسـت داشتن و دوست نداشتن است» (ص 58)، ولى «در عین حال، این خوبى ها و بدى ها مى تواند مشترک کلّى و دایم باشد.» (ص 60)
متن کامل و منقّح کتاب حاضر در جلد سیزدهم مجموعه آثار استاد مطهّرى و نیز در کتاب نقدى بر مارکسیسم چاپ شده است.
18ـ مطهّرى،مرتضى.فلسفه اخلاق، تهران، انتشارات صدرا، 1366،323 ص، رقعى.
کتاب یاد شده شامل دوازده سخنرانى از استاد مطهّرى است که در دو بخش تنظیم گردیده است. بخش اول شامل نُه سخنرانى است که در سال 1351 ایراد شده و بخش دوم ـ تحت عنوان ضمیمه ـ شامل سه سخنرانى مى باشد که در زمانهاى گوناگون القا شده است. این سخنرانیها بیشتر درباره به نظریه هاى اخلاقى و نقد آنهاست، گرچه مباحث دیگرى نیز در آنها مطرح گردیده که خارج از موضوع فلسفه اخلاق است.
عناوین اصلى کتاب عبارت است از: فعل طبیعى و فعل اخلاقى، نظریه عاطفى و نظریه فلاسفه اسلامى، نظریه وجدانى، نظریه زیبایى، نظریه پرستش، کرامت نفس محور اخلاق اسلامى، خود و ناخود، خودشناسى، بحرانهاى معنوى و اخلاقى در عصر حاضر، اخلاق کمونیستى، مسأله خودى در اخلاق، معیار فعل اخلاقى و مکتب اخلاقى راسل. بحث اخیر بخشى از سخنرانى ایشان درباره اخلاق کمونیستى است که مستقلاً در پایان کتاب آورده شده است.
19ـ مغنیة، محمّدجواد. فلسفه الاخلاق فى الاسلام، چاپ دوم بیروت، دارالعلم للملایین، 1979، 231 ص، وزیرى.
کتاب حاضر دربردارنده درسهایى است که نویسنده در «دارالتبلیغ حوزه علمیّه قم» تدریس کرده است. همه مطالب کتاب درباره فلسفه اخلاق نیست، بسیارى از مطالب خارج از این نیز موضوع هم در کتاب یافت مى شود.
برخى از عناوین کتاب چنین است: درباره اخلاق، اخلاق و جریانهاى اخلاقى، اخلاق نظرى و اخلاق عملى، الزام مسؤولیت، جزا، نیت، جهد، فضایل عملى، علم، عدل، مادى و معنوى بودن انسان، کنترل نفس، اخلاق اهل بیت.
20ـ مور، جورج ادوارد. اخلاق، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1366، یازده + 186 ص، رقعى.
کتاب فوق درسال 1912م. درپاسخ به یک سلسله پرسشهایى از این قبیل نوشته شده است: «وقتى مى گوییم فعلى درست است یا باید آن را انجام داد، روى هم رفته، مقصودمان از این سخن چیست؟ وقتى مى گوییم حالتى از امور خوب یا بد است، مقصودمان از گفتن این سخن چیست؟ آیا مى توانیم صفتى کلّى بیابیم که مشترکاًبه همه افعال درست، صرف نظر از تفاوتهایشان در دیگر وجوه با یکدیگر، بدون استثنا تعلّق داشته باشد و جز به افعال درست به هیچ فعل دیگرى تعلّق نداشته باشد؟» (ص 2) نویسنده، در ادامه، آورده است: «من مى خواهم در این کتاب مسائلى دقیقاً از همین نوع را، که بر سر هر یک از آنها اختلاف جدّى وجود دارد، مورد بحث قرار دهم.» (ص 3) وى نخست نظریه اى را که از همه نظریات دیگر ساده تر است عنوان مى کند سپس همه اعتراضاتى را که نسبت به آن وجود دارد مطرح مى سازد و به تحلیل آنها مى پردازد.
مطالب کتاب در ذیل هفت عنوان گنجانیده شده است: مذهب اصالت فایده (درد و بخش)، عینیت احکام اخلاقى، نتایج: معیار درست و غلط، اراده آزاد، ارزش ذاتى.
21ـ وارنوک، ج. فلسفه اخلاق در قرن حاضر، ترجمه و تعلیقات صادق ا. لاریجانى. چاپ دوم، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1368، یازده + 218 ص، رقعى.
«مقصود این رساله بررسى جامع و مختصرى است از فلسفه اخلاق در آثار انگلیسى، تقریباً از اوایل قرن حاضر.» (ص1) به نظر نویسنده، «تمام این سیستمهاى جاافتاده فلسفه اخلاق در آثار انگلیسى، که به توالى در قرن حاضر به منصّه ظهور رسیده اند ـ صرف نظر از مهارت تحسین انگیز صاحبان آنها ـ یکسره بى فایده بوده اند.» (ص 2) از اینرو، وى در این کتاب به نقد نظریه شهودگرایى، احساس گرایى و هدایت گرایى پرداخته است.
اصل کتاب در حدود صد صفحه است ولى ترجمه فارسى آن به بیش از دویست صفحه رسیده است. عنوانهاى اصلى کتاب عبارت است از: شهودگرایى، احساس گرایى، هدایت گرایى، محتواى اخلاقیات، طبیعت گرایى و نگرشى به آینده.
22ـ هاشمى، سیّدابوالقاسم. منطق نظرى، منطق عملى، اخلاق، تهران، مؤلف، 1365، ج1، 457 ص، وزیرى.
بخشى از کتاب درباره منطق نظرى و منطق عملى و بخش دیگرى از آن (ص 309 ـ 346) درباره فلسفه اخلاق است. در این بخش، نظریه اصالت لذّت و اصالت عاطفه و اصالت عقل در فلسفه اخلاق تبیین و نقد شده و از فلسفه اخلاقى سقراط و افلاطون و ارسطو و کانت و دیگران سخن گفته شده است. برخى از مباحث این بخش خارج از موضوع فلسفه اخلاقى مى باشد.
23ـ یالجن، مقداد. الاتجّاه الاخلاقى فى الاسلام (دراسة مقارنة)، مصر، مکتبة الخانجى، 1392، 404 ص، وزیرى.
کتاب حاضر دربردارنده سه باب و یک خاتمه است. باب اول ذیل عنوان «مفهوم، هدف، عرصه و اهمیت اخلاق در نظر اسلام» شامل چهار فصل است: بررسى مفهوم رویکرد اخلاق در اسلام، هدف اخلاق، عرصه اخلاق، اهمیت اخلاق در زندگى اسلام. باب دوم با عنوان «پایه هاى اخلاق در دیدگاه اسلام» مشتمل بر هفت فصل است: پایه متافیزیکى و اعتقادى، پایه واقعى و علمى، ملحوظ داشتن طبیعت انسان، مسلّح شده به حرّیت اخلاقى، تقریر اصل الزام و التزام اخلاقى، تأکید بر مسؤولیت اخلاقى، اثبات جزاى اخلاقى. در باب سوم، تحت عنوان «ارزشهاى اخلاقى در نظر اسلام»، سه فصل آمده است: معیارهاى اخلاقى، حقیقت ارزشهاى اخلاقى، ارزشهاى اخلاقى در میان فرد و جامعه. خاتمه کتاب شامل مهمترین نتایج کتاب است و در آن، از جمله، به این مسائل اشاره رفته است: رویکرد اخلاقى در اسلام میان فرد و جامعه، توانایى اخلاق اسلامى براى همگامى با دگرگونیهاى زندگى و شکلهاى گوناگون آن، اخلاق اسلامى کامل ترین و شایسته ترین اخلاق براى زندگى انسان است.