معرفت، سال بیستم، شماره دوازدهم، پیاپی 171، اسفند 1390، صفحات 57-

    خانواده و شاخص ‏هاى تنظیم روابط جنسى*

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    محمدعارف محبی / *کارشناس ارشد - فقه و معارف اسلامی جامعه المصطفی العالمیه / ma.mohebi2006@yahoo.com
    چکیده: 
    تحولات ساختارى و فرهنگى در جوامع جدید، آستانه رضایت‏مندى جنسى افراد را افزایش داده و کارکرد خانواده در تنظیم رفتار جنسى را با مشکل مواجه نموده است. پرسش اساسى این است که در چنین شرایطى، زنان و مردان چگونه مى‏توانند نیاز جنسى خویش را در قالب خانواده مدیریت نمایند؟ شاخص‏هاى کارکرد تنظیم رفتار جنسى در خانواده مطلوب اسلامى کدامند؟ این نوشتار با روش تفسیر تحلیلى، معیارهاى چگونگى تنظیم و تأمین نیاز جنسى زن و شوهر صرفا براساس مستندات دینى تعیین و تعریف گردیده است. تنظیم رفتار جنسى در فرایند پیچیده روانى و عاطفى اشباع‏شدنى است. از نظر اسلام، فرایند ارتباط جنسى زن و شوهر، شامل ابعاد سه‏گانه مراقبتى، انگیزشى و آمیزشى است. شاخص‏هاى تنظیم رفتار جنسى در همین ابعاد قابل تعریف است. طهارت عاطفى، تعهد جنسى، کنترل نگاه، حفظ وقار، حفظ حجاب، آراستگى، تفاوت جنسى، مثبت نگرى، محبت، ملاعبه و... از جمله مؤلفه‏هاى است که از منابع دینى استخراج گردیده و براى تعیین میزان رضایت‏مندى جنسى افراد در قالب خانواده، شاخص‏سازى شده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    خانواده و شاخص‏هاى تنظیم روابط جنسى*

    محمدعارف محبى**

    چکیده

    تحولات ساختارى و فرهنگى در جوامع جدید، آستانه رضایت‏مندى جنسى افراد را افزایش داده و کارکرد خانواده در تنظیم رفتار جنسى را با مشکل مواجه نموده است. پرسش اساسى این است که در چنین شرایطى، زنان و مردان چگونه مى‏توانند نیاز جنسى خویش را در قالب خانواده مدیریت نمایند؟ شاخص‏هاى کارکرد تنظیم رفتار جنسى در خانواده مطلوب اسلامى کدامند؟ این نوشتار با روش تفسیر تحلیلى، معیارهاى چگونگى تنظیم و تأمین نیاز جنسى زن و شوهر صرفا براساس مستندات دینى تعیین و تعریف گردیده است.

    تنظیم رفتار جنسى در فرایند پیچیده روانى و عاطفى اشباع‏شدنى است. از نظر اسلام، فرایند ارتباط جنسى زن و شوهر، شامل ابعاد سه‏گانه مراقبتى، انگیزشى و آمیزشى است. شاخص‏هاى تنظیم رفتار جنسى در همین ابعاد قابل تعریف است. طهارت عاطفى، تعهد جنسى، کنترل نگاه، حفظ وقار، حفظ حجاب، آراستگى، تفاوت جنسى، مثبت نگرى، محبت، ملاعبه و... از جمله مؤلفه‏هاى است که از منابع دینى استخراج گردیده و براى تعیین میزان رضایت‏مندى جنسى افراد در قالب خانواده، شاخص‏سازى شده است.

    کلیدواژه‏ها: اسلام، خانواده، تعهد، وفادارى، غریزه جنسى، انگیزش، آمیزش، ارضاى جنسى.

    مقدّمه

    تمایل جنسى از مهم‏ترین ابعاد وجودى انسان است. شخصیت فردى افراد معمولى، عمدتا تحت تأثیر همین غریزه شکل مى‏گیرد. انسان‏هاى متعالى از طریق هدایت کردن همین کشش است که تعالى مى‏یابند. بر مبناى غریزه جنسى است که نسل بشر حفظ گردیده و افراد با همدیگر پیوند نسبى و خویشاوندى پیدا کنند. انسجام و همبستگى اجتماعى به وجود آمده و در نهایت، جامعه کل شکل مى‏گیرد. به همین دلیل، چگونگى تأمین نیاز جنسى انسان‏ها از مباحث حساس در تاریخ بشر بوده، و نه تنها اندیشه متفکران بزرگ را به خود مشغول داشته است که اساسا تمام مکتب‏هاى فکرى و اعتقادى، که داعیه راهنمایى انسان‏ها را دارند، داراى طرح خاص براى تربیت جنسى آدم‏ها مى‏باشند.

    جوامع بشرى در طول تاریخ خویش سعى داشته‏اند تا شیوه مناسبِ کنترل و ارضاى غریزه نیرومند و سرکش جنسى را پیدا کنند. شیوه‏هاى متفاوتى در این زمینه طراحى گردیده است؛ جامعه اشتراکى افلاطونى ـ مارکسیستى، آزادى‏هاى جنسى در لیبرالیسم فرهنگى، سرکوب و ریاضت در صحبت و... . اما آنچه که جامعه بشرى به آن تأکید داشته و بر آن متعهد مانده است، تنظیم روابط جنسى در قالب خانواده مى‏باشد. خانواده همزاد با پیدایش انسان به وجود آمد. مسیرهاى پرپیچ و خم فراوانى را گذراند، اما هیچ‏گاه از متن تجربه عرفى و سیره عقلاى عالم منحرف نشد. هرچند هنوز کارکردهاى زیادى از جمله کارکرد تنظیم رفتار جنسى را ایفا مى‏کند.177

    در جوامع اسلامى بسیارى از اندیشمندان، پژوهش‏هاى اساسى و قابل توجه در ارتباط به چگونگى تنظیم رفتار جنسى در قالب خانواده انجام داده‏اند، البته برخى از این پژوهش‏ها با نگرش غیردینى انجام پذیرفته و برخى دیگر که مسئله را با رویکرد دینى تحلیل نموده‏اند از جنبه خاصى به تبیین آن پرداخته‏اند که از این میان مى‏توان به کتاب‏هاى تربیت جنسى در اسلام، اثر حافظ ثابت178 و تربیت جنسى از منظر قرآن و احادیث نوشته على‏نقى فقیهى179 اشاره نمود.

    تبیین جایگاه خانواده در ساختار جامعه اسلامى، و نقش آن در تنظیم رفتار جنسى زن و شوهر، مبتنى بر درک درست از قلم ادب حقیقت انسان در منطق دین مى‏باشد. انسان در منظومه معرفتى و اعتقادى اسلام، داراى حقیقت روحانى است، او خلق گردیده است تا در پرتو معنویت‏گرایى و خودسازى دینى، حقیقت و حقانیت روحانى خویش را شکوفا ساخته و به مقام قرب الهى دست یابد: «من جن و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند.» (ذاریات: 5)؛ یعنى تکامل‏یافته و به من نزدیک شوند. تولیدمثل و تداوم نسل بشر نیز باید از طریق ازدواج انجام گیرد: «اى مردمان بترسید از پروردگارتان که آفرید شما را از یک تن و از همان تن آفرید همسر او را و پراکنده کرد از نسل آن دو، مردان و زنان بسیارى را.» (نساء: 1)

    از منظر قرآن کریم ازدواج و تشکیل خانواده ریشه در چگونگى خلقت انسان دارد. احساس نیاز و گرایش به جنس مخالف، در طبیعت انسان‏ها نهفته است. زن و مرد نیازمند یکدیگر بوده و در دست‏یابى به همدیگر، که جانشان آرام گرفته، به آرامش و سکون دست مى‏یابند: «و از نشانه‏هاى او اینکه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میان شما مودت و رحمت قرار داد. در این نشانه‏هاى است براى گروهى که تفکر مى‏کنند.» (روم: 21)

    بر مبناى درک و تحلیل هستى‏شناسانه از انسان است که همه امکانات موجود در عالم آفرینش، از جمله تشکیل خانواده در راستاى تأمین سعادت انسان معنا مى‏یابد. خانواده عنصر اساسى است که نقش بى‏بدیل و تعیین‏کننده در چگونگى شکل‏گیرى شخصیت انسان دارد. از این‏رو، خانواده در کانون توجه اسلام قرار گرفته، بایدها و نبایدهاى آن به طور شفاف و صریح مشخص گردیده است. از همین خاستگاه است که بخش مهم از کارویژه‏هاى خانواده مطلوب اسلامى، با خانواده‏هاى دیگر تمایز مى‏یابد. تحلیل نقش خانواده در تنظیم رفتار جنسى از منظر اسلام، باید در چنین چارچوبى انجام پذیرد، تا بایدها و نبایدهاى کارکردى آن متناسب با همین منطق قابل درک و دریافت گردد. پرسش‏هاى اساسى این پژوهش این است که غریزه جنسى چیست؟ و شاخص‏هاى کارکرد تنظیم رفتار جنسى در خانواده مطلوب اسلامى کدامند؟

    چیستى غریزه جنسى

    در لغت، «غریزه» به معناى سرشت، طبیعت، خلیقه، خلقت، جبلت، فطرت، طینت و نهاد آمده است. غریزه عبارت از استعدادى است که حیوان را خود به خود، یعنى پیش از تجربه به اجراى اعمال مفید، با معنا و پیچیده بر مى‏انگیزد و قواى او را بدون احتیاج به اکتساب تعدیل مى‏کند.180 غریزه چیزى نیست جز استعداد و تمایل طبیعى در حیوان، که موجب رفتارهاى خاص مى‏گردد. غریزه جنسى تمایل فطرى و طبیعى به رفتار همسرخواهى و آمیزش جنسى مى‏باشد.181

    «غریزه» در اصطلاح، به گونه‏هاى متعدد و در ظاهر متفاوتى تعریف گردیده است. اما در واقع همه این تعاریف، بسط معناى لغوى غریزه مى‏باشد. غریزه، پاسخ یا عکس‏العملى غیرارادى از سوى یک حیوان، در قبال یک محرک خارجى است که به یک رفتار قابل پیش‏بینى و نسبتا ثابت منجر شود. غریزه، توانایى ذاتى براى انجام یک تکلیف رفتارى پیچیده است. غریزه، توانایى فطرى است که به هیچ‏گونه یادگیرى نیاز ندارد، موجود زنده را به فعالیت معینى برمى‏انگیزد. غریزه، تمایل ذاتى به ارضاى نیازهاى اساسى، و بخصوص زیستى است که در تمام موجودات از یک نوع موجود مى‏باشد.182 با توجه به مجموع این تعاریف، غریزه عبارت است از: توانایى ذاتى و غیراکتسابى که براى ارضاى نیازهاى اساسى، رفتارهاى خاص را شکل مى‏دهد.

    غریزه جنسى یکى از غرایز مادى (فیزیولوژیک) و ثانویه انسان مى‏باشد؛ یعنى تمایل طبیعى است که در طبیعت انسان سرشته شده است. این غریزه، به این دلیل ثانویه است که اگر مانند غرایز اولیه نظیر: گرسنگى، تشنگى و خواب، ارضا نگردد، یا درست ارضا نشود، موجب مرگ نمى‏گردد، اما اختلال در آن، موجب اختلالات فراوانى در جسم و روان انسان مى‏شود. مانند بیمارى‏هاى روانى همچون وسواس و افسردگى، بیمارى‏هاى جنسى مانند سردمزاجى و ناتوانى جنسى، انحرافات جنسى، بزهکارى و جنایت.183

    غریزه جنسى، هرچند خاستگاه زیستى دارد، اما داراى ساختار عمدتا روانى ـ عاطفى مى‏باشد. غریزه جنسى صرف تمایل براى اتصال جسمى و ارضاى یک غریزه فیزیولوژیکى نیست، بلکه ساختارى طبیعى، متشکل از مجموعه‏اى از نیازها، احساس‏ها، توانمندى‏هاى بدنى و روانى است که آثار روانى، عاطفى، اخلاقى، معنوى و اجتماعى فراوانى در بر دارد.184

    نشانه‏ها و علایم تمایل جنسى در انسان‏ها، مدت‏ها پیش از دوره بلوغ ظاهر مى‏شود، ولى فعالیت جدى آن همراه با بلوغ جنسى و به دنبال پاره‏اى تغییرهاى هرمونى و جسمى آغاز مى‏گردد. فعال شدن غریزه جنسى هرچند موجب بروز رفتارهاى جنسى مى‏گردد، اما رفتارهاى جنسى را نباید به طور کامل تحت تأثیر عوامل غریزى دانست؛ زیرا جنبه‏هاى اجتماعى و یادگرفتنى رفتار جنسى نیز نقش بسیار مهم در کم و کیف آن ایفا مى‏کنند. تا آنجا که عده‏اى منشأ زیستى و غریزى رفتارجنسى را اساسا منکر شده و پدیده‏هاى مثل همجنس‏گرایى را شاهدى بر بنا شدن رفتار جنسى بر جنبه‏هاى اجتماعى ـ تاریخى دانسته‏اند.185 مراد از غریزه جنسى در واقع تمایل طبیعى جنسى است که داراى ساختار عمدتا روانى ـ عاطفى مى‏باشد و تحت تأثیر عوامل اجتماعى ـ تاریخى، رفتار خاص جنسى را شکل مى‏دهد.

    مدیریت نیاز جنسى

    تعادل انسان، زاده تأمین نیازهاى اساسى اوست. وقتى نیازى شکل مى‏گیرد، بى‏قرارى در وجود انسان به وجود مى‏آید. تمام فکر، عواطف و رفتارهایش معطوف به آن نیاز گردیده و تعادل خویش را از دست مى‏دهد. تنظیم نیازهاى اساسى، بخصوص تنظیم نیاز جنسى نیازمند مدیریت درست است. همان‏گونه که سرکوب غریزه جنسى موجب اختلال جسمى و روانى مى‏گردد، ارضاى نادرست آن نیز مخرب و تباه‏کننده مى‏باشد. توجه به مناسبات جنسى در دنیاى معاصر، بخصوص لذت‏گرایى و آزادى‏هاى جنسى ناشى از تفکر و فرهنگ لیبرالیستى غرب، به خوبى گویایى این واقعیت مى‏باشد.

    تحول در ساختار اجتماعى و فرهنگى جوامع جدید، ذهنیت انسان معاصر را نیز متحول نموده و تغییرات جدى در عرصه مناسبات جنسى انسان‏ها ایجاد نموده است. در گذشته که از آن به جوامع سنتى یاد مى‏شود، مردان و زنان بر مبناى اخلاق جنسى، یعنى حیا و عفت، به امور جنسى مى‏نگرستند، تجربه و آگاهى جنسى‏شان محدود و غالبا منحصر به همسر قانونى‏شان مى‏گردید. اما در دنیاى جدید، فرهنگ جنسى متأثیر از فرهنگ فراگیر تجارت‏پیشه‏گى سرمایه‏دارى، فارغ از الزامات اخلاقى شکل گرفته و رواج مى‏یابد.

    در دنیاى ماشینى امروز، لذت و تمایلات جنسى تبدیل به منبع مهم تجارى گردیده است. روسپى‏گرى، قاچاق و تجارت زنان و دختران، استفاده ابزارى از جذابیت‏هاى جسمى و جنسى زنان براى تبلیغ کالاهاى تجارتى، تولید انبوه وسایل آرایشى و... پدیده‏هایى است که معطوف به جذابیت جنسى زنان پدید آمده است. در چنین بستر غیراخلاقى است که نه تنها قداست خانواده در غرب شکسته شده که خانه تبدیل به خابگاه مى‏گردد.

    بحران خانواده، بهاى سنگینى است که غرب در قبال آزادى‏هاى جنسى پرداخت مى‏کند. ازدواج و تشکیل خانواده در اندیشه انسان غربى، اهمیت مبنایى خود را از دست داده است؛ یعنى نرخ ازدواج و بارورى هر دو، تنزل کرده، تعداد طلاق‏ها و ولادت‏هاى نامشروع افزایش یافته است. همزیستى خارج از چارچوب ازدواج رو به فزونى نهاده است و معناى چنین تحولى این است که مرز بین رفتارهاى مشروع و نامشروع به تدریج مبهم مى‏شود. به عنوان مثال، در سوئد چهل درصد از نوزادان حاصل ازدواج رسمى نیستند. طلاق نیز قباحت خود را از دست داده و تبدیل به امر عادى و متعارف گردیده است.186

    در جوامع اسلامى، هرچند خانواده‏ها بر بنیان فرهنگ غنى اسلام استوار مى‏باشد، اما نباید از آسیب‏دیدگى و تأثیرپذیرى آن، از الزامات فرهنگى دنیاى جدید غفلت نمود. در دنیاى معاصر، همان‏گونه که ساختارهاى اجتماعى و فرهنگ عمومى تغییر کرده است، ذائقه جنسى انسان‏ها نیز تغییر نموده است. در گذشته ساختارهاى فرهنگى، حیا، صبر جنسى و عفت را نهادینه مى‏کرد و خانواده را به مثابه نهادى مقدس معرفى مى‏نمود که پاسداشت آن، پذیرش محدودیت‏ها را ممکن مى‏ساخت. اما امروزه هم فناورى‏هاى جدید رسانه‏اى، تنوع‏طلبى جنسى را رواج مى‏دهند، هم اهمیت حیا، غیرت و تقدس خانواده کم‏کم جاى خود را به فردگرایى و کام‏روایى مى‏دهد. در چنین فرایند است که آستانه رضایت‏مندى جنسى افراد افزایش یافته، پدیده نارضایتى جنسى در روابط زناشویى شکل مى‏گیرد و روابط جنسى نامشروع افزایش مى‏یابد.187

    کارشناسان امور خانواده نیز معتقدند که اختلال در مناسبات جنسى زن و شوهر، نظام خانواده را مختل نموده و تهدید به فروپاشى مى‏نماید. برخى کارشناسان، ضمن مرتبط دانستن نوع مشکلات میان زوجین با فرهنگ مردم هر منطقه، یکى از مشکلات اساسى مراجعان را سوءظن به همسر مى‏داند؛ مردانى که به دلیل شرایط اجتماعى از فریب خوردن مى‏ترسند و خوش‏بینى به همسرشان را نوعى حماقت مى‏دانند، یا زنانى که تصور مى‏کنند همسرشان در زندگى خود عشق دیگرى دارد، یا در روابط با زنان دیگر، حریم‏ها را رعایت نمى‏کند؛ بخشى از این سوءظن‏ها ناشى از بدبینى است و بخشى دیگر به خاطر شکسته شدن مرزها و حریم‏هاى جامعه مى‏باشد.188 برخى کارشناسان اختلالات جنسى را ریشه اصلى حدود 50 درصد از طلاق‏هاى کشور مى‏داند. که ممکن است بسیارى از زوجین مشکلات ظاهرى و سطحى مانند تنفر از یکدیگر، مشکلات رفاهى و اقتصادى یا جرّ و بحث‏هاى خانوادگى را دلیل طلاق معرفى کنند، اما بررسى‏هاى عمیق‏تر، اختلال در روابط زناشویى را نشان مى‏دهد. وى به استناد آمارهاى موجود بیان مى‏کند که حدود 30 درصد از زنان و 30 تا 40 درصد از مردان کشور اختلالات جنسى دارند.189 پرسش اساسى که در چنین شرایطى مطرح مى‏باشد، این است که زنان و مردان چگونه مى‏توانند نیاز جنسى خویش را در قالب خانواده مدیریت نمایند؟ از نظر اسلام راه درست ارضاى نیاز جنسى چیست؟

    غریزه جنسى به عنوان یکى از طبیعى‏ترین غرایز انسانى، در یک فرایند پیچیده روانى ـ عاطفى اشباع‏شدنى است. فرایند ارتباط جنسى داراى ابعاد و مراحل سه‏گانه مراقبتى، انگیزشى و آمیزشى مى‏باشد؛ مدیریت نیاز جنسى، یعنى مدیریت کشش جنسى در این مراحل. از منظر اسلام، زن و مرد به لحاظ موقعیت شوهرى و بانویى که دارند، داراى وظایف شفاف و روشن در ابعاد و مراحل یاد شده مى‏باشند. از طریق انجام این وظایف، نیازهاى جنسى زن و شوهر به بهترین شکل ممکن تأمین گردیده، نظام خانواده بهترین قالب براى بیان عشق پاک و پرورش انسان‏هاى صالح مى‏گردد.

    الف. مراقبت جنسى

    عفت و پاکدامنى نقش تعیین‏کننده در ارضاى درست نیاز جنسى زن و شوهر دارد. حفظ حرمت ناموسى یعنى وفادارى عاطفى و عدم خیانت جنسى، توجه و عواطف آنها را معطوف به همدیگر مى‏سازد. زن و مردى، که صرفا به همسر خویش مى‏اندیشد، تمایلات و احساسات جنسى خود را ملک شخصى شریک زندگى‏اش مى‏داند. با عطش جنسى، ارتباط جنسى برقرار نموده و بیشترین لذت جنسى را تجربه مى‏نمایند. مرد شتابان به خانه برمى‏گردد، زن با آرایش و دلربایى، به استقبال او مى‏شتابد. اما وقتى که حریم‏هاى جنسى مى‏شکند، انگیزه حریم داشتن به خاموشى مى‏گراید، تماس و تجربه با جنس مخالف، همه‏جا و همه وقت امکان‏پذیر مى‏گردد. آرزوى هرچه زودتر به یکدیگر رسیدن، توجیه خود را از دست مى‏دهد. تصور زود به خانه بازگشتن، دیگر به مرد نهیب نمى‏زند. زن نیز چندان تب و تاب انتظار آمدن مرد را به خانه در خود احساس نمى‏کند.190 در چنین شرایطى زن و مرد نه تنها از ارتباط جنسى خویش لذت نمى‏برند، بلکه اساسا تمایل به برقرارى ارتباط جنسى با همدیگر پیدا نمى‏کنند.

    مارتین سگالین در کتاب جامعه‏شناسى تاریخى خانواده، سعى دارد از بهبودى و استوارى نهاد خانواده در جوامع غربى امروز دفاع نموده و استحکام آن را بر بنیان عشق و دلبستگى تحلیل نماید. خانواده پناهگاه و کانون ویژه‏اى براى نیاز عاطفى ماست. تمامى گرماى آن دسته از روابط اجتماعى، که در گذشته وجود داشت، اینک فشرده‏تر و با شدتى بیشتر بر اعضاى خانواده تک‏هسته‏اى تمرکز یافته‏اند.191 زنان و مردان، به این دلیل به ازدواج روى مى‏آورند که به یکدیگر عشق مى‏ورزند، و به این سبب متأهل باقى مى‏مانند که ازدواج متعالى‏ترین قالب براى بیان عشق است.192

    واقعیت این است که ازدواج و تشکیل خانواده، زمانى متعالى‏ترین بستر عشق مى‏گردد که زن و شوهر متعهد و وفادار به عشق خویش باشند. تعالى خانواده در گرو عشق متعالى است. تعالى عشق، در عشق انحصارى است. در جامعه‏اى که عشق، بازارى گردیده و در روابط آزاد جنسى به ابتذال کشیده مى‏شود. عشق و دلبستگى، محبت و همدلى در قالب خانواده نیز فرو مى‏ریزد. لاراشلسینگر مشاور خانواده در کتاب خود، نامه زنى را نقل مى‏کند که از 16 سالگى به روسپى‏گرى اشتغال داشته است: «اکثر مراجعینم مردانى متأهل بودند و بیش از نود درصد آنها حتى به من دست هم نزدند، آنها به من پول مى‏دادند تا کارهایى را که همسرانشان از انجام دادن آن سرباز مى‏زدند، برایشان انجام دهم. اشتباه نکنید به هیچ وجه در مورد روابط جنسى، صحبت نمى‏کنم، بلکه منظورم کارهایى نظیر گوش دادن به حرف‏هایشان، درست کردن نوشیدنى، روشن کردن سیگار، محبت و توجه کردن به آنان است.»193

    در منطق وحیانى دین، چارچوب کلى وفادارى و تعهد جنسى در قالب مؤلفه‏هاى ذیل، یعنى محرمات جنسى قابل شناسایى است. مراد از محرمات جنسى در این پژوهش، آن دسته از محرماتى است که ارتباط مسقیم به روابط جنسى زن و شوهر دارد؛ یعنى آلودگى به این محرمات آستانه رضایت‏مندى و حرص جنسى آنها را افزایش داده و روابط جنسى‏شان را مختل مى‏سازد. پرهیز از این محرمات، زمینه‏ساز کام‏روایى جنسى آنها به حساب مى‏آید. به این معنا که کم‏ترین پیامد آلودگى به محرمات جنسى، ذائقه جنسى افراد را تغییر داده و کارکرد خانواده در تنظیم رفتار جنسى را تضعیف مى‏نماید. در چنین شرایطى، پدیده‏هایى همچون زنا با محارم، تجاوز جنسى به کودکان و انواع دیگر روابط نامشروع، آن هم توسط افراد متأهل شکل مى‏گیرد.194 دین قواعد و هنجارهاى رفتارى را در حوزه روابط جنسى تشریع نموده است ـ رعایت آنها رضایت‏مند جنسى را در حد نگه مى‏دارد که افراد بیشترین لذت جنسى را از ارتباط جنسى مشروع خویش به دست آورده و فرهنگ عفاف و پاکدامنى را در جامعه حاکم مى‏نماید.

    1. پرهیز از روابط جنسى نامشروع: عهد و پیمان زناشویى بر بنیان وفادارى و عدم خیانت استوار مى‏باشد. وفادارى ناظر به تعهد عاطفى است و عدم خیانت، به معناى تعهد در روابط جنسى مى‏باشد. زن و شوهر پیمان مى‏بندند که عواطف جنسى خویش را نثار یکدیگر نموده و هیچ‏گاه تمایلات جنسى خود را بر خلاف الزامات عقد نکاح ارضا ننمایند. ارتباط جنسى نامشروع، عهد و پیمان ازدواج را مى‏شکند و فرایند تأمین نیاز جنسى در خانواده را مختل مى‏سازد. به برخى از این رفتارهاى تباه‏کننده عبارتند از:

    الف. زنا: حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: «زنا نکنید که لذت همسر خویش را از دست مى‏دهید. عفیف باشید تا زنانتان عفیف و پاکدامن باشند. قبیله فلان زنا مى‏کردند، زنانشان زناکار شدند.»195

    رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «در تورات نوشته شده که خداوند فرموده: من قاتل قاتلان و فقیرکننده زانیان هستم. زنا نکنید تا با زنانتان زنا نکنند؛ چون هر عمل عکس‏العملى دارد.»196

    امام صادق علیه‏السلام در حدیث مفصلى درباره ناهنجارى‏هاى جنسى، که جوامع گرفتار آن خواهند شد، مى‏فرماید: «گروهى از زنان، از راه خودفروشى زندگى خواهند گذراند... زنا، مورد مدح و ستایش زنان قرار مى‏گیرد... دیدگاه گروهى این است که بهترین خانواده، خانواده‏اى است که براى فسق و خودفروشى زنان، به آنان کمک مى‏کنند... با محرمان خود، زنا مى‏کنند. از این طریق، به ارضاى شهوت مى‏پردازند و ازدواج نمى‏کنند... خواهید دید که مرد، زن و کنیز خود را در قبال اندکى آب و نان کرایه مى‏دهد و به همین رضایت مى‏دهد... خواهید دید که زنان، خودشان را به کافران مى‏بخشند... با این وصف، باید از چنین افرادى کناره‏گیرى نمایید و براى نجات از این مهلکه‏ها، دعا کنید.»197

    ب. همجنس‏گرایى: قرآن کریم مى‏فرماید: «آیا شما به جاى زنان، از روى شهوت به سراغ مردان مى‏روید؟! شما قوم نادانید.» (نحل: 55) همچنین مى‏فرماید: «و لوط را فرستادیم هنگام که به قوم خود گفت: شما عمل بسیار زشتى انجام مى‏دهید که هیچ‏یک از مردم جهان، پیش ازشما آن را انجام نداده است. آیا شما به سراغ مردان مى‏روید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏کنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهید؟!» (عنکبوت: 28ـ29)

    حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: «سحق در مورد زنان مانند لواط در مورد مردان است.»198 پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهمى‏فرمایند: «مساحقه زنان با یکدیگر زناست.»199

    ج. بازى جنسى با حیوان: پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «هر فرد که با حیوانى آمیزش کند، مورد لعن خداوند متعال است.»200

    2. پرهیز از نگاه به نامحرم: نگاه دروازه شهوت است. از طریق نگاه به امور و پدیده‏هاى شهوانى است که بى‏قرارى جنسى در روان انسان ایجاد مى‏شود. انحرافات جنسى ریشه در نگاه‏هاى آلوده جنسى دارد. با مهار و کنترل نگاه است که آرامش جنسى افراد حفظ مى‏گردد. نظام مقدس خانواده مستحکم گردیده و مناسبات جنسى زن و شوهر لذت‏بخش مى‏شود. از این‏رو، در اسلام نگاه به نامحرم و محرمات به شدت تقبیح گردیده، پاکى چشم و کنترل نگاه عبادت دانسته مى‏شود.

    قرآن کریم مى‏فرماید: «اى پیامبر به مردان مؤمن بگو: چشم‏هاى خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند. عفاف خود را حفظ کنند، این براى آنان پاکیزه‏تر است؛ زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو چشم‏هاى خود را فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند.» (نور: 30ـ31)

    حضرت على علیه‏السلام مى‏فرمایند: «هر کس زنى را دید و از او خوشش آمد باید با همسر خویش مقاربت کند چون زنان مثل هم مى‏باشند.»201

    حضرت عیسى علیه‏السلام مى‏فرمایند: «به آنچه براى تو حلال نیست، نگاه تیز و تند نداشته باش؛ زیرا تا وقتى که چشم خود را حفظ نمایى زنا نمى‏کنى و اگر بتوانى به لباس زنى که براى تو حلال نیست، نگاه نکنى چنین کن.»202

    امام رضا علیه‏السلام مى‏فرمایند: «خداوند نگاه کردن به موهاى زنان باحجابى که ازدواج کرده‏اند و غیر آنها را از آن جهت حرام کرده که نگاه به آنان باعث تحریک جنسى مى‏شود.»203

    امام صادق علیه‏السلام فرمود: «نگاه‏بعداز نگاه، قلب را شهوانى مى‏سازد و همین براى گمراهى صاحب‏آن کافى است.»204

    پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «از نگاه اضافى بپرهیز؛ زیرا بذر هوا وهوس‏رادردل‏مى‏کاردوموجب‏غفلت‏مى‏گردد.»205

    پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «غضب شدید و طاقت‏فرساى خداوند دامنگیر زن شوهردارى است که چشم‏هاى ناپاکش، از نگاه‏هاى آلوده و شهوتبار به مردان اجنبى پر شده‏است.»206 همچنین مى‏فرمایند: «کسى که از نگاه حرام خود را ارضا کند، خدا در قیامت چشمانش را پر از آتش خواهد کرد، مگر اینکه توبه کند و از آن رفتارش دست بردارد.»207

    3. حفظ حجاب و پرهیز از رفتارهاى محرک: بحث حجاب در جامعه اسلامى ایران، با بسیارى از جوامع دیگر متفاوت مى‏باشد. تغییر در پوشش و الگوى آرایش در اینجا، فقط تغییر در پوشش به معناى اینکه یکى از وجوه فرهنگى عوض شده نیست، بلکه با نوعى پیام جنسى و رفتار غیراخلاقى همراه است. به این معنا که در کشورهاى غربى، به پدیده بى‏حجابى عادى نگاه مى‏شود و پوشش، رفتار یا عمل زنان، بیانگر پیام جنسى محسوب نمى‏شود، در حالى که در کشور ما بى‏حجابى، حساسیت‏ها و پیام‏هاى غیراخلاقى و جنسى را تشدید مى‏کند.208 ممکن است هدف، انگیزه و نیت واقعى بسیارى از زنان بى‏حجاب و بدحجاب هرزه‏پوشى نباشد، اما بدپوشى‏شان چنین معناى را در فضاى عمومى جامعه منعکس مى‏کند. مراد از رفتار جنسى محرک، هر نوع گفتار، کردار و حالات شهوانى است که میل جنسى افراد را تحریک نموده و عفت عمومى را به مخاطره مى‏اندازد. هرچند رفتارهاى تحریک‏کننده براى مردان و زنان قبیح بوده و حرام مى‏باشد، اما از آنجایى که مردها به راحتى تحریک گردیده و نسبت به زنان دچار بى‏قرارى جنسى مى‏شوند. در منابع دینى، توجه بیشتر به تقبیح رفتارهاى اغواکننده زنان گردیده است. به همین دلیل، در این مبحث بیشتر به مسائل مربوط به زن‏ها اشاره مى‏شود.

    قرآن کریم مى‏فرمایند: «و به زنا با ایمان بگو چشم‏هاى خود را فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را آشکار ننمایند، و روسرى‏هاى خود را بر سینه خود افگنند، و زینت خود را آشکار نسازند، مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانى‏شان دانسته شود (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا باز گردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید.» (نور: 31)

    همچنین مى‏فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! بردگان شما، و همچنین کودکانتان که به حدّ بلوغ نرسیده‏اند، در سه وقت باید از شما اجازه بگیرند: پیش از نماز صبح، و نیمروز هنگامى که لباس‏هاى (معمولى) خود را بیرون مى‏آورید، و بعد از نماز عشا. این سه وقت خصوصى براى شماست. اما بعد از این سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نیست و بر گرد یکدیگر بگردید. این‏گونه خداوند آیات را براى شما بیان مى‏کند، و خداوند دانا و حکیم است! (نور: 58)

    از آیه شریفه، به روشنى این نکته قابل استفاده است که زنان و مردان در جمع خانواده و محارم خویش نیز باید حیا و عفت را رعایت نمایند. نباید به دلیل عدم لزوم حجاب، برهنگى، بدپوشى و رفتارهاى تحریک‏کننده جنسى داشته باشند.

    امام صادق علیه‏السلام مى‏فرمایند: «بهترین زنان شما کسى است که هرگاه با شوهرش خلوت کرد، لباس را درآورد و هرگاه لباس پوشید همراه آن لباس حیا را بپوشد.»209

    قرآن کریم مى‏فرمایند: «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: که روسرى‏هاى بلند خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ خداوند همواره آمرزنده رحیم است.» (احزاب: 59)

    امام صادق علیه‏السلام مى‏فرمایند: «زن مسلمان نباید روسرى و پیراهنى بپوشد که بدنش را نمى‏پوشاند.»210

    قرآن مى‏فرماید: «اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه‏اى هوس‏انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.» (احزاب: 32)

    رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «خدا زنان مردنما و مردان زن‏نما را لعنت کند.»211

    همچنین آن حضرت مى‏فرمایند: «زمانى بعد از من خواهد آمد که گروه‏هایى از مردها، همانند آرایش زن براى شوهرش، آرایش مى‏کنند.»212 اینها از مصادق گفته خداى متعال‏اند که مى‏فرماید: «بعد از مردم شایسته، کسانى آمدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات، پیروى نمودند. اینان به سرعت در گمراهى، غرق مى‏شوند.» (مریم: 59)

    4. کنترل فکر و خیال: امام صادق علیه‏السلام از حضرت مسیح روایت کرده است که مى‏فرمود: «موسى‏بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر مى‏کنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید، چه رسد به عمل زنا؛ زیرا آنکه فکر زنا کند، مانند کسى است که در عمارت زیبا و مزینى، آتش روشن کند دودهاى تیره آتش، زیبایى‏هاى عمارت را خراب مى‏کند. اگرچه عمارت آتش نگیرد؛ یعنى فکر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تیرگى ایجاد مى‏کند و به صفا و پاکى دل آنها ضربه مى‏زند و چندعملاًمرتکب‏آن‏گناه‏نشوند.»213

    5. کنترل حس لامسه: پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند «هر که با زنى نامحرم دست بدهد به خشم خدا گرفتار مى‏شود، و هر که از روى حرام دست به گردن زنى بیفکند، او را با شیطان به زنجیرى آتشین مى‏بندند و هر دو را در آتش مى‏افکنند.»214

    ابوبصیر از امام صادق علیه‏السلام پرسید: آیا مرد مى‏تواند با زنى نامحرم دست بدهد؟ فرمود: نه مگر از پس پارچه‏اى.215

    پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: «اگر خواستید که یکى از محارم خود را از قبیل: خواهر، عمه و خاله، که بالغ شده، ببوسید پیشانى و سر او را ببوسید و از بوسیدن لب یا صورت او خوددارى کنید.»216

    همچنین مى‏فرماید: «هر که پسرى را از روى شهوت ببوسد، خدا او راهزارسال در آتش عذاب خواهد کرد.»217

    همچنین آن حضرت مى‏فرماید: «دو مرد در یک لحاف نخوابند مگر به ضرورت، هریک زیر روپوش و لباس خود بخوابند، و لحاف را روى هر دو بکشند، و هم چنین زنان، مرد نباید با دختر و یا مادرش در یک لحاف بخوابد.»218

    6. پرهیز از خلوت کردن با نامحرم: خلوت کردن زن و مرد نامحرم، بخصوص در جایى که کسى وارد نمى‏شود، غریزه جنسى آنها را تحریک نموده و اثربخشى عوامل تحریکى دیگر را افزایش مى‏دهد.219 در محیط خلوت، زمینه نگاه‏هاى و گفت‏وگوهاى شهوانى آماده‏تر است. تمایلات جنسى به شدت افزایش یافته و وسوسه‏هاى شیطانى براى ارتکاب گناه و خیانت به همسر جدى‏تر مى‏شود. به همین دلیل، خلوت کردن زن و مرد نامحرم در اسلام ممنوع است. رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهمى‏فرمایند: «مرد نباید با زن نامحرم به خلوت نشیند که سومى‏شان شیطان است.»220 همچنین آن حضرت مى‏فرمایند: «بدانید که هیچ مردى با زن نامحرم خلوت نمى‏کند، جز آنکه سومى آنها شیطان است.»221

    محمّد طیار گوید: وارد مدینه شدم و منزلى مى‏طلبیدم تا اجاره کنم. به خانه‏اى وارد شدم که داراى دو اطاق بود و درى میان آن دو قرار داشت. در یکى از آنها زنى زندگى مى‏کرد آن زن به من گفت: این اطاق را اجاره کن، گفتم: این دو اطاق به هم راه دارد و من جوان هستم، تو نیز جوانى و صلاح نیست گفت: تو اجاره کن من در را مى‏بندم، من پذیرفتم و متاعم را به آنجا بردم، بدو گفتم: در را ببند، گفت: از اینجا نسیم مى‏آید بگذار باز باشد. گفتم: من و تو هر دو جوان هستیم در را ببند. گفت: تو در اطاقت بنشین و من در اطاق خود، نزد تو نمى‏آیم و به تو نزدیک نمى‏شوم و از بستن در سر باز زد. من خدمت امام صادق علیه‏السلامرسیدم و ماجرا را عرض کردم. پرسیدم مى‏توانم آنجا بمانم؟ فرمود: از آنجا به جاى دیگر برو، زیرا هیچ مرد و زنى در مکانى خلوت نکنند، مگر آنکه شیطان سومى آنها باشد.»222

    ممکن است خلوت کردن موجب لغزش افراد خاص نگردد، اما بر اساس مستندات فوق، افراد عادى معمولاً در چنین شرایطى، فریب وسوسه‏هاى شیطان را خورده، گرفتار ناهنجارى‏هاى جنسى مى‏گردند. اگر هم لغزشى صورت نگیرد، دست‏کم آنها را در معرض اتهام قرار داده و موجب کدورت عاطفى همسرانشان خواهد شد. بر این اساس، زن و مرد نباید با نامحرم خلوت نمایند.

    ب. تحریک‏پذیرى و انگیزش جنسى

    مرحله انگیزش جنسى، ناظر به این واقعیت روان‏شناختى است که لذت جنسى مبتنى بر نگاه جنسى، توان جنسى و تحریک جنسى مى‏باشد. از مجموع اینها، مى‏توان به عنوان زمینه‏سازى براى آمیزش جنسى یاد نمود. به هر میزانى که انگیزش جنسى، یعنى مقدمات و زمینه‏هاى ارتباط جنسى فراهم باشد، به همان میزان آمیزش جنسى لذت‏بخش‏تر خواهد شد. مدیریت نیاز جنسى در این مرحله، ناظر به فراهم ساختن زمینه‏سازى براى لذت بردن بیشتر از آمیزش جنسى است.

    1. مثبت‏نگرى: نوع اعتقاد و نگاهى که افراد به عمل جنسى دارند، در انگیزش جنسى آنان مؤثر مى‏باشد. توجه زن و شوهر به این واقعیت که ارتباط جنسى آنها مهم‏ترین تقویت‏کننده پایه‏هاى زندگى مشترک‏شان به حساب مى‏آید، موجب مى‏گردد که تأمین نیاز جنسى را ارزشمندترین کار در زندگى مشترک خود دانسته، و به آن اهمیت بیشتر بدهند. هرگاه به لحاظ اعتقادى به ارزش و قداست ازدواج و اهمیت مناسبات جنسى از منظر تکلیف دینى توجه نمایند، درصدد بهتر و جذاب کردن آن بر مى‏آیند. در نتیجه، نیاز جنسى آنها به بهترین شکل ممکن ارضا خواهد شد. بدین جهت، لازم است که اشاره گذرا به دیدگاه اسلام راجع به ازدواج و نیاز جنسى زن و شوهر شود، تا نوع نگاه انسان مسلمان در این ارتباط روشن گردد.

    اسلام غریزه جنسى را اولاً، یک امر طبیعى مى‏داند: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجا لِتَسْکُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَة إِنَّ فِى ذلِکَ لآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ» (روم: 21) در آیه شریفه، به چند نکته مهم اشاره گردیده است: 1. از اهداف آفرینش زن و مرد، رسیدن به آرامشى است که این دو، در ارتباط باهم خواهند داشت؛ 2. هریک از مرد و زن، به گونه‏اى آفریده شده‏اند که به یکدیگر نیازمندند و براى رفع نیاز خود، به دیگرى متمایل و در تلاش مى‏باشند؛ 3. تلاش براى رفع نیازهاى فیزیولوژیکى و روانى ـ عاطفى، با ابراز محبت و مهربانى زن و مرد به یکدیگر همراه است.223

    ثانیا، دستور به ارضاى نیاز جنسى داده و از سرکوب آن منع مى‏نماید: «اى مؤمنان، چیزهاى پاکیزه‏اى را که خدا براى شما حلال کرده است حرام مسازید، و (از حد شریعت) تجاوز مکنید، که خداوند متجاوزان را دوست ندارد.» (مائده: 87)، رفتار جنسى مشروع یکى از حلال‏هاى خداوند است و نباید مورد انکار و نفى قرار گیرد.

    امام صادق علیه‏السلام فرمود: «زن عثمان‏بن مظعون نزد پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آمد و گفت: اى رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله عثمان، روزها روزه مى‏گیرد و شب‏ها به نماز مى‏ایستد. پس رسول خدا غضبناک شد. در حالى که کفشش را به زمین مى‏کشید، به سوى عثمان آمد و دید که نماز مى‏خواند. عثمان وقتى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را دید، دست برداشت. پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: خداوند مرا براى رهبانیت و گوشه‏گیرى نفرستاده، بلکه مرا به دین حنیف سهل و آسان مبعوث نموده. من روزه مى‏گیرم و نماز مى‏خوانم و با همسرانم هستم. پس هر کس فطرت مرا دوست دارد، باید از سنّت من پیروى کند و از سنت من نکاح و ازدواج است.»224

    ثالثا، بر ارضاى مشروع آن در قالب ازدواج دایم و یا موقت تأکید مى‏نماید: «بى‏همسران، بردگان و کنیزکان صالح خود را به همسرى دیگران دهید. اگر تهیدست باشند، خداوند از بخشش خویش آنان را توانگر مى‏گرداند، و خداوند گشایشگر داناست.»225

    پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «ازدواج کنید و دیگران را به ازدواج درآورید در این امر به آنها کمک کنید، و بدانید که از خوشبختى فرد مسلمان، پرداختن هزینه ازدواج زن بى‏شوهر است. و هیچ چیز را خداى بزرگ در اسلام بیش از خانه‏هایى که با ازدواج آباد شود، دوست ندارد.»226

    فتح‏بن یزید مى‏گوید: از حضرت درباره ازدواج موقّت سؤال کردم، فرمود: این ازدواج حلال مطلق است براى کسى که ازدواج دائم نکرده است. البته چنین شخصى باید عفت خود را از راه ازدواج موقت محافظت نماید.227

    رابعا، لذت جنسى را نه تنها از بهترین لذت‏هاى دنیا معرفى مى‏نماید که محبت به همسر را از اخلاق انبیا علیهم‏السلامو از معیارهاى ایمان مى‏داند. رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «نماز نور چشم من است و لذت من با همسرانم مى‏باشد.»228 امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «هرچه علاقه بنده به زنان بیشتر شود ایمان او هم بیشتر مى‏شود.»229

    همچنین آن حضرت مى‏فرماید: «هر کس علاقه‏مندى بیشتر به ما داشته باشد، همسران خویش را بیشتر دوست خواهد داشت.»230

    2. توان جنسى: انگیزش و تحریک جنسى، ارتباط مستقیم با توانمندى و قوت جنسى دارد. ضعف جنسى هریک از زن و مرد، فرایند ارتباط جنسى آنها را مختل ساخته و در نتیجه، بنیان خانواده را متزلزل مى‏نماید. هرگاه نیاز جنسى زن و شوهر در خانواده اشباع نشود، در پى ارضاى آن در بیرون از خانواده خواهند رفت. از این‏رو، بى‏عفتى در جامعه شکل گرفته و پدیده بى‏وفایى و خیانت همسران، نسبت به همدیگر شکل مى‏گیرد. وقتى مردى در کنار زنى احساس خوبى نداشته باشد، او را ترک مى‏گوید و به سراغ زن دیگر مى‏رود، موضوع این نیست که او عاشق زن دیگر است، وقتى او به زن دیگر پناه مى‏برد، عاشق احساسى است که به خود دارد.231 براین اساس، زن و مردى که احساس ضعف و ناتوانى جنسى نمایند، لازم است که براى پاسخ دادن به نیاز جنسى همسر خویش، خود را تقویت و درمان نمایند.

    قوت و ناتوانى جنسى، ارتباط مستقیم با نوع تغذیه انسان دارد. برخى غذاها، غریزه جنسى را تقویت مى‏کند. در مقابل، نخوردن این نوع غذاها یا خوردن برخى مواد غذاى دیگر موجب کاهش میل جنسى مى‏گردد. از آنجایى که این مسئله یک مسئله کاملاً پزشکى است، انتظار نمى‏رود که دین به بیان راه‏هاى درمان آن پرداخته باشد. صرفا از باب توجه اسلام به این مسائل، به برخى از احادیث اشاره مى‏شود.

    پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در ضمن توصیف خرماى برنى، فرمود: «در آن نُه خاصیت است: کمر را محکم، شیطان را فلج، و غذا را هضم، و دهان را خوشبو مى‏کند، به نیروى شنوایى و بینایى مى‏افزاید، و انسان را به خداى عزّوجل نزدیک مى‏نماید، و از شیطان دور مى‏سازد، و بر نیروى آمیزش مى‏افزاید، و درد را برطرف مى‏کند.»232

    از معصوم علیه‏السلام روایت شده است که فرمود: «خوردن گوشت موجب تقویت بینایى و شنوایى مى‏گردد و خوردن آن با تخم مرغ غریزه جنسى را افزایش مى‏دهد.»233

    راوى مى‏گوید: از امام صادق علیه‏السلام شنیدم که مى‏فرمود: پیاز بخورید که داراى سه خاصیت است: دهان را خوشبو مى‏سازد، لثه‏ها را مستحکم مى‏نماید، آب بدن و توان جنسى را افزایش مى‏دهد.»234

    3. تفاوت غریزه جنسى زن و مرد: غریزه جنسى با شیوه‏هاى گوناگون قابل تحریک مى‏باشد. هرگاه تحریک جنسى با شیوه متناسب با توقعات زن و مرد صورت پذیرد، معمولاً شدت پاسخ به سرعت افزایش مى‏یابد. اگر روش تحریکى از نظر فیزیکى یا روانى، نامناسب باشد یا قطع شود، ممکن است مرحله انگیزش، بسیار طولانى یا حتى قطع شود.235 از آنجایى که زن و مرد، داراى غریزه و شهوت جنسى متفاوت مى‏باشند، شیوه تحریکى آنها نیز متفاوت خواهد بود. توجه به این تفاوت‏ها پاسنگ اصلى مدیریت درست و کامیابى بیشتر از نیاز جنسى محسوب مى‏شود.

    انگیزه جنسى در زن به صورت دوره‏اى است، یعنى در دوره‏اى انگیزه او بشتر و در دوره دیگر انگیزه‏اش کمتر مى‏باشد. ولى در مرد این محدودیت وجود ندارد. مرد را مى‏توان به توده برگ خشک و زن را با زغال مقایسه کرد. زدن یک جرقه سبب آتش گرفتن سریع برگ‏هاى خشک مى‏شود. در حالى که، براى آتش گرفتن زغال وقتى بیشترى لازم است.236 بى‏قرارى جنسى در مردان موجب مى‏گردد که به راحتى تحریک گردیده و به راحتى اشباع شوند، اما حیا و صبر نیرومند در زنان، شهوت نیرومند آنها را کنترل مى‏نماید. به همین دلیل، زنان به راحتى تحریک نگردیده و به سرعت ارضا نمى‏شوند. مردان در برابر محرک‏هاى روانى ـ جنسى بیشترى مانند عریانى، رفتار عشوه‏گرایانه، کتاب‏ها و فیلم‏هاى شهوت‏انگیز برانگیخته مى‏شوند. اما تحریک زنان خیلى زود و با دیدن یک زیبایى انجام نمى‏شود.237

    مردان بشترین لذت را در زمان آمیزش دارند، اما زنان زمانى بشترین شادى را حس مى‏کنند که در آغوش گرفته شوند و بوسیده شوند.238 مرد محبت مى‏کند براى روابط جنسى، زن روابط جنسى برقرار مى‏کند براى محبت. بسیارى از مردان در بیان احساس خود مشکل دارند. براى مردان، نشان دادن عشق خود از طریق آمیزش بسیار راحت‏تر از بیان لفظى آن است.239

    در منابع دینى نیز به این تفاوت‏ها توجه شده است. از این‏رو، هریک از زن و شوهر در برقرارى ارتباط جنسى داراى وظایف جنسى نسبتا متفاوتى دانسته شده‏اند. در اینجا، به برخى از احادیث ناظر به اصل تفاوت، تفاوت در میزان صبر و شکیبایى جنسى و تفاوت در چگونگى ابراز محبت آنان اشاره مى‏شود.

    الف. تفاوت در صبر و شکیبایى جنسى: حضرت على علیه‏السلامفرمود: «همانا خداى تبارک و تعالى میل زناشویى را ده سهم قرار داده است که نُه سهم آن در زنان است و یک سهم در مردان. اگر نبود آن مقدار حیا، که خداى عزّوجل به مقدار شهوت در زنان قرار داده، به هر مردى نه زن درمى‏آویخت.»240

    امام صادق علیه‏السلام فرمود: «راستى خداى عزّوجل براى زن توانایى صبر ده مرد را قرار داده و چون به هیجان آید، نیروى شهوت ده مرد را دارد.»241

    امام صادق علیه‏السلام فرمود: «به زنان شهوت و صبر دوازده مرد اعطا شده است.»242

    از ابى‏بصیر روایت شده که گفت: شنیدم امام صادق علیه‏السلاممى‏فرمود: در کامیابى، لذّت زن نود و نه برابر مرد است، اما خداوند عزّوجل پرده حیا را بر او افکنده، و اظهار نمى‏کند.»243

    ب. وظایف متفاوت جنسى: تمایلات جنسى متفاوت در زن و مرد، منشأ رفتارهاى متفاوت جنسى آنان مى‏گردد. از این‏رو، احکام تکلیفى جنسى زن و مرد در اسلام نیز به شکل نسبتا متفاوتى تشریع مى‏گردد؛ به این معنا که هرکدام از زن و شوهر مکلف هستند که متناسب با ساختار غریزه جنسى همسر خویش عمل نمایند. در اینجا به برخى مستندات آن اشاره مى‏شود:

    1. مردان و لذت آمیزش: زنان با توجه به بى‏قرارى جنسى مردان، موظف مى‏باشند که نسبت به درخواست جنسى همسر خویش تعلل نکرده و حتى اجازه ندارند که نماز خود را طولانى نمایند. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «خدا لعنت کند زنى را که شوهرش او را به بسترش مى‏خواند و او مى‏گوید کمى بعد، تا شوهرش به خواب رود.»244 «هرگاه مردى از همسرش تقاضاى همخوابى کند، زن باید هرچند بر سر تنور هم باشد، به او پاسخ مثبت دهد.»245 همچنین فرمود: «زنان نباید به خاطر جلوگیرى از استمتاع شوهران خود، نماز خود را طولانى کنند.»246 «هرگاه مردى به همسرش پیشنهاد همبسترى بدهد و زن امتناع ورزد، و مرد خشمناک شب را به سر آورد، ملائک خدا تا صبح زن را نفرین خواهند کرد.»247

    امام صادق علیه‏السلام فرمود: «بانو باید شب و روز خود را در اختیار شوهر قرار دهد.»248

    2. زنان و لذت هم‏آغوشى: مردها نیز وظیفه دارند که اولاً، تمایلات جنسى همسر خویش را ارضا نموده، بیش از چهار ماه از او دورى نکند. ثانیا، در هر چهار شب یک شب باید همسر خویش را در آغوش گیرد؛ چون همان‏گونه که مردان لذت را در آمیزش جنسى مى‏بینند، زنان لذت جنسى را در هم‏آغوشى جست‏وجو مى‏کنند: صفوان‏بن یحیى از حضرت رضا علیه‏السلام سؤال کرد: درباره مردى که داراى همسر جوانى است و همبسترى با او را یک ماه یا یک سال ترک مى‏کند و به او نزدیک نمى‏شود. نه براى اینکه او را آزار رساند، بلکه مصیبتى دیده‏اند، آیا در این عمل گناهکار است؟ فرمود: اگر چهار ماه او را ترک کرده باشد نه، در بیشتر از آن گناه کار مى‏باشد، مگر با اذن و رضایت زوجه‏اش.249

    محمدبن مسلم گوید: از امام صادق علیه‏السلام پرسیدم: مردى داراى دو زوجه آزاد است. یکى را بیش از دیگرى دوست دارد، چه حکمى دارد؟ فرمود: مى‏تواند سه شب نزد او باشد و یک شب نزد دیگرى، و چنانچه بخواهد چهار زن اختیار کند هریک بیش از یک شب نوبت ندارد، و از این جهت مادامى که چهار زن عقدى در حباله نکاح ندارد، حق دارد که یکى را بر دیگرى ترجیح دهد.250

    3. زنان تشنه محبت: ابراز محبت و عشق از عوامل مهم انگیزشى براى زنان تلقّى مى‏گردد.251 زنان دلداده دوست داشته شدن مى‏باشند. در قالب ابراز عواطف و احساسات است که مى‏توان عواطف آنها را تحریک کرد و قلبشان را تسخیر نمود.

    رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرماید: «گفتن مرد به همسرش که تو را دوست دارم، هرگز از قلب زن خارج نمى‏شود.»252

    4. مردان تشنه عشوه‏گرى: مردان طالب عشوه و ناز همسران خویش مى‏باشند. عشوه‏گرى و دلربایى زنانه، از عوامل مهم انگیزشى در مردها به شمار مى‏رود.

    امام صادق علیه‏السلام فرمود: «زن در زندگى با شوهر از سه چیز ناگزیر است: یکى از آنها اظهار عشق به او با دلربایى و آراستگى مى‏باشد.»253

    4. آراستگى و نظافت: آراستگى و جذابیت ظاهرى نیز از عناصر مهمى است که عواطف مثبت زن و شوهر را معطوف به همدیگر نموده و موجب تحریک‏پذیرى جنسى آنها مى‏شود.

    امام رضا علیه‏السلام از پدرانشنقل مى‏کند: «بى‏عفتى زنان یهود نبود، مگر به خاطر بى‏توجى همسرانشان به آراستگى و نظافت خود. زن از تو همان انتظار را دارد که تو از او انتظار دارى.»254

    پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «لباس‏هاى خود را تمیز کنید و موهاى خود را اصلاح کنید، مسواک بزنید و آراسته و پاکیزه باشید؛ زیرا یهودیان چنین نکردند و زنانشان زناکار شدند.»255

    امام صادق علیه‏السلام فرمود: «زنان دوست دارند مردان خود را آن‏گونه آراسته ببینند که مردان از زنان خود انتظار دارند.»256

    ذروان مدائنى گوید: بر امام هادى علیه‏السلام وارد شدم که تازه خضاب بسته بود. عرض کردم: جانم فداى شما! خضاب کرده‏اید؟ فرمود: آرى خضاب را پاداش زیاد است. نمى‏دانى که آراستن مرد بر عفت زنان مى‏افزاید (مرد چون خود را تمیز و زیبا بسازد همسرش به دیگرى رغبت نمى‏کند)، آیا تو دوست دارى وقتى به خانه مى‏روى همسر خود را ژولیده و ناآراسته ببینى؟ گفتم: نه فرمود: زن نیز چنین است.»257

    حسن‏بن جهم گوید: به حضرت رضا علیه‏السلام عرض کردم: خضاب فرموده‏اید؟ فرمود: آرى با حنا و کتم (نیل)، مگر نمى‏دانى که این کار سودى فراوان دارد که زن دوست دارد در تو، همان زینت را ببیند که دوست دارى تو در او ببینى، و زنانى از عفت بیرون شدند و فاسد گشتند و چنین نشدند، مگر به واسطه کم‏توجهى شواهرانشان به آرایش خود.»258

    پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «حنا ببندید که چشم را روشنى مى‏دهد، و موى را مى‏رویاند و بو را خوش مى‏کند، و همسر را آرامش مى‏دهد.»259

    همچنین آن حضرت فرمود: «به حنا خضاب کنید که به جوانى و زیبایى و قوه نکاح و طراوت و زیبایى چهره شما مى‏افزاید.»260

    حضرت على علیه‏السلام نیز مى‏فرمایند: «زن مسلمان باید خود را براى شوهرش خوشبو بسازد.»261

    رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله راجع به حق شوهر مى‏فرماید: «زن باید خود را با بهترین عطرها معطر نماید و بهترین لباس‏هایش را بپوشد و به بهترین شکل آرایش کند و شب و روز خود را در اختیار شوهر قرار دهد.»262

    ج. آمیزش جنسى: پس از آنکه زن و مرد در مرحله انگیزشى، زمینه کافى براى برانگیختگى یکدیگر فراهم ساختند، اقدام به آمیزش نمایند. در منابع دینى بر این نکته تأکید جدى گردیده است که آمیزش نباید بدون برانگیختى، بخصوص برانگیختگى زن صورت گیرد؛ چون زنان دیرتر از مردان برانگیخته مى‏شوند. عدم برانگیختگى زن قبل از آمیزش، منجر به ناراحتى عصبى، پرخاشگرى و دیگر عوارض روانى ـ عاطفى براى زن گردیده. در نتیجه، از همسرش دلسرد مى‏شود.

    در رساله ذهبیه از امام رضا علیه‏السلام نقل شده که به کار جماع مپرداز مگر اینکه قبلاً به وسیله بازى، شوخى و... زن را آماده کنى. این کارها موجب مى‏شود که میل غریزى زن تحریک شود و آب او جمع شود؛ زیرا آب او از سینه‏هاى او خارج مى‏گردد و آثار غلبه شهوت در صورتش و چشمانش پدید مى‏آید. همان را که تو از او مى‏خواهى، او نیز از تو مى‏طلبد.263

    رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «هیچ زنى نباید بخوابد تا خود را به شوهر عرضه کند. و مراد از عرضه داشتن این است که لباس را درآورد و به زیر لحاف شوهر برود، و به او بچسبد.»264

    امام على علیه‏السلام مى‏فرماید: «هرگاه یکى از شما بخواهد با زنش نزدیکى کند، نباید او را به شتاب اندازد؛ زیرا زنان هم نیازهاى دارند.»265

    امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید: «به راستى که برخى از شما با همسرتان چنان نزدیکى مى‏کنید که چون از بستر شما برخیزد و به شخصى زنگى رسد بر وى درآویزد. پس هرگاه یکى از شما با عیال و همسرتان همبستر شدید، قبلاً با وى بازى و ملاعبت نمایید، سپس کام گیرد که این شیرین‏تر است.»266

    رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله روزى به همنشین‏هاى خود فرمود: «آیا مى‏دانید که ناتوانى چیست؟ عرض کردند: خدا و رسولش داناترند، فرمود: ناتوانى سه چیز است: ... سوم درباره کار زنان است، که یکى از همسر خویش کام گیرد (از او لذت برد) با اینکه آن زن کامش را نگرفته. عبداللّه پسر عمرو عاص عرض کرد: اى رسول خدا آن چگونه است؟ فرمود خوددارى و درنگ کند تا از هر دو ارضا شود.»267

    نتیجه‏گیرى

    در مجموع، مطالب بیان‏شده را این‏گونه مى‏توان جمع‏بندى نمود:

    1. نیاز جنسى در یک فرایند پیچیده روانى و عاطفى اشباع‏شدنى است. اسلام قواعد و هنجارهایى را معطوف به این نیاز تشریع نموده است که رعایت آنها رضایت‏مندى کامل جنسى افراد را به خوبى تأمین مى‏نماید. فرایند ارتباط جنسى داراى ابعاد و مراحل سه‏گانه مراقبتى، انگیزشى و آمیزشى مى‏باشد.

    2. در بعد مراقبتى (تعهد و وفایى جنسى) زن و شوهر ارتباط دوستى جنسى نامشروع ندارند. آلوده به روابط نامشروع جنسى نمى‏باشند. به نامحرم نگاه نمى‏کنند. زن لذت بردن از زیبایى‏هاى جسمى و جنسى خود را حق انحصارى شوهرش مى‏داند. شوهر از حق انحصارى که راجع به همسرش دارد محافظت و مراقبت مى‏کند. زن و شوهر از شبیه ساختن خود به جنس مخالف خوددارى مى‏نمایند. از اندیشه خیانت و بى‏وفایى به همسر خود اجتناب مى‏ورزند. در تعامل با نامحرم حدود شرعى را رعایت مى‏نمایند. با نامحرم خلوت نمى‏کند. از خودارضایى دورى مى‏کنند. زن و شوهر در محیط‏هاى مختلف داراى پوشش مناسب مى‏باشند.

    3. در بعد انگیزشى و آمیزشى، زن و شوهر غریزه جنسى را نعمت الهى مى‏دانند. ارضاى نیاز جنسى را ضرورى دانسته و عمل جنسى را عمل دیندارانه مى‏دانند. توانایى تحریک و اشباع غریزه جنسى همدیگر را دارند. زن از شوهر خود تمکین مى‏نماید. مرد در هیچ شرایطى بیش از چهار ماه ارتباط جنسى با همسرش را ترک نمى‏کند. شوهر حداقل از هر چهار شب یک بار نزد همسر خویش همبستر مى‏شود. زن تنها براى شوهر، خود را مى‏آراید. زن و شوهر نسبت به همدیگر اظهار محبت و علاقه مى‏کنند. پاکیزه، معطر و خوشبو مى‏باشند. زن آرایش کرده و مرد آراسته مى‏باشد. با رعایت مجموع این قواعد و هنجارهاست که تمایلات جنسى زن و شوهر در خانواده مطلوب اسلامى اشباع و ارضا گردیده و از این طریق فرهنگ عفاف و پاکدامنى در سطح وسیع جامعه گسترش مى‏یابد.

     

    منابع

    ـ نهج‏الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، دنیاى دانش، 1382.

    ـ ابن‏شعبه حرّانى، حسن، تحف‏العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404ق.

    ـ ابن‏فهد حلّى، جمال‏الدین، عده‏الداعى و نجاح‏الساعى، قم، دارالتکاب اسلامى، 1407ق.

    ـ الن، کریدمن، چراغ دل شوهرت را روشن کن، ترجمه عباس چینى و شیرین نورى، تهران، البرز، 1389.

    ـ انورى، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، 1381.

    ـ بستان، حسین، اسلام و جامعه‏شناسى خانواده، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1383.

    ـ بى‏نام، «نگاه ویژه؛ آسیب‏شناسى روابط زوجین»، حورا، ش 29، به نقل از سایت دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، www.womenrc.com

    ـ تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه و شرح جمال‏الدین خوانسارى، تهران، دانشگاه تهران، 1366.

    ـ ثابت، حافظ، تربیت جنسى در اسلام، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1385.

    ـ حجازى، سیدمهدى، دررالاخبار، ترجمه سید علیرضا حجازى و محمدعیدى خسروشاهى، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، 1419ق.

    ـ حرّ عاملى، محمدبن حسن، وسائل‏الشیعة، قم، مؤسسه آل‏البیت علیهم‏السلام، 1409ق.

    ـ خرمشاهى، بهاءالدین و مسعود انصارى، پیام پیامبر، تهران، منفرد، 1376.

    ـ دهخدا، على‏اکبر، لغت‏نامه دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، 1325.

    ـ دیلمى، حسن‏بن ابى‏الحسن، ارشادالقلوب، قم، شریف رضى، 1422ق.

    ـ راد، سیدمسعود، معمارى عشق پایدار در زندگى زناشویى، تهران، برادرى، 1389.

    ـ سجادى، سیدابراهیم، همگرایى و فروپاشى نهاد خانواده در قرآن، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، http://www.quran

    ـ سگالن، مارتن، جامعه‏شناسى تاریخى خانواده، ترجمه حمید الیاسى، چ پنجم، تهران، نشر مرکز، 1388.

    ـ صابرى یزدى، علیرضا، الحکم الزاهرة، قم، سازمان تبلیغات اسلامى، 1375.

    ـ صادقى نصیرالدین، امیر، طب الرضا (طب و بهداشت از امام‏رضا علیه‏السلام)، تهران، معراجى، 1381.

    ـ صدوق، محمدبن على، الخصال، قم، جامعه مدرسین، 1362.

    ـ ـــــ ، علل الشرائع، قم، داورى، بى‏تا.

    ـ ـــــ ، من لا یحضره‏الفقیه، قم، جامعه مدرسین، 1404ق.

    ـ صدیق اورعى، غلامرضا، بررسى ساختار نظام اجتماعى در اسلام، تهران، اداره کل پژوهش سیما، 1382.

    ـ طبرسى، فضل‏بن حسن، مکارم الأخلاق، تهران، فراهانى، 1365.

    ـ فقیهى، على‏نقى، تربیت جنسى از منظر قرآن و احادیث، قم، دارالحدیث، 1388.

    ـفلسفى،محمدتقى،الحدیث،تهران،دفترنشرفرهنگ‏اسلامى،1368.

    ـ کلینى، محمدبن یعقوب، الکافى، تهران، اسلامیه، 1362.

    ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، بى‏تا.

    ـ محدث نورى، میرزاحسین، مستدرک‏الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آل‏البیت علیهم‏السلام، 1408ق.

    ـ ورام، ابن ابى‏فراس، مجموعة ورام، قم، مکتبة فقیه، بى‏تا.


    * این مقاله برگرفته از «پروژه شاخص‏هاى اجتماعى ـ فرهنگى» به سفارش مرکز بررسى‏هاى استراتژیک نهاد ریاست جمهورى مى‏باشد.

    ** ـ کارشناس ارشد فقه و معارف اسلامى جامعه‏المصطفى‏العالمیه. دریافت: 19/6/90 ـ پذیرش: 11/11/90.

    ma.mohebi2006@yahoo.com

    177ـ حسین بستان، اسلام و جامعه‏شناسى خانواده، ص 68؛ مارتن سگالن، جامعه‏شناسى تاریخى خانواده، ترجمه حمید الیاسى، ص 9.

    178ـ حافط ثابت، تربیت جنسى در اسلام، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1385.

    179ـ على‏نقى فقیهى، تربیت جنسى از منظر قرآن و احادیث، قم، دارالحدیث، 1388.

    180ـ على‏اکبر دهخدا، لغت‏نامه، ذیل واژه غریزه.

    181ـ حسن انورى، فرهنگ بزرگ سخن، ذیل واژه غریزه.

    182ـ حافط ثابت، همان، ص 53.

    183ـ على‏نقى فقیهى، همان، ص 38ـ39.

    184ـ همان، ص 45.

    185ـ حسین بستان، همان، ص 68.

    186ـ مارتن سگالن، همان، ص 175ـ176.

    187ـ بى‏نام، «نگاه ویژه: آسیب‏شناسى روابط زوجین»، حورا، ش 29، به نقل از سایت دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، www.womenrc.com

    18812و13ـ هاجرالسادات قاسمى، «گزارش کارشناسى از آسیب‏شناسى روابط زوجین»، حورا، ش 29، به نقل از سایت دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.

    190ـ سیدابراهیم سجادى، همگرایى و فروپاشى نهاد خانواده در قرآن، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى.

    191ـ مارتن سگالن، همان، ص 12.

    192ـ همان، ص 171.

    193ـ بى‏نام، همان.

    194ـ حسین بستان، همان، ص 68.

    195ـ فضل‏بن حسن طبرسى، مکارم‏الاخلاق، ص 238.

    196ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، وسائل‏الشیعه، ص 101.

    197ـ على‏نقى فقیهى، همان، ص 328.

    198ـ علیرضا صابرى یزدى، الحکم الزاهرة، ص 609.

    199ـ همان.

    200ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 69، ص 221.

    201ـ عبدالواحدبن محمد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه و شرح جمال‏الدین خوانسارى، ص 259.

    202ـ ورام‏بن ابى‏فراس، مجموعه ورام تنبیه‏الخواطر، ج 1، ص 62.

    203ـ محمدبن على صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 565.

    204ـ محمدبن على صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 18.

    205ـ جمال‏الدین ابن‏فهد حلى، عده‏الداعى و نجاح الساعى، ص 313.

    206ـ محمدتقى فلسفى، الحدیت، ج 2، ص 114؛ محمدباقر مجلسى، همان، ج 73، ص 366.

    207ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ص 430.

    208ـ محمدتقى کرمى، «نظام اسلامى و مسئله پوشش و آرایش»، حورا، ش 21، به نقل از سایت دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.

    209ـ محمدبن یعقوب کلینى، الکافى، ج 5، ص 324.

    210ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ص 93.

    211ـ نهج‏الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص 628.

    212ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 74، ص 98.

    213ـ محمدتقى فلسفى، همان، ج 2، ص 116.

    214ـ علیرضا صابرى یزدى، همان، ص 605.

    215ـ همان، ص 136.

    216ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 73، ص 42.

    217ـ حسن‏بن ابى‏الحسن الدیلمى، ارشادالقلوب، ج 1، ص 190.

    218ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ج 1، ص 444ـ445.

    219ـ على‏نقى فقیهى، همان، ص 175.

    220ـ نهج‏الفصاحه، ص 680.

    221ـ همان، ص 246.

    222ـ محمدبن على صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 252.

    223ـ على‏نقى فقیهى، همان، ص 44.

    224ـ سیدمهدى حجازى، دررالأخبار، ترجمه سید علیرضا حجازى و محمدعیدى خسروشاهى، ص ص 190ـ192.

    225ـ نور: 32.

    226ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 5، ص 328.

    227ـ محمدتقى فلسفى، همان، ج 1، ص 183.

    228ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 20، ص 23.

    229ـ محمدبن على صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 384.

    230ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 63، ص 287.

    231ـ کریدمن الن، چراغ دل شوهرت را روشن کن، ترجمه عباس چینى و شیرین نورى، ص 37ـ38.

    232ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ج 1، ص 322.

    233ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 59، ص 280.

    234ـ همان، ج 63، ص 246.

    235ـ على‏نقى فقیهى، همان، ص 272ـ273.

    236ـ سیدمسعود راد، معمارى عشق پایدار در زندگى زناشویى، ص 52.

    237ـ على‏نقى فقیهى، همان، ص 273.

    238ـ کریدمن الن، همان، ص 139.

    239ـ همان، ص 138.

    240ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 5، ص 339.

    241ـ همان.

    242ـ همان، ص 338.

    243ـ همان.

    244ـ نهج‏الفصاحه، ص 296.

    245ـ بهاءالدین خرمشاهى و مسعود انصارى، پیام پیامبر، ص 434.

    246ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 20، ص 165.

    247ـ همان.

    248ـ غلامرضا صدیق اورعى، بررسى ساختار نظام اجتماعى در اسلام، ص 288.

    249ـ محمدبن على صدوق، من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 406.

    250ـ همان، ج 5، ص 69ـ70.

    251ـ همان.

    252ـ علیرضا صابرى یزدى، همان، ص 433.

    253ـ حسن‏بن شعبه حرّانى، تحف‏العقول، ص 323.

    254ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ص 82.

    255ـ نهج‏الفصاحه، ص 226.

    256ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ص 80.

    257ـ همان، ج 1، ص 149.

    258ـ همان، ص 154.

    259ـ همان، ص 147ـ148.

    260ـ همان.

    261ـ محمدبن على صدوق، الخصال، ج 2، ص 621.

    262ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 20، ص 158.

    263ـ امیر صادقى نصیرالدین، طب‏الرضا طب و بهداشت از امام رضا علیه‏السلام، ص 78.

    264ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ج 1، ص 455.

    265ـ محمدبن على صدوق، الخصال، ج 2، ص 637.

    266ـ فضل‏بن حسن طبرسى، همان، ج 5، ص 275ـ276.

    267ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 2، ص 671.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محبی، محمدعارف.(1390) خانواده و شاخص ‏هاى تنظیم روابط جنسى*. ماهنامه معرفت، 20(12)، 57-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمدعارف محبی."خانواده و شاخص ‏هاى تنظیم روابط جنسى*". ماهنامه معرفت، 20، 12، 1390، 57-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محبی، محمدعارف.(1390) 'خانواده و شاخص ‏هاى تنظیم روابط جنسى*'، ماهنامه معرفت، 20(12), pp. 57-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محبی، محمدعارف. خانواده و شاخص ‏هاى تنظیم روابط جنسى*. معرفت، 20, 1390؛ 20(12): 57-