تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه
Article data in English (انگلیسی)
تحلیلی ارتباطی از جایگاه کعبه معظّمه
سیدحسین شرفالدین1
چکیده
«کعبه» مقدّسترین معبد الهی است که عمری به درازی حیات این جهان دارد و همچون نگینی بر تارک هستی، درخشش خویش را در ظلمت دیجور این عالم فانی استمرار میبخشد. انتساب تشریعی به خالق هستی، قدمت زمانی، معماری و تجدید بنا توسط پیامبران عظیمالشأن الهی، قبلهگاه انبیا و اولیا مورد احترام همه امتها، تجلّیگاه توحید، مهبط وحی، هدایتگر عالمیان، مایه قوام و استواری مردم، کانون امنیت و آسایش، عامل پیوند مؤمنان عالم، کانون طلوع اسلام و بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، محل تولّد امیرمؤمنان علیهالسلام، محل ظهور منجی عالم بشریت و کانون برگزاری مراسم عظیم عبادی ـ سیاسی حج؛ برخی از برجستهترین ویژگیهای این حرم قدسی است.
این نوشتار با رویکردی ارتباطی، نقش و کارکرد خانه کعبه را به عنوان محوریترین کانون ارتباطات متنوع امت اسلام تحلیل کرده، ظرفیتهای بالفعل و بالقوّه آن را در جهت وحدت و اتحاد امت اسلام به عنوان یک راهبرد تعیینکننده برجسته میسازد.
کلیدواژهها: کعبه، حرم، حج، قبله، ارتباطات، امت، مناسک.
مقدّمه
کعبه، نام قدیمیترین، مقدّسترین و محبوبترین معبد الهی است که در شهر مکّه و در سرزمین حجاز واقع شده و مسلمانان همه روزه برای انجام مناسک مذهبی گوناگون و به طور موسمی، برای انجام مراسم حج و عمره با آن در ارتباط هستند. حریم اطراف کعبه را مسجد مقدسی به نام «مسجدالحرام» احاطه کرده که بر قداست این بقعه متبرک افزوده است. کعبه، مسجدالحرام و اماکن مقدّس جانبی همه در شهر مکّه و اطراف آن قرار گرفته و به همین اعتبار، این شهر مقدّس نیز عنوان حرم و بلدالامین به خود گرفته است. سالانه مراسم با شکوه حج در ماههای خاصی که احتمالاً به حرمت حرم، ماه حرام لقب گرفتهاند، در این شهر و اطراف آن برگزار میشود. در شرق و ناحیه شمالی شهر مکّه، سه منطقه قدسی و متبرک وجود دارد که بخشی از مراسم و مناسک نمادین حج در آن اقامه میشود و به نوعی از اجزای مکمّل بیت شمرده میشوند. اول، ناحیهای صحرایی به نام «منا» در شرق و حدود شش کیلومتری مکّه و بالاتر از آن منطقه دیگری به نام «مشعر» در حد فاصل میان منا و عرفات و سوم، سرزمین مسطح «عرفات» است که در شمال و در 24 کیلومتری مکّه واقع شده است. حجگزاران، پس از احرام و تلبیه و انجام برخی مناسک در کنار بیت به سوی عرفات حرکت کرده، روز نهم ذیحجه را در عرفات و شب آن را در وادی مشعر بیتوته میکنند و سحرگاه روز بعد (روز دهم ذیحجه) به سرزمین منا وارد میشوند. پس از ورود، بخشی از مراسم عبادی خود همچون قربانی، حلق یا تقصیر، رمی جمرات و بیتوته مجددا به مکّه بازگشته و باقیمانده اعمال حج خود را به جای میآورند. این نوشتار بر آن است تا ضمن توصیف کلی این مکان مقدّس، ابعاد ارتباطی آن را برجسته سازد.
نامهای کعبه
در قرآن کریم، از این معبد قدسی با نامهای متفاوتی یادشده که هر یک معرف برخی از ویژگیهای آن است: بیت؛2 بیتی؛3 بیتالحرام؛4 الکعبه؛5 بیتالعتیق.6
در منابع روایی و غیر آن، گاه به اعتبار اینکه کعبه در وسط مسجدالحرام واقع شده، به قرینه ظرف و مظروف بدان مسجدالحرام نیز اطلاق شده است؛ در موارد اندکی نیز، بدان «بکه» گفته شده، اگرچه این عنوان بیشتر در مورد مسجدالحرام و شهر مکّه، به کار رفته است. نکات تکمیلی این بخش را ابنخلدون چنین توصیف میکند: «مکّه و آن را امالقری و کعبه نیز مینامند از کلمه "کعب" به
علت بلندی آن و هم آن را "بکه" گویند. اصمعی گوید: زیرا مردم با یکدیگر نرمی میکنند، و مجاهد گوید باء بکه را به میم بدل کردهاند، چنانکه لازب را لازم گویند؛ چه مخرج میم و باء بهم نزدیک است و نخعی گوید بکه با باء بر خانه کعبه و مکّه با میم بر شهر اطلاق شود و زهری گوید بکه به باء بر کلیه مسجد و مکّه به میم بر حرم اطلاق گردد.»7
اینکه چرا بیتاللّه را «کعبه» نام نهادهاند، احتمالات گوناگونی در وجه تسمیه آن بیان شده است: کعبه را کعبه گفتهاند چون به شکل مربع و چهارگوش است؛8 کعبه، کعبه است چون در وسط زمین قرار گرفته و هر چه در وسط چیزی قرار گیرد، بدان کعب گفته میشود.9 به هر چیزی که دارای ارتفاع و بلندی از سطح زمین باشد کعبه میگویند، و خانه خدا به دلیل داشتن ارتفاع ظاهری و رفعت معنوی و الهی، کعبه نام گرفته است. (بر طبق روایات: «لاینبغی لاحد ان یرفع بنائه فوق الکعبه»؛10 کعبه را کعبه گفتهاند چون اشرف، اقدم و پرفضلیتترین مکان جهان است.
کعبه از کعب یعنی شکل مربع و مکعب یا به معنای مکان مرتفع است.11 کعبه تقریبا ساختمانی به صورت مربع بنا شده که هر ضلع آن به سمت یکی از جهات چهارگانه: شمال، جنوب، مشرق و مغرب بوده ... چهارگوشه کعبه از قدیمالایام، چهار رکن نامیده میشد: رکن شمالی را رکن عراقی، رکن غربی را رکن شامی، رکن جنوبی را رکن یمانی و رکن شرقی را که حجرالاسود در آن قرار گرفته، رکن اسود نامیدهاند.12 تولد حضرت علی علیهالسلام در کعبه نیز موجب پیوند خوردن ولایت آن حضرت با کعبه شده است. کعبه بیولایت جز یک سازه سنگی نیست.13
سید حسین نصر درباره ویژگی فضایی کعبه و حضور همه جایی آن مینویسد:
در مورد معماری اسلامی این «تقدّسبخشی» بیش از هر چیز به مدد قطبی کردن فضا بر اساس حضور خانه کعبه شکل میگیرد. خانه کعبه مرکز زمین است و زائران مسلمان به دور آن طواف میکنند و در نمازهای روزانه به سوی آن روی میگردانند. اما این نتیجه در ضمن به مدد خلق فضایی کیفی حاصل میآید که به تعبیری با تکرار کلمه «اللّه» بر سطح و سطوح درون احجام جهان جسمانی که بناها و شهرهای اسلامی را تشکیل میدهد، تعین مییابد. فضای معماری اسلامی، فضای کمّی هندسه دکارتی نیست، بلکه فضای کیفی مرتبط با هندسه قدسی است که به واسطه حضور امر قدسی انتظام پیدا میکند. خانه کعبه توسط خداوند به عنوان سمت و سوی نماز یا قبله مسلمانان برگزیده شده است. چون جهتها را معین میدارد و قطبی میکند و مجموعهای نامرئی از «خطوط [تمرکز ]قدرت» پدید میآورد که تمام نقاط پیرامونی را به سوی مرکز فرامیخواند، حضوری همه جایی و فراگیر دارد، بلکه حتی سمت و سوی خود فضا را نیز مشخص میکند.14
این ساختمان مکعب شکل و تا حدی مستطیل شکل (به ابعاد 10 متر در 12 متر در 15 متر) از سنگهای معمولی و سیاه رنگ ساخته شده و در گرداگرد آن صحن وسیع مسجدالحرام با دیوارها و دربهای متعدد قرار گرفته است. در اطراف کعبه، اماکن مقدّس و تاریخی دیگری همچون «مقام ابراهیم» قرار دارد؛ جایی که ابراهیم خلیل علیهالسلام برای عبادت در آنجا میایستاده است و هر حجگزار پس از فراغت از طواف و گردش دور کعبه، باید مطابق سنّت و شیوه حضرت ابراهیم علیهالسلام، در جای او بایستد و به سوی کعبه نماز گزارد. همچنین در کنار کعبه دیواری کوتاه به صورت هلال کشیده شده که «حجر اسماعیل» نام گرفته و بر طبق نقل، اسماعیل ذبیح و مادر او هاجر و برخی از پیامبران بزرگ در آن مأوا گزیدهاند. در گوشهای از مسجد، چاه یا چشمه معروف «زمزم» قرار گرفته که در پاسخ به تقاضای هاجر و اسماعیل به صورتی معجزهآسا جوشید و تا قیام قیامت تشنگان را از کوثر زلالش سیراب خواهد کرد. در بیرون و در جوار مسجد، دو تپه سنگی و دو صخره به نام «صفا» و «مروه» وجود دارد که حاجی باید به عنوان یکی از اعمال عبادی واجب خویش، مسافت میان این دو (حدود چهارصد متر) را هفت بار قدم بزند و با لباس احرام و با حالت خشوع و تضرع و دعا، آمادگی خود را برای هرگونه تلاش در کسب «صفا» و «سعی» در جلب رضای حق ابراز دارد.
ویژگیهای کعبه
خانه کعبه از ویژگیها و امتیازات منحصر به فردی برخوردار است که در آیات و روایات و متون تاریخی بدان اشاره شده است. اهمّ این ویژگیها عبارتند از:
1. اولین معبد و بقعه مقدّس در روی زمین: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا وَ هُدی لِلْعَالَمِینَ.»(آلعمران: 96) با توجه به اینکه همه پیامبران الهی و پیروان آنها اقامه نماز میکردند و قاعدتا به سمت قبلهای متوجه میشدند و قبلهای نیز جز کعبه در تاریخ حیات دینی بشر وجود نیافته است. همه پیامبران الهی و امتهای پیشین، و مسجدالحرام اولین مسجد جهانی بوده است.
کعبه اولین بنایی است که به دست بشر برای عبادت و تکریم خدای متعال به وجود آمده است... این بنا نهصد و نود و سه سال قبل از بنای هیکل سلیمان یا دو هزار سال قبل از میلاد مسیح به وجود آمده و این معنی نیز بر احترام آن افزوده است.15
2. اولین نقطه مسکونی زمین: بر طبق روایات، کعبه و بخشهایی از حریم آن، اولین نقطهای است که از آب سر برآورده و قابلیت اسکان یافته است. سایر نقاط زمین متعاقبا و از ناحیه آن گسترش و توسعه یافته است. یکی از شگفتیهای بسیار مهم زمینشناختی که قرآن و روایات در چهارده قرن قبل بدان توجه دادهاند، روز موسوم به «دحوالارض» یا گسترش زمین مطابق با 25 ذیقعده است؛ روزی که زمین در آن اعلان موجودیت کرده و سپس به تدریج به صورت امروزین بسط و گسترش یافت. مؤمنان به شکرانه این رویداد بزرگ، این روز را مقدّس شمرده و به انجام اعمالی مأمور شدهاند. نامگذاری مکّه به «ام القری» (مادر شهرها) نیز احتمالاً به همین دلیل صورت پذیرفته است. از اینرو، محل استقرار کعبه اولین نقطه و خود نخستین خانه روی زمین است.16
3. معماری پیامبران الهی به ویژه ابراهیم خلیل علیهالسلام: بنیانگذاری کعبه به شهادت آیه 37 سوره ابراهیم به پیامبران پیشین (آدم یا شیث) برمیگردد و حضرت ابراهیم علیهالسلام بیشتر به بازسازی و تطهیر آن همت گمارده است: «وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ.» (بقره: 127) اعمال حج انتساب و پیوند عجیبی با حضرت ابراهیم علیهالسلام و مخانواده او دارد. حاجی در اعمال حج بخش معظمی از تاریخ زندگی این خانواده و اعمال صادره از آنها را در عمل مرور میکند. این انتساب اگر دقیقا مورد توجه و معناکاوی قرار گیرد، بالقوّه میتواند همه مؤمنان و حتی مشرکان مدعی پیروی از ابراهیم علیهالسلام را چه در ارتباط طولی و تاریخی و چه در ارتباط عرضی و معاصرت به هم پیوند داده و اختلافات و فاصلههای موجود آنها را توجیهناپذیر سازد. لازم به ذکر است که خانه کعبه بر حسب نقل تاکنون بیش از ده بار بدین صورت تجدید بنا و مرمت شده است: ملائک عظام؛ حضرت ابوالبشر؛ جناب شیث و اولاد و احفاد او؛ حضرت خلیل؛ طایفه عمالقه؛ عشایر جرهم؛ قصی بن کلاب بن مره؛ قریشیان پیش از بعثت؛ عبداللّهبن زبیر. سلطان مرادخان رابع، سلطان عثمانی نیز برای بار یازدهم بنیان رصین کعبه را تجدید کرده است که تا این زمان (سنه 1040ق) به همان حالت باقی است.17
4. شرف انتساب به خداوند: «وَ عَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ.» (بقره: 125) به بیان برخی مفسّران: «قواعد خانه کعبه بر خلوص بالا برده شد و به تقوا مورد پذیرش خداوند تعالی قرار گرفت و چون هندسه کعبه بر توحید و آبادی آن بر تقوا و خلوص استوار شده، از شرف اضافه به نام خدای تعالی برخوردار گشته و خانه خدایی شده که هر آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و به اذن خداوند تعالی، او در هر لحظه از بام تا شام در آن یاد میشود و شجره طوبی شده و میوههایش خانههایی گشتهاند که خداوند رخصت داده تا برافراشته شوند و نامش در آنها از مساجد و مشاهد و امثال آنها، یاد شود: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَاللَّهُ أَن تُرْفَعَوَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ... .» (نور: 36)18
5. عتیق و کهن: «... وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ.» (حج: 29) عتیق علاوه بر معنای قدیمی و کهن، در معانی دیگری نیز همچون ارزشمند و نفیس، آزاد و رها (= از ماده عتق) از بندگی غیر خدا، آزاد از قید مالکیت و تملّکناپذیری آن توسط افراد، دولتها و نهادهای بینالمللی؛ آزادی زائران آن از عذاب جهنم؛ آزاد از ویرانی و تخریب توسط ظالمان و طاغیان (= جاودانگی و بقا) به کار رفته است.19 دلیل دیگر بر استقلال طبیعی آن، این است که منطقه حرم، مسجدالحرام و کعبه تماما جزء مشترکات یعنی اماکن قابل انتفاع برای همگان هستند.
6. افضیلت انحصاری: کعبه به اعتبار تقدم تاریخی، قدسیت و فضیلت زیاد، برتر از بیتالمقدّس معرفی شده است. در برخی روایات، برتری کعبه بر بیتالمقدّس به برتری مقام معمار آن یعنی حضرت ابراهیم علیهالسلام به عنوان یک پیامبر اولوالعزم بر معمار بیتالمقدّس یعنی حضرت سلیمان علیهالسلام به عنوان یک پیامبر تبلیغی استناد یافته است. و در برخی روایات، تفاوت این دو معبد به برخورداری کعبه از حمایت ویژه خداوند و ماندگاری آن در مقابل حوادث و وقایع روزگار تعلیل شده است. ظاهرا در خصوص بیتالمقدّس چنین تضمینی داده نشده است.
7. استقرار در محاذات بیتالمعمور: کعبه بر طبق برخی روایات، محاذی با بیتالمعمور که در ظلّ عرش اعظم خداوند ساخته شده، استقرار یافته است. این نشانه اعتبار و عظمت کعبه تلقّی شده است.
8. دارای حرمت و احترام ویژه: «جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ.»(مائده: 97) و به بیان برخی روایات، کعبه محبوبترین بقعه از بقاع ارض در نزد خداوند است.20
9. مکان نزول آیاتالهی: نزول دفعی قرآن و نزول تدریجی آن تا سال سیزدهم بعثت در مکّه و حرم صورت پذیرفته است.
10. تجلّیگاه توحید: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئا.» (حج: 26) کعبه از همه مظاهر شرک و بتپرستی اعم از مرئی و نامرئی پیراسته شده است.
11. کانون اعلان برائت و بیزاری از مشرکان: «وَ أَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ... .»(توبه: 3)
12. طهارت و پاکیزگی: کعبه از هر نوع آلودگی اعم از شرک، بت، بتپرست و هر پلیدی دیگر پاکیزه و مبرّاست: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّا تُشْرِکْ بِی شَیْئا وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ.» (حج: 26 / بقره: 125 / حج: 32 / توبه: 28)
پیامبر گرامی صلیاللهعلیهوآله در روز فتح مکّه، این خانه را از لوث وجود انواع بت پاک ساختند. در روز فتح مکّه مکرّمه در داخل و خارج کعبه 360 عدد صنم بوده و هریک از اینها در بالای کرسیها نشانده شده بودند.21 علاوه بر 360 بت، تمثال برخی پیامبران پیشین نیز بر دیوارهای آن نقش شده بود که پیامبر در روز فتح مکّه محو کردند.22 عدم جواز ورود مشرکان به حرم نیز دلیل دیگری بر طهارت این مکان مقدّس است. بورکهارت در فلسفه شکستن بتهای اطراف کعبه مینویسد:
بنابراین، در نظر اسلام، ویران ساختن بتها و در نتیجه، به کنار نهادن هر صورتی که محتملاً چون بتی درآید روشنترین تمثیل ممکن برای نشان دادن «یک امر واجب است» که همان تطهیر قلب برای وصال به توحید و شهادت و یا آگاهی از این است که «هیچ خدایی جز خدای متعال نیست.»23
13. اشتمال بر آیات بیّنات: «فِیهِ آیَاتٌ بَیِّـنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِیمَ... .»(آلعمران: 97) در اینکه مراد از آیات بیّنات به استثنای «مقام ابراهیم» که خود آیه بدان اشاره کرده، چیست، اختلافنظر وجود دارد. مجموع مصادیقی که مفسّران در ذیل آیه مذکور بدان اشاره کردهاند، از این قرار است: مقام ابراهیم، امنیت، وجوب حج آن بر مؤمنان مستطیع، چاه زمزم، صفا و مروه، حجر اسماعیل، حجرالاسود، دوام و بقای خانه در مقابل حوادث، یادآوری مبارزات و بندگی قهرمان توحید، تسلیم و رضای اسماعیل، ایثار و فداکاری هاجر، بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، صبر و بردباری پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و اصحاب وی در سالهای اولیه بعثت، نزول اجلال جبرئیل، زیارتگاه پیامبران الهی، نزول قرآن کریم و مهبط وحی، عروج پیامبر اسلام، مولد حضرت علی علیهالسلام، شکستن بتهای مشرکان، مبدأ هجرت پیامبر، پایتخت فرهنگی جهان اسلام.
14. پرچم و بیرق اسلام: حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «کعبه پرچم اسلام است»؛ یعنی همانگونه که پرچمها رمز اتحاد و یگانگی جمعیتها و نشانه همبستگی آنهاست و بر پا بودن آن علامت حیات آنهاست، کعبه برای اسلام، اینچنین است. در حدیث دیگری وارد شده: «لایزال الدین قائما ما قامت الکعبه»؛ مادام که کعبه به پاست، اسلام به پاست؛ یعنی مادام که حج زنده و باقی است اسلام زنده و باقی است. کعبه پرچم مقدّس اسلام است، رمز وحدت و استقلال مسلمانان است.24
15. خانه مردم: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ» (آلعمران: 96) کعبه ملجأ، مأمن و مایه قوام مردم معرفی شده است و تقریبا در همه آیات مربوط کعبه به نوعی به مردم استناد یافته است و این خود تأکید دیگری بر ابعاد و آثار جمعی آن است.
«وَ أَذِّن فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ.» (حج: 27)؛ «وَلِلّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ» (آلعمران: 97)؛ «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ» (بقره: 125)؛ «جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ قِیَاما لِلنَّاسِ» (مائده: 97) به بیان دیگر، تأکید بر ناس، مبیّن بعد اجتماعی کعبه و اعمال مربوط به آن همچون حج است. از اینرو، کعبه هم خانه مردم و هم خانه خداست.
16. مورد احترام همه امتها: در جاهلیت عرب هم کعبه مورد احترام و تعظیم بوده و به عنوان اینکه حج جزء شرع ابراهیم است، به زیارت حج میآمدند. تاریخ گویای آن است که این معنا اختصاص به عرب جاهلیت نداشته، بلکه سایر مردم نیز کعبه را محترم میدانستند... .25 ابن خلدون نیز اختصاص موقوفات به کعبه توسط پیشینیان را نشانه احترام آن در نزد ایشان دانسته است:
ملتهای گذشته از روزگار جاهلیت مکّه را گرامی میداشتند و پادشاهانی مانند کسری (خسرو) و دیگران اموال و گنجینههای بسیار بدان میفرستادند و داستان شمشیرها و دو آهوی زرین که عبدالمطلب هنگام کندن چاه زمزم یافته است، معروف میباشد. و رسول صلیاللهعلیهوآله هنگامی که مکّه را گشود در چاهی که در خانه کعبه واقع بود هفتاد هزار اوقیه زر یافت و این مبلغ از ارمغانهایی بوده است که پادشاهان، آنها را برای خانه کعبه میفرستادهاند و قیمت زر مزبور معادل دو میلیون دینار و به وزن دویست قنطار بوده است.26
از جمله دلایل این ادعا میتوان به نظام تقسیم کار قبایل عرب در ارتباط با حرم و زائران آن اشاره کرد. بر طبق منابع تاریخی، در دوره جاهلیت و همچنین در اوایل ظهور اسلام برای هر چه بهتر برگزار کردن مراسم حج، تأمین نیازهای حرم و ارائه خدمات به زائران، مناصبی وجود داشت که میان قبایل و یا افراد خاصی تقسیم شده بود.
17. صخرهآسایی و استحکام نمادین: سنگ بودن کعبه نمادی از نفوذناپذیری، استحکام و جاودانگی است. پالس در توضیح بعد نمادین سنگهای مقدّس مثل حجرالاسود از دید الیاده مینویسد:
الیاده این حلول فوق طبیعی در اشیای طبیعی را دیالکتیک امر مقدس مینامد. سنگ مقدّس هر چند عینی، دارای شکلی معین و شاید قابل انتقال از جایی به جای دیگر است، ولی به خاطر ویژگی دیگرش، یعنی سختی و استحکام به نظر یک مؤمن، آیینهای است از امر مقدس، اگر چه امر مقدّس با محدودیتهای این سنگ کاملاً در تقابل است. این سنگ میتواند خدایی را نشان دهد که غیر قابل انتقال، فراتر از تغییرات و خالق قادر، بینهایت و مطلق جهان است.27
ملّاصدرا در تفسیر روایتی که قلب مؤمن عارف را بیتاللّه و حرماللّه معرفی کرده، با استناد به روایات، به ویژگیهای دیگری نیز توجه دادهاند؛ از جمله: برخوردار از کرامت ظاهری؛28 محترم و مقدّس نزد همه امتها حتی مشرکان و در همه اعصار از آدم تاکنون؛ تنزل یافته از آسمان نازل؛ جاودانگی و بقا تا قیام قیامت؛ استقرار یاقوت بهشتی یعنی حجرالاسود در جنب آن؛ محبوبترین موضع زمین نزد خداوند.29
18. محل تولد حضرت علی علیهالسلام: تولد مولیالموحدین امیرالمؤمنین علیهالسلام در این خانه افتخاری است که به شهادت تاریخ جز وی نصیب احدی نشده است. فریقین بر این امر متفقاند که حضرت در 13 رجب سال سیام بعد از عامالفیل یعنی ده سال پس از بعثت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در خانه کعبه دیده به جهان گشود. برخی مورّخان در نقل این واقعه ادعای تواتر کردهاند.30
کارکردهای کعبه
کعبه و حرم آثار و کارکردهای آشکار و پنهان فراوانی برای جامعه انسانی و امت اسلام دربر دارد که بخشی از آن در آیات و روایات ذکر شده و برخی نیز در فرایند تجربه تاریخی به اثبات رسیده است. در ذیل به مواردی از این کارکردها اشاره میشود:
1. عامل هدایت عالمیان: «وَهُدی لِلْعَالَمِینَ» (آلعمران: 96) «کعبه به تمامی مراتب هدایت از خطور ذهنی گرفته تا انقطاع تام از دنیا و اتصال کامل به عالم معنا هدایت است31... خانه کعبه اولین خانهای است که به نام خدا و خانه برکت و هدایت ساخته شده و از چهارهزار سال قبل تاکنون بر پایههای خود استوار مانده، از بزرگترین آیات الهی است که پیوسته مردم دنیا را به یاد خدا انداخته و آیات خداوندی را در خاطرهها زنده نگه داشته و در روزگاری دراز کلمه حق را در دنیا حفظ کرده است.32 به بیان دیگر، قبله اگرچه یک جهت جغرافیایی است، اما ابعاد فرهنگی بسیار زیادی دارد. این کانون فرهنگی، زمینه شکلگیری یک نظام هنجاری گسترده را فراهم ساخته که به رفتارهای مسلمانان در ساحتهای گوناگون نظم و انسجام بخشیده است و همانگونه که انسانها به صورت فردی نیازمند الگو، مقتدا و مرجع هستند، امت نیز برای هدایت خویش علاوه بر شخصیتهای الگویی همچون پیامبر، امام، رهبر و هادی به قطبنمایی که همواره جهت حرکت او را در مسیر نیل به غایات مقصود تعیین و تنظیم کند، نیازمند خواهد بود.
2. عامل تقویت دین: کعبه و اعمال اختصاصی آن، به ویژه مراسم جهانی حج، ضامن تقویت و پایداری دین معرفی شده است: «الحج تقویة للدین»؛33 «لایزال الدین قائما ما قامت الکعبه»؛34 «هذا البیت دعامه الاسلام»؛35 تضمینکننده بقای مسلمانان علاوه بر بقای دین: «لاتترکوا حج ربکم فتهلکوا»؛36 «لایزال الناس علی دین ما حجوا البیت و استقبلوا القبله»؛37 و ترک حج موجب نابودی و هلاکت مسلمانان توسط دشمنان خواهد شد. «اللّه اللّه فی بیت ربکم، لاتخلوه مابقیتم، فانه ان ترک لم تناظروا.»38
3. مایه خیر و برکت: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکا.»(آلعمران: 96) که به دلیل اطلاق، برکات مادی و معنوی هر دو را شامل میشود.
4. مایه نزول برکات:«أَوَلَمْ نُمَکِّن لَّهُمْ حَرَما آمِنا یُجْبَی إِلَیْهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیْءٍ رِزْقا مِن لَّدُنَّا وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ.»(قصص: 57)
5. موجب مثابت و امنیت:«وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنا.»(بقره: 125) کعبه بر طبق این آیه، محل تجمع، ملجأ، مأمن و پناهگاه عالمیان است. یکی از آثار حقوقی این مکان و اماکن مقدّس اطراف آن به دلیل این ویژگی آن است. هیچ پناهندهای را نمیتوان در آن دستگیر یا مورد اذیت و آزار قرار داد. از اینرو، هر مخالف و منتقدی میتواند با آرامش خاطر، فریاد اعتراض خود را بدون هیچگونه ترس و واهمهای به گوش جهانیان برساند. کعبه از این جهت میتواند نقش تریبون آزادی برای حقجویی، عدالتخواهی، ظلمستیزی و اعتراض به نامردمیها ایفا کند.
6. مایه قوام و استواری مردم: «جَعَلَ اللّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرَامَ.»(مائده: 97) بر طبق این آیه، کعبه قیام یعنی قائمه و ستون مردم معرفی شده است. این مکان مهم میتواند جایگاه طرح و حل مشکلات مردم به ویژه مسلمانان باشد. «قوام و قیام آنگاه خواهد بود که مردم به وسیله آن و به یاری برکات طبیعی و وضعی الهی ـ که خداوند در آن مکان نهاده است ـ بتوانند یک مرکزیت بینالمللی در حول آن به وجود بیاورند و به وسیله آن مرکز و اداره صحیح آن به حل مشکلات کمرشکن اجتماعی و بینالمللی بپردازند.»39
7. جاذبه مغناطیسوار برای کشش همگان به سمت خود: خداوند در قرآن، حضرت ابراهیم علیهالسلام را مأمور به اعلان عمومی حج میکند و به وی نوید میدهد که این ندا در گستردهترین و عمیقترین شکل ممکن اجابت خواهد شد و مؤمنان از اطراف و اکناف عالم، این دعوت را پاسخ خواهند گفت.
8. قبله بودن: «... فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا...) (بقره: 144) مهمترین و مشهودترین نقش کعبه ایفای موقعیت قبله بودن است و معمولاً به هنگام شنیدن نام کعبه، این کارکرد سریعتر از بقیه به ذهن متبادر میشود. «قبله در حقیقت اسم عمل ماست نه اسم خانه، ولی چون این عمل روبهروی آن خانه انجام میشود، کمکم اسم خانه شده. قبله بر وزن جلسه، وضع و طرز نشستن، ایستادن، روبهرو شدن و اقبال کردن با چیزی است. این اقبال باید با گسستن از غیر همراه باشد و این جلوس مخصوص باید با حضور قلب و هوشیاری همراه باشد.40 قبله و جهت در نماز، دفن مردگان، ذبح حیوانات، جهت مورد توصیه و مستحب در نشستن، خوابیدن، وضو ساختن؛ ممنوعیت استقبال و استدبار آن به هنگام قضای حاجت و... تعلیق این سنخ اعمال به لزوم همسویی و موازات با کعبه، موجب شده تا مسلمانان در هر نقطه از زمین در جستوجوی یافتن جهت آن برآیند و جایگاه آن را در افق خویش معین کنند.
9. وحدتآفرینی و تمرکز: تعیین قبله مستقل علاوه بر آنکه نماد استقلال دینی مسلمانان و عزتمندی آنها در مقابل خردهگیریهای یهود است، به دلیل مرکزیت و حذف عوامل تفرقه، به اعمال عبادی نیز غنای خاص بخشیده است. «تحویل قبله باعث تقدم مسلمانان و دین اسلام میشود؛ چون توجه تمامی امت را یکجا جمع میکند، و همه در مراسم دینی به یک نقطه رو میکنند، و این تمرکز همه توجهات به یکسو، ایشان را از تفرق نجات میدهد؛ هم تفرق وجوهشان در ظاهر، و هم تفرق کلمهشان در باطن، و مسلما قبلهشان کعبه تأثیری بیشتر و قویتر دارد تا سایر احکام اسلام، از قبیل طهارت و دعا و امثال آن و یهود و مشرکان عرب را سخت نگران میسازد... .»41
10. وسیله آزمایش انسانها: حضرت علی علیهالسلام درباره موقعیت جغرافیایی کعبه و نقش آن در آزمون مؤمنان میفرماید: «آیا مشاهده نمیکنید که همانا خداوند سبحان، انسانهای پیشین از آدم علیهالسلام تا آیندگان این جهان را با سنگهایی در مکّه آزمایش کرد که نه زیان میرسانند و نه نفعی دارند، نه میبینند، و نه میشنوند؟ این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایداری مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخترین مکانها، بیگیاهترین زمینها، و کمفاصلهترین درهها، در میان کوههای خشن، سنگریزههای فراوان، و چشمههای کمآب، و آبادیهای دور از هم قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچکدام در آن سرزمین آسایش ندارند. سپس آدم علیهالسلام و فرزندانش را فرمان داد که به سوی کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از میان فلات و دشتهای دور و از درون شهرها، روستاها، درههای عمیق و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روی آورند... که آزمونی بزرگ و امتحانی سخت، و آزمایشی آشکار است برای پاکسازی و خالص شدن که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.»42
11. عامل پیوستگی تاریخی: کعبه به عنوان برجستهترین نماد توحید، ماندگارترین بنای قدسی و یادگار مجسّم خط سبز رسالت، در طول تاریخ همواره نقطه اتصال پیروان ادیان توحیدی و منسوبان به حضرت ابراهیم علیهالسلامدر ارتباط طولی و تاریخی و در ارتباط عرضی و معاصر بوده است. میزان دوری و نزدیکی به کعبه همواره شاخص تعیین نصاب ایمان و کفر افراد و گروهها بوده است. به بیان دورکیم:
آدمی هنگامی که میبیند ایمانی که در وجود او هست به چه گذشته دوردستی برمیگردد و یادآور چه چیزهای گرانقدری است، اطمینان بیشتری در خود احساس میکند. آموزندگی مراسم از همین خصلت آن سرچشمه میگیرد. تمامی مراسم برای آن است که بر وجدانها، و فقط بر وجدانها، تأثیر بگذارد.43
خداوند با بیانهای گوناگون به همگان و به ویژه اهل کتاب تفهیم میکند که ابراهیم نه یهودی و نه نصرانی، بلکه تابع دین و آیین حنیف بود. نام ابراهیم با کعبه به عنوان مقدّسترین معبد الهی و پیراسته از هر نوع شرک و انحراف پیوند خورده است و اگر شما واقعا مدعی پیروی از ابراهیم علیهالسلام و آیین حقگرای اویید باید خانه کعبه را که مهمترین یادگار آن پیامبر بزرگ و نماد توحید و یکتاپرستی است، محترم شمرید. و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را که هم ذریّه او، هم مروّج آیین او و هم احیاگر کعبه اوست، پیروی کنید. پیامبر اکرم و امت او به واقع ثمره اجابت دعای ابراهیم و اسماعیل پس از فراغت از بازسازی کعبهاند: «رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَّکَ.... رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ... .»(بقره: 128ـ129)
12. کانون عرضه فرهنگ: «باید دانست که شعر دیوان عرب بوده که همه علوم و تواریخ و حکمتهای آنان در آن منعکس میشده است و بزرگان و رؤسای قبایل عرب بدان شیفتگی نشان میدادهاند، چنانکه در بازار عکاظ برای سرودن شعر حاضر میشده و هر یک از آنان شعر خود را بر بزرگان بیان و صاحبان بصیرت عرضه میکردهاند تا بافت یا سبک شعر آنان باز شناخته شود و سرانجام کار آنان به همچشمی و مفاخره میکشید و بهترین اشعارشان را از ارکان بیتالحرام (کعبه) که جایگاه حجگزاری و خانه [پدرشان] ابراهیم علیهالسلام بود فرو میآویختند.»44
13. خاستگاه هنر قدسی: بورکهارت در اینباره مینویسد:
اگرچه کعبه را به معنای دقیق کلمه یک اثر هنری نمیتوان خواند؛ زیرا بنایی بیش از یک مکعب ساده نیست، ولی به آن چیزی تعلّق دارد که شاید بتوان آن را هنر ازلی نامید؛ هنری که ساحت معنوی آن، بسته به دیدگاه ما، به رمز و تمثیل و یا وحی مطابقت میکند. این امر بدین معناست که رمز و تمثیل درونی کعبه، هم در شکل آن و هم در آداب و شعائری که با آن ارتباط دارد، هر چیزی را که در هنر مقدّس اسلام بیان شده است، چون نطفه دربر میگیرد.45
14. کانون برگزاری مراسم حج: قرآن کریم در آیه 27 سوره «حج» خطاب به حضرت ابراهیم علیهالسلام وی را مأمور به اعلان جهانی حج میکند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز در راستای اجابت این دعوت، وجوب فریضه حج را به عنوان یکی از ارکان اسلام در سال هشتم یا دهم هجری به عموم مسلمانان گوشزد فرمودهاند و خود به اتفاق اصحاب در سال دهم هجری به برگزاری این کنگره عظیم و شکوهمند توفیق یافتند؛ حجی که طبق آیات و روایات، جلوهگاه آیات الهی، پرچم برافراشته اسلام،46 سبب تقویت دین،47 قوامبخش جامعه انسانی،48 نمایشگر عرصه قیامت و مصداق بارز «فَفِرُّوا إِلَی اللَّهِ» (ذاریات: 50)، اردوگاه خودسازی، کانون دعا و نیایش، احیاگر سنّت ابراهیم خلیل، آیین دیرین همه انبیای الهی، از ارکان مهم دین،49 ترکش موجب بروز فتنه، هلاکت و سبب خروج از ملت اسلام میگردد.50 حجی که متضمن منافع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امت اسلام است و در عظمت آن هر چه گفته شود، کم است.
حج توحید ممثل است و توحید همان فطرتی است که خداوند انسانها را بر پایه آن سرشته است و دگرگونی برای آن نیست. بنابراین، حج یکی از مهمترین نمودهای اسلام و تجلّیگاه دو اصل متقدم یعنی کلیت و دوام است و از همینروست که در میان امم و اقوام گذشته و در طول قرون از تطاول سالها و روزها در امان مانده است. از جمله اموری که تو را به این نکته راهنمایی میکند که حج توحید ممثل است این است که یکی از ارکان مهم حج، طواف است؛ یعنی عبادت ویژهای که این فرموده خدای تعالی در آن متجلّی میشود:«أَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ.» (بقره: 115)51
یکی از اندیشمندان معاصر در بیانی جامع در خصوص کارکردهای گوناگون حج ابراهیمی مینویسد:
از همه مهمتر، نتیجه عمومی این موضوع میباشد چه همه ساله در مرکز وحی و اشراق، مهد الهام و ارشاد، گروهی از شرق و غرب جهان از شمال و جنوب زمین و در یک مجتمع که بنای آن بر پایه وارستگی و از خودگذشتگی و توجه به عوالم صفا و وفا و خدمتگزاری و اشتغال به انوار ملکوتی و روحانیت و خداپرستی و نوعخواهی، برادری و برابری، بلکه مواسات نهاده شده است به دور هم جمع میگردند. در چنان زمینی مقدّس با چنان حالی پاک و مهذّب، در چنان وضعی سوخته جان و افروخته دل، با هم آشنا و مرتبط، بلکه یکتا و متحد میشوند، از اوضاع و احوال بلدان و ممالک هم مطلّع و بر ضعف و قدرت خود واقف میگردند، راجع به ترقّی و پیشرفت اجتماعی خود بحث میکنند. در طرز دعوت و تبلیغ اسلام و بسط و نشر عقاید حقه سخن میرانند و... به این وسیله زمام سیادت مطلقه جهان را به دست میگیرند و حقیقت «لیظهره علی الدین کله» را اظهار و آشکار میدارند، و با شرافت حقیقی و سعادت واقعی همآغوش میگردند.52
از این سطح کلی که بگذریم، حج آثار متنوعی دارد که تحلیل هر یک نیازمند بحث و بررسی گسترده است؛ از جمله:
15. تقویت بعد معنوی و عبادی و ارتباط با خداوند: حج به لحاظ عبادی از سنخ کنشهای عقلانی معطوف به ارزش شمرده میشود و آثار و کارکردهای ویژهای به دنبال دارد. به بیان برخی جامعهشناسان، «رفتار عقلانی معطوف به ارزش، رفتاری است که بدون اعتنا به پیامدهای قابل پیشبینی عمل، تنها از اعتقاد کارگزار الهام میگیرد. در این حالت، فرد با اخلاص کامل خود را در خدمت یک ارزش یا یک آرمان از سنخ دینی، سیاسی و... قرار میدهد، با احساس اینکه خود را برای انجام فلان عمل بیچون و چرا مکلّف میبیند. باری، یک چنین رفتاری عقلانی است، از آنرو که نه منحصرا به موفقیت اعتبار میدهد، و نه به سازگاری با هنجارهای رایج، بلکه سعی میکند به وسیله اعمالی که با اعتقادش همسازی داشته باشند، به خود یک انسجام درونی بدهد.»53
زائر بیتاللّه بر طبق روایات میهمان خداست.54 و برای درک این ضیافت عظیم باید زمینههای لازم را در تمام طول عمر و پیش از ورود به حج تحصیل کند. تقویت ایمان، پیرایش روح، بخشش گناهان، آزاد کردن دل از تعلّقات بازدارنده، شکوفایی جوانههای تقوا در ساحت نفس، تذکار معنویت، تقویت بینشها و عقاید مذهبی، رهایی از اشتغالات معمول زندگی، دور ریختن تفاخرات، سوقیابی مشتاقانه به عبادت و بندگی، ذکر و مناجات، دعا و تضرّع، نماز و طواف، رمی شیطان و به طور کلی اعطای فرصت برای کسب ویژگیهای فرشته خویی از جمله آثار و نتایج معنوی حج و ارتباط با خداوند است.
16. تقویت فرهنگ برابری و مساوات: منشور حج، منشور وحدت و مساوات انسانهاست. همسانی میان سیاه و سفید، عرب و عجم، شرقی و غربی، شریف و وضیع، فقیر و غنی، عالم و عامی مقیم و مهاجر و... بازرترین فراز تربیتی و تذکار انسانشناختی حج است. حج، صادقانهترین، بیریاترین، بیشائبهترین و واقعیترین قطعنامههای رفع تبعیض و کنار نهادن فاصلههای طبقاتی، اجتماعی و فرهنگی و در یک کلام اعلان مساوات بشری است. دور ریختن هرچند موقت این تفاخرات و تشخّصات که بر عارضی و سطحی بودن آنها در جنب ویژگیهای اصیل انسانی دلالت دارد، روابط میان انسانها را تسهیل و تعمیق میسازد.
17. تقویت و تحکیم برادری دینی: کنگره عظیم حج زمینه شکوفایی اخوّت ایمانی مؤمنان را فراهم ساخته و شعار «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»(حجرات: 10) را عینیت میبخشد. فاصله و موانع ارتباطی را کنار زده و مؤمنان را با ارجاع به زیرساختهای ایمانی و تعلقات اعتقادی در صفی واحد به هم پیوند میدهد.
حج بهترین میعادگاه معارفه ملتهای مسلمان با برادران و خواهران دینی و اسلامی خود از سراسر جهان آشنا میشوند و در آن خانهای که متعلّق به تمام جوامع اسلامی و پیروان ابراهیم حنیف است، گردهم میآیند و با کنار گذاردن تشخّصها و رنگها و ملیتها و نژادها به سرزمین و خانه اولین خود رجعت میکنند و با مراعات اخلاق کریمه اسلامی و اجتناب از مجادلات و تجمّلات، صفای اخوّت اسلامی و دورنمای تشکیل امّت محمّدی صلیاللهعلیهوآله را در سراسر جهان به نمایش میگذارند.55
آیینهای دینی، به ویژه آیینهای جمعی، در تأمین این سنخ کارکردهای اجتماعی نقش منحصر به فرد و جایگزینناپذیری دارند.
آیینهای دینی نیز یک ابزار ارتباطی هستند. ایمان فینفسه به آیین جمعی وابسته نیست؛ چون در رابطه فرد با امر مقدّس و منبع قدسی معنی پیدا میکند. آیینها محملی برای تماس و نزدیکی افراد مؤمن با یکدیگر هستند تا از این طریق نهادهای جمعی به وجود آیند، گردهماییها و اجتماعات تودهوار امکان القا و ایجاد شرایط قرنطینه را فراهم آورند، و آموزش مذهبی صورت گیرد. ابزار عمده گرد هم آوردن و ایجاد فضای دینی، وعظ و خطابه و عبادات جمعی هستند.56
از اینرو، حج علاوه بر نقش ارتباطی گذرا به تقویت و تحکیم اخوت دینی که معمولاً تحت تأثیر موانع فرهنگی، زبانی، جغرافیایی و نژادی همواره زیر خرواری از تعیّنات مدفون است، شکوفا و فعال میسازد.
دستور حج برای تشیید مبانی همین برادری اسلامی فرض شده ... در چنین اجتماعی احتیاجات یکدیگر را بیان میدارند و در شئون اسلامی با هم تفاهم میکنند، آنگاه نتیجه این تفاهم در کشورهای اسلامی منتشر میگردد.57
به بیان برخی جامعهشناسان، وجود تشکیلاتی که به تأمین انرژی عاطفی و گره زدن انسانها به یکدیگر کمک میکنند، برای جامعه لازم و ضروری است.
به منظور کسب انرژی عاطفی و حفظ طراوت فرهنگی لازم است که تشکل ملّی، مذهبی و انسانی در ورای گروههای اولیه و اجتماعات طبیعی و در سطح جامعه هر از گاهی به طور متناوب برگزار گردند.58
18. ایجاد زمینه برای تقویت روح جمعی: عبادات جمعی در ادیان، نوعی نمایش قدرت است و فرد به واسطه حضور در جمع، احساس قدرت آرامش میکند. توصیه و تشویق مؤمنان به گردهماییهای عبادی همچون حج، نماز عید فطر و قربان، نمازهای جمعه و جماعات و تأکید بسیار زیاد بر شرکت حداکثری مؤمنان در این مجامع و وعده ثواب بیحد و حصر به ایشان، احتمالاً بیش از تأمین جنبههای روحانی، معنوی و عبادی آن با هدف تقویت روح جمعی مؤمنان صورت پذیرفته است یا دستکم این کارکرد آن در کنار کارکرد عبادی از برجستگیهای ویژهای برخوردار است. شهید مطهّری در اینباره مینویسد:
یکی از آثار حج جنبه اجتماعی و هماهنگی آن است. فرق است که کسی به تنهایی برود ـ مثلاً ـ به عرفات برای دعا و یا با یک میلیون جمعیت باشد. در روح بشر خاصیت هماهنگی با جمع است که از آن به «محاکات» تعبیر میکنند. اسلام از جنبه روانی به محیطهای مذهبی و معنوی که موجب برانگیخته شدن احساسات مکتوم است، اهمیت میدهد.59
دورکیم در تأثیر مناسک دینی در احیای روح جمعی مینویسد:
در واقع، تشریفات دینی، هر قدر هم که کماهمیت باشند، اجتماع را به حرکت درمیآورند، گروههایی از مردم برای برگزاری این جشنها گرد هم میآیند. پس، نخستین اثر آنها این است که افراد را به هم نزدیک میکنند، بر تماسهایشان با یکدیگر میافزایند و صمیمیت بیشتری بینشان ایجاد میکنند. محتوای آگاهیهای افراد از همین رهگذر تغییر میکند. و... [اما به هنگام اجرای تشریفات دینی] جامعه در چنین حالتی زندهتر و مؤثرتر است، و در نتیجه، واقعیت وجودیاش پیش از حالتی که زندگی در مسیر ناسوتی خود جریان دارد، احساس میشود.60
و در موضعی دیگر میافزاید:
در واقع، وجدانهای فردی، در خودی خویش، نسبت به یکدیگر بستهاند؛ ارتباط آنها میسّر نیست، مگر به کمک علایمی که ترجمان همه حالتهای درونی آنها باشد. برای آنکه ارتباط موجود مابین وجدانهای فردی بتواند به اشتراکی بینجامد؛ یعنی به نوعی آمیختگی همه احساسات فردی در یک حس مشترک ختم شود، لازم است که علایم بیانکننده آن نیز همه در یک برآمد واحد به هم بیامیزند. با ظهور همین برآمد است که افراد درمییابند که وجودی یگانهاند و به وحدت اخلاقی خویش پی میبرند. با کشیدن فریادی واحد، با تلفظ سخنی واحد، با انجام دادن حرکتی واحد در باب موضوعی واحد است که افراد با یکدیگر به توافق میرسند و این توافق را حس میکنند.61
19. تأمینکننده منافع جمعی: همانگونه که پیشتر بیان شد، یکی از از آثار کعبه، تأمین منافع انسانهاست که در آیه 28 سوره «حج» بدان اشاره شده است. این منافع به دلیل اطلاق، هم شامل منافع معنوی و عبادی میشود و هم شامل منافع مادی. به بیان برخی مفسّران، هم منافع دنیوی را تأمین میکند و هم منافع اخروی را. گرد آمدن اقوام و گروههای گوناگون از بلاد مختلف اسلامی در یک مکان خاص، در یک زمان مشخص و با هدف مشترک، زمینه آشنایی، همدلی، همفکری، تبادل نظر و بهرهگیری متقابل از ظرفیتها و امکانات را فراهم میسازد و با به هم پیوستن اجتماعات کوچک مسلمانان، جامعهای بزرگ با تکیه بر عمیقترین مشترکات اعلان موجودیت خواهد کرد و این خود زمینه مناسبی برای بهرهگیری متقابل در عرصههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی، نظامی و... فراهم خواهد ساخت.
کعبه عالم اسلام را به سعادت دنیاییشان نیز هدایت میکند و این سعادت عبارت است از وحدت کلمه، و ائتلاف امت و شهادت منافع خود و عالم غیر اسلام را هدایت میکند که از خواب غفلت بیدار شوند و به ثمرات این وحدت توجه کنند و ببینند که چگونه اسلام قوای مختلفه و سلیقههای متشتت و نژادهای گوناگون را با هم متفق و برادر کرده است.62
20. تقویت موقعیت سیاسی امّت: از جمله آثار برجسته و مشهود و از ظرفیتهای نسبتا فراموش شده این کنگره عظیم، بعد سیاسی آن است. امام امّت، احیاگر حج ابراهیمی، در پیامهای حج خود به این ویژگی توجه جدّی داده است.
این بیت معظّم برای ناس بنا شده و برای قیام ناس و نهضت همگانی و برای منافع مردمی و چه نفعی بالاتر و والاتر از آنکه دست جبّاران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر کشورهای مظلوم کوتاه شود. مخازن عظیم کشورها برای مردم خود آن کشورها باشد. بیتی که برای قیام تأسیس شده است، آن هم قیام ناس و للناس. پس باید برای همین مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همین مواقف شریف تأمین نمود و رمی شیاطین بزرگ و کوچک را در همین مواقف انجام داد.63
برائت از مشرکان، آگاهی یافتن از توطئهها و برنامههای دشمنان، اعتراض به سیاستها و اقدامات ظالمانه، تحکیم وحدت در مقابله با ظلمها و بیعدالتیها، افشاگری علیه خائنان و ستمپیشگان و... بخشی از اقداماتی است که حج ابراهیمی بستر تحقق آن را فراهم ساخته است.
صاحبان مقام و بزرگان و رهبران ملتهای مسلمان میتوانند از حج، به عنوان بهترین وسیله و ابزار در جهت ایجاد وحدت اسلامی و بهترین میدان برای عرضه مشکلات مسلمانان در عرصه بینالمللی استفاده کنند؛ چراکه اجتماع دهها هزار میهمان و زائر از اطراف و اکناف کره زمین در مکان واحد، با گوش و دلهایی باز و پذیرا، بیانگر زمینهای مناسب در آنان برای پذیرش یک روح و اندیشه است که به آنان القا شود.64
علاوه بر استفادههای مستقیم سیاسی، از حج به طور غیرمستقیم و غیررسمی نیز میتوان بهرهگیری سیاسی کرد. برای مثال، ابوذر غفّاری، صحابی بزرگ پیامبر صلیاللهعلیهوآله در یکی از سالهای حکومت عثمان به حج رفت و در کنار خانه کعبه ضمن نقل روایاتی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله درباره دوستی با عترت و خانواده آن حضرت، به انتقاد جدّی از اوضاع جهان اسلام و عملکرد حکومت وقت پرداخت. امام حسین علیهالسلام نیز در ایّام حج برای جمعی از مؤمنان و شیعیان خود سخنرانی و دیدگاههای خویش را در خصوص مسائل گوناگون مطرح کرد. جالب اینکه حضرت چند ماه در مکّه میماند تا موسم حج فرا رسد. در سال 58 هجری نیز، یعنی دو سال پیش از مرگ معاویه، حضرت در سرزمین منی به انتقاد از معاویه پرداخت و سیاستها و اقدامات ظالمانه حکومت شام را برای جمعی از مؤمنان برملا ساخت.65
سایر ائمّه هدی علیهمالسلام نیز هر یک به تناسب فرصت از این مراسم در جهت آگاهسازی شیعیان، بیان مواضع خود و تعیین وظایف آنها در برخورد با وقایع سیاسی ـ اجتماعی در کنار بیان احادیث و تعلیم معارف استفاده میکردند. نمونه روشن آن قضیه امام سجاد علیهالسلام و هشامبن عبدالملک و شعرخوانی فرزدق در مدح امام است.66
21. ایجاد زمینه برای تعاملات میان فرهنگی: کنگره حج زمینه تعاملات میان فرهنگی میان حجاج کشورهای گوناگون را در سطح وسیع فراهم میسازد. این تعامل میتواند فیزیکی، معنوی و فکری باشد. در سطح روابط میان فردی، امکان مشاوره، گفتوگو، تبادل اندیشه و احساس در حوزههای متفاوت را فراهم سازد. در سطح کارگزاران، مسئولان، مقامات و مدیران به تبادل نظر در مسائل کلان، بهرهگیری از دانشها و تجربیات یکدیگر، اتخاذ مواضع راهبردی و تصمیمات تعیینکننده در خصوص مشکلات و مسائل داخلی و بینالمللی، تقویت مشترکات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منجر شود. در سطح گروههای میانی نیز میتواند به یافتن همتایان، کسب اطلاعات لازم از اوضاع گوناگون، بحث و تعامل فکری درباره موضوعات مورد علاقه طرفین و تقویت احساس جمعی در مواجهه با مسائل و موضوعات مشترک و استمرار روابط فیمابین کمک کند. در هرحال، اطلاعیابی از اوضاع کلی جهان اسلام، شناخت عمیق مشترکات و مفارقات، پیوندها و شکافها، دوستیها و دشمنیها، قوّتها و ضعفها، فرصتها و تهدیدها، وجدانها و فقدانها، پیشرفتها و عقبماندگیها، آسیبها و انحرافات، توطئهها و تبلیغات و... از مهمترین برکات بالقوّه این ارتباطات میان فرهنگی است که البته بهرهگیری درست از آن نیازمند برنامهریزی مسئولان و کارگزاران این کنگره بینالمللی بینظیر است.
22. تقویت روابط فرهنگی:
تاریخ نشان میدهد که همیشه حج، جایی برای اعلام مواضع سیاسی ملل اسلامی و اظهارنظر علما و صاحبان مکاتب کلامی و فقهی کشورهای اسلامی بوده است و بیشترین مباحثات و احتجاجات سیاسی، علمی، ادبی و مبادله اطلاعات و معلومات در همان دوران کوتاه حج انجام میشده است و این نشانهای است بر اینکه مسلمانان، از دیرباز به این فلسفه حج آشنایی داشتهاند و به تدریج به سبب اعمال سیاست حکومت عربستان، حج از صورت یک کنگره بزرگ به صورت یک گردش و زیارت مذهبی درآمده است.67
23. تقویت روابط اقتصادی: حج به رغم ظاهر و صبغه غالب عبادی آن، از آثار و نتایج اقتصادی نیز خالی نیست. همانگونه که در قبل بیان شد، بر حج منافعی مترتب است که اطلاق آن منافع مادی و اقتصادی را نیز شامل میگردد.68 از سطح خرد همچون لزوم پاک کردن اموال قبل از حج، ادای حقوق فقرا، تسویهحسابهای مالی، قربانی در منی برای تأمین نیاز نیازمندان، دادن ولیمه پس از مراجعت و... تا سطوح کلان همچون اطلاعیابی از اوضاع اقتصادی جهان اسلام، همفکری و معاضدت در جهت رفع مشکلات اقتصادی موجود در جوامع اسلامی، انعقاد قراردادهای تجاری، رفع موانع در جهت بسط ارتباطات تجاری، برپایی نمایشگاههای بینالمللی در ایام حج، تأسیس بازار مشترک برای توسعه مبادلات تجاری، تلاش در جهت کاهش فاصلههای اقتصادی موجود میان کشورهای اسلامی، گردآوری کمکها و اعانت برای فقرای مسلمانان یا کل جهان، کمک به سازمانهای خیریه، تأسیس بانک مشترک و... بخشی از زمینههای همکاری جهان اسلام در حوزه اقتصادی است که کنگره حج میتواند به توسعه و تعمیق آن کمک کند. ظاهرا یکی از اهداف ابرهه در آن اقدام وقیحانه نیز از رونق انداختن موقعیت اقتصادی این شهر بوده است.
ابرهه میخواست در صنعا، پایتخت یمن، معبدی بسازد و مردم را به زیارت آن وادار کند تا از زیارت کعبه چشم بپوشند. برای این منظور از قیصر روم کمک خواست قیصر گروهی از صنعتگران را برای بنای معبد به یمن فرستاد. همین که کار بنا به پایان رسید، ابرهه نامهای به نجاشی نوشت که در نظر دارد حاجیان عرب را به سوی معبد یمن متوجه سازد و تجارت قریش را به صنعا منتقل کند... .69
24. ظهور منجی: بر طبق نقل، مهدی منتظر (عج) و منجی موعود، در کنار کعبه منشور رسالت خویش را به گوش جهانیان خواهند رساند و مأموریت خود را آغاز خواهند کرد. بدینوسیله، اگر تاریخ با ظهور کعبه شروع شد، در کعبه نیز به انتها خواهد رسید. کعبه کانون اتصال ابتدا و انتهای تاریخ است. حضرت و اصحاب وی از طریق کعبه ارتباط خویش را با جهانیان برقرار میکنند و مجددا این پایگاه الهی به مرکز حکومت جهانی اسلام تبدیل خواهد شد. این خود نشانه بسیار برجسته دیگری از اهمیت و جایگاه بلند کعبه در تاریخ حیات بشر است.70
احکام کعبه و حرم
1. امنیت تکوینی و تشریعی: از تاریخ پرماجرای کعبه و ماندگاری آن به رغم طوفانهای سهمناک چنین برمیآید که این بیت شریف از امنیت تکوینی برخوردار است و اگر کسی همچون ابرهه قصد محو و تخریب آن را داشته باشد، با خدای کعبه طرف خواهد بود. همچنین امنیت تشریعی دارد و مقیم آن همواره در امان خواهد بود (مگر آنکه در داخل حرم مرتکب جنایت شود)71 و بر طبق برخی دیدگاهها، حتی طلبکار حق ندارد طلب خویش را در این مکان از بدهکار مطالبه نماید.72 از اطلاق آیات مربوط چنین برمیآید که گستره این امنیت حتی شامل حیوانات گوناگون زمینی، پرندگان، حشرات، رستنیها و درختان نیز میشود. واژه حرم نیز به همین حرمت و امنیت اشاره دارد. از اینرو، هر نوع جنگ و خونریزی و خشونت، حتی مجادلات کلامی، ممنوع شده و حمل سلاح در آن مکان جز از روی ضرورت مکروه شمرده است.73 فلسفه ظاهری این امنیت اجباری، این است که حجگزاران و شرکتکنندگان در حج بتوانند با خیال راحت و با تمرکز حواس و تجمع قوای روحی، روی به درگاه خدای آورند، عمیقا با او، رابطه روحی و معنوی برقرار کنند و بلور جان را با زمزم و کوثر غبارروبی کنند و با فراغت خاطر، حظ وافری از سلوک معنوی خویش اکتساب کنند. فلسفه عمیقتر و فراگیرتر آن احتمالاً پایهگذاری یک امنیت جهانی و بشری است. زائران مهاجر از اقصی نقاط جهان میتوانند در این ایام، کام خویش را به طعم امنیت و لذت آرامش شیرین کنند و بخشی از رسوبات ذائقه خویش را به عنوان پیام حج برای مناطق خود به ارمغان برند.
در جهانی که همیشه نزاع و کشمکش در آن وجود دارد، بودن چنین مرکزی در آن میتواند اثر عمیق مخصوصی برای حل مشکلات مردم از خود نشان دهد؛ زیرا امن بودن این منطقه سبب میشود که مردم با تمام اختلافاتی که دارند در جوار آن در کنار هم بنشینند، و به مذاکره بپردازند، و به این ترتیب، یکی از مشکلات که معمولاً برای فتح باب مذاکرات برای رفع خصومتها و نزاعها وجود دارد، حل میشود.74
2. ممنوعیت ورود غیرمسلمان: غیرمسلمانان به بیان آیه 28 سوره «توبه» حق ورود به این مکان مقدّس را ندارند. به بیان دیگر، طهارت این خانه مانع از پذیرش کفّار و مشرکان است. حتی از آبادسازی و عمارت مساجد الهی نیز که در مطلوبیت آن تردیدی نیست، منع شدهاند.
3. ممنوعیت هرگونه فساد و ظلم:آیه«وَ مَن یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ» (حج: 25) هرگونه ظلم و انحراف از حق را به دلیل اراده اطلاق شامل میگردد.75 اراده گناه، اگر در هیچ جا گناه نباشد، در این سرزمین گناه و مستوجب عذاب است. ارتکاب خلاف در آن، علاوه بر حد و تعزیر، عذاب نیز دارد. بر طبق برخی روایات، وزر گناه ارتکابی در مکّه دو برابر و عذابش شدیدتر خواهد بود؛ چه اینکه عبادت و عمل نیک در مکّه ثواب چند برابر دارد.
4. وجوب زیارت آن بر هر مؤمن متمکن (یک بار در طول عمر): طبق روایات مستحب است که مؤمنان توفیق زیارت آن را مستمرا از خداوند بخواهند و همواره در اندیشه آن باشند.76 و ترک آن در شرایط اختیار غیرمجاز، ممنوع و موجب نزول عذاب77 و هلاک امت است.78 از جمله نشانههای اهمیت آن، اینکه اگر مردم آگاهانه از زیارت آن سرپیچی کنند، حاکم اسلامی میتواند آنان را به این مهم الزام کند79 و در صورت فقدان استطاعت، هزینه حج ایشان را از بیتالمال تأمین نماید.
5. لزوم رعایت تشریفات خاص به هنگام ورود: هر مسافری هر چند در غیر موسم حج، الزاما باید با لباس احرام به حرم وارد شود. اگر به موسی در داخل سرزمین طور و در مجاورت شجره مقصود فرمان «فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوی» (طه: 12) داده شد، زائر بیتاللّه فرسنگها پیش از ورود مأمور است که کفش و کلاه خود را درآورده و با رمز خاص و لباس مخصوص، اذن دخول طلبد.
6. برابری مقیم و مسافر در استفاده از حرم: «... وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاکِفُ فِیهِ وَالْبَادِ... .»(حج: 25) برخی فقها با استناد به آیه مزبور و با تعمیم مسجدالحرام به کل حرم و شهر مکّه، خرید و فروش و اجاره خانههای مکّه را تحریم کردهاند. اما از ظاهر آیه چنین برمیآید که مراد از مسجدالحرام خصوص مسجد و قدر متیقّن از تساوی، تساوی زائران در عبادت و انجام مراسم و مناسک حج است. از اینرو، اهل مکّه نمیتوانند به دلیل مجاورت، برای خود حق تقدّم قایل شده و برای زائران ایجاد مزاحمت کنند. به بیان حقوقی، هر نوع مزاحمت و مانعتراشی، چه توسط دولت آن سرزمین و چه توسط عموم مردم آنجا، تجاوز به حقوق عموم مسلمانان تلقّی میشود. به بیان امام خمینی قدسسره:
بیتاللّه الحرام اول بیتی است که برای ناس بنا شده، بیت همگانی است. هیچ شخصیتی و هیچ رژیمی و هیچ طایفهای حق تقدّم در آن ندارد. اهل بادیه و صحرانشینان و خانه به دوشان با عاکفان کعبه و شهرنشینان و دولتمردان در آن یکسانند.80
7. اختیاری بودن قصر و اتمام در نماز: زائر بیتاللّه در مسجدالحرام و در مکّه، در قصر و اتمام نماز خویش مختار است. به بیان عرفانی، زائر گویا به خانه و سرزمین خویش وارد شده است و نه مسافر، بلکه مقیم شمرده میشود. لازم به ذکراست که بر اساس روایات فضیلت هر رکعتنمازدر مسجدالحراممعادلیکصدهزاررکعت است.
8. ممنوعیت هرگونه بیاحترامی و هتک:
اهمیت کعبه به اندازهای است که ویران کردن آن در روایات اسلامی در ردیف قتل پیامبر و امام قرار گرفته، نگاه کردن به آن، عبادت و طواف بر گرد آن از بهترین اعمال است.81
از اینرو، هر نوع بیحرمتی و توهین به بیت و حرم ممنوع و مستوجب مجازات است. از دید روایات، آلوده کردن تعمّدی خانه کعبه مجازات اعدام و آلوده ساختن مسجدالحرام مجازات تعزیر را به دنبال دارد.82
9. کراهت مرتفع ساختن بناهای اطراف: مرتفع ساختن هرگونه بنا در مجاورت کعبه، به احترام آن بیت رفیع، مکروه شمرده شده است. برخی از فقها نیز به حرمت آن فتوا دادهاند.83 جالب اینکه عربها تا مدتها به احترام کعبه خانه مربع نمیساختند.84
سخن پایانی
انجام حج در صورت رعایت دقیق آداب و دستورات دینی، علاوه بر آثار عبادی و معنوی بسیار گسترده و عمیق، آثار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار قابل توجهی نیز به دنبال دارد که تحلیل هر یک مجالی واسع میطلبد: نزدیک شدن بیشتر به یکدیگر، تشدید پسزمینههای فرهنگی، تقویت علقههای مشترک، حصول همدلی و همفکری، فرو ریختن تمایزات و حجابها، شکوفایی خودطبیعی، تقویت بنیانهای اخلاقی، ارتقای توان همزیستی، تمرین سلوک جمعی، تقویت علایق و احساسات مشترک، احساس نیرومندی به بودن در کنار دیگران، بیدار شدن وجدان جمعی در پرتو تعاملات مشترک، امکانیابی، تعاملات فرهنگی، احساس غرور و عظمت به واسطه تعلّق به یک جماعت عظیم و دارای ویژگیهایکیفیبرجسته، درکشهودیحضور و عضویت در جمع امت، به نمایش گذاشتن موقعیت برجسته و نقطه عظمتامت اسلام برای جهانیان، افزایش روح تعهدمندی و مسئولیتشناسی و... تنها بخشی از آثار متنوع این کنگره عظیم الهی سیاسی است که در صورت برگزاری درست، امت اسلام میتواند از آن با حسن وجه بهرهگیری کند.
بیتردید، کعبه و اعمال جانبی آن، به ویژه کنگره عظیم حج، زمینه شکلگیری طیف گسترده و درهمتنیدهای از ارتباطات را فراهم میسازد: ارتباط با خود (برای سیر و سلوک معنوی)، ارتباط با خداوند (برنامههای عبادی)، ارتباط با قیامت (تداعی یوم الحشر و روز حساب که بندگان همه با لباس سفید در صحرای محشر برای حسابرسی حاضر خواهند شد)، ارتباط با منجی (که آینده رسالت جهانی خویش را از همین پایگاه آغاز خواهند کرد)، ارتباط با طبیعت (از طریق لزوم پرهیز از آسیب
رساندن به حیوانات و گیاهان در ایام احرام، لزوم پرهیز از اسراف، رعایت محیط زیست و...)، ارتباط مؤمنان با یکدیگر (ایجاد زمینه اتحاد و همدلی میان مؤمنان)، ارتباط با دیگران مهم و پیشینان (ارتباط با پیامبران، صالحان، شخصیتهای الگویی از آدم علیهالسلام تا خاتم صلیاللهعلیهوآلهو همه مؤمنان تاریخ که به دلیل اشتراک در اصول اعتقادی اسلام از زمره امت واحد محسوب میشوند)، ارتباط با آیندگان (از طریق احساس مسئولیت نسبت به آینده جهان، تلاش در جهت بهبود اوضاع آن) ارتباط با فقرا و نیازمندان جامعه (ادای حقوق ایشان، و آمادگی روحی برای کمک ومساعدت به ایشان)، ارتباط مردم با دولتهای ملّی (وظیفه دولتهای ملّی در خصوص برنامهریزی و تنظیم امور حج)، ارتباط دولتهای اسلامی با یکدیگر و به ویژه با دولت حاکم بر حرم، ارتباط با جامعه جهانی به ویژه مظلومان و ستمدیدگان عالم (از طریق طرح مسائل و مشکلات جهانی و چارهاندیشی برای حل آنها)، ارتباط جوامع اسلامی با یکدیگر (از طریق زمینههای عامی که برای اشاعه و پراکنش فرهنگی و نمایش امکانات ملّی حاصل میشود)، ارتباط تودهها با علما و دانشمندان (به ویژه از طریق ایجاد انگیزه برای کسب تعالیم دینی، ارتقای بینش مذهبی و آموزش احکام و مناسک)، ارتباط نخبگان جامعه اسلامی با یکدیگر (از طریق ایجاد زمینههای لازم برای آشنایی، بحث و گفتوگو، تعاملات فکری، انتقال بینشها و تجربیات، همکاریهای مشترک در عرصههای علمی و پژوهشی، دعوت متقابل برای مسافرتهای علمی، برگزاری همایشها و...)، ارتباط کارگزاران و کارگردانان عالیرتبه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای اسلامی با یکدیگر و ایجاد زمینه برای بسط همکاریهای مشترک. لازم به ذکر است که حجاج پس از برگشت به سرزمین خویش نیز ضمن ارتباط با هممیهنان خود، بخشی از بارقههای دریافتی خویش از این سفر معنوی را به دیگران هدیه خواهند کرد. مراسم بدرقه و استقبال و آیین ولیمهدهی نیز از منظر ارتباطی نقش بسیار مهمی در تحکیم همبستگی اجتماعی مؤمنان دارد.
-
پى نوشت ها
- 1 دانشآموخته حوزه علمیه و دانشجوى دکترى فرهنگ و ارتباطات.
- 2ـ بقره: 125،127و158 / آلعمران: 87 / انفال: 35 / حج: 26 / قریش: 3.
- 3ـ بقره: 125 / حج: 26.
- 4ـ مائده: 2، 95 و 97 / ابراهیم: 37.
- 5ـ مائده: 95و97.
- 6ـ حج: 29، 32.
- 7ـ عبدالرحمن ابن خلدون، مقدّمه ابن خلدون، ترجمه محمّدپروین گنابادى تهران، علمى و فرهنگى، 1375، چ هشم، ص 696.
- 8و 9_ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1403، ط. الثالثة، ج 96، ص 57.
- 10ـ همان، ص 60.
- 11ـ یاقوت حموى، معجم البلدان (بیروت، دارالکتب العلمیه، 1399ق)، ج 4، ص 528.
- 12ـ سید محمّدحسین طباطبائى، المیزان، ترجمه سید محمّدباقر موسوى همدانى قم، انتشارات اسلامى، 1363، ج 3، ص 555 و 557.
- 13ـ شیخ عبّاس قمى، منتهىالامال تهران، کتابفروشى علمیه اسلامیه، بىتا، ص 103.
- 14ـ سیدحسین نصر، هنر و معنویت اسلامى، ترجمه رحیم قاسمیان (تهران، دفتر مطالعات دینى، 1375)، ص 47.
- 15ـ دیون پورت، عذر تقصیر به پیشگاه محمّد صلىاللهعلیهوآله و قرآن، ترجمه سید محمّدرضا سعیدى قم، دارالتبلیغ اسلامى، 1348، ص 9.
- 16ـ ر. ک. محمّدبن عبداللّهبن احمد ارزقى، اخبار مکّه و ما جاء فیها من الآثار، تحقیق رشد الصالح ملخس، ترجمه محمود مهدوى دامغانى تهران، بنیاد، 1368.
- 17ـ ایوب صبرى پاشا، مرآهالحرمین، ترجمه عبدالرسول منشى، به اهتمام جمشید کیانفر بىتا، میراث مکتوب، 1382، ص 145.
- 18ـ عبداللّه جوادى آملى، جرعهاى از بیکران زمرم، ترجمه على حجتى کرمانى (تهران، حوزه نمایندگى ولىفقیه در امور حج و زیارت، 1371)، ص 49.
- 19ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 59، ص 99 / محمّدهادى امینى، تاریخ مکّه، ترجمه محسن آخوندى تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1372، ص 26.
- 20ـ شیخ حرّ عاملى، وسائلالشیعه (قم، مؤسسة آلالبیت لاحیاء التراث العربى، 1409)، ج 9، ص 343.
- 21ـ ایوب صبرى پاشا، پیشین، ص 350 / محمّدفرید وجدى، دائرهالمعارف القرن مصر، بىجا، 1356ق، ج 8، ص 146.
- 22ـ جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام بیروت، دارالعلم للملایین، 1978، ط. الثانیة، الجزء السادس، ص 436ـ438.
- 23ـ تیتوس بورکهارت، نظرى به اصول و فلسفه هنر اسلامى در: حکمت و هنر معنوى مجموعه مقالات، ترجمه غلامرضا اعوانى (تهران، گروس، 1375)، ص 299.
- 24ـ مرتضى مطهّرى، حج تهران، صدرا، 1380، ص 24.
- 25ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 3، ص 544.
- 26ـ عبدالرحمن ابن خلدون، پیشین، ص 697.
- 27ـ دانیل پالس، هفت نظریه در باب دین، ترجمه و نقد محمّدعزیز بختیارى قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1382، ص 251.
- 28ـ از اینرو، طیور بر دیوارهاى آن نمىنشینند؛ بر بالاى آن پرواز نمىکنند و فضله در حرمش نمىریزند.
- 29ـ محمّدبن ابراهیم شیرازى ملّاصدرا، شرح اصول کافى، تصحیح محمّد خواجوى (تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، 1366)، ج 1، ص 501ـ504.
- 30ـ ر.ک. علىبن الحسین مسعودى، مروجالذهب و معادن الجواهر قاهره، بىنا، 1377ق، ج 2، ص 358 / محمّد محمّدى رىشهرى، موسوعة الامام علىبن ابیطالب فى الکتاب و السنه و التاریخ، به یارى محمّدکاظم طباطبائى و محمود طباطبائى (قم، دارالحدیث، 1421)، ج 1، ص 74 / جمعى از نویسندگان زیرنظر علىاکبر رشاد، دانشنامه امام على علیهالسلام (تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، 1380)، ج 11، ص 153 / محمّدعلى الغروى الاوردبادى، على ولیدالکعبه (قم، منشورات مکتبة الرضوى، 1380ق).
- 31ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 3، ص 544.
- 32ـ همان، ج 7، ص 314.
- 33ـ نهجالبلاغه، ترجمه محمّد دشتى تهران، اوج علم، 1380، ح 244.
- 34ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 21، ص 11.
- 35ـ جلالالدین سیوطى، درالمنثور بیروت، دارالفکر، 1403، ج 2، ص 53.
- 36ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 96، ص 19.
- 37ـ جلالالدین سیوطى، پیشین، ج 2، ص 53.
- 38ـ نهجالبلاغه، ن 47.
- 39ـ سیدمحمّد خامنهاى، حج از نگاه حقوق بینالملل تهران، کیهان، 1371، ص 204.
- 40ـ میرزا خلیل کمرهاى، قبله اسلام تهران، آفتاب، بىتا، ص 26و27.
- 41ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 1، ص 479.
- 42ـ نهجالبلاغه، خ 192، ص 389.
- 43ـ امیل دورکیم، صور بنیانى حیات دینى، ترجمه باقر پرهام تهران، نشر مرکز، 1382، ص 518.
- 44ـ عبدالرحمن ابن خلدون، پیشین، ص 1241.
- 45ـ تیتوس بورکهارت، پیشین، ص 290.
- 46ـ «و جعله سبحانه و تعالى للاسلام علما» نهجالبلاغه، خ 1.
- 47ـ «الحج تشیید للدین» (ابىمنصور احمد طبرسى، الاحتجاج «بیروت، مؤسسة الاعلمى، 1403»، ج 1، ص 99.)
- 48ـ مائده: 97.
- 49ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 13، ص 1.
- 50ـ محسن فیض کاشانى، تفسیر صافى بیروت، مؤسسة الاعلمى، بىتا، ج 1، ص 362.
- 51ـ عبداللّه جوادى آملى، پیشین، ص 103.
- 52ـ محمود شهابى، ادوار فقه تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1366، چ دوم، ج 1، ص 305ـ306.
- 53ـ ژولین فروند، جامعهشناسى ماکس وبر، ترجمه عبدالحسین نیکگهر تهران، رایزن، 1368، چ دوم، ص 114.
- 54ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 96، ص 8.
- 55ـ امام خمینى، حج در کلام و پیام امام خمینى تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1371، ص 33.
- 56ـ مجید محمّدى، دین و ارتباطات تهران، کویر، 1382، ص 78.
- 57ـ گوستاو لوبون، تمدّن اسلام و عرب، ترجمه سیدهاشم حسینى بىجا، کتابفروشى اسلامیه، بىتا، ص 528.
- 58ـ مسعود چلبى، جامعهشناسى نظم تهران، نى، 1375، ص 253.
- 59ـ مرتضى مطهّرى، حج، ص 66.
- 60ـ امیل دورکیم، پیشین، ص 480ـ481.
- 61ـ همان، ص 316.
- 62ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 3، ص 544.
- 63ـ امام خمینى، حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 62.
- 64ـ محمّدهادى امینى، پیشین، ص 143.
- 65ـ ابى منصور احمد طبرسى، پیشین، ج 2، ص 1403؛ ج 18 و 19، ص 296.
- 66ـ سیدجعفر شهیدى، زندگى علىبن الحسین علیهالسلام تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1371، چ چهارم، ص 112ـ133.
- 67ـ سیدمحمّد خامنهاى، پیشین، ص 333.
- 68ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 96، ص 32.
- 69ـ حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده تهران، جاویدان، 1373، چ هشتم، ص 53.
- 70ـ شیخ ابوطالب التجلیل التبریزى، من هو المهدى قم، مؤسسهالنشر الاسلامى، 1409، ص 109 / لطفاللّه صافى گلپایگانى، منتخبالاثر فى الامام الثانى عشر علیهالسلام (قم، مکتبة الصدر، بىتا)، ط. السابعة، ص 467، ب العاشره، ح 4.
- 71ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 12، ص 557 / محمّدبن یعقوب کلینى، فروغ کافى بیروت، دارالتعارف، 1401، ط. الثالثة، ج 4، ص 226.
- 72ـ عبدعلى العروسى الحویزى، نورالثقلین قم، الحکمة، 1382ق، ج 1، ص 305ـ307.
- 73ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 13، ص 257 / امام خمینى، تحریر الوسیله تهران، مکتبة اعتماد الکاظمینى، 1366، ط. السادسة، ج 1، ص 367.
- 74ـ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1381، چ چهل و دوم، ج 1، ص 449.
- 75ـ سید محمّدحسین طباطبائى، پیشین، ج 14، ص 367.
- 76ـ ر.ک. شیخ عبّاس قمى، مفاتیحالجنان، ادعیه ماه مبارک رمضان.
- 77ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 11، ص 21.
- 78ـ همان، ص 14.
- 79ـ همان، ص 24.
- 80ـ امام خمینى، حج در کلام و پیام امام خمینى، ص 14.
- 81ـ نمونه، ج 5، ص 92.
- 82ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 13، ص 291.
- 83ـ محمّدحسن نجفى، جواهرالکلام بیروت، دار الاحیاء التراث العربى، بىتا، ط. السابعة، ج 20، ص 50.
- 84ـ جواد على، پیشین، ص 432.