سرمقاله
Article data in English (انگلیسی)
سرمقاله
انگیزه دستیابى به شناخت هایى عمیق از نظام اجتماعى، زیرمجموعه ها و لایه هاى این نظام و تبیین و تحلیل مقالات بسیار متنوع اجتماعى با هدف وصول به پیچیدگى هاى نظام اجتماعى، تعدد عوامل درونى و برونى تأثیرگذار در این نظام و میزان و کیفیت تأثیر هریک، شناسایى و ارزیابى سرمایه ها و امکانات موجود در یک جامعه و طرح شیوه هاى مناسب به منظور بهره گیرى بهینه از این سرمایه ها در راستاى تأمین هرچه بهتر نیازهاى زیستى، روانى و اجتماعى اعضا، تلاش بىوقفه در جهت کشف عوامل آسیب زا و موجد تعارضات و اصطکاک هاى اجتماعى و به طور کلى، ایجاد زمینه ها و شرایط مناسب و مطلوب براى رشد و شکوفایى استعدادها از عمده ترین مشوّق بشر در پى ریزى و بنیانگذارى علوم اجتماعى ـ عموماً ـ و علم جامعه شناسى ـ خصوصاً ـ بوده است.
پیچیدگى موجود انسانى، توانمندى پایان ناپذیر او در بهره گیرى از سرمایه هاى خود و محیط اطراف، تنوع متزاید نیازها، ایده آل ها و آرمان هاى مطلوب او، تجربه اندوزى و قدرت خلاقیت بى حد و حصر او در ابزارسازى و یافتن روش ها، بهره گیرى از شیوه هاى گوناگون در زمینه تأمین نیازها و آمال خویش و طراحى مدیریت کلان با هدف سازمان دهى نیروهاى اجتماعى، پیچیدگى و پویایى نظام اجتماعى را موجب شده است.
جهان بینى ها، نظام هاى ارزشى، هنجارها، نهادها، سازمان ها، ساختارها و به طور کلى، همه درون مایه هاى یک نظام اجتماعى به واقع، بسترهایى است که با هدف تأمین جهت دار و منظم نیازهاى متعدد این موجود تدارک شده است.
علوم اجتماعى به عنوان یکى از محصولات فکرى بشر ناشى از میلیون ها سال تجربه حیات جمعى، عمرى به درازاى تاریخ بشر یا به عبارتى، تاریخ زندگى اجتماعى او دارد. این علوم، که تا یکى دو قرن اخیر با سبک و سیاقى خاص و با بهره گیرى از روش هاى مطالعاتى مرسوم در قالب حوزه هاى گوناگون معرفتى تحصیل مى شد، امروزه به یُمن کشف ابزارها و شیوه هاى گوناگون گردآورى اطلاعات، تولید الگوها و نمونه هاى خاص به منظور تحلیل و تفسیر داده ها و نیز امکان تبادل در بهره گیرى و بهره دهى به حوزه هاى جانبى و ضعیف، موقعیت خاصى را تجربه مى کنند.
آنچه تحت عنوان جامعه شناسى از آن یاد مى شود از تبار همین علوم تازه به دوران رسیده است که به رغم عمر کوتاه، محدودیت هاى بسیار زیاد و پیچیدگى خاص مقولات مورد مطالعه آن به یکى از حوزه هاى نسبتاً غنى و گسترده معرفت بشرى تبدیل شده است. اهمیت و ضرورت وصول به شناخت هاى کافى در خصوص محورهاى مطالعاتى این علم موجب شده است تا نظام هاى سیاسى حاکم بسته به میزان توسعه آنها به سرمایه گذارى هاى کلان در امر غنى سازى و شکوفاکردن این حوزه معرفتى همت گمارند. جامعه شناسى از این حیث در مقایسه با برخى علوم از شانس و توفیق کم نظیرى برخوردار بوده است. شاهد این ادعا تنوع نسبتاً قابل توجه شاخه هاى فرعى و خرده نظام هاى درونى این علم مى باشد. رشد سریع و بالنده حوزه هایى همچون جامعه شناسى ارتباطات اجتماعى، آموزش و پرورش، دین، حقوق، هنر و ادبیات، علم و تکنولوژى، شهرى و روستایى، صنعتى، طبقات اجتماعى، سیاسى، نهضت ها و انقلابات، آسیب شناسى اجتماعى و مانند آن از جمله شاخه هاى این علم است که از آن به عنوان «جامعه شناسى دین» یاد مى شود.
ضرورت و حساسیت بررسى مباحث جامعه شناختى، بویژه حوزه جامعه شناسى دین، براى مراکز علمى و فرهنگى و دانشگاهى، بویژه حوزه هاى علمیه و جامعه اسلامى ما در عصر و زمان حاضر، که متولّى هدایت و رهبرى جامعه در تمام بخش هاى آن شده و رسالت تأمین محتوى، القاى هنجار، ارائه الگو، ترسیم خط مشى، طراحى سیاست هاى خرد و کلان و به طور کلى، سازماندهى، برنامه ریزى و نفوذ تام و تمام در تار و پود نظام فردى و اجتماعى را با هدف تأمین سعادت مطلوب براى جامعه مؤمنان دراین دنیا و در جهان اخروى، عهده دار شده، بى نیاز از توصیف است.
از این رو، توجه به مباحث جامعه شناسى براى حل معضلات و مشکلات اجتماعى جامعه دینى، همچون سایر مباحث علوم انسانى براى جامعه اسلامى نوبنیاد، هدفمند و پرتکاپوى ما اهمیت حیاتى دارد.معرفت نیز با درک همین ضرورت و در راستاى عمل به وظایف خویش با بهره گیرى از اندیشمندان و محققان این حوزه، دو شماره اخیر خود (20 و 21) را به تهیه، تنظیم و ارائه سلسله مباحثى از این علم به صورت ویژه نامه اختصاص داده است. همان گونه که مشى این مجله است از این پس نیز همچون گذشته تا آنجا که با ساختار کلى و اهداف این نشریه تناسب دارد از طرح مباحث مربوط به حوزه هاى گوناگون علوم اجتماعى در قالب ویژه نامه هاى تخصصى استقبال مى کند.
والسلام