مقايسه تطبيقي ديدگاه علامه طباطبائي و آيتالله مصباح يزدي در نظريۀ مطابقت
ضمیمه | اندازه |
---|---|
9.pdf | 242.7 کیلو بایت |
سال سي و دوم، شماره چهارم، پياپي 307، تير 1402، ص 85ـ92
نوع مقاله: ترويجي
* فرشته نورعليزاده/ استادیار گروه معارف، واحد میانه، دانشگاه آزاد اسلامي، میانه، ایران noralizade.f@m-iau.ac.ir
زينب درويشي/ استادیار گروه معارف، واحد اهواز، دانشگاه آزاد اسلامي، اهواز، ایران zb_darvishi@yahoo.com
دريافت: 30/01/1402 پذيرش: 17/04/1402
چکيده
يکي از مباحث مطرح در حوزۀ ادراکات، ارزش معرفتي آنهاست. معرفت حقيقي معرفتي است که مطابق با واقع باشد. فلاسفه احراز صدق گزارههاي نظري را با ارجاع آنها به گزارههاي پايه و بديهي ممكن ميدانند. هر معلوم نظري بهواسطۀ استدلالی كه در نهايت به بديهيات ميرسد، ثابت، يعني احراز صدق ميشود. اکثر فلاسفه معتقدند وجه صدق قضاياي اوّلي را، بهعنوان يكي از انواع بديهيات تصديقي، در ويژگي مفهومي آنها ميدانند؛ به اين معنا که صرف تصور موضوع و محمول و نسبت ميان آنها براي جزم به صدق آنها کافي است. ولي آيتالله مصباح يزدي تلاش کردهاند تا صدق برخي آنها را براساس ارجاع آنها به علم حضوري تبيين کنند. ايشان انتزاع مفاهيم فلسفي گزارههاي اوّلي از علوم حضوري را زمينهساز شکلگيري قضاياي اوّلي از آن مفاهيم و نيز نحوۀ حکم بر اتحاد موضوع و محمول براساس علم حضوري را ضامن صدق آن قضايا ميدانند؛ و بالاخره شرط رعايت اصول و قواعد منطقي در استنتاج تصديقات نظري از آنها را ضامن صدق تصديقات نظري و مطابقت آنها با واقع ميدانند. بهنظر ميرسد ايشان در اين ديدگاهِ خود، متأثر از آموزۀ علامه طباطبائي است که هر علم حصولي برخاسته از علم حضوري است. اين نوشتار به روش توصيفي ـ تحليلي به بررسي اين مسئله ميپردازد که ديدگاه آيتالله مصباح يزدي در ارجاع قضايا به علم حضوري متأثر از علامه طباطبائي است.
كليدواژهها: احراز صدق، تصديقات، بديهيات، علامه طباطبائي، آيتالله مصباح يزدي.