اصول و روشهای تربیت نمازی فرزندان در سنین هفت تا چهارده سالگی

Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
تربيت مهمترين مسئلهاي است که انسان از ابتداي خلقت تا به امروز با آن مواجه بوده و براي آن به تفکر پرداخته و برنامهريزي و سرمايهگذاري کرده است (رهنمائي و زينلي، 1397). تربيت ابعاد مختلفي دارد که يکي از آنها تربيت دینی است. مهمترين بخش تربيت دینی، تربيت عبادي است که براساس روايات معصومان از اوايل کودکي شروع ميشود و اساس رشد معنوي در سالهاي بعد خواهد بود (ميرزانظر، ۱۳۹۵، ص 12). تربيت عبادي، کودکان را با وظايف ديني خود آشنا ساخته و آنان را متعهد و پايبند به انجام آن وظايف ميکند. براساس روايات، از بين اعمال عبادي، تربيت نمازي از اهميت بيشتر و ضرورت بالاتري برخوردار است (شکراللهي و زرين، ۱۳۹۳). بهطوريکه در بسياري از آيات قرآن به اين مهم اشاره شده و در کتب روايي شيعه، بابهاي زيادي به آن اختصاص يافته است.
براساس رواياتي که در مورد نقش وظايف مربي در امر تربيت وارد شده ميتوان با توجه به مراحل رشد کودک، مراحل تربيتي را نيز تعيين کرد، که هريک از اين مراحل داراي ويژگيها و اقتضائات خاص خود است (طبرسي، 1412ق، ص 222؛ بروجردي، 1386، ج 26، ص 848، ح 1417ـ39699)؛ و نتيجهبخش بودن امر تربيت نيز به انجام برنامهريزي براساس مراحل رشد و ويژگيهاي آن بستگي دارد (شکراللهي، ۱۳۹۲). علاوه بر اين براي دستيابي به اهداف تربيت دینی، شناسايي و بهکارگيري اصول و روشهاي صحيح تربيتي ضروري و امري مؤکد است (بيگدلي و الهي، 1394). اصول و روشهاي تربيتي نسبت به ساير عناصر تربيتي، کاربرديتر و عملياتيتر هستند؛ بهگونهايکه در صورت عدم استفاده از اين دو عنصر، امر تربيت بهدرستي انجام نميشود.
اصل در لغت فارسي به معناي «بيخ، ريشه، شالوده، پايه، بيخ، بنياد، بن» آمده است (دهخدا، 1346، ج 7، ص 2821). همچنين در فرهنگ فارسي معين اصل به معناي «ريشه، بيخ، بن، بنياد» آمده است (معين، 1387، ص 136). در اصطلاح، تعاريف گوناگوني از اصل مطرح شده است ازجمله: «قواعد همگاني که بهمنزله دستورالعملهايي، راهنماي عمل در تدابير تربيتي قرار ميگيرند و مبناي روشهاي تربيتي هستند» (صالحي و همكاران، 1393)؛ «مجموعه قواعدي که با توجه به مباني و اهداف تربيت کشف ميشوند و در امر تربيت راهنماي عمل قرار ميگيرند و همچنين زمينه کشف روشها را فراهم ميسازند» (مقامي و ميرشاهجعفري، ۱۳۸۴)؛ «اصول گزارههاي تجويزي و دستورالعملهاي کلي هستند که از اهداف و مباني بهدست ميآيند و راهنماي روشهاي تربيتي قرار ميگيرند» (شهرياري، ۱۳۹۷؛ داودي و همكاران، 1400)؛ «اصول تعليم و تربيت گزارههاي تجويزي و کلي براي متصديان امر تعليم و تربيت هستند که از مباني بهدست ميآيند و راهنماي عمل تربيتي قرار ميگيرند» (جمعي از نويسندگان، ۱۳۹۱، ص ۲۹۷).
در لغتنامۀ دهخدا روش به معناي «طرز، طريقه، قاعده، قانون، راه، هنجار، شيوه، اسلوب، نسق، منوال، سبک، طريق، گونه، سنت، نمط، رسم و آيين» آمده است (دهخدا، 1346، ج 26، ص 162). در فرهنگ عميد، روش به معناي «رفتار، طرز رفتن، طرز حرکت، رسم و عادت» آمده است (عميد، 1380، ص 655). روش در اصطلاح عبارت است از فرايند عقلاني ذهن براي دستيابي به شناخت يا توصيف واقعيت. بهعبارتي بهوسيلۀ روش ميتوان از طريق عقل يا غير آن، بهمانند تجربه، واقعيتها را شناخت (سبحانييامچي، ۱۳۹۷). يا روش عبارت است از طريقۀ انجام يک عمل و دستورالعمل رسيدن به هدف (شمخاني و همكاران، 1393). با توجه به اين تعاريف ميتوان گفت: روش در علوم نظري به شيوهاي اطلاق ميشود که براي کشف حقيقت مورد استفاده قرار ميگيرد و در علوم عملي راهي است که براي رسيدن به هدف عملي اتخاذ ميشود (جمعي از نويسندگان، ۱۳۹۱، ص ۴۴۵). بر این اساس اصول و روشهاي تربيت نمازي به اموراتي گفته ميشود که ما را به هدف مطلوب که همان تربيت نمازي است، مرساند.
پژوهشهايي در زمينه تربيت نمازي صورت گرفته كه عبارتند از: کتاب شيوههاي دعوت به نماز (قرائتي، 1393)؛ كتاب مهارتهاي دعوت فرزندان به نماز (جابري، 1398)؛ مقالة «شناخت مراحل دعوت و اصول و چگونگي بهکارگيري روشهاي تربيتي در ترغيب فرزندان به نماز» (مقدم و همكاران، 1400)؛ مقالة «نقش مادران مذهبي در ترغيب فرزندان به نماز» (مصباح، 1397). با دقت در اين منابع ميتوان گفت تحقيقات صورتگرفته بهصورت عام به مهارتهاي تربيت نمازي فرزندان پرداختهاند و پژوهشي که مستقيماً به اصول و روشهاي تربيت نمازي فرزندان در سنين هفت تا چهارده سالگي پرداخته باشد وجود ندارد. بنابراين با توجه به لزوم بهکارگيري اصول و روشهاي مخصوص در هر دوره از سنين کودکي، ميتوان گفت که ارائۀ پژوهشي جديد با تأکيد بر تطبيق اصول با روشهاي تربيتي و هماهنگي آنها با مراحل کودکي ضرورت دارد. انجام اين پژوهش به متربيان تربيت نمازي کمک خواهد کرد تا تربيت خود را براساس اصول و روشهاي صحيح متناسب با ويژگيهاي دورۀ سني خاص پيش ببرند. اين پژوهش اصول و روشهاي تربيت نمازي در سنين هفت تا چهارده سالگي را دنبال میکند.
سؤالات اصلي و فرعي پژوهش عبارتند از: 1.اصول و روشهاي آموزش نماز به کودکان 14ـ7 ساله کدامند؟ 2. رابطۀ اصول و روشهاي تربيتي با دورههاي رشد انسان چيست؟
مقاله حاضر به لحاظ هدف از دسته پژوهشهاي بنيادي و به لحاظ رويکرد، کيفي و شيوۀ تحليل دادهها بهصورت توصيفي ـ تحليلي است.
1. يافتههاي پژوهش
1ـ1. اصول تربيت نمازي
الف. اصل ايجاد و تقويت بينش
يکي از اصول مهم در تعليم و تربيت و بخصوص در تربيت عبادي، اصل تقويت بينش و آگاهي است (داودي و همكاران، 1400؛ بيگدلي و الهي، 1394). اين استراتژي مهم تربيتي براي ورود فرزندان به عرصۀ تربيت عبادي و نيز تقويت عبادت متفکرانه در آنها بسيار راهگشاست (آرمون و صاحبقرانفرد، ۱۳۹۷). در اهميت اين اصل همين بس که در روايات اسلامي از شناخت و آگاهي بهعنوان عامل تعيينکنندۀ اعمال و رفتار ياد شده است (طرقي و همكاران، 1399). در همين رابطه پيامبر اکرم ميفرمايند: «بهوسيلۀ علم و معرفت، خداوند اطاعت و عبادت ميشود» (ابنشعبه حراني، ۱۳۶۳، ص ۲۸). در اين روش سعي ميشود برداشت انسان از مسائل و امور اطراف خود، دگرگون شود تا از اين طريق تغيير رفتار صورت پذيرد (شاوردي و کشاورز، ۱۳۹۰).
ب. اصل ايجاد و تقويت گرايش
نفس انسان متشکل از سه ساحت است: ۱. ساحت بينشي يا شناختي؛ ۲. ساحت گرايشي يا عاطفي؛ ۳. ساحت کنشي يا کرداري (رضواني و شريفي، ۱۳۹۸). اولين شرط پيدايش اراده به انجام کاري در انسان «شناخت» است و تا زمانيکه انسان نسبت به چيزي آگاهي نداشته باشد ارادهاي به انجام آن نخواهد داشت؛ اما صرف علم و شناخت براي تصميم انسان براي انجام کاري کافي نيست و علاوه بر آن بايد ميل و گرايشي در وجود انسان براي انجام دانسته خود باشد (مصباح يزدي، ۱۳۹۰، ج ۱، ص ۶۷) و اگر آدمي ميل و گرايشي نسبت بهکاري نداشته باشد هرگز سراغ انجام آن فعل نخواهد رفت (مصباح يزدي، ۱۳۹۴، ج ۲، ص ۲۹۶). بنابراين يکي از اولين اصول براي تربيت نمازي فرزندان، اصل ايجاد و تقويت گرايش است.
ج. اصل تقويت محبت به خداوند
يکي از اصول مهم در تربيت عبادي اصل تقويت محبت به خداوند است؛ چراکه بين محبت به خداوند و عبادت و اطاعت او رابطۀ مستقيم وجود دارد (داودي و همكاران، 1400). قرآن کريم ميفرمايد: «قُلْ اِنْ کنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُوني يحْبِبْکمُ اللَّه» (آلعمران: 31)؛ بگو اي پيامبر اگر خدا را دوست داريد مرا پيروي کنيد تا خداوند شمارا دوست بدارد. مربي بايد کاري کند که کودک خدا را دوست داشته باشد؛ زيرا در اين صورت است که او خواهد توانست به اوامر الهي ازجمله نماز عمل کند (کاظمي يزدي، ۱۳۹۲، ص ۳۹و۴۰). شکلگيري محبت مبتني بر شناخت نسبت به خداوند متعال در دوره تأديب (۷ـ۱۴ سالگي) شروع ميشود. در اين دوره با وسعت يافتن شناخت کودک از خود و جهان اطراف و سوق يافتن انديشه او از سمت والدين و مربيان به اينکه سرچشمۀ همۀ زيباييها و خوبيها خداوند است و حتي مهربانيهاي والدين و اطرافيان از الطاف الهي است، بهتدريج زمينۀ شکلگيري محبت آگاهانه در وجود کودک ايجاد ميشود و اين محبت دروني شوق و انگيزه ايجاد ارتباط با خداوند را در کودک بهوجود ميآورد (قيصريگودرزي، ۱۳۹۹).
د. اصل کرامتپروري (تکريم متربي)
خداوند متعال انسان را موجودي باکرامت خلق کرده و در احکام و دستورات ديني نيز بر حفظ کرامت و عزت انسان تأکيد فراوان شده است (همتبناري، ۱۳۹۴؛ ارغوانيفلاح و موسوينسب، ۱۳۹۷)؛ بنابراين برنامهها و روشهاي تربيتي بايد بهگونهاي باشند که احساس عزت نفس را در فرد بهوجود بياورند و کرامت انساني را فراهم آورند (کريما، ۱۳۸۲، ص ۵۱). القاي احساس دروني کرامت در کودکان دو ثمره خواهد داشت: يکي اشتياق به نيکيها و ديگري نفرت از بديها (بيرانوند، ۱۳۹۶، ص۷۱).
هـ . اصل اعتدال
اعتدال در مقابل افراط و تفريط قرار دارد؛ افراط يعني زيادهروي کردن در چيزي و تفريط يعني کمگذاردن در چيزي؛ که هريک از اين دو موجب اختلال در امور ميشود (صالحي و همكاران، 1393)؛ بنابراين اصل اعتدال بيانگر رعايت اعتدال و ميانهروي در تربيت انسان و پرهيز از هر نوع افراط و تفريط است (مطهري، ۱۳۸۰؛ دارابکلايي، ۱۳۹۰). براساس اين اصل، مربي بايد از روشها و برنامههايي استفاده کند که متربي از افراط و تفريط پرهيز کند (همتبناري، 1397).
و. اصل استمرار (مداومت)
دوران کودکي و نوجواني دوره مداومت آموزههاي دين است و والدين و مربيان بايد به اين امر توجه داشته باشند (ميرزانظر، ۱۳۹۵، ص ۱۳۰). اصل استمرار بيانگر آن است که امر تربيت بايد بهطور مستمر ادامه داشته باشد (جمعي از نويسندگان، ۱۳۹۱، ص ۳۱۴). يکي از ويژگيهايي که در کودکان از سنين هفت سالگي بهبعد بهوجود ميآيد، خصوصيت قيدپذيري است؛ يعني امکان تربيتپذيري و قبول امر و نهي با دامنۀ وسيع در کودک وجود دارد (قائمي، ۱۳۸۸، ص ۱۹)؛ بنابراين استمرار در آموزش کودکان به اعمال عبادي مانند نماز در اين دوره، باعث ملکهشدن آن عمل و درنتيجه تقيد آنان خواهد شد (داودي و همكاران، 1400).
ز. اصل تسهيل (مسامحت)
يکي از اصول مهم و اساسي در دعوت به نماز، آسانگيري است (قرائتي، 1393، ص ۳۴). آموزش مفاهيم ديني بايد متناسب با ظرفيتها و توان شناختي، عاطفي و انگيزشي کودکان باشد و از سختگيري در تربيت پرهيز شود (بيگدلي و الهي، 1394). سيره معصومان در تربيت عبادي بر آسانگيري بوده است؛ براي نمونه در روايتي نقل شده است: امام سجاد به کودکان خود دستور ميداد نماز مغرب و عشا را با هم بخوانند و ميفرمود: اين بهتر از آن است که بخوابند و نماز عشاي آنان قضا بشود (طوسي، 1407ق، ج ۲، ص 381، ح ۱۵۸۵؛ کليني، 1429ق، ج 6، ص 433، ح 5409؛ داودي و همكاران، 1400). نکته مهم اين است که در آموزش نماز بايد بهنحوي عمل کنيم که کودک احساس جبر و خستگي نکند و نماز خواندن براي او عملي سنگين و کسلکننده جلوه نکند (قائمي، ۱۳۸۸، ص ۴۰).
2. روشهاي تربيت نمازي
1ـ2. روش آموزش نماز
انسان هنگاميکه نسبت به عملي دانش کافي داشته باشد، بهتر ميتواند در مورد آن رفتار قضاوت کند و نسبت به انجام آن تصميم بگيرد (داودي و حسينيزاده، ۱۳۹۷، ص ۱۸۷؛ قرائتي، 1393، ص ۱۳۵). بنابراين کودکي که نحوۀ خواندن نماز را نميداند، فکر خواندن نماز را از سر بيرون خواهد کرد (يارمحمدي، ۱۳۹۰، ص ۶۹). ازاينجهت يکي از وظايف اساسي والدين، آموزش و آشناساختن کودک و همچنين مأنوس ساختن او با نماز هست (قيصريگودرزي، ۱۳۹۹). براساس برخي از روايات، هفت سالگي سن شروع آموزش نماز به کودکان است. امام صادق ميفرمايند: «ما فرزندانمان را از پنج سالگي به نماز امر ميکنيم، شما فرزندانتان را از هفت سالگي به نماز امر کنيد» (مجلسي، 1404ق، ج 15، ص 331، ح 1؛ طوسي، 1390ق، ج 1، ص 409، ح 6ـ1564).
2ـ2. روش آموزش آثار و برکات نماز
اساساً انسان و بخصوص کودکان، دوست دارند مورد توجه و التفات اطرافيان باشند؛ حال که خداوند نسبت به کودکان و انسانها چنين توجهي را دارد، کودکان ناخواسته جذب اين کانون محبت خواهند شد (فقيهي، ۱۳۸۴، ص ۶۰). بيان برخي از آثار نماز مانند توجه ويژه خداوند به نمازگزاران و همچنين نعمتهاي بهشتي با زبان کودکانه، ميل و انگيزه مضاعفي براي اقامه نماز در کودکان ايجاد ميکند (يارمحمدي، ۱۳۹۰، ص ۶۴).
3ـ2. روش ايجاد تصوير صحيح از نماز (زيباسازي نماز)
شايد بتوان گفت که بهترين راه نهادينه کردن نماز و عبادت، ايجاد تصويري زيبا، جذاب و آسان از نماز در ذهن و روح است (داودي، ۱۳۹۳، ص ۱۹۲). انسان موجودي است که فطرتاً زيباييها را دوست دارد و ظواهر زيبا و جاذبههاي گوناگون براي وي شوقانگيز هستند. اين ظواهر و جاذبهها در روح کودک و نوجوان اثر بيشتري دارد؛ بهگونهايکه در بسياري از مواقع بدون دليل بهسوي چيزي که ظاهر زيبايي دارد، سوق پيدا ميکنند؛ بنابراين والدين با اجراي روشهايي ازجمله تهيۀ سجادۀ زيبا، لباس براي پسران و مقنعه و چادر براي دختران، خواندن نماز با صوت زيبا و قرائت دلانگيز، ميتوانند زمينۀ رغبت فرزندان را به نماز فراهم کنند (مصباح، ۱۳۹۷، ص ۴۴۰). همچنين طرح گفتوگو دربارۀ نماز از طريق شعر، سرود، قصهها و حکايات، در ذهن فرزندان اثر ميگذارد؛ چراکه اين کار با توجه به حس کنجکاوي که کودکان دارند، آنها را به فعاليت فکري و عملي در مورد نماز وادار ميسازد (همان، ص ۴۴۰).
4ـ2. روش هنرگرايي
هنر موجب نفوذ آموزش و تأثيرگذاري زياد و همچنين سبب ماندگاري در ذهن مخاطب ميشود (قرائتي، 1393، ص ۱۲۷). بهکارگيري ظرفيتهاي هنري، ازجمله بعضي از نمادها مانند شعر، داستان و... نقش مهمي در رشد معنوي در کودکان و فرزندان دارد (شهرياري، ۱۳۹۷)؛ مثلاً زبان قصه يکي از مؤثرترين روشهاي آموزش مفاهيم ديني به کودکان است؛ چراکه کودکان علاقه زيادي به شنيدن داستان دارند و اين باعث ميشود که بخش عمدۀ تربيت دینی کودکان از همين راه انجام پذيرد (سجاديپور و ابراهيمي، ۱۳۹۶). کودکان بهدليل اينکه قدرت تخيل آنها از قدرت تعقلشان قويتر است، از شنيدن داستانها بسيار لذت ميبرند و از آن تأثير ميپذيرند (وجداني، ۱۳۹۲). همچنين يکي از خصيصههاي بارز دوران کودکي و نوجواني، تأثيرپذيري زياد است (داودي، ۱۳۹۳، ص ۷۷)؛ و ازآنجاکه آنها از قصهها الگو ميگيرند و محبت قهرمانان قصهها بر دلشان مينشيند، اين، نقش مؤثري در اثرپذيري آنان از داستانها دارد (محدثي، ۱۳۹۱، ص ۱۳).
5ـ2. روش مشاهدهاي (روش عمل مربي)
يکي از بهترين روشهاي تربيت، استفاده از عمل است. در اين روش وقتي مربي پيوسته خودش کاري را انجام ميدهد، کودک آن را ميبيند و ياد ميگيرد و انجام آن براي کودک آسان ميگردد (نيکومنش و ديگران، ۱۳۹۹). در دورۀ تأديب (۷ تا ۱۴ سالگي) بهويژه سالهاي نخست آن، بهدليل اينکه هنوز تفکر انتزاعي کودک تکامل نيافته، بهتر است آموزش از طريق عمل صورت پذيرد (قيصريگودرزي، ۱۳۹۹). همچنين عمل مربي و خواندن نماز در مقابل کودک، موجب ايجاد انگيزه و تحريک عاطفي وي ميشود چراکه رفتار عيني نشان ميدهد که عامل، خود بهکاري که انجام ميدهد باور دارد (شهرياري، ۱۳۹۷). از طرفي ديگر نيز با توجه به حس کنجکاوي و همانندسازي در کودکان و نوجوانان، اقامۀ نماز در مقابل آنها احساس خوشايندي دربارۀ نماز را در آنها بهوجود آورده و موجب تقويت حس همانندسازي آنها ميشود (کاظمي يزدي، ۱۳۹۲، ص ۱۴۵).
6ـ2. روش الگودهي
يکي از روشهاي تربيتي مناسب براي آمادهسازي کودکان و نوجوانان براي انجام عبادات، بهويژه نماز، الگودهي است (امامي و ديگران، 1396؛ زکيدوغان، ۱۳۸۴، ص ۱۳۵). کودکان در سالهاي ابتدايي زندگي خود، همۀ کارهايشان را از الگوهاي پيرامون خود الگوبرداري ميکنند (رزاقي هريکندهاي و صادقي آهنگري، 1400). در اين روش مربي سعي ميکند نمونۀ رفتار مطلوب را در معرض ديد متربي قرار دهد و از اين طريق موقعيت اجتماعي او را دگرگون کند و متربي به تقليد از وي بپردازد (زارعي و کاردواني، ۱۳۹۲؛ سبحانييامچي، ۱۳۹۷). انعطافپذيري، حس تقليد و همانندسازي زمينههايي هستند که باعث ميشوند انسان خود را با الگوها تطبيق دهد (مهدويراد و زرسازان، ۱۳۸۵).
7ـ2. روش فضاسازي معنوي
از روشهاي مؤثر براي دعوت فرزندان به نماز، فضاسازي است؛ چراکه انسان هنگاميکه در يک فضاي کاري قرار ميگيرد، احتمال همراهي وي با آن بيشتر است (جابري، ۱۳۹۸، ص ۷۱). خانواده نخستين بستر براي تقويت روحيه عبادت بخصوص نماز است (مقدم و همكاران، 1400) و مهمترين محيطي است که کودک در آن پرورش مييابد و عقايد و باورهاي خود را در آن شکل ميدهد (زينالپور و کيهان، ۱۳۹۷). خانه و خانواده اگر رنگ و بوي نماز داشته باشند، نمازخوان شدن کودکان و فرزندان نيز آسانتر خواهد شد (جابري، ۱۳۹۸، ص ۷۱). براي اينکه محيط خانه بستري مناسب براي آموزش عبادي کودک باشد بايد فضاي خانه را در حال معنوي نگاه داشت؛ مثلاً معطر کردن لباس، برپايي نماز جماعت، اختصاص مکاني در خانه براي نماز، نصب تابلوهايي از آيات قرآن و... در ايجاد فضاي معنوي در خانه مؤثر خواهد بود (مصباح، ۱۳۹۷، ص ۴۳۴و۴۳۵).
8ـ2. روش انتخاب دوستان مناسب
براساس روايات، دوستان تأثير زيادي بر روي باورها و عواطف و رفتارهاي کودکان دارند (طوسي، 1414ق، ص 518، ح 1135؛ محدث نوري، 1408ق، ج 8، ص 327، ح 2ـ9568) و هرچند اين تأثيرگذاري در دوره نوجواني به اوج ميرسد؛ اما پيدا کردن دوستان خوب و از خانواده ديندار از همان دورۀ کودکي اهميت زيادي دارد (وجداني، ۱۳۹۲)؛ چراکه کودکان بهدليل قدرت يادگيري و روحيۀ الگوگيري بالا، خيلي زود رفتار همنشينان و دوستان خود را ياد گرفته و تکرار ميکنند (نيکومنش و ديگران، 1399). يکي از بسترهاي بينمازي و غفلت از نماز، دوستان ناباب و بينماز هستند (قرائتي، 1393، ص ۷۵). بنابراين کودکان بايد ترغيب شوند تا دوستان نمازخوان را برگزينند؛ چراکه گاهي تأثير رفتار و گفتار کودکان بر همديگر بيشتر از سايرين است (مصباح، ۱۳۹۷، ص ۴۴۰).
9ـ2. روش ارتباط کودکان با مکانهاي مذهبي
حضور کودکان در اماکن مذهبي، آنان را به اقامۀ نماز ترغيب و تشويق ميکند (ميرزانظر، ۱۳۹۷؛ (حيدري و ديگران، 1399). با توجه به نياز دروني پذيرفتهشدن توسط ديگران در کودکان، بهويژه در دوره تأديب، حضور کودک در اجتماعات مذهبي و پذيرفتهشدن توسط آنها، انگيزهاي قوي در گرايش کودک بهسوي عبادت خداوند ايجاد خواهد کرد (قيصريگودرزي، ۱۳۹۹). از طرفي ديگر هر اندازه کودک در اين اماکن بيشتر شرکت کند، به نگرشهاي ديني والايي دست پيدا خواهد کرد و مفهوم نماز را بهتر درک خواهد کرد (فقيهي، ۱۳۸۴، ص ۴۵).
10ـ2. روش يادآوري نعمتهاي الهي
يادآوري نعمتها به اين سبب صورت ميگيرد که کودک بهدليل احساسات زودگذر و تمايلات متغيری که دارد و بهخاطر خصيصۀ غفلت و اشتغال خاطر نوع انساني، در زمان حال غرق ميشود و از نعمتها و مهربانيهايي که به او شده، غافل ميگردد و ذکر نعمتها او را آگاه ميسازد و بهسوي منعم حقيقي بازميگرداند (مقامي و ميرشاهجعفري، 1384). همچنين در دورۀ کودکي با توجه به تمايلات فطري و گرايشهاي ذاتي پاک کودکان، بهتر ميتوان از اين روش استفاده کرد. اين روش، ذهن کودک را متوجه خداوند مهربان ميکند و گرايش او را نسبت به خدايي که همه مهربانيها از اوست جلب ميکند (سجاديپور و ابراهيمي، ۱۳۹۶).
11ـ2. روش محبت و مهرورزي
استفاده از مهر و محبت يکي از مؤثرترين و کارآمدترين روشهاي تربيتي است؛ چراکه جاذبه و انگيزه ميآفريند (اصفهاني، ۱۳۹۷). اين روش يکي از اساسيترين روشهاي تعليم و تربيت است که با سرشت آدمي تناسب دارد (مهدويراد و زرسازان، ۱۳۸۵). همۀ انسانها بهطور فطري نياز به محبت ديگران دارند (ملکي، ۱۳۹۰)؛ يعني محبت روشي است که به مرحلهاي خاص از تربيت اختصاص ندارد؛ اما کودکان، بيشتر به آن نياز دارند (سجاديپور و ابراهيمي، ۱۳۹۶). ازآنجاکه احساسات کودک قبل از عقل او ظهور پيدا ميکند و کودک زمانيکه هنوز مسائل علمي را نميفهمد، مطالب عاطفي را درک ميکند و در زمان کودکي تنها نقطۀ اميد وي، مهر و محبت پدري و مادري است؛ و هيچ چيز به اندازه مهر والدين کودک را آرام نميکند (جمشيدي، 1377، ج 1، ص 73). اگر تربيت دینی همراه با ابراز مهر و محبت باشد، کودک را نسبت به والدين تسليمپذيرتر ميکند (تميمي آمدي، 1410ق، ص 29، ح 383؛ فاضلي، ۱۳۹۰). حال اگر اين محبت در نماز انجام شود، ظاهر نماز را براي کودک زيبا جلوه داده و او را نسبت به نماز ترغيب ميکند (فقيهي،۱۳۸۴، ص ۳۵).
12ـ2. روش تشويق
از شيوههاي مناسب در ايجاد انگيزش بهسوي کارهاي نيک، روش تشويق است (سجاديپور و ابراهيمي، ۱۳۹۶). يکي از خصوصيات فطري انسان (که در دورۀ کودکي جلوه بيشتري دارد)، «حب ذات» يا به تعبيري خوددوستي است (مصباح یزدی، ۱۳۹8الف، ص ۲۰۶)؛ که از شئون اين ويژگي ذاتي، عشق به کمالات و پيشرفت است (مصباح یزدی، ۱۳98ب، ص ۳۳۳) و بههمين خاطر نيز کودکان فطرتاً عاشق پيشرفت و کمال و تحسين و قدرداني هستند (مقدم و همكاران، 1400). روش تشويق آدابي است براي شکوفاسازي استعدادهاي انسان در جهت کمال مطلق (مهدويراد و زرسازان، ۱۳۸۵)؛ بنابراين تشويق باعث ايجاد انگيزه و رغبت شده و رغبت به انجام رفتار مطلوب را در کودک مضاعف ميکند (اصفهاني، ۱۳۹۷). بهعبارتي، اقدام به يک رفتار و مهمتر از آن تثبيت رفتار، به انگيزهاي استوار نياز دارد که روش تشويق در ايجاد اين انگيزه نقش مؤثري دارد (داودي و حسينيزاده، ۱۳۹۷، ص ۱۹۴). همچنين يکي از نيازهاي انسان بهويژه در دورۀ کودکي و نوجواني، نياز به «مقبوليت و مورد توجه واقع شدن» است؛ پاداشها و تشويقها سطح بالايي از اين نياز را اشباع ميکنند (صفايي حائري، ۱۳۸۶، ص ۶۹).
13ـ2. روش تکليف به حد وسع (روش تکليف در حد توان)
انسانها از نظر طبيعي يکسان نيستند و هرکس ظرفيت و تواناييهاي جسمي و روحي متفاوتي دارد (سبحانييامچي، ۱۳۹۷). از خصوصيات احکام دين، تناسب آنها با تواناييهاي افراد است و وظيفۀ هر کسي متناسب با قدرت و استعداد او مشخص ميشود (همان، ص ۱۷۴). رعايت توان متربي بر کيفيت برنامههاي تربيتي در سه بعد شناختي، عاطفي و کنشي تأثير بنيادين دارد (طرقي اردکاني و ديگران، 1398). اين مطلب بايد در امور تربيتي و بهوسيلۀ مربي در نظر گرفته شود و مربي بايد از متربي چيزي بخواهد که در طاقت عملي اوست (صالحيزاده و محمدي، ۱۳۹۴). دورۀ کودکي دورهاي است که کودک هنوز از نظر جسماني ضعفهايي دارد و خداوند نيز از اين دوران به دورۀ ضعف ياد کرده و ميفرمايد: «خدا همان کسي است که شما را آفريد درحاليکه ضعيف بوديد...» (روم: ۵۴؛ قيصري گودرزي، ۱۳۹۹)؛ بنابراين در اين دوره نبايد با نمازهاي طولاني و زياد، کودک را خسته و دلزده کرد؛ چراکه اين احساس افسردگي و دلزدگي نوعي تنفر از نماز را در پي خواهد داشت (يارمحمدي، ۱۳۹۰).
14ـ2. روش تکرار و تلقين
يکي از روشهاي تربيتي مؤثر در امر آموزش و تربيت ديني فرزندان، روش تکرار و تلقين است (سجاديپور و ابراهيمي، ۱۳۹۶). مداومت بدون تکرار و تمرين هيچ تأثيري نخواهد داشت و حتي در روانشناسي تربيتي نيز يکي از مسائلي که در يادگيري و نقش بستن مطالب در ذهن کودکان و نوجوانان تأثیر دارد، روش تکرار است که از آن بهعنوان «چکش تربيتي زدن» ياد ميشود (شمخاني و همكاران، 1393). اساساً خداوند انسان را بهگونهاي آفريده که براي نهادينه شدن اقدامات تربيتي در او بايد از مجراي تمرين و تکرار وارد شد (کاظمي يزدي، ۱۳۹۲، ص ۵۹)؛ بهويژه آنکه دوران کودکي و نوجواني را ميتوان دوران ملازمت و مداومت آموزههاي ديني دانست (بيگدلي و الهي، 1394). بنابراين در دورۀ تأديب و با شروع هفت سالگي ميتوان با تکرار و تمرين اعمال عبادي، سبب ماندگاري و ملکه شدن آن عمل در کودک شد (شکراللهي، ۱۳۹۲).
15ـ2. روش عادت دادن
عادت دادن يکي از روشها و وسايل مؤثر تربيتي در مکتب تربيتي اسلام است (مهدويراد و زرسازان، ۱۳۸۵). در سنين پيش از تکليف بهدليل اينکه کودکان هنوز مفاهيم عقلي را بهراحتي درک نميکنند و از طرفي هم از جانب خداوند مکلف شمرده نميشوند؛ يکي از زمينههاي تربيتي، عادت دادن کودکان به آداب اسلامي است (بيرانوند، ۱۳۹۶، ص ۹۱). همچنين يکي از خصوصيات بارز کودکان در سنين هفت تا دوازده سالگي «عادتپذيري» است؛ که بر اين اساس امکان و زمينۀ ايجاد عادات مطلوب در کودکان در اين دوره وجود دارد (شکراللهي، ۱۳۹۲). اهميت اين موضوع در اين است که اگر در اين دوره، انس و عادت لازم در کودک شکلگرفته باشد و بر اثر تکرار عمل و ممارست عملي ورزيدگي روحي و جسمي لازم در کودک ايجاد شده باشد؛ وي آمادگي لازم را براي تن دادن به اوامر الهي و بهعهده گرفتن تکاليف در بزرگسالي را مييابد و متعهد به انجام دستورات الهي ميشود (قيصري گودرزي، ۱۳۹۹).
16ـ2. روش فريضهسازي
فريضهسازي روشي است که در آن متربي عملي را بر خود واجب دانسته و انجام آن را از خود بخواهد (پورکريمي هاوشکي و نادر بيگديلو، ۱۳۹۲). براساس روايات، دورۀ کودکي دوم، دورۀ اطاعت و فرمانبري کودکان و بهترين فرصت براي امر کردن و تأديب و عادت دادن آنها به انجام تکاليف ديني مخصوصاً نماز است (قمي، 1414ق، ج 8، ص 579؛ مجلسي، 1403ق، ج 101، ص 95، ح 42؛ زکي دوغان، ۱۳۸۴، ص ۱۳۰). نکته حائز اهميت اينکه منظور از تکليف کردن در اين دوره آن نيست که به انگيزههاي کودک توجهي نشود؛ بلکه آن است که کودک خود را در برابر تکليف موظف و مکلف بداند و خود را به انجام آن ملزم احساس کند (قيصري گودرزي، ۱۳۹۹)؛ بنابراين روشن ميشود که فريضهسازي عملي خودبهخود موجب استمرار و محافظت بر آن خواهد شد (سبحانييامچي، ۱۳۹۷).
17ـ2. روش تدريج (مرحلهاي کردن تکاليف)
هدايت و تربيت امري است تدريجي و مبتني بر توانايي انسان؛ زیرا استعدادهاي انسان باگذشت زمان و با توجه به تواناييهايش شکوفا ميشود (سبحانييامچي، 1397؛ رهنمائي و زينلي، 1397). تربيت بايد بهصورت تدريجي و همراه با تمرين و ممارست باشد تا آمادگي لازم در کودک براي انجام کارهاي بزرگ فراهم شود (ضرابي، ۱۴۰۰)؛ بنابراين براي دعوت به نماز بايد ظرفيتها و استعدادهاي متربي در هر مرحله از رشد را در نظر گرفت و براساس آن برنامهاي مشخص و مدون کرد (جابري، ۱۳۹۸، ص ۲۹). در مورد آموزش نماز نبايد يکباره کل نماز و مراحل و مهارتهاي آن را به کودک ارائه داد؛ بلکه تربيت نمازي بايد امري تدريجي و مرحلهبهمرحله باشد (داودي، ۱۳۹۳، ص ۹۹). لذا نبايد انتظار داشته باشيم که کودک ما يکشبه اهل نماز بشود و آموزش نماز به او بايد تدريجي باشد و کودک نبايد يکباره سنگيني وظايف ديني را بر دوش بگيرد و بر همين اساس است که حتي براي وضو که مقدمهاي براي نماز است، توصيه شده که در ابتداي آموزش، به شستن دستان اکتفا شود و بعد به شستن دست و صورت بسنده شود و در سن نه سالگي وضو بهصورت کامل آموزش داده شود (حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 474؛ صدوق، 1413ق، ج 1، ص 281، ح 863؛ قائمي، ۱۳۸۸، ص ۴۵).
نتيجهگيري
مقاله حاضر با هدف ارائه اصول و روشهاي تربيت نمازي در سنين هفت تا چهارده سالگي انجام گرفته است. يافتههاي پژوهش حاکي از آن است که دورۀ دوم کودکي از هفت تا چهارده سال، داراي خصوصيات و روحيات منحصربهفردي است. ازاينرو براي تربيت نمازي در اين دوران بايد اصول و روشهايي به کاربرد که متناسب با ويژگيهاي کودک در اين دوران باشد. شناخت اين اصول و روشها امري مهم و حياتي در تربيت محسوب ميشود. با بررسي منابع موجود در مجموع، هفت اصل و هفده روش تربيت نمازي بهدست آمد. اصول تربيت نمازي بهدستآمده عبارت بودند از: اصل ايجاد و تقويت بينش، اصل ايجاد و تقويت گرايش، اصل تقويت محبت به خداوند، اصل کرامتپروري، اصل اعتدال، اصل استمرار، اصل تسهيل. همچنين روشهاي تربيت نمازي بهدستآمده عبارت بودند از: روش آموزش نماز، روش آموزش آثار و برکات نماز، روش ايجاد تصوير صحيح از نماز، روش هنرگرايي، روش مشاهدهاي، روش الگودهي، روش فضاسازي معنوي، روش انتخاب دوستان مناسب، روش ارتباط کودکان با مکانهاي مذهبي، روش يادآوري نعمتهاي الهي، روش محبت و مهرورزي، روش تشويق، روش تکليف به حد وسع، روش تکرار و تلقين، روش عادت دادن، روش فريضهسازي، روش تدريج. نتايج مطالعه بيانگر وجود اصول و روشهاي مختلف براي تربيت نمازي در دوره دوم کودکي است که لازم است متوليان امر تربيت دینی و نمازي در بهکارگيري اصول و روشهاي مناسب دقت لازم را داشته باشند.
- ابنشعبه حراني، حسنبن علي، 1363، تحفالعقول، قم، جامعة مدرسين.
- ارغوانيفلاح، وحيد و سيدمحمدصادق موسوينسب، ۱۳۹۷، «قرآن و روشهاي گرايشي در تربيت مناسکي»، معرفت، ش 246، ص 15ـ26.
- اصفهاني، مريم، ۱۳۹۷، «تأملي درباره جايگاه و مؤلفههاي تربيت اخلاقي کودکان در خانواده؛ براساس ديدگاه امام علي»، اخلاق، ش ۸ (۳۱)، ص ۵۵ـ۷۹.
- امامي، محمد و ديگران، ۱۳۹۶، «ابعاد تربيت فرزند در احاديث معصومان»، آموزههاي حديثي، ش ۱، ص ۹۹ـ123.
- آرمون، عسگر و محمد صاحبقران فرد، ۱۳۹۷، «شناسايي و تبيين نقش والدين در نهادينهسازي نماز در خانواده از منظر اسلام»، فقه و حقوق معاصر (ويژهنامه همايش ملي نماز، تعالي فردي و اجتماعي)، ش 5و6، ص 26ـ57.
- بروجردي، آقاحسين، 1386، جامع احاديث الشيعه، تهران، فرهنگ سبز.
- بيرانوند، محمد، ۱۳۹۶، دست بچتو بگير: راهکارهاي عملي تربيت دینی کودکان، اصفهان، حديث راه عشق.
- بيگدلي، الياس و طاهره الهي، ۱۳۹۴، «نقش قصه در آموزش مفاهيم ديني»، معرفت، ش 209، ص 89ـ106.
- پورکريمي هاوشکي، مجتبي و آريان نادر بيگديلو، ۱۳۹۲، «اصول و روشهاي تربيت اسلامي با تأکيد بر سورة كهف»، سراج منير، ش ۳ (۱۱)، ص ۱۱۱ـ۱۳۳.
- تميمي آمدي، عبدالواحدبن محمد، 1410ق، غررالحکم و دررالکلم، قم، دارالکتب الاسلاميه.
- جابري، محمدعلي، ۱۳۹۸، مهارتهاي دعوت فرزندان به نماز، قم، معارف.
- جمشیدی، نرگس، 1377، «نقش والدین و مربیان در گرایش دینی کودکان و نوجوانان»، در: مقالات برگزیده هشتمین اجلاس سراسری نماز، تهران، ستاد اقامه نماز.
- جمعي از نويسندگان، 1391، فلسفه تعليم و تربيت اسلامي، زير نظر محمدتقي مصباح يزدي، تهران، مدرسه.
- حرعاملي، محمدبن حسن، 1409ق، وسائلالشيعه، قم، مؤسسة آلالبيت.
- حيدري، ناهيد و ديگران، ۱۳۹۹، «تدوين الگوي جامع تربيت دینی کودک براساس انديشه تربيتي ابنسينا»، اسلام و پژوهشهاي تربيتي، ش ۲۴، ص ۲۳ـ40.
- دارابکلايي، اسماعيل، ۱۳۹۰، «اصول و روشهاي تربيت دینی با تکيه بر قرآن»، بصيرت و تربيت اسلامي، ش ۱۸، ص 17ـ36.
- داودي، محمد و سيدعلي حسينيزاده، ۱۳۹۷، سيره تربيتي پيامبر و اهلبيت، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- داودي، محمد و همكاران، 1400، «اصول تربيت عبادي با تأکيد بر قرآن و روايات»، مطالعات فقه تربيتي، ش 15، ص 37ـ61.
- داودي، محمد، ۱۳۹۳، خانه بهشتي: اصول و روشهاي دعوت فرزندان به نماز، تهران، ستاد اقامه نماز.
- دهخدا، علياکبر، 1346، لغتنامه دهخدا، تهران، سيروس.
- رزاقي هريکندهاي، هادي و رقيه صادقي آهنگري، ۱۴۰۰، «ايجاد محيط تربيتي مساعد و تأثير آن در بهبود تربيت با تأکيد بر سوره اعراف»، مطالعات قرآني، ش ۱۲(۴۵)، ص ۱۹۷ـ۲۲۱.
- رضواني، علي و احمدحسين شريفي، ۱۳۹۸، «قرآن و ارزشهاي اخلاقي ناظر به ساحتهاي سهگانه وجودي انسان»، معرفت اخلاقي، ش ۱۰ (۲۶)، ص 19ـ34.
- رهنمائي، سيداحمد و احسان زينلي، 1397، «نقد نظريه روانشناختي رشد دين گلدمن با نگرش به اصول تربيت ديني در کودکان از ديدگاه اسلام»، اسلام و پژوهشهاي تربيتي، ش ۱۰ (۱)، ص 41ـ56.
- زارعي، مجيد و راحله کاردواني، ۱۳۹۲، «بررسي تطبيقي روشهاي تربيتي حضرت زهرا در فرزندپروري با روشهاي تربيتي عصر مدرن»، معرفت، ش ۲۲ (۹)، ص ۶۱ـ۷۲.
- زکيدوغان، سيدمحمد، ۱۳۸۴، تأثير نماز بر شخصيت جوان و عوامل مؤثر بر گرايش جوانان به نماز از ديدگاه متون ديني، پاياننامه کارشناسي ارشد فقه و معارف اسلامي، قم، مرکز جهاني علوم اسلامي.
- زينالپور، سميرا و جواد كيهان، 1397، «پديدارشناسي شيوههاي آموزش مذهبي والدين به کودکان پيشدبستاني»، علوم تربيتي از ديدگاه اسلام، ش ۶ (۱۱)، ص ۶۹ـ۹۱.
- سبحانييامچي، محمد، 1397، «روشهاي تربيتي فرهنگسازي اقامه نماز در سيره رضوي»، فرهنگ رضوي، ش 28، ص 157ـ186.
- سجاديپور، سيدمحمد و مهدي ابراهيمي، 1396، «اصول و شيوههاي تربيت کودکان»، پژوهشهاي اجتماعي اسلامي، ش ۲۳(۲)، ص 3ـ31.
- شاوردي، شهرزاد و رقيه کشاورز، ۱۳۹۰، «اصول و شيوههاي تربيت انسان در سوره مبارکه انعام»، کوثر، ش ۴۱، ص 40ـ63.
- شکراللهي، مهدي، ۱۳۹۲، «مراحل تربيت عبادي معنوي با تأکيد بر نماز و روزه»، معرفت، ش 194، ص 29ـ43.
- ـــــ و محمدجواد زرين، 1393، «بررسي فقهي وظايف والدين در آموزش نماز»، مطالعات فقه تربيتي، ش 1، ص ۶۸ـ79.
- شمخاني، اژدر و همكاران، 1393، «اصول و روشهاي تربيتي از ديدگاه امام خميني»، بصيرت و تربيت اسلامي، ش ۱۱ (۲۹)، ص 113ـ136.
- شهرياري، روحالله، ۱۳۹۷، «اصول پرورش فضائل اخلاقي در فرزندان بر مبناي سيره تربيتي حضرت زهرا»، اخلاق، ش ۱۴ (۳۲)، ص 123ـ145.
- صالحي، اکبر و همكاران، 1393، «نگاهي جامع به تعليم و تربيت اسلامي از ديدگاه شهيد مرتضي مطهري با تأکيد بر اصول، اهداف و روشهاي تربيتي»، پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي، ش ۲۵، ص 9ـ38.
- صالحيزاده، محمداسماعيل و روحالله محمدي، 1394، «آسيبشناسي تربيت دینی جوانان در مسائل عبادي از ديدگاه آيات و روايات»، آموزههاي تربيتي در قرآن و حديث، ش ۱، ص 1ـ14.
- صدوق، محمدبن علي، 1413ق، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعة مدرسين.
- صفايي حائري، علي، ۱۳۸۶، تربيت کودک، قم، ليلةالقدر.
- ضرابي، عبدالرضا، ۱۴۰۰، «اصول تربيت از ديدگاه علامه مصباح»، معرفت، ش 287، ص 77ـ90.
- طبرسي، حسنبن فضل، 1412ق، مکارمالاخلاق، قم، شريف الرضي.
- طرقي اردکاني، مجيد و ديگران، ۱۳۹۸، «بررسي فقهي رعايت توان متربي در اقدامات تربيتي»، مطالعات فقه تربيتي، ش ۶ (۱۱)، ص ۷ـ35.
- ـــــ ، 1399، «بررسي فقهي استفاده از روشهاي تعقل و تفکر در تربيت دینی فرزندان»، مطالعات فقه تربيتي، ش ۷ (۱۳)، ص ۵۹ـ۸۲.
- طوسي، محمدبن حسن، 1390ق، الاستبصار فيما اختلف من الاخبار، تهران، دارالکتب الاسلاميه.
- ـــــ ، 1407ق، تهذيبالاحکام، تهران، دارالکتبالاسلاميه.
- ـــــ ، 1414ق، الامالي، قم، دار الثقافه.
- عميد، حسن، 1380، فرهنگ فارسي عميد، تهران، اميرکبير.
- فاضلي، مهسا، ۱۳۹۰، «اصول و مراحل تربيت دینی کودکان با تأکيد بر سخنان و سيره عملي رسول خدا»، معرفت، ش 160، ص 33ـ50.
- فقيهي، علينقي، ۱۳۸۴، شيوههاي ترغيب و جذب به نماز در دورههاي کودکي، نوجواني و جواني، تهران، مهر تابان.
- قائمي، علي، ۱۳۸۸، اقامه نماز در دوران کودکي و نوجواني، تهران، ستاد اقامه نماز.
- قرائتي، محسن، 1393، شيوههاي دعوت به نماز، تهران، مرکز فرهنگي درسهايي از قرآن.
- قمي، عباس، 1414ق، سفينةالبحار، قم، اسوه.
- قيصريگودرزي، کيومرث، ۱۳۹۹، «اصول تربيت توحيدي در دوره کودکي (مرحله تأديب)»، تربيت اسلامي، ش ۱۵ (۳۲)، ص ۱۱۷ـ۱۴۱.
- کاظمي يزدي، کاظم، ۱۳۹۲، آموزش نماز به کودکان، تهران، ستاد اقامه نماز.
- کريما، زهرا، ۱۳۸۲، پرورشديني کودک: تأثير پرورش در جذب کودکان به نماز، قم، مرکز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما.
- کليني، محمدبن يعقوب، 1429ق، کافي، قم، دارالحديث.
- مجلسي، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بيروت، دار احياء التراث العربي.
- ـــــ ، 1404ق، مرآةالعقول في شرح اخبار آل الرسول، تهران، دارالکتب الاسلاميه.
- محدث نوري، حسينبن محمدتقي، 1408ق، مستدرکالوسائل و مستنبطالمسائل، قم، مؤسسة آلالبيت.
- محدثي، جواد، ۱۳۹۱، رهنما ۶۴ (تربيت دینی فرزندان)، مشهد، آستان قدس رضوي.
- مصباح يزدي، محمدتقي، ۱۳۹۰، سجادههاي سلوک، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني.
- ـــــ ، 1394، پند جاوید، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ـــــ ، ۱۳۹8الف، انسانسازی در قرآن، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- ـــــ ، ۱۳98ب، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
- مصباح، معصومه، ۱۳۹۷، «نقش مادران مذهبي در ترغيب فرزندان به نماز»، در: ويژهنامه همايش ملي نماز، تعالي فردي و اجتماعي، ص ۴۲۰ـ442.
- مطهري، محمدرضا، ۱۳۸۰، «اصول و مباني آموزش مسائل ديني به کودکان و نوجوانان»، معرفت، ش ۴۴، ص 29ـ38.
- معين، محمد، 1387، فرهنگ فارسي معين، تهران، کتابآرا.
- مقامي، حميد و سيدابراهيم ميرشاهجعفري، ۱۳۸۴، «رهيافتي به نظام تربيتي اسلام از نگاه صحيفه سجاديه»، اندیشه دینی، ش 15، ص 99ـ118.
- مقدم، رقيه و همكاران، 1400، «شناخت مراحل دعوت و اصول و چگونگي بهکارگيري روشهاي تربيتي در ترغيب فرزندان به نماز»، پيشرفتهاي نوين در روانشناسي، علوم تربيتي و آموزش و پرورش، ش ۳۹، ص 48ـ64.
- ملکي، حسن، ۱۳۹۰، «درآمدي بر اهداف، اصول و روشهاي تربيت در قرآن»، بصيرت و تربيت اسلامي، ش ۸ (۱۹)، ص 3ـ16.
- مهدويراد، محمدعلي و عاطفه زرسازان، ۱۳۸۵، «روش تربيت انسان در سيره انبياء از نگاه قرآن کريم»، پژوهش ديني، ش ۱۴، ص ۱۴۳ـ164.
- ميرزانظر، ميرزامالدين، ۱۳۹۵، تربيت عبادي کودک از منظر روايات، پاياننامه کارشناسي ارشد علوم حديث، قم، جامعة المصطفي العالميه.
- ـــــ ، ۱۳۹۷، «راهکارهاي آموزش قرآن و نماز به کودکان در روايات»، مطالعات حديثپژوهي، ش 6، ص 1ـ14.
- نيکومنش، اصغر و ديگران، 1399، «تبيين روش تربيت اخلاقي کودک در هفت سال دوم براساس تعاليم اسلامي»، پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي، ش ۲۹(۵۰)، ص ۲۷۹ـ۲۹۹.
- وجداني، فاطمه، ۱۳۹۲، «اصول و روشهاي آموزش مفهوم خدا و تقويت خداباوري در کودکان و نوجوانان»، بصيرت و تربيت اسلامي، ش ۱۰ (۲۶)، ص ۷۹ـ۱۰۶.
- همتبناري، علي، ۱۳۹۴، «اصول فرزندپروري در سبک زندگي اهلبيت»، مطالعات اسلام و روانشناسي، ش ۱۶، ص ۱۳۵ـ152.
- ـــــ ، 1397، «الگوی تربیت فرزند بر مبنای تحلیل و تفسیر سوره لقمان»، آموزههای تربیتی در قرآن و حدیث، ش 2، ص 41ـ60.
- يارمحمدي، سميه، ۱۳۹۱، «شيوههاي ترغيب و جذب کودک به نماز با محوريت خانواده»، پژوهشنامه اسلامي زنان و خانواده، ش ۴ (۱۱)، ص ۴ـ۷۶.