معرفت، سال بیست و ششم، شماره دوم، پیاپی 233، اردیبهشت 1396، صفحات 103-

    تفکیک قوا از منظر اندیشمندان اسلامى

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    علی ابوالفضلی / *عضو هیئت علمی - موسسه امام خمینی ره / abolfazlialii@gmail.com
    چکیده: 
    در اندیشه سیاسى و حقوق عمومى غرب، فلسفه تفکیک قوا مبتنى بر وجود فساد ناشى از تمرکز قدرت سیاسى است. ازآنجاکه تمرکز قدرت را فى نفسه فسادآفرین مى پندارند، معتقدند: باید آن را با تفکیک قوا مهار کرد تا فساد متوقف شود.      این مقاله با روش اسنادى و شیوه تحلیلى در تبیین موضوع از منظر برخى از اندیشمندان اسلامى، به دنبال پاسخ این پرسش محورى است که دیدگاه اندیشمندان اسلامى درباره تفکیک قوا چیست؟      به نظر مى رسد فلسفه تفکیک قوا در اسلام معنایى ندارد؛ زیرا اولاً، قدرت اصولاً داراى ماهیت ابزارى است؛ فساد و صلاح ناشى از آن به استفاده کننده و جهت بخش ابزار وابسته است. در نتیجه، قدرت لزوما و فى نفسه منشأ فساد نیست تا با مهار آن از طریق تفکیک و تجزیه از فساد جلوگیرى شود. ثانیا، شیوه مهار قدرت درونى در اسلام، بهتر مى تواند از فساد سیاسى جلوگیرى کند. در عصر حضور معصوم علیه السلام وجود ملکه عصمت و در عصر غیبت، شرط عدالت و پرهیزکارى فقیه جامع الشرایط، مؤثرترین عامل مهار قدرت و جلوگیرى از استبداد و فساد سیاسى است. ازاین رو، نظریه تفکیک قوا، براساس اصل اولى در نظام سیاسى اسلام قابل پذیرش نیست، اما از باب اضطرار جهت تقسیم کار و تسهیل امور مى توان این نظریه را پذیرفت.  
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال بیست و ششم ـ شماره 233 (ویژه حقوق)

    على ابوالفضلى / کارشناس ارشد حقوق عمومى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره          Abolfazlialii@yahoo.com

    دریافت: 29/7/95               پذیرش: 3/12/95

     

    چکیده

    در اندیشه سیاسى و حقوق عمومى غرب، فلسفه تفکیک قوا مبتنى بر وجود فساد ناشى از تمرکز قدرت سیاسى است. ازآنجاکه تمرکز قدرت را فى نفسه فسادآفرین مى پندارند، معتقدند: باید آن را با تفکیک قوا مهار کرد تا فساد متوقف شود.

         این مقاله با روش اسنادى و شیوه تحلیلى در تبیین موضوع از منظر برخى از اندیشمندان اسلامى، به دنبال پاسخ این پرسش محورى است که دیدگاه اندیشمندان اسلامى درباره تفکیک قوا چیست؟

         به نظر مى رسد فلسفه تفکیک قوا در اسلام معنایى ندارد؛ زیرا اولاً، قدرت اصولاً داراى ماهیت ابزارى است؛ فساد و صلاح ناشى از آن به استفاده کننده و جهت بخش ابزار وابسته است. در نتیجه، قدرت لزوما و فى نفسه منشأ فساد نیست تا با مهار آن از طریق تفکیک و تجزیه از فساد جلوگیرى شود. ثانیا، شیوه مهار قدرت درونى در اسلام، بهتر مى تواند از فساد سیاسى جلوگیرى کند. در عصر حضور معصوم علیه السلام وجود ملکه عصمت و در عصر غیبت، شرط عدالت و پرهیزکارى فقیه جامع الشرایط، مؤثرترین عامل مهار قدرت و جلوگیرى از استبداد و فساد سیاسى است. ازاین رو، نظریه تفکیک قوا، براساس اصل اولى در نظام سیاسى اسلام قابل پذیرش نیست، اما از باب اضطرار جهت تقسیم کار و تسهیل امور مى توان این نظریه را پذیرفت.

     

    کلیدواژه ها: تفکیک قوا، تمرکز قوا، ماهیت قدرت، مهار قدرت، تقسیم کار و اندیشمندان اسلامى.


     

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوالفضلی، علی.(1396) تفکیک قوا از منظر اندیشمندان اسلامى. ماهنامه معرفت، 26(2)، 103-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علی ابوالفضلی."تفکیک قوا از منظر اندیشمندان اسلامى". ماهنامه معرفت، 26، 2، 1396، 103-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوالفضلی، علی.(1396) 'تفکیک قوا از منظر اندیشمندان اسلامى'، ماهنامه معرفت، 26(2), pp. 103-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوالفضلی، علی. تفکیک قوا از منظر اندیشمندان اسلامى. معرفت، 26, 1396؛ 26(2): 103-