معرفت، سال هجدهم، شماره دوم، پیاپی 137، اردیبهشت 1388، صفحات 115-

    فشار روانی در سازمان

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    چکیده: 
    یکی از مباحث مهمی که با سلامت افراد ارتباط دارد چگونگی برخورد با عوامل ناسازگار و تغییرات پیش‏بینی نشده است که برای اشخاص، فشار روانی به دنبال دارد. این مقاله با رویکرد نظری و مطالعه اسنادی و روش توصیفی و با هدف بررسی عوامل پیدایش و راه‏های جلوگیری و درمان استرس و فشارهای روانی تدوین یافته است که می‏تواند کمک شایانی به بهداشت روانی افراد نماید. آنچه از این مقاله به دست می‏آید عبارتند از اینکه خداباوری و تقوا از دو جهت درمانی و ایمن‏سازی در مقابله با فشارهای روانی بسیار مفید و کارساز می‏باشد.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    فشار روانی در سازمان

    راه‏های پیش‏گیری و درمان بر اساس آموزه‏های دینی

    مجدالدین مدرس‏زاده1

    چکیده

    یکی از مباحث مهمی که با سلامت افراد ارتباط دارد چگونگی برخورد با عوامل ناسازگار و تغییرات پیش‏بینی نشده است که برای اشخاص، فشار روانی به دنبال دارد. این مقاله با رویکرد نظری و مطالعه اسنادی و روش توصیفی و با هدف بررسی عوامل پیدایش و راه‏های جلوگیری و درمان استرس و فشارهای روانی تدوین یافته است که می‏تواند کمک شایانی به بهداشت روانی افراد نماید.

    آنچه از این مقاله به دست می‏آید عبارتند از اینکه خداباوری و تقوا از دو جهت درمانی و ایمن‏سازی در مقابله با فشارهای روانی بسیار مفید و کارساز می‏باشد.

    کلیدواژه‏ها: فشار روانی، رفتار سازمانی، مدیریت استرس، آموزه‏های دینی، بهداشت روانی.

    مقدّمه

    دنیای صنعتی و فراصنعتی به فراخور خود، مشکلات و محدودیت‏های زیادی را برای جامعه انسانی به همراه آورده و دنیای عجیب و جدیدی برای کار، تفریح، زندگی، بازنشستگی، و مدیریت خلق کرده است.

    در این فضای گیج‏کننده، افراد به ویژه مدیران و بازرگانان برخلاف جریانات منظم اقتصادی ـ اجتماعی حرکت می‏کنند و سیاست‏مداران دایم شاهد ایجاد تغییر و تحول در روابط و تعاملات کشورها هستند.

    با یک نظر سطحی به این تحولات خشونت‏بار می‏توان آنها را علامت بی‏ثباتی (بی‏قراری) و در نهایت، عامل فشار روانی به شمار آورد. با توجه به اهمیت فشارهای روانی برای مدیران و کارکنان یک سازمان و اثراتی که این فشارها بر کارایی و اثربخشی آنان دارد، هدف از تحریر این مقاله آن است تا به طور خلاصه مفهوم فشار روانی (استرس)، عوامل و علل آنها و در نهایت، راه‏کارهای پیشنهادی بر اساس آموزه‏های دینی برای کنترل و حتی پیش‏گیری از بروز آنها را در سازمان ارائه کند.

    فشار روانی (استرس)

    استرس عبارت است از: مجموعه واکنش‏های عمومی انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیش‏بینی نشده داخلی و خارجی. به عبارت دیگر، می‏توان گفت: واژه استرس به کیفیات گوناگونی در زندگی اطلاق می‏شود که به عنوان علل بسیاری از دردها، ناراحتی‏هاو بیماری‏ها تلقّی می‏گردد و عوامل

    استرس‏زا باعث بروز تغییراتی می‏شوند که با سلامت انسان ارتباط دارد.2

    البته نقش تخریب‏گر استرس نباید موجب پیدایش این تلقّی گردد که وجود استرس و فشارها ـ که امری اجتناب‏ناپذیر محسوب می‏شوند ـ همیشه اثر منفی دارند؛ زیرا محققان تعامل‏گرا بر این باورند که اگر استرس به خودی خود وجود نداشته باشد باید آن را ایجاد کرد. استرس و تنش به میزان کم و یا متوسط موجب تحریک بدن می‏گردد و توان انسان را در نشان دادن واکنش افزایش می‏دهد. این نوع استرس سرعت فرد را بیشتر می‏کند و موجب بهتر انجام شدن کارها می‏شود.

    ولی در تنش‏های شدید، فرد به واسطه داشتن خواسته‏های غیرقابل دسترس، در محدودیت قرار می‏گیرد و عملکردش کاهش می‏یابد. حتی ممکن است به علت ناتوانی در مقابله با درجات غیر عادی و بسیار شدید، دچار واکنش‏های فیزیولوژیک و روانی گردد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.3

    به طور کلی، مشکلات ناشی از فشار روانی عصبی4 را به سه نوع می‏توان تقسیم کرد:

    1. مشکلات روانی؛ نظیر خشم، دلواپسی، افسردگی، بی‏حوصلگی، و کاهش اعتماد به نفس.

    2. مشکلات جسمانی؛ مانند: دردهای عضوی ناشی از ناراحتی‏های روانی (بیماری روان‏تنی)؛

    3. مشکلات رفتاری؛ از جمله: کم‏خوری، پرخوری، کم‏خوابی، مصرف سیگار، غیبت از کار، کم‏کاری و اعتیاد.

    انواع فشار روانی5

    روان‏شناسان انواع فشارهای روانی را به سه دسته تقسیم کرده‏اند:

    1. ناکامی: عبارت است از حالت فرضی کسی که در راه پیگیری یکی از هدف‏های طبیعی خود به مانع برخورد کرده است و اگر این ناکامی بلندمدت باشد بهداشت روانی فرد به خطر خواهد افتاد. بنابراین، فرد باید به نحوی ناکامی خود را برطرف سازد. برای این کار یا باید مانع را برداشت و یا هدف را تغییر داد.

    2. اضطراب: در این حالت شخص به جای اینکه به اتفاقات کنونی واکنش نشان دهد نگران وضع آینده است. در واقع، فرد تصور ناکامی آینده خویش را داشته و دچار اضطراب می‏شود.

    3. کشمکش درونی (تضاد و تعارض): حالتی است که برای فرد هنگام انتخاب یا تصمیم‏گیری پدید می‏آید و آن در صورتی است که نتواند از میان دست‏کم دو راه‏کار برای رسیدن به هدف، یکی را انتخاب کند. روان‏شناسان به سه نوع تعارض اشاره دارند.6 1. جاذب ـ جاذب؛ 2. دافع ـ دافع؛ 3. جاذب ـ دافع.

    در تعارض «جاذب ـ جاذب»، فرد باید از بین دست‏کم دو راه حل مساعد و خوشایند یکی را انتخاب کند. حال آنکه در تعارض «دافع ـ دافع»، فرد باید از بین دو موقعیت ناخوشایند یکی را انتخاب کند. ولی در تعارض «جاذب ـ دافع» فرد مجبور می‏شود به چیزی رضایت دهد که هم پیامدهای خوشایند و هم پیامدهای ناخوشایند داشته باشد.

    به طور کلی، در تعارض «جاذب ـ جاذب» انتخاب آسان است؛ زیرا هر نوع انتخابی موجب خوشایندی است. بعکس، تعارض «دافع ـ دافع» به دشواری حل می‏شود؛ زیرا هر نوع راه‏حل آن ناخوشایند است. موقعیت تعارضی «جاذب ـ دافع» نسبت به موقعیت تعارضی «دافع ـ دافع» کمتر ناکام‏کننده است و بالطبع استرس‏زایی آن کمتر است و به بهداشت روانی زیانی نخواهد رساند.

    عوامل استرس‏زا

    عوامل فشارهای روانی را می‏توان به فراسازمانی، سازمانی و گروهی تقسیم کرد و در حقیقت، همه به سطح فردی می‏رسند. تحقیقات در مورد عوامل فردی فشار عصبی حاکی از دو علّت مهم است:

    1. ابهام و تعارض نقش در سازمان

    کارکنان علاوه بر نقش‏های سازمانی، نقش‏های اجتماعی دیگری هم دارند که به واسطه ایفای نقش‏های متعدد ممکن است دچار فشار روانی و استرس شوند. همچنین ناسازگاری بین وظایف شغل و منابع و قواعد و مقرّرات و نیز ابهام در انتظاراتی که مدیر از او دارد عامل دیگری برای پیدایش فشار روانی فرد در سازمان‏هاست.

    عوامل فشار فردی را در شکل (2) می‏توان مشاهده کرد.7

    2. خصوصیات تیپ Aداشتن

    تحقیقاتی که برای پیش‏بینی عارضه‏های قلبی، از سال 1950 توسط متخصصان قلب شروع شده بود با مطالعات فریدمن8پیرامون شخصیت‏های تیپ Aو تیپ Bتکمیل شد. وی دریافت که تیپ Aهمبستگی بالایی با فشار عصبی و خطرات جسمی ناشی از آن دارد، در حالی که تیپ B در رویارویی با وضعیت‏های فوق‏العاده تنش‏زا آسیب‏ناپذیرند و در جهت غلبه بر عوامل تنش‏زا از استقامت بیشتری برخوردارند. فریدمن شاخصه‏هایی از دو نوع تیپ ارائه داده است؛ بدین ترتیب که افراد تیپ Aهمیشه در حال حرکتند، سریع می‏خورند، سریع حرف می‏زنند، بی‏صبر هستند، دو کار را با هم انجام می‏دهند، ذهنشان با ارقام پر است، روحیه تهاجمی دارند و به طور مداوم در فشار کمبود وقت هستند، اما فردی که از تیپ Bبرخوردار است، نگران وقت نیست، صبور است، لاف نمی‏زند، برای تفریح بازی می‏کند نه پیروزی، هرگز عجله نمی‏کند و تحت فشار پایان وقت نیست.9

    راه‏های درمان استرس از نظر اسلام

    بر اساس مطالعات و بررسی‏ها در متون دینی، برای رفع مشکلات ناشی از استرس و اصولاً برای غلبه بر فشارهای روانی، راه‏کارهایی را می‏توان ارائه نمود. با توجه به اینکه همه انواع فشارهای روانی به خود فرد باز می‏گردد و در سطح فردی مطرح است، به نظر می‏رسد بهترین راه برای پیش‏گیری و حتی درمان ناراحتی‏های عصبی افراد، استفاده از روش‏هایی است که بتواند سطح باور و اندیشه فرد را تغییر و یا تعدیل نماید و اگر در دستورات عملی و کاربردی محققان بهداشت روانی به استراحت، ورزش، تفریح و تمدد اعصاب اشاره می‏شود می‏توان ادعا نمود که همه آنها در جهت بهبود اندیشه و خرد شخص است که از آن‏به‏عنوان«اندیشه‏درمانی»10 نام برده می‏شود.

    هرگاه رفتار افراد را با رویکرد شناختی مورد مطالعه قرار دهیم به ناچار خواهیم پذیرفت که بین شناخت و اندیشه افراد و آنچه که انجام می‏دهند (رفتار آنها) رابطه مستقیم برقرار است و بسته به نوع شناخت فرد، رفتاری که تحقق می‏پذیرد از بار ارزشی متفاوتی برخوردار خواهد شد. ممکن است یک رویداد و حادثه فشارزای معین را دو نفر به دو صورت متفاوت ادراک کنند و این امر به معنایی بستگی دارد که آن موقعیت در نظر هر یک از آنان دارد. برای مثال، ناراحتی ناشی از زایمان برای زنی که با اشتیاق در انتظار تولد فرزندش است به مراتب کمتر فشارزا و استرس‏آور است تا برای زنی که هیچ میلی به مادر شدن ندارد.11

    بهترین شاهد بر صدق گفتار فوق مبنی بر ارتباط شناخت و سطح اندیشه افراد با رفتارهای آنان، آیات 65ـ82 سوره مبارکه «کهف» است. در آیات مزبور، داستان همراهی حضرت موسی علیه‏السلام با حضرت خضر علیه‏السلام، نشان‏دهنده سطح اختلاف معرفتی دو شخصیت است که منجر به واکنش‏های متعدد از سوی آن دو می‏شود.

    بنابراین، اگر کسی از اندیشه و درک درست و سطح معرفتی بالایی برخوردار باشد مسلما در هنگام مواجهه با مشکلات و عوامل فشارزا با نگرشی مثبت برخورد خواهد کرد و از ظرفیت بالای روانی‏برخوردارخواهدبودوازاین‏رو،دچارآسیب‏های روانی ناشی از عوامل استرس‏زا نخواهد شد.

    آنچه از متون دینی استفاده می‏شود این نکته است که با توجه به فلسفه زندگی انسان که همانا رسیدن به کمال مطلوب الهی است، در واقع دین در پی تکامل روانی انسان (بهداشت روانی) می‏باشد و پیوسته با دستورهای ایجابی و سلبی در قالب واجب و حرام در پی ایجاد آن است.

    آموزه‏های اسلام از سویی با تقویت بینش خداخواهی انسان که به صورت فطری در ساختمان وجودی او نهاده شده است12 و خواستار تکمیل و تبدیل آن از حالت نیمه‏آگاهانه یا ناآگاهانه به آگاهانه است، ظرفیت روانی آدمیان را بالا می‏برد13 و از سوی دیگر، با تحریم محرماتی نظیر شرب مسکرات14 و روابط نامشروع15 به بهتر کردن محیط و اجتماع کمک می‏کند. در ادامه، به این دو جهت از راه‏کارهای دینی‏به‏اختصاراشاره‏خواهد شد.

    در قرآن کریم به آیات متعددی برخورد می‏کنیم که داشتن بینش توحیدی را به انسان‏ها گوشزد می‏نماید و خواستار موحّد شدن انسان در تمام ابعاد اعم از نظری و عملی (توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی) است. بی‏شک، اگر انسان به معنای دقیق کلمه موحّد شده باشد مسلما نگرشش به پدیده‏ها و درک او از مصایب و مسائل ـ که ما از آنها به عنوان عوامل مخرب بهداشت روانی و استرس‏زا نام می‏بریم ـ با دیگران که از این بینش برخوردار نیستند تفاوت خواهد داشت و رفتار او هم به تبع آن متفاوت خواهد شد.

    اگر کسی که خداخواهی و حق‏محوری او حکم به این باور بدهد که «لا مؤثر فی الوجود الا اللّه»، دیگر از هر آنچه غیر خدا باشد ترسی نخواهد داشت، غیر از خدا چیزی را به حساب نخواهد آورد و دیگر برای او شکست و ناکامی معنا نخواهد داشت، بلکه باید در این فرهنگ (فرهنگ توحیدی) تعریف جدیدی از این واژگان صورت پذیرد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.

    بدین‏روی، قرآن سفارش به تقوا و در مسیر خداطلبی را مکررا به انسان یادآور می‏شود و از او می‏خواهد که خدا را در نظر داشته باشد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُسْلِمُونَ.» (آل‏عمران: 102)

    این آیه به صراحت می‏فرماید که انسان باید آن‏گونه که حق مطلب است تقوا را رعایت کند و در عالی‏ترین درجات تقوا زندگی کند و پایانی به غیر از مسلمانی، که همان تبعیت محض از دستورات الهی است، نداشته باشد. مسلّم اگر کسی اهل تقوا باشد از آثار آن نیز بهره‏مند خواهد شد. قرآن کریم در این زمینه چنین می‏فرماید:

    ـ «إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانا.» (انفال: 29)

    ـ «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَالَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا.»(عنکبوت: 69)

    ـ «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجا.» (طلاق: 2)

    ـ «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرا.» (طلاق: 4)

    ـ «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ.» (اعراف: 96)

    ـ «فَأَمَّا مَن أَعْطَی وَاتَّقَی وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَی.» (لیل: 5ـ7)

    ـ «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ.» (حجرات: 13)

    علّامه طباطبائی حقیقت تقوا را عبارت از احتراز و دوری (اجتناب و خودداری) می‏داند که با استشهاد از آیه «فَاتَّقُواْ النَّارَالَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ»(بقره:24) به دست می‏آید و نیز می‏فرمایند که تحقق تقوا به امتثال اوامر الهی و اجتناب از نواهی خدا می‏باشد.16

    آنچه از این دسته آیات مستفاد می‏گردد نقش تقوا در گشایش کارهاست؛ یعنی انسان باتقوا راه خروج دارد، به بن‏بست نمی‏رسد، کارش آسان می‏شود، کار او به سوی آسانی روان است و بدیهی است که انسان با تقوا و متعبّد به دستورهای الهی کارش به ناکامی و شکست نمی‏انجامد. او به واسطه درونی کردن تقوای الهی در خویش توانسته است از چنین ظرفیت وجودی بالایی برخوردار شود که در کشاکش مصایب و بحران‏ها، خود را نبازد، هراسناک نشود، مأیوس و ناامید نگردد.

    اگر کسی به چنین درجه‏ای برسد که قرآن برای یک انسان موحّد ترسیم می‏کند، و با انجام عبادات و ترک محرمات، عبودیت خویش را به منصه ظهور برساند، در این جهان پرتلاطم از پشتوانه محکم و قادری برخوردار خواهد شد؛ همان‏گونه که قرآن می‏فرماید: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» (بقره: 152) و «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ.»(محمّد: 7)17

    و با داشتن این قدرت بی‏نهایت، دیگر جایی برای نگرانی وی از وضع آینده نمی‏ماند تا دچار اضطراب گردد. می‏داند که اگر تمام موجودات بخواهند منفعتی را از او سلب کنند که خدا نخواسته باشد امکان ندارد و اگر بخواهند به او نفعی برسانند که مورد مشیّت الهی قرار نگرفته باشد، باز هم ناتوان هستند. «قُلْ فَمَن یَمْلِکُ لَکُم مِنَ اللَّهِ شَیْئا إِنْ أَرَادَ بِکُمْ ضَرّا أَوْ أَرَادَ بِکُمْ نَفْعا.»(فتح: 11)

    انسان باتقوا وقتی بداند که خداوند علیم متعال، بهتر از خود او می‏تواند مصلحت او را مدنظر قرار دهد و بشناسد، و در مقام عبودیت به این نظر و اندیشه رسیده باشد که قدرت دید و فکر او محدود است، حال آنکه خداوند بصیرت نامتناهی دارد، آن‏گاه با سپردن عنان کار خویش و تفویض امر خود به خدا، نگرشش در پیش‏آمدها و رویدادها با توجه به اینکه در انجام مأموریت و وظیفه کوتاهی نکرده است بسیار مثبت خواهد بود. قرآن می‏فرماید: «وَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ.» (بقره: 216)

    و نیز در آیه دیگر می‏فرماید: «فَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئا وَیَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْرا کَثِیرا.» (نساء: 19)

    بنابراین، معلوم است که چگونه انسان به واسطه تبعیت از دستورهای دین خدا، که همانا در تقوا جلوه‏گر است، در برابر بحران‏ها و عوامل فشارزا از خود واکنش نشان خواهد داد. واکنشی که منبعث از نگرش خدامحوری باشد دیگر منفعل و مضطرب نخواهد بود، قال رسول اللّه صلی‏الله‏علیه‏و‏آله: «المؤمن اذا غضب لم یخرجه غضبه من حقّ و اذا رضی لم یدخل رضاه فی باطل و الذی اذا قدر لم یأخذ اکثر مماله».18 بلکه در بحبوحه بحران‏ها و مصایب صدا به توحید و یکتاپرستی بلند خواهد کرد و عبودیت خویش را با جمله‏ای از دل برخاسته به تصویر خواهد کشید که: «ما رایت الاّ جمیلاً»19 و این تلقّی را خواهد داشت که هر آنچه از دوست رسد نیکوست.

    این هنر و کارکرد دین است که با دستورهای خویش انسان‏ها را تا چنین اوج و بلندایی می‏رساند که به واسطه برخورداری از زلال وحی، به راحتی بتوانند مشکل‏ترین مشکلات را به بهترین فرصت‏ها تبدیل کنند و اگر همه تلاش اندیشمندان مدیریت برای تقویت این مهارت (تبدیل مشکل به فرصت) در مدیران باشد، می‏توان گفت بهترین راه‏کار آن دل سپردن به منشأ قدرت و قدرت‏آفرین در جهان هستی، یعنی خداوند متعال، است.

    با این تفکر و نگرش مستفاد از آموزه‏های دینی، آیا دیگر جایی برای واژه شکست و ناکامی باقی می‏ماند؟ شکست و ناکامی زمانی متصور خواهد بود که به این منزل از کمال نرسیده باشد و هرگاه که به این کمال رسید پیروز است، خواه پیروزی ظاهری را به دست آورده باشد یا نه؛ چراکه هدف او در این مسیر، رسیدن به کمال است و کمال او قرب الهی و انجام دستورهای اوست. فردی که در جهت دستورهای خداوند گام برمی‏دارد خود پیروز است و به فتح‏الفتوح و بزرگ‏ترین پیروزی رسیده است. ولی هنگامی که در مسیر رسیدن به این هدف نباشد و دور افتاده از اصل خویش گردد و عقربه وجود خویش را به سوی کمال مطلق و بی‏نهایت جهت‏گیری نکرده باشد در شکست و تلاطم قرار دارد؛ هرچند که به پیروزی ظاهری هم رسیده باشد.

    بنابراین، واژگانی همچون شکست و پیروزی و آرامش و ناآرامی بهترین معنا را در بستر دین به خود می‏گیرند و حقیقت و مطلق آنها، در چارچوب احکام الهی، متصور است. آیه 28 سوره مبارکه «رعد» به همین موضوع اشاره دارد:«أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.»در واقع، قرآن کریم بهداشت روانی افراد و آرامش روحی انسان‏ها را فقط و فقط به ذکر و یاد خدا منحصر می‏کند و عقیده و باور خدایی داشتن (ایمان) و رفتار درست بر طبق آن عقیده و باور (تقوا و عمل صالح) را موجب رسیدن به فلاح و رستگاری می‏داند:

    ـ «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ.» (مؤمنون: 1)

    ـ «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ.» (توبه: 4)

    ـ «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ... عِندَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ.»(قمر: 54و55)

    قرآن کریم نداشتن ایمان و عقیده به خدا، نبود تقوا و پرهیزگاری و در یک کلمه «بی‏خدایی» را موجب به هم خوردن آرامش روانی و پیدایش استرس انسان معرفی می‏کند؛ آنجا که می‏فرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکا»(طه: 124)؛ و هر کس از یاد من رو گرداند زندگی او را تنگ می‏کنم (او را در تنگنا قرار می‏دهم.)

    در پایان سخن، این نکته را یادآور می‏شویم که تنها راه پیش‏گیری از بروز عوارض و بیماری‏های ناشی از استرس، سرسپردن به دستورهای دین و ایجاد ایمان و تقوای فردی در تمام ابعاد زندگی است و با خودسازی فردی و بهره‏مند شدن افراد از ایمان خدایی، اجتماع و سازمان‏های بشری نیز از این ظرفیت بهره‏مند خواهند شد و برای سالم شدن محیط و پیدایش «حیات طیّبه» رابطه متقابلی برقرار خواهد شد.

    بهترین‏شاهدصدق‏این‏مطلب‏آیات‏شریفه‏ذیل‏هستند:

    ـ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ.» (انفال: 24)

    ـ «مَنْ عَمِلَ صَالِحا مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً» (نحل: 97)؛ حیات طیّبه با سرسپردن به ندای خدا و رسول و عمل صالح انجام دادن تحقق می‏یابد.

    نتیجه‏گیری

    همان‏گونه که در مقاله اشاره شد، هرچند فشار روانی به خودی خود منفی نمی‏باشد، ولی هرگاه از کنترل و تدبیر فرد خارج گردد موجب پیدایش بیماری‏های روحی و آلام جسمی خواهد شد، از این‏رو، باید همیشه به دنبال راه‏های پیش‏گیری و درمان آن باشیم.

    بر اساس تعالیم و آموزه‏های دین اسلام، فرد می‏تواند با تقویت خداباوری و تقوا و با ارتقا سطح آگاهی و معرفتش نسبت به نقش خداوند در جهان هستی به قدرت و ظرفیتی برسد که در برخورد با ناملایمات و عوامل مخرّب آرامش و فشار روانی دچار اضطراب و ناکامی و شکست نگردد و با برخورداری از چنین ویژگی‏های شخصی، به توسعه و تعالی‏ای برسد که بهداشت روانی و آرامش جاودانی پیدا نماید.

    بنابراین: 1. دین با دستورات ایجابی و سلبی (واجب و حرام) در پی تکامل بهداشت روانی افراد است.

    2. دین با ارتقای سطح معرفتی و تقویت بینش توحیدی فطری افراد ظرفیت روانی آنان را افزایش می‏دهد.

    3. سفارشات مکرر به تقواطلبی و اثرات گشایش‏گری آن در زندگی مادی و معنوی موجب خروج انسان از یأس و ناامیدی و اضطراب است.

    4. از منظر نظام ارزشی دینی و هدف والای انسان موحد، واژگان شکست، ناکامی، مشکل معنای خاصی پیدا می‏کند.


    • پى نوشت ها
      1 دانش‏آموخته حوزه علمیه و کارشناس ارشد مدیریت مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى ره. تاریخ دریافت: 21/9/87 ـ تاریخ پذیرش: 22/1/88.
      2ـ بهروز میلانى‏فر، بهداشت روانى، ص 83.
      3ـ استیفن رابینز، مدیریت رفتار سازمانى، ج 3، ص 1036.
      4ـ مورهد / گریفین، رفتار سازمانى، ص 261.
      5ـ استیفن رابینز، مدیریت رفتار سازمانى، ج 3، ص 1036.
      6ـ همان، ص 1040.
      7ـ مورهد / گریفین، رفتار سازمانى، ص 275.

      8284. Fridman.

      9ـ همان، ص 276.

      10285. Cognitive Therapy.

      11ـ استیفن رابینز، مدیریت رفتار سازمانى، ج 3، ص 1048.
      12ـ روم: 30.
      13ـ انفال: 24.
      14ـ بقره: 219.
      15ـ نور: 31ـ32.
      16ـ سید محمّدحسین طباطبائى، المیزان، ج 1، ص 367.
      17ـ محمّد: 7.
      18ـ محمّد محمّدى رى‏شهرى، میزان‏الحکمه، ج 7، ص 433، ح 14780.
      19ـ اشاره به جمله حضرت زینب علیهاالسلام در جواب یزیدیان پس از شهادت امام حسین علیه‏السلام دارد. محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 45، ص 116 / ابن نما حلّى، مثیرالاحزان، ص 71.

    • ··· منابع
      ـ حلّی، ابن نما، مثیرالاحزان، بی‏جا، بی‏نا، بی‏تا.
      ـ رابینز، استیفن، مدیریت رفتار سازمانی، ترجمه علی پارساییان و محمّد اعرابی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‏های بازرگانی، 1374.
      ـ طباطبائی، سید محمّدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، بی‏تا.
      ـ مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، بیروت، داراحیاءالتراث، 1403.
      ـ محمدی ری‏شهری، محمّد، میزان‏الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1362.
      ـ مورهد، جی.، و آر. گریفین، رفتار سازمانی، ترجمه سید مهدی الوانی و غلامرضا، معمارزاده، تهران، مروارید، چ دهم، 1384.
      ـ میلانی‏فر، بهروز، بهداشت روانی، تهران، قومس، چ سوم، 1373.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مدرس‌زاده، مجدالدین.(1388) فشار روانی در سازمان. فصلنامه معرفت، 18(2)، 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مجدالدین مدرس‌زاده."فشار روانی در سازمان". فصلنامه معرفت، 18، 2، 1388، 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مدرس‌زاده، مجدالدین.(1388) 'فشار روانی در سازمان'، فصلنامه معرفت، 18(2), pp. 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مدرس‌زاده، مجدالدین. فشار روانی در سازمان. معرفت، 18, 1388؛ 18(2): 115-