معرفت، سال پنجم، شماره سوم، پیاپی 18، پاییز 1375، صفحات -

    سرمقاله

    نوع مقاله: 
    سخن سردبیر
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 


    سرمقاله


    تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم (قسمت دهم)

    فرهنگ مقوله اى است حسّاس و خزنده. فرهنگ فرد یا جامعه را نمى توان حس کرد، اما آثار فرهنگ را مى توان در کنشها، رفتار و سلوک فرد و جامعه دید. «تهاجم» مفهومى است که بارِ نظامى و جنگى دارد و در جبهه نبرد فیزیکى، این تهاجم امرى محسوس و پیداست. مى توان نیروهاى سواره و پیاده، ادوات و ابزار جنگى دشمن را دید و متناسب با هر ترفند، عکس العمل نشان داد، اما تهاجم در ساحت فرهنگ و اندیشه، بسى پیچیده و بغرنج است. فکر و اندیشه، پا ندارد که با سیم خاردار راه را بر وى ببندیم و با مین پایش را قطع کنیم. تهاجم در قلمرو فرهنگ، بسان توپى است که قدرت تخریب آن بسیار بالاست اما صدا ندارد. و فرهنگ همچون اشعه اى نافذ است که بى هیچ سر و صدا، از دیواره ها و موانع فیزیکى مى گذرد و در ذهنیت جامعه مى نشیند و باورها، اعتقادات و ارزشهاى حاکم بر فرد یا جامعه را متأثر مى سازد. برخى از امورى که ما آنها را به عنوان مانع در برابر تهاجم فرهنگى تلقّى مى کنیم، مانعیت شان همچون مانعیت شیشه در برابر نور آفتاب است! در برابر هجوم فرهنگى، مقابله به مثل بایسته است و فرهنگ را با فرهنگ مى توان بى رنگ ساخت. در مقابله با تهاجم فرهنگى، تقابل و برخورد فیزیکى چونان مسکّنى است که موقتاً درد را تسکین مى دهد و احساس آرامش ناپایدار و زودگذر پدید مى آورد اما ویروس کش نیست و ریشه درد را نمى سوزاند. نفوذ فرهنگى در ذهنیت فرد و جامعه همچون تأثیر گفتگوى اعضاى یک خانواده در فرایند یادگیرى زبان کودکان است. کودک بى آنکه خود اراده و عزمى بر یادگیرى لغات و واژه هاى زبان مادرى داشته باشد، آرام و به تدریج آنها را فرا مى گیرد و این فراگیرى براى او امرى است اجتناب ناپذیر. فکر و فرهنگ نیز همین گونه جاى خود را باز مى کنند و فرد یا جامعه بى آنکه خود عزم و تصمیمى بر پذیرش ارزشها، بینشها و نگرشهاى یک نظام فرهنگى داشته باشند، منفعلانه از قبول آن گزیر و گریزى ندارند.

    اصولاً فرهنگها مرز نمى شناسند و براى گذار و گذر از مغزها و اندیشه ها، جواز عبور نمى گیرند و براى ورود به اذهان آدمیان، کوبه اى را نمى کوبند که اگر صاحبخانه اجازه دهد وارد شوند وگرنه باز گردند! سؤال و مسأله فرهنگى بى اجازه وارد مى شود و تا پاسخى مقنع دریافت نکند، همچنان دغدغه مى آفریند و مدام خانه ذهن را آشفته مى سازد و آرامش و سکون را از اهالى سلب مى کند. اندیشمندان و متفکران ما همچون نگاهبانانى هستند که پشت دستگاه رادار نشسته اند و دایماً و به دقت صفحه رادار را رصد مى کنند و به محض مشاهده پرتاب موشک و گلوله از پایگاه دشمن، باید آژیر خطر را به صدا درآورند، هرچند این صدا پاره اى گوشها را بخراشد و برخى خوابها را آشفته سازد. رسالت روشنفکران مسلمان و عالمان دینى و همه آنها که دستى در مقوله فرهنگ دارند و فضاى فرهنگى جامعه را شکل مى بخشند این است که اولاً، دشمن شناسى کنند. بدون شناخت دشمن نمى توان عالمانه و آگاهانه در برابر او ایستاد و این دشمن شناسى باید همه جانبه و ذوابعاد باشد. شناخت استراتژى تهاجمى دشمن، تاکتیکهاى تهاجم، ابزار و ادوات و سلاحهاى مرئى و نامرئى مهاجمان از ضرورى ترین اقدامات براى مقابله است. اگر طبیب، که عهده دار معالجه جسم بیمار است، نخست ویروس بیمارى زا را به درستى نشناسد چگونه مى تواند دارو و پادزهر مناسب را براى بیمار تجویز نماید؟! و اگر عالمان دینى و پرچمداران فرهنگ اسلامى و مرزبانان اقلیم دیندارى، ندانند که امروز شبهه فکرى و فلسفى اى، که همچون ویروس خطرناک در مغز و فکر جوانان ما لانه و خانه مى کند و همچون خوره، بنیانهاى فکرى و اعتقادى آنان را مى خورد، چیست و چه خصوصیات و ویژگیها و چه مقدار قدرت تخریب دارد، چگونه مى توانند در مقابل تهاجم فرهنگى ایستادگى کنند و جامعه را نیز از خطر تهاجم برهانند؟! مگر مى توان شبهه را نشناخت و بدان پاسخ داد؟ تا زمانى که سؤال و مشکل همچنان در ذهن آدمى باقى است، مگر مى توان آسوده و بى دغدغه آرام گرفت؟! شبهه شناسى در عرصه فرهنگ و معرفت، بایسته ترین کار است که باید در حوزه هاى علمیه و دانشگاههاى ما صورت پذیرد و متخصصانى این مهم را بر دوش گیرند. ثانیاً، باید متناسب با هر ابزار و هر شیوه دشمن، مقابله به مثل کرد و دارو و پادزهر لازم را فراهم ساخت. همان گونه که تهاجم فرهنگى را با مقابله نظامى پاسخ گفتن اقدامى است نابجا و نابخردانه، در میدان مقولات فرهنگى نیز مثلاً، فقه را با فلسفه پاسخ دادن و یا بالعکس، کارى است ناروا، بى اثر و بى ثمر. هر رشته از دانش و معرفت، متد ویژه خود را مى طلبد و شبهه و پاسخ آن نیز در هر یک از رشته هاى معرفتى، شیوه اى مخصوص دارد. در میدان جنگ فیزیکى، مگر مى توان اثر گاز سمى را با تفنگ خنثى کرد؟! و مگر با تیر و کمان و شمشیر مى توان به مقابله با تانگ و زره پوش برخاست؟! امروز سلاح دشمن در عرصه فرهنگ دینى ما، طرح سؤال فلسفى و شبهه عقیدتى است. و این شبهات و سؤالات با آنچه در کتب کلامى و فلسفى پاره اى از قدما آمده بسیار تفاوت دارد. گمان باطل مى برند آنان که مى پندارند نیازى به شناخت و مطالعه فلسفه هاى جدید ندارند و با آنچه از پیش اندوخته اند، قدرت پاسخگویى به همه شبهات و سؤالات را تا روز قیامت دارند! اگر با طب قدیم مى توان همه بیماریهاى حال و آینده را علاج کرد، با کلام و فلسفه قدیم هم مى توان به مقابله با همه شبهات و سؤالات کلامى و فلسفى جدید برخاست. البته علم و دانش، قدیم و جدید ندارد و چنین نیست که قدمت، علمیت را نابود سازد، اما سخن بر سر فرمولها، شیوه ها و نکته هاى تازه در مفاهیم و مقولات علمى جدید است.

    تهاجم فرهنگى را جز فرهیختگان جامعه نمى توانند و نباید دفع و رفع کنند; وگرنه کار گره مى خورد و این پدیده بغرنج تر مى شود. همان گونه که حاکم کردن و تحقیق یک فرهنگ، آهنگى دراز دارد و صبر و حوصله اى بایسته و شایسته مى طلبد، مقابله با فرهنگها نیز امرى است درازمدت و بطىء. اقدامات دفعى، سطحى و مقطعى چندان ثمر نمى دهند و اثر نمى بخشند. همان طور که براى سازندگى اقتصادى و عمرانى کشور باید برنامه پنج ساله و ده ساله تنظیم کرد، براى اصلاحات و اقدامات فرهنگى نیز باید از متخصصان و کارشناسان فرهنگ اسلامى دعوت نمود تا با همفکرى و شور و بحث، براى بیست سال آینده، اقدامات، سمت گیریها و کیفیت حرکتهاى فرهنگى جامعه را به صورت مدرن و برنامه ریزى شده تنظیم نمایند. والسلام

    سردبیر

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1375) سرمقاله. ماهنامه معرفت، 5(3)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."سرمقاله". ماهنامه معرفت، 5، 3، 1375، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1375) 'سرمقاله'، ماهنامه معرفت، 5(3), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). سرمقاله. معرفت، 5, 1375؛ 5(3): -