سخن نخستين

سخن آغازين

تعليم و تربيت ارزش ها

تعليم و تربيت ارزش ها1 به مثابه يكى از گرايش هاى مهم و اساسى رشته تعليم و تربيت، در دو دهه اخيرجايگاه برجسته اى را در ميان ساير گرايش هاى رايج در دانشكده هاى تعليم و تربيت دانشگاه هاى غرب به خود اختصاص داده است. با بهره بردارى از اين گرايش ـ بستگى به مبانى، اصول و رويكردهاى جارى در تعليم و تربيت ارزش ها ـ مى توان بسيارى از ارزش ها را معرفى، تبيين، فرهنگ سازى، جهانى سازى و درونى و نهادينه كرد. تعليم و تربيت ارزش ها در غرب، تحت تأثير حاكميت ليبرال ـ دموكراسى بر فضاى فرهنگ و انديشه غرب، از اين فضا تأثير پذيرفته، دستاويزى براى جهانى سازى ارزش هاى غربى قرار گرفته است. در ايران براى نخستين بار در سال تحصيلى 89ـ88، گروه علوم تربيتى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره قم، با بهره مندى از ديدگاه ها و تجربه هاى سه نفر از اعضاى هيئت علمى خود، دارندگان دكتراى فلسفه تعليم و تربيت در گرايش تعليم و تربيت ارزش ها از دانشگاه مك گيل كانادا، اقدام به طراحى و راه اندازى گرايش مزبور در مقطع ارشد نمود. هم اكنون دانش پژوهان و فراگيران اين گرايش به تحقيق، تنظيم و تدوين پايان نامه هاى خود در زمينه تعليم و تربيت ارزش ها اشتغال دارند. علاوه بر اين، قرار است يك همايش ملى با عنوان «تعليم و تربيت ارزش ها» به ميزبانى مؤسسه فوق با مشاركت تعدادى ديگر از مراكز حوزوى و دانشگاهى بيست و سوم آذرماه سال جارى برگزار گردد.

     به مفاد تعليم و تربيت ارزشها اين خود ارزش ها هستند كه در مرتبه نخست موضوع محورى تعليم و تربيت قرار مى گيرند و نه انسان هاى ارزش مدار تربيت يافته بر مدار ارزش ها. در واقع، تربيت انسان هاى ارزش باور و ارزش مدار نسبت به پرورش خود ارزش ها جنبه ثانوى داشته، برايند تعليم و تربيت ارزش ها محسوب مى گردند. بدين ترتيب، تربيت با همه هنر و سازوكارش مشتمل بر تبيين، توجيه، افزايش، ترويج، توسعه، پروراندن و... به كار ارزش ها مى آيد و ارزش ها با همه پراكندگى و گوناگونى خود، موضوع محورى تعليم و تربيت قرار مى گيرند.

     به بيانى كه گذشت، يك مقايسه اجمالى و كوتاه ميان تعليم و تربيت ارزش ها با ساير گرايش هاى تربيتى ما را با منظور و مفاد تعليم و تربيت ارزش ها بهتر و بيشتر آشنا مى گرداند. در تربيت دينى و اخلاقى به عنوان نمونه، بيشتر بر تربيت يافتگان به تربيت اخلاقى و دينى تأكيد شده است تا آموزش و پرورش خود ارزش ها. در واقع، منظور اصلى از تربيت در اين گونه موارد، تربيت افراد متخلق و متدين است تا پرورش ارزش هاى اخلاقى و دينى. به عبارت ديگر، در تربيت اخلاقى و دينى توجه به صورت استقلالى معطوف به فراگيران و متربيان اخلاق و دين است و توجه به ارزش هاى اخلاقى و دينى امرى ثانوى و تبعى به شمار مى رود. در حالى كه در تعليم و تربيت ارزش ها تمركز اصلى و استقلالى بر خود ارزش ها استوار است و توجه به فراگيران و متربيان امرى ثانوى و تبعى به حساب مى آيد.

     در قلمرو تعليم و تربيت ارزش ها مى خواهيم بدانيم به عنوان مثال ارزش هاى مثبتى چون ولايت مدارى، عدالت، كرامت، حيا، عفت، تقوا، توكل، شكر، صبر و نظاير آن چيستند و چگونه بايد مورد تجزيه و تحليل، بازپرورى و ارزش گذارى قرار گيرند تا به آسانى از  ارزش هاى منفى و يا ضدارزش ها بازشناسى شوند؟ متقابلاً مى خواهيم دريابيم ارزش هايى چون هواپرستى، ظلم، پستى، پرده درى، پلشتى، ناپاكى، خودمحورى، ناسپاسى، بى قرارى و نظاير آن چيستند و چگونه بايد تعريف و ارزش گذارى شوند تا به آسانى از ارزش هاى مثبت متمايز گردند؟ در اين صورت، پژوهشگر و نظريه پرداز بيشتر درصدد مطالعه و بررسى و شناسايى شاخص ها و موازين بازشناسى و شناساندن ارزش هاى مثبت و منفى است تا بررسى احوال فراگيران و متربيان.

     در قرآن و روايات، همان گونه كه از ويژگى هاى تربيت يافتگان ارزش مدار و مؤمنان پايبند به ارزش ها سخن به ميان آمده است، در رابطه با خود ارزش ها نيز، ضمن تأكيد بر معرفى و پرورش آنها، گزاره ها و سفارش هايى وارد شده كه بيانگر اهميت فراوانى است كه مكتب تربيتى اسلام براى آموزش و پرورش خود ارزش ها، صرف نظر از ارزش مداران در نظر گرفته است. به عنوان نمونه، به مواردى از ارزشگذارى هاى قرآن به بيان زير توجه فرماييد:

     ـ «الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» (بقره: 147)؛ حق از جانب پروردگار تو مى باشد، مبادا از ترديدكنندگان در حق باشى.

     ـ «وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقا» (اسراء: 81)؛ و بگو حق آمد و باطل نابود شد كه باطل نابودشدنى است.

     ـ «وَلِبَاسُ التَّقْوَىَ ذَلِكَ خَيْرٌ» (اعراف: 26)؛ پوشش تقوا و رستگارى همان بهترين است.

     ـ «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ» (عنكبوت: 45)؛ به درستى كه نماز انسان را از زشتى ها و اعمال ناشايست بازمى دارد و هر آينه ياد خدا برتر و بزرگتر است.

     ـ «قُلْ... أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ» (رعد: 16)؛ بگو... آيا تاريكى ها و روشنايى با يكديگر برابرند؟

     ـ «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ» (لقمان: 13)؛ به درستى كه شرك ظلم بزرگى است.

     ـ «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ» (ابراهيم: 24)؛ آيا نديدى خداوند چگونه گفتار پاكيزه را به درخت پاكيزه تشبيه فرموده؟

     ـ «وَمَثلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ» (ابراهيم: 26)؛ سخن آلوده و زشت به درختى ماند كه بر روى زمين روييده و قرار و ثباتى ندارد.

     در اين موارد و نظاير آن، قرآن نظر ما را به ساحت و تبيين گروهى از ارزش هاى كليدى همچون: حق و باطل، تقوا و پلشتى، عبادت و عصيان، نور و تاريكى، توحيد و شرك، گفتار پاكيزه و گفتار زشت و... جلب مى كند. التزام و پايبندى به هريك از اين ارزش هاى كليدى، نه تنها به هويت و رفتار ما شكل و رنگ و رو مى بخشد، بل سرنوشت و فرجام  ما را رقم مى زند.

     در رهنمودهاى رسيده از معصومان عليهم السلام نيز مى توان به موارد فراوانى اشاره كرد كه بيشترين توجه معطوف ساحت و چيستى ارزش ها شده است. نمونه هايى از اين رهنمودها به شرح زير مى باشند:

     ـ پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «انما بعثت لأتمم مكارم الأخلاق»؛2 همانا من به رسالت برانگيخته شدم تا ارزش هاى اخلاقى را به اكمال و اتمام رسانم. در بيان حضرت ختمى مرتبت از خود ارزش ها و نه ملتزمان به ارزش ها سخن به ميان آمده است. روشن است گسترش و اتمام و اكمال مكارم اخلاق به مثابه يكى از فعاليت هاى تربيتى قلمداد مى گردد.

     ـ اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: «إعرف الحق تعرف اهله و اعرف الباطل تعرف اهله»؛3 حق را بشناس اهلش را خواهى شناخت، و باطل را بشناس اهلش را خواهى شناخت. در بيان حضرت از حق و باطل به مثابه دو ارزش متباين صحبت به ميان آمده است و نه از هواداران و طرفداران حق و باطل. در اين تصوير نيز حق و باطل دو ارزشى هستند كه موضوع آموزش و پرورش قرار مى گيرند.

     ـ عدالت نيز به مثابه يك ارزش متعالى از زبان اميرالمؤمنين عليه السلام اين گونه تعريف و برداشت شده است: «العدل يضع الأمور مواضعها»؛ عدل امور را در جاى خودش قرار مى دهد. اين تعريف و تبيين هم خود ارزش عدالت را موضوع سخن و تجزيه و تحليل قرار داده است.

     ـ امام رضا عليه السلام فرمودند: «فإنّ الناس لو عرفوا محاسن كلامنا لاتبعونا»؛ به درستى چنانچه مردم زيبايى هاى كلام ما را بشناسند، از ما پيروى خواهند كرد. در اين كلام نورانى نيز آنچه موضوع بررسى و تبيين قرار مى گيرد زيبايى هاى گفتار معصومان عليهم السلام است، پيش از آنكه به پيروان و ملتزمان به اين ارزش ها پرداخته شود.

     اينها و نمونه هاى فراوان ديگرى از اين دست بيانگر اهميت و ارزشى هستند كه در راستاى آموزش و پرورش ارزش ها مورد توجه و امعان نظر قرار مى گيرد. روند پرورش ارزش هاى مثبت (فضيلت ها) مى تواند به گونه اى باشد كه پيرو آن شخصيت هاى بهنجار شيفته ارزش ها شوند و به جانب آنها گرايش پيدا كنند. از سوى ديگر، روند بازشناسى و تبيين ارزش هاى منفى (رذيلت ها) مى تواند به گونه اى باشد كه پيرو آن شخصيت هاى بهنجار نسبت به آنها بيزارى بجويند و تمايلى به دريافت و التزام عملى به آنها نداشته باشند.

     در پايان يادآور مى شود نظر به اينكه اين شماره از نشريه علمى ـ ترويجى «معرفت» در آستانه برگزارى همايش «تعليم و تربيت ارزش ها» منتشر مى گردد، تعدادى از مقالات پذيرفته شده همايش در اين شماره به چاپ رسيده اند. اميد مى رود مقبول نظر پژوهشگران گرامى و خوانندگان ارجمند و مورد بهره بردارى آن بزرگواران واقع شود.

مدير مسئول


پي‌نوشت‌ها:

1. values education.
2ـ فضل‏بن حسن طبرسى، مجمع‏البيان، ج 9، ص 500.
3ـ نهج‏البلاغه، صبحى صالح، كلمات قصار 477.