تعامل رفتارى همسران از نگاه اسلام و روان شناسى
Article data in English (انگلیسی)
سال بیست و دوم ـ شماره 192 ـ آذر 1392، 115ـ128
جواد ترکاشوند1
فرزانه جعفرزاده2
چکیده
یکى از عوامل سلامت، پایدارى و تحکیم خانواده، وجود تعامل صحیح و سازنده همسران مى باشد. یک بخش این تعامل، تعامل رفتارى همسران است که در قالب وظایف و نقش ها تعریف مى گردد. هدف این پژوهش آن است که با شیوه توصیفى ـ تحلیلى، مجموعه اى منسجم از رفتارهاى همسران را از منابع اصیل دین اسلام کشف و استنباط نماید و در برخى از موارد، به تبیین علمى و روان شناختى آن نیز بپردازد. این تحقیق در نهایت، به نتایج ذیل دست یافته است:
الف) وظایف و نقش هاى متفاوت در تعامل رفتارى همسران جنبه ارزشى نداشته و ناشى از ویژگى هاى متفاوت جنسیتى است.
ب) تعامل رفتارى همسران را مى توان در چهار نوع رفتار با مصادیق مختلف تعریف نمود: رفتارهاى اختصاصى مرد؛ رفتارهاى اختصاصى زن؛ رفتارهاى مشترک متفاوت و رفتارهاى مشترک مشابه.
کلیدواژه ها: تعامل همسران، تعامل رفتارى همسران، وظیفه، نقش.
1 کارشناس ارشد روان شناسى خانواده مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى قدس سره. torkashj@yahoo.com
2 دانش آموخته سطح دو جامعه الزهرا علیهاالسلام.
مقدّمه
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً... (روم: 21)؛ و از آیات خداوند این است که براى شما از جنس خودتان همسرى خلق کرد تا نزد او آرامش پیدا کنید و میان شما مودت و رحمت قرار داد.
نهاد خانواده، اصلى ترین رکن جامعه و بستر فرهنگ هاى گوناگون و زمینه ساز خوش بختى و یا بدبختى انسان ها و امت هاست و ازاین رو، اسلام که برنامه سعادت و تکامل بشر است، عنایت ویژه اى به سلامت، رشد و پویایى این نهاد سرنوشت ساز دارد. نهاد خانواده، از منظر اسلام، داراى جایگاه و قداست ویژه اى است که قابل مقایسه با هیچ نهاد دیگرى نیست (رى شهرى، 1390، ص 7ـ12). در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهآمده است: مَا بُنِى بِنَاءٌ فِى الْإِسْلَامِ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنَ التَّزْوِیجِ (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 384)؛ در اسلام بنیادى نهاده نشده است که در نزد خدا، از ازدواج (خانواده) محبوب تر باشد.
گرایش و تمایل اولیه اى که زن و مرد نسبت به یکدیگر دارند، یک هدیه الهى است که در ایجاد کانون گرم خانواده ضرورى و حیاتى مى باشد و بدون آن، چنین محفل انسى میان آنان شکل نخواهد گرفت. اما پس از تشکیل خانواده، قطعا پایدارى و تداوم آن و همچنین عملکرد صحیح آن در گرو داشتن سبک زندگى متناسبى است که تکالیف، نقش ها و رفتارهاى صحیح زوجین در قبال یکدیگر را تعریف نماید؛ در این صورت است که خانواده مى تواند پناهگاه و مفر استرس هاى جهان خارج و چارچوب تماس با سایر نظام هاى اجتماعى باشد و یادگیرى، خلّاقیت و رشد را در دامان خود تقویت کند (مینوچین، 1390، ص 87).
اکنون سؤال این است که آیا صاحبان دین در جهت حفظ و تداوم این مودت و رحمت خدادادى و براى تداوم عملکرد صحیح خانواده دستورات و توصیه هایى دارند؟ به عبارت دیگر، آیا دین خاتم که قرار است تا پایان دنیا متکفل دنیا و آخرت انسان ها باشد، به تعاملات و بخصوص تعامل رفتارى زوجین پرداخته است؟
در پاسخ اجمالى به این سؤال، مى توان با نگاهى گذرا به قرآن کریم و مجموعه هاى روایى، دستورات و توصیه هایى را در زمینه وظایف، نقش ها و تعاملات رفتارى زن و مرد یافت؛ دستورات و توصیه هایى که برخى از آنها مانند مدیریت و سرپرستى خانواده، در طول سال ها چالش برانگیز بوده اند، اما تقریبا هیچ گاه این دستورات به صورت یک مجموعه منظم و دقیق درنیامده، تبیین نشده و حدود آن ترسیم نگردیده است و به عبارت دیگر، تعامل رفتارى همسران تقریبا هیچ گاه تدوین نشده است.
رجال دینى تاکنون در قالب آیین همسردارى (امینى، 1389)، نظام حقوق خانوده (انصاریان، 1380)، سازگارى همسران (حسین زاده، 1390) و مجموعه هاى دیگرى که در ضمن مطالب خود به تعاملات خانواده و زن و شوهر نیز پرداخته اند (جوادى آملى، 1391)، به صورت پراکنده و بدون تفکیک عوامل رفتارى از دیگر عوامل و از سوى دیگر، با جدا کردن بخش هایى از عوامل رفتارى، و همچنین در مواردى بدون تبیین و در مواردى با استفاده از گزاره هایى که کلى بوده و در زمره تعامل همسران نبوده است، سعى کرده اند به صورت کلى به مسئله تعامل همسران بپردازند.
بنابراین، با توجه به اهمیت و جایگاه تعامل صحیح و کامل در حفظ و تداوم حیات صحیح خانواده و تحکیم و گرمى این کانون باارزش، هدف پژوهش حاضر استنباط، تدوین و تبیین تعامل رفتارى همسران مى باشد که با استفاده از شیوه توصیفى ـ تحلیلى، به بررسى آن از دیدگاه قرآن کریم و منابع روایى پرداخته است.
منظور از تعامل رفتارى همسران، ارتباطات زوجین در چارچوب حواس پنج گانه و بدون لحاظ جنبه هاى عاطفى و شناختى این ارتباطات مى باشد، اگرچه رفتارهاى انسان پایه هاى شناختى و عاطفى مستحکمى دارد و اگرچه در تبیین برخى از تعاملات رفتارى همسران به پایه هاى عاطفى و شناختى متناسب با جنس فرد، استناد شده است.
بنابراین، منظور از تعامل رفتارى همسران، مجموعه اى منسجم و نظام مند از رفتارهاى برگرفته از دین مقدس اسلام است که میان زن و شوهر به صورت عملکرد روزمره آنان رد و بدل مى گردد و به طور طبیعى در تعیین حدود و مرزهاى زندگى آنان نیز مؤثر خواهد بود.
وظایف و نقش هاى زوجین در تعامل رفتارى با یکدیگر
روایات اهل بیت علیهم السلام مجموعه اى از وظایف و نقش ها را در قالب رفتارهایى متنوع و گوناگون به زن و مرد توصیه مى نماید که در برخى موارد رفتارى مشترک و مشابه را به همسران توصیه مى نماید و در مواردى، مشترک و متفاوت. همچنین از روایات مى توان رفتارهاى اختصاصى زن و مرد را نیز به دست آورد.
بنابراین، نظام اسلامى خانواده، بر برخى مبانى ارزشى استوار است که تمایزهاى جنسیتى از مهم ترین آنها به شمار مى رود. اسلام بر پایه تفاوت هاى جنسیتى طبیعى و با در نظر گرفتن اهداف اصلى و فرعى خانواده، تمایزهایى را بین زن و مرد در ناحیه وظایف و نقش ها قایل شده است (بستان، 1388، ص 292) و براى تنظیم روابط زن و شوهر توصیه هایى به هریک دارد که با ابعاد روان شناختى آنها متناسب است (سالارى فر، 1388، ص 75). پیشوایان دین وظایفى را متناسب با ساختار جنسى مردان و زنان، در نظر گرفته و به آنها ارزش بخشیده اند (مصباح و دیگران، 1374، ص 1006). این تمایزها در موارد متعددى همچون اطاعت زن، سرپرستى مرد، حل تعارضات زناشویى، تکریم زن، سپاس گزارى از مرد و... به چشم مى خورند.
مرد و زن هریک داراى گنجینه اى متفاوت از اطلاعات هستند که ساختار فیزیکى و روانى آنها را در سال هاى بعد مشخص مى سازد. هر بخش از این اطلاعات که از طریق ژن ها و کروموزوم ها منتقل مى شوند، در زمان خاصى فعال شده و چارچوب عملکردى فرد حامل را تعیین مى کنند (گروهى از نویسندگان، 1390، ص 87). پژوهش ها نشان مى دهد رشد شخصیت زن و مرد در ظاهر مثل هم است، اما درواقع، متفاوت است و در مراحل مختلف رشد، دو جنس ویژگى هاى جداگانه دارند (لطف آبادى، 1381، فصل 3 و 4). از دیدگاه اسلام نیز تفاوت هاى جنسیتى ناشى از عوامل جغرافیایى، تاریخى و یا اجتماعى نیست، بلکه ناشى از اصل آفرینش است (مصباح و دیگران، 1374، ص 1024).
با پذیرش تفاوت ها و احترام به آنها، حدود و مرزهاى رفتار افراد مشخص مى شود و هرگز زن و مرد انتظار رفتارى شبیه به خود را از دیگرى نخواهد داشت و درصورتى که با برخوردى متفاوت با خود مواجه شدند، آن را تحقیر نخواهند کرد. بسیارى از مشاجرات خانوادگى ناشى از همین انتظارات بى جاست (معین الاسلام و طیبى، 1380، ص 165). زن و مرد هریک داراى ویژگى هایى مخصوص به خود هستند و شرط سعادت هریک از آنها و در حقیقت، جامعه بشرى این است که هرکدام بر اساس ویژگى هاى خویش حرکت کنند(مصباح و دیگران، 1374، ص 1024).
امیرالمؤمنین على علیه السلام در کلامى زیبا، به تفاوت زن و مرد، این گونه اشاره مى فرمایند: عُقُولُ النِّسَاءِ فِى جَمَالِهِنَّ وَ جَمَالُ الرِّجَالِ فِى عُقُولِهِمْ (مجلسى، 1404ق، ج 1، ص 82، ح 1). زن موظف است یا مى تواند عقل و اندیشه انسانى خویش را در ظرافت عاطفه و زیبایى گفتار و رفتار ارائه دهد، چنان که مرد موظف است و مى تواند هنر خود را در اندیشه انسانى و تفکر عقلانى خویش متجلى سازد (جوادى آملى، 1378، ص 35).
این تفاوت و تمایز وظایف و نقش ها را مى توان در کامل ترین و جامع ترین وضعیت خود در زندگى امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام مشاهده نمود. امیرالمؤمنین علیه السلام تعامل با همسرشان را این گونه توصیف مى کنند: به خدا سوگند که تا فاطمه زنده بود، نه او را عصبانى نمودم و نه به کارى مجبورش نمودم، او نیز نه مرا عصبانى نمود و نه در کارى از من نافرمانى کرد. هنگامى که به او نگاه مى کردم، غم ها و اندوه ها از من برطرف مى شد (مجلسى، 1404ق، ج 43، ص 134، ح 32).
از سوى دیگر، با شناخت جایگاه امام اول شیعیان و دختر پیامبر صلى الله علیه و آله، مى توان چنین نتیجه گرفت که تفاوت وظایف و نقش ها، پایه فطرى داشته و هیچ گاه جنبه ارزشى و فضیلت و برترى ندارد، کما اینکه خداوند حکیم نیز مى فرماید: وَمَنْ یعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یظْلَمُونَ نَقیرا(نساء: 124)؛ و کسى که چیزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، درحالى که ایمان داشته باشد، چنان کسانى داخل بهشت مى شوند و کم ترین ستمى به آنان نخواهد شد. بر این اساس، فقط مردان نیستند که استعداد و قابلیت انجام دادن کارها و وظایف ارزشمند را دارند و با به دست آوردن موقعیت هاى مناسب بر انجام دادن آن همت مى گمارند، بلکه زنان نیز از چنین موقعیتى برخوردارند، هرچند نوع وظایف و موقعیت هاى مناسب براى زنان از وظایف و موقعیت هاى مردان متمایز است (مصباح و دیگران، 1374، ص 1008).
مصادیقى از تعامل رفتارى زوجین از نگاه آیات و روایات
در این بخش، مصادیقى از تعامل رفتارى زوجین از نگاه آیات و روایات را مطرح مى کنیم و در برخى از موارد که تفاوت وظایف و نقش ها در ظاهر سؤال برانگیز مى نماید، به تبیین این تفاوت مى پردازیم.
تکریم زن
یکى از رفتارهاى بسیار پسندیده که موجب افزایش تحکیم خانواده مى گردد، این است که همسران یکدیگر را گرامى بدارند. در روایات، به زن و مرد توصیه شده است که احترام یکدیگر را بسیار رعایت نمایند. براى نمونه، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: خوشبخت است، خوشبخت است زنى که شوهرش را گرامى مى دارد (حرعاملى، 1409ق، ج 16، ص 281)؛ اما از آن رو که وظیفه مرد به عنوان بزرگ خانواده در این باره سنگین تر است (محمدى رى شهرى، 1390، ص 394)، تکریم زن توسط مرد بسیار توصیه شده است و در روایات متعددى به مردها توصیه شده است که همسران خود را گرامى بدارند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و همچنین دیگر ائمه علیهم السلام در این باره مى فرمایند: هرکس همسرى برگزید، باید او را گرامى بدارد (نورى، 1408ق، ج 1، ص 413؛ حرعاملى، 1409ق، ج 5، ص 1). همچنین پیامبر خدا صلى الله علیه و آله روزى به اصحاب خویش فرمودند: آیا شما را از بهترینتان خبر ندهم؟ کسى که فروتن و خوش اخلاق باشد و هرگاه ازدواج کرد، همسرش را گرامى دارد (محمدى رى شهرى، 1390، ص 217). ائمّه اطهار علیهم السلام نیز در سیره رفتارى خود با همسرانشان، براى آنان شخصیت و اعتبار قایل بودند (سالارى فر،1388،ص193) و در پاسداشت و گرامى داشت زن آن قدر تأکید و توصیه نموده اند و آن قدر این مسئله را حایز اهمیت دانسته اند که آن را یکى از گردنه هاى حساس مردان براى شناسایى شخصیت خود برشمرده اند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در این باره فرمودند: زنان را کسى گرامى نمى دارد، مگر انسان بزرگوار و کسى به آنان اهانت نمى کند، مگر انسان پست (محمدى رى شهرى، 1390، ص 217).
کمک کردن به زن
امروزه یکى از مسائل حساس و چالش برانگیز زندگى مشترک، تقسیم کارهاى زندگى میان مرد و زن مى باشد که براساس روایات، این تقسیم کار در صدر اسلام و توسط پیامبر صلى الله علیه و آله صورت گرفته است، به این گونه که کارهاى داخل خانه را زن و کارهاى خارج از خانه را مرد انجام دهد (مجلسى، 1404ق، ج 43، ص 81) و البته این تقسیم کار با توجه به ویژگى هاى جسمانى و روان شناختى زن و مرد بسیار مناسب و بجاست و به همین دلیل، زمانى که این تقسیم کار از سوى پیامبر صلى الله علیه و آله انجام گرفت، حضرت زهرا علیهاالسلامفرمود: از اینکه پیامبر خدا مرا از بر عهده گرفتن مسئولیت هاى مردان معاف ساخت، فقط خدا مى داند که چقدر خوشحال شدم (همان).
اما آیا این تقسیم کار به معناى عدم همکارى زن و شوهر در امور زندگى مى باشد؟ قطعا این گونه نیست؛ چراکه کمک کردن به همسر در کارهاى خانه، سبب گرمى کانون خانواده و نشان دهنده احترام، صمیمیت و محبت مرد نسبت به زن مى باشد (پناهى، 1390، ص 93). نقل شده است که پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه فاطمه در آمد و دید که با على مشغول دستاس کردن است. پس پیامبر فرمود: به کدام یک از شما کمک کنم؟ على گفت: به فاطمه؛ چون او خسته است. پس فاطمه برخاست و پیامبر همراه با على به دستاس کردن پرداخت (ابى فراس، بى تا، ج 2، ص 231).
همچنین براى کمک کردن به همسر، ثواب هاى بسیار عظیمى در روایات ذکر شده است، به گونه اى که هر مرد مسلمان تشویق به چنین رفتارى مى گردد. امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرماید: روزى رسول خدا بر ما وارد شد و فاطمه کنار دیگى نشسته بود و من عدس پاک مى کردم. فرمود: اى اباالحسن! گفتم: لبیک اى رسول خدا! فرمود: از من بشنو و من سخنى نمى گویم، مگر از جانب پروردگارم؛ هیچ مردى نیست که همسرش را در خانه یارى دهد، مگر اینکه براى او عبادتى بسیار فراوان از روزه و شب زنده دارى به شمار مى آید (جوادى آملى، 1391، ص 257) و عطا مى کند پروردگار به او ثواب صابران و داود نبى و یعقوب و عیسى را؛ اى على! کسى که به عیالش در خانه کمک کند و ابایى نداشته باشد، خدا نامش را در دیوان شهدا مى نویسد و خدا براى او در هر روز و هر شب ثواب هزار شهید مى نویسد و براى او در مقابل هر قدمى که برمى دارد ثواب یک حج و یک عمره مى نویسد و عطا مى کند پروردگار در مقابل هر رگى که در بدن دارد شهرى در بهشت؛ اى على! لحظه اى کار کردن در خانه بهتر است از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و آزاد کردن هزار بنده و هزار بار جنگیدن و شفاى هزار مریض و خواندن هزار نماز جمعه و تشییع هزار جنازه و سیر کردن هزار گرسنه و پوشاندن هزار برهنه و فرستادن هزار اسب در راه خدا، و بهتر است براى او از هزار دینار صدقه بر مساکین و بهتر است براى او از اینکه بخواند تورات و انجیل و زبور و فرقان را و از هزار اسیرى که بخرد و آزاد کند و... اى على! کمک کردن به عیال، کفاره گناهان کبیره و خاموش کننده غضب پروردگار است و... اى على! کمک نمى کند به عیال، مگر فرد صدیق یا شهید یا مردى که خداوند خیر دنیا و آخرت را براى او اراده کرده است (نورى، 1408ق، ج 13، ص 49؛ مجلسى، 1404ق، ج 101، ص 132؛ شعیرى، 1363، ص 103).
اظهار محبت به زن
یکى از ویژگى ها و صفات کامل کننده ایمان، محبت به همسر است. امام صادق علیه السلام فرمود: گمان نمى کنم هیچ مردى بر خوبى ایمانش افزوده شود، مگر آنکه محبتش به زنان (همسرانش) افزوده گردد (کلینى، 1365، ج 5، ص 320). همچنین ایشان مى فرمایند: از اخلاق انبیاء علیهم السلام، همسردوستى است (همان، ح 1). بنابراین، مردان باایمان در درون خود میل و محبت به همسر را پرورش داده و آن را جزئى از ایمان خود قرار مى دهند.
پژوهش هاى روان شناختى نشان مى دهد که مردان تمایل کمترى به اظهار محبت کلامى نسبت به همسرانشان دارند (Kendall, 1999, p. 426). این در حالى است که جنبه اثباتى یا ابرازى عشق و محبت، لازمه شادابى و نشاط و امنیت خاطر زن مى باشد (پناهى، 1390، ص 91) و اهمیت بسیارى در تحکیم روابط زناشویى دارد (بستان، 1388، ص 199). حمایت و مهربانى قلبى مرد، آن قدر براى زن ارزش دارد که زندگى زناشویى بدون آن براى زن قابل تحمل نبوده و هرگز احساس خوش بختى نمى کند (حیدرى، 1385، ص 103). ازاین روست که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: این سخن مرد به همسرش که "دوستت دارم"، هرگز از دل زن بیرون نمى رود (کلینى، 1365، ج 5، ص 570؛ حرعاملى، 1409ق، ج 20، ص 24).
البته این سخن به این معنا نیست که مردان نیاز به محبت و اظهار محبت زنان ندارند، کما اینکه در روایات به این موضوع نیز اشاره شده است؛ آنجاکه پیامبر در بیان حق مردان بر زنان، به زنى به نام حولاء فرمود: اى حولا! حق مرد بر زن این است که در خانه اش بنشیند و به او اظهار عشق و محبت کند و دلسوز او باشد (نورى، 1408ق، ج 14، ص 239). بنابراین، مردان نیز احتیاج به محبت همسر دارند، اما نکته اینجاست که این نیاز در مردان کمتر و متفاوت مى باشد؛ مثلاً احترام گذاشتن به مرد، یکى از مهم ترین راه هاى ابراز محبت به او، از سوى زن مى باشد (پناهى، 1390، ص 113).
خوش رویى با زن
روى خوش و چهره باز موجب جذب دل ها و فزونى محبت مى شود، شادى و نشاط مى آورد و کینه را از دل ها مى زداید (سالارى فر، 1388، ص 126). امام صادق علیه السلام در پاسخ به شهاب بن عبدربه که از حقوق زن بر شوهر سؤال کرده بود، فرمودند: حق زن بر شوهرش این است که مرد به تغذیه و پوشش او رسیدگى کند و با او ترش رویى نکند (کلینى، 1365، ج 5، ص 512).
پژوهش ها نشان مى دهد: زنان برخلاف مردان ـ که بیشتر تمایل دارند به اشیاى بى جان و بى حرکت نگاه کنند ـ در زمان برقرارى ارتباط، بیشتر به صورت و بخصوص به چشمان طرف مقابل نگاه مى کنند (گروهى از نویسندگان، 1390، ص 82). همچنین زنان در رمزگشایى ارتباطات غیرکلامى، گرفتن و درک تغییرهاى خیلى ظریف در تن صدا یا بیان چهره اى یا قضاوت در مورد شخصیت فرد، بهتر از مردان عمل مى کنند (همان، ص 80).
البته این بیان به این معنا نیست که مردان نیاز به دیدن روى بشاش و گشاده و محبت آمیز همسر ندارند؛ چراکه به هر حال، روى خوش و گشاده یکى از عوامل ایجاد آرامش و محبت در خانواده است. امام باقر علیه السلام در این باره مى فرمایند: گشاده رویى سبب جلب محبت و قرب خداست و ترش رویى سبب جلب بغض و کینه و دورى از خدا (نورى، 1408ق، ج 8، ص 453).
پند و موعظه دادن زن
یکى از مسئولیت هایى که بر عهده زوج قرار دارد، این است که علاوه بر حفظ و نجات خود و آماده شدن براى زندگى ابدى، خانواده خود را نیز در این مسیر قرار دهد. آرى، این مسئولیت عظیم بر عهده سرپرست خانواده است که اهل بیت خود را با سوق دادن به توحید، ایمان به قیامت، ترساندن از عذاب الهى، آراستن به تقوا، مؤدب نمودن آنان به آداب و اخلاق اسلامى، و ایجاد زمینه رشد و کمال و تربیت و تعلیم، از عذاب روز قیامت حفظ کند (انصاریان، 1380، ص 354).
قرآن کریم صریحا دستور به این رفتار مى دهد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارا (تحریم: 6)؛ اى کسانى که ایمان آورده اید، خود و خانواده خود را از آتش حفظ نمایید. در آیه اى دیگر مى فرماید: وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیها (طه: 132)؛ خانواده خود را به خواندن نماز فرمان ده و خودت نیز بر آن پافشارى کن.
اما در چگونگى حفظ خود و خانواده، در روایات این گونه آمده است: آنان را به آنچه خدا دوست مى دارد و به آن فرمان داده بخوانید و از آنچه خدا ناخوش مى دارد و از آن نهى فرموده نهى کنید، به آنان علم و ادب بیاموزید، خوبى ها را بیاموزید، آنان را امر به معروف و نهى از منکر کنید (محمدى رى شهرى، 1390، ص 249ـ255). امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامى که آیه یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارا نازل شد، مردى از مسلمانان نشست و گریه کرد و گفت: من از حفظ خود ناتوانم، اکنون مسئولیت خانواده ام نیز بر عهده ام نهاده شد. پیامبر خدا صلى الله علیه و آلهفرمود: براى تو همین کافى است که به آنچه خودت را بدان فرمان مى دهى، آنان را نیز فرمان دهى و از آنچه که خودت را نهى مى کنى، آنان را نیز نهى کنى (کلینى، 1365، ج 5، ص 62). علّامه مجلسى، این آیه را این گونه تفسیر مى کند: خودت را با صبر بر انجام طاعات و ترک گناهان و شهوات، و خانواده ات را با دعوت به طاعت پروردگار و آموزش واجبات و نهى از زشتى ها و برانگیختن بر خوبى ها از آتش عذاب حفظ نما (مجلسى، 1404ق، ج 71، ص 87). البته باید توجه داشت که در این کار، یعنى حفظ خانواده از عذاب ابدى، نباید فراتر از امر و نهى زبانى رفت؛ چراکه همسر بیش از این نسبت به همسر خود وظیفه اى ندارد(محمدى رى شهرى،1390،ص 249ـ255).
تشکر و سپاس گزارى از مرد
اگر سپاسگزار باشید، نعمت شما را مى افزاییم و اگر ناسپاسى کنید، عذاب خدا سخت است (نساء: 147). تشکر و سپاس گزارى رفتارى است که موجب بقا و افزایش نعمت و تقویت محبت و سعادت انسان مى گردد (حسین زاده، 1390، ص 209ـ210)، به گونه اى که این مسئله در رابطه با زندگى زناشویى در روایات مورد تأکید قرار گرفته است. امیرالمؤمنین على علیه السلامیکى از صفات پسندیده زن را سپاسگزار بودن او دانسته و به مردان توصیه مى نماید هنگامى که قصد ازدواج دارند، چنین همسرى از خدا طلب نمایند: بار خدایا! همسرى روزى من گردان که صالح، زایا، بسیار سپاسگزار، ... باشد به گونه اى که اگر به او نیکى کردم سپاس گزارى نماید (مجلسى، 1404ق، ج 100، ص 268).
یکى از رفتارهاى مناسب زنان، سپاس گزارى و قدردانى در خانواده است (سالارى فر، 1388، ص 124) که مردان را نسبت به خانواده حساس کرده و نظرشان را به خانواده جلب مى کند. بنابراین، لازم است خانم ها از آقایان قدردانى کنند؛ چراکه ناسپاسى، مردان را نسبت به خانواده بى اهمیت کرده (گرى، 1376، ص 179) و پیامدهاى نامطلوبى در خانواده و به ویژه براى خود زن بر جاى مى گذارد (سالارى فر، 1388، ص 124).
البته قدردانى و سپاس گزارى یک رفتار مطلوب و پسندیده است، به گونه اى که زن و شوهر باید قدردان عملکرد مناسب یکدیگر باشند و این رفتار اختصاص به زنان ندارد، بلکه مرد نیز باید از تلاش هاى همسر خود در خانواده با گفتار نیکو قدردانى کند که این امر افزون بر تشویق زن، صمیمت بین آنها را افزایش مى دهد (همان).
بدرقه و استقبال از مرد
یکى از رفتارهایى که براى مردان بسیار مطلوب و رضایت بخش است، استقبال و بدرقه شدن توسط همسر مى باشد. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: حق مرد بر زن این است که هنگام ورود، تا در خانه استقبالش کند و خوش آمد بگوید. این رفتار زن، بسیار پسندیده بوده و نشان از درک و شعور بالاى زن و جایگاه بلند او در نزد خداى کریم دارد (نورى، 1408ق، ج 14، ص 254). در روایات آمده است که مردى نزد رسول خدا آمد و عرض کرد: همسرى دارم که هنگام ورود به خانه به استقبالم مى آید و هنگام خروج از خانه بدرقه ام مى کند و هنگامى که مرا غمگین مى بیند مى گوید: اگر غمت به خاطر روزى است، که خدا آن را به عهده گرفته است و اگر غمت به خاطر آخرت است، پس خدا بر غمت بیفزاید. رسول خدا به او فرمودند: همانا خدا کارگزارانى دارد و همسرت از کارگزاران خداست و برایش نصف اجر شهید است (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 390).
سرپرستى مرد، اطاعت زن
خانواده یک جامعه کوچک است و همان گونه که جامعه، نیاز به حکومت و مدیریت دارد و بدون آن، زندگى اجتماعى به هرج و مرج و آشفتگى کشانیده مى شود، خانواده نیز بى نیاز از حاکمیت و ولایت نیست (بهشتى، 1377، ص 273). کما اینکه امیرالمؤمنین على علیه السلام مى فرماید: مردم به زمامدارى نیک یا بد نیازمندند (نهج البلاغه، 1379، خ 40، ص 93). از سوى دیگر، اگر چیزى را بتوان به انسان و سایر حیوانات تعمیم داد، این است که تمام مخلوقات مستعد یادگیرى مجبور به سازمان دهى اند. سازمان یافته بودن یعنى: تبعیت از شیوه هاى الگویافته و تکرارى رفتار و قرار گرفتن در یک سلسله مراتب. موجوداتى که خود را سازمان مى دهند درواقع، پایگاه، یا قدرت یا مراتبى تشکیل مى دهند که در آن، هر موجودى در سلسله مراتب جایى دارد، به گونه اى که یکى، فوق او و دیگرى، دون او قرار مى گیرد. وجود مطلق سلسله مراتب اجتناب ناپذیر است؛ زیرا سازمان ماهیتا سلسله مراتبى است (هى لى، 1388، ص 173ـ174).
در دین مقدس اسلام نیز منابعى وجود دارد که حاکى از خواست وجود سلسله مراتب قدرت در خانواده مى باشد. آیه 34 سوره نساء به این مسئله اشاره نموده است. در بخش ابتدایى این آیه، خداوند کریم سرپرستى مردان بر زنان را مطرح کرده و تفاوت هاى ذاتى و اکتسابى زن و مرد را به عنوان دلیل آن ذکر کرده است: الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ. این موضوع در روایات معصومان علیهم السلام پیگیرى شده و بر سرپرستى مردان و اطاعت زنان تأکید شده است. پیامبر صلى الله علیه و آله در پاسخ زنى که از حق شوهر بر زن سؤال کرده بود فرمودند: زن باید از مرد اطاعت کند و عصیان نکند (کلینى، 1365، ج 5، ص 507). همچنین روایات در توصیف بهترین زنان، این ویژگى (اطاعت زن از شوهر) را مکررا و با بیان هاى گوناگون مطرح کرده اند (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 389؛ حرعاملى، 1409ق، ج 16، ص 281). اما این به معناى بى مسئولیتى زن در خانواده نمى باشد، بلکه طبق آنچه که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند، زن نگهبان خانواده شوهر و فرزندان اوست و او در این نگهبانى مسئول است (جوادى آملى، 1391، ص 261) و به بیان دیگر، زن مدیر داخلى خانه و خانواده است.
همان گونه که در مقدمه بیان شد، دستورات دین در تعیین وظایف و نقش هاى زوجین در تعامل با یکدیگر، بر پایه تفاوت هاى جنسیتى بوده و ویژگى هاى فطرى آنها در این دستورات لحاظ گردیده است و اکنون با پیشرفت علومى مانند فیزیولوژى و روان شناسى و آشکار شدن برخى از تفاوت هاى جنسیتى، تا حدى مى توان به حکمت و فلسفه این تفاوت نقش و وظایف پى برد.
یکى از ویژگى هایى که مى توان نمونه اش را به دو گونه متفاوت از یکدیگر در مرد و زن یافت، حالت تسلیم پذیرى نسبت به یکدیگر است. پژوهش ها نشان مى دهد: زنان به اصولى همچون نظافت، ادب و وقار، جدیت و اطاعت پایبند هستند، در اوصافى مانند ابراز محبت و همدردى، مشارکت اجتماعى، دگرخواهى، نجابت و صمیمیت، بر مردان برترى دارند (برگ، 1372،، ج 1، ص 314ـ318) و در مجموع، زنان تمایل به داشتن نمره هاى بالاتر در مطیع بودن و مهرورزى دارند (گروهى از نویسندگان، 1390، ص 32). حالت تسلیم پذیرى زنان در برابر مردان ناشى از درک و توجه آنان نسبت به قدرت مردانه است، که به طور طبیعى مردان از آن بهره مندند (مصباح و دیگران، 1374، ص 1035) و ضعف فیزیکى زن، روان مناسب با خود را مى طلبد؛ ازاین رو، تسلیم شدن زن و سلطه پذیرى او از روى ناچارى نیست، بلکه روان زن به وابستگى گرایش دارد (لطف آبادى، 1381، ص 129؛ گرى، 1376، ص 60). اما در مقابل مردها بیشتر استقلال طلب، سلطه جو و پرخاشگر هستند و نیز رقابت، مقاومت و سرکشى فزون ترى دارند (برگ، 1372، ج 1، ص 314ـ318).
بنابراین، چنین تفاوتى در پیشبرد اهداف زندگى مشترک بسیار مؤثر بوده و حاصل این تعامل، رشد و تعالى زوجین و گرمى کانون خانواده خواهد بود؛ چراکه مسئولیت سرپرستى خانواده که براساس ویژگى هاى ذاتى مرد، به عهده او گذاشته شده است، زمانى به نحو احسن به عمل در خواهد آمد که زن با درایت، این نقش مرد را پذیرفته و مرد را در هدایت کشتى گران بهاى زندگى اطاعت و حمایت نماید. تجربه نیز ثابت کرده که اگر نظر مرد تأمین شود، سعى مى کند تمامى حاصل تلاش هاى خود را به خانواده اختصاص دهد و تمامى محبت ها و عاطفه خود را بر کانون خانواده متمرکز نماید، که این امر در مجموع، استحکام بنیان خانواده و مصونیت از ناهنجارى هاى اجتماعى و خانوادگى را در پى خواهد داشت (پناهى، 1390، ص 74).
بنابراین، سرپرستى خانواده توسط مرد، مسئولیت بزرگى بر دوش او خواهد گذاشت که بدون پذیرش و همکارى زن انجام نخواهد گرفت. ازاین رو، لسان روایات در این زمینه، زبان تشکر و قدردانى مرد از زن است: قَالَ النَّبِى صلى الله علیه و آله مَا اسْتَفَادَ امْرُؤٌ مُسْلِمٌ فَائِدَةً بَعْدَ الْإِسْلَامِ أَفْضَلَ مِنْ زَوْجَةٍ مُسْلِمَةٍ تَسُرُّهُ إِذَا نَظَرَ إِلَیهَا وَ تُطِیعُهُ إِذَا أَمَرَهَا وَ تَحْفَظُهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا فِى نَفْسِهَا وَ مَالِهِ (کلینى، 1365، ج 5، ص 328؛ صدوق، 1413ق، ج 3، ص 389). در این روایت و امثال آن، پیامبر بزرگوار، به مردان گوشزد مى کنند که بعد از پذیرش اسلام، براى مرد سودى بالاتر از یک همسر مسلمان که از او اطاعت مى کند وجود ندارد، و در حقیقت، مرد را به قدردانى، احترام و پاسداشت این نعمت گران بها متذکر مى گردد.
ایجاد لذت براى یکدیگر
ازجمله اهداف ازدواج، تأمین نیاز جنسى زن و مرد مى باشد. این نیاز، زمانى به صورت کامل برآورده مى گردد که زوجین در مقابل یکدیگر رفتارهاى مطلوب داشته و آمادگى لازم را در خود ایجاد نمایند. بخشى از این آمادگى، رعایت بهداشت و آراستگى ظاهرى مى باشد. زنى خدمت رسول خدا رسید و عرض کرد: یا رسول اللّه! حق شوهر بر زن چیست؟ حضرت فرمودند: بر زن است که عطر استعمال نماید و بهترین لباس ها را بپوشد و خودش را صبح و شب به شوهرش عرضه نماید (حرعاملى، 1409ق، ج 20، ص 159). همچنین آن حضرت در جمع اصحاب فرمودند: آیا خبر بدهم به شما از بهترین زنانتان؟ گفتند: بله اى رسول خدا. سپس حضرت فرمودند: بهترین زنان شما کسى است که در مقابل شوهرش با زینت ظاهر مى گردد (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 390). نتیجه این آمادگى و آراستگى زن، حفظ شوهر از چشم چرانى و تنوع طلبى جنسى، حتى به صورت مشروع مى باشد (انصاریان، 1380، ص 378).
مردان نیز همانند زنان باید خود را براى همسر آراسته و آماده نمایند. امام صادق علیه السلام فرمودند: این فرمایش پیامبر خدا لِیتَهَیأْ أَحَدُکُمْ لِزَوْجَتِهِ کَمَا تَتَهَیأُ زَوْجَتُهُ لَهُ (نورى، 1408ق، ج 14، ص 297) که مردان باید آماده شوند براى زنانشان، همچنان که زنان براى مردانشان آماده مى شوند، به معناى رعایت بهداشت و نظافت است. نتیجه آراستگى و آمادگى مرد، حفظ عفت و حیاى زن است. حسن بن جهم مى گوید: ابوالحسن علیه السلام را دیدم که خضاب کرده بود. گفتم: قربانت گردم، خضاب کرده اید؟ فرمود: آرى، آراسته بودن، از عواملى است که بر پاک دامنى زن مى افزاید. [برخى] زنان از آن رو ترک پاک دامنى مى کنند که شوهرانشان آراسته بودن را ترک مى نمایند. سپس فرمود: آیا تو دوست دارى که همسرت را مانند خودت ناآراسته ببینى؟ گفتم: نه. فرمود: او نیز همین طور. آن گاه افزود: پاکیزگى، خوش بو بودن و اصلاح کردن مو از صفات پیامبران است.
اما بخشى دیگر از آمادگى زن و شوهر، در انجام آداب و مقدمات براى هم بسترى است. از روایات اسلامى این گونه استفاده مى شود که سایق جنسى مرد از حیث کمّى، برتر و سایق جنسى زن از حیث کیفى، برتر و قوى تر است. همچنین بردبارى جنسى زن بیش از مرد، و تحریک پذیرى جنسى زن و مرد متفاوت است. بر پایه همین تفاوت هاست که فقه اسلامى در زمینه ارضاى غریزه جنسى حقوق و تکالیف متفاوتى را براى زن و مرد قایل شده است (بستان، 1388، ص 66).
بنابراین، پیامبر صلى الله علیه و آله و ائمّه اطهار علیهم السلام در این زمینه توصیه هایى متفاوت براى مردان و زنان دارند. ازآنجاکه مردان برخلاف زنان، تمایل به آمیزش فیزیکى دارند و بیشتر مقاربت گرا هستند و آمیزش جنسى را در دخول خلاصه کرده و تمایل زیادى به آن دارند (ریدلى، 1385، ص 25)، ایشان به مردان توصیه مى کنند که به هیچ وجه عجله نکنند و حتما پیش از برقرارى رابطه جنسى، زن را با معاشقه و ملاعبه آماده نمایند. پیامبر صلى الله علیه و آله مى فرمایند: سه چیز از جفا و ظلم است... و اینکه مرد پیش از آماده سازى همسرش، با او نزدیکى کند (حرعاملى، 1409ق، ج 20، ص 119)؛ چراکه زن برخلاف مرد، براى آمیزش نیازمند عوامل روانى، احساسى، ذهنى و فیزیکى است (حکیمى و دیگران، 1382، ص 67). زن مسائل عاطفى و احساسى را بر مسائل جنسى مقدم مى دارد و دوست دارد ارتباط جنسى با نوازش و اظهار علاقه شروع گردد و در آخر به آمیزش جنسى ختم گردد (ریدلى، 1385، ص 25). بنابراین، پیش نوازى در تعامل جنسى همسران آن قدر مهم و باارزش است که امام صادق علیه السلام در این باره مى فرمایند: على رغم عدم حضور ملائکه در هر زمان و مکانى، هنگامى که مرد همسرش را براى رابطه جنسى آماده مى سازد، ملائکه در نزد آنان حاضر مى شوند (کلینى، 1365، ج 5، ص 555؛ حرعاملى، 1409ق، ج 20، ص 119). در پایان مقاربت نیز، که شهوت مرد به سرعت فروکش مى کند، زن همچنان احتیاج به حضور و نوازش مرد دارد (آنجلیس، 1390، ص 312ـ324). از دیگر توصیه هاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهبه مرد این است: إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یأْتِى أَهْلَهُ فَلَا یعْجِلْهَا (همان، ج 5، ص 567)؛ یعنى حتى پس از ارگاسم، مهرورزى را ادامه دهد و زودتر از همسرش از جاى برنخیزد (محمدى رى شهرى، 1390، ص 337).
از سوى دیگر، پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام توصیه هایى نیز براى زنان فرموده اند؛ ازجمله اینکه پیامبر در توصیف زنان برتر امت فرمودند: بهترین زنان، زنى است که در مقابل دیگران عفیف و پوشیده باشد و در مقابل شوهر پرشهوت (کلینى، 1365، ج 5، ص 325)، به گونه اى که هنگام خلوت کردن با شوهر، همزمان با از تن به در آوردن لباس ها، لباس حیا را نیز از تن به در آورد (همان، ح 2) و هر آنچه که شوهر از او مى خواهد، در اختیارش قرار دهد و هیچ گونه منعى نداشته باشد (صدوق، 1413ق، ج 3، ص 390).
حل تعارضات زناشویى
زندگى زناشویى در مسیر خود دایم با موانع و مشکلاتى برخورد مى نماید که هر لحظه ممکن است زن و مرد را در مقابل یکدیگر قرار دهد و معمولاً این اتفاق در غالب زندگى ها رخ مى دهد. راهکارهاى ارائه شده از سوى دین اسلام براى رفع چنین تقابلى، کاملاً منطبق بر ویژگى هاى شخصیتى و روان شناختى زن و مرد مى باشد. امام صادق علیه السلام فرمود: بهترین زنان شما زنى است که اگر خودش غضب کرد یا همسرش بر او غضب کرد،به همسرش بگوید: دست من در دست توست، خواب به چشمان من نمى رود، تا اینکه از من راضى شوى (همان، ص 389).
تحقیقات نشان مى دهد: اخلاق زنان بیشتر جنبه ازخودگذشتگى دارد و اخلاق مردان بر مبناى عدالت شکل مى گیرد (لطف آبادى، 1381، ص 152). همچنین تحقیقات حاکى از آن است که زنان در وجوه سازگارى، یعنى مهربانى و بخشودگى و دگرخواهى (پروین و جان، 1381، ص 219) نمره هاى بالاترى از مردان دارند (Costa, Terracciano & Crae, 2001, p. 133-222).
بنابراین، زنان غالبا دیگرخواه اند و مردان خودخواه؛ یعنى زنان وجود خود را وقف همسر، فرزند و... مى کنند، درحالى که مردها بیشتر در رابطه با دیگران به خود و منافع شخصى توجه مى کنند (حکیمى ودیگران،1382،ص 569).
پس از یک مشاجره میان زن و شوهر، چه زن مقصر باشد و چه مرد، زن و مرد هر دو غمگین و ناراحت بوده و از شکاف ایجادشده در رنج هستند، اما این رنج براى زن فراوان تر و عمیق تر خواهد بود؛ چراکه براى زن طرد شدن دردناک است و زنان از تنهایى مى ترسند (گرى، 1376، ص 60). همچنین زنان، برخلاف مردان در حالت غمگینى و نگرانى، طبعا تمایل به صحبت کردن (معین الاسلام و طیبى، 1380، ص 165) براى کاهش تنش داشته و به مقتضاى طبع و سرشت خود، نیاز به مهربانى، بخشودگى و پیوندجویى دارند (گروهى از نویسندگان، 1390، ص 33).
در چنین فضایى که ناراحتى زن بیشتر بوده و از سوى دیگر، زن برخلاف مرد و به مقتضاى طبع، توان و تمایل بیشترى به پیوندجویى و رفع اختلاف دارد، دین مقدس اسلام به زن توصیه مى کند که او در رفع اختلاف پیش قدم باشد و در حقیقت، این حکم، ارشاد زن به انجام رفتارى مطابق ذات و سرشت اوست که موجب اقناع حس قدرت طلبى و سلطه گرى مرد نیز مى شود و او را آرام و نرم مى گرداند؛ اما از سوى دیگر و به منظور تسریع در بازسازى فضاى خانواده، دین به مرد توصیه مى کند که اگر زن مرتکب اشتباهى شد، مسئله را شدت و حدت نبخشد و به سرعت او را پذیرفته و رفع اختلاف نماید (صدوق، 1413ق، ج 2، ص 621).
بیان زیبا براى همسر
محبت و تمایل زوجین به یکدیگر، یکى از نیازهاى زندگى مشترک بوده، زن و مرد باید در جهت حفظ و تداوم آن تلاش نمایند. یکى از عوامل ایجادکننده و تداوم بخش محبت، به کار بردن کلام زیبا در ارتباط زوجین مى باشد. ازاین رو، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به زن و مرد توصیه مى کند که زبان خود را به دقت کنترل نموده و با کلام زیبا و دلنشین با یکدیگر سخن بگویند: برادرم جبرئیل به من خبر داد و همواره به رعایت زنان توصیه کرد تا آنجاکه به نظرم رسید براى شوهر روا نباشد که به زن خود "اف" بگوید (نورى، 1408ق، ج 14، ص 253). همچنین آن حضرت مى فرمایند: سه چیز است که صفاى زندگى را مى برد: سلطان جائر، همسایه بد و زن بدزبان (مجلسى، 1404ق، ج 75، ص 232).
صبر بر آزار و اذیت همسر
على رغم رعایت تمامى دستورات دین و توصیه هاى متخصصان براى کاهش تنش در خانواده، زن و مرد تحت تأثیر عواملى درونى و یا بیرونى، آمادگى براى انجام رفتارهاى ناصواب و خشن را دارا مى باشند و تلاطم دریاى زندگى هر لحظه ممکن است زن یا مرد را نیز متلاطم نموده و از این طریق، موجبات یک برخورد دوجانبه و درگیرى را فراهم نماید. رفتارهاى نامناسب یکى از همسران، ممکن است دیگرى را به واکنش وادارد که در این موقعیت، تحمل و بردبارى او در حل مشکل و پیش گیرى از اختلاف بسیار مؤثر است. در غیر این صورت، ممکن است فرد با واکنش سریع و نامناسب، رفتارى از خود بروز دهد که پس از دقایقى پشیمان شود (سالارى فر، 1388، ص 121).
در زنان، نوسان سطح هورمون استروژن در خون در طى ماه، یا موجب نشاط و شادابى و اعتماد به نفس، شور جنسى و احساس خوش بختى و تعادل جسمى و روانى مى گردد و یا موجب بى تابى و ناامیدى، عدم احساس رضایت و حالت عصبى مى شود (روبن، اسکات و جانسون، 1381، ص 284). ازاین رو، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به مردان توصیه به صبر در برابر همسر نموده و فرمودند: هر مردى به خاطر خدا در برابر بداخلاقى همسرش صبر کند، خداوند متعال براى هر روز و شبى که در برابرش شکیبایى مى کند، همانند ثوابى که به ایوب در قبال گرفتارى اش داد، مى دهد (مجلسى، 1404ق، ج 73، ص 366).
تحقیقات نشان داده است که مردها همیشه از زن ها پرخاشگرتر هستند (مصباح و دیگران، 1374، ص 1033). مردان به دلیل شرایط ویژه اجتماعى معمولاً بیش از زنان دچار تنیدگى مى شوند. از آن رو که مردان در جامعه، متحمل سختى ها و فشارهاى بسیارى مى شوند، میزان تحریک پذیرى و پرخاشگرى آنها بالاست. افزون بر این، وضعیت هورمونى خاص مردان زمینه بروز برخى رفتارها ازجمله برترى طلبى و پرخاشگرى را در آنها فراهم مى کند (سالارى فر، 1388، ص 76). در همین ارتباط است که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: خداوند جهاد را بر مردان و زنان واجب کرده است، جهاد مرد، بخشیدن مال و جان خویش است تا آنکه در راه خدا کشته شود، و جهاد زن این است که در برابر آزار و اذیت شوهرش و غیرت او صبر کند (کلینى، 1365، ج 5، ص 9؛ صدوق، 1413ق، ج 3، ص 439؛ طوسى، 1365، ج 6، ص 127).
نتیجه گیرى
در تعامل رفتارى همسران، مجموعه اى از رفتارهاى اختصاصى، مشترک، مشابه یا متفاوت زن و شوهر و برگرفته از دین مقدس اسلام است. این مجموعه، سبب افزایش مهر و محبت میان زوجین، تحکیم و گرمى کانون خانواده بوده و در نهایت، موجب تعالى و رشد، پایدارى و تداوم زندگى مشترک مى گردد.
پژوهش حاضر پس از بررسى آیات و روایات، به نتایج ذیل دست یافته است:
الف) وظایف و نقش هاى زن و شوهر که در برخى از موارد گستره اختیارات یا مسئولیت یکى از زوجین را افزایش مى دهد، جنبه ارزشى نداشته و نشان دهنده برترى نیست، بلکه ناشى از ویژگى هاى متفاوت جنسیتى مى باشد.
ب) تعامل رفتارى همسران را مى توان در چهار نوع رفتار با مصادیق مختلف تعریف نمود:
1. رفتارهاى اختصاصى مرد: تکریم زن، کمک کردن به زن، اظهار محبت به زن، خوش رویى با زن، پند و موعظه دادن زن.
2. رفتارهاى اختصاصى زن: سپاس گزارى از مرد، بدرقه و استقبال از مرد.
3. رفتارهاى مشترک متفاوت: سرپرستى مرد و اطاعت زن، ایجاد لذت براى یکدیگر، حل تعارضات زناشویى.
4. رفتارهاى مشترک مشابه: بیان زیبا براى همسر، صبر بر آزار و اذیت همسر.
منابع
نهج البلاغه (1379)، ترجمه محمد دشتى، چ ششم، قم، مشرقین.
آنجلیس، دى باربارا (1390)، رازهایى درباره زنان که هر مردى باید بداند، ترجمه آزاده سخایى منش، چ هشتم، تهران، ارمغان گیلار.
ابى فراس، ورام بن (بى تا)، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر (مجموعه ورام)، قم، مکتبه الفقیه.
امینى، ابراهیم (1389)، آیین همسردارى، قم، اندیشه اسلامى.
انصاریان، حسین (1380)، نظام خانواده در اسلام، چ هجدهم، قم، ام ابیها.
برگ، اتوکلاین (1372)، روان شناسى اجتماعى، ترجمه على محمد کاردان، چ دوازدهم، تهران، اندیشه.
بستان، حسین (1388)، اسلام و جامعه شناسى خانواده، چ چهارم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
بهشتى، احمد (1377)، خانواده در قرآن، چ دوم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى.
پروین، لاورسن و الیور پى جان (1381)، شخصیت: نظریه و پژوهش، ترجمه محمدجعفر جوادى و پروین کدیور، تهران، آییژ.
پناهى، على احمد (1390)، همسردارى، قم، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها.
جوادى آملى، عبدالله (1378)، زن در آینه جلال و جمال، چ پنجم، قم، اسراء.
ـــــ (1391)، مفاتیح الحیاة، چ پانزدهم، قم، اسراء.
حرعاملى، محمدبن حسن (1409ق)، وسائل الشیعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام.
حسین زاده، على (1390)، همسران سازگار راهکارهاى سازگارى، چ یازدهم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
حکیمى، محمد و دیگران (1382)، کتاب زن، تهران، بهار.
حیدرى، مجتبى (1385)، دیندارى و رضامندى خانوادگى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
روبن، دیوید، رایلى اسکات و جرج اریک جانسون (1381)، دانستنى هاى زناشویى، ترجمه کیومرث دانشور، چ ششم، تهران، کوشش.
ریدلى، جین (1385)، تفاوت هاى جنسى زن و مرد، ترجمه بهزاد رحمتى، تهران، توانا.
سالارى فر، محمدرضا (1388)، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسى، چ پنجم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
شعیرى، محمدبن محمدبن حیدر (1363)، جامع الاخبار، قم، شریف رضى.
صدوق، محمدبن على (1413ق)، من لا یحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین.
طبرسى، فضل بن حسن (1412ق)، مکارم الاخلاق، چ چهارم، قم، شریف رضى.
طوسى، محمدبن حسن (1365)، تهذیب الاحکام، چ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
کلینى، محمدبن یعقوب (1365)، الکافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
گروهى از نویسندگان (1390)، جنسیت از منظر دین و روان شناسى (مجموعه مقالات)، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
گرى، جان (1376)، مردان مریخى زنان ونوسى، تهران، همشهرى.
لطف آبادى، حسین (1381)، روان شناسى رشد، نوجوانى، جوانى و بزرگسالى، چ چهارم، تهران، سمت.
مجلسى، محمدباقر (1404ق)، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا.
محمدى رى شهرى، محمد (1390)، تحکیم خانواده از نگاه قرآن و حدیث، چ سوم، قم، دارالحدیث.
مصباح، على و دیگران (1374)، روان شناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى، تهران، سمت.
معین الاسلام، مریم و ناهید طیبى (1380)، روان شناسى زن در نهج البلاغه، قم، عطر سعادت.
مینوچین، سالوادور (1390)، خانواده و خانواده درمانى، ترجمه باقر ثنایى، چ هشتم، تهران، امیرکبیر.
نورى، میرزاحسین (1408ق)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاءالتراث.
هى لى، جى (1388)، روان درمانى خانواده، ترجمه باقر ثنایى، چ یازدهم، تهران، امیرکبیر.
Costa, P.T., Terracciano, A., R. Mc Crae (2001), "Gender Differences in Personality traits Across Cultures: Robust and Surprising Findings", Journal of Personality and Social Psychology, 81 (2), p. 222-231.
Kendall, Diana (1999), Sociology in Our Times, Belmont, CA, Wadsworth Publishing Company.