سخن آغازین
Article data in English (انگلیسی)
ضرورت عرفان اسلامى
عالم هستى، عالمى پیچیده و داراى شئون تودرتوى ظاهرى و باطنى است. از سوى دیگر انسان نیز موجودى است داراى مراتب که شئونى ظاهرى و باطنى دارد. دین و متون دینى هم علاوه بر ظاهرى آراسته، داراى باطنى عمیق است. اگر علومى که مىتوان از آنها به علوم ظاهرى یاد کرد، بحث از ظاهر هستى، انسان یا دین را وجهه همت خود قرار دادهاند، عرفان اسلامى نیز از جمله علومى است که بىآنکه از ظاهر چشم بپوشد و ظاهر عالم، انسان و شریعت را انکار کرده یا نادیده انگارد، به مطالعه باطن ناگسسته از ظاهر در عالم انسانى، تکوین و تشریع مىپردازد. این مطالعات، که حاصل تعبیر و ترجمه تجارب عارفانه از عالم تکوین و تجارب سالکانه در عالم انسانى است، به ترتیب علم «عرفان نظرى» و علم «عرفان عملى» را سامان دادهاند؛ زیرا نفوذ در بطون متن دینى و فهم آن، به مدد این دو نوع تجربه، علم تأویل عرفانى را در اختیار ما قرار داده است.
میل فطرى آدمى به حقیقتجویى و حقیقتطلبى، همانطور که حقایق مرتبط با ظاهر انسان و عالم تکوین و تشریع را شامل مىشود، حقایق باطنى مرتبط با این سه حوزه را هم دربر مىگیرد. از اینرو، همواره روح آدمیان در جستوجوى چنین حقایقى بوده است؛ زیرا از یکسو، همواره کسانى هم بودهاند که متاعى بدلى عرضه کرده و جمعى را به خود مشغول داشتهاند. ظاهرگرایى، به معنایى که ذکر شد، در چند قرن اخیر، به ویژه اندیشه هاى مادىگرایانه در زمینه انسان و جهان در ارضاى میل معنویتجویى انسان، کامیاب نبوده و از اینرو، در این عصر، تقاضا براى پرشدن این خلأ معنوى روزافزون گردیده است. ضرورت پاسخ به این تقاضاى حقیقى و البته، به طور کامل عرضه نشدن معنویت حقیقى، فضا را براى مدعیان و عرضهکنندگان دروغین معنویت آماده کرده و هر از چند گاهى و در هر مکانى که فرصت بیابند، دکانى براى عرضه چنین کالایى بدلى عرضه مىکنند. آنگاه که این دکانهاى مجزا، که در مبارزه با معنویت حقیقى مشترکند، گردهم آیند، فتنهاى بس خطرناک را موجب مىشوند که بسا عقلاى قوم را هم در خود فرو برد.
اما به مقتضاى تناسب آنچه که مىتواند میل به معنویتگرایى انسان این عصر را ارضا کند و مدعیان دروغین را افشا ساخته از صحنه بیرون کند، معنویت حقیقى و عرفان اصیل اسلامى است که عارفان بزرگى همچون امام خمینى قدسسره نماینده برجسته آن بودهاند. از اینرو، ضرورى است که به منابع اصیل عرفان اسلامى، که میراثى غنى و گنجینهاى از معارف باطنى است و بزرگان اهل معرفت خود را وامدار آنها مىدانند، بیشتر بها دهیم و پاسخ مسائل عصر کنونى خود را از این منابع، که گاه درک ناشده مردود شناخته شدهاند، جستوجو کنیم. این شماره از نشریه «معرفت»، به این موضوع اختصاص یافته است.
دبیرگروه