بررسی فرصتها و تهدیدهای ویروس کرونا (کووید ـ 19) در ابعاد دینی ـ اخلاقی و عقلانی از طریق تجارب زیستۀ معلمان مدارس ابتدایی
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
در اواخر سال 2019 (1398) ويروسي به نام «کرونا» در سطح جهان شيوع پيدا کرد و اين وضعيت در سال ميلادي 2020 (1399) نيز تداوم پيدا کرد؛ بهطوريکه تمامي دستگاههاي حکومتي و نظامهاي سلامت و جوامع انساني را تحت تأثیر قرار داد و بر همۀ انسانها اعم از زن و مرد و از هر نژاد و فرهنگ و قوميتي، بيشترين خسارتها را وارد کرد (فراهاني و همکاران، 1399). پديدۀ کرونا هرچند ظاهراً ماهيتي صرفاً پزشکي و در ارتباط با نظام سلامت دارد؛ اما پديدهاي چندبعدي است که در حوزههاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي و اقتصادي داراي آثار و پيامدهاي متعددي است (اسکندريان، 1399). پديدۀ کرونا تا حدي بر ابعاد مختلف زندگي بشر تأثیرگذار بوده است که در تمام دنيا گسترش پيداکرده و براي جوامع توسعهيافته و توسعهنيافته مشکلات عديدهاي بهوجود آورده و باعث تغيير در سيستمها و ساختارهاي نظم موجود، ازجمله سبک زندگي شده است؛ بهطوريکه ميتوان سبک زندگي را به دو دورۀ متمايز و مختلف، پيش و پس از بيماري کرونا تقسيم کرد. لذا کلمۀ پساکرونا به معناي آغاز دورهاي جديد و متفاوت از جهان، معنا پيدا ميکند (تاجبخش، 1399). بيماري کرونا نهتنها باعث نگراني سلامت همگاني ميشود؛ بلکه در بروز بيماريهاي روانشناختي نيز مؤثر است؛ ازجمله اين بيماريها ميتوان به برچسبزني، رفتارهاي اجتنابي، تحريکپذيري، اضطراب، اختلال خواب، ترس، افسردگي و اختلال استرس پس از سانحه اشاره کرد (شهياد و محمدي، 1399). ازجمله آثار ديگر کرونا تأثیر آن بر حيات ديني است؛ بهطوريکه بحثبرانگيزترين تأثیرات شيوع کرونا برحيات ديني دينداران، تعطيلي مناسک جمعي و اماکن مذهبي است. اين تعطيلي مناسک ديني به طرح دو فرضيه انجاميده است: يک فرضيه از بحران در حيات ديني ايرانيان سخن گفته و فرضيۀ ديگر بازگشت به دين و دينداري را مطرح کرده است. شناخت تهديدها و فرصتهاي پديدههاي نوظهوري مثل کرونا در ابعاد مختلف ديني ـ اخلاقي و عقلاني انسان حائز اهميت بسياري است؛ چراکه سلامت جامعه و انسان وقتي امکانپذير است که معرفت و شناخت انسان از پديدهاي اطراف بخصوص پديدههاي نوظهوري مثل کرونا افزايش پيدا کند. اهم اموري که بايد در اين موقعيتها مورد شناخت انسان واقع گردد، شناخت تهديدها و فرصتهاي ديني ـ اخلاقي و عقلاني اين پديدهها بر انسان است. تا از طريق اين معارف انسان به مديريت و اصلاح و بهسازي خود بپردازد (چيتساز، 1399). بيماري همهگير کووید ـ 19 از راههاي مختلف بر دين و ايمان تأثیر گذاشته است. محدوديتهاي زيادي در سراسر جهان اعمال شده است. افراد معتقد در تضاد با هشدارهاي مقامات مبني بر محدود کردن اجتماعات براي مبارزه با شيوع ويروس هستند (کوالزيک و همکاران، 2020، ص 2671). با توجه به بيماري همهگير کنوني، از بسياري از جوامع مذهبي خواسته شده است که خدمات و جلسات خود را به حالت تعليق درآورند. از ديدگاه اين جوامع، هزينههاي قابلتوجهي براي خير معنوي که اين خدمات مذهبي ايجاد ميکند، بههمراه دارد. شواهد تجربي همچنين نشان ميدهد که تعليق اين خدمات هزينههاي مربوط به سلامت جسمي و رواني را نيز بههمراه دارد (واندرويل، 2020، ص 2196). کرونا يکي از پديدههاي ملي و جهاني در قرن اخير محسوب ميشود که داراي کارکردها، پيامدها، آثار و نتايج مثبت و منفي گوناگوني است؛ که بررسي آن به شناخت بهتر ابعاد آن و نيز شرايط مقابله و کنترل آن بسيار کمک ميکند (کريمي، 1399). لذا در اين تحقيق بهدنبال يافتن فرصتها و تهديدهاي ناشي از کرونا در ابعاد ديني ـ اخلاقي و عقلاني هستیم. سؤال اساسي اين است که بيماري کوويد ـ 19 واجد چه فرصتها و تهديدهايي بر بعد ديني ـ اخلاقي و عقلاني است؟
بعد از پيدايش بيماري کرونا، پژوهشهاي متعددي در مورد کرونا در داخل و خارج کشور در رشتههاي گوناگون انجام شده است که به تعدادي از آنها متناسب با موضوع اشاره ميشود.
مقالة «خيزش تفکر الهياتي ـ فلسفي در بحران کرونا (مروري بر معناداري زندگي، مرگانديشي و معنويتگرايي)» (عليپور و قرباني قمي، 1399)؛ نويسندگان به تبيين مرگانديشي، معناداري زندگي، بازگشت و احياي معنويت در سايۀ پديدۀ کرونا ميپردازند. در اين تحقيق به اين نتيجه ميرسند که وقتي انسان درد و رنج ناشي از کرونا را درک ميکند، افزايش معنويت و توجه بهخدا، با کمک دين به بازخواني و معنابخشي از رنج زندگي، تفکر دوباره درمورد ماهيت مرگ و نحوۀ مواجهه با آن را تجربه ميکند.
مقالة «نقش سلامت معنوي و مقابلۀ مذهبي در پيشبيني اضطراب مرگ در بيماران مبتلا به ويروس کرونا» (نوحي و همكاران، 1399)؛ نويسندگان به اين نتيجه دست پيدا کردند که سلامت معنوي و مقابله مذهبي قادر است اضطراب مرگ بيماران کرونايي را پيشبيني کند و ميتوان اضطراب مرگ ناشي از بيمار کرونا در اين بيماران را با تقويت ابعاد معنويت کاهش داد.
مقالة «نقش فراهيجانهاي مثبت و منفي، باورهاي مذهبي و تابآوري در پيشبيني اضطراب کرونا مبتلايان به بيماري ديابت نوع دو» (وکيلي و همکاران، 1399)؛ نويسندگان به اين نتيجه دست يافتند که در پيشبيني اضطراب کرونا مبتلايان به بيماري ديابت نوع دو، جهتگيري مذهبي دروني و فراهيجانهاي مثبت و تابآوري نقش منفي دارد و جهتگيري مذهبي بيروني و فراهيجانهاي منفي، نقش مثبت دارند. لذا بايد برنامههايي طراحي شود که به افزايش جهتگيري مذهبي دروني و فراهيجانهاي مثبت و تابآوري و به کاهش جهتگيري مذهبي بيروني و فراهيجانهاي منفي بيانجامد و از طريق ارائه آنها در قالب کارگاههاي آموزشي مجازي و الکترونيکي به کاهش اضطراب کرونا منجر شود.
مقالة «رابطه بين اضطراب مرگ با بهزيستي معنوي و مقابله مذهبي در بزرگسالان مسن در طي بيماري همهگير کوييد ـ 19» (ربابا و همکاران، 2021)؛ نويسندگان به اين نتايج دست يافتند که اکثر افراد مسن شرکتکننده داراي سطح پايين مقابله مذهبي و بهزيستي معنوي و سطح بالايي از اضطراب مرگ بودند. بهعلاوه، در مقايسه با مردان مسن، زنان مسن داراي مقابله مذهبي بالاتر و اضطراب مرگ پايينتر بودند. علاوه بر اين، در مقايسه با افراد مسن بيوه، افراد مسن متأهل داراي سطح اضطراب مرگ بيشتري بودند. پس از کنترل خصوصيات جمعيتي ـ اجتماعي، مقابله مذهبي و بهزيستي معنوي، سطح قابلتوجهي از اضطراب مرگ را در بزرگسالان مسنتر پيشبيني ميکند.
مقالة «رشد پس از سانحه و پاسخهاي مرتبط با استرس در طي بيماري همهگير کوييد ـ 19 در يک نمونۀ نمايندۀ ملي: نقش باورهاي اصلي مثبت در مورد جهان و ديگران» (وازکز و همکاران، 2021)؛ نويسندگان به اين نتيجه رسيدهاند که اعتقادات اوليه در مورد يک جهان خوب، گشودگي در آينده و شناسايي با بشريت با رشد پس از سانحه ارتباط داشت. در حالي که سوءظن، عدم تحمل، عدم اطمينان، اضطراب در مورد مرگ و همچنين شناسايي با بشريت با علائم پس از سانحه و در نتيجه اختلال همراه بود.
مقالة «بهزيستي احساسي تحت شرايط قرنطينه: مطالعۀ نمونهاي از تجربه در اتريش در زمان شيوع کوويد 19» (استيگر و همکاران، 2021)؛ نويسندگان به اين نتيجه دست يافتند که حضور در فضاي باز با بهزيستي عاطفي بالاتري همراه است، درحاليکه تنهايي بيشتر و زمان بيشتر براي تلويزيون با بهزيستي کمتري مرتبط است. علاوه بر اين، هنگامي که شرکتکنندگان در فضاي باز بودند، تأثیر تنهايي بر بهزيستي کمتر از خانه بود.
ييلدريم و گولر (2020) در پژوهش خود به اين نتيجه دست يافتند که شدت کوويد ـ 19، خودکارآمدي شخص و رفتارهاي پيشگيرانه با بهداشت رواني شخصي همبستگي داشتند. اکثر شركتکنندگان در اين تحقيق، دانش ناکافي در مورد کوويد ـ 19 داشتند و بهشدت درگير رفتارهاي پيشگيرانه بودند.
آرسلان و همکاران (2020) در پژوهش خود به اين نتيجه رسيدند که اضطراب ناشي از بيماري کرونا ويروس بهطور مستقيم با سرزندگي ذهني، احساس تنهايي و نشخوار ذهني همبستگي دارند. سرزندگي و احساس تنهايي هم واجد تأثیرات مثبت روي نشخوار هستند. علاوه بر اين، تأثیر غيرمستقيم اضطراب کروناويروس به نشخوار ذهني از طريق واسطهگري سرزندگي ذهني و احساس تنهايي صورت ميگرفت. اين يافتهها اهميت برخورداري از سيستمهاي مؤثري را که سرزندگي ذهني و احساس تنهايي را بهمنظور به حداقل رساندن اضطراب کروناويروس بر نشخوار ذهني به حداقل رساند، نشان ميدهند.
با توجه به پرسش پژوهش که بهدنبال تبيين و کشف عميق فرصتها و تهديدهاي بيماري کوويد ـ 19 در ابعاد ديني ـ اخلاقي و عقلاني بهمنظور دستيابي به توصيفي غني، مشروح و کلنگر است؛ لذا رويکرد اين تحقيق از نوع کيفي است. روش تحقيق اين پژوهش، با توجه به اينکه اين پژوهش بهدنبال پيدا کردن فرصتها و تهديدهاي ناشي از بيماري کوويد ـ 19 از طريق تجارب زيسته افراد است؛ روش پديدارشناسي است. پديدارشناسي پژوهشي دربارۀ جهان است؛ آنگونه که بر اشخاص جلوهگر ميشود. در اين پژوهش محقق ارتباط نزديکي با پديدۀ مورد پژوهش دارد و ميخواهد خود را در تجربۀ اين پديدهها بشناسد (گال و همکاران، 1386، ص 1048). بهمنظور دستيابي به تجارب زيستۀ افراد از ابزار مصاحبه استفاده شده است. با توجه به اينکه مصاحبه نيمهساختاريافته امکان دستيابي به اطلاعات معيني را با طرح پرسشهاي مشخص فراهم ميکند و در جريان اين نوع مصاحبه، انعطاف لازم در طرح پرسشها فراهم است؛ لذا مناسبترين ابزار براي گردآوري اطلاعات اين پژوهش بود.
جامعۀ پژوهش اين تحقيق، معلمان شهر دهدشت هستند که با نمونهگيري هدفمند با 18 نفر از آنها که 9 نفر مرد و 9 نفر زن بودند، مصاحبه نيمهساختاريافته انجام شده است. ملاک انتخاب اين افراد براي مصاحبه، فعال و برجستهبودن در امر تدريس، داشتن تجارب ارزشمند، علاقهمند نسبت به شرکت در مصاحبه و نداشتن محدوديت براي شرکت در مصاحبه بوده است. در اين تحقيق ابتدا با انجام 15 مصاحبه به اشباع نظري رسيديم و براي اطمينان با 3 نفر ديگر نيز مصاحبه گرفتيم تا نسبت به اشباع نظري مطمئن شويم. بهمنظور گردآوري اطلاعات، ابتداي امر سؤالات مصاحبه تدوين شدند و بهمنظور ارزيابي قابليت اعتماد سؤالات مصاحبه، آنها را به دو نفر کارشناس ارائه کرديم که بيان کردند سؤالات بهخوبي محتواي تحقيق را ميسنجند؛ سپس با توجه به ملاکهاي مشخص شده، نمونۀ تحقيق تعيين گرديد. از بستر واتسآپ براي ارتباط و مصاحبه با مشارکتکنندگان استفاده گرديد؛ بهطوريکه ابتدا دو تا فايل آموزشي براي آنها فرستاده شد تا بهخوبي با نحوۀ انجام مصاحبه آشنا شوند. سپس سؤالات تحقيق در اختيار آنها قرار گرفت و به آنها چند روز فرصت داديم تا در فرصت مناسبي به سؤالات با دقت کافي پاسخ دهند. اگر کسي از مشارکتکنندگان نيز سؤالي داشت، با دقت به سؤال آنها پاسخ داديم و در صورت لزوم سؤالات ديگري براي بعضي از مشارکتکنندگان نيز مطرح شد، تا دقيقترين و عميقترين اطلاعات از تجارب زيسته آنها استخراج شود. مشارکتکنندگان بهطور ميانگين 15 دقيقه به پاسخگويي به سؤالات برآمدند و تجارب زيسته خود را در قالب فايل صوتي يا متن نوشتاري مطرح کرد. براي تجزيه و تحليل اطلاعات حاصل از مصاحبه، از روش کلايزي استفاده شده است. اين روش شامل خواندن دقيق همۀ توصيفها و نظرات مهم شرکتکنندگان، استخراج عبارتهاي مهم و مرتبط با تحقيق است (فتاحنژاد و انديشمند، 1398). براي تجزيه و تحليل اطلاعات براساس روش کلايزي بعد از مکتوبکردن مصاحبهها، هر مصاحبه چندينبار خوانده شد تا محتواي کلي آنها درک شود؛ سپس جملات، عبارتها و پاراگرافهايي که مربوط به سؤالات مصاحبه بودند، جداشده و در فايلهاي جداگانهاي نگهداري شدند و براي هر جملۀ مهمي با توجه به معناي ضمني آن، يک توصيف کوتاه نوشته شده است. در مرحلة بعد، اين توصيفات کوتاه در درون دستههايي قرار گرفتند؛ بهطوريکه مضامين، شکل داده شدند؛ سپس هر مضمون با توجه به مقولههاي آن، بهصورت خلاصهاي روايتوار نوشته شد و نتايج براي شرکتکنندگان شرح داده شد تا واکنشها و نظرات خود را دربارة نتايج ذکر کنند و در پايان، گزارش کتبي از فرايند تحقيق نوشته شد.
1. يافتههاي تحقيق
در اين قسمت پژوهش بر مبناي تجزيه و تحليل اطلاعات مصاحبهها، ابتدا به ذکر کلي مضمونهاي اصلي و فرعي در چارچوب جدول پرداخته ميشود؛ سپس در بعد ديني ـ اخلاقي به تشريح مضمونهاي فرعي براساس مقولههاي آن ميپردازيم؛ آنگاه همين فرايند بهترتيب براي بعد عقلاني انجام ميشود.
جدول 2: مضمونهاي اصلي و فرعي فرصتها
و تهديدهاي بيماري کوويد ـ 19
مضمون اصلي مضمون فرعي
بعد ديني ـ اخلاقي 1. رفتارهاي ديني
2. نگرش نسبت به مرگ
3. نگرش نسبت به دنيا
4. نيکوکاري، احسان و انفاق
5. صبر و شکيبايي
6. احترام به ديگران
7. صميميت در خانواده
بعد عقلاني 1. تفکر و ژرفنگري / ذهنيت فلسفي
2. سکوت و خاموشي
3. مطالعه
4. پژوهش
5. خلاقيت و نوآوري
6. تدريس / ياددهي ـ يادگيري
7. ارزشيابي
1ـ1. بعد ديني ـ اخلاقي
الف. رفتارهاي ديني
موارد مثبت: مشاركتکنندگان اظهار کردهاند که مشاهدۀ مرگ هموطنان و ترس از مرگ احتمالي، تغيير نگرش نسبت به دنيا، افزايش ترس از خدا بهخاطر اعمال ناپسند، جستوجوي آرامش براي کاهش سختيها، استرسها و اضطرابهاي ناشي از کرونا و توجه به رفتارهاي ديني بهعنوان تنها راهي که ميتوان به آن چنگ زد، باعث شده رفتارهاي ديني مانند نماز، دعا، مناجات، قرآنخواندن و... در مشارکتکنندهها بهبود و افزايش يابد. بهعنوان مثال يکي از مشارکتکنندهها بيان ميکرد که: «کرونا ترسي برايم ايجاد کرد که براي رهايي از ترس مرگ، بهخاطر گناهاني که انجام دادم، سعي ميکردم به نماز بيشتر اهميت دهم و تمرکز بيشتري داشته باشم و بهسمت گوشدادن مداحي بيشتر هدايت ميشدم تا فضاي معنوي بيشتري را تجربه کنم».
موارد منفي: اظهارات مشارکتکنندگان نشان ميدهد که کاهش حضور در مناسک و مراسمات مذهبي، عدم پذيرش شرايط ناشي از کرونا و مقصر دانستن خدا در اين امر، ازجمله عواملي بود که باعث کاهش رفتارهاي مذهبي در افراد شده بود. بعضي مشارکتکنندگان تأکید ميکردند که تغيير در رفتارهاي مذهبي را تجربه نکردند؛ چراکه باورهاي خود را با استدلال شکل داده بودند و تغيير رفتارهاي ناشي از ترس را قبول نداشتند.
ب. نگرش نسبت به مرگ
موارد مثبت: بيشتر مشارکتکنندگان بيان داشتهاند که مقوله ترس از مرگ را تجربه کردهاند و به آن اذعان داشتهاند؛ همچنين اظهار کردهاند که ديدن مرگ هموطنان باعث شد افراد بيشتر به مقولۀ مرگ و اتفاقات بعد از آن بينديشند و در زندگي به آن بيشتر توجه داشته باشند و آن را بيشتر بپذيرند. بهعنوان مثال يکي از مشارکتکنندگان بيان ميکرد که: «قبلاً زياد در مورد مرگ فکر نميکردم؛ بيشتر به دنيا فکر ميکردم؛ به اينکه چطور از دنيا بيشتر لذت ببرم؛ ولي با تفکر به اينکه چقدر مرگ راحته، نگرش من نسبت به مرگ متفاوت شده و روي رفتارهام تأثیرگذاشته».
موارد منفي: طبق نظرات بعضي از مشارکتکنندگان، آمادگي قبلي نسبت به پديدۀ مرگ، بهخاطر ايمان يا باورهاي مستدل آنها باعث شده که پديدۀ کرونا تأثیر چنداني در ترس از مرگ در آنها نداشته باشد.
ج. نگرش نسبت به دنيا
موارد مثبت: مشارکتکنندهها دائماً در مورد بيارزشي دنيا صحبت ميکردند و بيان داشتهاند که تهديد مرگ باعث شده تصميم بگيرند به مقولۀ مرگ بيشتر از گذشته اهميت دهند و دلبستگي آنها به دنيا کمرنگتر شود و به آن بهمنزلۀ سراي گذر بنگرند. يکي از مشارکتکنندهها بيان ميکرد که: «قبلاً تفکر من اين بود تا آدم ميتونه بايد از زندگي لذت ببره؛ حس ميکردم آدم هيچوقت نميميره؛ زياد به امور اخروي فکر نميکردم؛ ولي الان نگرش من نسبت به دنيا اين است که حتي همين نعمتهايي که خدا داده، بايد ازشون مراقبت بکنيم و جوري نباشه که آخرت را از ياد ببريم؛ يعني دنيا و آخرت در کنار همديگر باشه».
موارد منفي: طبق اظهارات تعداد کمي از شرکتکنندگان که افراد مثبتنگري بودند و نسبت به آينده خوشبين بودند، نگرش آنها نسبت به دنيا تغييري نکرد.
د. نيکوکاري، احسان و انفاق
موارد مثبت: مشارکتکنندگان اظهار داشتهاند که شرايط ناشي از کرونا باعث تعطيلي خيلي از مشاغل شده است و اين شرايط باعث فشارهاي اقتصادي به بدنۀ ضعيف جامعه شده است و با توجه به وظايف انساني و ارزشهاي ديني که داشتند، و با در نظر گرفتن بيارزشي دنيا، با انجام کارهايي مانند عضو شدن در گروههاي واتسآپ براي کمک به همنوعان، فعاليت در خيريهها و گروههاي جهادي، تشکيل گروههاي خيريهاي، کمکهاي مستقيم و غيرمستقيم مالي و غذايي و بهداشتي به نيازمندان، بخصوص دانشآموزان نيازمند پرداختند. تعدادي از مشارکتکنندگان بيان کردند که معنوياتي مانند: دلداري دادن، انرژي مثبت دادن، برطرفکردن نيازهاي عاطفي، ايثار از وقت شخصي براي دانشآموزان، همدلي و دلسوزي نسبت به بقيۀ افراد نيز از مصاديق احسان و نيکوکاري هستند و خود در حق ديگران، اين معنويات را ابراز کردهاند. بهعنوان مثال يکي از شرکتکنندهها ميگفت که: «تعطيلي کارها و درآمد نداشتن مشاغل آزاد با وضعيت بد اقتصادي، مرا به فکر برد که اين افراد در اين شرايط بايد چطور کرايۀ خانه و مغازه را بدهند؟ با چه پولي بايد غذا تهيه کنند؟ بههمين خاطر از طريق دوستاني که درخواست کمک براي نيازمندان داشتند، مقداري کمک ميکردم».
موارد منفي: در اين مقوله کسي بيان نداشت که احسان و نيکوکاري کمتري نسبت به قبل تجربه کرده باشد يا هيچگونه کاري در اين زمينه انجام نداده باشد؛ بلکه همۀ افراد در اين زمينه فعال بودهاند.
هـ . صبر و شکيبايي
موارد مثبت: تعدادي از مشارکتکنندگان بيان کردهاند که از سختيهاي ايام کرونا براي تقويت صبر استفاده کردهاند. عدهاي ديگر گفتند که با توجهکردن به امور معنوي و توکل به خداوند، کاهش حساسيت نسبت به بعضي از رفتارهاي اطرافيان و تفکر کردن، صبر را در خود افزايش دادند. تعدادي از مشارکتکنندگان بيان داشتهاند که در اين زمينه تأثیر خاصي را تجربه نکردند.
موارد منفي: طبق اظهارات مشارکتکنندگان، ترس، اضطراب، دلهره، مشغله و فشار تدريس مجازي، بيحوصلگي و عدم ارتباط با بقيه باعث شد که تعدادي از مشارکتکنندهها صبر کمتري را نسبت به قبل از کرونا تجربه کنند بهطوريکه گاهي در طول روز احساس بيقراري ميکردند؛ بهعنوان مثال يکي از مشارکتکنندگان در اين مقوله بيان ميکرد که: «خانهنشيني در ايام کرونا باعث خستگي و فشار عصبي زيادي شده بود؛ من قبل از کرونا هر روز با دوستانم قرار ميگذاشتم و آنها را ميديدم؛ ولي بايد اين عادت را ترک ميکردم که برايم سخت بود؛ و از طرفي رعايت نکردن تعدادي از اعضاي خانواده و ترس ابتلا به کرونا اين حالت را بيشتر ميکرد و در کنار آن، ديگرِ فشارهاي زندگي هم بود که مزيد بر علت ميشد؛ در نتيجه خيلي خشمگين ميشدم».
و. احترام به ديگران
موارد مثبت: مشارکتکنندگان تأکید کردند بهخاطر عواملي مانند ترس از مرگ و بهياد ماندن خاطرات بد از خود، درک بيشتر ارزش نزديکان، خود را ملزم به رعايت احترام نسبت به آنها ميدانستند و با افزايش انعطافپذيري در درک و فهم ديگران و پذيرش آنها بيش از پيش، احترام بيشتري براي آنها قائل بودند و با افزايش صبر و با رعايت نکات بهداشتي که درواقع اين را احترام به حق و حقوق آنها ميدانستند نيز نسبت به بقيه افراد احترام قائل بودند.
موارد منفي: طبق اظهارات مشارکتکنندگان، کاهش صبر و حوصله و درگيري لفظي با اعضاي خانواده و دوستان، ازجمله عواملي هستند که باعث کاهش احترام نسبت به بقيه شده است. تعداد کمي از مشارکتکنندگان نيز بيان داشتهاند در اين زمينه تغييري را تجربه نکردهاند.
ز. صميميت در خانواده
موارد مثبت: تعدادي از مشارکتکنندگان اظهار کردهاند که حضور در خانواده باعث شد اعضاي خانواده بيشتر براي هم وقت بگذارند و همچنين باعث شد که دورهميها، طولانيتر از گذشته بشود و همچنين خطر مرگ باعث شد که اعضاي خانواده به نيازهاي هم و مشکلات هم، بهخصوص در مسئلۀ سلامتي، بيشتر توجه کنند؛ همدیگر را بيشتر مورد همدلي و محبت قرار دهند؛ بيشتر به ارزش همديگر پي ببرند؛ از هم در برابر کرونا بخصوص از افرادِ در معرض خطر، مانند افراد پير و افراد با بيماريهاي زمينهاي و افراد مبتلا به کرونا مراقبت داشته باشند.
موارد منفي: اظهارات تعدادي از مشارکتکنندگان نشان ميدهد که برخی اوقات دعواي بين اعضاي خانواده، مانند مشاجرات بين زن و شوهر يا والدين و بچهها اتفاق ميافتاد، که ناشي از فشار اقتصادي بر خانواده، عدم حضور در جامعه، خستگي و فشار کاري، اضطراب، استرس و ترس از مرگ بود. تعدادي از مشارکتکنندهها بيان داشتهاند که در صميمت آنها در خانواده تأثیري مشاهده نکردند.
2ـ1. بعد عقلاني
الف. تفکر و ژرفنگري / ذهنيت فلسفي
موارد مثبت: مشارکتکنندگان بيان داشتهاند که از طريق مطالعه کتابهاي علمي و فلسفي در اوقات فراغت، تفکر درمورد اهداف زندگي خود در آينده و مطالعه و تفکر در زمينه کاري و تفکر در مورد پديدههايي مانند ماهيت ويروس کرونا، علت رخداد آن و تأثیرات آن بر جهان، در مورد پديدۀ مرگ و جهان، ذهنيت فلسفي و ژرفنگري آنها افزايش است. اظهارات خيلي از شرکتکنندهها نشان ميدهد که در مورد خيلي از امور و جزئيات محيط اطراف خود، بخصوص در مورد ارزش دنيا، پديدۀ مرگ و اتفاقات بعد از آن با توجه به اعمال گذشته، خدا و افعال او، فلسفۀ وجودي خود، نسبت بيماري کرونا با علم و دين و تقابل علم و دين فکر ميکردند. بهعنوان مثال يکي از مشارکتکنندهها بيان داشت که: «پيداکردن فرصت مطالعه براي آزمون دکتري فلسفه و حضور در جلسات همانديشي و بحث پيرامون کرونا و علم و دين و... به شدت ذهن مرا در اين ايام ژرفانديشتر کرد».
موارد منفي: هيچیک از مشارکتکنندهها بيان نداشته که در اين ايام به فکر فرو نرفته و تفکر بيشتري را نسبت به قبل تجربه نکرده باشد.
ب. سکوت و خاموشي
موارد مثبت: مشارکتکنندگان بيان داشتهاند که کاهش ارتباطات با مردم باعث افزايش حضور در خانه شده است و اين افزايش حضور در خانه باعث شد که افراد احساس تنهايي بيشتري را تجربه کنند و حتي تعدادي اظهار ميکردند که سکوت و خاموشي بر شهر حاکم شده است؛ چراکه مردم در شهر رفت و آمد خيلي کمي دارند. تعداد ديگري اظهار ميکردند که سکوت در برابر جملات منفي در مورد کرونا و انتقال آن به بقيه را تمرين ميکردند و آن را وظيفۀ اخلاقي خود ميدانستند.
موارد منفي: تعدادي از مشارکتکنندگان بيان کردهاند با وجود خاموشي ظاهري، ولي بهشدت از لحاظ ذهني درگيري بيشتري پيدا کردند و حضور در فضاي مجازي باعث شد که خاموشي و سکوت آنها کمتر شود و همچنين تعدادي نيز بيان کردهاند که افزايش گفتوگو بين اعضاي خانواده باعث شد نسبت به قبل، پرحرفتر شوند. تعداد کمي از مشارکتکنندهها نيز بيان داشتهاند که تغييري در اين مقوله تجربه نکردهاند.
ج. مطالعه
موارد مثبت: ازآنجاکه کرونا باعث افزايش اوقات فراغت افراد شده؛ تعدادي از مشارکتکنندهها اظهار کردهاند اين وقت را بهسمت مطالعۀ کتاب، مطالعۀ سايتهاي مختلف و مطالعۀ کتابهاي الکترونيکي با گوشي در زمينۀ مورد علاقه، در زمينۀ کاري، مهارتهاي زندگي بخصوص در مورد کرونا و راهکارهاي گذر از اين بحران، براي آزمون ورودي کارشناسي، ارشد و دکتري يا دانشجويان اين مقاطع براي انجام مطالعات و فعاليتهاي درسي خود، هدايت کردهاند. بهعنوان مثال يکي از مشارکتکنندهها بيان ميکرد که: «من قبل از کرونا بهخاطر اینکه دانشجوي دوره دکتري بودم، مطالعه و پژوهش ميکردم؛ ولي بعد از کرونا بهخاطر افزايش وقت، اين مطالعه و پژوهش خيلي بيشتر شد».
موارد منفي: عدهاي بيان داشتهاند که مشغلههاي کاري، خستگي و بيحوصلگي منجر به کاهش مطالعه در زمينۀ مورد علاقه شده است. عدهاي ديگر نيز بيان کردهاند که هيچگونه تغييري در اين زمينه مشاهده نکردهاند.
د. پژوهش
موارد مثبت: تعدادي از مشارکتکنندهها اظهار داشتهاند با توجه به وقت زيادي که در اين ايام يافتهاند؛ در اين ايام، مقالات و کتابهايي را در دست تأليف دارند و تعدادي از آنها بهدليل علاقه به حل مسائل جامعه، بخصوص مسائل مرتبط با شغل معلمي، مانند اقدامپژوهي يا انجام پژوهشهاي دانشگاهي، به پژوهشهايي دست زدهاند. تعدادي از مشارکتکنندهها بيان داشتهاند که پژوهش حرفهاي نداشتهاند، ولي پيرامون موضوعات مختلف در اينترنت تحقيق و تفکر ميکردند.
موارد منفي: عدهاي از مشارکتکنندهها بيان کردهاند که عدم حضور در مراکز دانشگاهي، تحقيقاتي و آزمايشگاهي، صرف انرژي در جهت آموزش مجازي، درگيريهاي ناشي از کرونا مثل خستگي، تدريس مجازي و... منجر به کاهش تحقيقاتشان نسبت به قبل شده است. عدۀ ديگري از مشارکتکنندهها بيان داشتهاند که بهطورکلی اهل پژوهش نيستند و کرونا تأثیري در اين امر نداشته است.
هـ . خلاقيت و نوآوري
موارد مثبت: اظهارات مشارکتکنندگان نشان ميدهد که کرونا منجر به شرايطي شد که تدريسها به فضاي مجازي منتقل شد و معلمان براي تدريس به توليد محتواي الکترونيکي پرداختند. آنها معتقد بودند براي تهيه محتوا وقت کافي، تفکر زياد و خلاقيت از خود نشان دادند؛ همچنين در اموري مانند آشپزي، ارتباطات، بازي با فرزندان، کاردستي با وسايل بافتني، تهيه دستي وسايل بهداشتي، خلاقيت نمود پيدا کرده است. بهوضوح به اين مطالب اذعان داشتند؛ بهطوريکه يکي از مشارکتکنندگان بيان کرد که «قطعاً در خانه ماندن باعث افزايش خلاقيت و نوآوري ميشود؛ به شرطيکه ماندن در خانه را بتواني ازش استفاده کني. من چون درگير کارهاي مجازي بودم، هم مطالب جديدي ياد گرفتم و هم براي پيشبرد کارهايم دست به خلاقيت ميزدم».
موارد منفي: اظهارات تعدادي از مشارکتکنندگان نشان ميدهد که کاهش رفت و آمدها منجر به کاهش خلاقيت آنها شده است. همچنين بيحوصلگي و افزايش مشغلههاي کاري بر اين امر نيز تأثیرگذار بوده است. تعدادي نيز بيان داشتهاند که کرونا تأثیري بر خلاقيت آنها نگذاشته است.
و. تدريس / ياددهي ـ يادگيري
موارد مثبت: مشارکتکنندگان اظهار داشتهاند که بهخاطر اينکه تدريس بهصورت کامل تحتالشعاع فضاي کرونا قرار گرفته است؛ ازجمله فرصتهايي که در اين فضا ايجاد شده، ميتوان به افزايش توليد محتواي الکترونيکي، افزايش سطح سواد معلمان در حيطه فضاي مجازي بخصوص در استفاده از نرمافزارهاي متعددي مثل نرمافزار توليد فيلم، کاهش حجم، طراحي آزمون و تدريس مجازي و...، بهکارگيري شيوههاي نوين در تدريس، کمشدنِ خجالتيبودن دانشآموزان و افزايش اعتماد بهنفس آنها، در اختيار داشتن زمان بيشتر براي تدريس، انتخاب آزادانه ساعات تدريس، ارسال محتوا براي تعداد بيشتري از دانشآموزان، بخصوص دانشآموزان نيازمند، افزايش زمان براي پرداختن به اموري که در زمان حضوري وقت کافي براي آن نبود، اشاره کرد.
موارد منفي: معلمان مشارکتکننده بيان داشتهاند که معايب تدريس مجازي بيشتر از فوايد آن است؛ ازجمله چالشهايي که بيان داشتهاند ميتوان به کاهش يادگيري و توجه دانشآموزان بخصوص دانشآموزان ضعيف، کاهش سلامت جسماني دانشآموزان و معلمان، مبتلا شدن به آسيبهاي اخلاقي فضاي مجازي، بخصوص براي کودکاني که والدين آنها نظارتي بر آنها ندارند، اتلاف وقت دانشآموزان، عدم ارتباط صميمي بين معلم و دانشآموز و احساس ناراحتي از نديدن همديگر، دشوار شدن تدريس براي پايۀ اول ابتدايي که بايد با روشهاي خاص تدريس کرد، عدم توانايي استفاده بعضي از خانوادهها از فضاي مجازي بهخاطر شرايط مالي، درگيري مرتب معلم با دانشآموزان، بياثر کردن يا کماثر کردن تدريس معلم بر روي شخصيت دانشآموزان، انجام تکاليف توسط اولياء، خستگي و بيحوصلگي معلم در تدريس اشاره کرد.
ز. ارزشيابي
موارد مثبت: اظهارات مشارکتکنندگان نشان ميدهد که با ظهور کرونا، آنها قادر به ارزشيابيهاي متعدد از دانشآموزان شدهاند؛ بهطوريکه در هفته چندبار از دانشآموزان ارزشيابي ميکردند. همچنين تعدد شيوههاي ارزشيابي و مفهوميتر کردن آن، افزايش بازخوردهاي توصيفي به دانشآموزان، بهتر شدن روحيه دانشآموزان در ابراز وجود، سادهتر شدن ارزشيابي براي بعضي از دانشآموزان از ديگر فوايدي بود که در حوزۀ ارزشيابي توسط معلمان مطرح شد.
موارد منفي: غيرواقعيبودن نتايج ارزشيابي به علت عدم حضور دانشآموزان در کلاس، اهمالکاري بعضي دانشآموزان در انجام ارزشيابي، افزايش استرس در بعضي از دانشآموزان، مشکلات زيرساختي در زمينۀ اينترنت و قطع و وصلشدن آن در نتيجه اشکال در ارزشيابي را ميتوان ازجمله معايبي دانست که مشارکتکنندگان بهوضوح به اين امور اذعان داشتند. بهعنوان مثال يکي از مشارکتکنندهها بيان ميکرد که: «امتحان وقتي در گروه واتسآپ گذاشته ميشد، حدود يک ساعت وقت ميدادم، بعد که امتحان را تصحيح ميکردم، ميديدم که چند نفر از دانشآموزان کاملاً روي کتاب نوشتن و حتي چندين نفر از دانشآموزاني که ضعيف بودند، نمره کامل ميگرفتن که کاملاً مشخص بود تلقب ميکردند و حتي اولياي بعضي از دانشآموزان تماس گرفتند و گلايه ميکردند که بچهها کتاب را باز ميکنند و مينويسند».
نتيجهگيري
اين تحقيق بهمنظور بررسي فرصتها و تهديدهاي ويروس کرونا (کوويد ـ 19) در ابعاد ديني ـ اخلاقي و عقلاني، از طريق تجارب زيستۀ معلمان مدارس ابتدايي شهر دهدشت صورت گرفته است. يافتههاي پژوهش نشان ميدهد که در هر مقولۀ خاص، معلمان تأثیرات مختلفي را تجربه کردهاند. فرصتها و تهديدهاي ويروس کرونا در ابعاد ديني ـ اخلاقي و عقلاني بهشرح زير است:
1) فرصتها و تهديدهاي ناشي از ويروس کرونا در بعد ديني ـ اخلاقي شامل مقولههاي رفتارهاي ديني، نگرش نسبت به مرگ، نگرش نسبت به دنيا، نيکوکاري، احسان و انفاق، صبر و شکيبايي، احترام به ديگران و صميميت در خانواده ميشود. مشاهدۀ مرگ ديگران، ترس از ابتلا به کرونا و مرگ ناشي از آن، ترس از عذابهاي اخروي بهخاطر اعمال ناپسند گذشته و جستوجوي منبعي براي آرامش، ازجمله فرصتهايي هستند که منجر به تقويت رفتارهاي ديني ميشوند و کاهش حضور در اماکن مذهبي، عدم پذيرش شرايط ناشي از کرونا و مقصر دانستن خدا نيز ازجمله تهديداتي هستند که رفتارهاي ديني را کاهش ميدهند. مشاهدۀ مرگ هموطنان و خويشاوندان فرصتي است که منجر به تقويت ياد مرگ و اصلاح نگرش نسبت به مرگ ميشود و اين فرصت همچنين ميتواند نگرش نسبت به دنيا را دچار تغيير و تحول جدي قرار دهد؛ بهطوريکه فرد به امور معنوي بيش از امور مادي توجه کند. تعطيلي مشاغل، فرصتي است که باعث ميشود اکثريت مردم بهصورت اختياري براي کمک مادي و معنوي به قشري که از لحاظ اقتصادي تحت فشار هستند، بسيج شوند و لذا اين امر منجر به تقويت نيکوکاري، احسان و انفاق ميشود. توکل و ايمان به خدا، عمل انتخابي آگاهانه، ازجمله فرصتهايي هستند که به تقويت صبر کمک ميکنند و ترس، استرس، مشغلهها و فشار تدريس مجازي و عدم ارتباط به مردم، ازجمله تهديدهايي هستند که منجر به کاهش صبر ميشوند. ازجمله فرصتي که منجر به تقويت احترام نسبت به اطرافيان ميشود، ترس ناشي از احتمال ابتلاي به کروناست؛ و ازجمله تهديداتي که منجر به کاهش احترام نسبت به اطرافيان ميشود ميتوان به کاهش صبر و حوصله و درگيري لفظي با اطرافيان اشاره کرد. گذراندن وقت بيشتر در خانه، توجه به نيازهاي همديگر و مراقبت از سلامت هم، فرصتهايي هستند که صميمت در بين اعضاي خانواده را تقويت ميکند و دعواي بين اعضاي خانواده، ناشيشده از فشار اقتصادي بر خانواده، عدم حضور در جامعه، خستگي و فشار کاري، اضطراب، استرس و ترس از مرگ، ازجمله تهديدهايي هستند که منجر به کاهش صميميت بين اعضاي خانواده ميشوند.
2) فرصتها و تهديدهاي ناشي از ويروس کرونا در بعد عقلاني شامل مقولههاي تفکر و ژرفنگري، ذهنيت فلسفي، سکوت و خاموشي، مطالعه، پژوهش، خلاقيت و نوآوري، تدريس / ياددهي ـ يادگيري و ارزشيابي ميشود. ازجمله فرصتهايي که منجر به تقويت تفکر و ژرفنگري ميشود ميتوان به تفکر در اموري مانند ويروس کرونا، پيامدهاي آن و نسبت آن با ديگر امور عالم بخصوص مباحث ديني، مطالعه کتابهاي علمي و فلسفي در ايام کرونا و تفکر درمورد مرگ و ارزش دنيا اشاره کرد. کاهش حضور در جامعه و افزايش ساعات حضور در خانه، فرصتهايي هستند که باعث افزايش سکوت ميشوند و افزايش گفتوگوي ناشي از حضور زياد در خانه و حضور دائم در فضاي مجازي، تهديداتي هستند که منجر به کاهش سکوت در افراد ميشوند. افزايش مطالعه در ايام همهگيري کرونا ناشي از فرصتي مانند افزايش اوقات فراغت در خانه است و همچنين کاهش مطالعه در اين ايام ناشي از مشغلههاي کاري، خستگي و بيحوصلگي است. افزايش اوقات فراغت نيز فرصتي است که باعث افزايش پژوهش در مسائل مختلف ميشود و تعطيلي مراکز دانشگاهي، تحقيقاتي و آزمايشگاهي، صرف انرژي براي تدريس مجازي و خستگيهاي ناشي از کرونا، ازجمله تهديداتي هستند که باعث ميشوند ميزان پژوهش کاهش يابد. خلاقيت با انجام فرصتهايي مانند تدريس مجازي، آشپزي، ارتباطات، بازي با فرزندان، کاردستي با وسايل بافتني و تهيه دستي وسايل بهداشتي افزايش مييابد و همچنين اين مقوله در اثر تهديداتي مانند کاهش رفت و آمدها، بيحوصلگي و افزايش مشغلههاي کاري کاهش مييابد. ازجمله فرصتهاي ناشي از کرونا در تدريس ميتوان به توليد محتواي الکترونيکي، افزايش سطح سواد معلمان در حيطه فضاي مجازي، در اختيارداشتن زمان بيشتر براي تدريس و... اشاره کرد؛ و ازجمله تهديدهاي ناشي از کرونا در اين مقوله ميتوان به کاهش يادگيري دانشآموزان، توانايي کم معلمان و دانشآموزان در استفاده از فناوري، مبتلا شدن به آسيبهاي اخلاقي فضاي مجازي و... اشاره کرد. ارزشيابيهاي متعدد، استفاده از ابزارهاي متنوع ارزشيابي، افزايش بازخوردهاي توصيفي و... ازجمله فرصتهاي ارزشيابي هستند و غيرواقعيبودن نتايج ارزشيابي، اهمالکاري بعضي دانشآموزان در انجام ارزشيابي و... ازجمله تهديدهاي ارزشيابي هستند. باتوجه به يافتههاي اين پژوهش، پيشنهاد ميشود که از تمامي تهديدها و فرصتهاي بيماري کرونا در اين پژوهش براي تدوين برنامههاي جامع جهت استفاده از فرصتهاي آن و رفع تهديدهاي ناشي از آن استفاده گردد.
- اسکندریان، غلامرضا، 1399، «ارزیابی پیامدهای ویروس کرونا بر سبک زندگی (با تأکید بر الگوی مصرف فرهنگی)»، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، ش 1(2)، ص 65ـ85.
- تاجبخش، غلامرضا، 1399، «واکاوی سبک نوین زندگی در عصر پساکرونا»، مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی، ش 10(35)، ص 340ـ361.
- چیتساز، محمدجواد، 1399، «کرونا و دینداری: چالشها و تحلیلها»، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، ش 1(2)، ص 151ـ162.
- شهیاد، شیما و محمدتقی محمدی، 1399، «آثار روانشناختی گسترش بیماری کویید ـ 19 بر وضعیت سلامت روان افراد جامعه: مطالعه موردی»، طب نظامی، ش 22(2)، ص 184ـ192.
- علیپور، ابراهیم و اکرم قربانی قمی، 1399، «خیزش تفکر الهیاتی ـ فلسفی در بحران کرونا (مروری بر معناداری زندگی، مرگاندیشی و معنویتگرایی)»، قبسات، ش 25(96)، ص 181ـ209.
- فتاحنژاد، کورش و ویدا اندیشمند، 1398، «تجربۀ زیستۀ معلمان از اثربخشی ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی با رویکرد پدیدارشناختی»، رویکردهای پژوهش نوین در مدیریت و حسابداری، ش 3(21)، ص 53ـ62.
- فراهانی، محمدتقی و همکاران، 1399، «تغییرات نگرش، باور و ارزش در سطوح فردی و فرهنگی و همهگیری کووید 19»، پژوهش در سلامت روانشناختی، ش 1، ص 1ـ15.
- کریمی، محمدکاظم، 1399، «پیامدهای فرهنگی و معنوی کرونا»، رهتوشه (مبلغان)، ش 1(2)، ص 39ـ50.
- گال، مردیت و همکاران، 1386، روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمة احمدرضا نصر و همکاران، تهران، سمت.
- نوحی، شهناز و همکاران، 1399، «نقش سلامت معنوی و مقابله مذهبی در پیشبینی اضطراب مرگ در بیماران مبتلا به ویروس کرونا»، روانشناسی، ش 14(26)، ص 29ـ42.
- وکیلی، سمیرا و همکاران، 1399، «نقش فراهیجانهای مثبت و منفی، باورهای مذهبی و تابآوری در پیشبینی اضطراب کرونا مبتلایان به بیماری دیابت نوع دو»، پژوهش پرستاری، ش 8(2)، ص 83ـ92.
- Arslan, G., Yıldırım M., Aytaç M., 2020, "Subjective vitality and loneliness explain how coronavirus anxiety increases rumination among college students", Death studies, v. 46, p. 1-10.
- Kowalczyk, O., Krzysztof R., Montane X., Pawliszak W., Tylkowski B., Bajek A., 2020, "Religion and Faith Perception in a Pandemic of COVID-19", Journal of religion and health, V. 59, p. 2671-2677.
- Rababa, M., Hayajneh A. A., Bani-Iss W., 2021, "Association of Death Anxiety with Spiritual Well-Being and Religious Coping in Older Adults During the COVID-19 Pandemic", Journal of religion and health, V. 60, p. 50-63.
- Stieger, S., Lewetz D., Swami V., 2021, "Emotional Well-Being Under Conditions of Lockdown: An Experience Sampling Study in Austria During the COVID-19 Pandemic", Journal of happiness studies, v. 22, p. 1-18.
- VanderWeele, T. J., 2020, "Love of neighbor during a pandemic: navigating the competing goods of religious gatherings and physical health", Journal of religion and health, V. 59, p. 2196-2202.
- Vazquez, C., Valiente C., García F. E., Contreras A., Peinado V., Trucharte A., Bentall R. P., 2021, "Post-Traumatic growth and stress-related responses during the COVID-19 pandemic in a national representative sample: The role of positive core beliefs about the world and others", Journal of Happiness Studies, v. 22, p. 1-21.
- Yıldırım, M., Güler A., 2020, "COVID-19 severity, self-efficacy, knowledge, preventive behaviors, and mental health in Turkey", Death studies, v. 46, p. 1-8.