معرفت، سال بیست و دوم، شماره ششم، پیاپی 189، شهریور 1392، صفحات 59-

    چالش‏هاى روش‏شناختى و معرفتى در پژوهش‏هاى موجود جمعیتى

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    فرزانه شکری / *کارشناس ارشد - علوم تربیتی ، دانشگاه الزهرا / farzanehf313@gmail.com
    چکیده: 
    همزمان با تحولات جمعیتى سریع در کشور، پژوهش هاى مربوط به حوزه جمعیت رویکردهاى متفاوتى داشته است. پژوهش حاضر به منظور مشخص شدن خلأها و اشکالات روش شناختى تحقیقات در زمینه جمعیت، با روش فراتحلیل به بررسى مطالعات مربوطه بین سال هاى 1370ـ1390 در حیطه علوم انسانى پرداخته است. براى این منظور، 63 مقاله بررسى شد. نتایج فراتحلیل، نشان داد رویکرد 90/61 درصد کل مقالات مورد بررسى به افزایش جمعیت منفى است. همچنین، مطالعات از نظر روش تحقیق داراى اشکالات و نواقص متعددى مى باشند؛ ازجمله: شیوه انجام تحقیق در 47/90 درصد مطالعات انجام شده روش اسنادى ـ کتابخانه اى، 47/90 درصد مطالعات مورد بررسى فاقد تکنیک نمونه گیرى، 50/63 درصد از مطالعات داراى میدان مطالعه نامشخص، 97/53 درصد مطالعات فاقد فرضیه یا سؤال،رو 15/57 درصد مقالات فاقد تکنیک تجزیه و تحلیل بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، بجاست در زمینه افزایش یا کاهش جمعیت مطالعات وسیع با رعایت اصول روش شناختى تحقیق علمى صورت گیرد.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال بیست و دوم ـ شماره 189 ـ شهریور 1392، 59ـ71

    فرزانه شکرى1

    فروغ الصباح شجاع نورى2

    چکیده

    همزمان با تحولات جمعیتى سریع در کشور، پژوهش هاى مربوط به حوزه جمعیت رویکردهاى متفاوتى داشته است. پژوهش حاضر به منظور مشخص شدن خلأها و اشکالات روش شناختى تحقیقات در زمینه جمعیت، با روش فراتحلیل به بررسى مطالعات مربوطه بین سال هاى 1370ـ1390 در حیطه علوم انسانى پرداخته است. براى این منظور، 63 مقاله بررسى شد. نتایج فراتحلیل، نشان داد رویکرد 90/61 درصد کل مقالات مورد بررسى به افزایش جمعیت منفى است. همچنین، مطالعات از نظر روش تحقیق داراى اشکالات و نواقص متعددى مى باشند؛ ازجمله: شیوه انجام تحقیق در 47/90 درصد مطالعات انجام شده روش اسنادى ـ کتابخانه اى، 47/90 درصد مطالعات مورد بررسى فاقد تکنیک نمونه گیرى، 50/63 درصد از مطالعات داراى میدان مطالعه نامشخص، 97/53 درصد مطالعات فاقد فرضیه یا سؤال،رو 15/57 درصد مقالات فاقد تکنیک تجزیه و تحلیل بودند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، بجاست در زمینه افزایش یا کاهش جمعیت مطالعات وسیع با رعایت اصول روش شناختى تحقیق علمى صورت گیرد.

    کلیدواژه ها: جمعیت، فراتحلیل، افزایش و کاهش جمعیت.


    1 کارشناس ارشد تحقیقات آموزشى  دانشگاه الزهرا علیهاالسلام.  Farzanehf313@gmail.com

    2 استادیار دانشگاه الزهرا علیهاالسلام.

    دریافت: 23 /3/ 92               پذیرش: 25/ 6/ 92


     

    مقدّمه

    جمعیت از متغیرهاى اصلى توسعه هر کشور است که برنامه ریزى ها براساس آن صورت مى گیرد. ازاین رو، شناخت اندازه جمعیت، رشد، ساختار سنى و جنسى آن و همچنین رسیدن به یک جمعیت متناسب علاوه بر اینکه یکى از عوامل مهم در برنامه ریزى توسعه مى باشد، امرى ضرورى و اجتناب ناپذیر است. درواقع، جمعیت نقش مهمى در تحقق برنامه هاى کلان کشور دارد، به گونه اى که همواره تغییرات جمعیتى مورد توجه و مطالعه بسیارى از پژوهشگران و اندیشمندان بوده است (مهرگان و رضائى، 1388، ص 138). تحقیقاتى که در حوزه جمعیت شناسى و جغرافیاى جمعیت انجام مى شود، جمعیت ایران را از دو دیدگاه قابل بررسى مى داند (مصرى، 1387، ص 20؛ کریمى، 1387)؛ یکى از نظر ویژگى ها یا خصوصیات جمعیت و رشد آن، و دیگرى از نظر توزیع یا پراکندگى جمعیت. درواقع، بین علم جمعیت شناسى و جغرافیاى جمعیت تفاوت آشکار وجود دارد. پیش بینى هاى جمعیتى با توجه به عناصر مخصوص جمعیت و ویژگى هاى مربوط به آن صورت مى گیرد. علاوه بر این، رابطه مستقیمى با پدیده هاى جمعیتى یعنى موالید، مرگ و میر و مهاجرت دارد. در جغرافیاى جمعیت، رشد مکانى و زمانى جمعیت اهمیت دارد؛ یعنى هر جغرافى دان جمعیت باید بداند در چه زمانى و در کجا رشد جمعیت چقدر است و این نرخ رشد یا کاهش جمعیت چه اثراتى در نظام اجتماعى ـ اقتصادى هر جامعه یا کشورى دارد (شکورى گنجوى و طاهرى، 1388).

         با این حال، مشاهده مى شود تحقیقات در حوزه  جمعیت به طور کلى دو نوع نگرش نسبت به رشد جمعیت دارند:

         1. نگرش منفى که به توماس مالتوس برمى گردد. وى معتقد بود: گرایش مردم به داشتن فرزند، ناگزیر موجب محدودیت عرضه مواد غذایى، کاهش دسترسى به منابع طبیعى و در نهایت، کاهش سطح رفاه قابل دسترس براى مردم است.

         2. نگرش مثبت برگرفته از نظریه هارود است که مى گوید: رشد مثبت جمعیت رشد طبیعى براى اقتصاد است (بخشى دستجردى و خاکى نجف آبادى، 1389، ص 3). با مبنا قرار دادن هریک از این نگرش ها نسبت به موضوع جمعیت، مطالعاتى در ایران انجام شده است. براى نمونه، سورى و کیهانى حکمت (1382) به بررسى اهمیت متغیرهاى جمعیتى در تعیین رشد اقتصادى و تأثیر ارتباطِ بین اندازه دولت و رشد اقتصادى پرداخته اند. نتایج تحقیق آنان گویاى این است که متغیرهاى جمعیتى نه تنها بر رشد اقتصادى تأثیرگذارند، بلکه اندازه دولت را نیز مشخص مى کنند. در همین زمینه، نتایج تحقیقات بخشى دستجردى و خاکى نجف آبادى (1389)؛ مهرگان و رضائى (1388)؛ و ساعى ارسى (1388) مؤید نگرش مثبت به تأثیر جمعیت است. اما نظرى (1382) در تحقیقى به بررسى علل و اثرات رشد سریع جمعیت و نقش نامطلوب آن در توسعه اقتصادى ـ اجتماعى ایران پرداخت. وى بیان داشت: بالا بودن درصد بچه سالان در بین گروه هاى سنى، دلالت بر عدم توسعه کشورها داشته و ازآنجاکه این گروه سنى هزینه بر و از نظر اقتصادى غیرمولد است، مبالغ قابل ملاحظه اى از درآمد ملى را مى بلعد و آن را از قرار گرفتن در مسیر توسعه و پیشرفت بازمى دارد.

         همچنین، با توجه به اینکه موالید رابطه مستقیمى با جمعیت دارد، محققان به مطالعاتى در این زمینه پرداخته اند. عوامل و متغیرهاى گوناگونى به طور مستقیم (عوامل جمعیتى، سن مادر و پدر، آشنایى با وسایل جلوگیرى از بارورى، خواست جلوگیرى از بارورى، و تأثیر به کار بردن وسایل) و غیرمستقیم (محیط اجتماعى و فرهنگى، همبستگى زوجین، و وضع زوجین) بارورى را تحت تأثیر قرار مى دهند (رهنورد، 1380، ص 75). تاکنون مطالعات مختلفى روند تحولات بارورى در ایران و عوامل مؤثر بر آن را مورد بررسى قرار داده اند (زنجانى، 1372؛ امیرخسروى، 1374؛ میرزایى، کوششى و ناصرى، 1375؛ امانى، 1378؛ آقاجانیان، 1995؛ آقاجانیان، 1999، نقل از: کلانترى و همکاران، 1384، ص 140). این مطالعات بر نقش عواملى مانند: مدرنیزاسیون، کاهش مرگ و میر کودکان، جهت گیرى علماى مذهبى در قبال برنامه تنظیم خانواده، تحصیلات زنان و عامل تغییر در سن ازدواج و بارورى نکاحى تأکید نموده اند.

         سیاست هاى جمعیتى و ضرورت پرداختن برنامه ریزان کشور، از دیگر مطالعات پس از پایان جنگ تحمیلى در سال 1367 به شمار مى آید. مسئولان کشور رشد بالاى جمعیت را تهدیدى علیه سعادت خانواده و جامعه دانستند و تلاش هایى براى توقف و کاستن از این رشد آغاز نمودند (علینقى، 1388، ص 122). در حقیقت، عامل ازدیاد شدید جمعیت در برنامه اول توسعه به عنوان یک عامل منفى و نامطلوب تلقى شد و سیاست هاى کاهش فرزند در این برنامه پاسخى به این تلقى به شمار آمد.

         در قانون برنامه اول توسعه اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جمهورى اسلامى ایران، در زمینه خطوط کلى سیاست کاهش فرزند کشور در بخش جمعیت چنین آمده است: بر مبناى بررسى هاى به عمل آمده، اعمال سیاست تعدیل موالید از 4/6 مولد زنده به دنیاآمده در طى دوران بالقوه بارورى یک زن سال 1365 به 4 نوزاد در سال 1390 و کاهش آهنگ رشد طبیعى جمعیت از 2/3 به 3/2 درصد در همین مدت با توجه به ساختمان فعلى بسیار جوان جمعیت و ویژگى هاى زیستى و فرهنگى جامعه امکان پذیر خواهد بود. ازاین رو، کاهش بارورى عمومى زنان تا حد 4 نوزاد و آهنگ رشد طبیعى 3/2 درصد 1390 مهم ترین هدف هاى درازمدت سیاست تحدید موالید کشور خواهد بود و متناسب با این هدف ها، کاهش آهنگ رشد طبیعى جمعیت به 9/2 درصد در انتهاى این برنامه و ابتداى برنامه توسعه بعدى، از طریق اثرگذارى آگاهانه و برنامه ریزى شده بر متغیر بارورى به عنوان عمده ترین هدف جمعیتى این برنامه در نظر گرفته شد. نتایج سرشمارى سال 1385 کشور نشان داد که روند تحولات جمعیتى کشور با آنچه در قانون توسعه آمده است، داراى انحراف چشمگیر بوده و براساس سرشمارى سال 1385 رشد جمعیتى کشور 62/1 و میزان بارورى کل کشور 8/1 اعلام شده (مرکز آمار ایران، 1385) و در سال 1390 رشد جمعیت به 3/1 رسانده است. این انحرافات از قانون برنامه توسعه ضرورت تجدیدنظر در سیاست هاى جمعیتى را بیشتر مى کند (محمودى، 1389، ص 63؛ سیاح و همکاران، 1391، ص 230).

         تحقیقات در حیطه جمیعت از ابعاد دیگرى نیز انجام گرفته است؛ ازجمله: جمعیت و تابع مصرف؛ جمعیت و امنیت؛ جمعیت و سکونت؛ جمعیت و پس انداز و... .

         با توجه به شیب تند روند کاهش جمعیت از سال شروع برنامه اول توسعه تاکنون این ضرورت به وجود آمد تا مشخص شود سیاستگذارى صورت گرفته در طى این سال ها تا چه حد مبناى تحقیقاتى داشته و تحقیقات انجام شده تا چه اندازه معیارهاى علمى روش شناسى تحقیق را رعایت کرده اند. ازاین رو، براى پى بردن به این دو موضوع، مطالعات منتشرشده در فصلنامه هاى علمى کشور طى سال هاى 1370ـ1390 (شروع سیاست کنترل جمعیت و ادامه آن تاکنون) گردآورى و با شیوه فراتحلیل بررسى شدند. بر همین اساس و با فرض اجراى تحقیقات نسبتا کافى در حوزه جمعیت، سعى شده مقاله ها از بُعد روش شناختى بررسى و به سؤالات زیر پاسخ داده شود:

         1. آیا مطالعات صورت گرفته در حوزه جمعیت اصول روش تحقیق علمى را رعایت کرده اند؟

         2. در صورت وجودمطالعاتى که اصول روش تحقیق علمى را به طور کامل رعایت نکرده اند، این مطالعات داراى چه نقاط ضعفى از بعد روش تحقیق مى باشند؟

    مبانى نظرى پژوهش

    جمعیت و ابعاد آن، نقطه مرکزى هر نظام اجتماعى محسوب مى شود. تحولات جمعیتى تقریبا تمام جنبه هاى زندگى انسان و جهان پیرامون وى را تحت تأثیر قرار مى دهد و اثرات متعددى بر خرده نظام هاى اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و محیطى وارد مى کند و منشأ تحولات چشمگیرى در این حوزه ها مى شود. در مقابل، جمعیت نیز متأثر از تحولات نظام اجتماعى، سیاست ها و برنامه هاى توسعه اى است. این ارتباط تعاملى جمعیت و جامعه، در چارچوبى مفهومى ـ تحلیلى تحت عنوان «جمعیت، توسعه و برنامه ریزى» مطرح شده و گسترش یافته است (صادقى، 1388). این چارچوب هرچند از موضوعات قدیمى اندیشه و دانش جمعیت شناسى محسوب مى شود، اما در دوران معاصر از پویایى خاصى برخوردار بوده و همواره بر اهمیت علمى و کاربردى آن افزوده شده است. بر این اساس، باید براى بررسى تغییرات جمعیتى، با بیان نظریه هاى جمعیت به تأثیرات این نظریات بر مطالعات در این حوزه پرداخت.

         نظریه هاى جمعیتى

         1. نظریه افزایش جمعیت

    حامیان افزایش جمعیت یا «ناتالیست ها» معتقدند: افزایش سریع جمعیت نه تنها مشکلات اقتصادى و گرفتارى ایجاد نمى کند، بلکه ازدیاد جمعیت در نیرومندى، قدرت نظامى و اقتصادى کشور نقش مهمى ایفا مى نماید. برخى از اقتصاددانان، افزایش و تراکم جمعیت را علت اساسى فنون تولیدى و درنتیجه، رشد و پیشرفت اقتصادى مى دانند (کلانترى و صادقى ده چشمه، 1385، ص 153).

         2. نظریه کاهش جمعیت

    مالتوس از جمله افراد مخالف افزایش جمعیت است. مکتب مخالفان افزایش جمعیت را «مالتوسیانیسم» مى نامند. به اعتقاد مالتوس، بین گرایش طبیعى نوع بشر (قانون جمعیت) و گرایش طبیعى تولیدات کشاورزى (قانون معیشت)، شکافى وجود دارد. براساس این قانون، جمعیت هر 25 سال با تصاعد هندسى (مانند...، 16، 8، 4،2) به میزان ثابتى رشد مى کند، درصورتى که بنا بر قانون معیشت، تولیدات کشاورزى براساس تصاعد حسابى (مانند... 4،3،2،1) افزایش مى یابد. مالتوس نتیجه مى گیرد: نسبت جمعیت به مواد غذایى پس از دو قرن به 256 در برابر 9 بالغ مى رسد. براى اجتناب از فقر باید به تحدید ارادى زاد و ولد از طریق ازدواج دیرهنگام و پرهیزگارى جنسى قبل ازدواج اقدام کرد. مالتوس بیان مى کند: از طریق کنترل جمعیت، جامعه اى مرفه به وجود خواهد آمد و فقر و تنگدستى ریشه کن خواهد شد (زنجانى، 1380، ص 19). وى در کتاب مقاله اى درباره جمعیت (ویرایش اول)، سه اثر منفى براى افزایش جمعیت را مطرح ساخت:

         1. گسترش فقر از نظر کمّى و کیفى؛

         2. محدودیت منابع طبیعى و تخریب محیط زیست؛

         3. عدم بهبود در کیفیت محیط زندگى (دلالى اصفهانى و اسمعیل زاده، 1386، ص 100).

         3. نظریه ثبات جمعیت

    در نظریه ثبات جمعیت، تغییر شمار جمعیت سبب ازهم پاشیدگى نظام اجتماعى مى شود. استوارت میل طرفدار ثبات جمعیت بود. این نظریه، هر نوع افزایش جمعیت را غیرمنطقى دانسته و معتقد است: باید منابع از امکانات موجود به نحو احسن براى بهتر ساختن زندگى افراد موجود جامعه بهره بردارى کند (زنجانى، 1380).

         4. نظریه حد متناسب جمعیت

    مطابق این نظریه، کاهش یا افزایش جمعیت نمى تواند ملاک ارزیابى نسبت به مطلوب بودن موضع موجود باشد. فقط وجود و حصول شرایط با تعداد معینى از جمعیت در ارتباط است. جمعیت متناسب، جمعیتى است که به بهترین وجه، رسیدن به هدف یا هدف هاى خاص را ممکن سازد. ازجمله این هدف ها، مى توان به رفاه و بهزیستى انسان ها، افزایش ثروت جامعه، اشتغال در سنین کار، و طول عمر و سلامتى اشاره کرد. از نظر جمعیت شناسان، جمعیت متناسب عبارت است از: ایجاد بهترین تعادل ممکن بین منابع و تعداد جمعیت. اما با توجه به اینکه امکانات طبیعى و اقتصادى کشورها متفاوت است، ازاین رو، حد تناسب جمعیت در هر کشورى متفاوت است (همان، ص 101).

         با طرح نگاه منفى مالتوس به افزایش جمعیت در اواسط قرن هجدهم، بحث ها و نقدهایى درباره نظریه وى آغاز شد. اولین خط انتقادى در برابر نظریه او، مشاهدات تجربى بود. درحالى که جمعیت در انگلیس، کل اروپا و کل جهان در حال افزایش بود، سطح زندگى هم از رشد برخوردار بود. دلایل اساسى که براى توجیه این مسئله به کار مى رفت، تقسیم کار بیشتر و پیشرفت فناورى بود؛ مسئله اى که مالتوس سرعت رشد آن (فناورى) را کمتر از سرعت رشد جمعیت محاسبه کرد. درواقع، دیگر قانون طبیعت موردنظر مالتوس حاکم نبود. البته خود مالتوس بعدها جزو اصلى ترین منتقدان مالتوس گرایان شد. او با توجه به اینکه پیش تر عنوان کرده بود که یکى از راه هاى جلوگیرى از عقب ماندگى جامعه، پس انداز و انباشت سرمایه تا حد ممکن است، بعد از مدتى اعلام داشت که اگر شاهد کاهش مستمر مصرف باشیم، هیچ کشورى نمى تواند با انباشت سرمایه به رشد ثروت خود ادامه دهد (دلالى اصفهانى و اسمعیل زاده، 1386، ص 103).

         به علاوه، برخى محققان دیگر تلاش کرده اند تا اثبات کنند آنچه مى تواند پیامدهاى تحولات جمعیتى را معنادار سازد عوامل جنبى دیگر مى باشد. مثلاً، در این مورد هانرى ژان به نقش دو عاملِ «منابع انرژى، محیط» و «امکان پیشرفت فناورى» اشاره دارد که وجود یا عدم وجود آنها مى توانند جمعیت را به عناصر توسعه ساز یا مانع توسعه تبدیل کند. ژرژ بالاندیه محقق فرانسوى نیز معتقد است که باید به عوامل اقتصادى در تحلیل پیامدهاى جمعیتى توجه کرد. بنابراین، تراکم جمعیتى هنگامى تراکم اخلاقى، توسعه اقتصادى و اجتماعى را به دنبال خواهد داشت که با سایر عوامل و یا با شرایطى از نوع اقتصادى، فرهنگى و جغرافیایى ترکیب گردد (فوزى، 1383، ص 174).

         استفاده هریک از دیدگاههاى مذکور سبب خواهد شد که مطالعاتى با ضرورت افزایش و کاهش جمعیت در جوامع مختلف صورت پذیرد. درواقع، هر جامعه همان گونه که براى سامان دادن و استفاده مطلوب از منابع طبیعى و مادى برنامه ریزى مى کند، براى پرورش جمعیت و استفاده بهینه از توان جسمى و روحى آن نیز باید برنامه اى مدون و منطقى داشته باشد. تهیه برنامه مستلزم نوعى سیاست جمعیتى است که آن را طبق دیدگاهى که برمى گزینند انتخاب مى گردد. از سوى دیگر، رشد جمعیت حاصل تفاوت بارورى و مرگ و میر به اضافه خالص مهاجرت جمعیت بین المللى مى باشد و از میان عوامل مذکور بارورى از اهمیت ویژه اى برخوردار است. ازاین رو، سیاست هاى جمعیتى در دنیا به طور عمده حول محور کاهش یا افزایش بارورى اعمال مى شود (عباسى شوازى و حسینى چاوشى، 1390، ص 9).

         در ایران، سیاست هاى جمعیتى بعد از سال 1369 با تشکیل شوراى تحدید موالید به سمت کاهش بارورى بوده است. اعضاى این شورا شامل وزراى بهداشت، آموزش و پرورش، آموزش عالى، کار و امور اجتماعى، کشاورزى و ارشاد اسلامى بود که توسط وزارت بهداشت سرپرستى مى شد. ازجمله اهداف این شورا، مى توان به کاهش تولد، کاهش میزان جمعیت، افزایش میزان مصرف عوامل ضدباردارى در میان زنان متأهل و کاهش باردارى عمومى اشاره کرد. براى رسیدن به این اهداف، چهار فعالیت اصلى برنامه ریزى شده بود:

         الف) برنامه آموزش سازمان دهى شده توسط مدارس، دانشگاه ها، وسایل ارتباط جمعى در ارتباط با مسئله جمعیت و تنظیم خانواده؛

         ب) افزایش دسترسى به روش هاى پیش گیرى براى متأهلان؛

         ج) ارائه طیف وسیعى از روش هاى تنظیم خانواده و سیاست هاى جمعیتى؛

         د) هدایت تحقیقات بر جوانب مختلف تنظیم خانواده و سیاست هاى جمعیتى.

         در راستاى تحقق اهداف این شورا بود که برنامه تنظیم خانواده با سه هدف کلى ذیل دنبال شد:

         الف) تشویق به فاصله گذارى بین تولدها؛

         ب) برحذر داشتن زنان از باردارى در سنین زیر 18 سال و بیشتر از 35 سال؛

         ج) محدود کردن تعداد زنان به 2 تا 3 فرزند (سیمبر، 1389، ص 84).

         در برنامه دوم (1374ـ1378) و سوم (1379ـ1383) توسعه نیز برنامه کنترل جمعیت به عنوان سیاست نظام پیگیرى شده است (سمیعى نسب و ترابى، 1389، ص 181). آنچه بیان شد بیانگر این است که طى سال هاى 1369 تاکنون نگاه به جمعیت در ایران برگرفته از نظریه مالتوسى منفى است؛ چراکه با جدیت تمام سیاست کنترل جمعیت اجرایى شده است. اما در یکى دو سال اخیر با تأکید مقام معظم رهبرى بر افزایش جمعیت، رویکردى که از سوى سیاست مداران کشور دنبال مى شود تجدیدنظر در سیاست هاى کنترل جمعیت است، به گونه اى که افزایش جمعیت را ضرورى مى دانند و با مطرح کردن این سؤال که «آیا کاهش جمعیت در راستاى منافع ملى است یا خیر؟»، مى خواهند به نوعى درجهت اصلاح سیاست هاى کنترل جمعیتى که بعدازجنگ تحمیلى اعمال شده گام بردارند.

    روش پژوهش

    تحقیق حاضر به روش فراتحلیل انجام، و داده ها به صورت توصیفى طبقه بندى و ارائه شده است. فراتحلیل روشى است که به کمک آن مى توان تفاوت هاى موجود در تحقیقات انجام شده را استنتاج کرد و در رسیدن به نتایج کلى و کاربردى از آن بهره جست. در روش فراتحلیل، ابتدا از طریق شکستن اجزاى کل به ماوراء و فراتر از کل اولیه مى رسیم، سپس تحلیل اولیه را به نحوى منتقل یا تبدیل مى کنیم که یافته هاى نامناسب در چارچوبى قابل قبول قرار گیرند و سرانجام، تحلیل هاى ترکیب شده اطلاعاتى را نشان دهند که اطلاعات اولیه نشان نداده باشند. در عمل، ابتدا اطلاعات از منابع اولیه استخراج و سپس با یکدیگر ترکیب مى شوند و سرانجام یک کل جدید را تشکیل مى دهند (دلاور، 1384، ص 288).

    جامعه آمارى و نمونه پژوهش

    جامعه آمارى پژوهش، مقاله هاى چاپ شده در نشریات علمى ـ پژوهشى شاخه علوم انسانى بودند که در بیست سال گذشته (1370ـ1390) در زمینه جمعیت ایران انجام شده اند. براى گردآورى تحقیقات، به آرشیو نشریات علمى ـ پژوهشى موجود در وب سایت پایگاه اطلاعات علمى ایران sid، وب سایت بانک اطلاعات نشریات کشور  magiranو وب سایت پایگاه مجلات تخصصى نور (noormags) مراجعه شد. تعداد 63 مقاله علمى که از لحاظ روش شناختى شرایط لازم را احراز کرده اند، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند.

    ابزار تحقیق

    براى جمع آورى اطلاعات از ابزارهاى زیراستفاده شد:

         1. منابع دست اول، تحقیقات مربوط به موضوع پژوهش؛

         2. چک لیست تحلیل محتوا. از این چک لیست براى استخراج اطلاعات لازم براى انجام فراتحلیل از مقاله هاى پژوهشى استفاده شد.

    یافته هاى تحقیق

    جدول (1) پراکندگى موضوعات تحقیق در حوزه جمعیت را نشان مى دهد که از سوى محققان مورد توجه قرار گرفته است.

    جدول 1: پراکندگى موضوعى آثار علمى

    ردیف

    موضوع تحقیق

    فراوانی

    درصد

    1

    جمعیت و کنترل

    21

    30.64

    2

    جمعیت و رشد آن

    9

    14.51

    3

    جمعیت و رشد اقتصادی

    6

    14.51

    4

    جمعیت و سیاست­های دولت

    6

    9.67

    5

    جمعیت و توزیع

    9

    12.9

    6

    جمعیت و مصرف

    3

    4.83

    7

    جمعیت و توسعه

    5

    4.83

    8

    جمعیت و پس انداز

    1

    1.61

    9

    جمعیت و امنیت

    2

    1.61

    10

    جمعیت و پول

    1

    1.61

    جمع

    63

    100

    جمع کل63100      همان گونه که در جدول (1) ملاحظه مى شود، برحسب موضوعات ده گانه، بیشترین اولویت پژوهشى در حوزه جمعیت کشورمان به ترتیب به سه موضوع جمعیت و کنترل، جمعیت و رشد اقتصادى و جمعیت و رشد آن با 66/ 59 درصد اختصاص داشته اند. موضوع جمعیت و سیاست هاى دولت و جمعیت و توزیع آن در مراتب بعدى اهمیت قرار دارند و این در حالى است که فقط 49/ 14 درصد مقالات اختصاص به موضوع جمعیت با مصرف، توسعه، پس انداز، امنیت و پول دارد.

    جدول 2: توزیع درصد فراوانى برحسب نوع نگاه به موضوع جمعیت

    رویکرد مقالات به موضوع جمعیت

    فراوانی

    درصد

    نگاه منفی به رشد جمعیت و لزوم کنترل آن

    39

    61.90

    نگاه مثبت به رشد جمعیت و لزوم افزایش آن

    5

    7.93

    رشد متناسب جمعیت مد نظر بوده

    9

    14.29

    نظری نسبت به افزایش یا کاهش جمعیت ارائه نشده است

    10

    15.88

    جمع

    63

    100

         با ملاحظه جدول (2) مشاهده مى شود نگاه منفى بیشترین میزان را با فراوانى 39 مقاله و 90/ 61 درصد براى افزایش جمعیت کشور به خود اختصاص داده است.

    جدول 3: توزیع درصد فراوانى بر حسب روش تحقیق

    روش تحقیق

    فراوانی

    درصد

    کمی

    5

    7.93

    کیفی

    1

    1.58

    کتابخانه­ای- اسنادی

    57

    90.47

    جمع

    63

    100

         نتایج جدول (3) نشان مى دهد 93/ 7 درصد از روش کمّى و 58/ 1 درصد از روش کیفى استفاده کرده اند و 47/ 90 درصد از مطالعات انجام شده، از روش اسنادى ـ کتابخانه اى براى مطالعه موضوع مورد بررسى بهره برده اند. نکته قابل توجه این است که على رغم اهمیت موضوع و تأثیر آن بر توسعه کشور، پژوهشگران به تحقیقات میدانى، تجربى و کیفى براى بررسى مسائل جمعیتى کمترین عنایت را داشته اند.

    جدول 4: توزیع درصد فراوانى بر حسب تکنیک نمونه گیرى

    تکنیک نمونه گیری

    دارای نمونه گیری

    شیوه های نمونه گیری

    فراوانی

    درصد

    دردسترس

    3

    4.76

    تصادفی ساده

    1

    1.59

    هدفمند

    1

    1.59

    خوشه­ای سیستماتیک

    1

    1.59

    6

    9.53

    فاقد نمونه گیری

    57

    90.47

     

    جمع

    63

    100

    جدول (4) بیانگر این است که محققان به طور عمده از دیدگاه ها، نظریات و نتایج تحقیقات سایرین استفاده نموده اند و دستاوردهاى تحقیقاتى که در مقالات منتشرشده، فاقد بررسى هاى میدانى کافى و قابل اتکاست. فقط 53/ 9 درصد مطالعات داراى تکنیک نمونه گیرى است و 47/ 90 درصد مطالعات فاقد تکنیک نمونه گیرى مى باشدواین امر، ضعف تحقیقات جمعیت از بعد روش شناختى محسوب مى شود.

    جدول 5: توزیع درصد فراوانى برحسب تکنیک جمع آورى اطلاعات

    تکنیک جمع آوری اطلاعات

    فروانی

    درصد

    کتابخانه­ای- اسناد

    57

    90.47

    پرسشنامه

    5

    7.93

    مصاحبه

    1

    1.59

    جمع

    63

    100

         ملاحظه جدول (5) بیانگر این است که 59/ 1 درصد مقالات از شیوه مصاحبه، 93/ 7 درصد از شیوه پرسش نامه و 47/ 90 درصد از تکنیک کتابخانه اى ـ اسنادى براى جمع آورى اطلاعات استفاده نموده اند.

    جدول 6: توزیع درصد فراوانى بر حسب میدان مطالعه

    میدان مطالعه

    فروانی

    درصد

    کشوری- ملی

    13

    20.63

    منطقه­ای- استانی

    10

    15.87

    نامشخص

    40

    63.50

    جمع

    63

    100

    جدول (6) بیانگر این است که 50/ 63 درصد از مطالعات نامشخص، 63/ 20 در سطح کشورى، و 87/ 15 درصد منطقه اى ـ استانى انجام شده است.

    جدول 7: توزیع درصد فراوانى بر حسب سؤال یا فرضیه

    سوال یا فرضیه

    فروانی

    درصد

    دارای سوال یا فرضیه

    29

    46.03

    فاقد سوال یا فرضیه

    34

    53.97

    جمع

    63

    100

         جدول (7) نشان دهنده آن است که 03/ 46 درصد از مقالات داراى فرضیه و 97/ 53 درصد هم فاقد فرضیه یا سؤال مى باشند. این موضوع یک ضعف آشکار در مطالعات مورد بررسى مى باشد. اصولاً فرضیه یا سؤال تحقیق رکن اساسى تحقیق است و کل فرایند تحقیق براى رد یا تأیید آن است. بیش از نیمى از مطالعات مورد بررسى فاقد فرضیه یا سؤال بوده اند و بدون توجه به فرضیه ها یا سؤال، به بررسى و شناخت مسئله پرداخته شده است.

    جدول 8: توزیع درصد فراوانى بر حسب تکنیک تجزیه و تحلیل داده ها

    وضعیت تکنیک تجزیه و تحلیل داده­ها

    فراوانی

    درصد

    دارای تکنیک تجزیه و تحلیل داده­ها

    27

    42.85

    فاقد تکنیک تجزیه و تحلیل داده­ها

    36

    57.15

    جمع

    63

    100

         جدول (8) بیانگر این است که 85/ 42 درصد مقالات داراى تکنیک تجزیه و تحلیل داده ها و 15 /57 درصد مقالات فاقد تکنیک مى باشند.

         نکته قابل تأمل از یافته هاى پژوهش حاضر این است که هم مقالات انجام شده به شیوه کمّى و هم تنها مقاله انجام شده به صورت کیفى، از بعد روش شناسى اصول کامل یک تحقیق علمى را رعایت نکرده اند. در تنها تحقیق کیفى صورت گرفته، مقاله فاقد سؤال یا فرضیه است و تکنیک مورد استفاده هرچند تحلیل محتوا بوده است، اما عملاً یافته هاى تحقیق به صورت کتابخانه اى ارائه شده. همچنین از میان 5 تحقیق کمّى که از ابزار پرسش نامه براى جمع آورى اطلاعات استفاده شده، شیوه نمونه گیرى سه مقاله در دسترس و فاقد فرضیه یا سؤال بوده است.

    بحث و نتیجه گیرى

    روند کاهش سریع جمعیت از برنامه اول توسعه تاکنون سبب شد تا این تحقیق به بررسى وضعیت مطالعات جمعیتى و تحلیل آنها از بعد روش شناختى به شیوه فراتحلیل بپردازد و به دو سؤال زیر پاسخ دهد:

         1. آیا مطالعات صورت گرفته در حوزه جمعیت اصول روش تحقیق علمى را رعایت کرده اند؟

         2. در صورت وجود مطالعاتى که اصول روش تحقیق علمى را به طور کامل رعایت نکرده اند، این مطالعات چه نقاط ضعفى را از بُعد روش تحقیق دارا مى باشند؟ به بیان دیگر، آیا تحقیقات صورت گرفته در حوزه جمعیت معیارهاى لازمِ پژوهش علمى را در حد قابل قبول دارا هستند تا مبناى تصمیم گیرى براى موضوع بااهمیت افزایش یا کاهش جمعیت در کشور باشند؟ براى پاسخ به این دو پرسش، مطالعاتِ حوزه جمعیت طى سال هاى 1370ـ1390 از آرشیو مجلات علمى ـ پژوهشى موجود در وب سایت پایگاه اطلاعات علمى ایران sid، وب سایت بانک اطلاعات نشریات کشور  magiranو وب سایت پایگاه مجلات تخصصى نورمگز (noormags) مورد جست وجو قرار گرفت و تعداد 63 مقاله که امکان دسترسى به آنها وجود داشت، انتخاب و مورد ارزیابى قرار گرفتند.

         یافته هاى این پژوهش نشان داد: از میان 63 مقاله مورد بررسى، 64/ 30 درصد مطالعات به موضوع کنترل جمعیت اختصاص داشت که همسو با سیاست گذارى هاى کلان کشور در طى این سال ها بوده است.

         در پاسخ به سؤال هاى پژوهش، یافته به دست آمده حاکى از عدم توجه کامل به معیارها و استاندارهاى علمى رعایت اصول روش شناسى تحقیق در مطالعات صورت گرفته است. از جمله اشکالات و نواقص روش شناسى، مى توان به موارد ذیل اشاره کرد:

         شیوه انجام تحقیق 47/ 90 درصد از مطالعات انجام شده، روش اسنادى ـ کتابخانه اى بوده است.

         47/ 90 درصد مطالعات مورد بررسى فاقد تکنیک نمونه گیرى بودند.

         47 /90 درصد مقالات از تکنیک کتابخانه اى ـ اسنادى براى جمع آورى اطلاعات استفاده نموده اند.

         50/ 63 درصد از مطالعات داراى میدان مطالعه نامشخص بودند.

         97/ 53 درصد مطالعات مورد بررسى فاقد فرضیه یا سؤال بودند.

         15/ 57 درصد مقالات فاقد تکنیک تجزیه و تحلیل بودند.

         یافته هاى این پژوهش بیانگر این مطلب است که مسئله اساسى در پژوهش هاى حوزه جمعیت، ضعف علمى از بُعد روش شناختى است. همچنین انجام بیش از 90 درصد تحقیقات به شیوه اسنادى ـ کتابخانه اى بیانگر ضعف عمده اى در تحقیقات انجام شده است. شاید بتوان گفت: سیاست کنترل جمعیت از برنامه اول توسعه تاکنون بر مبناى تحقیقات قابل استناد و اتکا نبوده است. ازاین رو، ضرورت دارد به شیوه هاى دیگر تحقیق که با استفاده از ابزار پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه و... صورت مى گیرد بیشتر توجه نمود تا به اطلاعات بهتر در حوزه جمعیت دست یافت. از طرفى، پیشنهاد مى شود که در تحقیقات آینده دیدگاه هاى بومى و اسلامى براى مبانى نظرى در حوزه جمعیت مورد توجه قرار گیرد.

         محدودیت این تحقیق عدم امکان بررسى تحقیقات محققان شاخه علوم پزشکى است که تحقیقى مکمل را مى طلبد، تا چالش ها و موانع و تنگناهاى مطالعات در این حوزه نیز مشخص گردد.


      منابع

    بخشى دستجردى، رسول و ناهید خاکى نجف آبادى «بررسى تأثیر جمعیت بر رشد اقتصادى در چارچوب الگوى رشد بهینه در اقتصاد ایران (1350ـ1386) کاربردى از الگوریتم ژنتیک» (1389)، تحقیقات اقتصادى، دوره 46، ش 94.

    دلالى اصفهانى، رحیم و رضا اسمعیل زاده، «نگرشى نو بر ایده هاى جمعیتى (بازبینى اندیشه هاى مالتوس، کینز و بکر)» (بهار و تابستان 1386)، علوم اجتماعى (دانشکده ادبیات و علوم انسانى دانشگاه فردوسى مشهد)، ص 97ـ120.

    دلاور، على (1384)، روش تحقیق در روان شناسى و علوم تربیتى، تهران، ویرایش.

    رهنورد، زهرا (1380)، بررسى متغیرهاى مؤثر در کاهش رشد جمعیت با به کارگیرى مدل هاى عمومى خطى و تعیین روش هاى آموزشى کنترل جمعیت در تهران، پایان نامه کارشناسى ارشد، تهران، دانشگاه تربیت مدرس.

    زنجانى، حبیب اللّه (1380)، مهاجرت، تهران، سمت.

    ساعى ارسى، ایرج، «پرسمان هاى اقتصادى ـ اجتماعى جمعیت ایران: یک جستار نظرى» (1389)، جامعه شناسى، ش 5، ص 69ـ79.

    سمیعى نسب، مصطفى و مرتضى ترابى، «شاخص ها و سیاست هاى جمعیتى در ایران» (تابستان و پاییز 1389)، برداشت دوم، سال هفتم، دوره جدید، ش 11و12، ص 143ـ188.

    سورى، على و رضا کیهانى حکمت، «متغیرهاى جمعیتى، اندازه دولت و رشد اقتصادى در ایران» (1383)، پژوهش هاى اقتصادى، ش 9و10، ص 60ـ83.

    سیاح، مونس، مانا مس کار و مهلا مس کار، «بررسى اهمیت زمان در اعمال سیاست هاى جمعیتى با استفاده از مدل پویایى سیستم» (1391)، مطالعات راهبردى زنان، سال چهاردهم، ش 55، ص 227ـ262.

    سیمبر، معصومه، «دستاوردهاى تنظیم خانواده در ایران» (1389)، مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتى، دوره هشتم، ش 1، ص 81ـ92.

    شکورى گنجوى، حامد و شکیب طاهرى، «بحث و بررسى نرخ رشد جمعیت کشور» (1388)، راهبرد، سال هجدهم، ش 52، ص 245ـ265.

    صادقى، رسول (1388)، جمعیت و توسعه: ابعاد و چالش ها، تهران، مرکز مطالعات و پژوهش هاى جمعیت آسیا و اقیانوسیه.

    علینقى، امیرحسین، «دین و برنامه هاى تنظیم خانواده: مطالعه موردى ایران» (1388). مطالعات اجتماعى روانشناختى زنان، سال هفتم، ش 3، ص 119ـ137.

    فوزى، یحیى، «چالش هاى اجتماعى انقلاب اسلامى در ایران: بررسى تغییرات جمعیتى بعد از انقلاب و پیامدهاى آن بر مشروعیت نظام سیاسى» (1383)، جامعه شناسى ایران، دوره پنجم، ش 3، ص 172ـ190.

    کریمى، فاطمه (1387)، جغرافیاى جمعیت، تهران، دبیرخانه کشورى راهبرى جغرافیا.

    کلانترى، صمد، حسن بیک محمدى و اکبر زارع شاه آبادى، «عوامل جمعیتى مؤثر بر بارورى زنان یزد در سال 1383» (1384)، پژوهش زنان، دوره سوم، ش 2، ص 137ـ156.

    کلانترى، صمد و ستار صادقى ده چشمه، «برآورد و مقایسه چند شاخص جمعیتى در ایران و برخى کشورهاى توسعه یافته و درحال توسعه» (1385)، جمعیت، ش 55و56، ص 133ـ150.

    محمودى، محمدجواد، «تحولات جمعیتى، چالش هاى پیش رو و لزوم تجدیدنظر در سیاست هاى جمعیتى ایران» (تابستان و پاییز 1389)، برداشت دوم، سال هفتم، دوره جدید، ش 11و12، ص 41ـ73.

    مرکز آمار ایران (1385)، نتایج تفصیلى سرشمارى عمومى نفوس و مسکن کل کشور، تهران.

    مصرى، کتایون، «رشد جمعیت در ایران» (1388)، روزنامه جام جم، ش 2448.

    مهرگان، نادر و روح الله رضایى، «اثر ساختار سنى جمعیت بر رشد اقتصادى» (1388)، پژوهش هاى اقتصادى ایران، سال سیزدهم، ش 39، ص 137ـ146.

    نظرى، على اصغر، «بررسى علل و اثرات رشد سریع جمعیت و نقش نامطلوب آن در توسعه اقتصادى ـ اجتماعى ایران» (1382)، پژوهش هاى جغرافیائى، ش 44، ص 31ـ40.

      سایر منابع

    آل مولانا، بابک و محمدمهدى اسماعیلى، «بررسى سیاست هاى تحدید و تنظیم خانواده» (تابستان و پاییز 1389)، برداشت دوم، سال هفتم، دوره جدید، ش 11و12، ص 109ـ142.

    اطاعت، جواد، «جمعیت و توسعه پایدار در ایران» (1390)، رفاه اجتماعى، سال یازدهم، ش 42، ص 7ـ36.

    امانى، مهدى، «نگاهى به چهل سال تحول جمعیت شناختى ازدواج در ایران (1335ـ1375)» (1380)، نامه علوم اجتماعى، ش17.

    بیانلو، یوسف و محمدکریم منصوریان، «رابطه تراکم جمعیت با میزان و نوع جرم» (1385)، رفاه اجتماعى، سال ششم، ش 22، ص 29ـ56.

    جوان، جعفر، «جمعیت و توسعه» (1379)، جمعیت، ش 31ـ32، ص 31ـ45.

    جهانفر، محمد، «سیاست هاى رشد جمعیت در جهان امروز» (1382)، رهیافت، ش 31، ص 79ـ88.

    حاجیان، کریم اللّه و همکاران، «روند تغییرات هفت ساله در الگوى انتخاب روش هاى پیشگیرى از باردارى در جمعیت روستایى بابل (1373ـ1379)» (1382) مجله دانشگاه علوم پزشکى گرگان، سال پنجم، ش 12، ص 19ـ24.

    حبیبى، محسن و زهرا اهرى، «بررسى تطبیقى دگرگونى جمعیت، خانوار، سکونت و شهرگرایى ایران، فرانسه، رومانى» (1383)، هنرهاى زیبا، ش 19، ص 5ـ16.

    حسینى، حاتم، «پویایى توسعه و همگرایى بارورى در کشورهاى مسلمان» (1389)، جامعه شناسى ایران، ش 11، ص 28.

    خزایى، حسین، «رسانه و سیاست تنظیم خانواده» (1387)، پژوهش و سنجش، ش 14، ص 181ـ194.

    دواتى، على و فرهاد جعفرى، «بررسى نظر دانشجویان دانشگاه هاى تهران در مورد درس جمعیت شناسى و تنظیم خانواده» (1387)، دانشور پزشکى دانشگاه شاهد، سال شانزدهم، ش 77، ص 15ـ22.

    رخشانى نسب، حمیدرضا و اصغر ضرابى، «تحلیل روند تحولات سلسله مراتب ایران طى سال هاى 1365ـ85» (1389)، جمعیت، ش 73و74، ص 25ـ44.

    رسولى، رضا و همکاران، «تحولات نیروى انسانى و توسعه پایدار» (1386)، جمعیت، ش 59و60، ص 1ـ60.

    زیارى، کرامت اللّه و همکاران، «بررسى تحولات جمعیتى و سکونتى در شهر قشم تا افق 1405» (1389)، مطالعات و پژوهش هاى شهرى و منطقه اى، سال اول، ش 2، ص 37ـ50.

    سرایى، حسن، «ترکیب سنى، نیروى محرکه رشد و جمعیت آینده ایران» (بهار و تابستان 1379)، نامه علوم اجتماعى، ش 15، ص 41ـ66.

    سیفى، غلامعلى، «آزادى اراده و سلب توانایى بارورى، بارورى و نابارورى» (1389)، دوره یازدهم، ش 4، ص 295ـ303.

    شفقى، سیروس و اصغر ضرابى، «روند تحولات جمعیت بندر ترکمن طى سال هاى 1335ـ75 و افق آینده آن» (بهار و تابستان 1383)، جغرافیا و توسعه، ص 7ـ30.

    صرامى، حسین «رابطه جمعیت و امنیت» (بهار 1380)، تحقیقات جغرافیایى، ش 16، ص 65ـ70.

    عباسى شوازى، محمدجلال و حاتم حسینى، «تفاوت هاى قومى بارورى در ایران: روندها و عوامل مؤثر بر آن» (1386)، جامعه شناسى ایران، سال هشتم، ش 20، ص 3ـ36.

    عباسى شوازى، محمدجلال و میمنت حسینى چاوشى، «تحولات بارورى، تنظیم خانواده و سیاست هاى جمعیتى در ایران» (1390)،

    عبدالملکى، حجت الله، «تحلیل فرایند و معیارهاى تعیین حد بهینه جمعیت در کشور» (تابستان و پاییز 1389)، برداشت دوم، سال هفتم، ش 11و12، ص 189ـ212.

    عرب مازار، عباس و على کشورى شاد، «بررسى اثر تغییر ساختار سنى جمعیت بر رشد اقتصادى» (1384)، پژوهش هاى اقتصادى، ش 15، ص 27ـ51.

    عطائى سعیدى، حامد، «بررسى برخى عوامل مؤثر بر گرایش به برنامه هاى تنظیم خانواده در بین متأهلین شهر سردشت» (1387)، جمعیت، ش 65و66، ص 79ـ95.

    علیئى، محمدولى، «تأثیر آموزه ها و فتاواى شیعى در رشد و کنترل جمعیت» (1384)، شیعه شناسى، سال سوم، ش 12، ص 140ـ171.

    على عسکرى، فاطمه، «گزارش کارشناسى واحد درسى جمعیت و تنظیم خانواده» (1390)، معرفت در دانشگاه اسلامى، سال پانزدهم، ش 3، ص 165ـ181.

    غیبى، محمد و کاظم جاجرمى، «بررسى و تحلیل تحولات نظام شهرى استان تهران طى سال هاى 1355ـ1385» (1390)، نگرش نو در جغرافیاى انسانى، سال سوم، ش 3، ص 27ـ42.

    فرهودى، رحمت الله و همکاران، «چگونگى توزیع فضایى جمعیت در نظام شهرى ایران طى سال هاى 1335ـ1385» (1388)، پژوهش هاى جغرافیاى انسانى، ش 68، ص 55ـ68.

    فلاح محسن خانى، زهره و محمدرضا فریدروحانى، «کاربرد فرایند تصادفى نرخ رشد جمعیت در پیش بینى احتمالى جمعیت» (1387)، جمعیت، ش 65و66، ص 65ـ79.

    قنبر، افسانه، «رشد نامتناسب جمعت، تهدیدى براى توسعه انسانى» (1374)، جمعیت، ش 13و14، ص 97ـ110.

    قیصریان، اسحاق، «بررسى ابعاد اجتماعى، اقتصادى پدیده سالمندى در ایران» (1388)، جمعیت، ش 69و70، ص 1ـ28.

    کاظمى پور، شهلا، «توسعه و مناسبات جمعیتى در ایران: با رویکرد آینده نگر» (تابستان و پاییز 1389)، برداشت دوم، سال هفتم، دوره جدید، ش 11و12، ص 75ـ108.

    کهن، شهناز و همکاران، «تبیین نقش خدمات تنظیم خانواده در توانمندى زنان: یک مطالعه کیفى» (1391)، حکیم، دوره پانزدهم، ش 1، ص 68ـ77.

    محبى، فاطمه و ستار پروین، «تغییرات جمعیتى و بایسته هاى واحد درسى جمعیت و تنظیم خانواده» (1390)، معرفت در دانشگاه اسلامى، سال پانزدهم، ش 3، ص 141ـ168.

    محمودى فر، یوسف و زیبا خضرطه، «تأثیر آموزش درس جمعیت و تنظیم خانواده بر آگاهى و نگرش دانشجویان پسر» (1388)، راهبردهاى آموزش، دوره دوم، ش 3، ص 95ـ101.

    معرفت در دانشگاه اسلامى، سال پانزدهم، ش 3، ص 8ـ25.

    موقر، مهناز و همکاران، «تأثیر آموزش درس جمعیت و تنظیم خانواده بر میزان آگاهى و نگرش دانشجویان دختر نسبت به روش هاى پیشگیرى از باردارى در دانشگاه آزاد اسلامى واحد آبادان، 1384ـ1385» (1386) مجله مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکى، دوره چهارم، ش 1، ص 44ـ50.

    میرزایى، محمد و همکاران، «تغییرات نظرى و مفهومى در نظریات جمعیت شناسى و توسعه روستایى» (بهار 1384)، نامه علوم اجتماعى، ش 25، ص 1ـ24.

    نوراللهى، طه و الهام فتحى، «چشم اندازى به شاخص هاى جمعیتى منطقه آسیاى جنوب غربى و جایگاه ایران در منطقه، سال 1385» (1387)، جمعیت، ش 63ـ64، ص 27ـ60.

    نورى همدانى، حسین، «کنترل جمعیت» (1382)، فقه اهل بیت، سال نهم، ش 33، ص 24ـ51.

    نوفرستى، محمد، «تحولات جمعیتى و تقاضا براى پول در ایران» (تابستان 1390)، روند پژوهش هاى اقتصادى، سال نوزدهم، ش 58، ص 15ـ32.

    نوفرستى، محمد و صهیب مدنى تنکابنى، «اثر تغییر ساختار سنى جمعیت بر هزینه هاى مصرفى بخش خصوصى: تحلیلى به روش همجمعى» (1385)، پیک نور، سال چهارم، ش دوم، ص 106ـ117.

    نوفرستى، محمد و محبوبه احمدى، «بررسى اثر ساختار سنى جمعیت بر پس انداز جامعه» (بهار 1387)، پژوهش هاى اقتصادى، (پژوهش هاى رشد و توسعه پایدار)، سال هشتم، ش 1، ص 43ـ66.

    واقعى، یدالله و همکاران، «ارائه روشى براى برآورد میزان رشد متغیر جمعیت» (1382)، علوم انسانى دانشگاه الزهرا علیهاالسلام، سال دوازدهم و سیزدهم، ش 44و45، ص 261ـ280.

    ولى شریعت پناهى، مجید، «بررسى نقش فعالیت هاى اقتصادى در توزیع جمعیت بین شهر و روستا در ایران» (1390)، جغرافیایى سرزمین، سال هشتم، ش 29، ص 55ـ68.

    یاسورى، مجید، «بررسى روند توزیع جغرافیایى جمعیت ایران، آینده نگرى، مشکلات و راهبردها» (1389)، جمعیت، ش 73ـ74، ص 1ـ24.

    یاورى، کاظم، «بررسى رابطه مصرف انرژى و ساختار جمعیت: مطالعه موردى: کشورهاى آسیاى جنوب غربى» (1389)، مطالعات اقتصاد انرژى، سال هفتم، ش 25، ص 33ـ62.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    شکری، فرزانه.(1392) چالش‏هاى روش‏شناختى و معرفتى در پژوهش‏هاى موجود جمعیتى. ماهنامه معرفت، 22(6)، 59-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    فرزانه شکری."چالش‏هاى روش‏شناختى و معرفتى در پژوهش‏هاى موجود جمعیتى". ماهنامه معرفت، 22، 6، 1392، 59-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    شکری، فرزانه.(1392) 'چالش‏هاى روش‏شناختى و معرفتى در پژوهش‏هاى موجود جمعیتى'، ماهنامه معرفت، 22(6), pp. 59-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    شکری، فرزانه. چالش‏هاى روش‏شناختى و معرفتى در پژوهش‏هاى موجود جمعیتى. معرفت، 22, 1392؛ 22(6): 59-