معرفت، سال بیستم، شماره دهم، پیاپی 169، دی 1390، صفحات 109-

    بررسى و ارزیابى میزان پایبندى سه رئیس‏ جمهور به ارزش ‏هاى انقلاب اسلامى مورد تأکید امام خمینى قدس ‏سره

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    زاهد غفاری هشجین / *استادیار - گروه علوم سیاسی و جامعه شناسی انقلاب اسلامی دانشگاه شاهد / z_ghafari@yahoo.com
    سیدعیسی مرتضوی / *کارشناس ارشد - جامعه شناسی انقلاب دانشگاه شاهد / mortazavy_i@yahoo.com
    علی مرشدی زاد / *استادیار - گروه علوم سیاسی و جامعه شناسی انقلاب دانشگاه شاهد / morshedizad@shahed.ac.ir
    چکیده: 
    مقاله حاضر با هدف بررسى میزان توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از اندیشه امام خمینى قدس‏سره در سخنان سه رئیس‏جمهور (هاشمى، خاتمى و احمدى‏نژاد) انجام شده است. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه‏گیرى تصادفى طبقه‏اى، تعداد 48 سند از مجموع سخنرانى‏ها، پیام‏ها و گفتارهایشان، با استفاده از روش تحلیل محتوا و با توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از گفتمان امام خمینى قدس‏سره مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق، مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى شامل ارزش‏هاى سیاسى، ارزش‏هاى سیاست خارجى، ارزش‏هاى اجتماعى، ارزش‏هاى فرهنگى و ارزش‏هاى اقتصادى در نظر گرفته شد که هر کدام از این ارزش‏ها شامل زیرمؤلفه‏ها و ابعاد خاص خود بودند. یافته‏هاى تحقیق حاکى از عدم توجه یکسان به ارزش‏هاى انقلاب مى‏باشد، به گونه‏اى که جهت‏گیرى‏هاى رؤساى دولت‏هاى بعد از سال 1368 در جمهورى اسلامى ایران، سیر تحول را در رویکرد ارزشى آنها نشان مى‏دهد؛ رویکردى که به نوعى در نفى و نقد همدیگر شکل گرفته‏اند.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    معرفت سال بیستم ـ شماره 169 ـ دى 1390، 109ـ126

    على مرشدى‏ زاد*

    زاهد غفارى ‏هشجین**

    سید عیسى مرتضوى***

    چکیده

    مقاله حاضر با هدف بررسى میزان توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از اندیشه امام خمینى قدس‏سره در سخنان سه رئیس‏جمهور (هاشمى، خاتمى و احمدى‏نژاد) انجام شده است. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه‏گیرى تصادفى طبقه‏اى، تعداد 48 سند از مجموع سخنرانى‏ها، پیام‏ها و گفتارهایشان، با استفاده از روش تحلیل محتوا و با توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از گفتمان امام خمینى قدس‏سره مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این تحقیق، مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى شامل ارزش‏هاى سیاسى، ارزش‏هاى سیاست خارجى، ارزش‏هاى اجتماعى، ارزش‏هاى فرهنگى و ارزش‏هاى اقتصادى در نظر گرفته شد که هر کدام از این ارزش‏ها شامل زیرمؤلفه‏ها و ابعاد خاص خود بودند. یافته‏هاى تحقیق حاکى از عدم توجه یکسان به ارزش‏هاى انقلاب مى‏باشد، به گونه‏اى که جهت‏گیرى‏هاى رؤساى دولت‏هاى بعد از سال 1368 در جمهورى اسلامى ایران، سیر تحول را در رویکرد ارزشى آنها نشان مى‏دهد؛ رویکردى که به نوعى در نفى و نقد همدیگر شکل گرفته‏اند.

    کلیدواژه‏ها: ارزش‏ها، انقلاب اسلامى، امام خمینى قدس‏سره، رؤساى جمهور.

    مقدّمه

    یکى از تحولات مهم جامعه معاصر ایران، پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى به رهبرى امام خمینى قدس‏سرهمى‏باشد که مفاهیم تازه‏اى را به حوزه گفتمان ایران وارد نمود. فساد مهارگسیخته، اختناق، ظلم و بى‏عدالتى و تبعیض، وابستگى به بیگانگان و مهم‏تر از همه، زیرپا گذاشتن موازین اسلامى توسط نظام شاهنشاهى، مشخصه‏هاى حکومتى بود که امام خمینى قدس‏سره پرچمدار مبارزه با آن بود.

    جمهورى اسلامى ایران که الگوى عینى یا صورت متبلور دولت مطلوب امام محسوب مى‏شود، با توجه به چالش‏ها و مشکلات فراروى خود در اداره امور جامعه در هر دوره زمانى، سعى کرده به این آرمان نزدیک شود؛ ولى در نگاه نخست، چنین به نظر مى‏آید که در هر دوره تنها در یک بعد و زمینه خاص توانسته است فعالیت نماید. به عبارتى دیگر، صرفا به یکى از ابعاد ارزشى انقلاب اسلامى جامه عمل پوشانده است. در این میان، تک‏بعدى بودن ارزش‏ها و گفتمان‏هاى حاکم بر دولت‏هاى پیشین، به ظهور ارزش‏هاى جدیدى انجامیده و عدم پاسخ‏گویى دولت به نیازهاى محیطى و تقاضاهاى جدید مردم باعث جهت‏دهى و شکل‏گیرى ارزش‏هاى بعدى انقلاب شده است.1 این گفتمان‏ها و ارزش‏ها را مى‏توان با تحلیل محتواى سخنان رؤساى آن دولت‏ها یافت. در واقع، هر کدام از این ارزش‏ها و رویکردها یکى از مهم‏ترین خواسته‏هاى قلبى مردم ایران در طول چند قرن اخیر و جزء آرمان‏هاى والاى انقلاب اسلامى ایران و معمار عظیم‏الشأن انقلاب، امام راحل قدس‏سره، بوده است.

    در این پژوهش سعى داریم با مراجعه به آثار امام خمینى قدس‏سره، ارزش‏هاى انقلاب اسلامى را استخراج نموده و سپس نسبت سخنان سه رئیس‏جمهور (هاشمى، خاتمى و احمدى‏نژاد) را با این ارزش‏ها بسنجیم. به هیچ روى سعى نداریم با معرفى مقیاس‏هاى خرد و کلان نمره‏اى مشخص به تلاش رؤساى دولت‏ها بدهیم، بلکه سؤال اصلى پژوهش این است که آرمان‏ها و ارزش‏هاى انقلاب اسلامى به چه میزان مورد توجه رؤساى جمهور بوده، و کدام بعد از ابعاد آن بیشتر مورد توجه آنان قرار گرفته است؟ سؤالات فرعى مطرح‏شده در این تحقیق چنین است: 1. ارزش‏هاى انقلاب اسلامى از دیدگاه امام خمینى قدس‏سره کدامند؟ 2. فراوانى توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در محتواى سخنان آقاى على‏اکبر هاشمى رفسنجانى به چه مقدار است؟ 3. فراوانى توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در محتواى سخنان آقاى سیدمحمد خاتمى به چه مقدار است؟ 4. فراوانى توجه به مؤلفه‏هاى ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در محتواى سخنان آقاى محمود احمدى‏نژاد به چه مقدار است؟

    در این پژوهش از روش تحلیل محتواى کیفى ـ توصیفى براى بررسى دیدگاه‏هاى رؤساى جمهور و سنجش نسبت میان آنها و اندیشه سیاسى امام خمینى قدس‏سره استفاده شده است.

    جامعه آمارى این پژوهش مجموعه سخنرانى‏ها، پیام‏ها، گفتارهاى سه رئیس‏جمهور است. براى به دست آوردن سخنرانى‏هاى رؤساى دولت‏هاى بعد از سال 1368، روزنامه اطلاعات و سایت نهاد ریاست جمهورى، با این فرض که کلیه خبرها و گزارش‏هاى مهم رؤساى دولت را درج مى‏کند، انتخاب شده و تمام روزها، از اولین سال‏هاى دوران هاشمى تا اتمام اولین دوره ریاست جمهورى احمدى‏نژاد، یعنى از سال 1368 تا 1388 مورد توجه قرار گرفته، و گفتارهاى رؤساى دولت‏ها و موضوع صحبت همراه با تاریخ آن ثبت شده است. خبرهاى کوچک مربوط به صحبت‏ها حذف شده، و براساس حجم گفتارها و اهمیت آنها، به گردآورى متون پرداخته شده است تا بعدا مسئله به نحو قابل تعمیمى، تحلیل شود و بتوان اندیشه رؤساى دولت‏ها را بازکاوى کرد و در نهایت به مقایسه تطبیقى آراء رؤساى جمهور با سخنان امام قدس‏سرهپرداخت. بنابراین، در این تحقیق براى افزایش احتمال معرف بودن نمونه، از روش نمونه‏گیرى احتمالى طبقه‏بندى شده استفاده شده است؛ بدین صورت که بعد از کسب اطلاعات درباره جمعیت آمارى (مجموع گفتارها)، گفتارها بر حسب درجه اهمیت و حجمشان، طبقه‏بندى شده و در گام دوم، از میان چارچوب آمارى هر طبقه، به صورت تصادفى سخنرانى‏هاى موردنظر انتخاب شده است. در این تحقیق، از مجموعه 531 گفتار ثبت‏شده (213 گفتار از هاشمى، 193 گفتار از خاتمى و 125 گفتار از احمدى‏نژاد) نمونه‏گیرى شد. مجموع گفتارها بر حسب درجه اهمیت به پنج طبقه به ترتیب زیر دسته‏بندى شدند: 1. دیدارها (اعم از کنگره‏ها، سمینارها، سالگردها و کنفرانس‏ها)؛ 2. سخنرانى‏هاى تحلیلى و گزارش‏هاى رؤساى دولت به مردم و رسانه‏ها (از جمله گزارش عملکرد در هفته دولت)؛ 3. مصاحبه‏هاى مطبوعاتى و رادیو ـ تلویزیونى در رابطه با مهم‏ترین مسائل کشور؛ 4. نشست‏ها و جلسات هیأت دولت و وزیران و جلسات مشترک دولت با سایر قوا و رهبرى؛ 5. پیام‏ها، دعوت‏ها و فراخوان‏ها.

    در مرحله دوم، از میان چارچوب آمارى هر طبقه، به صورت تصادفى متن‏هاى موردنظر انتخاب و نمونه‏گیرى تصادفى انجام شد. از مجموع کل گفتارهاى هریک از رؤساى دولت‏ها 16 مورد انتخاب گردید؛ به این صورت که در هر سال ریاست جمهورى هاشمى و خاتمى دو مورد انتخاب شد و در دوره ریاست جمهورى احمدى‏نژاد به علت اینکه تنها یک دوره را دربر مى‏گیرد، در هر سال، چهار مورد انتخاب گردید. از میان 16 سند هر رئیس‏جمهور، سهم بیشترى به سخنرانى‏ها و گزارش‏هاىتحلیلى (6 مورد) اعطا گردید. سایر موارد بدین ترتیب مى‏باشد: مصاحبه‏هاى مطبوعاتى و رادیو ـ تلویزیونى: 4 مورد؛ دیدارها: 3 مورد؛ نشست‏ها: 2 مورد؛ پیام‏ها: 1 مورد. بنابراین، حجم نمونه این تحقیق معادل 48 سند است.

    در این پژوهش، ابتدا آرمان‏ها و ارزش‏هاى انقلاب اسلامى از لابه‏لاى سخنان و آموزه‏هاى امام خمینى قدس‏سره استخراج شد، سپس این ارزش‏ها به چند مقوله و هر مقوله به چندین شاخص و زیرمؤلفه‏هاى متعدد تقسیم گردید. گام بعدى پس از تعیین مقولات، این بود که سخنان رؤساى جمهور با ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از گفتمان امام خمینى قدس‏سرهمورد تحلیل قرار گرفت و ارزش غالب و گفتمان حاکم بر آن دولت یا جهت‏گیرى اصلى هر رئیس‏جمهور در آن دوره مشخص شد. به عبارتى، این کار شباهت زیادى به کار کدگذارى دارد. پس از طبقه‏بندى، در متن‏هاى مورد تحلیل، مضمون‏هایى که معرف و نشان‏دهنده آن شاخص‏هاست، جست‏وجو، کدگذارى و تعیین درصد شد و آن مضمونى که بیشترین درصد را در متون هر فرد داشت به عنوان مهم‏ترین ارزش و رویکرد در نظر آن رئیس‏جمهور در نظر گرفته شد.

    بررسى نتایج مربوط به سؤال اول: ارزش‏ها و آرمان‏هاى انقلاب اسلامى در دیدگاه امام خمینى قدس‏سره

    امام خمینى قدس‏سره مهم‏ترین دستاورد انقلاب اسلامى را احیاى مجدد اسلام و آشکار شدن نقش دین در تحرک دادن به اجتماع، ایجاد تحول روحى در مردم از مادیت به معنویت و ایجاد دگرگونى در ارزش‏ها مى‏داند.2

    امام خمینى قدس‏سره مکاتب را به دو دسته کلى الهى و مادى تقسیم مى‏کند3 و براساس آن، ارزش‏هایى که وابسته به هریک از این مکاتب هستند نیز متفاوت در نظر مى‏گیرد. از دیدگاه امام خمینى قدس‏سره ارزش‏ها از دو دسته خارج نیستند؛ یا امور دنیایى و مادى مبدأ ارزش قرار مى‏گیرند و یا امور معنوى و الهى.4 ایشان در بحث ارزش‏هاى مادى، ارزش را به شى‏ء مبدأ مولد ارزش و نه به شخص دارنده آن نسبت مى‏دهد و در زمینه ارزش‏هاى معنوى، ارزش را به داشتن علم و تقوا مى‏داند.

    بنابراین، ارزش از نظر امام خمینى قدس‏سره غایت‏هایى است که جنبه الهى داشته باشد و در خدمت به خلق باشد. از نظر ایشان، این خدمت به خلق عین خدمت به حق است و براى سنجش میزان ارزشمندى هر عمل یا خدمتى، باید میزان نفعى را که آن عمل براى مردم دارد، در نظر گرفت.5 امام خمینى قدس‏سره در این زمینه معتقد است: کمالات با ارزش‏هاى انسانى که در عالم هستى وجود دارد از خداوند، ادیان الهى و از انبیاى الهى ناشى مى‏شود و اگر جز این بود، انسان‏ها به جان هم مى‏افتادند.6 و اگر این حصار ایمان‏الهى‏نبودبشرمرتکب‏جنایات‏بى‏شمارى مى‏شد.

    الف. امام خمینى و ارزش‏هاى سیاست داخلى

    یکى از انواع ارزش‏ها در اندیشه امام خمینى قدس‏سره، ارزش‏هاى سیاست داخلى است. با توجه به سخنان امام خمینى، انعکاس‏یافته در صحیفه امام، ارزش‏هاى سیاسى موردنظر ایشان را مى‏توان به انواع زیر تقسیم کرد:

    آزادى‏هاى عمومى و سیاسى: امام خمینى قدس‏سره از «آزادى» با عناوین مهمى نام مى‏برد؛ از جمله: ارکان تمدن و توسعه جامعه، حق‏طبیعى‏افراد، مبناى‏نظم‏وامنیت شهروندان، رکن و نتیجه یکتاپرستى،موهبت‏الهى‏ویکى‏از بنیادهاى اسلام.7

    امام خمینى درباره تعریف آزادى معتقد است: «آزادى یک مسئله‏اى نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده‏شان آزاد است؛ کسى الزامشان نمى‏کند که شما باید حتما این عقیده را داشته باشید. کسى الزام به شما نمى‏کند که حتما باید این راه را بروید. کسى به شما الزام نمى‏کند که باید این را انتخاب کنید... آزادى یک چیز واضحى است.»8

    آزادى از نظر امام خمینى قدس‏سره متأثر از دیدگاه اسلامىاست. ایشان آزادى را از حقوق اولیه انسان‏ها مى‏دانند: «حق اولیه بشر است که من مى‏خواهم آزاد باشم. من مى‏خواهم حرفم آزاد باشد، من مى‏خواهم مستقل باشم، من مى‏خواهم خودم باشم.»9

    ایشان آزادى را در ابعاد فردى و اجتماعى آن مورد توجه قرار مى‏دهد که مهم‏ترین این ابعاد عبارتند از: آزادى بیان و عقیده،10 آزادى مطبوعات،11 آزادى احزاب،12 آزادى اقلیت‏ها،13 آزادى زنان در حق رأى،14 آزادى رسانه‏ها،15 آزادى انتخابات،16 آزادى مخالفان سیاسى،17 آزادى احزاب،18 آزادى مذاهب،19 آزادى اصناف20 و آزادى دانشگاهیان.21

    مردم‏سالارى و گسترش حق مشارکت سیاسى: امام خمینى قدس‏سره همواره نقش عمده و اساسى در نظام و حکومت را به مردم مى‏دهد. منظور ایشان از «مردم» همه آحاد جامعه مى‏باشد که همه مسائل سیاسى و اجتماعى متأثر از آنهاست و در واقع، پایه و اساس همه چیز را در جامعه تشکیل مى‏دهند. علاوه بر این، امام خمینى مشارکت و حمایت مردم از حکومت منتخب خود را از شروط حفظ حکومت و امنیت در جامعه مى‏داند.

    آگاهى مردم و مشارکت و نظارت و هماهنگى آنها با حکومت منتخب خودشان، بزرگ‏ترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه خواهد بود.22

    ایشان این مؤلفه را در ابعاد فردى و اجتماعى آن مورد توجه قرار مى‏دهد که مهم‏ترین این ابعاد عبارتند از: احترام به رأى و نظر مردم، مشارکت در انتخابات، مشارکت احزاب و تشکل‏هاى سیاسى، نظارت و دخالت مردم در امور سیاسى، و حق آگاهى به مردم.23

    قانون و قانون‏گرایى: با توجه به اینکه قانون‏گذارى موجب تحقق عدالت اجتماعى مى‏شود و قانون ابزارى براى تحقق عدالت و رساندن انسان به سعادت است، به همین علت، امام خمینى قدس‏سرهاز حکومت اسلامى به عنوان «حکومت قانون» یاد مى‏کنند و ماهیت این قانون را اسلامى و وظیفه حاکمان اسلامى را تصویب قوانین اسلامى مى‏دانند:

    حکومت اسلامى، حکومت قانون است. در این طرز حکومت، حاکمیت منحصر به خداست و قانون فرمان و حکم خداست. قانون اسلام یا فرمان خدا بر همه افراد و بر دولت اسلامى حکومت تام دارد. همه افراد، از رسول خدا گرفته تا خلفاى آن حضرت و سایر افراد، تا ابد تابع‏قانون هستند.24

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: توجه به قوانین و مقرّرات کشور، توجه به قانون اساسى، حاکمیت قانون در جامعه، قانون‏مندى و قانون‏مدارى.

    امنیت: امام خمینى قدس‏سره همواره از مقوله امنیت به عنوان یکى از عناصر مهم در استقلال و دفاع از کیان اسلامى سخن مى‏گویند و نوید حکومت اسلامى همراه با امنیت عمومى مى‏دهند: «امید است در پرتو حکومت عدل و افراشته شدن پرچم اسلام، آزادى، امنیت و استقلال نصیب ملت محترم ایران شود.»25

    نیز در جایى دیگر مى‏فرمایند: «و ما همه در تحت لواى اسلام، ان‏شاء اللّه امیدوارم با رفاه‏وامنیت زندگى کنیم.»26

    ب. امام خمینى و ارزش‏هاى سیاست خارجى

    مؤلفه‏هاى این ارزش‏ها در سیاست خارجى از نگاه امام خمینى عبارتند ار:

    اصل دعوت یا صدور ارزش‏هاى انقلاب: «صدور انقلاب» که از موضوعات مورد توجه امام قدس‏سره به شمار مى‏رود، به معناى صادر کردن تجربه‏هاى انقلاب اسلامى از طریق فرهنگى به دیگر کشورهاى جهان است. از دیدگاه امام خمینى، منظور از صدور انقلاب، همان گسترش اسلام ناب فرهنگى است که جزو رسالت‏ها و تعهدات دولت اسلامى به شمار مى‏رود و در نتیجه، حمایت از ملت‏هاىمحروم و مستضعف و حمایت از حکومت جهانى اسلام در این راستا، مفهوم و معنا پیدا مى‏کند.27 مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: گسترش ارزش‏هاى انقلابى، صادر کردن تجربه‏هاى انقلاب اسلامى، بسط ارزش‏هاى اسلامى، و حمایت از حکومت جهانى اسلام.

    تأکید بر نفى سلطه‏گرى و سلطه‏پذیرى (تأکید بر اصل نفى سبیل): از دیگر اصول سیاست خارجى امام خمینى، نفى سلطه‏گرى و سلطه‏پذیرى است. ایشان براى حیات زیر سلطه غیر، ارزشى قایل نمى‏شوند، بلکه ارزش حیات را به آزادى و استقلال مى‏دانند.28 نیز با توجه به آیه شریفه 141 سوره «نساء» که مى‏فرماید: «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً.» اذعان مى‏دارند: «ما منطقمان، منطق اسلام، این است که سلطه نباید از غیر بر شما باشد. نباید شما تحت سلطه غیر بروید. ما هم مى‏خواهیم نرویم زیر سلطه.»29

    این مؤلفه با معرف‏هایى از قبیل نفى سلطه بیگانگان، نفى سلطه اغیار، و نفى سلطه‏گرى عملیاتى شده است.

    دفاع از کیان اسلام و وحدت مسلمانان: ایشان برنامه سیاست خارجى ایران را برنامه اسلام و اتحاد همه مسلمانان ذکر مى‏کنند و مى‏فرمایند: «ما براى دفاع از اسلام و ممالک اسلامى و استقلال ممالک اسلامى در هر حال مهیا هستیم. برنامه ما برنامه اسلام است، وحدت کلمه مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامى است... .»30

    مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: دفاع از اسلام و مقدّرات اسلامى، دفاع از ممالک اسلامى، دفاع از استقلال ممالک اسلامى، وحدت کلمه مسلمانان، اتحاد ممالک اسلامى، اتحادیه سران کشورهاى اسلامى، و اتحاد دولت‏هاى اسلامى.31

    اصل نفى ظلم و حمایت از مظلومان و مستضعفان: امام خمینى با استناد به سیره انبیا، ملت اسلام را پیرو مکتبى مى‏دانست که برنامه آن در دو کلمه خلاصه مى‏شود: نه ستم کنید، نه مورد ستم قرار گیرید: «لاتَظلمون و لاتُظلمون.»32 مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: مخالفت با ابرقدرت‏ها، مخالفت با ظالمان، عدم پیروى از نظام سلطه، نفى ظلم در جمهورى اسلامى، عدم ظلم‏پذیرى، عدم سازش با ظالم، حمایت از مستضعفان، برخوردارى از یک زندگى شرافتمندانه انسانى، اتحاد مستضعفان، محدود کردن قدرت مستکبران، کمک به نهضت‏هاى آزادى‏بخش جهان، حمایت از ملت‏هاى مستضعف جهان.33

    اصل استقلال کشور (نه شرقى ـ نه غربى): این اصل در واقع، یکى از شعارهاى اساسى مردم در بحبوحه انقلاب و برگرفته از سخنان امام خمینى قدس‏سره است که در موارد متعددى به این مسئله اشاره کرده‏اند. امام راحل از «استقلال ملى» به عنوان یکى از بنیادهاى اسلام یاد مى‏کنند و مى‏گویند: «بنیاد دیگر اسلام، اصل استقلال ملى است. قوانین اسلام تصریح دارند که هیچ ملتى و هیچ شخصى حق مداخله در امور کشور ما را ندارد.»34

    این مقوله داراى زیرمقوله‏هاى زیر مى‏باشد: استقلال ملى، عدم مداخله بیگانگان در امور کشور، عدم اتکا به غرب و شرق، تکیه به سرمایه‏هاى ملى داخلى، دولت اسلامى آزاد و مستقل، کوتاه شدن دست ابرقدرت‏ها و سایرین از مقدّرات کشور.35

    حفظ تمامیت ارضى و دفاع از آن: در دوران جنگ تحمیلى عراق علیه ایران، امام خمینى قدس‏سره در سخنرانى‏هاى متعدد مکررا بر اصل حفظ استقلال و تمامیت ارضى کشور تأکید نموده‏اند: «براى حفظ مملکت اسلامى دفاع باید بکنیم... دفاع از کشور مسلمین یکى از واجبات است.»36

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: عدم اجازه تعدى به خاک کشور، حفظ مملکت اسلامى، دفاع از کشور، تقویت قواى نظامى براى دفاع از سرزمین.37

    اصل گسترش روابط بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله: امام قدس‏سره در این مورد قایل به این است که اسلام براى همه و دلسوز براى بشر است و ما همه تابع اسلام و دلسوز براى بشر هستیم؛ به این معنا که «ما با هیچ ملتى بد نیستیم، اسلام آمده بود براى تمام ملل، براى ناس، ... ما اعلام مى‏کنیم که نظر تجاوز به هیچ‏یک از کشورهاى اسلامى و غیراسلامى نداریم.»38 این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: روابط حسنه و متقابل با دولت‏ها، روابط با کشورها بر اساس عدالت، و روابط صلح‏آمیز با دول غیرمحارب.39

    اصل ایجاد فضاى مسالمت‏آمیز و پایبندى به قراردادها در روابط بین‏المللى: امام خمینى قدس‏سره صلح و زندگى مسالمت‏آمیز با مردم دنیا را با زندگى در بین مردم جهان مى‏آمیزند و مى‏گویند: «ما صلح مى‏خواهیم. ما با همه مردم دنیا صلح مى‏خواهیم باشیم. ما مى‏خواهیم مسالمت با همه دنیا داشته باشیم. ما مى‏خواهیم در بین مردم دنیا زندگى بکنیم.»

    ایشان کلیه قراردادها و تعهداتى را که دولت اسلامى با استقلال کامل آن را تعهد کرده است، براى خود الزام‏آور مى‏دانستند. نمونه آن، پذیرش قطعنامه 598 بود.40

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: ایجاد فضاى صلح‏آمیز در جهان، سازش و مسالمت با مردم دنیا، وفاى عهد و پایبندى به قراردادها در روابط بین‏المللى.41

    ج. امام خمینى و ارزش‏هاى اجتماعى

    عدالت‏گرایى و رفع تبعیض: بررسى بیانات و سخنان و نوشته‏هاى امام خمینى قدس‏سره بیان‏کننده این است که ایشان به عدالت به عنوان یکى از مهم‏ترین ارزش‏ها در عرصه اجتماع اعتقاد دارند. امام خمینى قدس‏سرهعدالت را این‏گونه تعریف مى‏نماید: «عدالت عبارت است از حد وسط افراط و تفریط، و آن از امّهات فضایل اخلاقیه است.»42

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: توجه به نیازهاى اساسى افراد، توزیع برابر منابع، تعدیل ثروت، از بین رفتن تبعیض، یکسانى در برابر قانون، رعایت مصالح عمومى، و حمایت از همه‏اقشار جامعه با اولویت نیازمندان.

    مردم‏گرایى و حمایت از محرومان (گرایش به توده‏هاى مردم محروم و حمایت از آنان): از بررسى سخنرانى‏ها، پیام‏ها و توصیه‏هاى امام راحل استفاده مى‏شود که مسئله خدمت‏گزارى به توده‏هاى مردم جامعه، یکى از اهداف بزرگ او بوده که همواره بدان تأکید داشت. ایشان معتقد بود حکومت‏ها باید تابع توده‏هاى مردم و خدمتگزار آنها باشند نه حاکم آنها. به عبارتى، حکومت حق مردم است و وظیفه حکومت‏ها فقط خدمت‏رسانى به ملت است.43 «ما طرفدار ضعفا و مستضعفین هستیم و مى‏خواهیم اینها زندگى [راحتى داشته باشند.]»44

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: توجه به مفاهیمى از قبیل ملت، امت، خلق و توده‏هاى مردم و لزوم خدمت‏گزارى به آنان، توجه به کارگران و کشاورزان، توجه به کارمندان، و حمایت از طبقات ضعیف و آسیب‏پذیر جامعه.

    وحدت عمومى: وحدت نیز یکى از ارزش‏هاى مهمى است که امام خمینى همواره آن را از جنبه‏هاى گوناگون مورد توجه قرار مى‏دهند. ایشان در تعریف وحدت مى‏گویند: «وحدت همان چیزى است که در قرآن کریم درباره آن سفارش شده است و ائمّه‏اطهار علیهم‏السلام مسلمین‏رابه آن دعوت کرده‏اند و اصولاًدعوت‏به‏اسلام‏دعوت‏به‏وحدت است.»45

    مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: وحدت حوزه و دانشگاه، وحدت احزاب، وحدت اقشار اجتماعى، وحدت اقوام وتوجه به مفاهیمى از قبیل برادرى، همبستگى و انسجام و وفاق اجتماعى.46

    اصلاح نظام ادارى و مدیریتى صحیح و کارآمد: امام خمینى در لابه‏لاى سخنان خود، با تأکید بر این مطلب که دولت براى بالا بردن رشد کارآمدى خویش نیازمند اصلاحادارى در مقاطع مختلف است، این عمل را از جمله امورى مى‏دانند که انجام ندادن به موقع آن باعث رشد معکوس کارآمدى دولت مى‏شود: «اصلاح دولت و اصلاح ادارات و اصلاح جامعه و بازسازى، همه اینها بر دوش شما آقایانى است که در رأس امور هستید و چنانچه همت نگمارید چه بسا که ما قدم را به واپس برداریم.»47

    مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: شایسته‏سالارى، وجدان‏کارى، رسیدگى سریع به امور مردم، فسادزدایى، جلوگیرى از برخورد تکلیفى با مردم، پرهیز از تشریفات و کاغذبازى.48

    د. امام خمینى و ارزش‏هاى فرهنگى

    امام خمینى با استناد به تعالیم عالیه اسلام و بر اساس اندیشه دینى، اساس جامعه را در فرهنگ آن مى‏داند و ضمن پذیرش نیازهاى مادى و اقتصادى به عنوان یکى از ابعاد وجودى انسان، نقش فرهنگ را تعیین‏کننده، و امور دیگر را تابعى از آن مى‏شناسد: «بى‏شک بالاترین و والاترین عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسى دارد فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه، هویت‏وموجودیت‏آن‏جامعه‏را تشکیل مى‏دهد.»49

    استقلال فکرى و فرهنگى: امام خمینى قدس‏سره «استقلال» را یکى از مهم‏ترین اصول و محورهاى برنامه‏ریزى توسعه، و وابستگى و سلطه فرهنگى را اساسى‏ترین علت عقب‏ماندگى کشورهاى جهان سوم مى‏دانستند. ایشان بارها و بارها درباره آن به ملت‏هاى دربند، بخصوص مسلمانان، هشدار دادند.50

    از منظر امام راحل، بالاترین وابستگى، وابستگى فکرى و فرهنگى است که خود زمینه‏ساز سایر وابستگى‏هاى اقتصادى و فرهنگى مى‏شود. از منظر امام خمینى، مهم‏ترین راه دست‏یابى به استقلال فرهنگى از دو طریق مى‏باشد:

    1. تقویت خودباورى و حفظ کرامت افراد: امام خمینى در آثار خود در همین زمینه، تأکید فراوانى بر حفظ کرامت و شخصیت افراد جامعه دارند و بالاترین صدمه را صدمه شخصیتى مى‏دانند.51

    2. احیاى هویت دینى و ملى: امام خمینى شناخت و احیاى هویت را رمز استقلال و قدرت کشور52 و مانعى در راه گسترش سلطه قدرت‏هاى جهانى دانسته، همواره تأکید مى‏کردند: «هیچ نحو استقلالى حاصل نمى‏شود، الا اینکه ما خودمان را بشناسیم.»53

    مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: ازخودبیگانگى فرهنگى، استعمار فرهنگى، فرهنگ استعمارى، سلطه فرهنگى، فرهنگ سلطه، استقلال فرهنگى، تحول فرهنگى و استقلال فکرى، حفظ کرامت و شخصیت افراد جامعه، تقویت خودباورى و اعتماد به نفس، احیاى هویت دینى و ملى.54

    توسعه علمى و فرهنگى: امام خمینى براى نهادهایى مانند دانشگاه‏ها، مراکز تحقیقاتى، مدارس و... که علم را توسعه مى‏دهند، اهمیت زیادى قایل هستند و بخش عمده‏اى از آثار ایشان، اختصاص به مراکز مذکور دارد. «باید چه طبقه جوان روحانى و چه دانشگاهى، با کمال جدیت به تحصیل علم، هریک در محیط خود ادامه دهند.»55

    امام قدس‏سره بر نقش مطبوعات در رشد و آگاهى عمومى تأکید زیادى دارند: «در باب نشریات، خودتان مى‏دانید که نقش نشریات در هر کشورى از همه چیز بالاتر است. روزنامه‏ها و مجلات مى‏توانند که یک کشورى را رشد بدهند و هدایت بدهند به راهى که صلاح کشور است و مى‏توانند بعکس عمل بکنند.»56

    مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: مخالفت با جهل، جمود و تحجر، استفاده از وسایل ارتباط جمعى براى بسط آگاهى و توسعه دانش، گسترش سوادآموزى، گسترش آموزش و پرورش، و دعوت وتشویق به فراگیرى علم و تخصص.57

    حاکمیت و بسط ارزش‏هاى اسلامى و اخلاقى در جامعه: امام خمینى قدس‏سره از مهم‏ترین دستاوردهاى انقلاب را احیاى مجدد اسلام و آشکار شدن نقش دین در تحرک دادن به اجتماع، ایجاد تحول روحى در مردم از مادیات به معنویت و ایجاد دگرگونى در ارزش‏ها مى‏داند.58

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: دورى از فرهنگ مبتذل غربى، ساده‏زیستى، قناعت، جلوگیرى از فساد اخلاقى و فحشا در جامعه، گسترش اخلاق دینى، دورى از خوى اشرافى‏گرى و... .

    ه . امام خمینى و ارزش‏هاى اقتصادى

    توسعه صنعتى و کشاورزى: امام خمینى اصولاً به اقتصاد به عنوان حوزه عملى و عرفى که معیشت و زندگانى مادى مردمان را تأمین مى‏کند، همواره به دیده اهمیت نگریسته است. این نکته از تأکید ایشان بر برخى شاخص‏هاى مهمى نظیر اهمیت کشاورزى، ارزش کار و کارگر، رفاه عمومى، فقرزدایى، محرومیت‏زدایى، رسیدگى به مسکن و معیشت مستضعفان، خودکفایى در صنعت و... مشخص است. از این‏رو، توسعه اقتصادى (فرایندى که طى آن، در سطح زندگى مادى مردم تحول مثبت پدید مى‏آید)، نیز مورد توجه ایشان بوده و به آن بهاى زیادى داده‏اند.

    براى نمونه، امام راحل، صاحبان ثروت و سرمایه را براى به کارگیرى سرمایه خویش در فعالیت‏هاى اقتصادى فراخوانده و بر نقش دولت در توسعه اقتصادى از زوایاى مختلف توجه دارند: برنامه‏ریزى در جهت رفاه متناسب با وضع عامه مردم... تشویق به تولیدات داخلى و برنامه‏ریزى در جهت توسعه صادرات و گسترش مادى صدور کالا و خروج از تکیه به صادرات نفت و نیز آزادى واردات و صادرات و به طور کلى تجارت براساس قانون و با نظارت دولت در نوع و قیمت... و توسعه حضور مردم در کشاورزى و صنعت و تجارت و بازسازى شهرهاى تخریب‏شده و شکستن طلسم انحصار در تجارت داخل و خارج به افراد خاص متمکن و مرفه و بسط آن به توده‏هاى مردم و جامعه.59

    مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: رشد و توسعه صنعتى، توسعه کشاورزى، توسعه تجارت، توسعه بنگاه‏هاى اقتصادى، و رشد سرمایه‏گذارى.60

    استقلال و خودکفایى اقتصادى: امام قدس‏سره با وقوف به اینکه توسعه اقتصادى نیازمند فناورى جدید است و فناورى جدید در اختیار جوامع غربى است، نگران چگونگى دست‏یابى به فناورى است، به گونه‏اى که انتقال فناورى موجب وابستگى نگردد. از این‏رو، بخش عمده‏اى از سخنان ایشان در حوزه فرهنگ و اقتصاد، در نکوهش وابستگى، و دعوت به خودباورى و اتکا به خود ایراد شده است: «در خصوص صنعتى کردن مملکت، ما کاملاً با این امر موافقیم، ولى ما خواستار یک صنعت ملى و مستقل هستیم که در اقتصاد مملکت ادغام شده و همراه با کشاورزى در خدمت مردم قرار گیرد، نه یک صنعت وابسته به خارجه.»61

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: خودکفایى کشاورزى و صنعتى، ایجاد مراکز عمرانى، افزایش تولید انرژى، بالا رفتن ذخایر ارزى مملکت از طریق به کار گرفتن صحیح ارز حاصل از فروش نفت، و راه‏اندازى کارخانه‏ها.62

    عدالت اقتصادى (توزیع عادلانه ثروت با اولویت دادن به محرومان): یکى دیگر از نگرانى‏هاى امام راحل در زمینه توسعه اقتصادى، «عدالت اجتماعى» است. ایشان توسعه اقتصادى را همراه با عدالت اجتماعى و در صورتى که نتایج مثبت توسعه اقتصادى اقشار وسیعى از جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و معیشت آنان را بهبود ببخشد، مى‏پذیرد. از نظر امام راحل، توسعه اقتصادى که طى آناکثریت بزرگى محروم و فقیر باشند و اقلیتى ناچیز برخوردار، مورد قبول نیست. بنابراین، ایشان عدالت اجتماعى را لازمه و شرط یک اقتصاد سالم مى‏دانند: «... بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف که اگر به حق به آن عمل شود، چرخ‏هاى اقتصاد سالم به راه مى‏افتد و عدالت اجتماعى که لازمه یک رژیم سالم است تحقق مى‏یابد.»63

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: رفاه در توزیع، رفاه‏دربرابرى، توزیع یکسان منابع، عدالت در توزیع وتوسعه‏رفاه‏براى‏همه‏اقشاراجتماعى‏بااولویت‏محرومان.64

    ایجاد رفاه و کاهش فقر: یکى از مذموم‏ترین پدیده‏هاى اجتماعى نزد امام قدس‏سره «فقر» است که به اشکال مختلف درباره آن و لزوم برخورد با آن سخن گفته‏اند. ایشان فقر را یکى از علل اجتماعى انقلاب مى‏دانند و یکى از اهداف ایشان در مبارزه با رژیم شاه، رفع فقر و بدبختى اقتصادى از جامعه بود. در همین رابطه، پس از ذکر چگونگى تقسیم جامعه به دو گروه «اقلیت برخوردار و مرفه» و «اکثریت گرسنه و محروم»، مى‏گویند: «ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم.»65

    این مؤلفه با معرف‏هاى زیر عملیاتى شده است: افزایش رشد سرانه، رشد بهداشت عمومى، رشد اشتغال، ایجاد امکانات خدماتى، رفاهى، ورزشى و تفریحى.

    تعاون و مشارکت اقتصادى: امام خمینى که آزادى و استقلال افراد، رشد و شکوفایى اقتصاد کشور و امکان خدمت بیشتر به محرومان را در گرو مشارکت و بسیج مردم مى‏دانست، دولت‏سالارى و عدم مشارکت مردم در امور اقتصادى را به عنوان تجربه شکست‏خورده و بیمارى مهلک تعبیر مى‏کردند: «دولت چنانچه کرارا تذکر داده‏ام، بى‏شرکت ملت و توسعه بخش‏هاى خصوصى جوشیده از طبقات محروم مردم و همکارى با طبقات مختلف مردم با شکست مواجه خواهد شد.»66

    مهم‏ترین ابعاد این مؤلفه از نظر امام خمینى عبارتند از: تعاون، همکارى اقتصادى، شرکت‏هاى تعاونى، همکارى صنعتى و همیارى اقتصادى.

    اصلاح اقتصادى و مبارزه با رانت‏خوارى و مفاسد اقتصادى: امام خمینى در مصاحبه‏هاى خود در مورد ویژگى‏هاى اقتصاد اسلامى، به رسیدگى به اموال سرمایه‏داران و غارتگران اموال عمومى اشاره و به بازپس‏گیرى حق مردم تأکید نمودند و خواستار بررسى سرمایه‏شان شدند.67 ایشان در مورد مفاسد اقتصادى از جمله ربا اشاره نموده و حاکمیت ربادربازاررامساوى‏حاکمیت‏طاغوت دانستند.68

    این مؤلفه با معرف‏هایى همچون مبارزه با رانت‏خوارى، مبارزه با رشوه، مبارزه با زراندوزى و کاخ‏نشینى و اسراف، و صرفه‏جویى در امور اقتصادى عملیاتى شده است.

    بررسى نتایج مربوط به سؤال دوم: ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در سخنان هاشمى رفسنجانى

    جدول شماره 1: تجزیه و تحلیل ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در محتواى سخنان هاشمى رفسنجانى

    ردیف

    زیرمقوله

    فراوانی

    درصد

    1

    ارزشهای سیاسی

    132

    13

    2

    ارزشهای سیاست خارجی

    173

    5/17

    3

    ارزشهای اجتماعی

    98

    10

    4

    ارزشهای اقتصادی

    460

    5/46

    5

    ارزشهای فرهنگی

    88

    9

    6

    سایر

    40

    4

    جمع

    991

    100

    چنان‏که جدول بالا نشان مى‏دهد، ارزش‏هاى اقتصادى با 460 فراوانى و 5/46 درصد مضامین از مجموع مضامین گفتارهاى هاشمى (991 مضمون)، مهم‏ترین هدف و دغدغه ایشان را تشکیل مى‏دهد.

    در این دوران، مى‏توان گفت که با پایان جنگ و آغاز دوران ریاست‏جمهورى هاشمى، مرحله دیگرى براساس یکى از ارزش‏هاى انقلاب و امام خمینى قدس‏سره به نام «گفتمان سازندگى» شروع مى‏شود که ارزش حاکم بر این دوران حرکت به سمت و سوى رشد و توسعه ارزش‏هاى اقتصادى براى تأمین منافع ملى است و این مسئله به کانون گفتارى ایشان تبدیل شد. مرکز ثقل توجه و اندیشه هاشمى، لزوم پرداختن دقیق به مشکلات اقتصادى و بهره‏گیرى از منابع غنى کشور براى توسعه اقتصادى آن بود. بنابراین، مهم‏ترین دغدغه و مسئله اجتماعى ایشان، فقر و عقب‏ماندگى است. هدف هاشمى، رسیدن به وضعیت مطلوب رفاه و توسعه اقتصادى از طریق برنامه‏ها و سیاست‏هاى افزایش تولید و عمران و سیاست‏هاى تعدیل و خصوصى‏سازى مى‏باشد. وضعیت آسیبى در نظر ایشان، زمانى است که فقر، میزان پایین تولید و عقب‏ماندگى اقتصادى گریبانگیر کشور شود و در مقابل، وضعیت مطلوب در ذهن ایشان زمانى است که تولید و سرمایه‏گذارى بیشتر، سرلوحه سیاست‏هاى دولت قرار گیرد و آبادانى، رفاه، وفور و سازندگى در جامعه حاصل شود و جامعه‏اى آباد و ثروتمند به وجود آید.

    اولویت دوم ارزش‏هاى چندگانه انقلاب و امام قدس‏سره در اندیشه هاشمى، مقوله ارزش‏هاى سیاست خارجى با 173 فراوانى و 5/17 درصد مى‏باشد. از بین زیرمقولات ارزش‏هاى سیاست خارجى، پایبندى بر روابط و قراردادها بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله با 22 درصد فراوانى در مرتبه اول، تأکید بر نفى سبیل و نفى سلطه بیگانگان با 18 درصد، ایجاد فضاى مناسب و مسالمت‏آمیز در روابط بین‏الملل با 16 درصد و دفاع از تمامیت ارضى با 11 درصد فراوانى در رتبه‏هاى بعدى قرار دارند.

    از تجزیه و تحلیل این مؤلفه در دوره هاشمى، مى‏توان توجه به منافع ملى و ترتیبات منطقه‏اى و پرهیز از هرگونه تنش در قالب سیاست عادى‏سازى و گسترش روابط با کشورهاى جهان و سازمان‏هاى بین‏المللى و منطقه‏اى را مورد بررسى قرار داد، به گونه‏اى که زیرمقوله پایبندى به روابط و قراردادها بر اساس احترام متقابل در اولویت اول، و مقوله ایجاد فضاى مناسب و مسالمت‏آمیز در روابط بین‏الملل در اولویت سوم سیاست خارجى ایشان قرار دارد. این تغییر ضمن اینکه در شعارهاى مطرح‏شده در آن مقطع زمانى در مورد صدور انقلاب و ارزش‏هاى اسلامى قابل مشاهده است، در موضع‏گیرى‏هاى هاشمى در قبال حوادث دنیا و به ویژه کشورهاى اسلامى نیز هویداست.

    اولویت سوم هاشمى از بین اهداف چندگانه انقلاب، مقوله ارزش‏هاى سیاسى با 132 فراوانى و 13 درصد مى‏باشد. توزیع زیرمقوله‏هاى ارزش سیاسى در گفتمان هاشمى بدین ترتیب است: زیرمقوله قانون و قانون‏گرایى با 5/32 در مرتبه اول؛ آزادى با 29 درصد فراوانى در مرتبه دوم؛ مردم‏سالارى دینى و گسترش حق مشارکت با 25 درصد فراوانى در مرتبه سوم؛ و مقوله امنیت با 5/13 درصد فراوانى در مرتبه آخر اهمیت قرار دارد. نتیجه تجزیه و تحلیل یافته‏ها این است که گرچه هاشمى در رابطه با ارزش‏هاى سیاسى، از جمله مقوله آزادى و آزادى احزاب براى شرکت در انتخابات، اهمیت قایل بود، ولى در ارائه و توضیح برنامه‏هاى کلان خود از جمله در برنامه اول و دوم توسعه کشور، فصلى به نوسازى و ارزش‏هاى سیاسى اختصاص نداد و در برنامه‏ها، صرفا رشد و توسعه اقتصادى و به تبع آن مشارکت اقتصادى آن‏هم در سطح اجرایى را دنبال مى‏کرد که به گونه‏اى تک‏بعدى و فاقد جامعیت و نگرش همه‏جانبه به مسئله توسعه ارزش‏ها بود. به همین دلیل، برخى زمینه‏هاى بحرانمشارکت را از طریق گرایش‏هاى فرهنگى و اقتصادى جدید خود تشدید و تقویت مى‏کرد.

    همان‏گونه که در جدول (1) مشهود است، ارزش‏هاى اجتماعى با 98 فراوانى و 10 درصد از مجموع مضامین، در مرتبه چهارم قرار دارد. توزیع زیرمقوله‏هاى ارزش اجتماعى بدین‏گونه است: عدالت‏گرایى و رفع تبعیض با 46 درصد فراوانى در اولویت اول؛ مردم‏گرایى و حمایت از توده‏هاى محروم با 33 درصد فراوانى در مرتبه دوم؛ وحدت عمومى با 11 درصد فراوانى در مرتبه سوم؛ و زیرمقوله نظام ادارى و مدیریتى صحیح و کارآمد با 10 درصد فراوانى در مرتبه آخر قرار دارد.

    گفتمان ارزش‏هاى اجتماعى و از جمله عدالت، متناسب با توسعه و ارزش‏هاى اقتصادى تعریف شد و رفاه اقتصادى و توسعه نشانه‏اى از نزدیک شدن به مفهوم عدالت معنا گردید. به همین دلیل، روى سخن هاشمى با صاحبان سرمایه و بخش بالاى هرم جامعه به جاى مردم بود. اعتقاد هاشمى بر این بود که در سایه افزایش حجم سرمایه است که عدالت به معناى بهره‏مندى همه اقشار جامعه از قدرت اقتصادى و کاهش فقر فراهم مى‏شود.

    ارزش‏هاى فرهنگى و معنوى نیز با 88 فراوانى و 9 درصد در مرتبه آخر اولویت ارزشى ایشان قرار دارد. توزیع مقولات ارزش‏ها در گفتارهاى هاشمى بدین ترتیب است: گسترش و عمومیت بخشیدن به دانش و سطح آگاهى‏هاى عمومى (توسعه علمى و فرهنگى) با 42 درصد، پرهیز از غرب‏گرایى و جایگزینى ارزش‏هاى اسلامى در جامعه (ارزش‏گرایى) با 5/37 درصد و مقوله استقلال فرهنگى و احیاى هویت با 5/20 درصد.

    از تجزیه و تحلیل یافته‏ها چنین برمى‏آید که هاشمى در رویکرد فرهنگى خود هم، متأثر از دیدگاه غالب توسعه اقتصادى است؛ بدین ترتیب که به توسعه علمى و فنى و گسترش مراکز آموزشى در راستاى تربیت نیروى متخصص و کارآزموده بهاى زیادى قایل است.

    بررسى نتایج مربوط به سؤال سوم: ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در سخنان خاتمى

    جدول شماره 2: تجزیه و تحلیل ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در محتواى سخنان محمد خاتمى

    ردیف

    زیر مقوله

    فراوانی

    درصد

    1

    ارزشهای سیاسی

    377

    38

    2

    ارزشهای سیاست خارجی

    110

    11

    3

    ارزشهای اجتماعی

    108

    11

    4

    ارزشهای اقتصادی

    213

    21

    5

    ارزشهای فرهنگی

    124

    12

    6

    سایر

    66

    7

     

    جمع

    998

    100

    در تحلیل محتواى سخنرانى‏هاى خاتمى، چنان‏که جدول بالا نشان مى‏دهد، رویکرد و گفتمان حاکم از بین ارزش‏هاى انقلاب اسلامى برآمده از گفتمان امام خمینى قدس‏سره، توسعه ارزش‏هاى سیاسى مى‏باشد؛ بدین صورت که بیشترین تأکیدات بر روى شاخصه‏هایى همچون گسترش آزادى‏هاى قانونى، مردم‏سالارى دینى، قانون‏گرایى و حق مشارکت سیاسى، از جمله حق رأى و... مى‏باشد. از مجموع مضامین گفتارهاى ایشان (998 مضمون)، 377 فراوانى، یعنى 38 درصد مضامین، به مقوله ارزش‏هاى سیاسى اختصاص دارد که مرتبه اول و مهم‏ترین هدف ایشان را تشکیل مى‏دهد (جدول شماره 2). به این ترتیب، مى‏توان گفت که مهم‏ترین ارزش از نظر خاتمى، ارزش‏هاى سیاسى مى‏باشد. وى به تقدم توسعه ارزش‏هاى سیاسى بر توسعه اقتصادى دست‏کم در عرصه عمل اعتقاد دارد. وضعیت آسیبى در نظر ایشان، زمانى است که وجهه مردم‏سالارانه نظام، لطمه خورده و بحرانمشارکت و عدم آزادى به وجود آید. در تحلیل محتواى صحبت‏هاى خاتمى، چنان‏که جدول شماره 2 نشان مى‏دهد، ارزش‏هاى اقتصادى با 213 فراوانى و 21 درصد، در اولویت دوم اهداف ایشان قرار دارند. از بین زیرمقولات ارزش‏هاى اقتصادى، توسعه صنعتى و کشاورزى با 37 درصد فراوانى در مرتبه اول، ایجاد رفاه و امحاى فقر با 28 درصد، تعاون و مشارکت اقتصادى با 12 درصد و استقلال و خودکفایى اقتصادى با 11 درصد فراوانى و مقوله‏هاى عدالت اقتصادى و مبارزه با مفاسد اقتصادى هرکدام با 6 درصد فراوانى در رتبه‏هاى بعدى قرار دارند.

    سیاست‏هاى اقتصادى خاتمى نیز دست‏کم در عرصه گفتار تا حد زیادى ادامه سیاست‏هاى هاشمى است. از منظر خاتمى، ارزش‏هاى اقتصادى و توسعه لوازم آن یک‏جانبه نیست. وى معتقد است که لازمه توسعه اقتصادى، توسعه علمى، سیاسى و فرهنگى است؛ به عبارتى، ابعاد مختلف توسعه را لازم و ملزوم یکدیگر مى‏گیرد. ایشان در باب مشکلات اقتصادى با اشاره به برنامه‏هایى که بتواند هزینه‏هاى جارى کشور را کاهش دهد، بر کاستن از تصدى دولت و از بین بردن انحصارات اقتصادى و نیز لزوم جذب سرمایه، در چارچوب طرح سامان‏دهى اقتصادى تأکید مى‏کند.

    بعد ارزش‏هاى فرهنگى و معنوى نیز با 124 فراوانى و 12 درصد در مرتبه سوم اولویت ارزشى ایشان قرار دارد. توزیع زیرمقولات این ارزش‏هاى فرهنگى بدین ترتیب است: گسترش و عمومیت بخشیدن به دانش و سطح آگاهى‏هاى عمومى (توسعه علمى و فرهنگى) با 42 درصد در رتبه اول؛ پرهیز از غرب‏گرایى، و بسط ارزش‏هاى اسلامى در جامعه (ارزش‏گرایى) با 35 درصد در رتبه دوم و استقلال فرهنگى و احیاى هویت با 23 درصد در مرتبه سوم قرار دارد.

    همان‏گونه که از جدول 2 برمى‏آید، خاتمى در راستاى ارزش غالب خود، یعنى توسعه ارزش‏هاى سیاسى و از جمله آن آزادى بیان و آزادى اندیشه، به آگاهى‏بخشى همه مردم براى شناختن حقوق مدنى و سیاسى خود اهمیت ویژه‏اى قایل است. به همین دلیل، اولویت ارزشى ایشان توسعه فرهنگى و علمى، از جمله توسعه کمّى و کیفى مطبوعات در راستاى بازشدن فضاى فرهنگى کشور است. در همین زمینه، خاتمى وظیفه مهم رسانه‏ها و مطبوعات را آگاهى‏بخشى ذکر مى‏کند.

    در تحلیل محتواى گفتارهاى خاتمى ارزش‏هاى سیاست خارجى با 110 فراوانى و 11 درصد، در مرتبه چهارم قرار دارد. از بین زیرمقولات ارزش‏هاى سیاست خارجى، مقوله ایجاد فضاى مناسب و مسالمت‏آمیز در روابط بین‏الملل با 23 درصد فراوانى در رتبه اول؛ پایبندى به روابط قراردادها بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله با 19 درصد فراوانى در مرتبه دوم؛ تأکید بر نفى سبیل و نفى سلطه بیگانگان با 18 درصد، استقلال سیاسى با 14 درصد فراوانى و نفى ظلم و حمایت از مظلومان با 13 درصد در رتبه‏هاى بعدى قرار دارند. مطلبى که از تجزیه و تحلیل یافته‏هاى ایشان در این مقوله به دست مى‏آید این است که خاتمى اصول سیاست خارجى خود را بر مبناى اصل تنش‏زدایى و همزیستى و ایجاد فضاى مسالمت‏آمیز بر مبناى گفت‏وگوى تمدن‏ها و تساوى فرهنگ‏ها استوار ساخت و معتقد بود: این سیاست موجب تأمین، تقویت، توسعه و تثبیت امنیت ملى و منافع ملى مى‏شود و سبب خواهد شد هزینه اداره کشور به حداقل برسد. ایشان بر مبناى این سیاست، خواستار ایجاد رابطه با همه کشورها بر اساس احترام متقابل در عین حفظ استقلال و منافع ملى شد که این زیرمقوله در اولویت دوم اهدافش قرار دارد.

    در زمینه ارزش‏هاى اجتماعى، تلاش و تأکید بیش از حد خاتمى بر مسائل سیاسى باعث شد که دست‏کم در عرصه گفتار توجه کافى به ارزش‏هاى اجتماعى، از جمله عدالت اجتماعى و توجه به محرومان صورت نگیرد، به گونه‏اى که ارزش‏هاى اجتماعى در گفتارهاى خاتمى با 108 فراوانى و 11 درصد از مجموع مضامین، در مرتبه چهارم قرار دارد. در مورد زیرمقوله‏هاى ارزش‏هاى اجتماعى، عدالت‏گرایى و رفع تبعیض با 36 درصد فراوانى در اولویت اول اهداف ایشان قرار دارند. زیرمقوله مردم‏گرایى و حمایت از توده‏هاى محروم با 34 درصد فراوانى در مرتبه دوم؛ وحدت عمومى با 16 درصد فراوانى در مرتبه سوم و زیرمقوله نظام ادارى و مدیریتى صحیح و کارآمد با 14 درصد فراوانى در مرتبه آخر قرار دارد.

    بررسى نتایج مربوط به سؤال چهارم: ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در سخنان احمدى‏نژاد

    جدول شماره 3: تجزیه و تحلیل ارزش‏هاى انقلاب اسلامى در محتواى سخنان احمدى‏نژاد

    ردیف

    زیر مقوله

    فراوانی

    درصد

    1

    ارزشهای سیاسی

    85

    8

    2

    ارزشهای سیاست خارجی

    217

    21

    3

    ارزشهای اجتماعی

    347

    34

    4

    ارزشهای اقتصادی

    236

    23

    5

    ارزشهای فرهنگی

    128

    13

    6

    سایر

    7

    1

    جمع

    جمع

    1020

    100

    در تحلیل محتواى سخنرانى‏هاى احمدى‏نژاد، مقوله ارزش‏هاى اجتماعى، اولین اولویت ایشان از بین ارزش‏هاى چندگانه انقلاب و امام قدس‏سرهبوده است و بیشترین تأکیدات ایشان بر روى شاخصه‏هاى عدالت‏گرایى و رفع تبعیض، مردم‏گرایى و حمایت از محرومان، خدمت‏رسانى به توده‏هاى مردم و غیره مى‏باشد. از مجموع مضامین گفتارهاى احمدى‏نژاد (1020 مضمون)، 347 فراوانى، یعنى 34 درصد مضامین، به مقوله ارزش‏هاى اجتماعى اختصاص دارد که مرتبه اول و مهم‏ترین هدف ایشان را تشکیل مى‏دهد (جدول شماره 3). به این ترتیب، مى‏توان گفت که مهم‏ترین ارزش از نظر احمدى‏نژاد، ارزش‏هاى اجتماعى مى‏باشد.

    در تحلیل محتواى صحبت‏هاى احمدى‏نژاد، چنان‏که جدول فوق نمایانگر است، ارزش‏هاى اقتصادى با 236 فراوانى و 23 درصد، در اولویت دوم اهداف ایشان قرار دارند. توزیع زیرمقولات ارزش‏هاى اقتصادى بدین شرح مى‏باشد: توسعه صنعتى و کشاورزى با 27 درصد فراوانى در مرتبه اول؛ ایجاد رفاه و امحاى فقر با 22 درصد در مرتبه دوم؛ عدالت اقتصادى با 17 درصد در مرتبه سوم؛ تعاون و مشارکت اقتصادى با 16 درصد در مرتبه چهارم؛ مقوله مبارزه با مفاسد اقتصادى با 12 درصد فراوانى در رتبه پنجم و استقلال و خودکفایى اقتصادى با 6 درصد فراوانى در رتبه آخر اهمیت قرار دارند.

    با تحلیل یافته‏هاى این ارزش‏ها مى‏توان گفت که احمدى‏نژاد با نقد توسعه اقتصادى دولت‏هاى پیشین که در پیشبرد سیاست دولت حداقلى و خصوصى‏سازى شرکت‏هاى دولتى دست امداد به سوى سرمایه‏داران و شرکت‏هاى بزرگ دراز کرده بودند، معتقد است: باید توسعه اقتصادى و روند خصوصى‏سازى در آن به جاى واگذارى شرکت‏هاى دولتى به فرد یا افراد خاص، به شکل توزیع این شرکت‏ها به صورت‏هاى مختلف بین عامه مردم پیگیرى شود. به همین دلیل، ایشان راه‏کارهایى همچون توزیع سهام عدالت، حمایت از بنگاه‏هاى کوچک و زودبازده، محدود کردن سرمایه‏گذارىبنگاه‏هاى دولتى و واگذارى آن به اقشار محروم و دهک‏هاى پایین درآمدى را برمى‏گزیند. وى معتقد است: به رغم توسعه اقتصادى و صنعتى صورت گرفته در دهه‏هاى اخیر، ساختار اقتصادى کشور بیمار است و باید اصلاح شود. به همین دلیل، احمدى‏نژاد محورهاى هفت‏گانه تحول اقتصادى را بر مبناى تحول در نظام بهره‏ورى، نظام بانکى، نحوه توزیع کالا و خدمات، قوانین گمرکى، نظام مالیاتى و هدفمند کردن یارانه‏ها قرار مى‏دهد.

    ارزش‏هاى سیاست خارجى در گفتارهاى احمدى‏نژاد با 217 فراوانى و 21 درصد در اولویت سوم اهداف ایشان قرار دارد. اولویت زیرمقوله‏هاى ارزش سیاست خارجى در گفتارهاى احمدى‏نژاد به شرح زیر است: تأکید بر نفى سبیل و نفى سلطه بیگانگان با 28 درصد؛ پایبندى به روابط و قراردادها بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله با 19 درصد؛ ایجاد فضاى مناسب در روابط بین‏الملل با 13 درصد، نفى ظلم و حمایت از مظلومان با 11 درصد، دفاع از کیان اسلام و وحدت مسلمانان با 8 درصد؛ صدور انقلاب و گسترش ارزش‏هاى انقلابى با 8 درصد؛ استقلال سیاسى با 7 درصد؛ و حفظ و دفاع از تمامیت ارضى با 6 درصد فراوانى.

    از تجزیه و تحلیل جدول فوق به این نتیجه مى‏رسیم که احمدى‏نژاد با نقد سیاست خارجى دولت‏هاى قبلى، سیاست خارجى دولت خود را فعال و مثبت، تهاجمى و قرار گرفتن در جایگاه مدعى، نه متهم در نظام بین‏الملل نام مى‏برد.

    مقوله ارزش‏هاى فرهنگى و معنوى با 124 فراوانى و 13 درصد در اولویت چهارم اهداف ایشان قرار دارد. زیرمقولات ارزش فرهنگى در گفتمان احمدى‏نژاد بدین ترتیب است: حاکمیت و بسط ارزش‏هاى اسلامى در جامعه (ارزش‏گرایى) 42 درصد؛ استقلال فرهنگى و احیاى هویت 32 درصد؛ گسترش و عمومیت بخشیدن به دانش و سطح آگاهى‏هاى‏عمومى(توسعه‏علمى‏وفرهنگى)26درصد.

    ارزش‏هاى سیاسى در بین مقولات ارزش‏ها داراى کمترین فراوانى مى‏باشد، به گونه‏اى که با 85 فراوانى و مجموع 8 درصد در اولویت آخر اهداف ایشان قرار دارد. زیرمقوله‏هاى ارزش سیاسى در گفتمان احمدى‏نژاد به ترتیب اولویت زیر مى‏باشد: آزادى با 43 درصد فراوانى؛ مردم‏سالارى و گسترش حق مشارکت سیاسى با 26 درصد فراوانى؛ قانون و قانون‏گرایى با 25 درصد فراوانى؛ و زیرمقوله امنیت با 6 درصد فراوانى.

    از تجزیه تحلیل مقوله سیاسى، این‏گونه استنباط مى‏گردد که ایشان جمهورى اسلامى را به دلیل برگزارى 27 انتخابات در سال‏هاى گذشته، نمادى از مردم‏سالارى حقیقى و نظامى کاملاً مردمى، و آزادى موجود در آن را آزادى بى‏نظیرى توصیف مى‏نماید. احمدى‏نژاد احزاب را ساخته و پرداخته افراد نفوذدار دانسته و انحراف صورت‏گرفته در مدیریت دولت‏هاى گذشته را به دلیل اصالت دادن افراطى به احزاب مى‏داند.

    چنان‏که در جدول (شماره 4) مشاهده مى‏کنیم، نگاهى تطبیقى به ارزش‏هاى رؤساى دولت‏هاى بعد از انقلاب، تفاوت‏ها و شباهت‏هاى آنان را نمایان مى‏سازد:

    جدول شماره 4: مقایسه تطبیقى اهداف و ارزش‏هاى انقلاب از نقطه نظر رؤساى سه دولت بعد از انقلاب به شکل درصدى

    ردیف

    زیر مقوله ها

    هاشمی

    خاتمی

    احمدی نژاد

    1

    ارزش های سیاسی

    13

    38

    8

    2

    ارزش های سیاست خارجی

    5/17

    11

    21

    3

    ارزش های اجتماعی

    10

    11

    34

    4

    ارزش های اقتصادی

    5/46

    21

    23

    5

    ارزش های فرهنگی

    9

    12

    11

    6

    سایر

    4

    7

    1

    جمع درصدی

    100

    100

    100

    از تجزیه و تحلیل یافته‏ها چنین به نظر مى‏رسد که مسئولان دولت‏ها به دلایل مختلف داخلى و خارجى، ارزش‏هاى انقلابى‏شان متفاوت از یکدیگر بوده است، ولى در گفتمان ایدئولوژیک امام قدس‏سره، نشان داده شده است که این نظرات در یک رابطه اکمالى قرار دارند و تأکید بر هریک از ارزش‏ها به معناى نفى مطلق دیگرى نیست.

    تفاوت‏هاى این سه دولت و گفتمان‏هاى آنان بدین شرح است: در زمینه ارزش‏هاى سیاسى و توسعه لوازم آن، از قبیل توسعه آزادى‏ها، تکثر احزاب و گروه‏هاى سیاسى، مردم‏سالارى دینى و گسترش حق مشارکت سیاسى گفتمان خاتمى در مقایسه با دو گفتمان دیگر غلبه بیشترى دارد، به گونه‏اى که در گفتمان خاتمى از مجموع مضامین، 38 درصد آن، به مسئله توسعه ارزش‏هاى سیاسى اختصاص دارد، اما در گفتمان هاشمى این مجموع به 13 درصد مى‏رسد و در گفتمان احمدى‏نژاد به 8 درصد.

    در زمینه ارزش‏هاى سیاست خارجى، گفتمان احمدى‏نژاد نسبت به گفتمان امام قدس‏سره قرابت بیشترى دارد. در بعد زمینه‏هاى این سیاست خارجى، دولت هاشمى با دولت خاتمى هر دو در راستاى تنش‏زدایى، بهبود و گسترش تعاملات، ایجاد فضاى مناسب در فضاى بین‏الملل، در رأس برنامه‏هایشان قرار دارد، اما در گفتمان احمدى‏نژاد سیاست خارجى تهاجمى و قرار گرفتن در جایگاه مدعى در نظام بین‏الملل اهمیت مى‏یابد.

    همان‏گونه که جدول شماره 4 نشان مى‏دهد، ارزش‏هاى اجتماعى و توسعه لوازم آن از قبیل عدالت‏گرایى، رفع تبعیض، خدمت‏رسانى به توده‏هاى مردم و... در گفتمان احمدى‏نژاد در مقایسه با گفتارهاى دو رئیس‏جمهور دیگر اهمیت بیشترى دارد. در زمینه ارزش‏هاى اقتصادى، گفتارهاى هاشمى در مقایسه با دو گفتمان دیگر مورد توجه بیشترى قرار دارد، به طورى که حدودا نیمى از مضامین گفتارهاى ایشان به این موضوع اختصاص دارد؛ اما در بعد تشریح برنامه‏ها و سیاست‏هاى اقتصادیشان با گفتمان خاتمى در یک راستا قرار دارد، ولى در گفتمان احمدى‏نژاد سیاست‏ها متفاوت مى‏باشد. در بعد ارزش‏هاى فرهنگى در گفتارهاى هر سه رئیس دولت، درصد توجه در مقایسه با ارزش‏هاى دیگر کمتر است. در زمینه ارزش‏هاى فرهنگى در هر سه گفتمان رؤساى دولت‏هاى مذکور، متناسب با رویکرد مسلط خود جنبه‏اى از گفتمان موردنظر امام قدس‏سره نمود پیدا کرده است. در گفتمان هاشمى، در راستاى توسعه ارزش‏هاى اقتصادى، به توسعه مراکز علمى، فنى و آموزشى توجه بیشترى مى‏گردد. در گفتمان خاتمى، توسعه فرهنگى و تولیدات آن و باز شدن فضا در این عرصه در راستاى گسترش حقوق و آگاهى‏هاى سیاسى و مدنى اهمیت مى‏یابد. در گفتمان احمدى‏نژاد مقوله حاکمیت و بسط ارزش‏هاى اسلامى و دینى در جامعه در راستاى استقلال فرهنگى و احیاى هویت و خودباورى دینى رنگ و بوى بیشترى دارد. به همین دلیل، شعار «دولت اسلامى» و «دولت ولایى و گفتمان مهدویت» در این دولت محور قرار مى‏گیرد.

    نتیجه اینکه هرچند ارزش‏ها و اهداف در گفتمان خاتمى با گفتمان هاشمى متفاوت به نظر مى‏رسد، اما تا حد زیادى در تشریح سیاست‏ها و برنامه‏ها در زمینه‏هاى مختلف، از جمله در زمینه ارزش‏هاى اقتصادى، اجتماعى و سیاست خارجى مشابه مى‏باشد و توجه آنها به عدالت اجتماعى کمتر از دیگر ارزش‏ها بوده است. در این میان، هر دو دولت هاشمى و خاتمى تفاوت‏هایى در پیگیرى ارزش‏هاى انقلاب و امام قدس‏سره با دولت احمدى‏نژاد داشتند. گفتمان احمدى‏نژاد از بُعد اهداف و ارزش‏ها و سیاست‏ها، با گفتمان دو دولت دیگر تفاوت قابل ملاحظه‏اى دارد.

    نتیجه‏گیرى

    با مراجعه به تاریخ دو دهه اخیر ایران، مى‏توان از وجود چند گفتمان محورى و متفاوت نام برد که در رقابت با همدیگر و دیگر گفتمان‏هاى رقیب، از حاشیه به مرکز و متن زمینه گفتمانى آمدند و بر اندیشه و عمل دولت‏ها تأثیرات فراوانى گذاشتند. علت آن، تأثیر عوامل اقتصادى، سیاسى و اجتماعى و نیز تأثیر گفتمان‏هاى فرعى بوده است که زمینه گفتمانى را پیوسته متحول کرده و تأکید عام انقلاب بر تغییر و بازاندیشى، این پویایى مستمر را امکان‏پذیر ساخته است.

    اولین گفتمان انقلابى از سال 68 تا اوایل سال 1376 گفتمان «توسعه ارزش‏هاى اقتصادى و سازندگى» در نقد و نقض و اعتراض به سیاست اقتصاد دولتى وارد صحنه مى‏شود که مفسّر آن هاشمى رفسنجانى است. این گفتمان خود مولد دومین گفتمان انقلابى از سال‏هاى 1376 تا اوایل سال 1384 تحت عنوان گفتمان «توسعه ارزش‏هاى سیاسى» مى‏گردد. مفسّر گفتمان توسعه ارزش‏هاى سیاسى، خاتمى است. سومین گفتمان انقلابى گفتمان «توسعه ارزش‏هاى اجتماعى» با تأکید بر مفهوم عدالت‏گرایى است. این گفتمان بر دو گفتمان پیشین غلبه یافت و آنتى‏تز گفتمان‏هاى قبلى تلقّى گردید که مفسّر آن احمدى‏نژاد است. اما چنان‏که مشاهده شد، سیاست‏هاى اتخاذشده این سه دولت را به طور دقیق با این سه مرحله نمى‏توان از یکدیگر تفکیک کرد و در هر سه مرحله از دوران حاکمیت دولت‏ها، ارزش‏ها به یکدیگر نزدیک و گاه متداخل‏اند؛ یعنى چنان نیست که در دوره گفتمان احمدى‏نژاد از ارزش‏هاى فرهنگى یا اقتصادى، یا در گفتمان هاشمى از عدالت و آزادى و در دوران توسعه ارزش‏هاى سیاسى خاتمى از فرهنگ و عدالت یا توسعه اقتصادى هرگز خبرى نباشد. نتیجه مقایسه دولت‏ها از بُعد پیگیرى ارزش‏ها، نشان مى‏دهد که در همه این دوران‏ها، دولت‏ها درصدد بسط آرمان‏ها و اهداف انقلاب و امام قدس‏سره بودند؛ اما بروز مشکلات و دشوارى‏ها و شرایط، باعث شده است که اولویت را به یکى از ارزش‏ها بدهند و کمتر به ارزش‏هاى دیگر انقلاب بپردازند و در پیگیرى هر کدام از اهداف چندگانه انقلاب، وجوهى از ارزش‏هاى مطلوب در اندیشه امام قدس‏سره برجسته و نمایان‏تر شده است. تک‏بعدى و نارسا بودن سیاست‏هاى این سه دولت در جمهورى اسلامى که به طور متوالى جانشین هم شدند، باعث به وجود آمدن و شکل‏گیرى دولت و ارزش‏هاى جدید دولت بعدى گشته است. مسئولان دولت‏هاى بعد از انقلاب با مشکلات اجتماعى خاصى روبه‏رو شدند که باعث شد آنها را به مسئله و ارزشى براى سیاست‏گذارى تبدیل کرده و بدان مهم بپردازند، به گونه‏اى که اگر بدان توجه نمى‏کردند تبدیل به بحران مى‏شد. مهم‏ترین ارزش از نظر هر رئیس دولت نیز، کانون منازعه آن دوران را تشکیل مى‏داده است. به عبارت دیگر، دولت‏هاى بعد از انقلاب، ارزش‏هاى مختلفى را دنبال کرده و هر کدام به یکى از ارزش‏هاى انقلاب و امام قدس‏سره پرداختند و هریک از آنها موفقیت‏هایى نسبى کسب کرده، و سعى داشتند تا آنجا که مى‏توانند به این ارزش‏ها جامه عمل بپوشانند. آنها در حل بحران‏هاى فراروى جامعه خود اقداماتى انجام داده و کم و بیش موفق، و در زمینه‏هایى نیز مستأصل گشته‏اند، ولى نپرداختن به اهداف دیگر انقلاب و امام قدس‏سره که خواست تاریخى طبقات اجتماعى در ایران است و نیاز بى‏پاسخ مانده جامعه به دیگر آرمان‏ها در هریک از دولت‏ها، موجب گردید که خواست طبقات اجتماعى بى‏پاسخ بماند، و باعث شد با روى کار آوردن دولت جدید، خواست‏هاى تاریخى خود را در جامعه، مطرح کنند. در ارزیابى دولت‏ها و سیاست‏هایشان باید بگوییمکه این دولت‏ها نگرش تک‏بعدى و یک‏سونگرى داشتند و نتوانستند به تلفیق مناسبى از این ارزش‏ها، دست پیدا کنند. البته لازم به ذکر است که این ارزیابى، محدود به سیاست‏هاى اعلامى سه دولت مورد بررسى است. در این خصوص که این سه دولت در عملکردهاى خود چه میزان توانسته‏اند به آنچه گفته‏اند جامه عمل بپوشانند، موضوع دیگرى است که نیازمند تحقیق جداگانه مى‏باشد.

     ··· منابع

    ـ آیین انقلاب اسلامى برگزیده‏اى از آرا و اندیشه‏هاى امام خمینى، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1374.

    ـ امام خمینى، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1378.

    ـ ـــــ ، صحیفه نور، تهران، سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، 1378.

    ـ ـــــ ، ولایت فقیه، تهران، امیرکبیر، 1375.

    ـ جمشیدى، محمدحسین، اندیشه سیاسى امام خمینى، تهران، پژوهشکده امام خمینى و انقلاب اسلامى، 1384.

    ـ حسین‏زاده، محمدعلى، گفتمان‏هاى حاکم بر دولت‏هاى بعد از انقلاب در جمهورى اسلامى ایران، قم، دانشگاه مفید، 1386.


    * استادیار گروه علوم سیاسى و جامعه‏شناسى انقلاب اسلامى، دانشگاه شاهد. دریافت: 10/3/90 ـ پذیرش: 19/8/90.

    morshedizad@shahed.ac.ir

    ** استادیار گروه علوم سیاسى و جامعه‏شناسى انقلاب اسلامى، دانشگاه شاهد. ghafari@shahed.ac.ir

    *** کارشناس ارشد جامعه‏شناسى انقلاب اسلامى، دانشگاه شاهد. mortazavy_i@yahoo.com


    1ـ محمدعلى حسین‏زاده، گفتمان‏هاى حاکم بر دولت‏هاى بعد از انقلاب در جمهورى اسلامى ایران، ص 227.

    2ـ امام خمینى، صحیفه نور، ج 6، ص 188.

    3ـ امام خمینى، صحیفه امام، ج 17، ص 183.

    4ـ همان.

    5ـ همان، ج 13، ص 45؛ ج 7، ص 533.

    6ـ همان، ج 12، ص 424.

    7ـ محمدحسین جمشیدى، اندیشه سیاسى امام خمینى، ص 245.

    8ـ امام خمینى، صحیفه امام، ج 10، ص 91.

    9ـ همان، ج 3، ص 510.

    10ـ همان، ج 6، ص 262.

    11ـ همان، ج 4، ص 266.

    12ـ همان، ج 6، ص 266.

    13ـ همان، ص 268.

    14ـ همان، ج 12، ص 274.

    15ـ همان، ج 18، ص 61.

    16ـ همان، ج 11، ص 238.

    17ـ همان، ج 14، ص 343.

    18ـ همان، ج 5، ص 464.

    19ـ همان، ج 4، ص 425 و 426.

    20ـ همان، ج 17، ص 275.

    21ـ همان، ج 3، ص 249.

    22ـ همان، ج 4، ص 248.

    23ـ محمدحسین جمشیدى، همان، ص 654.

    24ـ امام خمینى، ولایت فقیه، ص 34.

    25ـ امام خمینى، صحیفه امام، ج 5، ص 518.

    26ـ همان، ج 9، ص 439.

    27ـ امام خمینى، صحیفه نور، ج 11، ص 21ـ28.

    28ـ همان، ج 2، ص 139.

    29ـ همان، ج 18، ص 221.

    30ـ همان، ج 6، ص 364.

    31ـ آیین انقلاب اسلامى برگزیده‏اى از آرا و اندیشه‏هاى امام خمینى، ص 390ـ395.

    32ـ همان.

    33ـ امام خمینى، صحیفه امام، ج 6، ص 468.

    34ـ همان، ج 4، ص 242.

    35ـ همان، ج 6، ص 509.

    36ـ همان، ج 15، ص 117.

    37ـ آیین انقلاب اسلامى، ص 407ـ409.

    38ـ امام خمینى، صحیفه امام، ج 11، ص 290.

    39ـ همو، صحیفه نور، ج 19، ص 274.

    40ـ همو، صحیفه امام، ج 21، ص 134.

    41ـ همان، ج 18، ص 322.

    42ـ محمدحسین جمشیدى، همان، ص 505.

    43ـ امام خمینى، صحیفه امام، ج 20، ص 54.

    44ـ همان، ج 9، ص 22.

    45ـ امام خمینى، صحیفه نور، ج 16، ص 54.

    46ـ امام خمینى، صحیفه امام، ج 13، ص 397.

    47ـ همان، ج 15، ص 492.

    48ـ همان، ج 12، ص 1.

    49ـ همان، ج 16، ص 92.

    50ـ همان، ج 9، ص 75.

    51ـ همان، ج 14، ص 113.

    52ـ همان، ج 9، ص 258.

    53ـ همان، ج 21، ص 91.

    54ـ همان، ج 2، ص 20.

    55ـ همان، ج 14، ص 248.

    56ـ همان، ج 13، ص 447.

    57ـ همان، ج 17، ص 372.

    58ـ همان، ج 7، ص 533.

    59ـ همان، ج 21، ص 9.

    60ـ همان، ص 158.

    61ـ همان، ج 2، ص 44.

    62ـ همان، ج 3، ص 366.

    63ـ همان، ج 21، ص 200.

    64ـ همان، ج 7، ص 26.

    65ـ امام خمینى، ولایت فقیه، ص 42.

    66ـ امام خمینى، صحیفه نور، ج 21، ص 38.

    67ـ همان، ج 5، ص 292.

    68ـ همان، ج 11، ص 508.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    غفاری هشجین، زاهد، مرتضوی، سیدعیسی، مرشدی زاد، علی.(1390) بررسى و ارزیابى میزان پایبندى سه رئیس‏ جمهور به ارزش ‏هاى انقلاب اسلامى مورد تأکید امام خمینى قدس ‏سره. ماهنامه معرفت، 20(10)، 109-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    زاهد غفاری هشجین؛ سیدعیسی مرتضوی؛ علی مرشدی زاد."بررسى و ارزیابى میزان پایبندى سه رئیس‏ جمهور به ارزش ‏هاى انقلاب اسلامى مورد تأکید امام خمینى قدس ‏سره". ماهنامه معرفت، 20، 10، 1390، 109-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    غفاری هشجین، زاهد، مرتضوی، سیدعیسی، مرشدی زاد، علی.(1390) 'بررسى و ارزیابى میزان پایبندى سه رئیس‏ جمهور به ارزش ‏هاى انقلاب اسلامى مورد تأکید امام خمینى قدس ‏سره'، ماهنامه معرفت، 20(10), pp. 109-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    غفاری هشجین، زاهد، مرتضوی، سیدعیسی، مرشدی زاد، علی. بررسى و ارزیابى میزان پایبندى سه رئیس‏ جمهور به ارزش ‏هاى انقلاب اسلامى مورد تأکید امام خمینى قدس ‏سره. معرفت، 20, 1390؛ 20(10): 109-