معرفت، سال نوزدهم، شماره دوم، پیاپی 149، اردیبهشت 1389، صفحات 109-

    شناخت و نقد گروه کلیساى شیطان

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    حمید کریمی / *استادیار - دانشگاه علم و صنعت / h_karymi@yahoo.com
    چکیده: 
    تفکر شیطان‏پرستى انواع مختلفى دارد. شیطان‏پرستى جدید در انگلستان پدید آمد. گروه کلیساى شیطان آیینى است که فلسفه لذت‏پرستانه را با جادوگرى سیاه در هم آمیخته است. شیطان در این تفکر، نماد مخالفت و سرپیچى از یک جامعه مطیع و خداترس است. این گرایش در سال 1966م پایه‏گذارى گردید. روش این پژوهش کتابخانه‏اى است، همراه با محدودیت‏هایى که به لحاظ کمبود، بلکه نبود منابع مکتوب در این زمینه وجود دارد. در بخش نقد، اشکالات عقلى و بنایى همراه با ایرادات مبنایى و بر اساس پذیرش دین آمده است. حاصل پژوهش این است که بهترین و مؤثرترین نقد این گرایش بیان و توضیح آراء و اعمال آنان است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    شناخت و نقد گروه کلیساى شیطان

    حمید کریمى[1]

    چکیده

    تفکر شیطان‏پرستى انواع مختلفى دارد. شیطان‏پرستى جدید در انگلستان پدید آمد. گروه کلیساى شیطان آیینى است که فلسفه لذت‏پرستانه را با جادوگرى سیاه در هم آمیخته است. شیطان در این تفکر، نماد مخالفت و سرپیچى از یک جامعه مطیع و خداترس است. این گرایش در سال 1966م پایه‏گذارى گردید.

    روش این پژوهش کتابخانه‏اى است، همراه با محدودیت‏هایى که به لحاظ کمبود، بلکه نبود منابع مکتوب در این زمینه وجود دارد. در بخش نقد، اشکالات عقلى و بنایى همراه با ایرادات مبنایى و بر اساس پذیرش دین آمده است. حاصل پژوهش این است که بهترین و مؤثرترین نقد این گرایش بیان و توضیح آراء و اعمال آنان است.

    کلیدواژه‏ها: شیطان، شیطان‏پرستى، کلیساى شیطان، انجیل شیطانى، آنتوان لاوى، مارلین منسن، سیتنیسم.

     

    مقدّمه

    رشد سریع جنبش‏هاى نوپدید دینى2 در دنیا و نیزدر ایران اسلامى، امرى است که متأسفانه کمتر مورد توجه مسئولان و جامعه فرهنگى ما، اعم از حوزوى و دانشگاهى، قرار گرفته است. آیین‏ها یا نحله‏هاى جدید فکرى، انواع مختلف دارند.

    متأسفانه برخى از جوانان و اقشار دیگر به علل گوناگون، از جمله مشکلات خانوادگى، کمبود محبت، عدم اطلاع کافى از آموزه‏هاى اصیل دین اسلام، نارسایى‏ها و آسیب‏هاى اجتماعى و فرهنگى، به این آیین‏ها گرایش پیدا مى‏کنند. این روند آسیب‏هاى متعددى را به دنبال دارد؛ از جمله: کاهش اعضا و تضعیف جبهه حق، ضرر رسیدن به امنیت، اقتصاد، فرهنگ و اخلاق جامعه، افزایش خودکشى، خشونت و ناهنجارى‏ها، آسیب دیدن افراد از حیث جسمى و روانى به دلیل توصیه‏هاى غلط این فرقه‏ها.

    این اندیشه‏ها از طریق نشریات و کتاب‏ها، کلاس‏هاى خصوصى و نیمه خصوصى، رواج برخى ابزارها و لباس‏ها و نمادهاى جدید در بازار، و نیز از طریق ماهواره، اینترنت، فیلم و موسیقى در بین مردم تبلیغ مى‏شوند که در نتیجه با ابزارها و راه‏هاى متناسب با هر کدام باید به سالم‏سازى و حفظ باورهاى صحیح دینى آحاد جامعه پرداخت.

    سؤال اصلى این نوشتار این است که «گروه کلیساى شیطان» چه مى‏گویند؟ و از این رهگذر، مى‏خواهیم اقشار مختلف جامعه را نسبت به این اندیشه‏هاى انحرافى آگاه و بیمه نماییم.

    یکى از فرقه‏هاى موجود در جهان کنونى، فرقه شیطان‏پرستى است. شیطان‏پرستى انواع متعددى دارد:

    الف. شیطان‏پرستى قدیمى یا یزیدیان؛

    ب. شیطان‏پرستى جدید یا کلیساى شیطان.

    شیطان‏پرستى قدیمى یا یزیدیان به شیخ عدى که از بزرگان صوفیه شمرده مى‏شود، منسوب هستند. مرکز اصلى این گروه کردستان عراق است و عقاید آنها آمیزه‏اى از عقاید کهن، یهودیت، مسیحیت و اسلام است.3

    هدف این مقاله آشنایى با شیطان‏پرستى نوین و نیز بیان گوشه‏اى از ضعف‏هاى آن است. به نظر مى‏رسد در این باب هیچ کتاب مستقلى از سوى موافقان و مخالفان منتشر نشده است. از این‏رو، در مقام رفع این خلأ، کتابى تحت عنوان جهان تاریک از سوى نگارنده به رشته تحریر درآمده است که این نوشتار خلاصه آن تلاش است. در میان غوعا و هجمه انواع و اقسام ایده‏ها و جریان‏هاى وارداتى و انحرافى، حفظ عقاید صحیح و ارزش‏هاى انسانى نسل جوان ضرورت این‏گونه فعالیت‏ها را روشن مى‏کند. پرسش‏هایى که بخش‏هاى مختلف گفتار را تشکیل مى‏دهد عبارتند از: فرقه شیطان‏پرستى از چه زمانى و توسط چه کسى پدید آمد؟ اعمال و مراسم آنها چیست؟ عقاید و اصول مورد قبول ایشان چیست؟ علایم و نمادهاى مورد استفاده آنها کدام است؟ موسیقى‏هاى شیطانى چیست؟ و مضامین اشعار و فیلم‏هاى این جریان چیست؟

    شیطان‏پرستى جدید4

    شیطان‏پرستى جدید در انگلستان به وجود آمد. این مسئله زیاد تعجب‏برانگیز نیست؛ زیرا انگلیس از جمله کشورهایى است که جادوگران بسیارى داشته است. شیطان‏پرستى جدید برخلاف شیطان‏پرستى قدیمى اعتقادى به وجود شیطان خارجى ندارد، بلکه شیطان‏پرستى جدید شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانى مى‏داند و این باطن هر کسى است که شیطان در آن وجود دارد و مراسم شیطان‏پرستى جدید مراسمى است براى دعوت از شیطان باطنى و حس اهریمنى درونى که با اعمال جنسى آرام و ارضا مى‏شود. آنها جسم‏پرست هستند و بر این باورند که هر آنچه وجود دارد مدیون آلت تناسلى آدمى است و انسان باید کامل‏ترین لذت جسمانى و جنسى را در این دنیا ببرد. آنها به نوعى به زندگى پس از مرگ معتقدند، به این صورت که بعد از مرگ روح کسانى که در دنیا لذت جسمانى لازم را نبرده‏اند به این دنیا برمى‏گردد و لذت جنسى خود را کامل مى‏کند. در مراسم شیطان‏پرستى جدید مخلوطى از اسپرم به همراه ادرار به عنوان آب مقدس بر روى حاضران پاشیده مى‏شود.

    موضوع قابل توجهى که در قوانین کلى شیطان‏پرستى نوین وجود دارد این است که همه آنها به نحوى نقطه مقابل قوانین موجود در دین الهى و در حقیقت همان ضدمذهب مى‏باشند.

    در اوایل قرن نوزدهم بعضى از اشراف انگلستان که عضو گروه فراماسونرى «Ordo Temple Orientis» بودند ـ به رهبرى سرفرانسیس داشود، گروه شیطان‏پرستان به نام «باشگاه آتش جهنم» را در شهر لندن تأسیس نمودند و از اوایل قرن نوزدهم شهر لندن مرکز شیطان‏پرستان در اروپا گردید. استفاده از مواد مخدّر و انجام مراسم مبتذل جنسى، فعالیت اصلى این گروه‏هاى شیطان‏پرست را تشکیل مى‏داد.

    در دهه 1960م شیطان‏پرستى توسط سرمایه‏داران یهود مورد حمایت قرار گرت و چند گروه شیطان‏پرست در انگلستان و ایالات متحده آمریکا به وجود آمد که معروف‏ترین آنها گروه «کلیساى شیطان» در شهر سانفرانسیسکو مى‏باشد.

    گروه کلیساى شیطان

    تعریف: بهترین تعریف ارائه‏شده از کلیساى شیطان، آن را دینى معرفى مى‏کند که فلسفه لذت‏پرستانه را با اعمال جادوگرى سیاه درهم آمیخته است. کلیساى شیطان مروج ایمان به شیطان به عنوان وجود متعالى و برتر نیست، بلکه لوى شیطان را به عنوان نماد مخالفت و سرپیچى از یک جامعه مطیع و خداترس معرفى مى‏کند.

    تاریخچه: نام: کلیساى شیطان / پایه‏گذار: آنتوان زندر لوى5/ تاریخ تولد و مرگ: 11 آوریل 1930، 29اکتبر 1997 / محل تولد: شیکاگو / سال پایه‏گذارى: 1966م / متون مقدس یا مورد احترام: کتاب مقدس شیطانى (1969)، جادوى شیطانى (1970) و مناسک شیطانى (1972). (تمامى این کتاب‏ها را لوى نوشته یا تدوین کرده است.)

    کتاب مقدس شیطانى

    کتاب مقدس شیطان‏پرستى، فلسفه آنتوان لاوى، مؤسس کلیساى شیطان را توصیف مى‏کند. این نوشتار، دورنما و گرایشى دارد مبنى بر اینکه هیچ خدایى بلند مرتبه‏تر از خود شخص وجود ندارد. از این‏رو، شخص باید پرستش شود.

    شیطان به واسطه تفکر اکثر شیطان‏پرستان در بافتى متمایز از خداشناسى مسیحى درک شده است. شیطان یک الگوى مهم قدرت است؛ قدرتى که در اعتراض و منیت فرد وجود دارد. انتخاب و خود پرستى، مفاهیمى هستند که در کتاب شیطان‏پرستى آنتوان لاوى فراوان از آنها یاد مى‏شود.

    یک مثال از کتاب مقدس شیطان‏پرستان: هیچ بهشت شکوهمندى و هیچ جهنمى که گناه‏کاران را بسوزاند وجود ندارد. اینجا و الان روز رنج ماست! اینجا و الان روز خوشى ماست! اینجا و الان فرصت ماست! انتخابش کن به جاى هر زندگى دوباره!6

    در حال حاضر بالاترین مقام رسمى کلیساى شیطان، اسقف اعظم بلانکه بارتون،7صمیمى‏ترین رفیق و همراه لوى تا دم مرگش است.

    انجیل شیطانى و کلیساى شیطان8

    انجیل شیطانى کتابى است که شیطان‏پرستان از آن براى عبادت و دعاهایشان و همچنین استفاده در مراسم خود استفاده مى‏کنند. این کتاب شامل کلمات عبرى، یونانى و انگلیسى است که معناى دقیق برخى از این کلمات هنوز کشف نشده است، اما چیزى که مى‏توان فهمید اسامى شیطان و دعوت از او براى قدرت دادن به شیطان‏پرستان است. بسیارى از دعاهاى این کتاب برخلاف دعاهاى مسیحیت و انجیل است. همچنین بسیارى از شعائر آن براى قدر نهادن به عظمت و قدرت شیطان به عنوان قدرت مطلق است.

    اما امروزه کلیساى شیطان‏پرستى محلى است براى عبادت شیطان‏پرستان که اغلب به صورت زیرزمینى به کار خود ادامه مى‏دهند و در شیطان‏پرستى جدید این مکان به نام «کلیساى شیطان» براى انجام مراسم ارضاى جنسى مورد استفاده قرار مى‏گیرد.

    انجیل شیطانى شامل چهار بخش است: کتاب شیطان، کتاب لوسیفر،9 کتاب بلیل10 و کتابلویتان11 و هر کدام شامل مطالبى است. در بخشاول این کتاب اصول نه‏گانه شیطان‏پرستى ذکر شده است.

    در قسمتى از انجیل شیطانى چنین آمده است: «به نام خداى بزرگ ما شیطان! به شما فرمان مى‏دهم که از دنیاى سیاه بیرون آیید. به نام چهار شهریار سیاه جهنم؛ پیش آیید. شیطان؛ جام باده لذت را بردار، این جام پر از اکسیر زندگى است؛ و آن را با نیروى جادوى سیاه انباشته کن. این نیرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد و حامى آن است. آمین.»

    و در جاى دیگر مى‏خوانیم: «اى دوست و همدم شب! تو از صداى سگ‏ها و ریختن خون شاد مى‏شوى؛ تو در میان سایه‏هاى قبور مى‏گردى؛ تو تشنه خون هستى و بشر را تهدید مى‏کنى، گور گومورو! ماه هزار چهره! به قربانیان ما با نظر مساعد بنگر، دروازه‏هاى جهنم را بگشا و بیرون بیا... .»12

    اعمال و زمان برگزارى مراسم شیطان‏پرستى

    مهم‏ترین اعمال شیطان‏پرستان مراسمى است که همیشه انجام مى‏دهند و در آن به انجام امور جنسى مى‏پردازند. این مراسم براى عضویت یک عضو جدید در این هیئت و مجموعه است و این کار توسط کشیش کلیساى شیطان و یا همسر وى (بسته به مذکر یا مؤنث بودن عضو جدید) انجام مى‏شود.

    مراسم قربانى کردن

    در شیطان‏پرستى جدید، قربانى کردن معمولاً وجود ندارد، اما براى آنان که هنوز پیرو شیطان‏پرستى قدیمى و قرون وسطایى هستند این کار در شبى تاریک انجام مى‏شود. قربانى پس از آنکه با آب مقدس غسل داده شد، بر روى محراب خوابانده مى‏شود. البته معمولاً قربانى‏ها پیش از انجام مراسم بیهوش مى‏شوند. در کامل‏ترین مراسم قربانى کردن براى شیطان، قربانى پس از کشته شدن و نوشیدن خونش، وى توسط آتش سوزانده مى‏شود. در این مراسم، خواندن اوراد مخصوصى به زبانى کاملاً بى‏معنا و بعضا عبرى انجام مى‏گیرد.

    مراسم معروف نماز سیاه یا نماز جماعت سیاه

    شاید معروف‏ترین مراسم آنان این برنامه باشد. این مراسم در کلیساى شیطان‏پرستى انجام مى‏شود و دقیقا همان مراسم عشاى ربانى مسیحیت است، با این تفاوت که تمام کارها برعکس انجام مى‏شود و البته کارهایى نیز در آن مراسم انجام مى‏گیرد که از ذکر آنها خوددارى مى‏شود.

    مراسم پیوستن عضو جدید

    مراسم پیوستن عضو جدید به شیطان‏پرستان که چنین عملى در جادوگرى نیز وجود دارد، انجام بوسه مقدس است. همسر و یا خود کشیش، پنج بوسه به بدن شخص عضوشونده مى‏زند که باعث خیر و برکت او، تقدس او در بین شیطان‏پرستان، تشکر از وى به منظور عضو شدن و در نهایت قبول فرد عضوشونده است. شخص جدید در حالى که کاملاً عریان است، در وسط پنتاگرام (چه در جادوگرى و چه در شیطان‏پرستى) زانو مى‏زند، بوسه‏ها بر زانو، آلت تناسلى، سینه‏ها و لبان شخص جدید زده مى‏شود. این گروه، اعتقاد و احترام خاصى به اندام تناسلى قایل هستند؛ زیرا زندگى و جهان را بدون وجود آن پوچ، و آن را ضامن بقاى بشریت مى‏دانند.

    مراسم کسب قدرت تاریکى

    به دست آوردن نیروهاى نهفته در تاریکى، کسب قدرتى است درونى و بى‏پایان؛ انرژى عظیمى که این امکان را به شما مى‏دهد تا روح خود را ارتقا بخشید و کمبودهایش را با قدرت جایگزین کنید. نکته مهم در برگزارى این مراسم این است که هرگز نباید به نتیجه بدگمان باشید. خالصانه به نیروى روح خود و روح تاریکى ایمان داشته باشید. آنچه باقى مى‏ماند آرامش و دورى از افکار بیهوده است که باید در خود ایجاد کنید.

    مقدّمات: محراب مقابل دیوار غربى قرار گرفته، پارچه سیاهى به روى آن کشیده مى‏شود. بالاى سر محراب (روى دیوار) ستاره پنج پر وارونه نصب کن. روى محراب دو شمع سیاه روى پایه، خنجر مخصوص مراسم، جمجمه انسان،13 یک زنگ، یک آتشدان و یک جام بگذار. براى نور بیشتر مى‏توان از شمع‏هاى سیاه در گوشه‏هاى اتاق استفاده کرد.

    خون: جام را با مایعى به رنگ قرمز پر کن. ماهیت مایع اهمیتى ندارد؛ زیرا که این مایع نماد خون قربانى است.

    آتش: آتشدان را درست در مرکز محراب قرار ده!

    پوشش: تماما سیاه همراه با ستاره پنج پر وارونه آویخته بر گردن است.

    آداب مراسم: به ترتیب ذیل زنگ را به صدا درآور: شش بار در جهت جنوب، شش بار در جهت شرق، شش بار در جهت شمال. حال خنجر را به دست گیر، به سمت پنتاگرام وارونه نشانه برو و با لحنى دعایى نیایش کن!

    به نام شیطان بزرگ و افتخار او، لوسیفر! من نیروهاى تاریکى و قدرت شیطان را به درون فرا مى‏خوانم.

    با خنجر پنتاگرام وارونه‏اى در هوا رسم کن و آتش را بیفروز، نیایش را ادامه بده!

    دوباره خنجر را به سمت پنتاگرام وارونه نشانه برو و ادامه بده!...

    جام را در مقابل پنتاگرام وارونه بالا ببر (به منظور پیش‏کش) و انگشت اشاره دست راست را درون ظرف ببر. انگشت را از ظرف خارج کرده، دور لبه جام بگردان (در جهت گردش عقربه‏هاى ساعت) و همزمان بخوان!...

    آتش را خاموش کن، زنگ را در خلاف جهت ابتدایى به صدا در آور، شمع‏ها را خاموش کن!14

    ملاحظه: پرداختن به غریزه جنسى از نیازهاى هر انسانى است، اما افراط در شهوت‏رانى و خارج از چارچوب خانواده و شرع و عریان شدن کامل فرد در حضور دیگران امرى زشت و خلاف فطرت است، کما اینکه موجب نابودى قواى جسمانى مى‏شود. جان انسان‏ها مادامى که مرتکب افساد روى زمین (افساد فى‏الارض) یا قتل عمد موجب قصاص نشده‏اند محترم است، بنابراین، قربانى کردن برخى توسط برخى دیگر غیرمعقول و غیرمشروع و عملى وحشیانه است. توجه به برخى علایم و نمادهاى مورد استفاده این گروه براى جوانان ما لازم است؛ چراکه هر نمادى پیامى دارد.

    اندیشه‏هاى شیطان‏پرستى

    کلیساى شیطان، نُه اصل عقیدتى دارد که در ذیل، به آنها اشاره مى‏شود:

    1. شیطان سمبل لذت‏جویى و آزادى و افراط است نه ریاضت‏کشى.

    2. شیطان نماد وجود و زندگى شاداب و مادى است نه خوابى ناچیز و معنوى. (امور معنوى و غیر مادى، توهّم و تظاهر است.)

    3. شیطان مى‏گوید: کم‏عقلى و بى‏عفتى بهتر از ریاکارى و خودفریبى است.

    4. شیطان مى‏گوید: مهربانى با کسانى که شایسته آن هستند، بهتر است از عشق ورزیدن از روى ظاهر و براى جلب توجه.

    5. شیطان سمبل انتقام‏جویى است نه گرداندن آن طرف صورت!

    6. شیطان سمبل مسئولیت‏پذیرى براى مسئول است به جاى دلمشغولى براى خون‏آشامان خالى. (اشاره به ترس مؤمنان از معاد و جهنم و انجام اعمال خوب.)

    7. شیطان انسان را با دیگر حیوانات کاملاً همانند مى‏داند؛ گاه بهتر و اغلب بدتر از آن حیواناتى که بر چهار دست و پا راه مى‏روند. بارها و بارها شدیدتر از آنهایى که در این راه به طور اجبارى آلوده شده‏اند، به خاطر خداى معنوى‏اش و ظهور عقلانى، به صورت حیوانى شرور تبدیل شده است.

    8. شیطان تمام آنچه را گناه نامیده شده مایه خرسندى و مسرت روانى، فکرى و عاطفى مى‏داند.

    9. شیطان بهترین دوستى است که کلیسا تاکنون داشته؛ چراکه در تمام این سال‏ها کلیسا را مشغول داشته است.

    ملاحظات: درباره نُه اصل و بیانیه شیطان، نکاتى چند به ذهن مى‏رسد که به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

    الف. آزادى و لذت بردن دو گونه است: آزادى مثبت و منفى. آزادى از بند نفس و خواهش‏هاى غیرمشروع و نامعقول آن مثبت است و مطلوب. لذت حاصل از آن هم واقعى و پایدار است. اما آزادى از همه قیود و شکستن حدود اخلاقى و الهى منفى است. پیروى از امیال شیطانى زبان، شکم و شهوت جنسى، عین اسارت است نه آزادى.

    شیطان از گذشته سمبل عصیان و غرور است. در فرهنگ ادیان الهى نیز موجودى مستکبر و کافر در بارگاه الهى است.

    ب. کار بد و زشت، زشت است و باید ترک شود، خواه کوچک یا بزرگ و یا بزرگ‏تر. بى‏عفتى، ریاکارى و خودفریبى همگى زشت و مردود هستند.

    ج. مهربانى کردن با دیگران کار پسندیده‏اى است. زیباتر آن است که انسان به دشمنان خود نیز محبت کند و خاطیان و ظالمان را هم ببخشد. اگر کسى با ما مهربانى کرد، مهربانى کردن ما با او، چندان کار بزرگ و دشوارى نیست. اما ارزش همه این رفتارهاى ظاهرى، بستگى به نیت آنها دارد و البته تظاهر و ریاکارى، عمل زشتى است.

    د. آنچه در مورد فرهنگ مسیحیت معروف است که اگر کسى به صورت تو سیلى زد، طرف دیگر صورت را بیاور، در واقع، در مورد عفو و برخورد با دوستان است نه کسى که قصد دشمنى و ظلم دارد. نه انتقام‏جویى خوب است و نه ظلم‏پذیرى. گذشت در حال قدرت خوب است و مبارزه با ظلم در همه حال. قرآن مى‏فرماید: «مُحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ» (فتح: 29)؛ محمّد فرستاده خداست؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند. نیز مى‏فرماید: «وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (تغابن: 14)؛ اگر عفو کنید و چشم بپوشید و ببخشید، (خدا شما را مى‏بخشد)؛ چراکه خداوند بخشنده و مهربان است.

    ه . در فرهنگ مادى و الحادى، انسان موجودى مادى و یکى از انواع حیوانات است با قابلیت‏هایى بیشتر و نه یک موجودى داراى روح مجرّد و الهى که خلیفه خداوند در زمین و داراى زندگى دنیوى و اخروى است. انسان با تعریف مادى، البته هدفى غیر از لذت‏جویى و ارضاى امیال مختلف جسمى ندارد. اما کسى که با لذت‏هاى عقلى و معنوى آشنا باشد، به ابعاد مادى اکتفا نمى‏کند.

    و. در فرهنگ دینى، واجبات و محرمات مبتنى بر مصالح و مفاسد واقعى دانسته شده است. معناى این اصل این است که تمام دستورات دینى دقیقا با فواید و ضررهاى جسمى و روحى و البته دنیوى و اخروى، پیوند خورده است. هیچ امرى گناه و عصیان شمرده نمى‏شود، مگر اینکه داراى یک یا چند ضرر جدى و اساسى بر جسم یا روح بشر باشد. از نظر عقلى و تجربى نیز شواهد فراوانى بر پیامدهاى سوء و غیرقابل جبران این گناهان وجود دارد. ضررهاى زنا، لواط، شراب‏خوارى، تجاوز، دروغ، تهمت، غیبت و رشوه و مانند اینها از نظر فردى و اجتماعى بر هر کسى آشکار است.

    ز. شیطان بر خلاف نظر پیروان کلیساى شیطان، نماد عصیان، غرور و تکبر است. همچنین دعوت‏کننده به سوى همه پلیدى‏ها و زشتى‏هاست و تا انسان جاهل را از درگاه الهى دور ننماید و به گناه و کفر وادار نکند دست از وسوسه‏ها و فریب‏هاى خود برنخواهد داشت و البته همیشه زشتى را زیبایى جلوه مى‏دهد تا افراد را در دام خود اسیر کند.

    یازده قانون مهم شیطان‏پرستى

    در برخى منابع، براى شیطان‏پرستى یازده قانون ذکر کرده‏اند. ابتدا متن انگلیسى و ترجمه آن، و سپس نقد آنها بیان مى‏گردد:

    1. نظرات یا نصیحت‏هایت را ابراز ندار جز اینکه درخواست کنند!

    2. مشکلات خود را به دیگران نگو جز اینکه مطمئن باشى آنها مى‏خواهند گوش بدهند!

    3. وقتى در استراحتگاه دیگرى هستى احترامشان را حفظ کن، وگرنه به آنجا پاى نگذار!

    4. اگر مهمانى در استراحتگاهت هست که تو را مى‏رنجاند، او را مورد ستم خویش قرار بده، بدون هیچ‏گونه رحمى.

    5. پیشنهاد رابطه جنسى نداشته باش، مگر اینکه به تو اشاره‏اى شود؛ یعنى طلب شود.

    6. کارى که به تو تعلق ندارد، نگیر! جز اینکه مسئولیتش با شخص دیگرى باشد و او فریاد مى‏زند و کمک مى‏خواهد.

    7. قدرت جادو را تصدیق کن اگر آن را به طور موفقیت‏آمیزى براى تحقق آرزوهایت استفاده مى‏کنى! اگر قدرت جادو را رد کنى، بعد از به دست آوردن آرزوهایت، تمام خواسته‏هایت باطل مى‏شود.

    8. درباره کارى که احتیاج ندارى تحت تسلط تو باشد شکایت نکن.

    9. به کودکان صدمه نزن.

    10. به هیچ حیوانى ـ غیر انسان ـ صدمه نزن، مگر براى غذایت یا دفع حمله‏اش.

    11. وقتى در سرزمینى قدم مى‏زنى، براى کسى مزاحمت ایجاد نکن. اگر کسى برایت دردسر درست کرد، از او بخواه که ادامه ندهد! اگر به کارش پایان نداد، او را نابود کن.

    ملاحظات:

    الف. درباره قانون اول مى‏توان گفت: بیان عقیده و نظر صحیح، مشروط به درخواست دیگران نیست. اگر فرد یا جمعى اندیشه یا عملکرد اشتباهى دارند، لازم است راه و روش صحیح به آنها ارائه شود، اگرچه از سوى آنان درخواستى نباشد؛ چراکه بسیارى اوقات افراد از خطاى خود غافل هستند.15

    ب. در مورد بند چهارم و یازدهم، باید توجه کرد که اگر شخصى به انسان تعدّى و ظلم کرد، حتى اگر مهمان ما نباشد، حداکثر مى‏توان ستمى برابر با ظلم او انجام داد. اگر کسى به ما ظلم کرد و کار او زشت و غلط است، پاسخ بى‏رحمانه و شدیدتر ما هم زشت و غلط است و در این صورت، ما با شخص متعدّى تفاوتى در زشتى نداریم.16

    ج. بند پنجم بر اساس نگاه الحادى و اومانیستى صحیح است، اما بر مبناى اندیشه الهى، چون انسان‏ها و زن و مرد، هر دو مخلوق خداوند هستند، افعالشان نیز باید با اجازه و بر طبق قانون پروردگار باشد و رضایت افراد، شرط کافى براى روابط جنسى نیست.17 استدلال بر مخلوقیت انسان و وجود خالق مربوط به مباحث عقیدتى است.

    د. پدیده سحر و جادو اگرچه واقعیت دارد و بر اساس گواهى آیات الهى و اولیا و نیز تجربه، تأثیراتى در عالم خارج دارد، اما به دلیل آثار سوء و ویرانگرى که مى‏تواند در زندگى افراد ایجاد کند و افراد خاصى از غیر راه‏هاى عادى و طبیعى، به امکانات و امور اضافى دسترسى پیدا کنند و مواردى دیگر، استفاده از این فن و ابزار، بر اساس دستورات دینى ممنوع است.18

    «حقوق بشر» در آیین شیطان‏پرستى

    براى حقوق بشر در این گروه قوانینى ذکر شده است که از این قرار مى‏باشد:

    ـ هیچ خدایى برتر و بالاتر از انسان نیست؛

    ـ انسان این حق را دارد که طبق قوانین دلخواه خود زندگى کند؛

    ـ آن‏گونه زندگى کند که دلخواه اوست؛

    ـ کار کند آن‏گونه که دلخواه اوست؛

    ـ تفریح کند آن‏گونه که دلخواه اوست؛

    ـ استراحت کند آن‏گونه که دلخواه اوست؛

    ـ بمیرد در هر زمان و به هر شکل که دلخواه اوست؛

    ـ انسان این حق را دارد که بخورد هر آنچه را که دوست دارد؛

    ـ بیاشامد هر آنچه را که دوست دارد؛

    ـ اقامت گزیند هر کجا که دوست دارد؛

    ـ حرکت کند به روى زمین به هر سو که دوست دارد؛

    ـ انسان این حق را دارد که بیندیشد هر آنچه را که مى‏خواهد؛

    ـ بگوید هر آنچه را که مى‏خواهد؛

    ـ بنویسد هر آنچه را که مى‏خواهد؛

    ـ ترسیم کند، بتراشد و بسازد هر آنچه را که مى‏خواهد؛

    ـ بپوشد هر آنچه را که مى‏خواهد؛

    ـ انسان این حق را دارد که عشق بورزد به هر نحو که مایل است؛ «سرشار از عشق شو و عشق را بخواه آن‏طور که آرزو دارى، در هر زمان و هر مکان و با هر کس که تو مى‏خواهى.»

    ـ انسان این حق را دارد که مقابله کند با کسانى که با این حقوق مخالفند. «برده‏ها باید خدمت‏گزارى کنند.»

    ملاحظات: این قوانین که درباره حقوق بشر از جهات مختلف مى‏باشند، همگى مبتنى بر اومانیسم یا انسان‏مدارى و انسان خدایى هستند و اشکال ما در اینجا یک ایراد مبنایى و ریشه‏اى است. با ردّ اومانیسم، در حقیقت، پایه این قوانین و گزاره‏ها فرو مى‏ریزد.

    بحث از اومانیسم و ارکان آن و نقد و بررسى تفصیلى آن مجال دیگرى مى‏طلبد، ولى به طور خلاصه مى‏توان گفت: انسان مانند سایر مخلوقات و موجودات پیرامون خود، وابسته و نیازمند به امور و شرایط فراوان است که با فقدان هریک از آنها، وجود او یا شکل نمى‏گیرد و یا ناقص مى‏شود. بنابراین، انسان‏ها نیز مانند سایر موجودات مخلوق و محتاج پروردگار خالق و یکتاى بى‏نیاز هستند. و وقتى وجود انسان و همه نعمت‏ها ملک خداى متعال بود، بنابراین، منطقا نمى‏تواند و نباید هرگونه مى‏خواهد زندگى کند، کار کند، تفریح و استراحت کند، دوست بدارد، بیاشامد، بخورد، بگوید، بنویسد، فکر کند، ببیند و بشنود. و آیا هیچ عاقلى مى‏پذیرد انسانى که سراپا غرق نیاز و نقص و فقر است، «خدا» و «همه‏کاره» باشد؟!19

    بیست قانون شیطان‏گرایى برگرفته از کتاب سیاه شیطان

    در برخى منابع، براى این آیین قوانین دیگرى نیز بیان شده است که عبارتند از:

    1. از افسوس و ترحّم بگریزید؛ زیرا اینانند که «نیرومند» را از پاى درمى‏آورند.

    2. همواره توانایى خود را بیازمایید، از آن بابت که دروغ‏ها موفق‏اند.

    3. شادى را در پیروزى بجویید نه در صلح.

    4. از یک استراحت کوتاه بیشتر از یک خواب درازمدت لذت ببرید.

    5. یک «دروگر» باشید؛ بدین‏سان، دانه خواهید کاشت.

    6. هرگز به چیزى آن مقدار عشق نورزید که نتوانید شاهد مرگش باشید.

    7. بر روى ماسه چیزى نسازید، بلکه بر بلنداى صخره ـ و نه براى امروز یا دیروز ـ براى تمام زمان‏ها بسازید.

    8. همواره براى بیشتر تلاش کنید، پیروزى پایانى ندارد.

    9. بمیرید به جاى آنکه تسلیم شوید.

    10. یاد بگیرید روى پاى خود بایستید، پس در همه حال پیروز خواهید بود.

    11. خون یک جاندار بهترین است از براى آبیارى دانه‏هاى یک زندگى جدید.

    12. آن کس که بر بلنداى «مرتفع‏ترین هرم ساخته شده از جمجمه‏ها» ایستاده، مى‏تواند دورترین نقطه را ببیند.

    13. از عشق دورى نکنید ولى با آن، آن‏گونه رفتار کنید که با یک شیّاد رفتار مى‏کنید، همواره منصف باشید.

    14. هر آن چیز که عظیم است بر فراز اندوه بنا شده.

    15. تنها به سمت جلو مبارزه نکنید، در جهت ترقّى نیز بجنگید؛ از براى آنکه عظمت در آسمان‏ها بیارامد.

    16. مانند باد خنک نیرومندى باشید که آفرینش‏ها را درهم مى‏شکند.

    17. بگذارید عشق زندگى، یک هدف باشد، اما اجازه دهید بالاترین هدفتان «بزرگى و سربلندى» باشد.

    18. هیچ چیز زیبا نیست، بجز انسان؛ ولى زن، زیباترین در جهان است.

    19. دروغ‏ها و نیرنگ‏ها را از خود برانید. این دو، از براى انسانِ قدرتمند مانع‏اند.

    20. آن چیز که نمى‏کشد، قوى‏تر مى‏سازد.20

    ملاحظات:

    درباره بیست قانون ذکر شده و توصیه‏هاى اخلاقى، نکاتى چند قابل ذکر است:

    الف. برخى از گزاره‏ها و بندها مشتمل بر نکات مفیدى است؛ مانند «همواره منصف باشید، تلاش براى پیشرفت و ترقى بیشتر، و یا گزاره 14 (البته اگر مراد این باشد که موفقیت‏هاى بزرگ در سایه سختى‏ها و تلاش‏هاى زیاد به دست مى‏آید) و نیز گزاره 7. برخى از گزاره‏ها نیز تا حدى مبهم هستند؛ مثل گزاره‏هاى 5، 11، 12، 16 و 20.

    ب. افسوس خوردن بر گذشته و «اگر» و «اى کاش» گفتن مورد پسند نیست، اما ترحّم بر دیگران در جایى که موضع رحمت است، امر پسندیده‏اى است و انعکاس آن هم رحم کردن دیگران و گذشتن از جرایم و خطاهاى ماست. اگر حیوانى یا انسانى نیاز به کمک و گذشت دارد، جوان‏مردى و مروّت اقتضا مى‏کند که به او پاسخ مثبت دهیم.

    ج. دروغ از جرایم و گناهان بزرگ است که پیامدهاى سوء فردى و اجتماعى دارد. اما در این وصایا، یک بار (در گزاره 2) آمده که دروغ‏ها موفق‏اند و یک بار در گزاره 19) گفته شده دروغ‏ها را از خود برانید که سدّ راه افراد قدرتمند مى‏باشند. به نظر مى‏رسد که دو جمله با هم ناسازگارند.

    د. گزاره 11 دقیقا روشن نیست. اگر مراد این باشد که براى سلامتى و حیات یک انسان، قربانى کردن یک حیوان از بهترین وسایل است و مراد از خون، خون یک انسان باشد، غیرقابل پذیرش است.

    ه. برخلاف گزاره 18 باید گفت همه چیز زیبا است؛ چراکه از خداوند جمیل جز جمیل صادر نمى‏شود و انسان احسن مخلوقات است. و زن هم مظهر صفات جمال الهى است و مایه تسکین مرد. اما زیباترین زیباها، وجود خداوند زیباآفرین است.

    شیطان‏پرستى و صهیونیسم

    در اینجا به چند نکته اساسى اشاره مى‏کنیم:

    1. شیطان‏پرستى مذهبى است ساختگى که توسط سران یهودى که مدیریت افکار و اندیشه‏ها را در انحصار خود مى‏پندارند، به وجود آمده است. یهود با صرف مبالغ هنگفت و به خدمت گرفتن هنرپیشگان، خوانندگان و نوازندگان و انتشار سى‏دى‏هاى آموزشى، مجلات و روزنامه‏ها و نیز استفاده از کاباره‏ها و مانند آن، درصدد پر کردن خلأ روحى و معنوى جوانان غرب و سپس جوانان شرق به منظور تأمین منافع پلید خود برآمده است.

    2. شیطان‏پرستى دنیایى را ترسیم مى‏کند که هیچ روزنه امیدى براى آن متصور نیست. به همین دلیل، به شیطان‏پرستى «جهان تاریک» نیز مى‏گویند.

    3. شیطان‏پرستى آن‏گونه که خود مى‏گوید، حقیقتى را جست‏وجو مى‏کند که در این جهان یافت نمى‏شود. خودکشى که از موارد رایج این آیین است، توجیهى این‏گونه دارد. اگر بپرسى چرا خودت را مى‏کشى؟ مى‏گوید: مى‏خواهم به حقیقت برسم و حقیقت در این دنیا به دست نمى‏آید.

    4. مذهب‏سازان عصر جدید بسیار زیرک هستند. آنان به این حقیقت رسیده‏اند که همیشه گروهى در دنیا وجود دارند که از هیچ‏گونه استقلال فکرى برخوردار نیستند. و متأسفانه این گروه کمتر به خردمندان تمایل دارند، و بیشتر به کسانى علاقه‏مندند که هوا و هوس را سرلوحه کار خود قرار داده‏اند. پروتکل‏هاى دانشوران یهود به صراحت به تربیت و آموزش این افراد اشاره دارد و مى‏گوید: تا زمانى که افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره‏هاى تربیتى ما دوباره تربیت نشوند، نمى‏توانیم برنامه‏هایمان را در این‏گونه جوامع مطابق با روشى کلى و یکسان پیاده کنیم. اما اگر برنامه‏ها را محتاطانه و توأم با آموزش آغاز کنیم، مى‏توانیم در کمتر از یک دهه منش و خلق و خوى سرسخت‏ترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادى که از پیش مطیع ساخته‏ایم به زیر سلطه خویش درآوریم.

    5. به شیطان‏پرست تفهیم مى‏کنند که دنیاى شیطان‏پرستى، زندگى در میان لجن است و هیچ وقت نمى‏شود در لجن زندگى کرد و به لجن آلوده نشد و هیچ چاره‏اى براى پاک شدن نیست جز مردن و رهایى از این دنیا.

    6. به شیطان‏پرست مى‏فهمانند زندگى در این دنیا بر پایه دروغ است و همه باورهاى مردم بر پایه همین دروغ شکل گرفته است؛ همه عادت کرده‏اند دروغ بگویند، از این‏رو، اگر حرف راست هم بزنید کسى آن را باور نمى‏کند.

    7. شیطان‏پرستى آیینى است که همه چیز را منفى ارائه مى‏دهد.

    8. به شیطان‏پرست مى‏گویند چشم‏هایت را باز کن فقط ببین. مغزت را ببند فکر نکن. نقش تو، نقش تماشاچى تئاتر در این دنیاست.

    9. راهى که براى شیطان‏پرست ترسیم مى‏کنند معجونى است که هر انسان گرفتارى را به وحشى‏گرى و نفرت سوق مى‏دهد. رسما اعلام مى‏کنند ما به مقصد نمى‏رسیم.

    10. احیاى اخلاق مصیبت‏بار قوم لوط امروز از طریق گروه‏هاى شیطان‏پرست و وابسته به آن ترویج مى‏شود. پیشرفت همجنس‏خواهى باور کردنى نیست. حمایت مقامات ارشد کلیساى انگلیس، پارلمان اتحادیه اروپایى، انجمن آموزش و پرورش ایالات متحده و... از هم‏جنس‏بازى ننگ‏آور است.21 امروز دیگر صلیب‏هاى وارونه، ستارهپنج‏پر، خفاش، صورت‏هاى نقاشى شده، ماسک‏هاى حیوانات درنده شاخ‏دار، برهنه‏پوشى و... تنها نشانه‏ها و سمبل‏هاى شیطان‏پرستى نیست. عمده‏ترین نشانه شیطان‏پرستى را در تجاوز و قتل، به ویژه در تجاوز به کودکان و نوجوانان به همراه قتل آنان، باید دید.

    چندى پیش روزنامه‏هاى آمریکا نوشتند: جمعى شیطان‏پرست دستگیر شدند که نوجوانان و حتى کودکان را وحشیانه مورد تجاوز قرار داده و با ساتور تکه‏تکه مى‏کرده‏اند. استفاده افراطى از مشروبات الکلى، مواد مخدر، قرص‏هاى روان‏گردان و انرژى‏زا، استفاده و استعمال آلات مصنوعى، خوردن و آشامیدن ادرار و مدفوع و... معجونى از بیمارى‏هاى روحى، روانى و جسمى بخصوص بیمارى‏هاى عفونى و ایدز را براى شیطان‏پرست‏ها به ارمغان آورده است.

    ایدز شایع‏ترین بیمارى نزد شیطان‏پرستان است و 75 درصد عامل آلودگى شش هزار نفرى که روزانه مبتلا به این درد بى‏درمان مى‏شوند انتقال از طریق تماس جنسى است.

    11. توصیه‏اى که شیطان‏پرست‏ها ناگزیر به انجام آن هستند، شنیدن آهنگ‏هاى تند همراه با خشونت است که وحشت و نفرت را با خود دارد. آنان موظفند همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح و سایر مقدسات اعلام کنند. خود را بى‏خانمانى بیابانگرد بپندارند که از عشق و محبت متنفرند. شیطان‏پرستان خوانندگان بسیار خشن را، که در صدایشان مى‏توان غرش حیوانات وحشى را شنید، سمبل قدرت شیطان‏پرستى مى‏دانند. آنان کمبود و نیاز خود را با خشونت زیاد رفع مى‏کنند. اهانت به ادیان به عنوان آزادى بیان در تصنیف‏هاى خوانندگان شیطان‏پرست ترویج و تبلیغ مى‏شود.

    12. بنیانگذار فرقه شیطان‏پرستى ـ چنان‏که گذشت ـ یک یهودى از خاندان «لوى» به نام آنتوان لوى است. صنعت سکس و بازرگانى تن، که در ردیف سودآورترین تجارت‏هاى جهان است، به همراه صنایع مشروب‏سازى، قاچاق مواد مخدر، قمار و صنعت سینما در انحصار یهود است. شبکه وسیعى از کلوپ‏هاى شبانه و فاحشه‏خانه‏ها توسط ویلیام ساموئل رزنبرگ، مشهور به بیلى رز، که از یهودیان مهاجر به آمریکاست، تأسیس شد.

    غول صنایع مشروب‏سازى، یهودى مهاجر، ساموئل برونفمن است که امروزه دفتر مرکزى کمپانى مشروبات الکلى برونفمن‏ها، به نام «سیگرام» در نیویورک است و در 120 کشور جهان شعبه دارد و فروش سالانه آن بیش از یک میلیارد دلار مى‏باشد. سلطان دنیاى پنهان، فردى است یهودى به نام روچیلد، که بزرگ‏ترین امپراتورى قمار را در ایالات متحده ایجاد کرد. او در قاچاق مشروبات الکلى و مواد مخدر، سرمایه‏گذارى عظیمى نمود. انسانیت‏زدایى، هدف اصلى همه فیلم‏هاى کارگردانان یهودى است. و اینک شیطان‏پرستى، با اسطوره‏سازى و نیز ارائه مطالب گمراه‏کننده و پورنوگرافیک سعى در تحقیر جوانان و برده‏دارى نوین دارد.

    شیطان‏پرستى جدید نیز مانند برخى فرقه‏هاى دیگر، کم و بیش در بین مردم ما نفوذ کرده است و جسته و گریخته رفتارها، چهره‏ها، کتاب‏ها و علایمى را در این موضوعات مشاهده مى‏کنیم.

    وضعیت فعلى شیطان‏پرستى در ایران

    در حال حاضر فعالیت‏هاى این گروه‏ها در ایران در پنج محور خلاصه مى‏شود:

    الف. تحرک در اینترنت: وبلاگ‏نویسى، گفت‏وگو در محیط یاهو 360 درجه، سایت کلوپ دات‏کام، دریافت خبرنامه‏ها و... از جمله تحرکات اینترنتى شیطان‏پرستان ایرانى است که تاکنون نیز ادامه دارد.

    ب. تروج نمادها: مغازه‏ها و اصناف فروشنده زیورآلات نقره‏اى، فروشگاه‏هاى پوشاک جوانان و بانوان، بخصوص در شهر تهران، وظیفه عمده ترویج شیطان‏پرستى در داخل کشور را بر عهده دارند. در برخى موارد، مى‏توان اظهار کرد که فروشندگان و مدیران حتى اطلاع اندکى از محتواى عمل خود ندارند. همچنین گفتنى است برخى از چهره‏هاى مطرح موسیقى پاپ و متالیکا در تهران و شهرستان‏ها به کرّات و از راه‏هاى گوناگون، این نمادها را حمل و معرفى مى‏کنند و به صورت مستقیم و غیرمستقیم به ترویج آنها مى‏پردازند. سایت‏ها و وبلاگ‏هاى فارسى‏زبان نیز نقش عمده‏اى را در گسترش و معرفى این نمادها ایفا مى‏کنند.

    ج. ترویج متالیکا: گروه‏هاى موسیقى متالیکا، از جمله گروه «رامان» و گروه (OSD) به عنوان شاخصى از فعالیت رو به گسترش گروه‏هاى متالیکا قابل ذکر هستند.

    د. پارتى‏هاى شبانه: پارتى‏هاى شبانه رپ‏ها، جشن‏هاى فارغ‏التحصیلى و مهمانى‏هاى خاص دوستانه، همواره به عنوان کانون فعالیت شیطان‏پرستان قابل ذکر هستند. در این مراسم، هر بار گروهى از جوانان با انواع و اقسام اندیشه‏ها و ظواهر شیطان‏گرایى آشنا و یا جذب آنها مى‏شوند.

    ه. همکارى با سلطنت‏طلب‏ها: اوایل سال گذشته میلادى خبرى در وبلاگ‏هاى وابسته به شیطان‏پرستان ایران منتشر شد که اهریمن سرکرده گروه شیطان‏پرستان، پیوستن گروهش را به انجمن پادشاهى ایران اعلام مى‏کرد.22

    علایم شیطان‏پرستى

    نکته مهم و قابل ملاحظه این است که استفاده از این علایم حامل یک پیام فرهنگى و طرز فکر است، اگرچه ما توجه نداشته باشیم. از باب تشبیه، اظهار شهادتین شعار اسلام است و آثار متعددى بر آن مترتب مى‏شود. از این‏رو، ما باید نسبت به تک‏تک رفتارهاى خود دقت کافى داشته باشیم.

     

    ملاحظه: هر دین و آیینى از علایم، نمادها و شعارهایى استفاده مى‏کند که تا حدى بیانگر آموزه‏هاى آن دین است. علایمى که توسط شیطان‏پرستان استفاده مى‏شود اگرچه بعضى از آنها وام گرفته از دیگران است، اما در ضدیت صریح با دین مسیحیت (به عنوان یک دین آسمانى)، خدا و پاکى است. توجه به اهمیت شعارها و تأثیر آنها در گسترش و درونى کردن یک اندیشه، ما را بر آن مى‏دارد که در انتخاب لباس و وسایل مختلف نسبت به این علایم و نکات حساسیت داشته باشیم.

    انواع موسیقى‏هاى شیطانى

    از آن جهت که برخى از سبک‏هاى موسیقى مانند متال، متالیکا و راک، تأثیر زیادى در تخریب شخصیت و اخلاق افراد دارد و از این‏رو، بهترین ابزار براى ترویج اعمال شیطانى شمرده مى‏شوند، به آنها موسیقى شیطانى گفته مى‏شود.

    متال در بسیارى موارد، صداى گیتارهاى این گروه‏ها شبیه صداى برخورد شدید قطعات فلزى (مثل تیرآهن) به یکدیگر مى‏باشد و به دلیل ایجاد همین صداست که نام متال ( Metal= فلز) برازنده این سبک است.23

    در این موسیقى‏ها صداهاى ناهنجار و درهم و برهم، به گوش مى‏رسد.

    چهره‏هاى برجسته موسیقى‏هاى متال، راک و راک اندرول (Rock & Roll) اهل مواد مخدر، شراب، وحشى‏گرى، سکس، پوچى و خودکشى هستند.24

    موسیقى متال با ویژگى‏هاى جامعه ماشین‏زده امروز نسبتى مستقیم برقرار مى‏سازد و به بیان عقده‏ها و اضطراب‏هاى جوامع صنعت‏زده و انسان رها شده و نگران مى‏پردازد.25

    در بسیارى از شعرهاى متال جملاتى که دقیقا نشانه‏اى از پوچ‏گرایى نیچه است، به چشم مى‏خورد.

    به کار بردن الفاظ رکیک، که براى کودکان تازه به بلوغ رسیده جذاب است، تولید شعرهایى با صحنه‏هاى پورنوگرافیک، تولید و اجراى موسیقى سانتى مانتال (احساس‏زده یا سوزناک)، هنجارستیزى نامتعارف (مثلاً زخمى کردن دست یک انسان و منقش کردن آن به نام گروه موسیقى)، خداستیزى و توهین به مقدسات، آواز خواندن با صدایى بین غرش شیر و عربده‏هاى بیمارى محتضر، انتخاب اسامى عجیب و غریب و گاه مستهجن براى اعضاى گروه و نام آهنگ‏ها، بیش از حد نمایشى کردن کنسرت‏ها، انجام حرکات بى‏ادبانه در هنگام اجراى شو (مثلاً ادرار کردن، که سنت آن را جیم موریسون در حالت نشئگى بنا نهاد)، بازى کردن با ملودى‏هاى احساس‏زده و...، همه روش‏هایى هستند که اکثر گروه‏هاى سبک متال براى معروفیت برمى‏گزینند و تلاش مى‏کنند با این روش توجه و پول مردم را به خود جلب کنند.26

    متالیکا، مهم‏ترین و تأثیرگذارترین گروه موسیقى متال به شمار مى‏آید.27

     

    تصاویر و نقش‏هاى مبتذل بر روى البسه[28]

    تصاویر یا اصطلاح

    معنا

    موارد استفاده شده

    Cool cat

    متجاوز جنسى

    بر روى پیراهن بچه‏گانه چاپ گردیده است.

    Happy gentleman

    مرد هم‏جنس‏باز

    بر روى تى‏شرت پسرانه دیده مى‏شود.

    Chill out

    بى‏خیال ـ خونسرد باش

    بر روى تى‏شرت پسرانه به همراه تصویر یک جوانبا تیپ غربى

    heaven

    اوج تلذذ جنسى

    بر روى تى‏شرت دخترانه چاپ گردیده است

    rap

    نام گروه مبتذل موسیقى غرب

    بر روى کلاه، کمربند و تى‏شرت دیده مى‏شود

    Heavy metal

    سبک موسیقى جاز غرب که طرف‏دارانشعقاید پوچ و بسیار ضداخلاقى دارند

    بر روى کلاه، کمربند و تى‏شرت دیده مى‏شود

    Metallica iron maiden

    یک سبک از موسیقى هوى متال با عقایدو نوعى موسیقى خاص

    بر روى تى‏شرت، کمربند و کلاه

    Kiss

    یک گروه موسیقى با عقاید هم‏جنس‏بازىشدید

    بر روى تى‏شرت، کمربند و کلاه

    w.a.s.p

    یک گروه موسیقى از سبک هوى متال بهمعناى «ما هم‏جنس‏بازان هستیم»، باعقاید وحشیانه و ضداخلاقى. این گروه بهشیطان‏پرست‏ها نیز معروفند

    بر روى پیراهن، تى‏شرت، شلوار و کلاه چاپ شدهاست

    تصویر کله

    سمبل و آرم گروه موسیقى مبتذل کههم‏جنس‏باز هستند

    بر روى البسه و اتومبیل

    تصویر کله خرگوش

    آرم گروه پلى بوى که مروج فعالیت‏هاىآزاد و منتشرکننده مجلات سکسى است

    بر روى ساعت، اتومبیل، لباس و لوازم‏التحریر

    تصویر اس. اس بهصورت شکسته که آرمپرچم آلمان در زمانهیتلر بود

    این آرم مربوط به گروه «رش» مى‏باشد کهاعتقادات نئونازیستى دارند و به ارتباطآزاد دختر و پسر و نیز عقاید نژادپرستانهمعتقدند

    بر روى دیوارها و نیز لوازم‏التحریر دیده شده است

     

     

    توضیح: یکى از مدافعان موسیقى هوى متال در توجیه و حمایت از این سبک چنین مى‏نویسد:

    به گمان من، موسیقى هوى متال یکى از تکنیکى‏ترین، فلسفى‏ترین و پرمضمون‏ترین موسیقى‏هاى حال حاضر است. ثابت کردن این ادعا چندان مشکل نیست.29

    مضمون شعرهاى هوى متال هم، همان‏طور که قابل لمس است، داراى مفهومى اعتراض‏آمیز از نسل بشر، مفهوم حماسى از افسانه‏هاى به یاد ماندنى و مضمونى انسانى در دفاع از حقوق بشر است. با نهایت تأسف، در جهان امروزى یا حتى نزدیک‏تر در جامعه خودمان، از موسیقى هوى متال به عنوان یک موسیقى مبتذل و نامفهوم یاد مى‏کنند و این نوع موسیقى را غیرقابل ارزش مى‏دانند. به گمان من، نقدهایى از این قبیل عارى از شناخت این نوع موسیقى است. موسیقى هوى متال موسیقى‏اى است با ارزش و با مفهوم که مى‏توان آن را مورد نقد و بررسى قرار داد.30

    شاید خیلى‏ها مى‏پندارند که چرا گروه‏هاى هوى متال از چنین چهره‏هایى در اجراى موسیقى خود استفاده مى‏کنند و نام آن را چهره‏هاى مستهجن مى‏گذارند؛ اما از فلسفه و نفس عمل اطلاعى ندارند و نمى‏دانند موسیقى‏اى که حرفش دفاع از حقوق بشر، دفاع از افسانه‏ها، اعتراض به برده‏دارى، تبعیض نژادى و اعتراض به صهیونیسم است باید چهره‏هایى اعتراض‏آمیز داشته باشد.31

    موضوع‏هاى این تصنیف‏ها از جاى دوردست آورده نشده‏اند و بارها و بارها شنونده آن را در روزمره‏گى‏هاى خود با تمام وجود لمس کرده است. اصولاً تصنیف‏گر راک و متال به جاى رمان‏هاى ادبى، روزنامه مى‏خواند و براى گرفتن حس به جاى رفتن به جنگل و کوه، به خیابان مى‏رود؛ جایى که زنده‏ها از بى‏غذایى مى‏میرند و مرده‏ها از بى‏کفنى مى‏پوسند. جایى که به جاى رود، فاضلاب جارى است و ساکنانش هر روز راه جدیدترى را براى استثمار انسان کشف مى‏کنند.32

    ملاحظات: پیدایش جریان رپ، راک یا هوى متال ممکن است ـ چنان‏که وى و برخى دیگر اظهار کرده‏اند ـ بر اساس اعتراض به ظلم‏ها و تبعیض‏هاىموجود در جوامع غربى باشد، اما چهره‏هاى زننده، رفتارهاى زشت و تهوع‏آور، کارهاى خلاف اخلاق، ترویج روحیه پرخاش و عصیان‏گرى، انکار خداوند و توهین به پیامبر بزرگ الهى عیسى علیه‏السلام و نفى ارزش‏ها در قالب شعر، خودکشى، شرب الکل، استفاده از مواد مخدر مختلف، تجاوز به دیگران، و وسیله ترویج افکار مادى، الحادى و صهیونیستى شدن، نشان مى‏دهد که وضعیت بالفعل و کنونى این گروه‏هاى موسیقى، مستقیما در جهت اهداف پلید شیطان‏هاى بزرگ عالم است.

    ضررها و تحریکات شدیدى که این‏گونه موسیقى‏ها بر جسم و جان انسان دارند، بر همگان روشن است و این‏گونه آهنگ‏ها علاوه بر حرمت شرعى، از لحاظ عقلى و تجربى نیز به نفع انسان نیست.

    برخى از اشعار گروه‏هاى متال

    مادر گفت. (Mama Said)

    مادر مرا خوب تعلیم داد.

    وقتى جوان بودم به من گفت:

    پسرم زندگى تو مثل کتابى باز است.

    آن را نبند که از پیش نوشته شده.

    روشن‏ترین شعله سریع‏ترین را مى‏سوزاند.

    این چیزهایى است که از او شنیدم.

    قلب یک پسر به قلب مادر دوخته شده.

    ولى من باید راه خودم را بیابم.

    بگذار قلبم برود.

    بگذار پسرت بزرگ شود.

    مادر بگذار قلبم برود.

    یاغى آخرین اسم جدید من است.

    خون وحشى در رگ‏هاى من است.

    سیم محافظى در گردن من است.

    علامتى که هنوز هم مانده.

    خانه را در سن کمى ترک کردم.

    کدام چیزى که شنیده بودم غلط بود؟

    هیچ وقت تقاضاى بخشش نکردم.

    اما حرفى که زده شود باید انجام شود.

    بگذار قلبم برود.

    بگذار پسرت بزرگ شود.

    مادر بگذار قلبم برود.

    یا بگذار این قلب خاموش بماند.

    هیچ وقت از تو نمى‏پرسم.

    اما هیچ وقت هم نمى‏بخشم.

    اما تو پوچ بودنت را به من بخشیدى.

    اکنون من به آرامگاهم مى‏روم.

    هیچ وقت از تو نمى‏پرسم.

    اما هیچ وقت هم نمى‏بخشم.

    اما تو پوچ بودنت را به من بخشیدى.

    اکنون من به آرامگاهم مى‏روم.

    پس بگذار این قلب خاموش بماند.

    مادر! حالا من به سوى خانه مى‏آیم.

    من تمام آن چیزى که از من آرزو داشتى نیستم.

    عشق مادر براى پسرش.

    گویا کمکت نصیبم گردید.

    خوب، من عشق تو را مسلم مى‏دانم.

    و تمام چیزهایى که به من گفتى.

    من به بازوانت براى خوشامدگویى نیاز دارم.

    اما تمام چیزى که مى‏بینم سنگى سرد است.

    بگذار قلبم برود.

    بگذار پسرت بزرگ شود.

    مادر بگذار قلبم برود.

    یا بگذار این قلب خاموش بماند.

    بگذار قلبم برود.

    مادر بگذار قلبم برود.

    هرگز نگذاشتى که قلبم به راه خود برود.

    پس بگذار این قلب خاموش بماند.

    هیچ وقت از تو نمى‏پرسم.

    اما هیچ وقت هم نمى‏بخشم.

    اما تو پوچ بودنت را به من بخشیدى.

    اکنون من به آرامگاهم مى‏روم.

    هیچ وقت از تو نمى‏پرسم.

    اما هیچ وقت هم نمى‏بخشم.

    اما تو پوچ بودنت را به من بخشیدى.

    اکنون من به آرامگاهم مى‏روم.

    پس بگذار این قلب خاموش بماند.

    دیگر چیزى اهمیت ندارد 33

    بسیار نزدیک، مهم نیست چقدر دور باشد.

    بیشتر از این از دل بیرون نماید.

    براى همیشه باور داشته باشیم که چه هستیم.

    و دیگر چیزى اهمیت ندارد.

    هرگز خود را بى این راه نسپاردم.

    زندگى مال ماست تا هرجور مى خواهیم زندگى کنیم.

    و تمام آن حرف هایى که نمى‏گویم.

    و دیگر چیزى اهمیت ندارد.

    آن باورى که در تو به دنبالشم.

    هر روز چیزى تازه برایمان؛

    باز کردن ذهن بر دیدگاه‏هاى متفاوت.

    و دیگر چیزى اهمیت ندارد.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى کارهایى که انجام مى‏دهند.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى چیزهایى که مى‏دانند.

    اما من مى‏دانم!

    بسیار نزدیک، مهم نیست چقدر دور باشد.

    بهتر از این از دل بیرون نمایند.

    براى همیشه باور داشته باشیم که چه هستیم.

    و دیگر چیزى اهمیت ندارد.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى کارهایى که انجام مى‏دهند.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى کارهایى که انجام مى‏دهند.

    اما من مى‏دانم!

    هرگز خود را به این راه نسپردم.

    زندگى مال ماست تا هر جور مى‏خواهیم زندگى کنیم.

    و تمام آن حرف‏هایى که نمى‏گویم.

    و دیگر چیزى اهمیت ندارد.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى آنچه مى‏گویند.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى بازى‏هایى که مى‏کردند.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى کارهایى که انجام مى‏دهند.

    هرگز ارزش قایل نشدم براى چیزهایى که مى‏دانند.

    اما من مى‏دانم!

    بسیار نزدیک، مهم نیست چقدر دور باشد.

    بیشتر از این از دل بیرون نمایند.

    براى همیشه باور داشته باشیم که چه هستیم.

    نه، دیگر چیزى اهمیت ندارد!

    ملاحظه: توجه به مضامین این‏گونه اشعار نشان مى‏دهد که نتیجه این‏گونه القائات و افکار، عبارت است از: ضدیت با حضرت مسیح علیه‏السلام، ایجاد عصبانیت و تندخویى، تحریک و ارضاى شهوت جنسى با شدت هر چه بیشتر، عصیان علیه ارزش‏ها و آداب اجتماعى و خانوادگى، ایستادگى و بى‏ادبى نسبت به پدر و مادر، بى‏عار و بى‏خیال بودن، احساس مسئولیت نکردن، اباحى‏گرى، بى‏اعتنایى به نظر دیگران و جامعه و مانند اینها.

    همراه شدن این مضامین و افکار با صداى بلند و تند آهنگ‏هاى شیطانى، بر شدت تأثیر و تخریب آنها مى‏افزاید. از این‏رو، در این‏گونه شوها و مجالس، اعمال منافى عفّت، خودزنى، خودکشى، حمله و تجاوز به دیگران، نوشیدن الکل، استفاده از مواد مخدر و خلاف‏هاى فراوان مشاهده مى‏شود.

    بطلان این افکار و زشتى آن اعمال، روشن است و انسان سالم، عاقل و با وجدان تردیدى در پستى و زشتى این امور ندارد. براى ردّ این‏گونه آیین‏ها و روش‏ها، بیان نفس اعمال و افکار آنها کافى است؛ و از همین‏رو، باطل همچون کف روى آب است که لحظاتى چند بر روى آب سوارى مى‏کند، لکن حق ماندنى است.

    فیلم‏هاى شیطانى

    صنعت فیلم و سینما یکى از ابزارهاى بسیار مهم و تأثیرگذار بر فکر و روح بشر است. رسانه‏هاى سمعى و بصرى از زمان پیدایش بیشترین تأثیر را، هم در جهت مثبت و رساندن پیام‏هاى انسانى و اخلاقى داشته‏اند و هم در جهت منفى و رواج ضد ارزش‏ها و تخریب بنیادهاى اخلاقى جامعه داشته‏اند.

    در دهه‏هاى اخیر تولید و پخش فیلم‏هاى سینمایى گسترش زیادى پیدا کرده است. بنگاه‏هاى مختلف غربى بخصوص «هالیوود» با سرمایه‏هاى عظیم و با هدایت غول‏هاى فرهنگى صهیونیستى، انسانیت و اخلاق و دین را هدف جملات قرار داده‏اند. هالیوود، مرکز فیلم‏سازى آمریکا، حداقل 700 فیلم بلند سینمایى در سال درست مى‏کند و سالانه 15ـ16 میلیارد دلار سود خالص دارد و 78 درصد سینماها و تلویزیون‏هاى جهان را تغذیه مى‏کند. جبهه شیطان با ساختن فیلم‏هاى شیطانى، سعى در تقویت این جریان دارد. این فیلم‏ها علاوه بر ترویج و عادى‏سازى سکس و روابط جنسى، نوشیدن الکل، خشونت، موسیقى‏هاى مختلف، رقص و اختلاط زن و مرد که جریان همه رسانه‏هاست، به شیوه‏هاى مختلف و با تکرار صحنه‏ها، پیام‏هاى شیطانى را القا مى‏کنند. دنیاى الحاد و مادى‏گرایى با این دسیسه‏ها و ابزارها، به مقابله حق و حقیقت آمده‏اند.

    برخى نویسندگان در این‏باره مى‏نویسند: عصر ما، عصر فترت و احتضار شیطان و در عین حال، عصر بسط و گسترش امور و مجارى تمدنى شیطانى است و این پارادایم دوگانه روشنگر بخشى از پیچیدگى‏هاى زمانه ماست. بنابراین، اگر دستگاه تبلیغاتى «شیطان بزرگ» نمایش‏هایى کریه و خوفناک و در عین حال، قدرتمندانه از یک صورت شیطانى ارائه مى‏دهد، از سر دلسوزى و خیرخواهى و توجه به عالم غیب نیست، بلکه نمایش جلوه‏اى از ابلیس است که وجود خارجى ندارد و مخاطب را دچار حیرت مى‏کند و به تدریج به انفعال مى‏کشاند.

    یکى از زمینه‏هاى به تصویر کشیدن شیطان در رسانه‏هاى غربى و به ویژه هالیوود را باید در قرائت‏هاى جدید از کتاب مقدس و به ویژه بخش استعارى و غامض مکاشفات یوحنا جست‏وجو کرد، آنجا که مى‏گوید: «... فرشته‏اى را دیدم که از آسمان پایین آمد... او اژدها (شیطان) را گرفت و به زنجیر کشید و براى مدت هزار سال به چاه بى‏انتها افکند.» پس از پایان هزار سال، شیطان از زندان آزاد خواهد شد... .34

    همین موضوع مورد توجه اربابان رسانه‏اى قرار گرفت و در پایان هزاره دوم و اوایل هزاره سوم محصولات فراوانى وارد بازار رسانه‏اى و به ویژه سینمایى شد؛ آثارى همچون: بچه رزمارى، طالع نحس 1و2 و3و 4 (The OMEN)، جن گیر، کنستانتین (Constantin)، پایان روزها، دروازه نهم (The Ninth Gate) درخشش (The Shining)، استیگماتا (Stigmata)، وکیل مدافع شیطان (The Devils Advocate) و حتى فیلمى همچون «ون هلسینگ» و یا «دراکولا ساخته برام استوکر» و... .

    فارغ از انتقادات عقلى، کلامى و تاریخى در باب صحت و سقم مکاشفات یوحنا، مى‏توان وجوه مشترکى از نمایش شیطان در این آثار را برشمرد:

    الف. «شیطان ظهور مى‏کند» و در واقع، از یک غیبت هزار ساله بازمى‏گردد و این ظهور چه در سطح فردى و چه در مقیاس اجتماعى و سیاسى، در بافت فرهنگى و ذهنیت کنترل‏شده غربى معنا مى‏یابد . وجوه بارز آن در حوزه گرایش‏هاى سیاسى غرب فیلم‏هایى همچون «فاینال فانتزى» (نهایت خیال) و یا «سرزمین بهشت» است که سال بازگشت و حمله شیطان به بشر را سال 1979 معرفى مى‏کند؛ یعنى سال ظهور انقلاب اسلامى ایران و حتى در فیلم فاینال فانتزى، محل خروج شیطان را دره کاسپین (دریاى مازندران) به تصویر مى‏کشد.

    ب. شیطان نوظهور غربى قدرت تصرف و تسخیر و حلول دارد و از کششى رازگونه بهره مى‏برد. این شیطان آن‏گونه است که اگر روح خود را به او بفروشى قدرت‏هایى ویژه مى‏یابى. همین رازوارگى و منشأ حقیقى قدرت دانستن شیطان یکى از زمینه‏هاى شیطان‏گرایى نوین است.

    ج. کسانى که سر راه شیطان و یا حتى مسیح قرار مى‏گیرند، معمولاً تناسب درونى و شخصیتى با این واقعه ندارند؛ بدین معنا که شخص تصرف شده توسط شیطان و یا مورد توجه قرار گرفته توسط مسیح، لزوما انسان‏هاى به ترتیب پست و شریفى نیستند و حتى به نظر مى‏رسد به عمد عکس این مطلب اتفاق مى‏افتد؛ یعنى انسان‏هاى بى‏گناه (مانند آنچه در «جن گیر»، «طالع نحس» و... آمده) تصرف شیطانى مى‏شوند و از آن طرف، در فیلمى مثل «استیگماتا» گویا روح مسیح در کالبد زن بدکاره‏اى حلول مى‏کند.

    ویژگى‏هاى شیطان هالیوودى علاوه بر نکات فراوانى که در کتاب‏ها، رمان‏ها و شبه فلسفه‏هاى نوپدید و به طور کلى نظام رؤیاپردازى و رسانه‏اى غرب وجود دارد، تأثیراتى تدریجى در بلندمدت برجاى گذاشته است. اتفاقى که در تاریخ 6/6/2006 اتفاق مى‏افتد شاید نمونه گویایى باشد. در این تاریخ، نسخه بازسازى‏شده «طالع شیطانى 666» و به بهانه قرار گرفتن سه 6 در شمارش تاریخ در کنار هم که نشانه شیطان است، به نمایش درمى‏آید. در این تاریخ، دو طیف از مردم ظهور مى‏کنند؛ گروهى که از ترس نحوست، قدرت و شرّ شیطان از خانه‏ها بیرون نمى‏آیند و گروهى که بعکس، این تاریخ را براى جشن‏ها و عروسى‏هاى خود انتخاب مى‏کنند. این دو گروه به نوعى مغلوب و منفعل از شیطان دست‏پرورده همین نظام فرهنگى هستند. این دو طیف در مورخه 6/6/1976 که نسخه اولیه طالع شیطانى به نمایش درآمد، وجود نداشتند و به نظر مى‏رسد شیطان هالیوودى تأثیرات خود را بر جاى گذارده است.

    این تأثیرات به گونه‏اى دیگر در پذیرش تدریجى و تلطیف و قلب ماهیت مفاهیم شرّ و شیطانى و سوق مخاطب به این هدف دیده مى‏شود. در موج جدیدى از آثار هالیوودى، شیطان دیگر آن موجود پلید و منفور نیست. پولانسکى که در فیلم «بچه رزمارى» شیطان را قدرتمند، مخوف و منفى تصویر مى‏کرد، امروز به «دروازه نهم» مى‏رسد که پرستش بى‏چون و چرا و محض شیطان را دلپذیر مى‏کند. در فیلم «دروازه نهم» دیگر درگیرى خیر و شر وجود ندارد، بلکه مسئله، سبقت به سوى شیطان است، آن‏گونه که مخاطب آرزو مى‏کند به جاى قهرمان فیلم به قدرت مطلق و رازگونه شیطان ملحق شود.

    نمادهاى شیطان‏پرستى همچون ستاره پنج پر در فیلم «رمز داوینچى» به نمادهایى مثبت تبدیل مى‏شوند و علامت 666 که پیش‏تر نماد و نشانه شیطان دانسته مى‏شد، به یک نماد هندسى مقدس تعبیر مى‏شود. و یا فراماسونرى با همه پلیدى‏هایش در فیلم «ثروت ملى» به عنوان میراث‏دار گنج عظیم و تاریخى کل بشر معرفى مى‏شود.35 و یا جادوگران که چهره‏اى کریه داشتند و همواره در سایه شیطان مى‏زیسته‏اند، امروز به قهرمانان نوجوانان ما در آثارى همچون «هرى پاتر» و «ارباب حلقه‏ها» بدل مى‏گردند.

    با این وصف، به نظر مى‏رسد وارد موج دوم نمایش‏هاى شیطانى شده‏ایم که به جرئت مى‏توانیم عنوان «شیطان‏گرایى» بر آن اطلاق کنیم. موج اول به نمایش انحرافى خارج از جایگاه حقیقى شیطان معطوف بود و موج جدید به توجیه و دلپذیر و صاحب تقدیر و مطلق معرفى کردن آن برمى‏گردد. در این موج پیچیدگى‏ها و گفتمان سیاه شیطان ـ خدایى تبیین مى‏شود.

    پرسش اساسى دیگرى که وجود دارد این است که اساسا نماد شرارت و ظلم و سیاهى روزگار ما کیست؛ ابلیس مطرح در ادیان آسمانى یا یک شیطان موهوم یا موجودى دیگر؟

    این مسئله‏اى است که تأمّل نخبگان فرهنگى و اندیشمندان و راهبران فرهنگ جامعه و رسانه‏ها را مى‏طلبد و این ژرف‏کاوى روشن خواهد کرد که چرا «شیطان بزرگ» اذهان عمومى را به سمت یک شیطان موهوم دیگر معطوف مى‏کند.36

    برخى از نکاتى که فیلم‏هاى شیطانى درصدد القاى آن هستند، عبارت است از:

    1. قدرتمندى شیطان و شکست‏ناپذیرى او (فیلم طالع نحس، وکیل مدافع شیطان، کنستانتین، دروازه نهم و...)؛

    2. کوبیدن و انکار دین، خدا و نهادهاى مذهبى و مغلوب شدن نیروهاى متدین (فیلم طالع نحس، وکیل مدافع شیطان و...)؛

    3. نفى آموزه‏هاى دینى و این تصور که خدا (مسیح) هادى، محافظ و کمک کار بندگان و متدینان است (فیلم 21 گرم و...)؛

    4. عدم امکان مقابله انسان با شیطان و لزوم تسلیم در برابر او (فیلم درخشش و...)؛

    5. لزوم عصیان و دامن زدن به زشتى‏هاى مختلف مثل شراب‏خوارى و روابط نامشروع (فیلم استیگماتا و...).

    امید است رسانه‏ها، صدا و سیما، مطبوعات، مردم و بخصوص جوانان ما با هوشیارى هرچه بیشتر، به دور از سیل تبلیغات شیطانى غرب، به سلاح ایمان و اخلاق مسلح شوند و با ابزارهاى مناسب به مقابله با دشمنان انسانیت و دین برخیزند.

    نتیجه‏گیرى

    آیین شیطان‏پرستى جدید یا کلیساى شیطان در سال 1966 میلادى توسط آنتوان زندر لاوى آمریکایى پدید آمد. این گروه داراى مراسمى مانند نماز سیاه، کسب قدرت تاریکى و پیوستن عضو جدید هستند.

    بر اساس عقاید ایشان، شیطان سمبل لذت‏جویى و آزادى و افراط در انجام گناهان است. انسانْ خداست و مجاز است که هر کارى مى‏خواهد انجام دهد.

    علامت اصلى شیطان‏پرستان «پنتاگرام» یا «بافومت» (سر بز در یک ستاره پنج پر وارونه و احاطه شده توسط دو دایره) است.

    پیروان این گروه به طور گسترده از موسیقى متال و راک و مانند آن استفاده مى‏کنند.

    دراشعار خود ضدیت با مسیح و خدا، طغیان، تندخویى، پوچى و اباحى‏گرى را ترویج مى‏کنند و در فیلم‏هاى سینمایى شکست‏ناپذیرى شیطان، منفى بودن دین و آموزه‏هاى دینى، لزوم عصیان و افراط در گناهان و زشتى‏ها را به تصویر مى‏کشند.


    • منابع

      ـ آیتى، عبدالحسین، کشف الحیل، تهران، طباطبایى، چ ششم، 1326.

      ـ تونجى، محمّد، یزیدیان یا شیطان‏پرستان، ترجمه احسان مقدس، تهران، عطایى، 138.

      ـ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قبیله حیله؛ نگرشى بر کارنامه مدعیان معنویت و مهدویت.

      ـ رجبى، محمود، انسان‏شناسى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1380.

      ـ سلاطین فلزى اشعار اریک آدامز (منووار)، ترجمه فراز بهروز، گردآورى سهیل عبدى، تهران، دژ، 1382.

      ـ شیطان در رسانه‏هاى غرب،همراه با تصرف و تلخیص، www.mouud.org.

      ـ کریمى، حمید، جهان تاریک، قم، بوستان کتاب، 1388.

      ـ معاونت پرورشى اداره اموزش و پرورش منطقه 3 تهران، جزوه «عناوین و مصادیق شبیخون فرهنگى».

      ـ نابخشوده (اشعار جیمز هتفیلد (سبک متالیک))، ترجمه و گردآورى سید حبیب گوهرى‏راد، تهران، دژ، 1382.

      ـ واعظى، احمد، انسان از دیدگاه اسلام، تهران، سمت، 1377.

      ـ وحدانى، ادیب، بررسى موسیقى متال، تهران، سپیده سحر، 1378.

      -www.saint manson.blogfa.com

      - www.Farsnews.com

      - www.atm.parsiblog.com

      - www.satan 68.blogfa.com

      - www.yekiaz 1000.persianblog.com


    • پى نوشت ها

    1 استادیار دانشگاه علم و صنعت ایران. دریافت: 12/8/88 ـ پذیرش: 19/11/88. h_karymi@yahoo.com

    2. New religious Movements.

    3ـ براى آشنایى بیشتر ر.ک: حمید کریمى، جهان تاریک / محمد تونجى، یزیدیان یا شیطان‏پرستان، ترجمه احسان مقدس / عبدالحسین آیتى، کشف الحیل.

    4. New-Satanism.

    5. Antowan Zander Leavy.

    6. www. satan68.blogfa.com

    7. Barton Blanche.

    8. Satanic Bible & Church Of Satan.

    9. Lucifer.

    10. Belial.

    11. Leviathan.

    12ـ کتاب سیاه شیطان که کتاب مقدس شیطان‏گرایان است، هرگز به فارسى ترجمه نشده است.

    13ـ مى‏توانید از جمجمه انسان ساخته شده از مواد مصنوعى نیز استفاده کنید.

    14. www. yekiaz1000.persianblog.com

    15ـ ارشاد جاهل به راه مستقیم و امر به معروف و نهى از منکر از دستورات مسلّم دین است.

    16ـ خداوند در آیه 194 سوره «بقره» مى‏فرماید: «و هرکس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّى کنید و از خدا بپرهیزید و زیاده‏روى ننماید و بدانید خدا با پرهیزگاران است.

    17ـ درباره شرایط ازدواج و رابطه زن و مرد؛ یعنى در حقیقت، راه مجاز از سوى پروردگار، به کتاب نکاح در رساله‏هاى عملیه مراجع عظام مراجعه کنید.

    18ـ در قرآن، آیات متعددى راجع به سحر وجود دارد. براى مطالعه بیشتر، ر.ک: تفسیر آیات مبارزه موسى علیه‏السلام با ساحران دربار فرعون طه: 57ـ67 / اعراف: 116 / یونس: 81 و آیات دیگر.

    19ـ براى آشنایى بیشتر با مکتب اومانیسم و اشکالات آن، ر.ک: محمود رجبى، انسان‏شناسى، فصل مربوطه / احمد واعظى، انسان از دیدگاه اسلام.

    20. www. yekiaz1000.persianblog.com

    21. www. farsnews.com

    22ـ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قبیله حیله، ص 72و73.

    23ـ ادیب وحدانى، بررسى موسیقى متال، ص 23و24.

    24ـ همان، فصل دوم.

    25ـ همان، ص 70.

    26ـ همان، ص 86.

    27ـ همان، ص 110.

    28ـ در این قسمت، از جزوه «عناوین و مصادیق شبیخونفرهنگى»، معاونت پرورشى اداره آموزش و پرورش منطقه 3 تهران استفاده شده است.

    29ـ سلاطین فلزى اشعار اریک آدامز (منووار)، ترجمه فراز بهروز، ص 7. (اریک آدامز متولد 27 آوریل 1958 در مادرید اسپانیاست. پدرش دنى آدامز آمریکایى‏الاصل و مادرش ژاسمین کیدمن انگلیسى بود. پدرش کارمند راه‏آهن بود. اریک تحصیلات خود را در رشته ریاضى محض در دبیرستان سن پترز مادرید به پایان رساند و تحصیلات خود را در رشته معمارى در دانشکده هَنسل فیلادلفیا ادامه داد، ولى بعد از دو سال به خاطر علاقه‏اى که به موسیقى داشت ترک تحصیل کرد و به دانشکده موسیقى ریچمن در اوهایا رفت و از این دانشکده با نمره‏اى خوب فارغ‏التحصیل شد. سپس به تشکیل گروه خود با نام منووار (Manowar = اژدهاى دو سر افسانه‏اى یونان که آیاندو خداى تاریکى را شکست داد و فرمانرواى روشنایى شد) اقدام نمود.

    30ـ همان، ص 8.

    31ـ همان، ص 9.

    32ـ همان، ص 17.

    33ـ نابخشوده اشعار جیمز هتفیلد، ترجمه و گردآورى سیدحبیب گوهرى‏راد، ص 176.

    34ـ عهد جدید، مکاشفه یوحناى رسول، باب بیستم.

    35ـ این فیلم متأسفانه در دو نوبت بدون کمترین تحلیل از شبکه 3 سیما به نمایش درآمد.

    36ـ شیطان در رسانه‏هاى غرب همراه با تصرف و تخلیص،

    www. mound,org

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    کریمی، حمید.(1389) شناخت و نقد گروه کلیساى شیطان. ماهنامه معرفت، 19(2)، 109-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حمید کریمی."شناخت و نقد گروه کلیساى شیطان". ماهنامه معرفت، 19، 2، 1389، 109-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    کریمی، حمید.(1389) 'شناخت و نقد گروه کلیساى شیطان'، ماهنامه معرفت، 19(2), pp. 109-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    کریمی، حمید. شناخت و نقد گروه کلیساى شیطان. معرفت، 19, 1389؛ 19(2): 109-