درآمدى بر جایگاه مبانى و عوامل مؤثر بر نوآورى در تربیت دینى
Article data in English (انگلیسی)
سیده نجمه تقوى نسب1
سیدابراهیم میرشاه جعفرى2
چکیده
در کشور ما ضرورت تربیت دینى به عنوان وظیفه مهم و اصلى آموزش و پرورش مورد پذیرش است. بنابراین، باید تلاش نمود تا به شیوه ها و روش هاى موجود در این فرایند کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. نوآورى در تربیت دینى از جمله امورى است که این مسیر را هموار مى سازد. این مقاله با روش مطالعه موردى و با استناد به منابع روایى معتبر و دست اول تلاش مى کند تا با استفاده از احادیث و آیات قرآن کریم، به تطبیق عواملى که در تربیت دینى و نوآورى مؤثر هستد، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک مؤلفه هاى نوآورى و تربیت دینى را در بعد فکرى و خصوصیات شخصیتى مورد تأکید قرار داده و ثابت مى کند که مبناى فکرى نوآورى و تربیت دینى با هم همخوانى و تطابق دارند.
کلیدواژه ها : نوآورى، تربیت دینى، تقواى حضور، تردید منطقى، عقلانیت، خطرپذیرى.
مقدّمه
«نوآورى» از نظر اسلام واژه بیگانه اى نیست و در تعالیم دینى از جایگاه مثبت و پسندیده اى برخوردار است. دین با فطرت انسان ها هماهنگ است؛ زیرا استعدادهاى فطرى به وسیله دین شکوفا مى شوند. از سوى دیگر، نوآورى ها و دست به آفرینش و تغییرات مثبت زدن نیز امرى فطرى و مورد قبول ذات بشرى است. در این میان، اسلام دینى است که خود مشوّق نوآورى و خلّاقیت است. قرآن کریم خداوند را نوگرا در آفرینش طبیعت و انسان مى داند و یکى از اسماى الهى را بدیع و فاطر بودن خدا ذکر مى کند : مبدع و خلّاق آسمان ها و زمین خداست.3 قرآن به شکل غیرمستقیم زمینه هایى را که موجب خلق نوآورى مى شوند، مورد تأکید قرار مى دهد. براى نمونه، در آموزه هاى قرآن بر تنوّع و گوناگونى تأکید زیادى شده است: «ما در این قرآن دلایل و مثل هاى مکرّر و متنوع ذکر کردیم تا ایشان متذکر گردند.»4 و یا مى فرماید: «همانا شما را گوناگون آفریدیم.»5 تنوع و یکنواخت نبودن روش هاى تربیتى قرآن را مى توان نمادى دیگر از اهمیت نوآورى محسوب کرد. قرآن نوآورى در روش هاى تربیتى دین را به صورت عملى نشان مى دهد، استفاده از تمثیلات، داستان سرایى، سؤال و پرسش، فصاحت و شیوایى کلام، ارائه الگوهاى دینى و تربیتى نشان از توجه قرآن به اکتفا نکردن به یک شیوه خاص در ارائه دین و تنوع شیوه هاى تربیتى آن مى باشد. همچنین قرآن کریم مبانى فکرى و عوامل شخصیتى را که لازمه داشتن افکار جدید و نوآورانه است، به پیروان خود ارائه داده است. این دستورات در سیره کلامى و رفتارى معصومان: نیز فراوان دیده مى شود. در ارتباط با پیشینه این تحقیق در زمینه عوامل شخصیتى مؤثر در نوآورى مى توان به پژوهش هاى زیر اشاره کرد : هارینگتون (1990) در تحقیقات خود بیان کرده است که بین انگیزه هاى شخصى و نوآورى یک رابطه قوى وجود دارد.6 آمابیل و همکاران (1998) از یافته هاى تحقیقات خود نتیجه گرفته اند عوامل شخصیتى به عنوان مرکز کنترل درونى با نوآورى مرتبط هستند و به طور مستقیم با نوآورى ها در ارتباطند. این عوامل داورى مستقل، خطر ریسک کردن و خودکنترلى در شرایط متفاوت مى باشند. این خصوصیات نسبت به عوامل محیطى و بیرونى نیز به سختى تغییر مى کنند.7 استرنبرگ (1998) در پژوهش هاى خود در ارتباط با خلّاقیت و نوآورى بر پنج صفت افراد نوآور که در شخصیت افراد ریشه دارد، تأکید مى کند. این صفات عبارتند از: تحمل ابهام، پشتکار و مداومت، اراده، خطرپذیرى و ریسک و استقلال فردى.8 بلند فورد (2005) در پژوهشى درباره ایجاد تغییرات مطلوب از طریق تقویت ویژگى هاى شخصیتى، نشان داد که تقویت قابلیت هاى شخصى مى تواند نوآورى و افزایش کارایى به همراه داشته باشد.9
تطبیق مبانى علمى نوآورى با آموزه هاى دین اسلام سبب مى شود تا با شیوه نوین به نوآورى در تربیت دینى نگریسته شود. همچنین تبیین این موضوع سبب تقویت پایه هاى نظرى نوآورى در تربیت دینى مى گردد. در این راستا، این پژوهش با هدف شناخت رابطه بین نوآورى و تربیت دینى تدوین گردیده است. براى نهادینه شدن نوآورى در تربیت دینى در سطح جامعه و توجه کاربردى تر به این فرایند، لازم است که با جنبه هاى نظرى و نوآورى و تربیت دینى بیشتر آشنا گردید. از این رو، در راستاى رسیدن به این امر مهم، این مقاله در تلاش است تا وجوه مشترک بین مؤلفه هاى تربیت دینى و نوآورى را شناسایى نماید. هدف این پژوهش پاسخ به این سؤال اصلى است که تا چه حد ویژگى هاى افراد نوآور با ویژگى هاى مورد تأکید متربیان تربیت اسلامى منطبق است؟ به عبارت دیگر، وجوه مشترک تفکر نوآورانه با مبانى فکرى از منظر اسلام چه صفاتى است؟ پیش از این، لازم است که به سؤالات فرعى زیر پاسخ داده شود: الف) نوآورى و تربیت دینى چیست؟ ب) چه مؤلفه هایى مبانى فکرى مؤثر در نوآورى را تشکیل مى دهند؟
مبانى نوآورى و تربیت دینى
نوآورى اتخاذ ایده هاى جدید و تبدیل آنها به خدمات و روش هاى تازه است که با خود تغییرات مفیدى را به همراه مى آورند.10 همچنین نوآورى به شکل انتخاب و استفاده بدیع و تازه از منابع انسانى و مادى و خلق روش هاى تازه اى که اهداف موردنظر را در سطح بهترى به تحقق برساند، تعریف شده است.11 در واقع، نوآورى نحراف پیدا کردن از الگوهاى ذهنى موجود است به نحوى که در مقایسه با ساخت هاى ذهنى حاصل از عادت متفاوت باشد.12 استرنبرگ و کافمن13 و پیتر،14 در پژوهش هاى خود به عوامل تأثیرگذار بر نوآورى در سازمان ها اشاره کرده اند که این عوامل عبارتند از : ارتباطات باز میان سازمان ها، ابهام و تعارض، فراگرفتن مهارت هاى عقلانى، طرز تفکر انتقادى، پذیرش ریسک و تعهدکارى. در مجموع، با توجه به تعاریف ارائه شده مى توان مبانى نوآورى را ابعاد فکرى و فردى، سازمانى و محیطى دانست.
از سوى دیگر، تربیت دینى را مى توان فرآیندى دانست که ضمن آن تلاش مى شود تا با بهره گیرى از آموزه هاى دینى زمینه اى فراهم آید که متربى در جهت رشد و شکوفایى استعدادهاى فطرى و دینى گام بردارد.15 به عبارت دیگر، تربیت دینى فراهم کردن فرصت هاى طبیعى و درون یاب است تا افراد خود، با تجربه شخصى و الهام از فطرت خویش بارقه تعالى بخش دین را کشف نمایند.16 مى توان مبانى و مؤلفه هاى اساسى تربیت دینى را عقلانیت، تقواى حضور و مؤلفه ارزیابى، گزینش و طرد تلقّى نمود. وجود عقلانیت در همه اجزاى تربیت دینى اعم از اعتقادات، اخلاق، عبادات و احکام صادق است. دومین مؤلفه در تربیت دینى، تقواى حضور است که حاصل آن تحول و التزام درونى است. سومین مؤلفه ارزیابى، گزینش و طرد است. این ویژگى از مؤلفه نقادى تربیت سرچشمه مى گیرد و مستلزم بازشناسى جنبه هاى مثبت و منفى پدیده هاى این دوران است.17 بنابراین، مى توان گفت :
مبانى اصلى تربیت دینى عقلانیت، کنترل درونى یا تقواى حضور و انتخاب صحیح بر اساس ارزیابى و گزینش هستند. این شاخص ها از منبع عقل و تفکر انسان نشأت گرفته و همه ریشه در شخصیت افراد دارند. به عبارت دیگر، مؤلفه هایى که بر تفکر انسان تأثیرگذارند و موجب جهت دهى به افکار اشخاص هستند، در تربیت دینى و نوآورى تأثیرگذارند. از این رو، شایسته است با این عوامل بیشتر آشنا شویم.
جایگاه مؤلفه هاى فکرى در تربیت دینى و نوآورى
سازمندکردن و ساختاربندى تفکر، یکى از اساسى ترین مبانى نواندیشى و نوآورى در تربیت دینى است. انسان ها با فکر و اندیشه خود مى توانند قالب ها و صورت بندى هاى قدیمى را بشکنند و باورهاى جدید، بر پایه آگاهى و دانش خلق کنند. مهارت هاى تفکرى در امر نوآورى مهم هستند. به عقیده متخصصان هرچه قدرت تفکر افراد بالاتر باشد، احتمال بروز نواندیشى و نوآورى در ذهن آنها بیشتر مى شود.18 از سوى دیگر، افراد و
دیدگاه هاى آنان در ارتباط با نوآورى و اجراى طرح هاى جدید و بدیع مؤثر مى باشند. به طور کلى، هر سازمانى از طریق منابع انسانى به اهداف برنامه ریزى شده خود مى رسد. بنابراین، نگرش افراد، انگیزه ها و علایق آنان در تسریع نوآورى ها و خلّاقیت هاى سازمانى مؤثر است.19
در این میان، شخصیت عبارت است از: خصوصیاتى که در یک طرح یا کل وحدت پیدا کرده و شکل گرفته است و سرانجام، این خصوصیات در رفتار فرد ظاهر مى گردد. با اینکه رفتار، فرد را ثابت و غیرقابل پیش بینى مى سازد، اما در عین حال، شخصیت فرد قابل تغییر و تکامل است. عوامل شخصیتى و فکرى که در نوآورى افراد تأثیرگذارند را مى توان به شرح زیر بیان کرد :
الف. تحمل ریسک: براى رسیدن به این خصوصیت سازمان نوآور باید افراد را تشویق کند تا بدون ترس از پیامدهاى آن شکست را تجربه کنند و اشتباهات را به عنوان فرصت هاى یادگیرى به شمار آورند.
ب. کاهش کنترل بیرونى: در سازمان هاى نوآور، مقرّرات و خط مشى ها و کنترل خارجى به حداقل مى رسد.
ج. قبول ابهام: این ویژگى بر عینى و معین بودن تأکید زیاد نمى کند؛ چون نوآورى ها را محدود مى سازد.
د. تحمل تضاد: گوناگونى دیدگاه ها در افراد تشویق مى شود و توافق بین افراد در این سازمان ها مورد تأکید زیاد نمى باشد.20
به طور کلى، از نظر شخصیتى افراد نوآور باید این خصوصیات را داشته باشند: اعتماد به نفس، اراده، شجاعت در ابراز عقیده، ثبات عاطفى، علاقه به پرسش، کنترل نفس، انگیزش، عقلانیت و بصیرت و... . مؤلفه هاى مهم در نوآورى در عین حالى که در پرورش شخصیت فکرى افراد نقش دارند، از جمله عوامل مؤثر و مورد تأکید در تربیت دینى هم هستند. در اسلام، گرچه به طور مستقیم به نوآورى اشاره نشده است، اما آموزه هاى تربیتى بسیارى در این باب ارائه شده است. این آموزه هاى تربیتى با مبناى فکرى نوآورى مرتبط و منطبق است. در این قسمت، به بررسى این موضوع مى پردازیم :
1. کنترل درونى، تقواى حضور
افراد نوآور نیاز به اعمال نظارت و کنترل از بیرون ندارند، بلکه یک نظام انگیزشى خودکنترلى و درونى را دارا هستند.21 این خصوصیت با مؤلفه تقواى حضور در تربیت دینى همخوانى دارد. اصولا استقلال دینى چیزى جز همان تقوا، که موجب کرامت و برترى انسان در نزد خدا مى شود نیست. به تعبیر امام على (ع) «تقوا مایه اصلى آزادى هاست و نه قید و بند درست کردن براى انسان.»22 تقوا به نوبه خود، منجر به نوعى توانمندى شناختى و معرفتى در انسان مى شود؛ معرفتى که حاصل روشن شدگى درونى است و در قرآن تحت عنوان «فرقان» یعنى قدرت تشخیص و تمیز بین حق و باطل آمده است.23 تربیت دینى نیز باید بتواند افراد را به گونه اى پرورش دهد که بدون اعمال کنترل و نظارت از بیرون و در متن جامعه تقوا را پیشه خویش سازند. در این حالت، دیگر نیازى به تدوین قوانین و قید و بندهاى مداوم براى کنترل افراد نیست؛ زیرا منبع این کنترل در درون افراد رشد یافته است. براى تقویت مؤلفه کنترل درونى یا همان تقواى حضور در افراد نیاز به نوآورى است. متربیان به واسطه این ویژگى و با استفاده از قوّه ابتکار و نوآورى در هر موقعیت و شرایطى که آنها را در بند مى گیرد، بهترین راه را انتخاب مى کنند و بنا به مقتضیات و موقعیت هاى گوناگون همواره به دنبال ایده ها و راه هاى متنوع و جدیدى براى کنترل درونى خویش هستند. این امر، در جامعه امروزى به دلیل رویارویى جوانان با وسایل ارتباطى پرسرعت و گسترده ضرورى است؛ زیرا فراوانى و تنوع در ارتباطات، راه کارها و اقدامات متنوعى را نیز طلب مى کند. در مجموع، این گونه تربیت در متن خود افراد نوآور را پرورش خواهد داد.
2. قبول ابهام، تردید منطقى
فرایند نوآورى با عدم اطمینان و تردید همراه است. تأکید بسیار بر مشخص بودن، محدودیت مى آفریند. بنابراین، پذیرش ابهامات زمینه ساز خلق و ایجاد نوآورى هاست.24 این ویژگى در معارف دینى با واژه «تردید منطقى» همخوانى دارد. از سوى دیگر، از روش هاى خاص تربیت دینى، پرورش احساس مبهمى از یک سعادت مجهول و ناشناخته در وجود متربى است تا او خود به مدد درون مایه هاى فطرى آن ابهام را کشف و معلوم سازد.25 امام على (ع) در این زمینه مى فرمایند :
«عقل هاى خود را به اشتباه متهم کنید؛ زیرا از اعتماد به آنها در خطا مى افتید»، از نظر مربیان تربیتى از جمله راسل نیز هدف تعلیم و تربیت، پرورش انسانى است که با شک و تردید، اندیشه را از قید و بند عادات و عقاید تلقینى آزاد سازد و بیاموزد که چگونه در وضع و حالت عدم شک اطمینان زندگى کند.26 شک و تردید آغازى براى تمیز و جدایى نکات مثبت و منفى در تربیت دینى است که باید از آن براى رسیدن به آرامش و استقلال فکر استفاده کرد. توجه به این ویژگى در جهت رسیدن به اهداف تربیت دینى و نوآورى مهم است؛ چراکه اشخاص را به جست وجوى راه حل هاى متنوع جهت برطرف کردن شبهات و تردیدها مى کشاند. بدین ترتیب، فعالیت تربیت دینى از حالت منفعل درآمده و به سوى پویایى و شکوفایى سوق مى یابد. داشتن تفکر تردید منطقى موجب مى شود افراد براى خلق محیط و تفکر نوآور و تازه به یک موقعیت ثابت و همیشگى اکتفا نکنند و همواره به دنبال خلق آثار بدیع تر باشند. این امر، براى مربیان هم صادق است؛ چراکه آنها را هم به درگیرى فکرى با مسائل و موقعیت هاى تکرارى مى کشاند و به این جهت در پى کشف شیوه و روش هاى جدید مى افتند. عدم توجه به ویژگى شک و ابهام منطقى در تربیت دینى، یک آسیب جدى است که راه را بر ایجاد و خلق هرگونه نوآورى و ابتکار سد مى کند و موجب مى شود که افراد براى کشف دلیل این گونه باورها گامى برندارند و منفعل گونه عمل کنند.
3. تحمل تضاد، انتقادپذیرى
افراد نوآور از برخورد با تناقض ها و تفاوت ها بیم ندارند.27 آنها داراى ویژگى انعطاف پذیرى هستند و
روحیه نقادى دارند. تحمل تضاد و انتقادپذیرى از اهداف مهم تربیت دینى مى باشد. این فرآیند به دنبال فراهم کردن یک محیط مساعد است که در آن افکار و عقاید مختلف مورد بحث قرار گیرند، سپس ارزیابى و انتخاب شوند، بدین ترتیب دیگر کسى کورکورانه از نظریات موجود تقلید و پیروى نمى کند. قرآن در این رابطه مى فرماید : «بندگان من را بشارت ده آنان که مى شنوند سخنان را پس از بهترین آنها اطاعت مى کنند، آنان صاحبان اندیشه اند.»28 در اینجا، خداوند بیان مى دارد که بندگان
من، همه سخنان را خوب گوش مى دهند و به دقت دریافت مى کنند، سپس تجزیه و تحلیل کرده و خوب و بد را سنجیده و بهترین آن را انتخاب و پیروى مى نمایند. از امام على (ع) نیز در این باره احادیث فراوانى نقل شده است. از جمله آن حضرت مى فرماید: «هر چه را که مردم مى گویند رد نکن که این عمل براى اثبات نادانى تو کافى است.»29 یا مى فرماید: «کسى که با آرا گوناگون روبه رو
مى شود، نقاط ضعف و خطاى آنها را درک مى کند.»30
در جاى دیگر مى فرمایند: «کسى که چهره هاى گوناگون آرا را نداند، تیزبینى هایى که براى تدبیر امور دارد او را خسته مى کند.»31 باز مى فرمایند: «هرگز پیش خود اندیشه هاى بزرگى را کوچک شمار، هرگاه آن را فردى حقیر برایت بیاورد.»32
در همه این روایات تکیه بر گوینده سخن نیست، بلکه کلام را نقد کردن و خوبى ها را از بدى هاى سخنان جدا نمودن یا به عبارتى نقاد کلام بودن مهم است. این ویژگى در آموزه هاى تربیت دینى جایگاه ویژه اى دارد. مؤلفه هاى تحمل تضاد آراى گوناگون، انتقادپذیرى سازنده و انعطاف پذیرى از خصوصیات مهم در فضاى نوآورى و تربیت دینى مى باشد. چنین شیوه تربیتى در ذات خود نوآور است و زمینه را براى استنباط راه کارهاى تازه و نو از بین نظرات موافق و مخالف فراهم مى سازد.
4. انگیزه، کشش درونى
انگیزه در نوآورى ها، به عنوان یک عامل مؤثر محسوب مى شود. در اصل، اساس و مبناى هر فعالیتى از جمله نوآورى ها انگیزه و علاقه شخصى افراد است. کارهاى نو و تازه هنگامى بروز مى کنند که افراد با علاقه و رضایت اقدام به آن نموده باشند.33 صاحب نظران تعلیم و تربیت
اهمیت فراوانى براى ایجاد انگیزه در دانش آموزان قائل هستند و معتقدند که انگیزه به شدت یادگیرى را تحت تأثیر قرار مى دهد.34 در این میان، یکى از مؤثرترین
راه هاى تربیت دینى ایجاد اشتیاق و رغبت در ساختارشناختى و عاطفى فراگیران است. به نظر مربیان تربیتى، نمى توان کسى را تنها با بیان عقلى و فعالیت به دین دارى هدایت نمود، بلکه انگیزش فرد باید از درون برانگیخته شود که این امر بر آزادى و انتخاب درونى فرد دلالت دارد.35 داشتن انگیزه و کشش درونى از خصوصیات افراد نوآور و از جمله ویژگى هاى مهم در تربیت دینى است. وجود انگیزه در انسان ها راهى به سوى خروج از حالت سکون و انفعال است. آنجا که امام على (ع) مى فرماید: «فرد عاقل در جست وجوى کمال است.»36 جلو رفتن و پویایى از تأثیرات انگیزه هاى درونى افراد است و افراد را از حالت یکنواختى و خاموشى بیرون مى آورد و در جهت خلق نوآورى ها سوق مى دهد. در این میان، تربیت دینى هم باید به وسیله نوآورى از شیوه هاى متنوع و تازه بهره گیرد تا بتواند انگیزه مخاطبانش را در این فرایند افزایش دهد.
5. تفکر منطقى، عقلانیت
برخوردارى از تفکر منطقى، بهتر و عمیق تر اندیشیدن و نسبت به مسائل مختلف حساس بودن از دیگر ویژگى هاى افراد نوآور است.37 مؤلفه عقلانیت با فراهم
آوردن زمینه تمیز و جداسازى میان منطق موجود در مسائل دینى و خرافات، جنبه هاى غیرعقلانى وارد شده در دین، امکان داورى و نقد را براى مربى و آموزنده فراهم مى سازد.38 همراه با رشد روزافزون عقلى، نوجوانان و مخاطبان تربیت دینى دیگر به تصورات و مدارک سطحى اکتفا نمى کند. بلکه خود خواهان تفسیر و تحلیل تمامى اصولى هستند که قرار است اعتقادات خود را بر آن بنا کنند.39 عقلانى نبودن تربیت موجب ایجاد تعصبات ناروا، تبعیت از ظن و گمان، گرایش به اکثریت و شخصیت گرایى مى گردد. این صفات در اسلام مذموم شمرده شده و از موانع جدى در راه ایجاد و خلق نوآورى ها و ابتکارات تازه محسوب مى شود. از این رو، در آیات متعدد قرآنى بر به کارگیرى عقل و اندیشه و عمق بخشیدن به آن توصیه شده است: «آیا اگر پدرانتان عقلشان به جایى نمى رسید و چیزى نمى فهمیدند باز هم شما باید از آنها پیروى کنید.»40 بدین صورت این پیروى ناآگاهانه را ناشى از نداشتن تفکر منطقى مى داند. در این زمینه امام على (ع) مى فرمایند: «عاقل کسى است که عقل وى در مسیر رشد و اندیشه اش در حال افزایش است.»41 نیز مى فرماید: «آل محمّد دین را توأم با عقل و
عمل درک مى کردند و تنها به شنیدن و نقل کردن بسنده نمى کردند.»42 در نظام تربیتى اسلام، تفکر منطقى موجب رد سنت گرایى منفى یا پذیرش اعتقادات و باورهاى نسل هاى پیشین و تقلید از نیاکان بدون بررسى و تحقیق است. این امر عامل مهمى در رکود اندیشه محسوب مى شود. به کارگیرى عقل از عوامل مؤثر در پیدایش نوآورى و شیوه هاى بدیع و تازه است. این ویژگى به انسان کمک مى کند تا در برخورد با مسائل و موقعیت هاى گوناگون زندگى، به دور از پاى بندى غیرمعقول به سنت هاى ناروا تصمیم گیرى کند. در جامعه امروزى که تحولات مختلف اجتماعى و فرهنگى به سرعت در حال شکل گیرى است داشتن تفکر منطقى در تربیت دینى به همراه خلق نوآورى ها از اهمیت خاصى برخوردار است؛ زیرا سبب مى شود در این تبادل فرهنگى بین نسل گذشته و نسل جدید تضاد کمترى به وجود بیاید.
6. تحمل ریسک، شجاعت
تحمل ریسک و خطرپذیرى نیز جزو خصوصیات فکرى نوآوران است. در واقع، احساس تهدید و هراس از موانع نوآورى محسوب مى شود.43 افراد نوآور نسبت به خطرها و پیامدهاى آن آگاهند، ولى با این حال، از یک ریسک خطر متوسط استقبال مى کنند.44 در تربیت دینى
روش ابتلا وجود دارد که براین اساس، مربى باید متربى را در کام عمل بیفکند تا او خود پستى ها و بلندى ها را زیرپا بگیرد و با خوشى ها و ناخوشى ها درآویزد.45 همچنین تربیت دینى معطوف به تولید اندیشه مستقل و شهامت نقدورزى از نظر چرایى و چگونگى پدیده هاست.46
اجراى این عمل به نوعى به خطرپذیرى و تحمل ریسک نیاز دارد. در چنین حالتى، فرد توانایى هاى خود را مى آزماید و بدین وسیله تلاش مى کند تا از حالت منفعل و ایستا بیرون آید و خود دست به فعالیت بزند و شکست ها را تجربه کند. مربى باید احساس وحشت متربیان را از انجام کارهاى جدید و تازه دور نماید و به آنها وقت و فرصت کافى داده شود تا بدون ترس از شکست تشویق، آزمایش شوند و از هر تجربه اى نتیجه جدیدى بیاموزند. چنین کارى به ایجاد محیط مساعد نوآورى در تربیت دینى کمک خواهد کرد. ایجاد هرگونه نوآورى و تغییر مفید و تازه اى به نوعى شجاعت نیاز دارد. این شجاعت در هنگام ابراز ایده و فکر جدید در مقابل افکار رایج و قدیمى لازم است؛ زیرا منجر به بروز مقاومت هایى در برابر نوآورى ها مى گردد. در تربیت دینى خطرپذیرى و شجاعت در هنگام ابراز عقیده حق در مقابل رأى و نظر باطلى که رایج شده است، پسندیده و مورد تأیید است.
نتیجه گیرى
اسلام دینى است که در ساختار خودنمادهاى متفاوتى که حاکى از تأکید بر فرهنگ نوآورى مى باشد، قرار داده است. به همین دلیل، یک دین منفعل و غیرپویا و ناآشنا با مفاهیم نوآورى نمى باشد. در این مقاله با تعیین جایگاه مبانى فکرى و تأکید بر اهمیت نقش افراد در خلق نوآورى و تربیت دینى به تطبیق مبناى فکرى نوآورى با اسلام پرداخته شده است ویژگى هاى کنترل درونى، پذیرش ابهام، تحمل تضاد، انگیزه، تحمل ریسک، و تفکر منطقى از مؤلفه هاى فکرى نوآورى هستند. حاصل این پژوهش حاکى از تطبیق و همخوانى این ویژگى ها با مبانى فکرى تربیت دینى مانند تقواى حضور، انتقادپذیرى، کشش درونى، شجاعت و عقلانیت است. به واسطه این نتایج مى توان گفت: آزاد کردن عقل از تلقینات محیط، عرف، عادت و به اصطلاح امروزى، از نفوذ سنت ها و عادت هاى اجتماعى از موکدات قرآن درباره تربیت اسلامى است. توصیه اسلام به داشتن روح علم، روح خالى از جمود و غرور و بى تعصبى نیز از جمله صفاتى است که در اسلام با نوآورى و ویژگى هاى آن همخوانى دارد. با دقت در مؤلفه هاى قضاوت صحیح، آزاداندیشى، تعقل، دورى از تعصب و... در آموزه هاى دین اسلام و مقایسه این خصوصیات با مؤلفه هاى تأثیرگذار در نوآورى مى توان به رابطه محکم بین این دو پى برد و از لحاظ دین شناختى به این نتیجه رسید که دین اسلام نه تنها با نوآورى مخالف نیست، بلکه با توصیه ها و آموزه هایش نوآورى را تشویق و تأکید مى کند.
در این زمینه پیشنهادها و راه کارهایى براى تقویت مبناى فکرى مؤثر در تربیت دینى و نوآورى مى توانند مفید باشند :
1. یکى از زمینه هاى مناسب نوآورى در تربیت دینى، عدم تحمیل شرایط به افراد است. معناى آزادى نبود محدودیت ها نیست، بلکه نبود اجبارهاست. بنابراین، مربیان تربیتى باید در این زمینه دقت نمایند.
2. آزادى متربى باید دربردارنده انتخاب او در شکوفایى استعدادهایش باشد. همچنان که هدف تربیت رها ساختن از خود و از بند رسم و عادت است. از این رو، در تربیت دینى باید به اختیار و اراده افراد به دور از پاى بندى به عادات روزمره و تکرارى توجه شود.
3. وجود نوآورى در تربیت دینى یکى از راه هاى کاهش اصطکاک بین نسل جدید و نسل قدیم است. بنابراین، مى تواند راهى مؤثر براى جلوگیرى از گسست نسل ها باشد.
4. نوآورى فرآیند تربیت دینى را براى نسل جوان جذاب تر و خوشایندتر مى سازد؛ زیرا با روحیه نوجویى و زیباطلبى آنان سازگارتر است. بنابراین، باید از این اهرم قوى بیش از بیش استفاده نمود.
5. نوآورى به دنبال ایجاد راه هایى است که روح انسان را از گرفتار شدن در قالب هاى محدود رها سازد. پس نوآورى در تربیت دینى، یعنى به دنبال راه هاى تازه و نو رفتن در ارائه محتوا و رسیدن به اهداف که توجه به این امر از وظایف مربیان و دست اندرکاران تربیتى است.
6. مربیان باید براى برانگیختن انگیزه هاى دانش آموزان از رغبت هاى طبیعى آنان استفاده کنند تا بدین طریق، زمینه براى نوآورى و خلّاقیت متربیان فراهم گردد.
7. مربیان باید دانش آموزان را تشویق کنند تا بدون ترس و واهمه ایده ها و نظرات تازه خود را نمایان سازند و نیز به دور از هرگونه ترس از شکست، تجربیات مفید و سازنده خود را تکرار نمایند.
9. در فضاى تربیت دینى و نوآورى باید به انتقادپذیرى و منتقد بودن دانش آموزان بیشتر توجه گردد. این امر بخصوص براى دانش آموزان مقاطع تحصیلى بالاتر بسیار حایز اهمیت است.
10. در فضاى تربیت دینى باید به تردید و ابهامات نوجوانان و جوانان توجه داشت و این فرآیند را در جهت رسیدن به یقین و اطمینان هدایت نمود.
-
پى نوشت ها
- 1 دانشجوى کارشناسى ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، دانشگاه اصفهان. دریافت: 12/2/88 ـ پذیرش: 28/4/88.
- 2 دانشیار گروه علوم تربیتى دانشگاه اصفهان.
- 3 ـ بقره: 117.
- 4 ـ اسراء: 41.
- 5 ـ نوح: 14.
- 6 . T. Harrington, Creativity in contex, p. 120.
- 7 . M Teresa Amabile, Model of Creativity & Innovationin Organizations, Resarch in Organizational Behavior, v. 10,pp. 123-167.
- 8 . R. Strenberg, The Nature of Creativity, p. 78.
- 9 . M. Bland ford, It¨s all about me subtle changethrough personal maystery, Royal Read¨s University, p. 123.
- 10 . C. f. R. Daft, Organization Theory, p. 45 T. Larson,"Technology Innovation", Journal of ManagementInformation System, n. 2, v. 4. pp. 2-9.
- 11 . U. Haner, "Spaces for Creativity & Innovation in TwoEstablished Organization", Creativity & Innovationmanagement, v. 14, p. 5.
- 12 ـ حمزه گنجى، «نوآورى چیست؟»، نوآورى هاى آموزشى، ش 1،ص 7.
- 13 . R. Stermberg & G. Kaufman, "A propulsion model ofCreative Leadership", Creativity & Innovation management,v. 13, p. 13.
- 14 . S. Peter, Innovation, Creativity & Discovery in ModernOrganization, Personnel Psychology, v. 57, p. 16.
- 15 ـ طیبه ماهرو زاده، «نقش آموزه هاى دینى در کاهش خشونتخانوادگى»، پژوهش هاى تربیت اسلامى، ش 2، ص 36.
- 16 ـ عبدالعظیم کریمى، رویکردى نوین به تربیت دینى، ص 63.
- 17 ـ خسرو باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص 72ـ80.
- 18 ـ عبدالرضا کردى، مبانى نواندیشى، نوآورى و خلّاقیت، ص65.
- 19 . D. Simonton, "Creatiuity", American Psychologist, n. 55,pp. 151-156.
- 20 ـ کرامت اسمى، بررسى تحلیل رابطه نوع ساختار و خلّاقیتسازمانى مدارس متوسطه شیراز، ص 36.
- 21 ـ محمّدربیع سام خانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 79.
- 22 ـ نهج البلاغه، خ 184.
- 23 ـ انفال: 29.
- 24 ـ محمّدربیع سام خانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 85.
- 25 ـ عبدالعظیم کریمى، رویکردى نمادین به تربیت دینى، ص 139.
- 26 ـ عبدالعظیم کریمى، تربیت آسیب زا، ص 52.
- 27 ـ على اکبر شعارى نژاد، روان شناسى عمومى، ص 102.
- 28 ـ زمر: 17ـ18.
- 29 ـ محمّد محمّدى رى شهرى، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضاشیخى، ص 2866.
- 30 ـ همان، ص 6838.
- 31 ـ همان، ص 6839.
- 32 ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد انصارى، ص 10278.
- 33 ـ عیسى جمالى، مدیریت خلّاق در مدرسه، ص 58.
- 34 . D. Tammy, A strategic Approach to organizationalLearning, pp. 265-268 A. Ortenblad, The learningorganization: Towards an Integrated model, pp. 129-144.
- 35 . R. Crouter, On Religion Speeches to its CulturedDespisers, p. 38.
- 36 ـ محمّد محمّدى رى شهرى، میزان الحکمه، ص 1451.
- 37 ـ محمّدربیع سام خانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 67.
- 38 ـ سیدمهدى سجادى، تربیت اخلاقى از منظر پست مدرنیسم واسلام، کتاب دوم: تربیت اسلامى ویژه تربیت اخلاقى، ص 45.
- 39 ـ بهرام محسن پور، یک کتاب در یک مقاله: تدریس مؤثرتربیت دینى، تربیت اسلامى، کتاب چهارم ویژه تربیت دینى، ص141.
- 40 ـ بقره: 170.
- 41 ـ عبدالواحدبن محمّد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ص3547.
- 42 ـ نهج البلاغه، خ 239.
- 43 ـ محمّدربیع سام خانیان، خلّاقیت و نوآورى در سازمانآموزشى، ص 118.
- 44 . C. Robinson, "Buillding Creativity & Risk Taking inyour Organization", Jornal for Quality & participation, v.38, p. 66.
- 45 ـ خسرو باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، ص 110.
-
46 ـ عبدالعظیم کریمى، سازه هاى دموکراسى و تربیت، ص 87.
-
-
منابع
- اسمى، کرامت، بررسى تحلیل رابطه نوع ساختار و خلّاقیتسازمانى مدارس متوسطه شیراز، پایان نامه کارشناسى ارشد،شیراز، دانشگاه شیراز، 1385.ـ باقرى، خسرو، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى، تهران، مدرسه،1383.ـ تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمّد، غررالحکم و دررالکلم،ترجمه محمد انصارى، تهران، امام عصر (ع)، 1380.ـ جمالى، عیسى، مدیریت خلّاق در مدرسه، تهران، آواى نور،1377.ـ سام خانیان، محمّدربیع، خلّاقیت و نوآورى در سازمان آموزشى،تهران، رسانه تخصصى، 1384.ـ سجادى، سیدمهدى، تربیت اخلاقى از منظر پست مدرنیسم واسلام، کتاب دوم تربیت اسلامى ویژه تربیت اخلاقى، قم، مرکزمطالعات تربیت اسلامى، 1379.ـ شعارى نژاد، على اکبر، روان شناسى عمومى، تهران، طوس، 1370.ـ کردى، عبدالرضا، مبانى نواندیشى، نوآورى و خلّاقیت، تهران،دفتر آموزش عمومى وزارت آموزش، 1379.ـ کریمى، عبدالعظیم، تربیت آسیب زا، تهران، انجمن اولیا و مربیان،1375.ـ کریمى، عبدالعظیم، رویکردى نوین به تربیت دینى، تهران،قدیان، 1374.ـ کریمى، عبدالعظیم، سازه هاى دموکراسى و تربیت، تهران،پژوهشکده تعلیم و تربیت، 1380.ـ گنجى، حمزه، «نوآورى چیست؟»، نوآورى هاى آموزشى، ش 1(1381)، ص 7ـ10.ـ ماهروزاده، طیبه، «نقش آموزه هاى دینى در کاهش خشونتخانوادگى»، پژوهش هاى تربیت اسلامى، ش 2 (1385)، ص35ـ64.ـ محسن پور، بهرام، یک کتاب در یک مقاله: تدریس مؤثر تربیتدینى، تربیت اسلامى، کتاب چهارم ویژه تربیت دینى، تهران،مرکز مطالعات اسلامى، 1379.ـ محمّدى رى شهرى، محمّد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضاشیخى، قم، دارالحدیث، 1379.- Amabile, Teresa, M., Model of Creativity & Innovationin Organizations, Resarch in Organizational Behavior, v. 10(1998), pp. 123-167.- Bland ford, Roy, "It¨s all about me subtle changethrough personal maystery, Royal Read¨s University, 2005.- Daft, R, Organization Theory, London, West PublishingCompany, 1992.- Haner, U, "Spaces for Creativity & Innovation in TwoEstablished Organization", Creativity & Innovationmanagement, v. 14 (2005).- Harrington, T., Creativity in Context, Boulder, West viewPress, 1996.- Larson, T, "Technology Innovation", Journal ofManagement Information System, n. 2, v4 (1993), pp. 2-9.- Ortenblad, A., "The learning organization: Towards anIntegrated model", The learning organization, N. 11 (2004),pp. 129-144.- Peter, S., Innovation , Creativity & Discovery in ModernOrganization, Personnel psychology, v. 57 (2004).- Robinson, C., "Buillding Creativity & Risk Taking inyour Organization", Jornal for Quality & Participation, v. 38(2007).- Simonton, D., "Creatituity", American Psychology, N. 55(2000), pp. 151-156.- Stermberg, R. & G. Kaufman, "A propulsion model ofCreative Leadership". Creativity & Innovation management.v. 13 (2005).- Strenberg, R., The Nature of Creativity, CombridgeUniversity, Press, New York, 1998.- Tammy, D., "A strategic Approach to organizationalLearning", Industrial & commericial learning, N. 36 (2004).pp. 265-268.
-
منابع