معرفت، سال هفدهم، شماره چهارم، پیاپی 127، تیر 1387، صفحات 13-

    تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    سیدحسین شرف الدین / *استاد - گروه جامعه‌شناسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / sharaf@qabas.net
    چکیده: 
    «کعبه» مقدّس‏ترین معبد الهی است که عمری به درازی حیات این جهان دارد و همچون نگینی بر تارک هستی، درخشش خویش را در ظلمت دیجور این عالم فانی استمرار می‏بخشد. انتساب تشریعی به خالق هستی، قدمت زمانی، معماری و تجدید بنا توسط پیامبران عظیم‏الشأن الهی، قبله‏گاه انبیا و اولیا مورد احترام همه امت‏ها، تجلّی‏گاه توحید، مهبط وحی، هدایت‏گر عالمیان، مایه قوام و استواری مردم، کانون امنیت و آسایش، عامل پیوند مؤمنان عالم، کانون طلوع اسلام و بعثت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، محل تولّد امیرمؤمنان علیه‏السلام، محل ظهور منجی عالم بشریت و کانون برگزاری مراسم عظیم عبادی ـ سیاسی حج؛ برخی از برجسته‏ترین ویژگی‏های این حرم قدسی است. این نوشتار با رویکردی ارتباطی، نقش و کارکرد خانه کعبه را به عنوان محوری‏ترین کانون ارتباطات متنوع امت اسلام تحلیل کرده، ظرفیت‏های بالفعل و بالقوّه آن را در جهت وحدت و اتحاد امت اسلام به عنوان یک راهبرد تعیین‏کننده برجسته می‏سازد.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه

    سیدحسین شرف‏الدین1

    چکیده

    «کعبه» مقدّس‏ترین معبد الهی است که عمری به درازی حیات این جهان دارد و همچون نگینی بر تارک هستی، درخشش خویش را در ظلمت دیجور این عالم فانی استمرار می‏بخشد. انتساب تشریعی به خالق هستی، قدمت زمانی، معماری و تجدید بنا توسط پیامبران عظیم‏الشأن الهی، قبله‏گاه انبیا و اولیا مورد احترام همه امت‏ها، تجلّی‏گاه توحید، مهبط وحی، هدایت‏گر عالمیان، مایه قوام و استواری مردم، کانون امنیت و آسایش، عامل پیوند مؤمنان عالم، کانون طلوع اسلام و بعثت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، محل تولّد امیرمؤمنان علیه‏السلام، محل ظهور منجی عالم بشریت و کانون برگزاری مراسم عظیم عبادی ـ سیاسی حج؛ برخی از برجسته‏ترین ویژگی‏های این حرم قدسی است.

    این نوشتار با رویکردی ارتباطی، نقش و کارکرد خانه کعبه را به عنوان محوری‏ترین کانون ارتباطات متنوع امت اسلام تحلیل کرده، ظرفیت‏های بالفعل و بالقوّه آن را در جهت وحدت و اتحاد امت اسلام به عنوان یک راهبرد تعیین‏کننده برجسته می‏سازد.

    کلیدواژه‏ها: کعبه، حرم، حج، قبله، ارتباطات، امت، مناسک.

    مقدّمه

    کعبه، نام قدیمی‏ترین، مقدّس‏ترین و محبوب‏ترین معبد الهی است که در شهر مکّه و در سرزمین حجاز واقع شده و مسلمانان همه روزه برای انجام مناسک مذهبی گوناگون و به طور موسمی، برای انجام مراسم حج و عمره با آن در ارتباط هستند. حریم اطراف کعبه را مسجد مقدسی به نام «مسجدالحرام» احاطه کرده که بر قداست این بقعه متبرک افزوده است. کعبه، مسجدالحرام و اماکن مقدّس جانبی همه در شهر مکّه و اطراف آن قرار گرفته و به همین اعتبار، این شهر مقدّس نیز عنوان حرم و بلدالامین به خود گرفته است. سالانه مراسم با شکوه حج در ماه‏های خاصی که احتمالاً به حرمت حرم، ماه حرام لقب گرفته‏اند، در این شهر و اطراف آن برگزار می‏شود. در شرق و ناحیه شمالی شهر مکّه، سه منطقه قدسی و متبرک وجود دارد که بخشی از مراسم و مناسک نمادین حج در آن اقامه می‏شود و به نوعی از اجزای مکمّل بیت شمرده می‏شوند. اول، ناحیه‏ای صحرایی به نام «منا» در شرق و حدود شش کیلومتری مکّه و بالاتر از آن منطقه دیگری به نام «مشعر» در حد فاصل میان منا و عرفات و سوم، سرزمین مسطح «عرفات» است که در شمال و در 24 کیلومتری مکّه واقع شده است. حج‏گزاران، پس از احرام و تلبیه و انجام برخی مناسک در کنار بیت به سوی عرفات حرکت کرده، روز نهم ذی‏حجه را در عرفات و شب آن را در وادی مشعر بیتوته می‏کنند و سحرگاه روز بعد (روز دهم ذی‏حجه) به سرزمین منا وارد می‏شوند. پس از ورود، بخشی از مراسم عبادی خود همچون قربانی، حلق یا تقصیر، رمی جمرات و بیتوته مجددا به مکّه بازگشته و باقی‏مانده اعمال حج خود را به جای می‏آورند. این نوشتار بر آن است تا ضمن توصیف کلی این مکان مقدّس، ابعاد ارتباطی آن را برجسته سازد.

    نام‏های کعبه

    در قرآن کریم، از این معبد قدسی با نام‏های متفاوتی یادشده که هر یک معرف برخی از ویژگی‏های آن است: بیت؛2 بیتی؛3 بیت‏الحرام؛4 الکعبه؛5 بیت‏العتیق.6

    در منابع روایی و غیر آن، گاه به اعتبار اینکه کعبه در وسط مسجدالحرام واقع شده، به قرینه ظرف و مظروف بدان مسجدالحرام نیز اطلاق شده است؛ در موارد اندکی نیز، بدان «بکه» گفته شده، اگرچه این عنوان بیشتر در مورد مسجدالحرام و شهر مکّه، به کار رفته است. نکات تکمیلی این بخش را ابن‏خلدون چنین توصیف می‏کند: «مکّه و آن را ام‏القری و کعبه نیز می‏نامند از کلمه "کعب" به

    علت بلندی آن و هم آن را "بکه" گویند. اصمعی گوید: زیرا مردم با یکدیگر نرمی می‏کنند، و مجاهد گوید باء بکه را به میم بدل کرده‏اند، چنان‏که لازب را لازم گویند؛ چه مخرج میم و باء بهم نزدیک است و نخعی گوید بکه با باء بر خانه کعبه و مکّه با میم بر شهر اطلاق شود و زهری گوید بکه به باء بر کلیه مسجد و مکّه به میم بر حرم اطلاق گردد.»7

    اینکه چرا بیت‏اللّه را «کعبه» نام نهاده‏اند، احتمالات گوناگونی در وجه تسمیه آن بیان شده است: کعبه را کعبه گفته‏اند چون به شکل مربع و چهارگوش است؛8 کعبه، کعبه است چون در وسط زمین قرار گرفته و هر چه در وسط چیزی قرار گیرد، بدان کعب گفته می‏شود.9 به هر چیزی که دارای ارتفاع و بلندی از سطح زمین باشد کعبه می‏گویند، و خانه خدا به دلیل داشتن ارتفاع ظاهری و رفعت معنوی و الهی، کعبه نام گرفته است. (بر طبق روایات: «لاینبغی لاحد ان یرفع بنائه فوق الکعبه»؛10 کعبه را کعبه گفته‏اند چون اشرف، اقدم و پرفضلیت‏ترین مکان جهان است.

    کعبه از کعب یعنی شکل مربع و مکعب یا به معنای مکان مرتفع است.11 کعبه تقریبا ساختمانی به صورت مربع بنا شده که هر ضلع آن به سمت یکی از جهات چهارگانه: شمال، جنوب، مشرق و مغرب بوده ... چهارگوشه کعبه از قدیم‏الایام، چهار رکن نامیده می‏شد: رکن شمالی را رکن عراقی، رکن غربی را رکن شامی، رکن جنوبی را رکن یمانی و رکن شرقی را که حجرالاسود در آن قرار گرفته، رکن اسود نامیده‏اند.12 تولد حضرت علی علیه‏السلام در کعبه نیز موجب پیوند خوردن ولایت آن حضرت با کعبه شده است. کعبه بی‏ولایت جز یک سازه سنگی نیست.13

    سید حسین نصر درباره ویژگی فضایی کعبه و حضور همه جایی آن می‏نویسد:

    در مورد معماری اسلامی این «تقدّس‏بخشی» بیش از هر چیز به مدد قطبی کردن فضا بر اساس حضور خانه کعبه شکل می‏گیرد. خانه کعبه مرکز زمین است و زائران مسلمان به دور آن طواف می‏کنند و در نمازهای روزانه به سوی آن روی می‏گردانند. اما این نتیجه در ضمن به مدد خلق فضایی کیفی حاصل می‏آید که به تعبیری با تکرار کلمه «اللّه» بر سطح و سطوح درون احجام جهان جسمانی که بناها و شهرهای اسلامی را تشکیل می‏دهد، تعین می‏یابد. فضای معماری اسلامی، فضای کمّی هندسه دکارتی نیست، بلکه فضای کیفی مرتبط با هندسه قدسی است که به واسطه حضور امر قدسی انتظام پیدا می‏کند. خانه کعبه توسط خداوند به عنوان سمت و سوی نماز یا قبله مسلمانان برگزیده شده است. چون جهت‏ها را معین می‏دارد و قطبی می‏کند و مجموعه‏ای نامرئی از «خطوط [تمرکز ]قدرت» پدید می‏آورد که تمام نقاط پیرامونی را به سوی مرکز فرامی‏خواند، حضوری همه جایی و فراگیر دارد، بلکه حتی سمت و سوی خود فضا را نیز مشخص می‏کند.14

    این ساختمان مکعب شکل و تا حدی مستطیل شکل (به ابعاد 10 متر در 12 متر در 15 متر) از سنگ‏های معمولی و سیاه رنگ ساخته شده و در گرداگرد آن صحن وسیع مسجدالحرام با دیوارها و درب‏های متعدد قرار گرفته است. در اطراف کعبه، اماکن مقدّس و تاریخی دیگری همچون «مقام ابراهیم» قرار دارد؛ جایی که ابراهیم خلیل علیه‏السلام برای عبادت در آنجا می‏ایستاده است و هر حج‏گزار پس از فراغت از طواف و گردش دور کعبه، باید مطابق سنّت و شیوه حضرت ابراهیم علیه‏السلام، در جای او بایستد و به سوی کعبه نماز گزارد. همچنین در کنار کعبه دیواری کوتاه به صورت هلال کشیده شده که «حجر اسماعیل» نام گرفته و بر طبق نقل، اسماعیل ذبیح و مادر او هاجر و برخی از پیامبران بزرگ در آن مأوا گزیده‏اند. در گوشه‏ای از مسجد، چاه یا چشمه معروف «زمزم» قرار گرفته که در پاسخ به تقاضای هاجر و اسماعیل به صورتی معجزه‏آسا جوشید و تا قیام قیامت تشنگان را از کوثر زلالش سیراب خواهد کرد. در بیرون و در جوار مسجد، دو تپه سنگی و دو صخره به نام «صفا» و «مروه» وجود دارد که حاجی باید به عنوان یکی از اعمال عبادی واجب خویش، مسافت میان این دو (حدود چهارصد متر) را هفت بار قدم بزند و با لباس احرام و با حالت خشوع و تضرع و دعا، آمادگی خود را برای هرگونه تلاش در کسب «صفا» و «سعی» در جلب رضای حق ابراز دارد.

    ویژگی‏های کعبه

    خانه کعبه از ویژگی‏ها و امتیازات منحصر به فردی برخوردار است که در آیات و روایات و متون تاریخی بدان اشاره شده است. اهمّ این ویژگی‏ها عبارتند از:

    1. اولین معبد و بقعه مقدّس در روی زمین: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَ هُدی لِلْعَالَمِینَ.»(آل‏عمران: 96) با توجه به اینکه همه پیامبران الهی و پیروان آنها اقامه نماز می‏کردند و قاعدتا به سمت قبله‏ای متوجه می‏شدند و قبله‏ای نیز جز کعبه در تاریخ حیات دینی بشر وجود نیافته است. همه پیامبران الهی و امت‏های پیشین، و مسجدالحرام اولین مسجد جهانی بوده است.

    کعبه اولین بنایی است که به دست بشر برای عبادت و تکریم خدای متعال به وجود آمده است... این بنا نهصد و نود و سه سال قبل از بنای هیکل سلیمان یا دو هزار سال قبل از میلاد مسیح به وجود آمده و این معنی نیز بر احترام آن افزوده است.15

    2. اولین نقطه مسکونی زمین: بر طبق روایات، کعبه و بخش‏هایی از حریم آن، اولین نقطه‏ای است که از آب سر برآورده و قابلیت اسکان یافته است. سایر نقاط زمین متعاقبا و از ناحیه آن گسترش و توسعه یافته است. یکی از شگفتی‏های بسیار مهم زمین‏شناختی که قرآن و روایات در چهارده قرن قبل بدان توجه داده‏اند، روز موسوم به «دحوالارض» یا گسترش زمین مطابق با 25 ذی‏قعده است؛ روزی که زمین در آن اعلان موجودیت کرده و سپس به تدریج به صورت امروزین بسط و گسترش یافت. مؤمنان به شکرانه این رویداد بزرگ، این روز را مقدّس شمرده و به انجام اعمالی مأمور شده‏اند. نام‏گذاری مکّه به «ام القری» (مادر شهرها) نیز احتمالاً به همین دلیل صورت پذیرفته است. از این‏رو، محل استقرار کعبه اولین نقطه و خود نخستین خانه روی زمین است.16

    3. معماری پیامبران الهی به ویژه ابراهیم خلیل علیه‏السلام: بنیان‏گذاری کعبه به شهادت آیه 37 سوره ابراهیم به پیامبران پیشین (آدم یا شیث) برمی‏گردد و حضرت ابراهیم علیه‏السلام بیشتر به بازسازی و تطهیر آن همت گمارده است: «وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.» (بقره: 127) اعمال حج انتساب و پیوند عجیبی با حضرت ابراهیم علیه‏السلام و مخانواده او دارد. حاجی در اعمال حج بخش معظمی از تاریخ زندگی این خانواده و اعمال صادره از آنها را در عمل مرور می‏کند. این انتساب اگر دقیقا مورد توجه و معناکاوی قرار گیرد، بالقوّه می‏تواند همه مؤمنان و حتی مشرکان مدعی پیروی از ابراهیم علیه‏السلام را چه در ارتباط طولی و تاریخی و چه در ارتباط عرضی و معاصرت به هم پیوند داده و اختلافات و فاصله‏های موجود آنها را توجیه‏ناپذیر سازد. لازم به ذکر است که خانه کعبه بر حسب نقل تاکنون بیش از ده بار بدین صورت تجدید بنا و مرمت شده است: ملائک عظام؛ حضرت ابوالبشر؛ جناب شیث و اولاد و احفاد او؛ حضرت خلیل؛ طایفه عمالقه؛ عشایر جرهم؛ قصی بن کلاب بن مره؛ قریشیان پیش از بعثت؛ عبداللّه‏بن زبیر. سلطان مرادخان رابع، سلطان عثمانی نیز برای بار یازدهم بنیان رصین کعبه را تجدید کرده است که تا این زمان (سنه 1040ق) به همان حالت باقی است.17

    4. شرف انتساب به خداوند: «وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ.» (بقره: 125) به بیان برخی مفسّران: «قواعد خانه کعبه بر خلوص بالا برده شد و به تقوا مورد پذیرش خداوند تعالی قرار گرفت و چون هندسه کعبه بر توحید و آبادی آن بر تقوا و خلوص استوار شده، از شرف اضافه به نام خدای تعالی برخوردار گشته و خانه خدایی شده که هر آنچه در آسمان‏ها و زمین است از آن اوست و به اذن خداوند تعالی، او در هر لحظه از بام تا شام در آن یاد می‏شود و شجره طوبی شده و میوه‏هایش خانه‏هایی گشته‏اند که خداوند رخصت داده تا برافراشته شوند و نامش در آنها از مساجد و مشاهد و امثال آنها، یاد شود: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ‏اللَّهُ أَن تُرْفَعَ‏وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ... .» (نور: 36)18

    5. عتیق و کهن: «... وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ.» (حج: 29) عتیق علاوه بر معنای قدیمی و کهن، در معانی دیگری نیز همچون ارزشمند و نفیس، آزاد و رها (= از ماده عتق) از بندگی غیر خدا، آزاد از قید مالکیت و تملّک‏ناپذیری آن توسط افراد، دولت‏ها و نهادهای بین‏المللی؛ آزادی زائران آن از عذاب جهنم؛ آزاد از ویرانی و تخریب توسط ظالمان و طاغیان (= جاودانگی و بقا) به کار رفته است.19 دلیل دیگر بر استقلال طبیعی آن، این است که منطقه حرم، مسجدالحرام و کعبه تماما جزء مشترکات یعنی اماکن قابل انتفاع برای همگان هستند.

    6. افضیلت انحصاری: کعبه به اعتبار تقدم تاریخی، قدسیت و فضیلت زیاد، برتر از بیت‏المقدّس معرفی شده است. در برخی روایات، برتری کعبه بر بیت‏المقدّس به برتری مقام معمار آن یعنی حضرت ابراهیم علیه‏السلام به عنوان یک پیامبر اولوالعزم بر معمار بیت‏المقدّس یعنی حضرت سلیمان علیه‏السلام به عنوان یک پیامبر تبلیغی استناد یافته است. و در برخی روایات، تفاوت این دو معبد به برخورداری کعبه از حمایت ویژه خداوند و ماندگاری آن در مقابل حوادث و وقایع روزگار تعلیل شده است. ظاهرا در خصوص بیت‏المقدّس چنین تضمینی داده نشده است.

    7. استقرار در محاذات بیت‏المعمور: کعبه بر طبق برخی روایات، محاذی با بیت‏المعمور که در ظلّ عرش اعظم خداوند ساخته شده، استقرار یافته است. این نشانه اعتبار و عظمت کعبه تلقّی شده است.

    8. دارای حرمت و احترام ویژه: «جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ.»(مائده: 97) و به بیان برخی روایات، کعبه محبوب‏ترین بقعه از بقاع ارض در نزد خداوند است.20

    9. مکان نزول آیات‏الهی: نزول دفعی قرآن و نزول تدریجی آن تا سال سیزدهم بعثت در مکّه و حرم صورت پذیرفته است.

    10. تجلّی‏گاه توحید: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئا.» (حج: 26) کعبه از همه مظاهر شرک و بت‏پرستی اعم از مرئی و نامرئی پیراسته شده است.

    11. کانون اعلان برائت و بیزاری از مشرکان: «وَ أَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ... .»(توبه: 3)

    12. طهارت و پاکیزگی: کعبه از هر نوع آلودگی اعم از شرک، بت، بت‏پرست و هر پلیدی دیگر پاکیزه و مبرّاست: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئا وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ.» (حج: 26 / بقره: 125 / حج: 32 / توبه: 28)

    پیامبر گرامی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در روز فتح مکّه، این خانه را از لوث وجود انواع بت پاک ساختند. در روز فتح مکّه مکرّمه در داخل و خارج کعبه 360 عدد صنم بوده و هریک از اینها در بالای کرسی‏ها نشانده شده بودند.21 علاوه بر 360 بت، تمثال برخی پیامبران پیشین نیز بر دیوارهای آن نقش شده بود که پیامبر در روز فتح مکّه محو کردند.22 عدم جواز ورود مشرکان به حرم نیز دلیل دیگری بر طهارت این مکان مقدّس است. بورکهارت در فلسفه شکستن بت‏های اطراف کعبه می‏نویسد:

    بنابراین، در نظر اسلام، ویران ساختن بت‏ها و در نتیجه، به کنار نهادن هر صورتی که محتملاً چون بتی درآید روشن‏ترین تمثیل ممکن برای نشان دادن «یک امر واجب است» که همان تطهیر قلب برای وصال به توحید و شهادت و یا آگاهی از این است که «هیچ خدایی جز خدای متعال نیست.»23

    13. اشتمال بر آیات بیّنات: «فِیهِ آیَاتٌ بَیِّـنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَ... .»(آل‏عمران: 97) در اینکه مراد از آیات بیّنات به استثنای «مقام ابراهیم» که خود آیه بدان اشاره کرده، چیست، اختلاف‏نظر وجود دارد. مجموع مصادیقی که مفسّران در ذیل آیه مذکور بدان اشاره کرده‏اند، از این قرار است: مقام ابراهیم، امنیت، وجوب حج آن بر مؤمنان مستطیع، چاه زمزم، صفا و مروه، حجر اسماعیل، حجرالاسود، دوام و بقای خانه در مقابل حوادث، یادآوری مبارزات و بندگی قهرمان توحید، تسلیم و رضای اسماعیل، ایثار و فداکاری هاجر، بعثت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، صبر و بردباری پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و اصحاب وی در سال‏های اولیه بعثت، نزول اجلال جبرئیل، زیارتگاه پیامبران الهی، نزول قرآن کریم و مهبط وحی، عروج پیامبر اسلام، مولد حضرت علی علیه‏السلام، شکستن بت‏های مشرکان، مبدأ هجرت پیامبر، پایتخت فرهنگی جهان اسلام.

    14. پرچم و بیرق اسلام: حضرت علی علیه‏السلام می‏فرماید: «کعبه پرچم اسلام است»؛ یعنی همان‏گونه که پرچم‏ها رمز اتحاد و یگانگی جمعیت‏ها و نشانه همبستگی آنهاست و بر پا بودن آن علامت حیات آنهاست، کعبه برای اسلام، اینچنین است. در حدیث دیگری وارد شده: «لایزال الدین قائما ما قامت الکعبه»؛ مادام که کعبه به پاست، اسلام به پاست؛ یعنی مادام که حج زنده و باقی است اسلام زنده و باقی است. کعبه پرچم مقدّس اسلام است، رمز وحدت و استقلال مسلمانان است.24

    15. خانه مردم: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ» (آل‏عمران: 96) کعبه ملجأ، مأمن و مایه قوام مردم معرفی شده است و تقریبا در همه آیات مربوط کعبه به نوعی به مردم استناد یافته است و این خود تأکید دیگری بر ابعاد و آثار جمعی آن است.

    «وَ أَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ.» (حج: 27)؛ «وَلِلّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ» (آل‏عمران: 97)؛ «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ» (بقره: 125)؛ «جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاما لِلنَّاسِ» (مائده: 97) به بیان دیگر، تأکید بر ناس، مبیّن بعد اجتماعی کعبه و اعمال مربوط به آن همچون حج است. از این‏رو، کعبه هم خانه مردم و هم خانه خداست.

    16. مورد احترام همه امت‏ها: در جاهلیت عرب هم کعبه مورد احترام و تعظیم بوده و به عنوان اینکه حج جزء شرع ابراهیم است، به زیارت حج می‏آمدند. تاریخ گویای آن است که این معنا اختصاص به عرب جاهلیت نداشته، بلکه سایر مردم نیز کعبه را محترم می‏دانستند... .25 ابن خلدون نیز اختصاص موقوفات به کعبه توسط پیشینیان را نشانه احترام آن در نزد ایشان دانسته است:

    ملت‏های گذشته از روزگار جاهلیت مکّه را گرامی می‏داشتند و پادشاهانی مانند کسری (خسرو) و دیگران اموال و گنجینه‏های بسیار بدان می‏فرستادند و داستان شمشیرها و دو آهوی زرین که عبدالمطلب هنگام کندن چاه زمزم یافته است، معروف می‏باشد. و رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هنگامی که مکّه را گشود در چاهی که در خانه کعبه واقع بود هفتاد هزار اوقیه زر یافت و این مبلغ از ارمغان‏هایی بوده است که پادشاهان، آنها را برای خانه کعبه می‏فرستاده‏اند و قیمت زر مزبور معادل دو میلیون دینار و به وزن دویست قنطار بوده است.26

    از جمله دلایل این ادعا می‏توان به نظام تقسیم کار قبایل عرب در ارتباط با حرم و زائران آن اشاره کرد. بر طبق منابع تاریخی، در دوره جاهلیت و همچنین در اوایل ظهور اسلام برای هر چه بهتر برگزار کردن مراسم حج، تأمین نیازهای حرم و ارائه خدمات به زائران، مناصبی وجود داشت که میان قبایل و یا افراد خاصی تقسیم شده بود.

    17. صخره‏آسایی و استحکام نمادین: سنگ بودن کعبه نمادی از نفوذناپذیری، استحکام و جاودانگی است. پالس در توضیح بعد نمادین سنگ‏های مقدّس مثل حجرالاسود از دید الیاده می‏نویسد:

    الیاده این حلول فوق طبیعی در اشیای طبیعی را دیالکتیک امر مقدس می‏نامد. سنگ مقدّس هر چند عینی، دارای شکلی معین و شاید قابل انتقال از جایی به جای دیگر است، ولی به خاطر ویژگی دیگرش، یعنی سختی و استحکام به نظر یک مؤمن، آیینه‏ای است از امر مقدس، اگر چه امر مقدّس با محدودیت‏های این سنگ کاملاً در تقابل است. این سنگ می‏تواند خدایی را نشان دهد که غیر قابل انتقال، فراتر از تغییرات و خالق قادر، بی‏نهایت و مطلق جهان است.27

    ملّاصدرا در تفسیر روایتی که قلب مؤمن عارف را بیت‏اللّه و حرم‏اللّه معرفی کرده، با استناد به روایات، به ویژگی‏های دیگری نیز توجه داده‏اند؛ از جمله: برخوردار از کرامت ظاهری؛28 محترم و مقدّس نزد همه امت‏ها حتی مشرکان و در همه اعصار از آدم تاکنون؛ تنزل یافته از آسمان نازل؛ جاودانگی و بقا تا قیام قیامت؛ استقرار یاقوت بهشتی یعنی حجرالاسود در جنب آن؛ محبوب‏ترین موضع زمین نزد خداوند.29

    18. محل تولد حضرت علی علیه‏السلام: تولد مولی‏الموحدین امیرالمؤمنین علیه‏السلام در این خانه افتخاری است که به شهادت تاریخ جز وی نصیب احدی نشده است. فریقین بر این امر متفق‏اند که حضرت در 13 رجب سال سی‏ام بعد از عام‏الفیل یعنی ده سال پس از بعثت پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در خانه کعبه دیده به جهان گشود. برخی مورّخان در نقل این واقعه ادعای تواتر کرده‏اند.30

    کارکردهای کعبه

    کعبه و حرم آثار و کارکردهای آشکار و پنهان فراوانی برای جامعه انسانی و امت اسلام دربر دارد که بخشی از آن در آیات و روایات ذکر شده و برخی نیز در فرایند تجربه تاریخی به اثبات رسیده است. در ذیل به مواردی از این کارکردها اشاره می‏شود:

    1. عامل هدایت عالمیان: «وَهُدی لِلْعَالَمِینَ» (آل‏عمران: 96) «کعبه به تمامی مراتب هدایت از خطور ذهنی گرفته تا انقطاع تام از دنیا و اتصال کامل به عالم معنا هدایت است31... خانه کعبه اولین خانه‏ای است که به نام خدا و خانه برکت و هدایت ساخته شده و از چهارهزار سال قبل تاکنون بر پایه‏های خود استوار مانده، از بزرگ‏ترین آیات الهی است که پیوسته مردم دنیا را به یاد خدا انداخته و آیات خداوندی را در خاطره‏ها زنده نگه داشته و در روزگاری دراز کلمه حق را در دنیا حفظ کرده است.32 به بیان دیگر، قبله اگرچه یک جهت جغرافیایی است، اما ابعاد فرهنگی بسیار زیادی دارد. این کانون فرهنگی، زمینه شکل‏گیری یک نظام هنجاری گسترده را فراهم ساخته که به رفتارهای مسلمانان در ساحت‏های گوناگون نظم و انسجام بخشیده است و همان‏گونه که انسان‏ها به صورت فردی نیازمند الگو، مقتدا و مرجع هستند، امت نیز برای هدایت خویش علاوه بر شخصیت‏های الگویی همچون پیامبر، امام، رهبر و هادی به قطب‏نمایی که همواره جهت حرکت او را در مسیر نیل به غایات مقصود تعیین و تنظیم کند، نیازمند خواهد بود.

    2. عامل تقویت دین: کعبه و اعمال اختصاصی آن، به ویژه مراسم جهانی حج، ضامن تقویت و پایداری دین معرفی شده است: «الحج تقویة للدین»؛33 «لایزال الدین قائما ما قامت الکعبه»؛34 «هذا البیت دعامه الاسلام»؛35 تضمین‏کننده بقای مسلمانان علاوه بر بقای دین: «لاتترکوا حج ربکم فتهلکوا»؛36 «لایزال الناس علی دین ما حجوا البیت و استقبلوا القبله»؛37 و ترک حج موجب نابودی و هلاکت مسلمانان توسط دشمنان خواهد شد. «اللّه اللّه فی بیت ربکم، لاتخلوه مابقیتم، فانه ان ترک لم تناظروا.»38

    3. مایه خیر و برکت: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا.»(آل‏عمران: 96) که به دلیل اطلاق، برکات مادی و معنوی هر دو را شامل می‏شود.

    4. مایه نزول برکات:«أَوَلَمْ نُمَکِّن لَّهُمْ حَرَما آمِنا یُجْبَی إِلَیْهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیْءٍ رِزْقا مِن لَّدُنَّا وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ.»(قصص: 57)

    5. موجب مثابت و امنیت:«وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنا.»(بقره: 125) کعبه بر طبق این آیه، محل تجمع، ملجأ، مأمن و پناهگاه عالمیان است. یکی از آثار حقوقی این مکان و اماکن مقدّس اطراف آن به دلیل این ویژگی آن است. هیچ پناهنده‏ای را نمی‏توان در آن دستگیر یا مورد اذیت و آزار قرار داد. از این‏رو، هر مخالف و منتقدی می‏تواند با آرامش خاطر، فریاد اعتراض خود را بدون هیچ‏گونه ترس و واهمه‏ای به گوش جهانیان برساند. کعبه از این جهت می‏تواند نقش تریبون آزادی برای حق‏جویی، عدالت‏خواهی، ظلم‏ستیزی و اعتراض به نامردمی‏ها ایفا کند.

    6. مایه قوام و استواری مردم: «جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ.»(مائده: 97) بر طبق این آیه، کعبه قیام یعنی قائمه و ستون مردم معرفی شده است. این مکان مهم می‏تواند جایگاه طرح و حل مشکلات مردم به ویژه مسلمانان باشد. «قوام و قیام آن‏گاه خواهد بود که مردم به وسیله آن و به یاری برکات طبیعی و وضعی الهی ـ که خداوند در آن مکان نهاده است ـ بتوانند یک مرکزیت بین‏المللی در حول آن به وجود بیاورند و به وسیله آن مرکز و اداره صحیح آن به حل مشکلات کمرشکن اجتماعی و بین‏المللی بپردازند.»39

    7. جاذبه مغناطیس‏وار برای کشش همگان به سمت خود: خداوند در قرآن، حضرت ابراهیم علیه‏السلام را مأمور به اعلان عمومی حج می‏کند و به وی نوید می‏دهد که این ندا در گسترده‏ترین و عمیق‏ترین شکل ممکن اجابت خواهد شد و مؤمنان از اطراف و اکناف عالم، این دعوت را پاسخ خواهند گفت.

    8. قبله بودن: «... فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا...) (بقره: 144) مهم‏ترین و مشهودترین نقش کعبه ایفای موقعیت قبله بودن است و معمولاً به هنگام شنیدن نام کعبه، این کارکرد سریع‏تر از بقیه به ذهن متبادر می‏شود. «قبله در حقیقت اسم عمل ماست نه اسم خانه، ولی چون این عمل روبه‏روی آن خانه انجام می‏شود، کم‏کم اسم خانه شده. قبله بر وزن جلسه، وضع و طرز نشستن، ایستادن، روبه‏رو شدن و اقبال کردن با چیزی است. این اقبال باید با گسستن از غیر همراه باشد و این جلوس مخصوص باید با حضور قلب و هوشیاری همراه باشد.40 قبله و جهت در نماز، دفن مردگان، ذبح حیوانات، جهت مورد توصیه و مستحب در نشستن، خوابیدن، وضو ساختن؛ ممنوعیت استقبال و استدبار آن به هنگام قضای حاجت و... تعلیق این سنخ اعمال به لزوم همسویی و موازات با کعبه، موجب شده تا مسلمانان در هر نقطه از زمین در جست‏وجوی یافتن جهت آن برآیند و جایگاه آن را در افق خویش معین کنند.

    9. وحدت‏آفرینی و تمرکز: تعیین قبله مستقل علاوه بر آنکه نماد استقلال دینی مسلمانان و عزتمندی آنها در مقابل خرده‏گیری‏های یهود است، به دلیل مرکزیت و حذف عوامل تفرقه، به اعمال عبادی نیز غنای خاص بخشیده است. «تحویل قبله باعث تقدم مسلمانان و دین اسلام می‏شود؛ چون توجه تمامی امت را یکجا جمع می‏کند، و همه در مراسم دینی به یک نقطه رو می‏کنند، و این تمرکز همه توجهات به یک‏سو، ایشان را از تفرق نجات می‏دهد؛ هم تفرق وجوهشان در ظاهر، و هم تفرق کلمه‏شان در باطن، و مسلما قبله‏شان کعبه تأثیری بیشتر و قوی‏تر دارد تا سایر احکام اسلام، از قبیل طهارت و دعا و امثال آن و یهود و مشرکان عرب را سخت نگران می‏سازد... .»41

    10. وسیله آزمایش انسان‏ها: حضرت علی علیه‏السلام درباره موقعیت جغرافیایی کعبه و نقش آن در آزمون مؤمنان می‏فرماید: «آیا مشاهده نمی‏کنید که همانا خداوند سبحان، انسان‏های پیشین از آدم علیه‏السلام تا آیندگان این جهان را با سنگ‏هایی در مکّه آزمایش کرد که نه زیان می‏رسانند و نه نفعی دارند، نه می‏بینند، و نه می‏شنوند؟ این سنگ‏ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخ‏ترین مکان‏ها، بی‏گیاه‏ترین زمین‏ها، و کم‏فاصله‏ترین دره‏ها، در میان کوه‏های خشن، سنگریزه‏های فراوان، و چشمه‏های کم‏آب، و آبادی‏های دور از هم قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ‏کدام در آن سرزمین آسایش ندارند. سپس آدم علیه‏السلام و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلب‏ها، به سرعت از میان فلات و دشت‏های دور و از درون شهرها، روستاها، دره‏های عمیق و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روی آورند... که آزمونی بزرگ و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.»42

    11. عامل پیوستگی تاریخی: کعبه به عنوان برجسته‏ترین نماد توحید، ماندگارترین بنای قدسی و یادگار مجسّم خط سبز رسالت، در طول تاریخ همواره نقطه اتصال پیروان ادیان توحیدی و منسوبان به حضرت ابراهیم علیه‏السلامدر ارتباط طولی و تاریخی و در ارتباط عرضی و معاصر بوده است. میزان دوری و نزدیکی به کعبه همواره شاخص تعیین نصاب ایمان و کفر افراد و گروه‏ها بوده است. به بیان دورکیم:

    آدمی هنگامی که می‏بیند ایمانی که در وجود او هست به چه گذشته دوردستی برمی‏گردد و یادآور چه چیزهای گران‏قدری است، اطمینان بیشتری در خود احساس می‏کند. آموزندگی مراسم از همین خصلت آن سرچشمه می‏گیرد. تمامی مراسم برای آن است که بر وجدان‏ها، و فقط بر وجدان‏ها، تأثیر بگذارد.43

    خداوند با بیان‏های گوناگون به همگان و به ویژه اهل کتاب تفهیم می‏کند که ابراهیم نه یهودی و نه نصرانی، بلکه تابع دین و آیین حنیف بود. نام ابراهیم با کعبه به عنوان مقدّس‏ترین معبد الهی و پیراسته از هر نوع شرک و انحراف پیوند خورده است و اگر شما واقعا مدعی پیروی از ابراهیم علیه‏السلام و آیین حق‏گرای اویید باید خانه کعبه را که مهم‏ترین یادگار آن پیامبر بزرگ و نماد توحید و یکتاپرستی است، محترم شمرید. و پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را که هم ذریّه او، هم مروّج آیین او و هم احیاگر کعبه اوست، پیروی کنید. پیامبر اکرم و امت او به واقع ثمره اجابت دعای ابراهیم و اسماعیل پس از فراغت از بازسازی کعبه‏اند: «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَّکَ.... رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ... .»(بقره: 128ـ129)

    12. کانون عرضه فرهنگ: «باید دانست که شعر دیوان عرب بوده که همه علوم و تواریخ و حکمت‏های آنان در آن منعکس می‏شده است و بزرگان و رؤسای قبایل عرب بدان شیفتگی نشان می‏داده‏اند، چنان‏که در بازار عکاظ برای سرودن شعر حاضر می‏شده و هر یک از آنان شعر خود را بر بزرگان بیان و صاحبان بصیرت عرضه می‏کرده‏اند تا بافت یا سبک شعر آنان باز شناخته شود و سرانجام کار آنان به هم‏چشمی و مفاخره می‏کشید و بهترین اشعارشان را از ارکان بیت‏الحرام (کعبه) که جایگاه حج‏گزاری و خانه [پدرشان] ابراهیم علیه‏السلام بود فرو می‏آویختند.»44

    13. خاستگاه هنر قدسی: بورکهارت در این‏باره می‏نویسد:

    اگرچه کعبه را به معنای دقیق کلمه یک اثر هنری نمی‏توان خواند؛ زیرا بنایی بیش از یک مکعب ساده نیست، ولی به آن چیزی تعلّق دارد که شاید بتوان آن را هنر ازلی نامید؛ هنری که ساحت معنوی آن، بسته به دیدگاه ما، به رمز و تمثیل و یا وحی مطابقت می‏کند. این امر بدین معناست که رمز و تمثیل درونی کعبه، هم در شکل آن و هم در آداب و شعائری که با آن ارتباط دارد، هر چیزی را که در هنر مقدّس اسلام بیان شده است، چون نطفه دربر می‏گیرد.45

    14. کانون برگزاری مراسم حج: قرآن کریم در آیه 27 سوره «حج» خطاب به حضرت ابراهیم علیه‏السلام وی را مأمور به اعلان جهانی حج می‏کند. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز در راستای اجابت این دعوت، وجوب فریضه حج را به عنوان یکی از ارکان اسلام در سال هشتم یا دهم هجری به عموم مسلمانان گوشزد فرموده‏اند و خود به اتفاق اصحاب در سال دهم هجری به برگزاری این کنگره عظیم و شکوهمند توفیق یافتند؛ حجی که طبق آیات و روایات، جلوه‏گاه آیات الهی، پرچم برافراشته اسلام،46 سبب تقویت دین،47 قوام‏بخش جامعه انسانی،48 نمایشگر عرصه قیامت و مصداق بارز «فَفِرُّوا إِلَی اللَّهِ» (ذاریات: 50)، اردوگاه خودسازی، کانون دعا و نیایش، احیاگر سنّت ابراهیم خلیل، آیین دیرین همه انبیای الهی، از ارکان مهم دین،49 ترکش موجب بروز فتنه، هلاکت و سبب خروج از ملت اسلام می‏گردد.50 حجی که متضمن منافع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امت اسلام است و در عظمت آن هر چه گفته شود، کم است.

    حج توحید ممثل است و توحید همان فطرتی است که خداوند انسان‏ها را بر پایه آن سرشته است و دگرگونی برای آن نیست. بنابراین، حج یکی از مهم‏ترین نمودهای اسلام و تجلّی‏گاه دو اصل متقدم یعنی کلیت و دوام است و از همین‏روست که در میان امم و اقوام گذشته و در طول قرون از تطاول سال‏ها و روزها در امان مانده است. از جمله اموری که تو را به این نکته راهنمایی می‏کند که حج توحید ممثل است این است که یکی از ارکان مهم حج، طواف است؛ یعنی عبادت ویژه‏ای که این فرموده خدای تعالی در آن متجلّی می‏شود:«أَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ.» (بقره: 115)51

    یکی از اندیشمندان معاصر در بیانی جامع در خصوص کارکردهای گوناگون حج ابراهیمی می‏نویسد:

    از همه مهم‏تر، نتیجه عمومی این موضوع می‏باشد چه همه ساله در مرکز وحی و اشراق، مهد الهام و ارشاد، گروهی از شرق و غرب جهان از شمال و جنوب زمین و در یک مجتمع که بنای آن بر پایه وارستگی و از خودگذشتگی و توجه به عوالم صفا و وفا و خدمت‏گزاری و اشتغال به انوار ملکوتی و روحانیت و خداپرستی و نوع‏خواهی، برادری و برابری، بلکه مواسات نهاده شده است به دور هم جمع می‏گردند. در چنان زمینی مقدّس با چنان حالی پاک و مهذّب، در چنان وضعی سوخته جان و افروخته دل، با هم آشنا و مرتبط، بلکه یکتا و متحد می‏شوند، از اوضاع و احوال بلدان و ممالک هم مطلّع و بر ضعف و قدرت خود واقف می‏گردند، راجع به ترقّی و پیشرفت اجتماعی خود بحث می‏کنند. در طرز دعوت و تبلیغ اسلام و بسط و نشر عقاید حقه سخن می‏رانند و... به این وسیله زمام سیادت مطلقه جهان را به دست می‏گیرند و حقیقت «لیظهره علی الدین کله» را اظهار و آشکار می‏دارند، و با شرافت حقیقی و سعادت واقعی هم‏آغوش می‏گردند.52

    از این سطح کلی که بگذریم، حج آثار متنوعی دارد که تحلیل هر یک نیازمند بحث و بررسی گسترده است؛ از جمله:

    15. تقویت بعد معنوی و عبادی و ارتباط با خداوند: حج به لحاظ عبادی از سنخ کنش‏های عقلانی معطوف به ارزش شمرده می‏شود و آثار و کارکردهای ویژه‏ای به دنبال دارد. به بیان برخی جامعه‏شناسان، «رفتار عقلانی معطوف به ارزش، رفتاری است که بدون اعتنا به پیامدهای قابل پیش‏بینی عمل، تنها از اعتقاد کارگزار الهام می‏گیرد. در این حالت، فرد با اخلاص کامل خود را در خدمت یک ارزش یا یک آرمان از سنخ دینی، سیاسی و... قرار می‏دهد، با احساس اینکه خود را برای انجام فلان عمل بی‏چون و چرا مکلّف می‏بیند. باری، یک چنین رفتاری عقلانی است، از آن‏رو که نه منحصرا به موفقیت اعتبار می‏دهد، و نه به سازگاری با هنجارهای رایج، بلکه سعی می‏کند به وسیله اعمالی که با اعتقادش همسازی داشته باشند، به خود یک انسجام درونی بدهد.»53

    زائر بیت‏اللّه بر طبق روایات میهمان خداست.54 و برای درک این ضیافت عظیم باید زمینه‏های لازم را در تمام طول عمر و پیش از ورود به حج تحصیل کند. تقویت ایمان، پیرایش روح، بخشش گناهان، آزاد کردن دل از تعلّقات بازدارنده، شکوفایی جوانه‏های تقوا در ساحت نفس، تذکار معنویت، تقویت بینش‏ها و عقاید مذهبی، رهایی از اشتغالات معمول زندگی، دور ریختن تفاخرات، سوق‏یابی مشتاقانه به عبادت و بندگی، ذکر و مناجات، دعا و تضرّع، نماز و طواف، رمی شیطان و به طور کلی اعطای فرصت برای کسب ویژگی‏های فرشته خویی از جمله آثار و نتایج معنوی حج و ارتباط با خداوند است.

    16. تقویت فرهنگ برابری و مساوات: منشور حج، منشور وحدت و مساوات انسان‏هاست. همسانی میان سیاه و سفید، عرب و عجم، شرقی و غربی، شریف و وضیع، فقیر و غنی، عالم و عامی مقیم و مهاجر و... بازرترین فراز تربیتی و تذکار انسان‏شناختی حج است. حج، صادقانه‏ترین، بی‏ریاترین، بی‏شائبه‏ترین و واقعی‏ترین قطع‏نامه‏های رفع تبعیض و کنار نهادن فاصله‏های طبقاتی، اجتماعی و فرهنگی و در یک کلام اعلان مساوات بشری است. دور ریختن هرچند موقت این تفاخرات و تشخّصات که بر عارضی و سطحی بودن آنها در جنب ویژگی‏های اصیل انسانی دلالت دارد، روابط میان انسان‏ها را تسهیل و تعمیق می‏سازد.

    17. تقویت و تحکیم برادری دینی: کنگره عظیم حج زمینه شکوفایی اخوّت ایمانی مؤمنان را فراهم ساخته و شعار «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»(حجرات: 10) را عینیت می‏بخشد. فاصله و موانع ارتباطی را کنار زده و مؤمنان را با ارجاع به زیرساخت‏های ایمانی و تعلقات اعتقادی در صفی واحد به هم پیوند می‏دهد.

    حج بهترین میعادگاه معارفه ملت‏های مسلمان با برادران و خواهران دینی و اسلامی خود از سراسر جهان آشنا می‏شوند و در آن خانه‏ای که متعلّق به تمام جوامع اسلامی و پیروان ابراهیم حنیف است، گردهم می‏آیند و با کنار گذاردن تشخّص‏ها و رنگ‏ها و ملیت‏ها و نژادها به سرزمین و خانه اولین خود رجعت می‏کنند و با مراعات اخلاق کریمه اسلامی و اجتناب از مجادلات و تجمّلات، صفای اخوّت اسلامی و دورنمای تشکیل امّت محمّدی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله را در سراسر جهان به نمایش می‏گذارند.55

    آیین‏های دینی، به ویژه آیین‏های جمعی، در تأمین این سنخ کارکردهای اجتماعی نقش منحصر به فرد و جایگزین‏ناپذیری دارند.

    آیین‏های دینی نیز یک ابزار ارتباطی هستند. ایمان فی‏نفسه به آیین جمعی وابسته نیست؛ چون در رابطه فرد با امر مقدّس و منبع قدسی معنی پیدا می‏کند. آیین‏ها محملی برای تماس و نزدیکی افراد مؤمن با یکدیگر هستند تا از این طریق نهادهای جمعی به وجود آیند، گردهمایی‏ها و اجتماعات توده‏وار امکان القا و ایجاد شرایط قرنطینه را فراهم آورند، و آموزش مذهبی صورت گیرد. ابزار عمده گرد هم آوردن و ایجاد فضای دینی، وعظ و خطابه و عبادات جمعی هستند.56

    از این‏رو، حج علاوه بر نقش ارتباطی گذرا به تقویت و تحکیم اخوت دینی که معمولاً تحت تأثیر موانع فرهنگی، زبانی، جغرافیایی و نژادی همواره زیر خرواری از تعیّنات مدفون است، شکوفا و فعال می‏سازد.

    دستور حج برای تشیید مبانی همین برادری اسلامی فرض شده ... در چنین اجتماعی احتیاجات یکدیگر را بیان می‏دارند و در شئون اسلامی با هم تفاهم می‏کنند، آن‏گاه نتیجه این تفاهم در کشورهای اسلامی منتشر می‏گردد.57

    به بیان برخی جامعه‏شناسان، وجود تشکیلاتی که به تأمین انرژی عاطفی و گره زدن انسان‏ها به یکدیگر کمک می‏کنند، برای جامعه لازم و ضروری است.

    به منظور کسب انرژی عاطفی و حفظ طراوت فرهنگی لازم است که تشکل ملّی، مذهبی و انسانی در ورای گروه‏های اولیه و اجتماعات طبیعی و در سطح جامعه هر از گاهی به طور متناوب برگزار گردند.58

    18. ایجاد زمینه برای تقویت روح جمعی: عبادات جمعی در ادیان، نوعی نمایش قدرت است و فرد به واسطه حضور در جمع، احساس قدرت آرامش می‏کند. توصیه و تشویق مؤمنان به گردهمایی‏های عبادی همچون حج، نماز عید فطر و قربان، نمازهای جمعه و جماعات و تأکید بسیار زیاد بر شرکت حداکثری مؤمنان در این مجامع و وعده ثواب بی‏حد و حصر به ایشان، احتمالاً بیش از تأمین جنبه‏های روحانی، معنوی و عبادی آن با هدف تقویت روح جمعی مؤمنان صورت پذیرفته است یا دست‏کم این کارکرد آن در کنار کارکرد عبادی از برجستگی‏های ویژه‏ای برخوردار است. شهید مطهّری در این‏باره می‏نویسد:

    یکی از آثار حج جنبه اجتماعی و هماهنگی آن است. فرق است که کسی به تنهایی برود ـ مثلاً ـ به عرفات برای دعا و یا با یک میلیون جمعیت باشد. در روح بشر خاصیت هماهنگی با جمع است که از آن به «محاکات» تعبیر می‏کنند. اسلام از جنبه روانی به محیط‏های مذهبی و معنوی که موجب برانگیخته شدن احساسات مکتوم است، اهمیت می‏دهد.59

    دورکیم در تأثیر مناسک دینی در احیای روح جمعی می‏نویسد:

    در واقع، تشریفات دینی، هر قدر هم که کم‏اهمیت باشند، اجتماع را به حرکت درمی‏آورند، گروه‏هایی از مردم برای برگزاری این جشن‏ها گرد هم می‏آیند. پس، نخستین اثر آنها این است که افراد را به هم نزدیک می‏کنند، بر تماس‏هایشان با یکدیگر می‏افزایند و صمیمیت بیشتری بینشان ایجاد می‏کنند. محتوای آگاهی‏های افراد از همین رهگذر تغییر می‏کند. و... [اما به هنگام اجرای تشریفات دینی] جامعه در چنین حالتی زنده‏تر و مؤثرتر است، و در نتیجه، واقعیت وجودی‏اش پیش از حالتی که زندگی در مسیر ناسوتی خود جریان دارد، احساس می‏شود.60

    و در موضعی دیگر می‏افزاید:

    در واقع، وجدان‏های فردی، در خودی خویش، نسبت به یکدیگر بسته‏اند؛ ارتباط آنها میسّر نیست، مگر به کمک علایمی که ترجمان همه حالت‏های درونی آنها باشد. برای آنکه ارتباط موجود مابین وجدان‏های فردی بتواند به اشتراکی بینجامد؛ یعنی به نوعی آمیختگی همه احساسات فردی در یک حس مشترک ختم شود، لازم است که علایم بیان‏کننده آن نیز همه در یک برآمد واحد به هم بیامیزند. با ظهور همین برآمد است که افراد درمی‏یابند که وجودی یگانه‏اند و به وحدت اخلاقی خویش پی می‏برند. با کشیدن فریادی واحد، با تلفظ سخنی واحد، با انجام دادن حرکتی واحد در باب موضوعی واحد است که افراد با یکدیگر به توافق می‏رسند و این توافق را حس می‏کنند.61

    19. تأمین‏کننده منافع جمعی: همان‏گونه که پیش‏تر بیان شد، یکی از از آثار کعبه، تأمین منافع انسان‏هاست که در آیه 28 سوره «حج» بدان اشاره شده است. این منافع به دلیل اطلاق، هم شامل منافع معنوی و عبادی می‏شود و هم شامل منافع مادی. به بیان برخی مفسّران، هم منافع دنیوی را تأمین می‏کند و هم منافع اخروی را. گرد آمدن اقوام و گروه‏های گوناگون از بلاد مختلف اسلامی در یک مکان خاص، در یک زمان مشخص و با هدف مشترک، زمینه آشنایی، همدلی، هم‏فکری، تبادل نظر و بهره‏گیری متقابل از ظرفیت‏ها و امکانات را فراهم می‏سازد و با به هم پیوستن اجتماعات کوچک مسلمانان، جامعه‏ای بزرگ با تکیه بر عمیق‏ترین مشترکات اعلان موجودیت خواهد کرد و این خود زمینه مناسبی برای بهره‏گیری متقابل در عرصه‏های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی، نظامی و... فراهم خواهد ساخت.

    کعبه عالم اسلام را به سعادت دنیایی‏شان نیز هدایت می‏کند و این سعادت عبارت است از وحدت کلمه، و ائتلاف امت و شهادت منافع خود و عالم غیر اسلام را هدایت می‏کند که از خواب غفلت بیدار شوند و به ثمرات این وحدت توجه کنند و ببینند که چگونه اسلام قوای مختلفه و سلیقه‏های متشتت و نژادهای گوناگون را با هم متفق و برادر کرده است.62

    20. تقویت موقعیت سیاسی امّت: از جمله آثار برجسته و مشهود و از ظرفیت‏های نسبتا فراموش شده این کنگره عظیم، بعد سیاسی آن است. امام امّت، احیاگر حج ابراهیمی، در پیام‏های حج خود به این ویژگی توجه جدّی داده است.

    این بیت معظّم برای ناس بنا شده و برای قیام ناس و نهضت همگانی و برای منافع مردمی و چه نفعی بالاتر و والاتر از آنکه دست جبّاران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر کشورهای مظلوم کوتاه شود. مخازن عظیم کشورها برای مردم خود آن کشورها باشد. بیتی که برای قیام تأسیس شده است، آن هم قیام ناس و للناس. پس باید برای همین مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همین مواقف شریف تأمین نمود و رمی شیاطین بزرگ و کوچک را در همین مواقف انجام داد.63

    برائت از مشرکان، آگاهی یافتن از توطئه‏ها و برنامه‏های دشمنان، اعتراض به سیاست‏ها و اقدامات ظالمانه، تحکیم وحدت در مقابله با ظلم‏ها و بی‏عدالتی‏ها، افشاگری علیه خائنان و ستم‏پیشگان و... بخشی از اقداماتی است که حج ابراهیمی بستر تحقق آن را فراهم ساخته است.

    صاحبان مقام و بزرگان و رهبران ملت‏های مسلمان می‏توانند از حج، به عنوان بهترین وسیله و ابزار در جهت ایجاد وحدت اسلامی و بهترین میدان برای عرضه مشکلات مسلمانان در عرصه بین‏المللی استفاده کنند؛ چراکه اجتماع ده‏ها هزار میهمان و زائر از اطراف و اکناف کره زمین در مکان واحد، با گوش و دل‏هایی باز و پذیرا، بیانگر زمینه‏ای مناسب در آنان برای پذیرش یک روح و اندیشه است که به آنان القا شود.64

    علاوه بر استفاده‏های مستقیم سیاسی، از حج به طور غیرمستقیم و غیررسمی نیز می‏توان بهره‏گیری سیاسی کرد. برای مثال، ابوذر غفّاری، صحابی بزرگ پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در یکی از سال‏های حکومت عثمان به حج رفت و در کنار خانه کعبه ضمن نقل روایاتی از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله درباره دوستی با عترت و خانواده آن حضرت، به انتقاد جدّی از اوضاع جهان اسلام و عملکرد حکومت وقت پرداخت. امام حسین علیه‏السلام نیز در ایّام حج برای جمعی از مؤمنان و شیعیان خود سخنرانی و دیدگاه‏های خویش را در خصوص مسائل گوناگون مطرح کرد. جالب اینکه حضرت چند ماه در مکّه می‏ماند تا موسم حج فرا رسد. در سال 58 هجری نیز، یعنی دو سال پیش از مرگ معاویه، حضرت در سرزمین منی به انتقاد از معاویه پرداخت و سیاست‏ها و اقدامات ظالمانه حکومت شام را برای جمعی از مؤمنان برملا ساخت.65

    سایر ائمّه هدی علیهم‏السلام نیز هر یک به تناسب فرصت از این مراسم در جهت آگاه‏سازی شیعیان، بیان مواضع خود و تعیین وظایف آنها در برخورد با وقایع سیاسی ـ اجتماعی در کنار بیان احادیث و تعلیم معارف استفاده می‏کردند. نمونه روشن آن قضیه امام سجاد علیه‏السلام و هشام‏بن عبدالملک و شعرخوانی فرزدق در مدح امام است.66

    21. ایجاد زمینه برای تعاملات میان فرهنگی: کنگره حج زمینه تعاملات میان فرهنگی میان حجاج کشورهای گوناگون را در سطح وسیع فراهم می‏سازد. این تعامل می‏تواند فیزیکی، معنوی و فکری باشد. در سطح روابط میان فردی، امکان مشاوره، گفت‏وگو، تبادل اندیشه و احساس در حوزه‏های متفاوت را فراهم سازد. در سطح کارگزاران، مسئولان، مقامات و مدیران به تبادل نظر در مسائل کلان، بهره‏گیری از دانش‏ها و تجربیات یکدیگر، اتخاذ مواضع راهبردی و تصمیمات تعیین‏کننده در خصوص مشکلات و مسائل داخلی و بین‏المللی، تقویت مشترکات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منجر شود. در سطح گروه‏های میانی نیز می‏تواند به یافتن همتایان، کسب اطلاعات لازم از اوضاع گوناگون، بحث و تعامل فکری درباره موضوعات مورد علاقه طرفین و تقویت احساس جمعی در مواجهه با مسائل و موضوعات مشترک و استمرار روابط فیمابین کمک کند. در هرحال، اطلاع‏یابی از اوضاع کلی جهان اسلام، شناخت عمیق مشترکات و مفارقات، پیوندها و شکاف‏ها، دوستی‏ها و دشمنی‏ها، قوّت‏ها و ضعف‏ها، فرصت‏ها و تهدیدها، وجدان‏ها و فقدان‏ها، پیشرفت‏ها و عقب‏ماندگی‏ها، آسیب‏ها و انحرافات، توطئه‏ها و تبلیغات و... از مهم‏ترین برکات بالقوّه این ارتباطات میان فرهنگی است که البته بهره‏گیری درست از آن نیازمند برنامه‏ریزی مسئولان و کارگزاران این کنگره بین‏المللی بی‏نظیر است.

    22. تقویت روابط فرهنگی:

    تاریخ نشان می‏دهد که همیشه حج، جایی برای اعلام مواضع سیاسی ملل اسلامی و اظهارنظر علما و صاحبان مکاتب کلامی و فقهی کشورهای اسلامی بوده است و بیشترین مباحثات و احتجاجات سیاسی، علمی، ادبی و مبادله اطلاعات و معلومات در همان دوران کوتاه حج انجام می‏شده است و این نشانه‏ای است بر اینکه مسلمانان، از دیرباز به این فلسفه حج آشنایی داشته‏اند و به تدریج به سبب اعمال سیاست حکومت عربستان، حج از صورت یک کنگره بزرگ به صورت یک گردش و زیارت مذهبی درآمده است.67

    23. تقویت روابط اقتصادی: حج به رغم ظاهر و صبغه غالب عبادی آن، از آثار و نتایج اقتصادی نیز خالی نیست. همان‏گونه که در قبل بیان شد، بر حج منافعی مترتب است که اطلاق آن منافع مادی و اقتصادی را نیز شامل می‏گردد.68 از سطح خرد همچون لزوم پاک کردن اموال قبل از حج، ادای حقوق فقرا، تسویه‏حساب‏های مالی، قربانی در منی برای تأمین نیاز نیازمندان، دادن ولیمه پس از مراجعت و... تا سطوح کلان همچون اطلاع‏یابی از اوضاع اقتصادی جهان اسلام، همفکری و معاضدت در جهت رفع مشکلات اقتصادی موجود در جوامع اسلامی، انعقاد قراردادهای تجاری، رفع موانع در جهت بسط ارتباطات تجاری، برپایی نمایشگاه‏های بین‏المللی در ایام حج، تأسیس بازار مشترک برای توسعه مبادلات تجاری، تلاش در جهت کاهش فاصله‏های اقتصادی موجود میان کشورهای اسلامی، گردآوری کمک‏ها و اعانت برای فقرای مسلمانان یا کل جهان، کمک به سازمان‏های خیریه، تأسیس بانک مشترک و... بخشی از زمینه‏های همکاری جهان اسلام در حوزه اقتصادی است که کنگره حج می‏تواند به توسعه و تعمیق آن کمک کند. ظاهرا یکی از اهداف ابرهه در آن اقدام وقیحانه نیز از رونق انداختن موقعیت اقتصادی این شهر بوده است.

    ابرهه می‏خواست در صنعا، پایتخت یمن، معبدی بسازد و مردم را به زیارت آن وادار کند تا از زیارت کعبه چشم بپوشند. برای این منظور از قیصر روم کمک خواست قیصر گروهی از صنعتگران را برای بنای معبد به یمن فرستاد. همین که کار بنا به پایان رسید، ابرهه نامه‏ای به نجاشی نوشت که در نظر دارد حاجیان عرب را به سوی معبد یمن متوجه سازد و تجارت قریش را به صنعا منتقل کند... .69

    24. ظهور منجی: بر طبق نقل، مهدی منتظر (عج) و منجی موعود، در کنار کعبه منشور رسالت خویش را به گوش جهانیان خواهند رساند و مأموریت خود را آغاز خواهند کرد. بدین‏وسیله، اگر تاریخ با ظهور کعبه شروع شد، در کعبه نیز به انتها خواهد رسید. کعبه کانون اتصال ابتدا و انتهای تاریخ است. حضرت و اصحاب وی از طریق کعبه ارتباط خویش را با جهانیان برقرار می‏کنند و مجددا این پایگاه الهی به مرکز حکومت جهانی اسلام تبدیل خواهد شد. این خود نشانه بسیار برجسته دیگری از اهمیت و جایگاه بلند کعبه در تاریخ حیات بشر است.70

    احکام کعبه و حرم

    1. امنیت تکوینی و تشریعی: از تاریخ پرماجرای کعبه و ماندگاری آن به رغم طوفان‏های سهمناک چنین برمی‏آید که این بیت شریف از امنیت تکوینی برخوردار است و اگر کسی همچون ابرهه قصد محو و تخریب آن را داشته باشد، با خدای کعبه طرف خواهد بود. همچنین امنیت تشریعی دارد و مقیم آن همواره در امان خواهد بود (مگر آنکه در داخل حرم مرتکب جنایت شود)71 و بر طبق برخی دیدگاه‏ها، حتی طلبکار حق ندارد طلب خویش را در این مکان از بدهکار مطالبه نماید.72 از اطلاق آیات مربوط چنین برمی‏آید که گستره این امنیت حتی شامل حیوانات گوناگون زمینی، پرندگان، حشرات، رستنی‏ها و درختان نیز می‏شود. واژه حرم نیز به همین حرمت و امنیت اشاره دارد. از این‏رو، هر نوع جنگ و خون‏ریزی و خشونت، حتی مجادلات کلامی، ممنوع شده و حمل سلاح در آن مکان جز از روی ضرورت مکروه شمرده است.73 فلسفه ظاهری این امنیت اجباری، این است که حج‏گزاران و شرکت‏کنندگان در حج بتوانند با خیال راحت و با تمرکز حواس و تجمع قوای روحی، روی به درگاه خدای آورند، عمیقا با او، رابطه روحی و معنوی برقرار کنند و بلور جان را با زمزم و کوثر غبارروبی کنند و با فراغت خاطر، حظ وافری از سلوک معنوی خویش اکتساب کنند. فلسفه عمیق‏تر و فراگیرتر آن احتمالاً پایه‏گذاری یک امنیت جهانی و بشری است. زائران مهاجر از اقصی نقاط جهان می‏توانند در این ایام، کام خویش را به طعم امنیت و لذت آرامش شیرین کنند و بخشی از رسوبات ذائقه خویش را به عنوان پیام حج برای مناطق خود به ارمغان برند.

    در جهانی که همیشه نزاع و کشمکش در آن وجود دارد، بودن چنین مرکزی در آن می‏تواند اثر عمیق مخصوصی برای حل مشکلات مردم از خود نشان دهد؛ زیرا امن بودن این منطقه سبب می‏شود که مردم با تمام اختلافاتی که دارند در جوار آن در کنار هم بنشینند، و به مذاکره بپردازند، و به این ترتیب، یکی از مشکلات که معمولاً برای فتح باب مذاکرات برای رفع خصومت‏ها و نزاع‏ها وجود دارد، حل می‏شود.74

    2. ممنوعیت ورود غیرمسلمان: غیرمسلمانان به بیان آیه 28 سوره «توبه» حق ورود به این مکان مقدّس را ندارند. به بیان دیگر، طهارت این خانه مانع از پذیرش کفّار و مشرکان است. حتی از آبادسازی و عمارت مساجد الهی نیز که در مطلوبیت آن تردیدی نیست، منع شده‏اند.

    3. ممنوعیت هرگونه فساد و ظلم:آیه«وَ مَن یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ» (حج: 25) هرگونه ظلم و انحراف از حق را به دلیل اراده اطلاق شامل می‏گردد.75 اراده گناه، اگر در هیچ جا گناه نباشد، در این سرزمین گناه و مستوجب عذاب است. ارتکاب خلاف در آن، علاوه بر حد و تعزیر، عذاب نیز دارد. بر طبق برخی روایات، وزر گناه ارتکابی در مکّه دو برابر و عذابش شدیدتر خواهد بود؛ چه اینکه عبادت و عمل نیک در مکّه ثواب چند برابر دارد.

    4. وجوب زیارت آن بر هر مؤمن متمکن (یک بار در طول عمر): طبق روایات مستحب است که مؤمنان توفیق زیارت آن را مستمرا از خداوند بخواهند و همواره در اندیشه آن باشند.76 و ترک آن در شرایط اختیار غیرمجاز، ممنوع و موجب نزول عذاب77 و هلاک امت است.78 از جمله نشانه‏های اهمیت آن، اینکه اگر مردم آگاهانه از زیارت آن سرپیچی کنند، حاکم اسلامی می‏تواند آنان را به این مهم الزام کند79 و در صورت فقدان استطاعت، هزینه حج ایشان را از بیت‏المال تأمین نماید.

    5. لزوم رعایت تشریفات خاص به هنگام ورود: هر مسافری هر چند در غیر موسم حج، الزاما باید با لباس احرام به حرم وارد شود. اگر به موسی در داخل سرزمین طور و در مجاورت شجره مقصود فرمان «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوی» (طه: 12) داده شد، زائر بیت‏اللّه فرسنگ‏ها پیش از ورود مأمور است که کفش و کلاه خود را درآورده و با رمز خاص و لباس مخصوص، اذن دخول طلبد.

    6. برابری مقیم و مسافر در استفاده از حرم: «... وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ... .»(حج: 25) برخی فقها با استناد به آیه مزبور و با تعمیم مسجدالحرام به کل حرم و شهر مکّه، خرید و فروش و اجاره خانه‏های مکّه را تحریم کرده‏اند. اما از ظاهر آیه چنین برمی‏آید که مراد از مسجدالحرام خصوص مسجد و قدر متیقّن از تساوی، تساوی زائران در عبادت و انجام مراسم و مناسک حج است. از این‏رو، اهل مکّه نمی‏توانند به دلیل مجاورت، برای خود حق تقدّم قایل شده و برای زائران ایجاد مزاحمت کنند. به بیان حقوقی، هر نوع مزاحمت و مانع‏تراشی، چه توسط دولت آن سرزمین و چه توسط عموم مردم آنجا، تجاوز به حقوق عموم مسلمانان تلقّی می‏شود. به بیان امام خمینی قدس‏سره:

    بیت‏اللّه الحرام اول بیتی است که برای ناس بنا شده، بیت همگانی است. هیچ شخصیتی و هیچ رژیمی و هیچ طایفه‏ای حق تقدّم در آن ندارد. اهل بادیه و صحرانشینان و خانه به دوشان با عاکفان کعبه و شهرنشینان و دولت‏مردان در آن یکسانند.80

    7. اختیاری بودن قصر و اتمام در نماز: زائر بیت‏اللّه در مسجدالحرام و در مکّه، در قصر و اتمام نماز خویش مختار است. به بیان عرفانی، زائر گویا به خانه و سرزمین خویش وارد شده است و نه مسافر، بلکه مقیم شمرده می‏شود. لازم به ذکراست که بر اساس روایات فضیلت هر رکعت‏نمازدر مسجدالحرام‏معادل‏یکصدهزاررکعت است.

    8. ممنوعیت هرگونه بی‏احترامی و هتک:

    اهمیت کعبه به اندازه‏ای است که ویران کردن آن در روایات اسلامی در ردیف قتل پیامبر و امام قرار گرفته، نگاه کردن به آن، عبادت و طواف بر گرد آن از بهترین اعمال است.81

    از این‏رو، هر نوع بی‏حرمتی و توهین به بیت و حرم ممنوع و مستوجب مجازات است. از دید روایات، آلوده کردن تعمّدی خانه کعبه مجازات اعدام و آلوده ساختن مسجدالحرام مجازات تعزیر را به دنبال دارد.82

    9. کراهت مرتفع ساختن بناهای اطراف: مرتفع ساختن هرگونه بنا در مجاورت کعبه، به احترام آن بیت رفیع، مکروه شمرده شده است. برخی از فقها نیز به حرمت آن فتوا داده‏اند.83 جالب اینکه عرب‏ها تا مدت‏ها به احترام کعبه خانه مربع نمی‏ساختند.84

    سخن پایانی

    انجام حج در صورت رعایت دقیق آداب و دستورات دینی، علاوه بر آثار عبادی و معنوی بسیار گسترده و عمیق، آثار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار قابل توجهی نیز به دنبال دارد که تحلیل هر یک مجالی واسع می‏طلبد: نزدیک شدن بیشتر به یکدیگر، تشدید پس‏زمینه‏های فرهنگی، تقویت علقه‏های مشترک، حصول همدلی و هم‏فکری، فرو ریختن تمایزات و حجاب‏ها، شکوفایی خودطبیعی، تقویت بنیان‏های اخلاقی، ارتقای توان همزیستی، تمرین سلوک جمعی، تقویت علایق و احساسات مشترک، احساس نیرومندی به بودن در کنار دیگران، بیدار شدن وجدان جمعی در پرتو تعاملات مشترک، امکان‏یابی، تعاملات فرهنگی، احساس غرور و عظمت به واسطه تعلّق به یک جماعت عظیم و دارای ویژگی‏های‏کیفی‏برجسته، درک‏شهودی‏حضور و عضویت در جمع امت، به نمایش گذاشتن موقعیت برجسته و نقطه عظمت‏امت اسلام برای جهانیان، افزایش روح تعهدمندی و مسئولیت‏شناسی و... تنها بخشی از آثار متنوع این کنگره عظیم الهی سیاسی است که در صورت برگزاری درست، امت اسلام می‏تواند از آن با حسن وجه بهره‏گیری کند.

    بی‏تردید، کعبه و اعمال جانبی آن، به ویژه کنگره عظیم حج، زمینه شکل‏گیری طیف گسترده و درهم‏تنیده‏ای از ارتباطات را فراهم می‏سازد: ارتباط با خود (برای سیر و سلوک معنوی)، ارتباط با خداوند (برنامه‏های عبادی)، ارتباط با قیامت (تداعی یوم الحشر و روز حساب که بندگان همه با لباس سفید در صحرای محشر برای حسابرسی حاضر خواهند شد)، ارتباط با منجی (که آینده رسالت جهانی خویش را از همین پایگاه آغاز خواهند کرد)، ارتباط با طبیعت (از طریق لزوم پرهیز از آسیب

    رساندن به حیوانات و گیاهان در ایام احرام، لزوم پرهیز از اسراف، رعایت محیط زیست و...)، ارتباط مؤمنان با یکدیگر (ایجاد زمینه اتحاد و همدلی میان مؤمنان)، ارتباط با دیگران مهم و پیشینان (ارتباط با پیامبران، صالحان، شخصیت‏های الگویی از آدم علیه‏السلام تا خاتم صلی‏الله‏علیه‏و‏آلهو همه مؤمنان تاریخ که به دلیل اشتراک در اصول اعتقادی اسلام از زمره امت واحد محسوب می‏شوند)، ارتباط با آیندگان (از طریق احساس مسئولیت نسبت به آینده جهان، تلاش در جهت بهبود اوضاع آن) ارتباط با فقرا و نیازمندان جامعه (ادای حقوق ایشان، و آمادگی روحی برای کمک ومساعدت به ایشان)، ارتباط مردم با دولت‏های ملّی (وظیفه دولت‏های ملّی در خصوص برنامه‏ریزی و تنظیم امور حج)، ارتباط دولت‏های اسلامی با یکدیگر و به ویژه با دولت حاکم بر حرم، ارتباط با جامعه جهانی به ویژه مظلومان و ستم‏دیدگان عالم (از طریق طرح مسائل و مشکلات جهانی و چاره‏اندیشی برای حل آنها)، ارتباط جوامع اسلامی با یکدیگر (از طریق زمینه‏های عامی که برای اشاعه و پراکنش فرهنگی و نمایش امکانات ملّی حاصل می‏شود)، ارتباط توده‏ها با علما و دانشمندان (به ویژه از طریق ایجاد انگیزه برای کسب تعالیم دینی، ارتقای بینش مذهبی و آموزش احکام و مناسک)، ارتباط نخبگان جامعه اسلامی با یکدیگر (از طریق ایجاد زمینه‏های لازم برای آشنایی، بحث و گفت‏وگو، تعاملات فکری، انتقال بینش‏ها و تجربیات، همکاری‏های مشترک در عرصه‏های علمی و پژوهشی، دعوت متقابل برای مسافرت‏های علمی، برگزاری همایش‏ها و...)، ارتباط کارگزاران و کارگردانان عالی‏رتبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای اسلامی با یکدیگر و ایجاد زمینه برای بسط همکاری‏های مشترک. لازم به ذکر است که حجاج پس از برگشت به سرزمین خویش نیز ضمن ارتباط با هم‏میهنان خود، بخشی از بارقه‏های دریافتی خویش از این سفر معنوی را به دیگران هدیه خواهند کرد. مراسم بدرقه و استقبال و آیین ولیمه‏دهی نیز از منظر ارتباطی نقش بسیار مهمی در تحکیم همبستگی اجتماعی مؤمنان دارد.


    • پى نوشت ها
      1 دانش‏آموخته حوزه علمیه و دانشجوى دکترى فرهنگ و ارتباطات.
      2ـ بقره: 125،127و158 / آل‏عمران: 87 / انفال: 35 / حج: 26 / قریش: 3.
      3ـ بقره: 125 / حج: 26.
      4ـ مائده: 2، 95 و 97 / ابراهیم: 37.
      5ـ مائده: 95و97.
      6ـ حج: 29، 32.
      7ـ عبدالرحمن ابن خلدون، مقدّمه ابن خلدون، ترجمه محمّدپروین گنابادى تهران، علمى و فرهنگى، 1375، چ هشم، ص 696.
      9_ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1403، ط. الثالثة، ج 96، ص 57.
      10ـ همان، ص 60.
      11ـ یاقوت حموى، معجم البلدان (بیروت، دارالکتب العلمیه، 1399ق)، ج 4، ص 528.
      12ـ سید محمّدحسین طباطبائى، المیزان، ترجمه سید محمّدباقر موسوى همدانى قم، انتشارات اسلامى، 1363، ج 3، ص 555 و 557.
      13ـ شیخ عبّاس قمى، منتهى‏الامال تهران، کتاب‏فروشى علمیه اسلامیه، بى‏تا، ص 103.
      14ـ سیدحسین نصر، هنر و معنویت اسلامى، ترجمه رحیم قاسمیان (تهران، دفتر مطالعات دینى، 1375)، ص 47.
      15ـ دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمّد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و قرآن، ترجمه سید محمّدرضا سعیدى قم، دارالتبلیغ اسلامى، 1348، ص 9.
      16ـ ر. ک. محمّدبن عبداللّه‏بن احمد ارزقى، اخبار مکّه و ما جاء فیها من الآثار، تحقیق رشد الصالح ملخس، ترجمه محمود مهدوى دامغانى تهران، بنیاد، 1368.
      17ـ ایوب صبرى پاشا، مرآه‏الحرمین، ترجمه عبدالرسول منشى، به اهتمام جمشید کیان‏فر بى‏تا، میراث مکتوب، 1382، ص 145.
      18ـ عبداللّه جوادى آملى، جرعه‏اى از بیکران زمرم، ترجمه على حجتى کرمانى (تهران، حوزه نمایندگى ولى‏فقیه در امور حج و زیارت، 1371)، ص 49.
      19ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 59، ص 99 / محمّدهادى امینى، تاریخ مکّه، ترجمه محسن آخوندى تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1372، ص 26.
      20ـ شیخ حرّ عاملى، وسائل‏الشیعه (قم، مؤسسة آل‏البیت لاحیاء التراث العربى، 1409)، ج 9، ص 343.
      21ـ ایوب صبرى پاشا، پیشین، ص 350 / محمّدفرید وجدى، دائره‏المعارف القرن مصر، بى‏جا، 1356ق، ج 8، ص 146.
      22ـ جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام بیروت، دارالعلم للملایین، 1978، ط. الثانیة، الجزء السادس، ص 436ـ438.
      23ـ تیتوس بورکهارت، نظرى به اصول و فلسفه هنر اسلامى در: حکمت و هنر معنوى مجموعه مقالات، ترجمه غلامرضا اعوانى (تهران، گروس، 1375)، ص 299.
      24ـ مرتضى مطهّرى، حج تهران، صدرا، 1380، ص 24.
      25ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 3، ص 544.
      26ـ عبدالرحمن ابن خلدون، پیشین، ص 697.
      27ـ دانیل پالس، هفت نظریه در باب دین، ترجمه و نقد محمّدعزیز بختیارى قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1382، ص 251.
      28ـ از این‏رو، طیور بر دیوارهاى آن نمى‏نشینند؛ بر بالاى آن پرواز نمى‏کنند و فضله در حرمش نمى‏ریزند.
      29ـ محمّدبن ابراهیم شیرازى ملّاصدرا، شرح اصول کافى، تصحیح محمّد خواجوى (تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1366)، ج 1، ص 501ـ504.
      30ـ ر.ک. على‏بن الحسین مسعودى، مروج‏الذهب و معادن الجواهر قاهره، بى‏نا، 1377ق، ج 2، ص 358 / محمّد محمّدى رى‏شهرى، موسوعة الامام على‏بن ابیطالب فى الکتاب و السنه و التاریخ، به یارى محمّدکاظم طباطبائى و محمود طباطبائى (قم، دارالحدیث، 1421)، ج 1، ص 74 / جمعى از نویسندگان زیرنظر على‏اکبر رشاد، دانشنامه امام على علیه‏السلام (تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، 1380)، ج 11، ص 153 / محمّدعلى الغروى الاوردبادى، على ولیدالکعبه (قم، منشورات مکتبة الرضوى، 1380ق).
      31ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 3، ص 544.
      32ـ همان، ج 7، ص 314.
      33ـ نهج‏البلاغه، ترجمه محمّد دشتى تهران، اوج علم، 1380، ح 244.
      34ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 21، ص 11.
      35ـ جلال‏الدین سیوطى، درالمنثور بیروت، دارالفکر، 1403، ج 2، ص 53.
      36ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 96، ص 19.
      37ـ جلال‏الدین سیوطى، پیشین، ج 2، ص 53.
      38ـ نهج‏البلاغه، ن 47.
      39ـ سیدمحمّد خامنه‏اى، حج از نگاه حقوق بین‏الملل تهران، کیهان، 1371، ص 204.
      40ـ میرزا خلیل کمره‏اى، قبله اسلام تهران، آفتاب، بى‏تا، ص 26و27.
      41ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 1، ص 479.
      42ـ نهج‏البلاغه، خ 192، ص 389.
      43ـ امیل دورکیم، صور بنیانى حیات دینى، ترجمه باقر پرهام تهران، نشر مرکز، 1382، ص 518.
      44ـ عبدالرحمن ابن خلدون، پیشین، ص 1241.
      45ـ تیتوس بورکهارت، پیشین، ص 290.
      46ـ «و جعله سبحانه و تعالى للاسلام علما» نهج‏البلاغه، خ 1.
      47ـ «الحج تشیید للدین» (ابى‏منصور احمد طبرسى، الاحتجاج «بیروت، مؤسسة الاعلمى، 1403»، ج 1، ص 99.)
      48ـ مائده: 97.
      49ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 13، ص 1.
      50ـ محسن فیض کاشانى، تفسیر صافى بیروت، مؤسسة الاعلمى، بى‏تا، ج 1، ص 362.
      51ـ عبداللّه جوادى آملى، پیشین، ص 103.
      52ـ محمود شهابى، ادوار فقه تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1366، چ دوم، ج 1، ص 305ـ306.
      53ـ ژولین فروند، جامعه‏شناسى ماکس وبر، ترجمه عبدالحسین نیک‏گهر تهران، رایزن، 1368، چ دوم، ص 114.
      54ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 96، ص 8.
      55ـ امام خمینى، حج در کلام و پیام امام خمینى تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1371، ص 33.
      56ـ مجید محمّدى، دین و ارتباطات تهران، کویر، 1382، ص 78.
      57ـ گوستاو لوبون، تمدّن اسلام و عرب، ترجمه سیدهاشم حسینى بى‏جا، کتاب‏فروشى اسلامیه، بى‏تا، ص 528.
      58ـ مسعود چلبى، جامعه‏شناسى نظم تهران، نى، 1375، ص 253.
      59ـ مرتضى مطهّرى، حج، ص 66.
      60ـ امیل دورکیم، پیشین، ص 480ـ481.
      61ـ همان، ص 316.
      62ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 3، ص 544.
      63ـ امام خمینى، حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 62.
      64ـ محمّدهادى امینى، پیشین، ص 143.
      65ـ ابى منصور احمد طبرسى، پیشین، ج 2، ص 1403؛ ج 18 و 19، ص 296.
      66ـ سیدجعفر شهیدى، زندگى على‏بن الحسین علیه‏السلام تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1371، چ چهارم، ص 112ـ133.
      67ـ سیدمحمّد خامنه‏اى، پیشین، ص 333.
      68ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 96، ص 32.
      69ـ حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده تهران، جاویدان، 1373، چ هشتم، ص 53.
      70ـ شیخ ابوطالب التجلیل التبریزى، من هو المهدى قم، مؤسسه‏النشر الاسلامى، 1409، ص 109 / لطف‏اللّه صافى گلپایگانى، منتخب‏الاثر فى الامام الثانى عشر علیه‏السلام (قم، مکتبة الصدر، بى‏تا)، ط. السابعة، ص 467، ب العاشره، ح 4.
      71ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 12، ص 557 / محمّدبن یعقوب کلینى، فروغ کافى بیروت، دارالتعارف، 1401، ط. الثالثة، ج 4، ص 226.
      72ـ عبدعلى العروسى الحویزى، نورالثقلین قم، الحکمة، 1382ق، ج 1، ص 305ـ307.
      73ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 13، ص 257 / امام خمینى، تحریر الوسیله تهران، مکتبة اعتماد الکاظمینى، 1366، ط. السادسة، ج 1، ص 367.
      74ـ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1381، چ چهل و دوم، ج 1، ص 449.
      75ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 14، ص 367.
      76ـ ر.ک. شیخ عبّاس قمى، مفاتیح‏الجنان، ادعیه ماه مبارک رمضان.
      77ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 11، ص 21.
      78ـ همان، ص 14.
      79ـ همان، ص 24.
      80ـ امام خمینى، حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 14.
      81ـ نمونه، ج 5، ص 92.
      82ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 13، ص 291.
      83ـ محمّدحسن نجفى، جواهرالکلام بیروت، دار الاحیاء التراث العربى، بى‏تا، ط. السابعة، ج 20، ص 50.
      84ـ جواد على، پیشین، ص 432.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    شرف الدین، سیدحسین.(1387) تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه. ماهنامه معرفت، 17(4)، 13-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سیدحسین شرف الدین."تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه". ماهنامه معرفت، 17، 4، 1387، 13-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    شرف الدین، سیدحسین.(1387) 'تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه'، ماهنامه معرفت، 17(4), pp. 13-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    شرف الدین، سیدحسین. تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه. معرفت، 17, 1387؛ 17(4): 13-