سخن آغازين
سخن آغازين
بداخلاقي انتخاباتي و انتظار از رئيسجمهور منتخب
در آستانه انتخابات رياست جمهوري اسلامي ايران، فضا و زمينه مساعدي براي بازنگري عملكرد دولتمردان نظام اسلامي فراهم آمده است. نقد منصفانه و به دور از هياهوهاي سياسي و بيان نقاط قوت و ضعف عملكرد دولتمردان، با هدف اصلاح روشهاي نيل به اهداف و اجتناب از قدم نهادن در كورهراهها و بنبستهاي پيموده شده و تقويت نقاط قوت، و خدمت به مردم حداقل انتظاري است كه از نخبگان، شايستگان و فرهيختگان دلسوز نظام اسلامي ميرود.
ورود افراطگونه احزاب در جريانات سياسي و بزرگنمايي بسياري از حوادث جزئي و سياهنمايي از خدمات بزرگي كه در طول انقلاب اسلامي در كشور صورت گرفته، نفي و تخطئه نامزدهاي رياست جمهوري به جاي ارائه برنامههاي روشن و شفاف، شعارهاي غيرعملي و تا حدودي ناممكن كه فقط مصرف انتخاباتي دارد، استفاده ابزاري از جوانان و دختران بزككرده و حتي ارزشهاي ديني، غافل شدن از مسائل و مشكلات اساسي مردم، رسيدن به قدرت به هر وسيله ممكن، ورود نخبگان كشور در بازيسازيهاي احزاب و جريانات سياسي و شارلاتانيسم مطبوعاتي، سهمخواهي احزاب سياسي، نزاعهاي بيپايه و اساسِ بزرگنمايي شده به وسيله مطبوعات زرد، صَرف بيهوده هزينههاي ملي در امور غيرضرور، هرز رفتن امكانات و سرمايههاي ملي، تبليغات به سبك و شيوه غربي، اسراف، تبذير در تبليغات انتخاباتي، ايجاد يأس و دلسردي ميان مردم، همسويي با دشمنان دين و ميهن براي رسيدن به قدرت، و... از جمله فرصتسوزيها و بداخلاقيهاي انتخاباتي است.
در اينجا، چند معيار و شاخص براي شناخت نامزد اصلح رياست جمهوري ميتوان ارائه كرد:
1. هرگز در فرهنگ ديني ما دنبال كردن سياست ماكياولي و اينكه هدف وسيله را توجيه ميكند، روا نيست. از اينرو، نامزدهايي كه براي رسيدن به قدرت از هر وسيلهاي استفاده ميكنند، و به سياهنمايي پرداخته، و از نمادهاي ديني و ملي و جوانان استفاده ابزاري ميكنند، و... طبعا نامزدهاي شايستهاي نخواهند بود.
2. امسال سال «اصلاح الگوي مصرف» است. در دين مقدس اسلام، بهرهبرداري از نعمتهاي الهي و زيباييهاي زندگي مباح، روا و اسراف، زيادهروي و تجاوز از حد، حرام و ناروا شمرده شده است؛ زيرا هر فردي در جامعه اسلامي، به تناسب امكانات، توانايي و كارآيي خود، در برابر جامعه مسئوليت دارد و ملزم به استفاده بهينه از نعمتها و منابع طبيعي و خدادادي است. فرد اسرافكار به دليل عدم اجراي مسئوليت و تعهدات اجتماعي خويش و تضيع اموال عمومي و عدم استفاده درست و بهينه از امكانات موجود، بر پيكر جامعه ضربه ميزند. بنابراين، يكي از معيارها و شاخصهاي انتخاب اصلح، عدم اسراف و رعايت اعتدال در تبليغات است. بداخلاقي انتخاباتي، ريخت و پاشهاي بيمورد، بداخلاقي سياسي، سوءاستفاده از ارزشها و هنجارهاي ديني، در جامعه از مصاديق اسراف و مورد نهي شارع مقدس قرار گرفته، و طبعا افرادي كه از اينگونه شگردها بهره ميگيرند، نميتوانند افرادي صالح باشند.
3. از ديگر معيارها و شاخصهاي انتخاب اصلح، توجه به عملكرد گذشته افراد، توجه به وضعيت فعلي افراد، پايبندي عملي به اصول و ارزشهاي ديني، نظام اسلامي و ولايتفقيه، جسارت و دشمنستيزي، برنامههاي عملي، روشن و شفاف، ارائه شعارهاي عملي و عملياتي و... ميتواند معيار خوبي براي تشخيص نامزدهاي اصلح باشد.
4. با عنايت به آموزههاي ديني، سيره عملي و گفتاري معمار بزرگ انقلاب اسلامي و رهبر فرزانه انقلاب، افراد اصلح را ميتوان از ناحيه دوستان و دستاندركاران نامزدها، نوع شعارها و عملكرد آنان، شعار براي دلخوشي دشمن و يا عظمت اسلام و اعتلاي كلمه «اللّه»، صداقت و خود را وقف خدمت كردن، برنامه انتخاباتي آنان، عدم وامداري به احزاب و گروههاي افراطي، وامداري به مردم و مردمي بودن، مبارزه جدي و عملي با فقر، فساد و تبعيض و ... شناخت.
اما بر رئيسجمهور منتخب فرض است تا با دقت در نقاط قوت و ضعف نظام اسلامي، خود را وقف خدمت به مردم نموده، و هماهنگ با ساير قوا و با تلاش بيوقفه و خستگيناپذير در مبارزه با فقر و فساد و تبعيض جدي بوده و با پرداختن به مشكلات اساسي كشور، انتخاب كارگزاران شايسته، خدوم، كارآمد، متعهد و وامدار مردم، نهايت همّت و جدّيت را مصروف دارد و بدينسان از مردم هميشه در صحنه نظام اسلامي قدرشناسي نمايد.
دبير گروه جامعهشناسي