تبيين و نقد ماهيت انسان از ديدگاه اسكينر بر پايه فلسفة صدرالمتألهين
ضمیمه | اندازه |
---|---|
3.pdf | 260.21 کیلو بایت |
سال سي و دوم، شماره چهارم، پياپي 307، تير 1402، ص 23ـ30
نوع مقاله: ترويجي
* حجتالله آتش افروزمند / دكتراي فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) hojjat.allah.atash@gmail.com
مرتضي رضايي/ دانشيار گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) mmrezaee4@gmail.com
دريافت: 29/02/1402 پذيرش: 27/04/1402
چكيده
هر نظريهپرداز حوزۀ علوم مرتبط با انسان، براساس رويکرد فلسفي و مباني نظري خود، ناگزير در مورد ماهيت انسان نظريۀ خاصي را مطرح کردهاست. بي. اف. اسكينر، از روانشناسان رفتارگراست که بر روانشناسان ديگر، دانش روانشناسي، بهويژه مبحث يادگيري، تأثير فراواني داشته است. برداشت اسکينر از انسان، کاملاً مادي و بر پايۀ فيزيکاليسم است. او انسان را موجودي تكساحتي و مادي ميداند. رفتار انسان به عقيدۀ اسکينر مبتني بر انگيزه و امور دروني نيست؛ بلکه بهوسيلۀ نيروهاي بيروني و محيط تعيين ميشود. اسکينر و طرفدارانش مفاهيمي مانند آزادي، اختيار و اراده را مفاهيمي غيرعلمي ميدانند. در سوي ديگر، حكمت متعاليه بهمثابه فلسفهاي پويا، مهمترين و عاليترين مکتب فلسفي در ميان همۀ مکاتب فلسفي جهان است. در اين مقاله، با استفاده از منابع کتابخانهاي و با رويكردی توصيفي / انتقادي، ديدگاه اسکينر در مورد ماهيت انسان و مباني آن طرح، و با توجه به انسانشناسي حکمت متعاليه ارزيابي شده است؛ تا ضعف نگاه اسكينر به انسان، و تعالي ديدگاه حكمت متعاليه در اين زمينه مشخص شود.
كليدواژهها: ماهيت انسان، انسانشناسي، رفتارگرايي، اسكينر، حكمت متعاليه.