سخن آغازین تحوّل تربیتی
Article data in English (انگلیسی)
سخن آغازین تحوّل تربیتی
نتایج المپیادهای علمی گوناگون در سال های اخیر نشان دهنده این حقیقت است که دانش آموزان ایرانی در مقایسه با دیگر دانش آموزان دنیا نه تنها چیزی کم ندارند، بلکه می توان آنان را جزو ده کشور برتر دنیا قرار داد. از سوی دیگر، مشاهده می شود که با وجود این استعداد در بین کودکان و نوجوانان ایرانی و به رغم برخورداری از معلّمان از خود گذشته و دلسوز، خروجی مراکز آموزشی ما در مجموع از توانایی های شناختی، اخلاقی و رفتاری مناسب برخوردار نیستند و نمی توانند آموخته های خود در مدرسه را با جهان واقع و نیازهای مربوط به آن تطبیق دهند. مشکل چیست؟ آیا غیر آن است که بیشترین بودجه کشور صرف فعالیت های آموزشی و پرورشی می شود؟ آیا مدیران و معلّمان لایق و کم توقّع مسئولیت فعالیت های آموزشی را بر عهده ندارند؟ و... پاسخ این سؤال و راه حلّ مشکل را از بیانات ارزشمند مقام معظّم رهبری (دام ظله العالی) پی جویی می کنیم:
آموزش و پرورش کنونی کشور ما، ساخته و پرداخته فکر ما و برنامه های ما و فلسفه ما نیست. از روزی که نظامی به نام نظام آموزش و پرورش در این کشور به وجود آمد، دو عیب بزرگ وجود داشت. یک عیب از جنبه اعتقادی و ایمانی بود که آن کسانی که آموزش و پرورش جدید را وارد کشور کردند، نیتشان دور کردن مردم از عقاید دینی بود. هرچه هم گذشت، این جنبه ضددینی، پیوسته و تا آخر دوران پهلوی بیشتر و بیشتر شد. و عیب دیگر که جنبه سیاستی و مدیریتی داشت، جنبه ضدملّی آموزش و پرورش بود. نظام آموزش و پرورش ما یک نظام غرب زده، تقلیدی، مبتنی بر باورها و مبانی پذیرفته شده در اروپا بود.
نکته قابل توجه این است که آن کسانی که الگوی آموزش و پرورش سنّتی و قدیمی ما بودند، آنها به همان شکل ها و قالب های آن روز بسنده نکردند، مرتباً تحوّلات به وجود آوردند و خودشان را پیش بردند; اما این مقلّدان آن تحوّلات را دیگر نفهمیدند و همان شکل سنّتی را نگه داشتند.
این دو عیب بزرگ یعنی جنبه ضدّیت با دین و به شدت ترجمه ای بودن، وابسته بودن، تقلیدی بودن، از نیازهای حقیقی کشور و ملت ایران نجوشیده بودن، عیب اساسی آموزش و پرورش ما بود که ماند تا دوره انقلاب اسلامی. در دوره انقلاب، خیلی کارها در آموزش و پرورش انجام گرفته است; اما نظام آموزش و پرورش تحوّل پیدا نکرده و همان نظام قدیمی است! این عیوبی است که می گویند درس ها حفظی است، قدرت ابتکار را در جوان ها به وجود نمی آورد، تأمّل نیست، کار متراکم و انبوه است و... اینها همه ناشی ازهمان نظام قدیمی است که ازآنوقت مانده است.
ببینید ما چه می خواهیم؟ محصول و خروجی آموزش و پرورش را چه می خواهیم باشد؟ ما می خواهیم آن کسی که از آموزش و پرورش خارج می شود انسانی باشد با برجستگی های اخلاقی: انسانی باشد شجاع، خوشخو، خیرخواه، خوش بین، امیدوار، بلندهمّت، مثبت در قضاوت ها و... از لحاظ خصوصیات فکری: خلّاق، پرسشگر، اهل فکر، اهل نوآوری، مایل به ورود در میدان های بسیار وسیع نادانستی های بشر برای کشف دانستنی ها و افکندن نور علم به وادی مجهولات و صاحب فکر، از جنبه رفتاری: آدم منضبط، قانون شناس. آیا می شود چنین موجودی را تربیت کرد؟ البته، البته که می شود از لحاظ اخلاقی، از لحاظ رفتاری، از لحاظ فکری و روحی انسان ها را این جوری بار آورد. کی بار خواهد آورد؟ عمدتاً آموزش و پرورش.
البته صدا و سیما هم عامل مؤثری است; خانواده هم عامل مؤثری است; لکن من عقیده ام این است که یک آموزش و پرورش خوب، می تواند صدا و سیما را هم مقهور خودش بکند. آموزش و پرورش می تواند خانواده ها را هم تحت تأثیر خودش قرار دهد. این، می شود فلسفه آموزش و پرورش. افراد صاحب نظر و عمیق بنشینند همین را تدوین کنند معلوم بشود که ما می خواهیم بیاموزیم، تعلیم بدهیم و پرورش بدهیم تا چه اتفاقی بیفتد. آن وقت بر اساس این فلسفه، نظام مطلوب آموزش و پرورش به دست خواهدآمد. آن نظام بایستی مثل یک جدول، پر شود از برنامه های گوناگون، و البته بخش مهم و اساسی آن اجراست. اجرا به انسان های مستعد و لایق احتیاج دارد که این را هم باز باید تربیت کنیم.1
امید که دست اندرکاران نظام آموزش و پرورش قدر این توصیه دلسوزانه را دانسته و با استفاده از این فرصت محدود خدمت گزاری، سنگ بنای تحوّل نظام آموزش و پرورش ایران اسلامی را بنیان گذارند. ان شاء اللّه. دبیر گروه علوم تربیتی
1ـ گزیده اى از بیانات رهبر معظّم انقلاب در دیدار وزیر، معاونان و مدیران آموزش و پرورش سراسر کشور، 3 مرداد 1386.