معیارهاى دانشگاه اسلامى از دیدگاه استادان دروس معارف اسلامى
Article data in English (انگلیسی)
* جهت مشاهده بهتر این مقاله، فایل pdf آن را در انتهای مقاله مشاهده فرمایید.
معرفت سال بیستم ـ شماره 167 ـ آبان 1390، 73ـ86
سیف اله فضل الهى قمشى*
سوده اسلامى فر**
چکیده
هدف تحقیق حاضر، شناسایى معیارهاى دانشگاه اسلامى از دیدگاه استادان دروس معارف اسلامى است. روش تحقیق، توصیفى ـ پیمایشى است و جامعه آمارى، استادان دروس معارف اسلامى داراى مجوز تدریس از معاونت امور اساتید نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه آزاد اسلامى، واحد قم در نیمسال اول سال تحصیلى 90ـ89 بودند که کل آنان (40 نفر) به عنوان نمونه آمارى انتخاب شدند. ابزار جمعآورى اطلاعات، پرسشنامه محققساخته حاوى 18 معیار در مقیاس آرایش رتبهاى و با پایایى 87 درصد است. براى تجزیه و تحلیل اطلاعات، علاوه بر روشهاى آمار توصیفى، از آمار استنباطى در حد آزمون Zبراى مقایسه یک میانگین با یک عدد ثابت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد: 1. تعداد 17 معیار، نمره Zبیشتر از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = کسب کرده و مورد تأیید قرار گرفت. 2. میانگین همه معیارها از حد متوسط مورد انتظار بزرگتر بود. 3. از دیدگاه استادان معارف اسلامى، رعایت حجاب اسلامى در محیط دانشگاه، نهادینه شدن ارزشهاى اسلامى در بین دانشجویان و استادان، برخوردارى از استادان متعهد و متخصص و آشنا به مبانى دینى، داشتن مدیران متعهد و ملتزم به مبانى دینى، متون درسى مبتنى بر معارف اسلامى، وجود قوانین مبتنى بر فرهنگ اسلامى، به ترتیب از مهمترین و اولویتدارترین معیارهاى دانشگاه اسلامى است.
کلیدواژهها: معیارها، دانشگاه اسلامى، استادان دروس معارف اسلامى، دانشگاه آزاد اسلامى.
مقدّمه
امروزه کارکرد اصلى دانشگاهها، آموزش، پژوهش، تربیت نیروى انسانى متخصص و ماهر و توسعه فرهنگى جامعه است، ولى رویکرد اصلى آنها در ایران آموزش بوده و توفیق چندانى در تولید دانش و توسعه فرهنگ عمومى نداشتهاند.1 دانشگاهها با برخوردارى از محیطى مستقل، آزادگى علمى و ثبات شغلى، سعى در تولید دانش، فرهنگسازى و ارائه خدمات دارند.2 هدف اصلى آنها، توسعه اطلاعات (شخصیتسازى)، توسعه مهارتها (ایجاد ارزش افزوده)، توسعه شخصیت (دگرگونى) و خلّاقیت و تفکر (شکوفایى استعداد) بوده و ابزار اصلى براى تأثیرگذارى بر فرهنگ و شخصیت افراد هستند و به عنوان یک دستگاه نرم و فرمانناپذیر اجتماعى، مدیریت پیچیده و سختى دارند. نحوه تعامل و ارتباط آنها متفاوت از دستگاههاى تولیدى و صنعتى است و در آنها انسانها گنجهاى پنهان و قیمتى محسوب مىشوند که کار اصلى، کشف این ارزشها و توسعه آنهاست.
ایجاد دانشگاهها در جامعه ما ناشى از عوامل برونزا بوده و متأسفانه بین نهاد علم و آموزش عالى و ارزشها و هنجارهاى حاکم بر آن و سایر نهادهاى اجتماعى (دینى، اقتصادى، سیاسى و...) پیوند متعادلى ایجاد نشده است و این باور بسیارى از صاحبنظران و مدعیان ارزشهاى عام، شکل نگرفته است که نظام آموزش عالى براى تحقق کارکردهاى علمىاش باید نظام ارزشى و هنجارهاى خاص خود را داشته باشد. از کارکردهاى دانشگاهها علاوه بر تولید دانش، فرهنگسازى و ارائه خدمات، توسعه فرهنگ عمومى جامعه است.3 فرهنگ نیز بیانگر روش زندگى افراد یک جامعه است که براساس یک فلسفه مسلط اجتماعى و از طریق تعامل بین انسانها شکل گرفته، توسعهیافته و به نسلهاى بعدى منتقل شده است و یقینا نهادهاى اجتماعى، به ویژه دانشگاهها، رسالتى جز توسعه فرهنگى به عنوان مهمترین رکن توسعه همهجانبه براى داشتن انسانهاى سالم از نظر جسمانى و روانى و کاربلد و ماهر براى ارتقاى شیوه زندگى ندارند. از اینرو، شکى نیست که ترویج هرچه بیشتر آموزههاى دینى و فراگیر کردن امور فرهنگى و گسترش دامنه شمول آن و جذب و تأثیرگذارى هرچه بیشتر بر مخاطبان از مهمترین
دغدغههاى مجموعهها و دستاندرکاران و فعالان حوزههاى فرهنگ و اندیشه بخصوص مراکز علمى و دانشگاهى است و یقینا یکى از عوامل آسیبزا در حوزه شخصیت اخلاقى و ایمان مذهبى جوانان، بخصوص قشر اندیشمند و فرهیخته دانشجو، روشهاى ناکارآمد و ارائه نادرست برنامههاى فرهنگى در دانشگاهها در راستاى تحکیم ارزشها و باورهاى فرهنگى متأثر از فلسفه اجتماعى است؛ امرى که تحت عنوان «انقلاب فرهنگى» از همان اول شکلگیرى نظام اسلامى در سال 1357 پایهگذارى شده و با هدف اسلامىکردن دانشگاهها براى تحقق دغدغههاى فوق تلاش مىکند تا از یک طرف، دانشگاهها را مستقل و بومى نموده، و عزت و اقتدار دانشمندان را حفظ نماید و از سوى دیگر، تأثیرگذارى آن بر فرهنگ و روشهاى زندگى را بر مبناى فرهنگ واقعى و اصیل اسلامى و ایرانى از طریق ابزارهایى که در اختیار دارد (دانش و الگوهاى رفتارى مدیران، استادان، کارکنان و مخاطبان) درونزا نماید تا در فرایند اجتماعى شدن، در خدمت تربیت انسانهاى سالم، ماهر، متخصص، توانمند و بومىشده باشند و براى توسعه پایدار و همهجانبه جامعه تلاش نمایند. تحقیق حاضر درصدد است معیارهاى مناسب و عملى براى تحقق دانشگاه اسلامى را بر اساس دیدگاه استادان معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم شناسایى و به ترتیب اهمیت اولویتگذارى نماید.
بیان مسئله
در هر جامعهاى، آموزش نیروى انسانى متخصص و تأمین بعد تخصصى زندگى اجتماعى آنان از طریق تولید دانش تخصصى، جامعهپذیرى، فرهنگپذیرى، رشد و پرورش شخصیت، تغییر و تحول، انتظام، انسجام و وحدت، پرورش سیاسى4 و... رسالت اصلى دانشگاه مىباشد که از طریق پوشش نیازهاى رشد و توسعه و بهبود شرایط زندگى با بهرهگیرى از دانش بومىشده متناسب با فرهنگ مسلط اجتماعى (دین و فرهنگ) و تأثیرگذارى به واسطه داشتن اندیشمندان و نظریهپردازان علمى و اعضاى هیأت علمى خود مىکوشد با برخوردار کردن جامعه از انسانهاى توانمند و سالم و آشنا به دانشهاى بنیادین، ارزشهاى اجتماعى و نمادهاى فرهنگ اسلامى را اشاعه دهد و زمینهساز توسعه پویا، جامع، و درونزا و مبتنى بر داشتهها و آرزوهاى خود باشد. در این بین، کارکرد دانشگاههایى خوب است که بتوانند بین نیازهاى مخاطبان، بهرهبرداران و جامعه در تمام ارکان خود، از نظر دانش، بینش و توانش تعادل برقرار کنند. و یقینا دور از انتظار نیست که اکنون به واسطه استقرار نگرش دینى متأثر از اسلام بر ارکان جامعه ایران، دانشگاهها نیز با مجهز کردن خود به ویژگىهاى مذکور، در تحقق جامعه اسلامى به معناى واقعى کلمه نقش فعالى بر عهده بگیرند و پرچمدار این تحول باشند. از اینرو، استقرار دانشگاه اسلامى امرى مهم و ضرورى است و نیز شناسایى و معرفى معیارهاى دقیق، منطقى و مبتنى بر آموزههاى اسلامى و انقلابى براى عملى شدن آن بسیار اساسى است. در این تحقیق، دغدغه اصلى، دسترسى به معیارهاى عملى و اولویتبندىشده براى تحقق دانشگاه اسلامى با مراجعه به دیدگاهها و تجارب استادان دروس معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم مىباشد.
اهداف و سؤالات ویژه تحقیق
مهمترین اهداف تحقیق عبارتاند از:
1. شناخت معیارهاى دانشگاه اسلامى از دیدگاه استادان دروس معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم؛
2. تعیین اولویت هریک از معیارهاى شناسایى شده؛
3. جلب توجه مدیران نسبت به حساسیت و اهمیت مسئله، به ویژه متولیان آموزش عالى؛
4. زمینهسازى براى عملیاتى شدن مطالعات مربوط به اسلامى شدن دانشگاهها.
از اینرو، سؤالات تحقیق بر مبناى اهداف مزبور چنین طراحى شدند:
1. معیارهاى دانشگاه اسلامى از دیدگاه استادان دروس معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم کدامند؟
2. کدام یک از معیارها از اولویت و اعتبار بیشترى برخوردارند؟
3. آیا رعایت حجاب اسلامى، برگزارى نماز، ایجاد مسجد و فعالیتهاى فرهنگى ـ مذهبى معیار مناسبى براى دانشگاه اسلامى هستند؟
4. آیا داشتن استادان، دانشجویان، کارکنان و مدیران متعهد، آشنا به مبانى دینى و ملتزم به انجام وظایف عبادى در تحقق دانشگاه اسلامى مىتوانند معیار درستى باشند؟
5. اجراى برنامههاى امر به معروف و نهى از منکر، تبلیغات عقیدتى، حفظ شعائر اسلامى، و نهادینه کردن ارزشهاى دینى چه جایگاهى در دانشگاه اسلامى مىتوانند داشته باشند؟
6. آیا تدوین متون درسى مبتنى بر دین، و ایجاد محیطهاى فرهنگى تفکیکشده براى دختران و پسران دانشجو، مىتوانند معیار مناسبى براى دانشگاه اسلامى باشند؟
7. ایجاد محیطى سرشار از معنویت و استفاده از قوانین و مقرّرات مبتنى بر ارزشهاى دینى در دانشگاهها تا چه حدى با معیارهاى یک دانشگاه اسلامى تناسب دارند؟
ادبیات و پیشینه نظرى
دانشگاه، مدرسهاى با هدف ترویج و ارتقاى سطح دانش و تربیت نیروى انسانى در جهت ارائه آموزش و انجام تحقیقات، از مجموعه دانشکدهها و مراکز تحقیقاتى شکل مىگیرد.5 ریشه شکلگیرى آن، از مدارس اسلامى و از دانشمندان اسلامى بوده6 و سابقه تأسیس آن به قرون یازدهم و دوازدهم، همزمان با ایجاد دانشگاه پزشکى در ایتالیا و چند دانشگاه دیگر در فرانسه و انگلستان و اسپانیا برمىگردد.7 در ایران، اولین مدرسه نوین با تأسیس «دارالفنون» در سال 1268ق شکل گرفت و زمینه ایجاد دانشگاههایى همچون «دانشگاه تهران» در سال 1313 با مجوز مجلس شوراى ملى را فراهم کرد.8 دانشگاه در جریان گسترش نظام سرمایهدارى به همراه سایر دانشگاه پدیدههایى که خاستگاه آن غرب است، به جوامع دیگر از جمله ایران منتقل گردید و در طول زمان به صورت بخشى از ساختار این جوامع درآمد. در فرایند این انتقال اگرچه به تناسب شرایط ساختارى، کارکردهاى دانشگاه در محیط اجتماعى بزرگتر تغییر یافت، اما مؤلفههاى فرهنگى آن تغییر چندانى نکرد و علىرغم اینکه دانشگاه در توسعه و نوسازى، تربیت کادر رهبرى و تغییر سیاسى نقش دارد و تحصیلات دانشگاهى به نماد وجهه و منزلت و ارزشهاى اجتماعى و به یک ایدئولوژى تبدیل مىشود، با این حال، آنچه به صورت تثبیتشده در حیات دانشگاهى استقرار دارد، ارزشها و باورهاى مرتبط با علم است.9 دانشگاهها در حال حاضر با چالشهاى زیادى مواجهند؛ از جمله: تغییر ترکیب جمعیتى دانشجویان و افزایش سهم زنان در آن، افزایش تنوع نقش آنها در سیاست، فرهنگ و فناورى، هماهنگى بین آموزشها و مشاغل در جهت تسریع اشتغال، تعارض بین نظام آموزش کلاسیک و نظام آموزشى مبتنى بر پژوهش، محوریت پژوهش و ضرورت پاسخگو بودن به نیازهاى ملموس جامعه، تمایل به واردات فکر به جاى بومىسازى دانش، و ضرورت تسریع آموزشهاى مجازى و استفاده از فناورى ارتباطات ماهوارهاى، و تنوع در منابع مالى و کاهش تکیه بر منابع دولتى، لزوم تغییر ساختارى مطابق تحولات بنیادى در روابط فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى.10 به طور قطع، در این فرایند ایجاد تعادل بین نیازها و الزامات فرهنگى اجتماعى و اقتصادى نیز امرى جدى و مورد توجه خواهد بود. از اینرو، در موقعیت فعلى به نظر مىرسد رسالت و دغدغه دانشگاههاى ما بیش از دیگر دانشگاهها باشد که با ایجاد ساختارهاى پویا و خوداصلاحگر کارکردهاى خود را با محیط اسلامى و ارزشى تطبیق دهند و زمینه را براى تحقق دانشگاه اسلامى فراهم سازند. یقینا تحقق این دانشگاه مستلزم تعریف معیارهاى مشخص، واقعى و مبتنى بر فرهنگ و آموزههاى دینى و اسلامى است. از اینرو، تحقیق حاضر درصدد شناسایى و اولویتبندى معیارهاى دانشگاه اسلامى از دیدگاه استادان معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم است.
دانشگاه اسلامى
اسلامىشدن به معناى تحمیل یک حاکمیت، طبقه یا صنف خاص نیست، بلکه عجین ساختن دانشاندوزى با آداب معنوى و ارزشهاى دینى و انسانى در جامعه علمى است و به معناى مبارزه با انحرافات جامعه علمى، جلوگیرى از تبدیل دانشمندان به عناصرى بدون احساس عاطفى و تعهد دینى و دمیدن روح استقلال در جامعه علمى کشور است. باید روح دانشگاهها اسلامى باشد و آرمانها، اهداف و خلقوخوى آن اسلامى و ظاهر آن اصلاح شود، هرچند ظاهرْ شرط لازم است، ولى کافى نیست.11 دانشگاه اسلامى دانشگاهى است که هدف آن، هدفهاى اسلامى و دینى باشد و ارکان آن را نیروهاى مؤمن و متعهد تشکیل بدهند و ارزشها نیز در اولویت باشند.12 در دیدگاه دیگرى، دانشگاه اسلامى همچون جامعهاى اسلامى، جایى است که ارزشهاى حاکم در آن اسلامى باشد و اگر اصول تعبدى و اعتقادى و علمى اسلام در محیط دانشگاه به صورت ارزش درآمد، آن دانشگاه اسلامى است.13 موضوع اسلامىشدن دانشگاهها در ایران، در سال 1359 همزمان با شروع انقلاب فرهنگى آغاز شد.14 امام خمینى قدسسرهمعناى اسلامىشدن را چنین بیان مىفرمایند: «معناى اسلامىشدن دانشگاهها این است که استقلال پیدا کند و خودش را از وابستگى به غرب جدا کند و خود را از وابستگى شرق جدا کند و یک کشور مستقل و دانشگاه مستقل و یک فرهنگ مستقل داشته باشیم.»15 مراد از اسلامىشدن این است که تمامى عناصر دانشگاه همسو و همجهت با ارزشها و ایدههاى اسلامى باشند و یا حداقل در تعارض با الگوها، ارزشها و آرمانهاى والاى الهى ـ انسانى نباشند.16 فرایند اسلامىشدن دانشگاهها علىرغم گذر از فراز و نشیبهاى فراوان، هنوز هم از حیث نظرى و تحلیلى و هم به لحاظ علمى با پرسشهاى بسیارى روبهروست.17 دانشگاه اسلامى رویکردى است که مىتواند در ارتقاى فرهنگ دینى از طریق ارائه الگویى توأمان از علم و دین، دمیدن روحیه تعهد و الزام اجتماعى در میان دانشجویان و پژوهشگران براى بهرهمندى از معرفت و افزایش مسئولیتپذیرى، جهتدهى درسهاى پنهان نظام دانشگاهى به سوى ارزشهاى متعالى دینى و ارتقاى فرهنگ عمومى آنان، فضاسازى علمى مطلوب براى ارائه راهکارهاى عملى به منظور فائق آمدن بر اختلافات، بازسازى تمدن اسلامى در پرتو توسعه علمى و با حضور نظرى و فیزیکى دانشگاهیان تأثیر داشته باشد.18 از دیدگاه موافقان، ضرورت انقلاب فرهنگى و جدى گرفتن ادامه آن در قالب حرکت اسلامىکردن دانشگاهها، ارج نهادن و پاسدارى از رشد و تکامل در پرتو این حرکت فرهنگى و لزوم تبیین ضعفها و ترسیم برنامههایى براى آینده از دلایل تداوم این کار است؛ اما مخالفان معتقدند: این کار به عنوان نوعى قشرىگرى و فرصتطلبى، انحصارطلبى و گروهگرایى بوده و انقلاب فرهنگى را زیانبار مىنماید. ایشان اسلامىکردن را حرکتى براى بىرقیب کردن حاکمیت و در راستاى ارضاى حفظ ظاهرپسندى قشریون مذهبى، تحقیر دانشگاهها و کادر علمى تلقّى مىنمایند.19 البته هنوز هم موانعى درونى (مانند فضاى فکرى و ذهنى ارکان دانشگاهها)، موانع بیرونى (مانند تهاجم فرهنگى و فقدان برنامهریزى)،20 ابهام در ارزشها و حدود وظایف فقهى و حقوقى،21 افراط و تفریط در قلمرو آزادى و به کارگمارى استادان و مدیران فاقد تعلق دینى و حساسیت مذهبى در صدر امور، و علمزدگى و عنوانگرایى و دورى از واقعنگرى و دینمحورى در دانشگاهها وجود دارد که لازم است با تدوین استراتژىهاى کلان، جامع، علمى و مؤثر و تنظیم معیارهاى واقعى، مبتنى بر ارزشهاى اسلامى و انقلابى و آرمانهاى والاى جامعه مسلمان، راه را براى تحقق اهداف هموار کرد. این مقال درصدد دسترسى به این مهم از طریق واکاوى نظریههاى موجود و تبیین دیدگاه استادان دروس معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم برآمده است.
پیشینه عملى تحقیق
بررسىها نشان مىدهد تحقیقات توصیفى زیادى در مورد معیارهاى اسلامىشدن دانشگاهها انجام نشده است و اغلب به صورت مطالعات کتابخانهاى سعى در تبیین دیدگاهها و موانع و چالشهاى پیشروى و احیانا راهکارهاى تحقق دانشگاه اسلامى داشتهاند که در زیر به برخى از آنها اشاره مىشود.
گروه مطالعاتى معاونت پژوهشى نهاد رهبرى در دانشگاهها22 در تحلیلى بر اسلامىکردن دانشگاهها، بر استفاده از افراد صاحبنظر و متمرکز براى برنامهریزى عملى و منطقى، اجتناب از اندیشه انتزاعى و واقعبینى و توجه عملى به شرایط و امکانات و استفاده از تبلیغات صحیح و جلوگیرى از ارعاب و تهدید دانشجویان و دانشگاهیان از طریق امر به معروف و نهى از منکر کمیته انضباطى و گزینش تأکید مىنماید.
در مقاله «اولویتگذارى در برنامه کوتاهمدت اسلامىشدن دانشگاهها»23 مهمترین راهکار را در تربیت استاد به دلیل تأثیراتش در ابعاد مختلف دانشگاه مىداند.
مروتى در مقاله «از دانشگاه تا دانشگاه اسلامى»،24 برگزارى همایشها و گردهمایىها براى تبیین دقیق موضوع و تزریق نیروهاى متعهد و معتقد به دانشگاهها، بخصوص مدیریت مراکز آموزش عالى، دقت در گزینش و سازماندهى استادان، و تغییر در ساختار آموزشى، پژوهشى و ادارى و طرد نیروهاى دگراندیش از مسئولیتها را به عنوان برنامههاى کوتاهمدت مىداند و تربیت استادان متعهد، اصلاح منابع براساس منابع اسلامى و ایمنسازى و مصونیت فرهنگى، برنامهریزى فرهنگى و نهادینه کردن ارزشها را از راهکارهاى بلندمدت اسلامى شدن دانشگاهها بیان مىکند.
باقرآبادى در مقاله «راهکارهاى عملى اسلامى شدن دانشگاهها»،25 مهمترین راهکارها را در گزینش رؤسا و اعضاى هیأت علمى، بازنگرى متون درسى و جهت دادن به تحقیقات، و جدیت در انجام مراسمهاى عبادى از جمله نماز و حجاب و جلوگیرى از اختلاط دانشجویان دختر و پسر مىداند.
زراعت در مقاله «راههاى اسلامىکردن دانشگاهها»،26 ایجاد فرهنگ اخلاص و تحصیل براى خدا، پرهیز از مدرکگرایى، تجدیدنظر در دروس و رشتهها مطابق منابع شرعى و اسلامى، نظارت و کنترل جزوات درسى، گزینش استادان، دانشجویان و کارکنان، انتخاب و انتصاب افراد متخصص و متعهد در مدیریت دانشگاهها، افزایش اعتبارات، وحدت حوزه و دانشگاه و احیاى سنت اسلامى «بحث آزاد» براى ارائه افکار و عقاید را به عنوان راهکارهاى مناسب معرفى مىنماید.27 نیز در نقش دانشجویان در اسلامىشدن دانشگاهها، تغییر بنیادى در همه ابعاد دانشگاه با مسئولیتپذیرى همه ملت و دولت را امرى قابل تحقق براى عملى شدن و خروج از شعار مىداند.
در مقاله «قطرهاى از دریا»28 دو رکن اصلى دانشگاه، یعنى دانشجو و استاد در ایجاد دانشگاه اسلامى و به منصه ظهور رسانیدن اهداف متعالى اسلام و رعایت تعلیم و تزکیه، بسیار مهم دانسته شده است.29
مقاله «مفهوم و ماهیت دانشگاه اسلامى»، اکتفا به ظواهر دینى، پرداختن صرف به تهذیب، گرداندن مساجد و غفلت از آموزش عمیق و تخصصى دین را از عوامل اصلى عدم توفیق ستاد انقلاب فرهنگى در سالیان گذشته مىداند.
در مقاله «برداشتهاى گوناگون از دانشگاه اسلامى»30 فقدان تلقّى واحد از دانشگاه اسلامى، فقدان نظریهپردازى علمى، فقدان وحدت منطقى و مبنایى بین حوزه و دانشگاه، فقدان همپوشى تعامل و روابط واقعبینانه بین علم و دین از موانع شکلگیرى دانشگاه اسلامى معرفى شدهاند.
مقیسه در مقالهاى، وجود ابهام در برخى از ارزشها و حدود و وظایف فقهى و حقوقى و ضرورت توجه فضاى اجتهادى حوزههاى علمیه را از موانع تحقق دانشگاه اسلامى دانسته است.31
اطلاعرسانى صحیح به همراه تهییج و تحرک انگیزههاى پاک عناصر سهگانه دانشجو، استاد و مدیر و بررسى ریشهاى و علمى موانع و مشکلات و ارائه راهکارهاى بنیادین و تبلیغات اثربخش، از دیگر راهکارهاى مناسب اسلامىشدن دانشگاهها معرفى شده است.32
نویسنده مقاله «فرایند اسلامى کردن دانشگاهها در ایران»، ضرورت اجماع بر سر شاخصهاى اسلامىشدن، اعمال مدیریت واحد، و توجه به مؤلفههاى نظام آموزشى، محتواى آموزشى، مدیریت، استادان، دانشجویان و فضاى دانشگاه را از راهحلهاى مناسب تحقق این مهم مىداند.
همچنین اخوان کاظمى در مقالهاى، راهکارهاى اسلامىشدن دانشگاهها را در زدودن موانع، تأکید بر سیاست شایستهسالارى و تقویت علوم انسانى و جنبش تولید علم و حل مشکلات معیشتى استادان، تحکیم و ترویج ارزشهاى اسلامى و انقلابى و تضعیف ارزشهاى غربى دانسته است.33
نوایى راهکارهاى اسلامىشدن دانشگاهها را تکیه بر اصول مدیریت اسلامى و بهینهسازى مدیریت دانشگاهها و تربیت دانشجویان متناسب با ارزشهاى انقلاب اسلامى و اصل تحول ساختارى متون درسى و گزینش استادان و پرهیز از سیاستبازى معرفى کرده است.34
بانشى در راهکارهاى اسلامىشدن دانشگاهها، به صورت یک مطالعه توصیفى ـ پیمایشى نشان داد: مدیریت صحیح منابع و محتواهاى دانش براساس توانمندىهاى علوم انسانى و اسلامى بومى، بر اسلامىشدن دانشگاهها مىافزاید و غنىسازى محتواى برنامههاى فرهنگى ـ آموزشى و دانشجویى مطابق با بینش سیاسى اجتماعى و اسلامى فرایند اسلامىشدن را تسریع مىبخشد. این مطالعه، نقش بازسازى فرهنگى ـ آموزشى و پژوهشى مناسب با ارزشهاى اسلامى و تعامل علمى بین حوزویان و دانشگاهیان را چندان اثربخش نمىنمایاند.35
فضلالهى و حاج ابراهیمى در مقاله «راهکارهاى عملى اسلامىشدن دانشگاهها، با رویکردى به دیدگاه استادان معارف اسلامى» نشان داد: به کارگیرى مدیران متعهد، متدین و حساس به مبانى و ارزشهاى اسلامى در کوتاهمدت و بلندمدت، تجدیدنظر بنیادین در ساختار نظام آموزشى و پژوهشى و ترسیم شاخصهاى شفاف یک دانشگاه اسلامى، به ترتیب از عملىترین راهکارها براى اسلامىشدن دانشگاههاست.36
معیارهاى دانشگاه اسلامى
در خصوص معیارهاى دانشگاه اسلامى، مىتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. اجراى برنامههاى فرهنگى مناسب با فرهنگ دینى و ارزشى جامعه از جمله، فراهم ساختن زمینه انتخاب طرح و اجراى برنامههاى فرهنگى ـ مذهبى هدفمند و از پیش تعیینشده، و اجتناب از طرح و بررسى هر نوع مطالب متناقض با اعتقادات و باورهاى دینى فراگیران، مخاطبشناسى و هماهنگى با مخاطب و توجه به نیازها و علایق دریافتکنندگان برنامههاى فرهنگى ـ دینى و اطلاع داشتن از سطح آگاهى و پیشیافتههاى ذهنى آنها و رعایت احترام و برخورد اصولى؛
2. توجه به بایدهاى ترویج اخلاق و دین در دانشگاهها؛ از قبیل اخلاص و خدایى بودن هدف،37 همراهى علم و تقوا،38 و صداقت و یگانگى گفتار و کردار (امام صادق علیهالسلام در این زمینه مىفرمایند: به راستى اگر عالم به علم خود عمل نکند، موعظه و اندرز او از دلها بلغزد، آنچنانکه باران از روى سنگ صاف بلغزد39)، درک اهمیت کار در دانشگاهها و اهمیت امور فرهنگى و شناخت مخاطبان و نیازهاى آنها، به کارگیرى اکسیر محبت، برخورد عالمانه و بهرهگیرى از اندیشه با دانشجویان و دانشگاهیان و اقدامات فعال و پیشگیرانه در برابر برنامههاى ضددینى؛
3. توجه به نبایدهاى ترویج اخلاق و دین در دانشگاهها؛ از جمله: پرهیز از بدبینى و سوءظن نسبت به مخاطبان، رفاهطلبى و تجملگرایى و دورى از برخورد جناحى، حزبى و تشکیلاتى با دانشجویان،40 و جلوگیرى از پردازش ضعیف موضوعات دینى و وجود خرافات در آنها؛
4. استفاده از منابع علوم دینى در تنظیم محتواى درسى دروس دانشگاهى؛
5. بررسى مفهوم علم و توجه به خصوصیات علم؛ از قبیل: دعوت به توحید، آدمسازى، توجه به خدا، اولویت به تزکیه به عنوان هدف اصلى تربیت، تکمیل مکارم اخلاق، و تلفیق مفاهیم اسلامى با علم کنونى و تشویق تفکر انتقادى به عنوان ساختار فکرى غالب در دانشگاه؛
6. به کارگیرى استادان متخصص و متعهد و آشنا به معارف اسلامى، و نیز تربیت دانشجویان ملتزم و متعهد به اصول دین براى بیان واقعیتها و حفظ دین و کشور، آدمسازى، مقابله با منحرفان و اخلالگران، نجات مغزهاى غربزده، مؤمن ساختن دانشگاهیان، امانتدارى نسل آینده، تربیت متخصص مستقل، مقابله با کارشکنى و بىتفاوتى، مسئولیتپذیرى، اصلاح فرهنگ و استقلال آن، دور کردن ناامیدى از دلهاى دانشجویان، آگاه نمودن جوانان، اصلاح کتابهاى درسى، قطع امید از غرب، تربیت اخلاقى، تربیت صحیح اسلامىوپاکسازىمحیط آموزشى؛
7. بار آوردن افراد (دانشجویان) متعهد و ملتزم به احکام اسلام، براى آگاهسازى ملتها، و نیز حفظ انسجام و تقویت ایمان دانشجویان براى پر کردن مساجد، تداومبخشى به راه انقلاب، مقابله با منحرفان و تفرقهافکنان؛
8. مدیریت مبتنى بر اصول اسلامى و دینى، اخلاق مدیریتى، و پرهیز از: تبعیضها در باب جذب دانشجو، شهریه و کمکهاى مالى؛ مدیریت اسناد و مدارک؛ معیارهاى دسترسى به محیط فیزیکى؛ سوءاستفاده از قدرت و تعارض منافع؛ پارتىبازى؛ اطلاعات محرمانه؛ تخلفات نرمافزارى و حق انحصارى اثر؛ و تخلفات اینترنتى.
روش تحقیق
روش تحقیق از نظر اهداف کاربردى و به لحاظ شیوه جمعآورى اطلاعات، توصیفى ـ پیمایشى است. جامعه آمارى، همه استادان داراى مجوز تدریس از معاونت امور اساتید نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها براى تدریس دروس معارف اسلامى در دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم در نیمسال اول سال تحصیلى 90ـ89 بودند که کل آنان (40 نفر) به عنوان نمونه آمارى انتخاب شدند. ابزار جمعآورى اطلاعات، علاوه بر تحلیل اسنادى مقالات موجود، پرسشنامه محققساخته حاوى تعداد 18 معیار در مقیاس آرایش رتبهاى بود که از آزمودنىها مىخواست به هریک از معیارها به ترتیب اهمیت از 1 تا 5 نمره بدهند. شایان ذکر است براى تعیین معیارها، ابتدا تعداد 25 معیار شناسایى شد و پس از اعتباریابى صورى از نظر متخصصان به 18 مورد تقلیل یافت که پایایى آنها معادل 87/0 محاسبه گردید. براى تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آمار توصیفى در حد میانگین، انحراف استاندارد، ضریب پراکندگى براى رتبهبندى معیارها، و آمار استنباطى در حد آزمون Zبراى مقایسه یک میانگین با یک عدد ثابت استفاده شده است.
یافتهها
دادههاى جدول (1)، تعداد 18 معیار تعیینشده براى دانشگاه اسلامى را به همراه نمرات حاصل از بررسى دیدگاه استادان دروس معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم را نشان مىدهد. مطابق اطلاعات:
1. رعایت حجاب کامل اسلامى در محیط دانشگاه، با نمره 177، میانگین 425/4، انحراف استاندارد 781/0، نمره Zمعادل 146/9 و ضریب پراکندگى 65/17 به عنوان اولین و مهمترین معیار یک دانشگاه اسلامى شناخته شده است و چون Zمحاسبهشده (146/9) از Z بحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگین محاسبهشده با حد متوسط مورد انتظار (3) معنىدار بوده و با اطمینان 99 درصد مىتوان گفت: رعایت شدن حجاب کامل اسلامى در محیط دانشگاه یک معیار قطعى و قابل قبول است و از طرف دیگر، این معیار با داشتن بیشترین نمره و کمترین انحراف معیار و کوچکترین ضریب پراکندگى، اولویتدارترین معیار یک دانشگاه اسلامى تعیین شده است.
2. نهادینه بودن ارزشهاى اسلامى در بین دانشجویان، با نمره 166، میانگین 15/4، انحراف استاندارد 781/0، و ضریب پراکندگى 819/18 به عنوان دومین معیار دانشگاه اسلامى تعیین گردیده است. بر اساس آزمون Z، چون Zمحاسبهشده (349/9) از Z بحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس با اطمینان 99 درصد تفاوت بین میانگین به دست آمده و حد متوسط مورد انتظار (3) معنىدار مىباشد.
3. نهادینه بودن ارزشهاى اسلامى در بین استادان دانشگاه، با کسب نمره 175، میانگین 375/4، انحراف استاندارد 868/0، و ضریب پراکندگى 84/19 به عنوان سومین معیار دانشگاه اسلامى در اولویت قرار گرفت. مطابق آزمون Z، چون Zمحاسبهشده (036/10) از Z بحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = بزرگتر است، پس تفاوت میانگینهاى به دست آمده و مورد انتظار معنىدار بوده و قطعیت پیدا مىکند.
4. برخوردارى دانشگاهها از استادان متعهد، متخصص و آشنا به مبانى دینى، با نمره 175، میانگین 375/4، انحراف استاندارد 925/0، و ضریب پراکندگى 14/21 و با اطمینان 99 درصد به عنوان معیار چهارم یک دانشگاه اسلامى برگزیده شده است و بزرگتر بودن Z محاسبهشده (417/9) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = مؤید وجود تفاوت معنىدار بین میانگین به دست آمده و حد متوسط مورد انتظار است.
جدول 1: نمرات آزمودنىها به معیارهاى دانشگاه اسلامى
معیارها شاخصها |
نمره |
میانگین |
S انحراف استاندارد |
Z |
V ضریب پراکندگی |
R |
||
1 |
داشتن محتوای درسی مبتنی برمعارف دینی |
163 |
075/4 |
917/0 |
413/7 |
5/22 |
6 |
|
2 |
دایر بودن برنامه های فرهنگی- مذهبی درمحیط دانشگاه |
145 |
625/3 |
054/1 |
742/3 |
075/29 |
12 |
|
3 |
برخورداری از استادان متعهد، متخصص و آشنا به مبانی دینی |
175 |
375/4 |
925/0 |
417/9 |
14/21 |
4 |
|
4 |
داشتن فضای عبادی از جمله مسجد یا نمازخانه مناسب |
150 |
75/3 |
126/1 |
213/4 |
026/30 |
13 |
|
5 |
دایر بودن برنامه ی امر به معروف و نهی از منکر |
165 |
125/4 |
017/1 |
987/6 |
65/24 |
8 |
|
6 |
داشتن مدیران متعهد و ملتزم به مبانی اسلامی |
167 |
175/4 |
903/0 |
216/8 |
628/21 |
5 |
|
7 |
برگزاری سخنرانیهای علمی- مذهبی |
135 |
375/3 |
055/1 |
245/2 |
259/31 |
15 |
|
8 |
داشتن دانشجویان برخوردار از فرهنگ اسلامی |
149 |
725/3 |
198/1 |
835/3 |
16/32 |
17 |
|
9 |
رعایت شدن حجاب کامل اسلامی در محیط دانشگاه |
177 |
425/4 |
781/0 |
146/9 |
65/17 |
1 |
|
10 |
نهادینه بودن ارزشهای اسلامی در بین دانشجویان |
166 |
15/4 |
781/0 |
349/9 |
819/18 |
2 |
|
11 |
نهادینه بودن ارزشهای اسلامی در بین کارکنان |
152 |
8/3 |
043/1 |
848/4 |
45/27 |
10 |
|
12 |
نهادینه بودن ارزشهای اسلامی در بین اساتید |
175 |
375/4 |
868/0 |
036/10 |
84/19 |
3 |
|
13 |
حفظ شعائر اسلامی در محیط دانشگاه |
151 |
775/3 |
947/0 |
167/5 |
086/25 |
9 |
|
14 |
برخورداری دانشگاه از محیطی سرشار از معنویت |
130 |
25/3 |
031/1 |
534/1 |
723/31 |
16 |
|
15 |
وجود قوانین مبتنی بر فرهنگ ارزشهای دینی |
161 |
025/4 |
919/0 |
067/7 |
832/22 |
7 |
|
16 |
برخورداری از محیط های فرهنگی تفکیک شده برای دانشجویان دختر و پسر |
150 |
75/3 |
316/1 |
605/3 |
093/35 |
18 |
|
17 |
وجود تبلیغات صحیح در مورد مباحث عقیدتی |
144 |
6/3 |
081/1 |
508/3 |
028/30 |
14 |
|
18 |
برپایی نماز جماعت با امامت علمای سرشناس |
151 |
775/3 |
097/1 |
479/4 |
06/29 |
11 |
|
96/1= (05/0) 58/2=(01/0) |
5. از دیگر معیارهاى مهم دانشگاه اسلامى، داشتن مدیران متعهد و ملتزم به مبانى اسلامى است که با نمره 167، میانگین 175/4، انحراف استاندارد 903/0، و ضریب پراکندگى 628/21 در رتبه پنجم قرار گرفته است. تحلیل دادهها نشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (216/8) از Z بحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینهاى مورد مقایسه معنىدار بوده و با 99 درصد اطمینان این معیار قطعیت دارد.
6. داشتن محتواى درسى مبتنى بر معارف دینى از دیدگاه استادان، با کسب نمره 163، میانگین 075/4، انحراف استاندارد 917/0، و ضریب پراکندگى 5/22 در بین معیارها در رده ششم قرار گرفت. مطابق آزمون Z، چون Zمحاسبهشده (413/7) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینهاى به دستآمده و حد متوسط مورد انتظار (3) معنىدار بوده و با اطمینان 99 درصد مىتوان به این نتیجه رسید که داشتن متون و محتواى درسى مبتنى بر معارف دینى یک معیار قابل قبول و قطعى است.
7. وجود قوانین مبتنى بر فرهنگ و ارزشهاى دینى، یکى دیگر از معیارهاى دانشگاه اسلامى است. به دست آوردن نمره 161، میانگین 025/4، انحراف استاندارد 919/0، و ضریب پراکندگى 833/22 و رتبه 7 مؤید این نکته است و تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس آزمون Z نشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (068/7) از Z بحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینها معنىدار و معیار قابل قبول است.
8. از معیارهاى دیگر قابل قبول براى دانشگاه اسلامى، دایر بودن برنامه امر به معروف و نهى از منکر در دانشگاههاست که با اختصاص نمره 165، میانگین 125/4، انحراف استاندارد 017/1، و ضریب پراکندگى 65/24 در اولویت هشتم قرار دارد. تحلیل دادهها بر اساس آزمون Zمبین این است؛ چون Zمحاسبهشده (987/6) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 =(58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینهاى مورد مقایسه معنىدار مىباشد و با اطمینان 99 درصد دایر بودن برنامه امر به معروف و نهى از منکر یک معیار قابل قبول براى دانشگاه اسلامى است.
9. حفظ شعائر اسلامى در محیط دانشگاه، با کسب نمره 151، میانگین 775/3، انحراف استاندارد 947/0، و ضریب پراکندگى 086/25 به عنوان معیار دانشگاه اسلامى در جایگاه نهم قرار گرفته است. تحلیل اطلاعات بر اساس آزمون Zنشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (167/5) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 =(58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینهاى به دستآمده و حد متوسط مورد انتظار معنىدار بوده و معیار قطعى شده است.
10. نهادینه بودن ارزشهاى اسلامى در بین کارکنان، با کسب نمره 152، میانگین 8/3، انحراف استاندارد 043/1، و ضریب پراکندگى 45/27 در دهمین جایگاه در بین معیارهاى دانشگاه اسلامى قرار دارد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس آزمون Zنشان مىدهد: چون Z محاسبهشده (848/4) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینها معنىدار بوده و معیار قابل قبول است.
11. برپایى نماز جماعت با امامت علماى سرشناس در محیط دانشگاه، از معیارهاى اولویتدار یک دانشگاه اسلامى است که با نمره 151، میانگین 775/3، انحراف استاندارد 097/1، و ضریب پراکندگى 06/29 در جایگاه یازدهم قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها بر اساس آزمون Zنشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (479/4) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینهاى به دستآمده و حد متوسطموردانتظارمعنىداربوده،بااطمینان 99 درصد مىتوان برپایى نماز جماعت را به عنوان یک معیار تلقّى کرد.
12. اجراى برنامههاى فرهنگى ـ مذهبى در محیط دانشگاه براى دانشجویان، با کسب نمره 145، میانگین 625/3، انحراف استاندارد 054/1، و ضریب پراکندگى 075/29 در جایگاه دوازدهم قرار گرفته است. تحلیل دادهها مطابق آزمون Zبیانگر بزرگتر بودن Z محاسبهشده (742/3) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) است. و با اطمینان 99 درصد تفاوت میانگینهاى محاسبهشده و حد متوسط مورد انتظار معنىدار مىنمایاند. بر این اساس، اجراى برنامههاى فرهنگى ـ مذهبى در محیط دانشگاهى، معیار قابل قبول دانشگاه اسلامى است.
13. سیزدهمین معیار دانشگاه اسلامى، داشتن فضاى عبادى از جمله مسجد یا نمازخانه مناسب است که با به دست آوردن نمره 150، میانگین 75/3، انحراف استاندارد 126/1، و ضریب پراکندگى 026/30 در این رتبه قرار گرفته است. تحلیل دادهها بر اساس آزمون Z نشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (213/4) از Z بحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت بین میانگینها معنىدار، و معیار قابل پذیرش است.
14. وجود تبلیغات صحیح در مورد مباحث عقیدتى، با به دست آوردن نمره 144، میانگین 6/3، انحراف استاندارد 081/1، و ضریب پراکندگى 028/30 در جایگاه چهاردهم در بین معیارهاى دانشگاه اسلامى قرار گرفت. تحلیل دادهها نشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (508/3) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 =(58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینهاى به دستآمده و حد متوسط مورد انتظار معنىدار بوده و تبلیغات صحیح مباحث عقیدتى یک معیار قابل قبول تلقّى مىشود.
15. از معیارهاى دیگر موردنظر استادان معارف اسلامى براى دانشگاه اسلامى، برگزارى سخنرانىهاى علمى ـ مذهبى در دانشگاه است که با کسب نمره 135، میانگین 375/3، انحراف استاندارد 055/1، و ضریب پراکندگى 245/2 در جایگاه پانزدهم قرار گرفته است. تحلیل دادهها مطابق آزمون Zنشان مىدهد: چون Z محاسبهشده (245/2) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینها معنىدار و با اطمینان 99 درصد معیار تأیید مىشود.
16. برخوردارى دانشگاه از محیطى سرشار از معنویت، با نمره 130، میانگین 25/3، انحراف استاندارد 031/1 و ضریب پراکندگى 723/31 در رتبه شانزدهم قرار گرفته است. تحلیل دادهها بر اساس آزمون Zنشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (534/1) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) کوچکتر است، پس تفاوت میانگینها معنىدار نبوده و به عنوان یک معیار دانشگاه اسلامى نمره قابل قبولى به دست نیاورده و مورد تأیید قرار نگرفته است.
17. داشتن دانشجویان برخوردار از فرهنگ اسلامى، با نمره 149، میانگین 725/3، انحراف استاندارد 198/1، و ضریب پراکندگى 16/32 در جایگاه هفدهم قرار گرفت. تحلیل دادهها بر اساس آزمون Zنشان مىدهد: چون Z محاسبهشده (835/3) از Zبحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینها معنىدار بوده و معیار تأیید مىشود.
18. برخوردارى از محیطهاى فرهنگى تفکیکشده براى دانشجویان دختر و پسر در دانشگاهها نیز از معیارهاى دانشگاه اسلامى است که با کسب نمره 150، میانگین 75/3، انحراف استاندارد 316/1، و ضریب پراکندگى 093/35 در جایگاه هجدهم قرار دارد. تحلیل دادهها نشان مىدهد: چون Zمحاسبهشده (605/3) از Z بحرانى در سطح اطمینان 99/0 و 01/0 = (58/2) بزرگتر است، پس تفاوت میانگینها معنىدار بوده و معیار تأیید مىشود.
19. به استثناى معیار ردیف 14 (برخوردارى دانشگاه از محیطى سرشار از معنویت)، بقیه معیارها با اطمینان 99 درصد به عنوان یک معیار به تأیید رسیدند.
نتیجهگیرى
این مطالعه با تحلیل دیدگاه استادان معارف اسلامى دانشگاه آزاد اسلامى قم، نشان داد: رعایت حجاب اسلامى، نهادینه بودن ارزشهاى اسلامى در بین دانشجویان و استادان، برخوردارى دانشگاهها از استادان متعهد، متخصص و آشنا به مبانى دینى، داشتن مدیران حساس، متعهد و ملتزم به مبانى دینى، اجراى برنامههاى فرهنگى ـ مذهبى، داشتن فضاى عبادى از جمله مسجد یا نمازخانه مناسب، تبلیغات صحیح مسائل عقیدتى، برگزارى سخنرانىهاى علمى ـ مذهبى، داشتن دانشجویان داراى فرهنگ اسلامى، داشتن متون درسى مبتنى بر معارف اسلامى، وجود قوانین و مقرّرات مبتنى بر آموزههاى فرهنگ اسلامى، دایر بودن امر به معروف و نهى از منکر، حفظ شعائر، نهادینه بودن ارزشهاى اسلامى در بین کارکنان و برخوردارى از محیطهاى فرهنگى تفکیکشده براى دانشجویان دختر و پسر و برپایى نماز جماعت در محیط دانشگاه، از معیارهاى قابل قبول یک دانشگاه اسلامى هستند که مطابق آزمون Zبه تأیید رسیدند و «برخوردارى از محیطى سرشار از معنویت» نمره قابل قبول علمى از دیدگاه استادان به دست نیاورد.
··· منابع
ـ اخوان کاظمى، بهرام، «راهکارهایى براى اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، ش 18و19، تابستان و پاییز 1382، ص 21ـ44.
ـ باقرآبادى، فرامرز، «راهکارهاى علمى اسلامىکردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 2، پاییز 1376، ص 62ـ73.
ـ بانشى، زینب، راهکارهاى اسلامىشدن دانشگاهها از دیدگاه اساتید دروس معارف اسلامى دانشگاههاى قم، پایاننامه کارشناسى، رشته مدیریت و برنامهریزى آموزشى، قم، دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه قم، 1389.
ـ بهداروند، محمدمهدى، «راهکارهاى اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال نهم، ش 27، پاییز 1384، ص 59ـ88.
ـ پورعزت، علىاصغر و همکاران، «الگوى مطلوب طراحى دانشگاهها و مؤسسات آموزشى عالى ایران در عصر جهانى شدن»، دانشگاه اسلامى، سال دوازدهم، ش 40، زمستان 1387، ص 3ـ22.
ـ تقوىمقدم، مصطفى، «اولویتگذارى در برنامههاى کوتاه مدت اسلامىکردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 1، تابستان 1376، ص 36ـ48.
ـ خادمى، عیناللّه، «نقش دانشجویان در اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 15، زمستان 1381، ص 79ـ93.
ـ خانمحمدى، کریم، «فرایند اسلامىکردن دانشگاهها در ایران با رویکرد سیاستگذارى فرهنگى»، دانشگاه اسلامى، سال دهم، ش 31و32، پاییز و زمستان 1385، ص 85ـ122.
ـ دژاکام، على، «برداشتهاى گوناگون از دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال هفتم، ش 17، بهار 1389، ص 49ـ62.
ـ زراعت، عباس، «راههاى اسلامىکردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 1، تابستان 1376، ص 51ـ64.
ـ سعدى، محمدجواد، «اقدامى اصولى در اسلامىکردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال هفتم، ش 6، بهار 1377، ص 37ـ48.
ـ شعبانى، حسن، مهارتهاى آموزشى و پرورشى، تهران، سمت، 1371.
ـ عطارزاده، مجتبى، «دانشگاه و نوآورى؛ کارکرد و آسیبشناسى»، دانشگاه اسلامى، ش 40، زمستان 1387، ص 37ـ42.
ـ علاقهبند، على، مبانى نظرى و اصول مدیریت آموزشى، تهران، روان، 1385.
ـ علمالهدى، احمد، «اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال هفتم، ش 17، بهار 1382، ص 21ـ29.
ـ علىاحمدى، حسین، «مفهوم و ماهیت دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 14، پاییز 1381، ص 23ـ38.
ـ عیوضى، علىاشرف، «قطرهاى از دریا: سیرى در اندیشههاى امام خمینى قدسسره درباره دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 14، پاییز 1381، ص 13ـ22.
ـ فضلالهى، سیفاله و محمدتقى حاجابراهیمى، «راهکارهاى عملى اسلامىشدن دانشگاهها؛ با رویکردى به دیدگاه استادان معارف اسلامى»، معرفت، سال نوزدهم، ش 157، دى 1389، ص 67ـ82.
ـ قدوسىزاده، حسن، نکتههاى ناب، قم، معارف، 1384.
ـ قمى، محسن، «نقش دانشگاه در ارتقاء فرهنگ دینى»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 14، پاییز 1381، ص 201ـ211.
ـ قورچیان، نادرقلى و همکاران، دائرهالمعارف آموزشى عالى، تهران، وزارت علوم، تحقیقات و فناورى، 1383.
ـ کاشانى، مجید، «تحلیل راهکارهاى مصوب آموزش عالى براى تحقق فضاى اسلامى دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، ش 25و26، بهار و تابستان 1384، ص 13ـ46.
ـ کلینى، محمدبن یعقوب، اصول کافى، ترجمه محمدباقر کمرهاى، تهران، اسوه، 1379.
ـ گروه مطالعات معاونت پژوهشى نهاد رهبرى در دانشگاهها، «تحلیلى بر اسلامىکردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 1، تابستان 1376، ص 91ـ104.
ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاضواء، 1413ق.
ـ مروتى، سهراب، «از دانشگاه تا دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 3، زمستان 1376، ص 11ـ24.
ـ مقیسه، حسین، «موانع اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال نهم، ش 27، پاییز 1384، ص 89ـ101.
ـ نوایى، علىاکبر، «پروژه اسلامىشدن دانشگاهها و راهکارهاى آن»، دانشگاه اسلامى، ش 18و19، تابستان و پاییز 1382، ص 45ـ71.
* عضو هیئت علمى گروه علوم تربیتى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم. دریافت: 11/3/90 ـ پذیرش: 29/6/90.
** کارشناس علوم تربیتى. S.eslamifar@gmail.com
1ـ نادرقلى قورچیان و همکاران، دائرهالمعارف آموزشى عالى، ج 1، ص 9.
2ـ علىاصغر پورعزت و همکاران، «الگوى مطلوب طراحى دانشگاهها و مؤسسات آموزشى عالى ایران در عصر جهانىشدن»، دانشگاه اسلامى، سال دوازدهم، ش 40، ص 10.
3ـ مجید کاشانى، «تحلیل راهکارهاى مصوب آموزش عالى براى تحقق فضاى اسلامى دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، ش 25و26، ص 16.
4ـ على علاقهبند، مبانى نظرى و اصول مدیریت آموزشى، ص 17.
5ـ علىاشرف عیوضى، «قطرهاى از دریا: سیرى در اندیشههاى امام خمینى قدسسره درباره دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 14، ص 16.
6ـ محمدجواد سعدى، «اقدامى اصولى در اسلامىکردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال هفتم، ش 6، ص 41.
7ـ همان، ص 42.
8ـ همان، ص 45.
9ـ مجتبى عطارزاده، «دانشگاه و نوآورى؛ کارکرد و آسیبشناسى»، دانشگاه اسلامى، ش 40، ص 24.
10ـ نادرقلى قورچیان و همکاران، همان، ج 1، ص 362.
11ـ علىاشرف عیوضى، همان، ص 21.
12ـ عباس زراعت، «راههاى اسلامى کردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 1، ص 54.
13ـ احمد علمالهدى، «اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال هفتم، ش 17، ص 27.
14ـ کریم خانمحمدى، «فرایند اسلامى کردن دانشگاهها در ایران با رویکرد سیاستگذارى فرهنگى»، دانشگاه اسلامى، سال دهم، ش 31و32، ص 86.
15ـ عباس زراعت، همان، ص 53.
16ـ عیناللّه خادمى، «نقش دانشجویان در اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 15، ص 80.
17ـ نادرقلى قورچیان و همکاران، همان، ص 435.
18ـ محسن قمى، «نقش دانشگاه در ارتقاء فرهنگ دینى»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 14، ص 201.
19ـ گروه مطالعات معاونت پژوهشى نهاد رهبرى در دانشگاهها، «تحلیلى بر اسلامىکردن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 1، ص 99.
20ـ زینب بانشى، راهکارهاى اسلامىشدن دانشگاهها از دیدگاه اساتید دروس معارف اسلامى دانشگاههاى قم، ص 35.
21ـ حسین مقیسه، «موانع اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال نهم، ش 27، ص 89.
22ـ گروه مطالعاتى معاونت پژوهشى نهاد رهبرى در دانشگاهها، همان، ص 92ـ96.
23ـ مصطفى تقوىمقدم، «اولویتگذارى در برنامه کوتاهمدت اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 1، ص 37.
24ـ سهراب مروتى، «از دانشگاه تا دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 3، ص 12.
25ـ فرامرز باقرآبادى، «راهکارهاى عملى اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال اول، ش 2، ص 63.
26ـ عباس زراعت، همان، ص 52.
27ـ عیناللّه خادمى، «نقش دانشجویان در اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 15، ص 92.
28ـ علىاشرف عیوضى، همان، ص 13.
29ـ حسین علىاحمدى، «مفهوم و ماهیت دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال ششم، ش 14، ص 23.
30ـ على دژاکام، «برداشتهاى گوناگون از دانشگاه اسلامى»، دانشگاه اسلامى، سال هفتم، ش 17، ص 61.
31ـ حسین مقیسه، «موانع اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، سال نهم، ش 27، ص 100.
32ـ کریم خانمحمدى، همان، ص 83.
33ـ بهرام اخوانکاظمى، «راهکارهایى براى اسلامىشدن دانشگاهها»، دانشگاه اسلامى، ش 18و19، ص 22.
34ـ علىاکبر نوایى، «پروژه اسلامىشدن دانشگاهها و راهکارهاى آن»، دانشگاه اسلامى، ش 18و19، ص 46.
35ـ زینب بانشى، همان، ص 80ـ83.
36ـ سیفاله فضلالهى و محمدتقى حاجابراهیمى، «راهکارهاى عملى اسلامىشدن دانشگاهها؛ با رویکردى به دیدگاه استادان معارف اسلامى»، معرفت، ش 157، ص 67.
37ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 70، ص 212.
38ـ حسن شعبانى، مهارتهاى آموزشى و پرورشى، ص 137.
39ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ترجمه محمدباقر کمرهاى، ج 1، ص 59.
40ـ حسن قدوسىزاده، نکتههاى ناب، ج 4، ص 18.